#زندگی
#تلخی
#قصه_واقعی
☑️ برای برادرم رفتیم خواستگاری. پدر دختر گفت: مهریه سیصد سکه تمام بهار آزادی!
برادرم گفت«سالی که نکوست از سکه بهارش پیداست... تا ته انتظارات بعدیتون رفتم! ما را به خیر و شما را بهسلامت...» و مجلس را همان دقایق اول ترک کرد.
@hedayatefatemiy 🌱