ی موقوفه مدرسه زحمات زیادی را تحمل کرد. عصرهای پنجشنبه اغلب در گرمای شدید تابستان به روستای اطراف ورامین رفته و خود قناتهای روستاهای این منطقه را مورد بازدید قرار میداد و گاه به داخل چاهها میرفت و در تعمیر آنها همکاری میکرد و از اینکه با چرخ از چاه گل بکشد هیچ ابایی نداشت. [۲۸] در این مدرسه شخصیتهایی چون آیت الله ابوالحسن شعرانی، آیتالله سید مرتضی پسندیده (برادر بزرگتر امام خمینی)، شیخ محمدعلی لواسانی و... تربیت شدند. [۲۹]
۴ - فعالیتهای پژوهشی
[ویرایش]
مدرس در اصفهان و در سنین جوانی کتابی تحقیقی در فقه و اصول نگاشت که مقام فقهی او را به ثبوت میرساند. از آن شهید رسالهای در فقه استدلالی به جای مانده که اگر صاحبان فن و اهل نظر آن را بررسی کنند تصدیق مینمایند که در صورت تکمیل، این کتاب هم تراز کتاب مکاسب شیخ انصاری است. [۳۰]
مدرس اولین کسی بود که تدریس نهجالبلاغه را در حوزههای علمیه رسمی کرد و نخستین مجتهدی بود که این کتاب را جزو متون درسی طلاب قرار داد. شخصیتی چون حاج میرزا آقا علی شیرازی - استاد شهید مطهری - و آیت الله بروجردی نهجالبلاغه را نزد شهید مدرس آموختند. از کارهای مهم و درخور توجه این فقیه فرزانه تدوین تفسیری جامع برای قرآن بود که علاوه بر جمعآوری تفاسیر خطی و چاپی عدهای از دانشمندان را برای نیل بدین مقصود به همکاری دعوت نمود و درصورتیکه این طرح تفصیلی جامع به اجرا درمیآمد روشی بسیار عالی و سبکی تازه و عمیق بود.
مدرس مدتها فلسفه تدریس میکرد و در عرفان مهارت داشت و در زندان خواف برای عدهای از ماموران قلعهای که در آن به سر میبرد مثنوی را تفسیر میکرد. [۳۱]
۵ - آثار
[ویرایش]
۱. تعلیقه بر کفایة الاصول آخوند خراسانی.
۲. رسائل الفقهیه که به کوشش استاد ابوالفضل شکوری بهتازگی انتشار یافته است.
۳. رسالهای در ترتّب (در علم اصول فقه).
۴. رسالهای در شرط متأخر (در اصول).
۵. رسالهای در عقود و ایقاعات.
۶. رسالهای در لزوم و عدم لزوم قبض در موقوفه.
۷. حجیة الظن (در اصول).
۸. شرح رسائل شیخ مرتضی انصاری.
۹. حاشیه بر کتاب کتاب النکاح مرحوم آیت الله شیخ محمدرضا نجفی مسجدشاهی.
۱۰. دوره تقریرات اصول میرزای شیرازی.
۱۱. رسالهای در شرط امام و مأموم.
۱۲. کتابی در باب استصحاب (در علم اصول).
۱۳. کتاب احوال الظن فی اصول الدین.
۱۴. شرح روان بر نهجالبلاغه.
۱۵. اصول تشکیلات عدلیه با (همکاری دیگران).
۱۶. زندگینامه خودنوشت که برای روزنامه اطلاعات فرستاده است.
۶ - ویژگیهای شخصیتی
[ویرایش]
به لحاظ شخصیتی هر چند برخی قاطعیت مدرس را غرور، قدرتطلبی، عدم پایبندی به اصول خاص، لجوج، حادثهجو و خودخواه معرفی نمودهاند، [۳۲][۳۳][۳۴][۳۵][۳۶] اما سیری در زندگانی وی بیانگر هوش سرشار، درستکاری، تقوا، سادهزیستی، شوخطبعی و حاضرجوابی، پاکدامنی، سلاست و روانی گفتار، طبع شعر، دانش، کار و تلاش، وارستگی، آزادگی، پرهیز از ظاهرسازی و عوامفریبی، ظلمستیزی، سخاوت، دقت و نظم، اخلاص، ایمان، اراده خللناپذیر، شهامت، شجاعت، ازخودگذشتگی، سیاستمداری، مردمداری، دفاع از حقوق مردم، انجام امور عامالمنفعه و... در شخصیت مدرس است. [۳۷][۳۸][۳۹][۴۰][۴۱][۴۲][۴۳][۴۴][۴۵][۴۶]
۷ - اندیشهها
[ویرایش]
مدرس دارای اندیشه اقتصادی عادلانه و غیر وابسته به استثمارگران، [۴۷] خدمتگزاری، آبادانی و سازندگی بود. [۴۸] در زمینه سیاسی نیز سیاست را عین دیانت دانسته، [۴۹] دوستی با همه دنیا اما مقابله با تهاجم کشورهای بیگانه، اولویت دادن به دولتهای اسلامی، هوشیاری در برابر استعمارگران، [۵۰] تقویت قوای نظامی و امنیتی، [۵۱] توجه به عظمت، حفظ اسلام و آزادگی انسانها را همواره مد نظر داشت. [۵۲]
وی به ضرورت همبستگی مسلمانان برای حفظ شرافت خود توجه داشت و همواره از عدم اتحاد و استعمار دول غربی نگران بود و جدایی سیاست از دیانت را یکی از علل عقبماندگی مسلمانان میدانست. [۵۳] ملاک وی در همراهی با افراد نیز حفظ مصالح ملی (حال و آتیه کشور) و امور مذهبی بود. [۵۴] [۵۵]
مدرس در یکی از جلسات مجلس ششم درباره رابطه اسلامیت و وطنپرستی چنین میگوید:
«... با اندک فهمی هر کس میداند که حکومت داشتن در یک ده خراب بهتر از اسارت در یک مملکت آباد است. بنابراین هر ایرانی که دیندار است و هر کس که شرافتمند است، تا بتواند باید روی دو اصل از وطن خود دفاع کند و خود را تسلیم هیچ قوه ننماید. که یکی از آن دو اصل، اسلامیت است و دیگر وطنپرستی و در مملکت ما اصل اسلامیت اقوی است، زیرا یک مسلمان حقیقی تسلیم نمیشود مگر اینکه حیات او قطع شود. برای جلب این قبیل مسلمین است که دول مسیحی در پایتختهای خود مسجد بنا مینمایند ولی یک متجدد سطحی و بیفکر را میتوانند به یک تعارفی تسلیم نمایند. اصل اسلامیت و اصل وطنپرستی با هم متباین نیست و نسبت بین این دو از نسب اربعه، عموم و خصوص مطلق است یعنی هر
مسلمان وطنپرست است. چه «حب الوطن من الایمان [۵۶]» ولی میشود که وطنپرستی مسلمان نباشد، همچنانکه ممالک غیرمسلمان روی این اصل خود را حفظ مینمایند.» [۵۷]
۸ - حیات علمی
[ویرایش]
سید حسن از ۶ تا ۱۴ سالگی در شهرضا مقدمات عربی و فارسی را فرا گرفت و در ۱۶ سالگی (فروردین ۱۳۹۸ق) با فوت پدربزرگ و بنا به وصیت وی به حوزه علمیه اصفهان رفت و به مدت سیزده سال نزد حدود سی استاد؛ همچون میرزا عبدالعلی هرندی، جهانگیر قشقائی و ملا محمد کاشانی به تحصیل پرداخت. پس از اتمام سطح خارج (۱۳۱۱ق) و همزمان با واقعه دخانیه به نجف رفته، تحصیلات خود را به مدت هفت سال نزد اساتیدی چون آخوند ملا محمدکاظم خراسانی و آیت الله سید کاظم یزدی گذراند و موفق به دریافت درجه اجتهاد شد. مدرس با اشخاصی چون سید ابوالحسن اصفهانی و سید علی کازرونی نیز هممباحثه بود. [۵۸][۵۹][۶۰][۶۱][۶۲]
وی پس از دریافت اجتهاد به اصفهان بازگشت و به تدریس فقه و اصول در مدرسه جده (مدرس کنونی[۶۳]) اصفهان پرداخت. [۶۴][۶۵] مدرس هیچگاه تدریس را حتی در ایام حضورش در مجلس رها نکرد. [۶۶] وی تدریس را کار اصلی و سیاست را کار دوم خود میدانست. [۶۷]
حیات علمی مدرس که تحتالشعاع فعالیتهای سیاسی وی تا حد زیادی مغفول مانده است را با توجه به آثار و تألیفات مختلف وی در زمینههای فقه و اصول، عقاید و تفسیر، سیاسی و اجتماعی[۶۸] که از وی باقیمانده است، میتوان دریافت، که البته تعدادی به صورت خطی و برخی نیز جز نامی از آنها باقی نمانده است. حاشیه بر رسائل شیخ انصاری، حاشیه بر کفایه استاد در اصول، رسالة فی سهو الامام و الماموم، رسالة فی قضاء الفوائت، رسالة فی الضمان الغاصب المغضوی الفائت، رسالة فی بعض مسائل العده و... اصول تشکیلات عدلیه، کتاب زرد و خوافنامه[۶۹] (سیاسی) است. همچنین ایشان قصد نگارش تفسیری بر قرآن داشتند که تبعید، این اجازه را به ایشان نمیدهد. [۷۰][۷۱][۷۲]
مذاکرات ایشان در مجلس منبع دیگری برای دسترسی به نظرات ایشان است. [۷۳][۷۴] مدرس علاوه بر علوم اسلامی با تاریخ غرب نیز آشنایی داشت[۷۵] و علم توأم با تقوا را برای انسان مفید میدانست. [۷۶]
۹ - فعالیتهای سیاسی
[ویرایش]
مدرس در زندگانی خویش همواره به مسائل اجتماعی و سیاسی نظر داشت.
۹.۱ - عضویت در انجمن ولایتی
مدرس در زمان مبارزه آزادیخواهان علیه حکومت استبدادی محمدعلی شاه با اتحاد با برخی از علمای اصفهان همچون آقا نورالله اصفهانی و سردار اسعد، علیه اقبالالدوله کاشی، حاکم اصفهان، قیام کرده، پس از برقراری مشروطه به عضویت انجمن ولایتی اصفهان درآمد. [۷۷][۷۸][۷۹]
۹.۲ - نماینده دوره دوم مجلس
مدرس پس از استبداد صغیر در دوره مشروطه و برگزاری دوره دوم مجلس شورای ملی، مدرس (۱۲۸۸ش) از سوی علمای نجف به عنوان یکی از پنج نفر علمای طراز اول برای نظارت بر قوانین مصوبه مجلس انتخاب گردید. [۸۰][۸۱][۸۲][۸۳] وی در مجلس همواره با نطقها و بحثهای مختلف، دولت را در حل مشکلات یاری داده و در مقابل خواستههای غیرقانونی امنای دولت سرسختانه مبارزه کرده، سعی در جلوگیری از آن داشت. [۸۴]
اواخر دوره دوم مجلس که با تشنجات داخلی، بازگشت محمدعلی شاه برای دستیابی به سلطنت و اولتیماتوم روسیه به ایران همراه بود، به علت قابل اجرایی نبودن تصمیمات، عمر مجلس در سوم دی ۱۲۹۰ش پایان یافت. [۸۵] جمله معروف مدرس مبنی بر «حالا که بناست از بین برویم چرا با دست خودمان از بین برویم» در مقابل اولتیماتوم ۴۸ ساعته روسیه به ایران است. [۸۶] پس از تعطیلی مجلس، مدرس ضمن تدریس و اداره مدرسه سپهسالار (که در بدو ورود وی از اصفهان به تهران، تولیت مدرسه به وی سپرده شد[۸۷]) در محافل سیاسی تهران حضور داشت، ضمن اینکه جلسات کمیسیون عدلیه مجلس برپا بوده، مصوباتی نیز داشت. [۸۸][۸۹]
۹.۳ - نماینده دوره سوم مجلس
پس از فترتی سه ساله، با برگزاری دوره سوم انتخابات مجلس (آذر ۱۲۹۳ش) مدرس از سوی مردم تهران نماینده مجلس شد، اما به دلیل وقوع جنگ جهانی اول این دوره از مجلس بیشتر از یک سال دوام نیافت. [۹۰][۹۱][۹۲] به دنبال حرکت قوای قزاق به سمت تهران در نیمههای آبان ۱۲۹۴ش گروهی از مجلسیان از جمله مدرس به همراه عده زیادی از رجال، روحانیون و نمایندگان مجلس با حرکت به سمت قم (و تشکیل کمیته دفاع ملی، [۹۳] کاشان و اصفهان حرکت نمودند، اما به علت تعقیب توسط روسها به سمت کرمانشاه حرکت کرده، با تشکیل دولت موقت مهاجرین در کرمانشاه به ریاست رضاقلیخان نظامالسلطنه (حکمران بروجرد، لرستان و خوزستان) و وزارت مدرس در عدلیه و اوقاف درصدد دفاع از کشور برآمدند که به دنبال پیشروی روسها به سمت کرمانشاه، دولت موقت به سمت غرب ایران، بصره، بغداد و سرانجام استانبول رفته و تا پایان جنگ جهانی اول که دو سال به طول انجامید، در آنجا بسر بردند و چندین بار با سلطان عثمانی و مقامات عالیرتبه آن کشور ملاقات و مذاکره نم
سید حسن مدرس
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
دیگر کاربردها: مدرس (ابهامزدایی). دیگر کاربردها: سید حسن مدرس (ابهامزدایی).
سید حسن مدرس (۱۲۴۹-۱۳۱۶ش)، از مجتهدان، سیاستمداران و مبارزین سیاسی ایران در سده سیزدهم و چهاردهم شمسی بود.
او از علمای اصفهان بود که در اصفهان و نجف تحصیل کرده و به درجه اجتهاد رسید. وی از مدرسان حوزه اصفهان و تهران بوده و به خاطر تسلط بر تدریس به مدرس مشهور شد. مدرس مناصب متعددی را در حکومت وقت داشت؛ از جمله این مناصب، انتخاب وی از سوی علمای نجف به عنوان یکی از پنج نفر علمای طراز اول برای نظارت بر قوانین مصوبه مجلس شورای ملی بود. او اقدامات سیاسی بسیاری داشته که حمایت از مشروطهخواهان، عضویت در انجمن ولایتی، نمایندگی در دوره دوم تا ششم مجلس شورای ملی، مخالفت با اولتیماتوم دولت روس، تشکیل کمیته دفاع ملی در جنگ جهانی اول، مبارزه با استبداد رضاخانی و ... از جمله فعالیتهای ایشان بود.
وی بارها در طول زندگی خود مورد سوءقصد واقع شد و به زندان رفت؛ در سال ۱۳۰۷ به قلعه خواف و از آنجا به کاشمر تبعید شد و سرانجام در سال ۱۳۱۶ به شهادت رسید. در کشور ایران دهم ماه آذر، به مناسبت شهادت شهید مدرس، به نام «روز مجلس» نامگذاری شده است.
فهرست مندرجات
۱ - معرفی اجمالی
۲ - تحصیلات و اساتید
۳ - دوران تدریس
۳.۱ - مقابله با ظلم در کنار تدریس
۳.۲ - رسیدگی به طلاب
۳.۳ - مقام علمی
۳.۴ - تولیت مدرسه سپهسالار
۴ - فعالیتهای پژوهشی
۵ - آثار
۶ - ویژگیهای شخصیتی
۷ - اندیشهها
۸ - حیات علمی
۹ - فعالیتهای سیاسی
۹.۱ - عضویت در انجمن ولایتی
۹.۲ - نماینده دوره دوم مجلس
۹.۳ - نماینده دوره سوم مجلس
۹.۴ - نماینده دوره چهارم مجلس
۹.۵ - تشکیل حزب اصلاحطلبان
۹.۶ - نماینده دوره پنجم مجلس
۹.۷ - نماینده دوره ششم مجلس
۹.۸ - نماینده دوره هفتم مجلس
۱۰ - اقدامات سیاسی در مجلس
۱۱ - مبارزه با استبداد رضاخانی
۱۲ - شهادت
۱۳ - بازسازی مزار
۱۴ - پانویس
۱۵ - منبع
۱ - معرفی اجمالی
[ویرایش]
سید حسن مدرس، از سادات طباطبایی، یکی از مهمترین رجال علمی، مذهبی و سیاسی ایران در عصر مشروطه و پهلوی اول است که در ۱۲۸۷ق در روستای سرابه کچو از توابع اردستان اصفهان در خانوادهای تنگدست اما متدین، روحانی و زراعتپیشه متولد شد. [۱][۲][۳][۴][۵]
پدر سید حسن اسماعیل و جدش میرعبدالباقی از طایفه میرعابدین بودند که از زواره به این منطقه (سرابه کچو) آمده و ساکن شده بودند. [۶][۷] پس از چندی پدر به دلیل مشکلات به وجود آمده با اهالی، این منطقه را ترک کرده، غالباً در زواره میزیست؛ اما سید حسن تا سن شش سالگی در کنار مادر خود خدیجه، در سرابه ماند تا اینکه پدر، وی را در شش سالگی (۱۲۶۴ش) [۸] به دلیل محیط نامناسب این منطقه، درحالیکه مادر حاضر به همراهی آنان نشد، همراه خود به قمشه (شهرضا) نزد جدش میرعبدالباقی برد. [۹][۱۰][۱۱][۱۲] این در حالی بود که میر عبدالباقی قبلاً از زواره به قمشه مهاجرت کرده و در این شهر به فعالیتهای علمی و تبلیغی مشغول بود. [۱۳]
سید عبدالباقی بیشترین نقش را در تعلیم سید حسن ایفا نمود و او را در مسیر علم و تقوا هدایت کرد و به هنگام مرگ در ضمن وصیت نامهای سید حسن را بر ادامه تحصیل علوم دینی تشویق و سفارش نمود زمانی که سید عبدالباقی دار فانی را وداع گفت مدرس چهارده ساله بود. [۱۴]
مدرس دو بار ازدواج نمود. حاصل ازدواج ۱ که در سال ششم تحصیل وی در اصفهان بود، [۱۵] دو پسر (اسماعیل و عبدالباقی) و دو دختر[۱۶] و یک پسر از همسر دوم که در تهران با وی ازدواج میکند است (زمانی که مدرس در مهاجرت به سر میبرد، در ۱۳۳۴ش ابتدا پسر و سپس مادر فوت میشوند). [۱۷]
۲ - تحصیلات و اساتید
[ویرایش]
مدرس در سال ۱۲۹۸ق. به منظور ادامه تحصیل علوم دینی رهسپار اصفهان گردید و به مدت ۱۳ سال در حوزه علمیه این شهر محضر بیش از سی استاد را درک کرد. [۱۸] ابتدا به خواندن جامع المقدمات در علم صرف و نحو مشغول گشت و مقدمات ادبیات عرب و منطق و بیان را نزد اساتیدی چون میرزا عبدالعلی هرندی آموخت. در محضر آخوند ملا محمد کاشی کتاب شرح لمعه در فقه و پس از آن قوانین و فصول را در علم اصول تحصیل نمود. یکی از اساتیدی که دانش حکمت و عرفان و فلسفه را به مدرس آموخت حکیم نامدار میرزا جهانگیرخان قشقایی است. [۱۹]
مدرس در طول این مدت در حضور آیات عظام سید محمدباقر درچهای و شیخ مرتضی ریزی و دیگر اساتید در فقه و اصول به درجه اجتهاد رسید و در اصول آنچنان مهارتی یافت که توانست تقریرات مرحوم ریزی را که حاوی ده هزار سطر بود، بنگارد.
شهید مدرس چکیده زندگینامه تحصیلی خود را در حوزه علمیه اصفهان در مقدمه شرح رسائل که به زبان عربی نگاشته، آورده است.
وی پس از اتمام تحصیلات در اصفهان در شعبان ۱۳۱۱ق. وارد نجف اشرف شد و پس از زیارت با
رگاه مقدس نخستین فروغ امامت و تشرف به حضور آیت الله میرزای شیرازی در مدرسه منسوب به صدر سکونت اختیار نمود و با عارف نامدار شیخ حاجآقا شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی همحجره گردید. مدرس در این شهر از جلسه درس آیات عظام سید محمد فشارکی و شریعت اصفهانی بهره برد و با سید ابوالحسن اصفهانی، سید محمدصادق طباطبائی و شیخ عبدالکریم حائری، سید هبةالدین شهرستانی و سید مصطفی کاشانی ارتباط داشت و مباحثههای دروس خارج را با آیت الله حاج سید ابوالحسن و آیتالله حاج سید علی کازرونی انجام میداد.
مدرس به هنگام اقامت در نجف روزهای پنجشنبه و جمعه هر هفته به کار میپرداخت و درآمد آن را در پنج روز دیگر صرف زندگی خود مینمود. پس از هفت سال اقامت در نجف و تائید مقام اجتهاد او از سوی علمای این شهر به سال ۱۳۱۸ق. (در چهل سالگی) از راه ناصریه به اهواز و منطقه چهارمحال و بختیاری راهی اصفهان گردید.
۳ - دوران تدریس
[ویرایش]
مدرس پس از بازگشت از نجف و اقامت کوتاه در قمشه خصوصاً روستای اسفه و دیدار با فامیل و بستگان، قمشه را به قصد اقامت در اصفهان ترک و در این شهر اقامت نمود. وی صبحها در مدرسه جده کوچک (مدرسه شهید مدرس) درس فقه و اصول و عصرها در مدرسه جده بزرگ درس منطق و شرح منظومه میگفت و در روزهای پنجشنبه طلاب را با نهجالبلاغه آشنا مینمود. تسلط وی به هنگام تدریس در حدّی بود که از این زمان به «مدرس» مشهور گشت.
۳.۱ - مقابله با ظلم در کنار تدریس
آیت الله مدرس همراه با تدریس با حربه منطق و استدلال با عوامل ظلم و اجحاف به مردم، به ستیز برخاست و با اعمال و رفتار زورمداران مخالفت کرد.
زمانی پس از شکست کامل قوای دولت در درگیری با نیروهای مردمی، اداره امور شهر اصفهان به انجمن ولایتی سپرده شد. صمصام السلطنه که به عنوان فرمانده نیروهای مسلح عشایر بختیاری نقش مهمی در ماجرای مشروطیت داشت در رأس حکومت اصفهان قرار گرفت و در بدو امر مخارج قوا و خساراتی را که در جنگ با استبداد قاجاریه به ایشان وارد آورده بود به عنوان غرامت از مردم اصفهان آنهم با ضربات شلاق طلب نمود. مدرس که در جلسه انجمن ولایتی اصفهان حضور داشت و نیابت ریاست آنرا عهدهدار بود با شنیدن این خبر بشدت ناراحت شد و گفت حاکم چنین حقی را ندارد و اگر شلاق زدن حد شرعی است پس در صلاحیت مجتهد است و آنها (حاکمان قاجار) دیروز به نام استبداد و اینها امروز به نام مشروطه مردم را کتک میزنند.
صمصام السلطنه با مشاهده این وضع دستور توقیف و تبعید مدرس مبارزه را صادر کرد، امّا وقتی ماجرای تبعید این فقیه به گوش مردم اصفهان رسید، کسب و کار خود را تعطیل و به دنبال مدرس حرکت کردند. این وضع کارگزاران صمصام را بشدت نگران کرد و خشم مردم، حاکم اصفهان را ناگزیر به تسلیم نمود و با اجبار و از روی ناچاری در اخذ مالیات و دیگر رفتارهای خود تجدیدنظر کرد و مدرس هم در میان فریادهای پرخروش مردم که میگفتند «زندهباد مدرس»، به اصفهان بازگشت.
۳.۲ - رسیدگی به طلاب
مدرس در ایام تدریس به وضع طلاب و مدارس علمیه و موقوفات آنها رسیدگی میکرد و متولیان را تحت فشار قرار میداد تا درآمد موقوفات را به مصرف طلاب برسانند. تسلیمناپذیری او در مقابل کارهای خلاف و امور غیرمنطقی بر گروهی سودجو و فرصتطلب ناگوار آمد و تصمیم بر ترور او گرفتند. امّا با شجاعت مدرس و رفتار شگفتانگیز او این ترور نافرجام ماند و افراد مذکور در اجرای نقش مکارانه خود ناکام ماندند.[۲۰][۲۱][۲۲][۲۳][۲۴]
۳.۳ - مقام علمی
آیتالله شهید سید حسن مدرس در سنین جوانی به مقام رفیع اجتهاد رسید و از لحاظ علمی و فقهی مجتهدی جامع الشرائط، صاحب فتوا و تقلید بود و هرچند حاضر به چاپ رساله عملیه خود نشد، در فقه و اصول و سایر علوم دینی آثاری مفصل و عمیق از خود به یادگار نهاد و آیت الله مرعشی نجفی (رحمةاللهعلیه) تألیفات فقهی او را ستوده و افزوده است که: از مدرس اجازه نقل حدیث داشته است. [۲۵]
آیتالله حاج سید رضا بهاءالدینی در مصاحبهای اظهار داشته است مرحوم مدرس یک رجل علمی و دینی و سیاسی بود و اینگونه فردی مهمتر از رجل علمی و دینی است. زیرا این مظهر ولایت است که اگر ولایت و سیاست مسلمین نباشد دیگر فروع اسلامی تحقق کامل نمییابد. [۲۶]
۳.۴ - تولیت مدرسه سپهسالار
مدرس با ورود به تهران در اولین فرصت درس خود را در ایوان زیر ساعت در مدرسه سپهسالار (شهید مطهری کنونی) آغاز نمود و تأکید کرد که کار اصلی من تدریس است و سیاست کار دوم من است. [۲۷] وی در ۲۷ تیرماه ۱۳۰۴ ش. که عهدهدار تولیت این مدرسه گشت برای اینکه طلاب علوم دینی از اوقات خود استفاده بیشتری نموده و با جدیت افزونتری به کار درس و مباحثه بپردازند برای اولین بار طرح امتحان طلاب را به مرحله اجرا درآورد و به منظور حسن اداره این مدرسه، نظامنامهای تدوین کرد و امور تحصیلی طلاب را مورد رسیدگی قرار داد.
او برای احیا و آبادانی روستاها و مغازهها
ودند. [۹۴][۹۵][۹۶][۹۷][۹۸][۹۹] مدرس طی مهاجرت از ایران چندین بار مورد سوءقصد نیز واقع شد. [۱۰۰][۱۰۱]
۹.۴ - نماینده دوره چهارم مجلس
پس از پایان جنگ و بازگشت به تهران، مدرس در ایام فترت مجلس، به تدریس و تولیت مدرسه سپهسالار ادامه داد. [۱۰۲][۱۰۳] با برگزاری انتخابات دوره چهارم مجلس شورای ملی در ۱۲۹۶ش مجدداً از سوی مردم تهران به نمایندگی انتخاب شد. [۱۰۴][۱۰۵][۱۰۶]
از جمله اقدامات مدرس در اوایل ۱۲۹۷ش، درحالیکه دولت ایران با مشکلاتی چون تخلیه قوای خارجی، تعیین و اخذ خسارات ناشی از جنگ به ایران، روابط جدید و عقد قرارداد با همسایه شمالی که حکومت تزار در آن سقوط کرده و نیز تشکیل شوراهای دولتی، روبرو بود، مدرس سرسختانه خواستار انتخاب فردی کارآمدتر از صمصامالسلطنه در راس دولت بود که ابتدا با مخالفت احمدشاه و سرانجام با مخالفتهای گسترده مدرس، تحصن و کشیدن شدن آن در سطح اقشار مختلف جامعه با این خواسته موافقت شده، وثوقالدوله در راس کار قرار گرفت. مدرس که در سال اول زمامداری وثوقالدوله از حامیان وی بود، پس از اعلام انعقاد قرارداد ۱۹۱۹م، در راس مخالفان وی قرار گرفته، تمام تلاش خود را برای عدم اجرای قرارداد به کار گرفت، در نتیجه وثوقالدوله از کار کنارهگیری کرد و جانشینان بعدی نیز کاری از پیش نبردند. [۱۰۷][۱۰۸][۱۰۹][۱۱۰] پس از چندی با کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ش، مدرس و جمعی دیگر توسط کودتاچیان بازداشت شده، در تمام مدت زمامداری سید ضیاءالدین تا صدارت قوامالسلطنه در نهم خرداد که دستور آزادی آنان صادر شد، در زندان به سر بردند. [۱۱۱][۱۱۲][۱۱۳][۱۱۴][۱۱۵][۱۱۶]
۹.۵ - تشکیل حزب اصلاحطلبان
پس از شش سال فترت با افتتاح مجدد مجلس چهارم (تیرماه ۱۳۰۰ش)، مدرس که رهبری اکثریت مجلس را به عهده داشت و به نیابت ریاست نیز انتخاب شده بود، به همراه عدهای از همفکران، حزب اصلاحطلبان را تشکیل دادند که اولین اقدام آنان رد اعتبارنامههای افراد دخیل در کودتای سوم اسفند بود. اولین مخالفتهای مدرس نسبت به خواستههای غیرقانونی رضاخان، در مقام وزارت جنگ، نیز در همین مجلس آغاز شد. [۱۱۷][۱۱۸][۱۱۹] استیضاح دولت مستوفی به دلیل عدم توان وی در جلوگیری از تندرویهای وزیر جنگ[۱۲۰] و سیاست خارجی وی، سخنان مدرس که بیانگر فلسفه سیاسی موازنه عدمی و وجودی اوست (به معنای نفی قدرتهای سلطهگر و در مصداق، "عدم به ز وجود" که بعدها در لباس سیاست موازنه منفی مصدق جلوهگر شد. [۱۲۱][۱۲۲]) دستاورد این دوران است. [۱۲۳][۱۲۴]
۹.۶ - نماینده دوره پنجم مجلس
سال ۱۳۰۲ش، در دوره پنجم نیز مدرس به نمایندگی مردم تهران که اینبار رهبر اقلیت را عهدهدار شد به مجلس شورای ملی راه یافت. از مهمترین طرحهای اکثریت تغییر رژیم از مشروطه به جمهوری بود که مدرس با اطلاع از ماهیت این تغییر با آن به مخالفت پرداخت. علت مخالفت مدرس با جمهوری با وجودی که آن از بهترین انواع حاکمیتها میدانست، دخالت نامرئی انگلیس در این امر بود که بعد از مدتی همانند ترکیه با ریاست جمهوری مادامالعمر رضاخان به استبداد فردی تبدیل میگردید. بنابراین وی با اصل جمهوری مخالف نبود بلکه با دیکتاتوری به هر شکل و رضاخان که پشت سر وی انگلیس بود، چه جمهوری و چه سلطنتی مخالف بود. [۱۲۵][۱۲۶][۱۲۷][۱۲۸][۱۲۹] از دیگر اقدامات مهم مدرس در مجلس مبارزه با سردار سپه و اقدامات غیرقانونی وی و حتی سه بار تلاش برای استیضاح رضاخان بود که سرانجام با مضروب ساختن مدرس و عدم حضور وی در مجلس، دولت رضاخان از مجلس رای اعتماد گرفته، طرح استیضاح مدرس به انجام نرسید. [۱۳۰][۱۳۱][۱۳۲][۱۳۳][۱۳۴] برنامه دیگر مجلس پنجم طرح انقراض قاجاریه و واگذاری حکومت موقتی به رضاخان و تشکیل مجلس مؤسسان برای اصلاح بعضی از اصول متمم قانون اساسی در نهم آبان ۱۳۰۴ش بود که با وجود برخی مخالفتها که در راس آن مدرس بود طرح تصویب شده، سردار سپه به پادشاهی رسید. [۱۳۵][۱۳۶][۱۳۷]
۹.۷ - نماینده دوره ششم مجلس
پس از تاجگذاری رضاشاه، مدرس مجدداً در انتخابات دوره ششم (تیرماه ۱۳۰۵ش) با وجود دخالت شهربانی توانست به مجلس راه یابد، اما همواره تحتنظر ماموران مخفی تحت فشار به سر برده، روزنامهها نیز حق انتشار اندیشه اقلیت مجلس را نیز نداشتند. [۱۳۸][۱۳۹]
مدرس در هفتم آبان ۱۳۰۵ش درحالیکه برای تدریس به مسجد سپهسالار میرفت مورد حمله چند نفر قرار گرفته، روانه بیمارستان میشود. گفته میشود این سوء قصد توسط مامورین نظمیه، به امر رضاشاه انجام گرفته بود و جمله معروف «به کوری چشم دشمنان، هنوز مدرس زنده است» در پاسخ به تلگراف احوالپرسی رضاشاه در همین ایام است. مدرس پس از چند ماه بهبود یافته، در مجلس حضور یافت، ضمن اینکه بیشترین اوراق پیشنهادهای اصلاحی مدرس نیز مربوط به این دوره از مجلس است. [۱۴۰][۱۴۱][۱۴۲][۱۴۳][۱۴۴][۱۴۵][۱۴۶]
۹.۸ - نماینده دوره هفتم مجلس
مدرس در انتخابات دوره هفتم مجلس
که به علت دخالت حکومت در آراء نتوانست به مجلس راه یابد و به گفته مدرس حتی یک رای وی به خودش نیز شمرده نشده بود. [۱۴۷] مدرس درحالیکه به فعالیتهای علمی خویش میپرداخت، اما شجاعت روحی و صراحت لهجه مدرس که مبارزات وی با رضاشاه را به اوج خود رسانده بود و انگلستان نیز با بودن امثال مدرس مخالف بودند، باعث جبههگیری منفی آنها علیه مدرس شد. [۱۴۸] حتی جهت خدشهدار نمودن وجهه مدرس، با نامه و امضای جعلی از سوی وی، مدرس را در زمره طرفداران شیخ خزعل (از طرفداران انگلیس و شورشی علیه دولت سردار سپه در سال ۱۳۰۳ش) معرفی نمودند، [۱۴۹] این مسائل سرانجام باعث شد مدرس در ۱۶ مهر ۱۳۰۷ش توسط ماموران دولتی دستگیر و به شهر خواف در سرحد ایران و افغانستان در شرایط بسیار نامساعد تبعید شود.
۱۰ - اقدامات سیاسی در مجلس
[ویرایش]
در اصل دوم متمم قانون اساسی ایران پیشبینی شده بود که قوانین مصوبه مجلس شورای ملی باید زیر نظر هیئتی از علما و مجتهدان طراز اول باشد. به موجب این اصل در هر بار باید حداقل پنج نفر از مجتهدان در مجلس حضور داشته و بر قوانین مجلس ناظر باشند و مفاد آن از نظر شرعی به تائید و امضای آنها برسد.
در دوره دوم مجلس از سوی فقها و مراجع تقلید، شهید مدرس به عنوان مجتهد طراز اول برگزیده شد تا به همراه چهار نفر از مجتهدان دیگر به مجلس رفته، بر قوانین مصوب آن نظارت داشته باشد. شهید مدرس پس از ۱۹۴ جلسه که از مجلس دوم گذشت در تاریخ ۲۸ ذیحجه ۱۳۲۸ق. در مجلس حضور یافت ولی از جلسه دویستم به ایراد نطق پرداخت.
وقتیکه مدرس قدم به مجلس گذاشت بعضی فکر میکردند او یک روحانی معمولی است و باور نمیکردند که این سید لاغراندام با عصای چوبی و لباس کرباس بهزودی تمام امور را به دست گرفته، در بحث و استدلال کسی حریفش نمیشود. موقعیت حساس ایران و بیکفایتی زمامداران و نفوذ کامل بیگانگان شرایطی را بر ایران تحمیل ساخت که با استقامت و پایداری شهید مدرس برخی از این شرایط تحمیلی خنثی گردید. یکی از این موارد اولتیماتوم ننگین دولت روس به همدستی دولت انگلیس بود (ذیحجه ۱۳۲۹) که طی آن خواهان اخراج مستر شوستر (که مشغول رسیدگی به امور مالی ایران بود) گردید. [۱۵۰] شهید محمد خیابانی و شهید مدرس به مخالفت با این اولتیماتوم پرداختند. بر اثر این مخالفت و نیز تظاهرات مردم به تبعیت از روحانیون، در مجلس موفق نشد برای جواب دادن به دولت روس تصمیمی اتخاذ کند. [۱۵۱]
در گیر و دار جنگ خانمانسوز جهانی اول که هنوز از عمر مجلس سوم یک سال نگذشته بود نخستوزیر وقت و مستوفی الممالک بهطور رسمی ایران را در این جنگ به عنوان دولت بیطرف اعلام کرد. ولی روس و انگلیس بیطرفی ایران را نادیده انگاشته، مرکز حکومت ایران از سوی بیگانگان مورد تهاجم قرار گرفت به همین سبب گروهی از نمایندگان به منظور مخالفت با این حرکت و ضدیت با قوای متجاوز، مهاجرت را آغاز کردند که در حقیقت یک قیام عمومی و همهجانبه بود که رفتهرفته افرادی از همه طبقات بدان پیوستند و شخصیتهای سرشناسی چون مدرس، حاج سید نورالدین عراقی و حاجآقا نورالله اصفهانی در بین آنها دیده میشدند. در شهر قم مهاجران، کمیته دفاع ملی تشکیل دادند که در مصاف با روسها ناگزیر به عقبنشینی شده، بهسوی غرب کشور رفتند و در این نواحی دولت موقتی تشکیل دادند که وزارت عدلیه و اوقاف آن را شهید مدرس عهدهدار بود. در این برنامه گروهی به تحریکات انگلیس و روس قصد ترور مدرس و رئیس دولت یعنی نظامالسلطنه مافی را داشتند که توطئه آنان کشف و خنثی گردید. [۱۵۲] شهید مدرس به همراه عدّه دیگری از رجال نامی عازم قلمرو عثمانی شد و در نهایت سادهزیستی به محض ورود به استانبول در مدرسه ایرانیان این شهر به تدریس علوم دینی پرداخت ولی پس از مدتی سلطان محمد پنجم، پادشاه عثمانی از وی دعوت کرد که برای ملاقات و مذاکره در قصر او حضور یابد.
مدرس در این ملاقات با استقامت و شجاعت و اعتماد به نفس شگفتانگیزی سخن گفت و از دولت عثمانی خواست تا از الحاق قسمتی از خاک آذربایجان به کشورش جلوگیری به عمل آورد. [۱۵۳] وی در ملاقات با دیگر شخصیتهای این کشور از وحدت مسلمین و زمینههای اقتدار مسلمانان و پیشرفت اسلام سخن گفت. [۱۵۴]
۱۱ - مبارزه با استبداد رضاخانی
[ویرایش]
یکی از حوادث اسفبار که با دوران مجلس چهارم مصادف بود، طغیان رضاخان در مقام وزارت جنگ است. وی سعی داشت امور نظمیه، بودجه و قوای نظامی را تحت اختیار خود قرار دهد. شهید مدرس بدون آنکه از تشکیلات عنکوبتی رضاخان هراسی به دل راه دهد با قدرت معنوی فوقالعادهای مبارزه با این چهره منفور را آغاز کرد و در جلسه ۱۴۸ دوره چهارم مجلس که مصادف با ۱۲ مهر ۱۳۰۱ بود نطقی علیه رضاخان بیان کرد و اظهار داشت. در وضع کنونی امنیت مملکت در دست کسی است که اغلب ما از دست او راضی نیستیم و باید بدون ترس و پرده بگویم که ما قدرت داریم او را عزل کرده برکنارش کنیم! [۱۵۵]
رض
ص۴۱، تهران، هَزاران، ۱۳۷۴، چاپ دوم.
۴. ↑ مدرسی، علی، مرد روزگاران (مدرس شهید، نابغه ملی ایران)، ص۳۹۷، تهران، هَزاران، ۱۳۷۴، چاپ دوم.
۵. ↑ عاقلی، باقر، شرححال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، ج۳، ص۱۳۷۲، تهران، نشر گفتار و علم، ۱۳۸۰.
۶. ↑ مدرسی، علی، مرد روزگاران (مدرس شهید، نابغه ملی ایران)، ص۳۹۷، تهران، هَزاران، ۱۳۷۴، چاپ دوم.
۷. ↑ عاقلی، باقر، شرححال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، ج۳، ص۱۳۷۲، تهران، نشر گفتار و علم، ۱۳۸۰.
۸. ↑ گلبن، محمد، مدرس در تاریخ و تصویر، ص۲۵، بیجا، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۶۷.
۹. ↑ مکی، حسین، مدرس قهرمان آزادی، ج۱، ص۵۵-۵۷، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۵۹، به نقل از مقاله محیط طباطبائی در مجله محیط.
۱۰. ↑ مدرسی، علی، مرد روزگاران (مدرس شهید، نابغه ملی ایران)، ص۴۱، تهران، هَزاران، ۱۳۷۴، چاپ دوم.
۱۱. ↑ باقی، عبدالعلی، مدرس مجاهدی شکستناپذیر، ص۲۶، قم، گواه، ۱۳۷۰.
۱۲. ↑ طباطبائی، محیط، مقاله طفولیت مدرس، مجله محیط، شماره دوم، سال اول، مهر ۱۳۲۱.
۱۳. ↑ باقی، عبدالعلی، مدرس مجاهدی شکستناپذیر، ص۲۶.
۱۴. ↑ امین، سیدمحسن، اعیان الشیعه، ج۵، ص۲۱۱.
۱۵. ↑ مدرسی، علی، مرد روزگاران (مدرس شهید، نابغه ملی ایران)، ص۴۵-۴۶، تهران، هَزاران، ۱۳۷۴، چاپ دوم.
۱۶. ↑ باقی، عبدالعلی، مدرس مجاهدی شکستناپذیر، ص۲۶، قم، گواه، ۱۳۷۰.
۱۷. ↑ باقی، عبدالعلی، مدرس مجاهدی شکستناپذیر، ص۳۲، قم، گواه، ۱۳۷۰.
۱۸. ↑ امین، سیدمحسن، اعیان الشیعه، ج۵، ص۲۱۱.
۱۹. ↑ باقی، عبدالعلی، مدرس مجاهدی شکستناپذیر، ص۱۶۰-۱۶۱.
۲۰. ↑ مدرسی، علی، بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی، ج۱، ص۲۹.
۲۱. ↑ مدرسی، علی، بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی، ج۱، ص۲۱۳.
۲۲. ↑ مدرسی، علی، مدرس شهید نابغه ملی ایران، ص۴۵.
۲۳. ↑ مدرسی، علی، مدرس شهید نابغه ملی ایران، ص۴۷.
۲۴. ↑ باقی، عبدالعلی، مدرس مجاهدی شکستناپذیر، ص۱۳۰.
۲۵. ↑ مدرس قهرمانی آزادی، حسین مکی، ج۲، ص۱۲۹، به نقل از یادنامه مدرس.
۲۶. ↑ مجله حوزه، سال سوم، شماره مسلسل ۱۶، ص۴۲.
۲۷. ↑ مدرس قهرمانی آزادی، حسین مکی، ج۲، ص۷۴، به نقل از یادنامه مدرس.
۲۸. ↑ باقی، عبدالعلی، مدرس مجاهدی شکستناپذیر، ص۳۳.
۲۹. ↑ شکوری، ابوالفضل، مقاله شخصیت علمی و فقهی مدرس، مندرج در کتاب مدرس، ج۲.
۳۰. ↑ مدرس قهرمانی آزادی، حسین مکی، ج۲، ص۵۷-۵۸، به نقل از یادنامه مدرس.
۳۱. ↑ مدرسی، علی، بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی، ج۱، ص۲۶۸.
۳۲. ↑ مکی، حسین، مدرس قهرمان آزادی، ج۱، ص۱، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۵۹.
۳۳. ↑ مکی، حسین، مدرس قهرمان آزادی، ج۱، ص۴۸، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۵۹.
۳۴. ↑ مکی، حسین، مدرس قهرمان آزادی، ج۱، ص۳۵۸، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۵۹.
۳۵. ↑ طاهری، سیدصدرالدین، یک بررسی تحلیلی از زندگی سیاسی مدرس، صفحات متعدد، تهران، رسا، ۱۳۷۳.
۳۶. ↑ مدرسی، علی، مرد روزگاران (مدرس شهید، نابغه ملی ایران)، ص۴۳۲، تهران، هَزاران، ۱۳۷۴، چاپ دوم.
۳۷. ↑ مکی، حسین، مدرس قهرمان آزادی، ج۱، ص۴۸، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۵۹.
۳۸. ↑ مکی، حسین، مدرس قهرمان آزادی، ج۲، ص۸۴۱، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۵۹.
۳۹. ↑ گلبن، محمد، مدرس در تاریخ و تصویر، ص۳۵، بیجا، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۶۷.
۴۰. ↑ مدرسی، علی، مرد روزگاران (مدرس شهید، نابغه ملی ایران)، ص۳۰-۳۵، تهران، هَزاران، ۱۳۷۴، چاپ دوم.
۴۱. ↑ مدرسی، علی، مرد روزگاران (مدرس شهید، نابغه ملی ایران)، ص۳۹۵، تهران، هَزاران، ۱۳۷۴، چاپ دوم.
۴۲. ↑ مدرسی، علی، مرد روزگاران (مدرس شهید، نابغه ملی ایران)، ص۳۹۶، تهران، هَزاران، ۱۳۷۴، چاپ دوم.
۴۳. ↑ مدرس، تاریخ و سیاست، ص۳۳، تهران، مؤسسه پژوهش و مطالعات فرهنگی، ۱۳۷۵.
۴۴. ↑ مدرس، تاریخ و سیاست، ص۳۷، تهران، مؤسسه پژوهش و مطالعات فرهنگی، ۱۳۷۵.
۴۵. ↑ رمضانی، عباس، سیدحسن مدرس، ص۲۰-۴۷، تهران، ترفند، ۱۳۸۶، چاپ دوم.
۴۶. ↑ رمضانی، عباس، سیدحسن مدرس، ص۱۳۹-۱۴۱، تهران، ترفند، ۱۳۸۶، چاپ دوم.
۴۷. ↑ رمضانی، عباس، سیدحسن مدرس، ص۱۱۵-۱۲۳، تهران، ترفند، ۱۳۸۶، چاپ دوم.
۴۸. ↑ رمضانی، عباس، سیدحسن مدرس، ص۱۳۷-۱۳۸، تهران، ترفند، ۱۳۸۶، چاپ دوم.
۴۹. ↑ مدرسی، علی، مرد روزگاران (مدرس شهید، نابغه ملی ایران)، ص۴۰۲، تهران، هَزاران، ۱۳۷۴، چاپ دوم.
۵۰. ↑ رمضانی، عباس، سیدحسن مدرس، ص۱۲۳-۱۲۸، تهران، ترفند، ۱۳۸۶، چاپ دوم.
۵۱. ↑ رمضانی، عباس، سیدحسن مدرس، تهران، ص۱۳۳-۱۳۷، ترفند، ۱۳۸۶، چاپ دوم.
۵۲. ↑ مدرسی، علی، مرد روزگاران (مدرس شهید، نابغه ملی ایران)، ص۴۲۹، تهران، هَزاران، ۱۳۷۴، چاپ دوم.
۵۳. ↑ ترکمان، محمد، مدرس در پنج دوره تقنینیه مجلس شورای ملی، ج۱، ص۲۳۲، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۶۷.
۵۴. ↑ مدرسی، علی، مرد روزگاران (مدرس شهید، نابغه ملی ایران)، ص۳۵، تهران، هَزاران، ۱۳۷۴، چاپ دوم.
۵۵. ↑ مدرسی، علی، مرد روزگاران (مدرس شهید، نابغه
اخان برای فریب مردم و عملی ساختن برنامههای استعمار آرزوی موهوم جمهوریخواهی را در اندیشه مخدوش خود پرورانید و با دست عوامل بیگانه آبیاری نمود. این حرکت بهظاهر مردمی و در باطن ضد استقلال و هویت فرهنگی ایران بنا به تصمیم انگلستان جهت تمرکز قدرت در شخص رضاخان طرح شده بود. مدرس زودتر از همه خطر این آشوب را حس کرد و در صدد چاره برخاست. تدین که از طرفداران جدی رضاخان بود سعی کرد به هنگام سخنرانی مدرس در مخالفت با جمهوری نمایندگان طرفدار خود را از جلسه خارج کند که موفق نشد ولی در خارج جلسه و هنگام تنفس، شخصی به نام حسین بهرامی معروف به احیاء السلطنه پس از مشاجرهای لفظی به تحریک تدین بر گونه مدرس سیلی محکمی نواخت! صدای این سیلی که به گونه مجتهدی آگاه برخورده بود چون تندر در تهران پیچید و مانند کبریتی که به انبار باروت برسد انفجاری در شهر به وجود آورد و در واقع سیلی عظیم از مردم مسلمان را به سوی مجلس راه انداخت.
طرفداران رضاخان با درماندگی رضاخان را از راهی مخفیانه از مجلس بیرون بردند و شهید مدرس با آرامش کامل به میان مردم آمد و از بیداری و آگاهی آنان تشکر کرد. فریادهای رعد آسای مردم همچنان استمرار داشت و رضاخان که این حرکت را شکستی مفتضحانه برای خود دید در روز ۱۸ فروردین ۱۳۰۲ ش. به حالت قهر به بومهن (واقع در ۴۰ کیلومتری تهران) رفت.
بعد از رفتن وی مزدوران رضاخان مجلس را تهدید کردند که باید سردار سپه را برگردانند و شایعه کردند در غیر این صورت کودتا میشود. ولی شهید مدرس به نمایندگان دلداری داد و گفت: نترسید که او نمیتواند کودتا کند! [۱۵۶] ولی اکثر نمایندگان سخن مدرس را قبول نکرده، گروهی را برگزیدند تا سردار سپه را برگردانند و هیئتی دوازده نفری به سرپرستی مصدق السلطنه مامور اجرای این کار شدند. [۱۵۷] پس از بازگرداندن رضاخان با حیلهای که گروهی از نمایندگان تدارک دیده بودند شهید مدرس را به بهانه آنکه رضاخان میخواهد از در دوستی درآید در منزل قوام السلطنه معطل کردند و در غیاب او مجلس با ۹۲ رای به سردار سپه اظهار تمایل کرد.
در مجلس پنجم و درحالیکه مسلمانان مبارز در توقیف و تبعید بودند و از هر سو فشارهای زیادی به مدرس و یارانش وارد میآمد مدرس تنها راه چاره را مطرح کردن مسئله استیضاح دانست و در هفتم مرداد ۱۳۰۳ با مقدمهای ماهرانه و به دور از خشونت و جدل جنایات رضاشاه را افشا کرد و متن استیضاح را که به امضای وی و تنی چند از یاورانش رسیده بود قرائت نمود. ولی به دلیل جنجال و هیاهویی که طرفداران رضاخان و گروهی اراذل و اوباش به راه انداختند استیضاح مطرح نشد و به وقت مناسبتری موکول گردید.
در دوره ششم مجلس مدرس ریاست سنّی مجلس را عهدهدار بود. در این مقطع مدرس و طرفدارانش تحت فشار بیشتری بودند و آن سید وارسته کمتر به مجلس مدرس میرفت و بیشتر مشغول تدریس بود و وقتی مخالفان و معاندان مشاهده کردند که فریاد حقطلبی مدرس خاموش نخواهد شد تصمیم به ترور او گرفتند که این حرکت آنان نافرجام ماند و تیرهای شلیک شده بازو و کتف مدرس را مجروح کرد و مدرس پس از ۶۴ روز سلامتی خود را بازیافت و در ۱۱ دیماه ۱۳۰۵ در مجلس حاضر شد.
با فرا رسیدن دوره هفتم مجلس شورای ملی در سال ۱۳۰۷ رضاخان تصمیم گرفت به هر نحو ممکن از ورود مدرس و یارانش به مجلس جلوگیری کند و به همین دلیل انتخاباتی کاملاً فرمایشی برگزار کرد. بهنحویکه حتی یکی رای به نام مدرس از صندوقها بیرون نیامد به همین علت مدرس در مجلس درس خود گفت: (اگر) ۲۰ هزار نفر از مردمی که در دوره گذشته به من رای دادند همگی مرده باشند یا رای نداده باشند پس آن یک رای را که خودم به خودم دادم چه شده است!
۱۲ - شهادت
[ویرایش]
مدرس پس از ۹ سال تبعید درحالیکه دستور قتل او صادر شده بود در ۲۲ آبان ۱۳۱۶ش به زندان کاشمر انتقال داده شد و در حوالی غروب ۲۷ رمضان، ۱۰ آذر ۱۳۱۶ در سن ۶۹ سالگی[۱۵۸][۱۵۹] ابتدا با خوراندن سم و به علت اثر نکردن آن، با خفه شدن توسط ماموران دولتی به شهادت رسید[۱۶۰][۱۶۱][۱۶۲][۱۶۳] و در کاشمر به صورت مخفیانه به خاک سپرده شد، درحالیکه مزارش توسط اهالی کاشمر به مدت چهار سال به صورت مخفیانه نشانهگذاری میشد. [۱۶۴] [۱۶۵]
چگونگی قتل مدرس پس از چند سال سکوت، پس از شهریور ۱۳۲۰ و سقوط رضاشاه برملا شده، در دادگستری بررسی میگردد. [۱۶۶][۱۶۷][۱۶۸]
۱۳ - بازسازی مزار
[ویرایش]
پس از انقلاب اسلامی ایران، امام خمینی (رحمةاللهعلیه) که مدرس را دارای روحی بزرگ و زبانی گویا به حق میدانستند، [۱۶۹] حکم بازسازی مزار وی در ۲۸ شهریور ۱۳۶۳ش را صادر مینمایند. [۱۷۰][۱۷۱]
۱۴ - پانویس
[ویرایش]
۱. ↑ مکی، حسین، مدرس قهرمان آزادی، ج۱، ص۵۴، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۵۹.
۲. ↑ مدرسی، علی، مرد روزگاران (مدرس شهید، نابغه ملی ایران)، ص۳۸، تهران، هَزاران، ۱۳۷۴، چاپ دوم.
۳. ↑ مدرسی، علی، مرد روزگاران (مدرس شهید، نابغه ملی ایران)،
ملی ایران)، ص۴۲۹، تهران، هَزاران، ۱۳۷۴، چاپ دوم.
۵۶. ↑ محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، ج۴، ص۳۵۶۶.
۵۷. ↑ ترکمان، محمد، مدرس در پنج دوره تقنینیه مجلس شورای ملی، ج۲، ص۲۷۶، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۶۷، تهران، مؤسسه پژوهش و مطالعات فرهنگی، ۱۳۷۴.
۵۸. ↑ مکی، حسین، مدرس قهرمان آزادی، ج۱، ص۸۴۵، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۵۹.
۵۹. ↑ مدرسی، علی، مرد روزگاران (مدرس شهید، نابغه ملی ایران)، ص۴۱-۴۶، تهران، هَزاران، ۱۳۷۴، چاپ دوم.
۶۰. ↑ مدرسی، علی، مرد روزگاران (مدرس شهید، نابغه ملی ایران)، ص۳۹۷، تهران، هَزاران، ۱۳۷۴، چاپ دوم.
۶۱. ↑ دوانی، علی، استادان آیتالله شهید سیدحسن مدرس، ص۴۲-۸۲، مدرس، تاریخ و سیاست، تهران، مؤسسه پژوهش و مطالعات فرهنگی، ۱۳۷۵.
۶۲. ↑ عاقلی، باقر، شرححال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، ج۳، ص۱۳۷۲، تهران، نشر گفتار و علم، ۱۳۸۰.
۶۳. ↑ گلبن، محمد، مدرس در تاریخ و تصویر، ص۲۶، بیجا، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۶۷.
۶۴. ↑ مدرسی، علی، مرد روزگاران (مدرس شهید، نابغه ملی ایران)، ص۳۹۷، تهران، هَزاران، ۱۳۷۴، چاپ دوم.
۶۵. ↑ عاقلی، باقر، شرححال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، ج۳، ص۱۳۷۲، تهران، نشر گفتار و علم، ۱۳۸۰.
۶۶. ↑ مکی، حسین، مدرس قهرمان آزادی، ج۱، ص۱۱۵، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۵۹.
۶۷. ↑ یادنامه شهید مدرس، اصفهان، بخش فرهنگی جهاد دانشگاهی دانشگاه اصفهان، ص۷۴، ۱۳۶۹.
۶۸. ↑ استادی، رضا، حاشیه رسائل شیخ انصاری، ص۲۶-۴۳، مدرس، تاریخ و سیاست (مجموعه مقالات)، تهران، مؤسسه پژوهش و مطالعات فرهنگی، ۱۳۷۵.
۶۹. ↑ مدرس، سیدحسن، گنجینه خواف: مجموعه درسها و یادداشتهای روزانه شهید سیدحسن مدرس در تبعید، به کوشش نصرالله صالحی، تهران، طهوری، ۱۳۸۵.
۷۰. ↑ مدرسی، علی، مرد روزگاران (مدرس شهید، نابغه ملی ایران)، ص۳۹۵، ۳۹۶، تهران، هَزاران، ۱۳۷۴، چاپ دوم.
۷۱. ↑ مدرس، تاریخ و سیاست، ص۳۳، تهران، مؤسسه پژوهش و مطالعات فرهنگی، ۱۳۷۵.
۷۲. ↑ مدرس، تاریخ و سیاست، ص۳۷، تهران، مؤسسه پژوهش و مطالعات فرهنگی، ۱۳۷۵.
۷۳. ↑ ترکمان، محمد، مدرس در پنج دوره تقنینیه مجلس شورای ملی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۶۷، ج۱.
۷۴. ↑ ترکمان، محمد، مدرس در پنج دوره تقنینیه مجلس شورای ملی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۶۷، ج۲.
۷۵. ↑ مدرسی، علی، نگاه مدرس به فرهنگ و تمدن غرب، ص۸۰-۹۴، فصلنامه یاد، بهار ۱۳۶۸، ش ۱۴.
۷۶. ↑ مدرسی، علی، مدرس، مجلس و تاریخ، نشریه مجلس و پژوهش، فروردین ۱۳۷۳، شماره هفتم.
۷۷. ↑ مکی، حسین، مدرس قهرمان آزادی، ج۱، ص۶۴-۶۵، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۵۹.
۷۸. ↑ مدرسی، علی، مرد روزگاران (مدرس شهید، نابغه ملی ایران)، ص۴۸ـ ۵۱، تهران، هَزاران، ۱۳۷۴، چاپ دوم.
۷۹. ↑ عاقلی، باقر، شرححال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، ج۳، ص۱۳۷۲، تهران، نشر گفتار و علم، ۱۳۸۰.
۸۰. ↑ مدرس و مجلس (نامهها و اسناد)، ص۱۹، تهران، مؤسسه پژوهش و مطالعات فرهنگی، ۱۳۷۳.
۸۱. ↑ مدرسی، علی، مرد روزگاران (مدرس شهید، نابغه ملی ایران)، ص۵۴، تهران، هَزاران، ۱۳۷۴، چاپ دوم.
۸۲. ↑ مدرسی، علی، مرد روزگاران (مدرس شهید، نابغه ملی ایران)، ص۵۹، تهران، هَزاران، ۱۳۷۴، چاپ دوم.
۸۳. ↑ عاقلی، باقر، شرححال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، ج۳، ص۱۳۷۳، تهران، نشر گفتار و علم، ۱۳۸۰.
۸۴. ↑ عاقلی، باقر، شرححال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، ج۳، ص۱۳۷۴، تهران، نشر گفتار و علم، ۱۳۸۰.
۸۵. ↑ مدرس و مجلس (نامهها و اسناد)، ص۱۹، تهران، مؤسسه پژوهش و مطالعات فرهنگی، ۱۳۷۳.
۸۶. ↑ امام خمینی، صحیفه امام، ج۱، ص۴۲۲، تهران، مؤسسه نشر آثار امام، ۱۳۷۹.
۸۷. ↑ باقی، عبدالعلی، مدرس مجاهدی شکستناپذیر، ص۳۳، قم، گواه، ۱۳۷۰.
۸۸. ↑ عاقلی، باقر، شرححال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، ج۳، ص۱۳۷۴، تهران، نشر گفتار و علم، ۱۳۸۰.
۸۹. ↑ مدرس و مجلس (نامهها و اسناد)، ص۴۱، تهران، مؤسسه پژوهش و مطالعات فرهنگی، ۱۳۷۳.
۹۰. ↑ مدرس و مجلس (نامهها و اسناد)، ص۴۱، تهران، مؤسسه پژوهش و مطالعات فرهنگی، ۱۳۷۳.
۹۱. ↑ مدرسی، علی، مرد روزگاران (مدرس شهید، نابغه ملی ایران)، ص۶۴، تهران، هَزاران، ۱۳۷۴، چاپ دوم.
۹۲. ↑ عاقلی، باقر، شرححال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، ج۳، ص۱۳۷۵، تهران، نشر گفتار و علم، ۱۳۸۰.
۹۳. ↑ مکی، حسین، مدرس قهرمان آزادی، ج۱، ص۱۱۹، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۵۹.
۹۴. ↑ مدرس و مجلس (نامهها و اسناد)، ص۴۱، تهران، مؤسسه پژوهش و مطالعات فرهنگی، ۱۳۷۳.
۹۵. ↑ مدرس و مجلس (نامهها و اسناد)، ص۴۹، تهران، مؤسسه پژوهش و مطالعات فرهنگی، ۱۳۷۳.
۹۶. ↑ مدرس و مجلس (نامهها و اسناد)، ص۵۰، تهران، مؤسسه پژوهش و مطالعات فرهنگی، ۱۳۷۳.
۹۷. ↑ مدرسی، علی، مرد روزگاران (مدرس شهید، نابغه ملی ایران)، ص۶۵-۷۵، تهران، هَزاران، ۱۳۷۴، چاپ دوم.
۹۸. ↑ عاقلی، باقر، شرححال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، ج۳، ص
۱۳۷۶، تهران، نشر گفتار و علم، ۱۳۸۰.
۹۹. ↑ بهار (ملکالشعرا)، محمدتقی، تاریخ مختصر احزاب سیاسی ایران: انقراض قاجاریه، ج۱، ص۱۴-۲۳، تهران، امیرکبیر، ۱۳۸۶، چاپ هفتم.
۱۰۰. ↑ مکی، حسین، مدرس قهرمان آزادی، ج۱، ص۱۲۴، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۵۹.
۱۰۱. ↑ مکی، حسین، مدرس قهرمان آزادی، ج۱، ص۱۲۵، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۵۹.
۱۰۲. ↑ مدرسی، علی، مرد روزگاران (مدرس شهید، نابغه ملی ایران)، ص۷۶، تهران، هَزاران، ۱۳۷۴، چاپ دوم.
۱۰۳. ↑ مدرسی، علی، مرد روزگاران (مدرس شهید، نابغه ملی ایران)، ص۸۲-۸۵، تهران، هَزاران، ۱۳۷۴، چاپ دوم.
۱۰۴. ↑ مکی، حسین، مدرس قهرمان آزادی، ج۱، ص۱۱۵-۱۴۶، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۵۹.
۱۰۵. ↑ عاقلی، باقر، شرححال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، ج۳، ص۱۳۷۶، تهران، نشر گفتار و علم، ۱۳۸۰.
۱۰۶. ↑ عاقلی، باقر، شرححال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، ج۳، ص۱۳۷۷، تهران، نشر گفتار و علم، ۱۳۸۰.
۱۰۷. ↑ مکی، حسین، مدرس قهرمان آزادی، ج۱، ص۱۴۶-۱۵۷، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۵۹.
۱۰۸. ↑ مدرس و مجلس (نامهها و اسناد)، ص۵۰، تهران، مؤسسه پژوهش و مطالعات فرهنگی، ۱۳۷۳.
۱۰۹. ↑ مدرسی، علی، مرد روزگاران (مدرس شهید، نابغه ملی ایران)، ص۱۰۲-۱۰۶، تهران، هَزاران، ۱۳۷۴، چاپ دوم.
۱۱۰. ↑ عاقلی، باقر، شرححال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، ج۳، ص۱۳۷۷، تهران، نشر گفتار و علم، ۱۳۸۰.
۱۱۱. ↑ مکی، حسین، مدرس قهرمان آزادی، ج۱، ص۱۵۷-۶۰، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۵۹.
۱۱۲. ↑ مدرس و مجلس (نامهها و اسناد)، ص۴۱، تهران، مؤسسه پژوهش و مطالعات فرهنگی، ۱۳۷۳.
۱۱۳. ↑ مدرسی، علی، مرد روزگاران (مدرس شهید، نابغه ملی ایران)، ص۹۳-۹۵، تهران، هَزاران، ۱۳۷۴، چاپ دوم.
۱۱۴. ↑ عاقلی، باقر، شرححال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، ج۳، ص۱۳۷۷، تهران، نشر گفتار و علم، ۱۳۸۰.
۱۱۵. ↑ عاقلی، باقر، شرححال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، ج۳، ص۱۳۷۸، تهران، نشر گفتار و علم، ۱۳۸۰.
۱۱۶. ↑ بهار (ملکالشعرا)، محمدتقی، تاریخ مختصر احزاب سیاسی ایران: انقراض قاجاریه، ج۲، ص۱۹- ۲۰، تهران، امیرکبیر، ۱۳۸۶، چاپ هفتم.
۱۱۷. ↑ مدرس و مجلس (نامهها و اسناد)، صص۶۵، تهران، مؤسسه پژوهش و مطالعات فرهنگی، ۱۳۷۳.
۱۱۸. ↑ عاقلی، باقر، شرححال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، تهران، نشر گفتار و علم، ۱۳۸۰.
۱۱۹. ↑ عاقلی، باقر، شرححال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، ج۳، ص۱۳۷۸، تهران، نشر گفتار و علم، ۱۳۸۰، ج۳، ص۱۳۷۹.
۱۲۰. ↑ بهار (ملکالشعرا)، محمدتقی، تاریخ مختصر احزاب سیاسی ایران: انقراض قاجاریه، ج۲، ص۳۴۰، تهران، امیرکبیر، ۱۳۸۶، چاپ هفتم.
۱۲۱. ↑ مدرسی، علی، مدرس، ص۱۵۹-۱۶۳، بیجا، بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی ایران، ۱۳۶۶.
۱۲۲. ↑ مدرسی، علی، مدرس، ص۴۰۲-۴۲۵، بیجا، بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی ایران، ۱۳۶۶.
۱۲۳. ↑ مدرس و مجلس (نامهها و اسناد)، ص۶۵، تهران، مؤسسه پژوهش و مطالعات فرهنگی، ۱۳۷۳.
۱۲۴. ↑ بهار (ملکالشعرا)، محمدتقی، تاریخ مختصر احزاب سیاسی ایران: انقراض قاجاریه، ج۲، ص۵۷، تهران، امیرکبیر، ۱۳۸۶، چاپ هفتم.
۱۲۵. ↑ مکی، حسین، مدرس قهرمان آزادی، ج۱، ص۲۶۵ـ ۲۶۸، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۵۹.
۱۲۶. ↑ مکی، حسین، مدرس قهرمان آزادی، ج۲، ص۸۶۰-۸۶۵، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۵۹.
۱۲۷. ↑ مدرسی، علی، مرد روزگاران (مدرس شهید، نابغه ملی ایران)، ص۱۷۰-۱۷۲، تهران، هَزاران، ۱۳۷۴، چاپ دوم.
۱۲۸. ↑ بهار (ملکالشعرا)، محمدتقی، تاریخ مختصر احزاب سیاسی ایران: انقراض قاجاریه، ج۲، ص۳۳-۳۸، تهران، امیرکبیر، ۱۳۸۶، چاپ هفتم.
۱۲۹. ↑ نطقها و مکتوبات و یادداشتهایی پیرامون مجاهد شهید سیدحسین مدرس، بیجا، ابوذر، ۱۳۵۵.
۱۳۰. ↑ مکی، حسین، مدرس قهرمان آزادی، ج۱، ص۳۲۶-۳۳۰، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۵۹.
۱۳۱. ↑ مکی، حسین، مدرس قهرمان آزادی، ج۲، ص۴۹۴- ۴۹۵، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۵۹.
۱۳۲. ↑ مدرس و مجلس (نامهها و اسناد)، ص۹۱، تهران، مؤسسه پژوهش و مطالعات فرهنگی، ۱۳۷۳.
۱۳۳. ↑ مدرسی، علی، مرد روزگاران (مدرس شهید، نابغه ملی ایران)، ص۱۷۵-۲۱۰، تهران، هَزاران، ۱۳۷۴، چاپ دوم.
۱۳۴. ↑ عاقلی، باقر، شرححال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، ج۳، ص۱۳۸۲ـ ۱۳۸۵، تهران، نشر گفتار و علم، ۱۳۸۰.
۱۳۵. ↑ مدرس و مجلس (نامهها و اسناد)، ص۴۱، تهران، مؤسسه پژوهش و مطالعات فرهنگی، ۱۳۷۳.
۱۳۶. ↑ مدرسی، علی، مرد روزگاران (مدرس شهید، نابغه ملی ایران)، ص۲۶۴-۲۹۰، تهران، هَزاران، ۱۳۷۴، چاپ دوم.
۱۳۷. ↑ عاقلی، باقر، شرححال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، ج۳، ص۱۳۸۵، تهران، نشر گفتار و علم، ۱۳۸۰.
۱۳۸. ↑ مدرسی، علی، مرد روزگاران (مدرس شهید، نابغه ملی ایران)، ص۳۰۲-۳۰۴، تهران، هَزاران، ۱۳۷۴، چاپ دوم.
۱۳۹. ↑ عاقلی، باقر، شرححال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، ج۳، ص۱۳۸۷، تهران، نشر گفتار و علم، ۱۳۸۰.
۱۴۰. ↑ مکی، حسین، مدرس قهرمان آزادی، ج۱، ص۱
۶۲-۱۷۵، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۵۹.
۱۴۱. ↑ مکی، حسین، مدرس قهرمان آزادی، ج۲، ص۷۵۲، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۵۹.
۱۴۲. ↑ مدرس و مجلس (نامهها و اسناد)، ص۱۵۷، تهران، مؤسسه پژوهش و مطالعات فرهنگی، ۱۳۷۳.
۱۴۳. ↑ مدرسی، علی، مرد روزگاران (مدرس شهید، نابغه ملی ایران)، ص۲۹۱-۲۹۷، تهران، هَزاران، ۱۳۷۴، چاپ دوم.
۱۴۴. ↑ عاقلی، باقر، شرححال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، ج۳، ص۱۳۸۶، تهران، نشر گفتار و علم، ۱۳۸۰.
۱۴۵. ↑ عاقلی، باقر، شرححال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، ج۲، ص۷۲، تهران، نشر گفتار و علم، ۱۳۸۰.
۱۴۶. ↑ مدرس، تاریخ و سیاست، ص۹۱-۱۱۷، تهران، مؤسسه پژوهش و مطالعات فرهنگی، ۱۳۷۵.
۱۴۷. ↑ مدرس و مجلس (نامهها و اسناد)، ص۱۵۷، تهران، مؤسسه پژوهش و مطالعات فرهنگی، ۱۳۷۳.
۱۴۸. ↑ مکی، حسین، مدرس قهرمان آزادی، ج۲، ص۷۷۵-۷۷۳، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۵۹.
۱۴۹. ↑ مکی، حسین، مدرس قهرمان آزادی، ج۲، ص۵۲۰-۵۳۹، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۵۹.
۱۵۰. ↑ رئیس نیا، رحیم، ناهید، عبدالحسین، دو مبارز مشروطه، ص۲۰۶-۲۰۷.
۱۵۱. ↑ کسروی، احمد، تاریخ هجدهساله آذربایجان، ص۴۸۸.
۱۵۲. ↑ مکی، حسین، مدرس قهرمان آزادی، ج۱، ص۱۲۴ - ۱۲۵.
۱۵۳. ↑ مکی، حسین، مدرس قهرمان آزادی، ج۱، ص۱۴۰ -۱۴۱.
۱۵۴. ↑ باقی، عبدالعلی، مدرس مجاهدی شکستناپذیر، ص۴۲.
۱۵۵. ↑ ترکمان، محمد، مدرس در پنج دوره تفتینیه مجلس شورای ملی، ج۱، ص۳۲۷ -۳۲۸.
۱۵۶. ↑ مدرس، بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی، ج۱، بخش خاطرات، ص۲۲۴.
۱۵۷. ↑ آیت، حسین، چهره حقیقی مصدق السلطنه، ص۴۰.
۱۵۸. ↑ مکی، حسین، مدرس قهرمان آزادی، ج۲، ص۸۶۰-۸۶۵، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۵۹.
۱۵۹. ↑ باقی، عبدالعلی، مدرس مجاهدی شکستناپذیر، ص۱۰۳-۱۰۴، قم، گواه، ۱۳۷۰.
۱۶۰. ↑ مکی، حسین، مدرس قهرمان آزادی، ج۲، ص۷۸۵، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۵۹.
۱۶۱. ↑ مدرس و مجلس (نامهها و اسناد)، ص۱۵۷، تهران، مؤسسه پژوهش و مطالعات فرهنگی، ۱۳۷۳.
۱۶۲. ↑ مدرسی، علی، مرد روزگاران (مدرس شهید، نابغه ملی ایران)، ص۳۲۲-۳۳۳، تهران، هَزاران، ۱۳۷۴، چاپ دوم.
۱۶۳. ↑ عاقلی، باقر، شرححال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، ج۳، ص۱۳۸۷، تهران، نشر گفتار و علم، ۱۳۸۰.
۱۶۴. ↑ مدرسی، علی، مرد روزگاران (مدرس شهید، نابغه ملی ایران)، تهران، هَزاران، ۱۳۷۴، چاپ دوم، ص۱۳۴.
۱۶۵. ↑ مدرسی، علی، مرد روزگاران (مدرس شهید، نابغه ملی ایران)، تهران، هَزاران، ۱۳۷۴، چاپ دوم، ص۳۹۸.
۱۶۶. ↑ مکی، حسین، مدرس قهرمان آزادی، ج۲، ص۷۸۷-۸۳۳، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۵۹.
۱۶۷. ↑ مدرسی، علی، مرد روزگاران (مدرس شهید، نابغه ملی ایران)، ص۳۳۳-۳۸۲، تهران، هَزاران، ۱۳۷۴، چاپ دوم.
۱۶۸. ↑ عاقلی، باقر، شرححال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، ج۳، ص۱۳۸۷-۱۴۰۵، تهران، نشر گفتار و علم، ۱۳۸۰.
۱۶۹. ↑ امام خمینی، صحیفه امام، ج۱۹، ص۷۳، تهران، مؤسسه نشر آثار امام، ۱۳۷۹.
۱۷۰. ↑ مدرس و مجلس (نامهها و اسناد)، ص۱۵۷، تهران، مؤسسه پژوهش و مطالعات فرهنگی، ۱۳۷۳.
۱۷۱. ↑ مدرسی، علی، مرد روزگاران (مدرس شهید، نابغه ملی ایران)، ص۲۹۱-۲۹۷، تهران، هَزاران، ۱۳۷۴، چاپ دوم.
۱۵ - منبع
[ویرایش]
• سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «سید حسن مدرس»، تاریخ بازیابی ۱۴۰۰/۰۸/۳۰.
• سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «شهید آیتالله سید حسن مدرس»، تاریخ بازیابی ۱۴۰۰/۰۸/۳۰.
ردههای این صفحه : تبعیدشدگان حکومت پهلوی | دانش آموختگان حوزه اصفهان | دانش آموختگان حوزه نجف | درگذشتگان سال 1316 (شمسی) | رجال سیاسی عصر پهلوی | زادگان سال 1249 (شمسی) | سیاستمداران ایران قرن 14 (قمری) | شاگردان آخوند کاشی | شاگردان جهانگیرخان قشقایی | شاگردان سید محمد طباطبایی فشارکی | شاگردان سیدمحمدباقر درچهای | شاگردان ملا فتحالله شریعت اصفهانی | شاگردان میرزای شیرازی | عالمان اصفهان سده چهاردهم(شمسی) | عالمان اصفهان سده سیزدهم(شمسی) | عالمان شیعه سده 13 (شمسی) | عالمان شیعه سده 14 (شمسی) | علمای شهید | فقهای هوادار مشروطیت | مشروطه خواهان | نمایندگان دوره پنجم مجلس شورای ملی | نمایندگان دوره چهارم مجلس شورای ملی | نمایندگان دوره سوم مجلس شورای ملی | نمایندگان دوره ششم مجلس شورای ملی
ورود به سامانه / ایجاد حساب کاربریالعربیة | اردو | Türkçe
پیشرفته
سیاست و ضوابط: تلاش ویکیفقه تدوین دانشنامهایی در حوزه علوم اسلامی است. یکی از سیاستهای اصلی آن رعایت احترام به صاحبان نظریه است. اتقان و مستند بودن مطالب یکی دیگر از سیاستهاست که در نگارش مطالب باید رعایت شود. تدوین مطالب توسط طلاب قم، مشهد، نجف و سایر حوزههای علمیه با رعایت اتقان و استناد، انجام میشود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 نفوذ مبارزین فلسطینی به قلب جوانان آمریکا
خطر دیدن این صحنه ها برای سران جنایتکار آمریکا از چند بمب هسته ای خطرناک تر هست.
در حالی که روی منبر های عربستان و امارات ابوعبیده را لعن کرده و در رسانه های غرب از فلسطینی های در حال کشته شدن چهره ای منفی میسازند، این جوانان در دانشگاهی در آمریکا با ظاهر مجاهدان فلسطینی به میدان آمده اند و با تشبه به مبارزان فلسطینی شعار آزادی فلسطین را سر میدهند علیه جنایتکاران اسرائیلی می خروشند.
🔴 #بیداری_ملت 👇
@bidariymelat
🔴پدر معنوی شان مرده است و عزادارند. میدانی؟
🔸پدر معنوی اصلاح طلبان مرده است و این عاشق دلداده نظم جنایت پیشه آمریکایی عزادار مرگ اوست، کسی که قاتل میلیونها انسان (پس از صد سال زندگی مملو از جنایت) در جهان هستی است.
🔹زید آبادی در این نوشته چرک و عفن اینچنین او را با حقه و کلک های زبانی بزرگ جلوه میدهد و در مدح و ستایش چنین خونخواری از هیچ کم نمیگذارد و این جانی و قاتل را با انیشتین تراز میکند!
🔸 نه تنها از نظر سیاسی که ظاهرا از نظر عقلی هم از حیز انتفاع ساقط شده است!
🔴 #بیداری_ملت 👇
@bidariymelat
🔹این لباس عادی سربازای اسرائیله که نوشته:با زدن یک زن باردار شما با یک تیر دو نشون میزنی!
🔵#نبرد_آخر 👇
https://eitaa.com/joinchat/3310223917C506c0dd2d1
تاریکی قلب را با این ذکر از بین ببرید
کارگر آنلاین | برای روشنایی قلب ۷۰ مرتبه استغفار بعد از نماز ظهر و عصر را تکرار کنید .
به گزارش کارگر آنلاین ، برای روشنایی قلب70 مرتبه استغفار بعد از نماز ظهر و عصر را تکرار کنید .
خداوند در آیه 41 و 42 سوره احزاب می فرماید:«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اذْکُرُوا اللَّهَ ذِکْرًا کَثِیرًا، وَسَبِّحُوهُ بُکْرَةً وَأَصِیلًا»
ای کسانی که ایمان آورده اید، خدا را بسیار یاد کنید و او را در صبحگاه و شامگاه تسبیح کنید.
«یاد خداوند» آثار و برکات فراوانی دارد که در آیات و روایات بسیاری به آن اشاره شده است. برای بهره مندی از فواید آن بهتر است آنها را بر اساس توصیه ای که از بزرگان دینی سفارش شده است به جای آوریم.
روشنایی قلب
بعد از نماز صبح دست بر سینه 70 بار :"یا فتاح"
ذکر رفع اضطرار و گرفتاری
5 بار صلوات، آیت الکرسی، سپس در دل بسیار بگو :اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی فِی دِرْعِکَ الْحَصِینَةِ الَّتِی تَجْعَلُ فِیهَا مَنْ تَشاء
آمرزش گناهان و توبه
41 بار بعد از نماز صبح خواندن ذکر «العَفو»
41 بار در روز خواندن ذکر «العَزیز»
بعد از هر نماز 298 بار خواندن ذکر «الرَّحمنُ الرَّحیم»
اذکار نافعه
امان از خطر دشمن، دوری از ریا و غرور
مداومت بر خواندن «ذکر لاحَولَ وَ لا قُوَّةَ إِلّا بِاللّه»
سرکوب نفس
هر روز 13 بار خواند ذکر« اللَّهُمَّ , لَکَ الْحَمْدُ وَإِلَیْکَ الْمُشْتَکَی , وَأَنْتَ الْمُسْتَعَانُ»
دفع وسوسه و اذیت شیاطین
ذکر آیت الکرسی، سوره ناس و فلق
روشنایی قلب
70 مرتبه استغفار بعد از نماز ظهر و عصر
ذکر یونسیه
مداومت تا یک سال برای باز شدن چشم برزخی؛ 400 بار در سجده بعد از نماز صبح ذکر «لآ اِلهَ اِلآ اَنتَ سُبحانَکَ اِنّی کُنتُ مِنَ الظالِمینَ»
دعای قبل از طلوع خورشید
اللهُ اکبرُ ، الله اکبرُ کبیراً و سُبحانَ اللهِ بُکرَةً و اَصیلا وَالحَمدُ لِلهِ رَبِّ العالمینَ کثیراً لا شَریکَ لهُ وَ صَلی اللهُ عَلی مُحَمَّدٍ و آلِهِ
اذکار نافعه
رویای صادقه
قرائت سوره های ضحی و انشراح قبل از خواب
مستجاب الدعوه شدن
بسم الله الرحمن الرحیم
برای گرامی شدن نزد مردم
هنگام خروج از خانه 12 بار خواندن ذکر«یا عَزیزُ ذوالعِزِّ وَالِاقتِدارِ اَعِّزنی»
درمان حدیث نفس
روزی صد بار ذکر «لا اله الا الله»
دعای خروج از منزل
بِسْمِ اللّهِ وَلا حَوْلَ ولا قُوَّةَ إِلّا بِاللّهِ تَوَکَّلْتُ عَلَی اللّهِ
قدرت انسان در غلبه بر نفس
یا دائم یا قائم
دعای عطسه
الحَمدُ للهِ علی کلِّ حال و صَلی اللهُ علی مُحَمَّدٍ و آلِهِ اَجمَعین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥نتانیاهو داره دیوونه می شه!!
این دو خانم صهیونیست از اسارت حماس آزاد شدن ملاحظه کنید چی یادشون داد
#طوفان_الاقصی
#فلسطین
واقعا اصل مطلب هم همینه فوج فوج داره اسلام گسترش پیدا میکنه خون یک شهید دنیاراغوغامیکند چه برسد خون ۵۶۰۰کودک پاک و ۶۰۰۰زن و مرد
الحمدالله رب العالمین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹مسئله ای بسیار سرّی که به تازگی نشر پیدا کرده است.
هیچ توضیحی در مورد این نمایش نمی دهیم ،کافیست فقط نمایش رو ببینید تا به هوش رهبر حکیم و فرزانه و توانایمان پی ببریم.
تا جایی که امکان دارد آن را نشر دهید، تا افراد بیشتری با حقیقت آشنا شوند...
اشک شوق انسان از تجلی قدرت خدا میریزه.
سبحان الله.
ماشاءالله
✅ دیدن این کلیپ برای همه ایرانیان واقعی و دلسوز ملت و انقلاب واجب و ضروری است.
#غزه
#طوفان_الاقصی
اللہم عجل لۆليك الفرج
•┈┈••|وُلـأيّــِِّتً مدأرأن فِِّتًـحّ ألـمبِيّــّن|••┈┈•
🇮🇷🍃🇮🇷🍃🇮🇷🍃🇮🇷
●▬▬▬▬๑🌐๑▬▬▬▬▬●
ولایت مداران فتح المبین
https://eitaa.com/velayat_fatholmobin
🚨فاشیسم مذهبی در اروپا/ زنها با حجاب نمیتوانند در بخش دولتی کار کنند!
🔹دیوان دادگستری اتحادیه اروپا در حکمی به مقامهای کشورهای عضو اجازه داد تا استفاده کارمندان بخش دولتی از نشانههایی را که ریشه در اعتقاد مذهبی فرد دارد ممنوع کنند.
🔹این حکم در چارچوب رسیدگی به پرونده شکایت زنی صادر شده است که مقامهای محلی در یکی از شهرهای بلژیک به او اجازه استفاده از حجاب را در محل کار ندادند.
🔹شهرداری شهر «آن» در شرق بلژیک به دنبال اعتراض این کارمند زن مقررات استخدامی خود را تغییر داد. بر همین اساس دیگر کارمندان شهرداری اجازه ندارند از نشانههایی استفاده کنند که بیانگر اعتقادات مذهبی یا ایدئولوژیک آنها باشد.
♻️#انتشارش_با_شما👇🏻
⚠️کانال #پاسداران_انقلاب:
🚨 https://eitaa.com/joinchat/2162098380C384345517a
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 نفسهای آخر رژیم صهیونیستی چطور میگذرد
🔹این روزها بیش از همیشه رژیم صهونیستی به پایانش نزدیکتر شده؛ کابینۀ فاشیستی، جنایتِ کودککشی، محبوبیت گروههای مقاومت، شکستهای امنیتی و... همه و همه نفسهای این رژیم را به شماره انداخته است.
♻️#انتشارش_با_شما👇🏻
⚠️کانال #پاسداران_انقلاب:
🚨 https://eitaa.com/joinchat/2162098380C384345517a
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌️متاسفانه جمهوری اسلامی آبهای سوئیس رو هم آلوده کرده..
👈🏻راستی کشور پیشرفته و پرآب سوئیس بود که پس چی شد؟ آب سوئیس پر از گچ و آهک هست، چرا وقتی هیچی از کشورهای دیگه نمیدونی از وطن خودت ایراد میگیری؟
❗️ اگر سوئیس این حرفا رو راجع به خودش میزد و هر روز دوربین به دست دنبال ایراد گرفتن بودن کدوم گردشگر میرفت کشورشون؟
✍️🏻 کدومشون خودشون رو باور میکردند واقعاً؟
و چجوری موفق میشدند اگر تمام انرژی مردمش روی نکات منفی کشورشون میبود؟
ضربه ای که منوتو به بعضی زده تا سال ها خواهد بود و روزی این رو خواهید فهمید.
🎬 #بیداری_مدیا برای بیداری وجدانها👇
@Bidari_Media
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کربلای غزه
💢اثر تازهٔ صادق آهنگران در حمایت از مردم غزه
#ثامن | #روشنگری
┄┅┅┅┅🍃🇵🇸❤🇮🇷🍃┅┅┅┅┄
🇮🇷کانال بشیر :ایتا،روبیکا👇
🆔 eitaa.com/basheer
🆔 rubika.ir/basheer3