eitaa logo
محمدعلی انصاری
3.7هزار دنبال‌کننده
550 عکس
844 ویدیو
2 فایل
محمدعلی انصاری www.hedayatnoor.com ارتباط با ادمین @bhn_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
از جمله رهنمودهایی که وابستگی و دلبستگی انسان به دنیا را می کاهد، «زُهْد » است. «زُهْد » در اصل به معنای بی رغبتی و بی میلی است. قرآن مجید در ماجرای حضرت یوسف (ع) پس از اینکه بیان می کند کاروانیان یوسف او را به عنوان غلام و به قیمتی اندک فروختند: «وَ شَرَوْه بثِمََنٍ بخَْسٍ دَرَاهِمَ مَعْدُودَةٍ » (و او را به بهایی ناچیز، چند درهم، فروختند)، می فرماید: «وَ كَانوُا فيِهِ مِنَ الزَّاهِدِينَ» یعنی دلیل کار کاروانیان این بود که آنان به یوسف (ع)میل و رغبت نداشتند. پس، زهد یعنی انسان شیفته و دلدادۀ چیزی نباشد و پیوند و وابستگی خود را به آن بگسلد. در اسلام، زهدِ عملی که راهکار آزادی است، به معنای مصرف کمتر از دنیا و بازده بیشتر در دنیاست؛ اینکه انسان در دنیا از تمام ظرفیت دنیا استفاده نکند و به قدر کفاف و نیازش از آن بهره ببرد، اما بازدهش بیش از حد استفاده اش باشد. انسان زاهد مهار نفس خود را در اختیار دارد و از مناعت طبع و بلندی نظر برخوردار است. او حتی اگر به گشایش اقتصادی برسد، چنان نیست که هر آنچه را دارد ببلعد. درحقیقت، زهد، حرص و ولع را در وجود انسان مهار می کند. ▫️کتاب شکوه نیایش، شرح صحیفه سجادیه، ج۵، صص ۲۸۸-۲۸۷. @Hedayatnoor
«شک » ماهیتاً و اصالتاً مفهومی ناپسند ندارد. هر انسانی ممکن است در هر موضوعی شک کند. نکتۀ مهم اینکه شک بنا به سرمنشأ آن قیمت گذاری می‌شود. اگر سرمنشأ شک سوء نیت، بدگمانی، تخریب، عناد و لجاج باشد، شکی ویرانگر و زیان بار است. این شک جایگاه پسندیده‌ای ندارد. اما اگر سرمنشأ شک حقیقت جویی باشد، شکی بس نیکو و پسندیده و سازنده است. استاد شهید، مرتضی مطهری فرموده است: «شک دالان یقین است». مبنای ایشان درست و دقیق است. در بسیاری از مباحث، هنگامی که انسان به شک‌های علمی می‌رسد، در ادامه به یقین‌های علمی نیز دست می‌یابد. اما عموماً شک‌هایی که امروزه در قبال اسلام در دل مردم افکنده می‌شود، از سرِ تخریب و توطئه‌های سیاسی و نیت‌های سوء و اهداف مغرضانه است. کسانی که پشت پردۀ این‌چنین مسائلی هستند و اسلام ستیزی را به اوج رسانده‌اند، از طریق فضاهای مجازی و غیر مجازی این دست شک‌ها را در میان مردم گسترش می‌دهند. انگیزۀ ایجاد این دست شک ها ویرانگری است، نه آنکه حقیقتی برای بشر روشن گردد. در فضای مبارزه و عناد، توقع نمی‌رود که چراغ حقیقتی برای کسی آشکار شود. ▫️کتاب شکوه نیایش، شرح صحیفه سجادیه، ج۵، صص ۳۰۰-۲۹۹. @Hedayatnoor
انسان‌ها هنگامی که در جاذبۀ محبت کسی و چیزی، یا در دافعۀ بغض کسی و چیزی قرار می‌گیرند، زمینه‌ای به وجود می‌آید تا از مجرای شرع و عقل و انصاف پا را آن سوتر بگذارند. آنگاه که انسان با چشم رضایت به پدیده‌ای می‌نگرد، بسیاری از عیوبش را نمی‌بیند و زمانی که با عینک خشم و بدبینی و با دید منتقدانه به فرد یا چیزی می‌نگرد، عیوبش را از آنی که هست فزون‌تر می‌یابد و حتی حسن او را عیب می‌بیند. مثال عرفیِ معمول آن، حس والدین به فرزندان است. پدر و مادر به دلیل جاذبۀ شدیدی که فرزندان برایشان دارند و به خاطر شدت محبت به آنان، عیوبی را که در فرزندان خود هست نمی‌بینند یا آن عیوب را در ذهن، بسیار کوچک می‌کنند و متوجه اندازۀ واقعی‌اش نمی‌شوند؛ درمقابل، حُسن فرزندان را به دلیل همین محبت افراطی، چندبرابر می‌بینند. آدمی برای آنکه در موقعیت دوستی و رضا یا بغض و غضب، از لغزندگی و خروج از جادۀ عقل و نقل مصون بماند، نیازمند آن است که بر قوّت شریعت‌مداری و عقلانیت خود بیفزاید و یکسانی و اعتدال را در هر دو وضعیت حُبّ و بغض کاملاً مراعات کند. ▫️کتاب شکوه نیایش، شرح صحیفه سجادیه، ج۵، صص ۳۵۷-۳۵۵. @Hedayatnoor
طبق تعالیم اسلامی، یکی از وظایفی که بر عهدۀ انسان دین دار نهاده شده حفظ سلامتی است. بسیاری از دین‌داران به این امر توجهی نمی‌کنند و چه بسا باور ندارند که توجه به سلامت جسمانی از وظایف دینیِ ایشان است. اما باید توجه داشت که این جسم و این «حمّال جان »، امانت الهی نزد انسان است و حفظ آن به لحاظ تغذیۀ سالم و دیگر عوامل عافیتِ جسمانی وظیفۀ هر انسان مسلمان است. جسم سالم، زمینۀ دین داری سالم را فراهم می‌سازد و جسم ناسالم، دین داری آدمی را دچار اختلال می‌کند و انسان را در مسیر داشتنِ عقاید سالم و اخلاق سالم و احکام سالم مساعدت نمی‌کند. از سوی دیگر، یکی از برکات دین داریِ نیکو سلامت جسمانیِ انسان است؛ یعنی اگر دین داران احکام دین را به خوبی رعایت کنند و اوامر و نواهی الهی را در زندگی خویش جاری سازند، از سلامت در بدن برخوردار می‌شوند. با این حساب برخی آمارهای ناامیدکننده‌ای که دربارۀ بهداشت و سلامت در کشورهای اسلامی وجود دارد با روح راستین دین داری همخوان نیست و جامعه‌ای که ادعا می‌شود بر پایۀ نگرش دینی بنا شده است نباید این گونه باشد. ▫️کتاب شکوه نیایش، شرح صحیفه سجادیه، ج۵، صص ۳۸۶-۳۸۵. @Hedayatnoor
دربارۀ مبحث زیارت قبور پیامبر (ص) و اهل‌بیت (ع) نیکوست به این نکته اشاره کنیم که اساساً زیارت از سه محور تشکیل شده و در دل آن، سه مفهوم عمده نهفته است. نخست آنکه زیارت درحقیقت، تقدیر و تشکر از جایگاه و خدمات و زحمات این بزرگواران است. برای مثال هنگامی که به زیارت قبر مطهر پیامبر (ص) می‌رویم، درواقع از ساحت مقدس آن حضرت قدردانی می‌کنیم و عرضه می‌داریم: ای رسول مهربانی‌ها، ما می‌دانیم که شما در راه هدایت انسان‌ها چه رنج‌ها و دشواری‌هایی را به جان خریده‌اید. برای همین آمده‌ایم تا از پیشگاه شما تشکر کنیم. دومین نکته آن است که زیارت، نوعی تجدید بیعت با محمد و آل محمد (ص) است. بدین معنا که ما در محضر این والامرتبگان تعهد می‌دهیم که پیرو ایشان باشیم و به اصول اعتقادی و خط مشی این پیشوایان دین، متعهد بمانیم و ایشان را به عنوان الگوی زندگی خود برگزینیم. سومین مفهومی که در زیارت نهفته است، استعانت و استمداد از اولیای الهی است. هنگامی که ما به زیارت این بزرگان می‌رویم، در حقیقت به آستان پاکشان عرضه می‌داریم: ما می‌دانیم که شما اسباب عنایت حق و واسطۀ فیض معنوی خداوند بر وجود و آفرینش هستید. برای همین است که آمده‌ایم با استعانت از شما به فتح قله‌های کمال و سعادت نائل آییم. ▫️کتاب شکوه نیایش، شرح صحیفه سجادیه، ج۵، صص ۴۰۱-۴۰۰. @Hedayatnoor
از ويژگی‌های عباد صالح در روایات این است که طاعت خود را در پيشگاه خداوند، ناچيز و گناه خود را بزرگ می‌شمارند: «اسْتصَْغَرَ طَاعَتهَُ وَ اسْتعَْظَمَ ذَنْبَهُ» ایشان هنگامی که به بی نیازی خداوند از طاعت انسان می‌اندیشند و وقتی به طاعت و عبادت اولیای الهی می‌نگرند، شرم وجودشان را فرامی‌گیرد و از ناچیزی اعمال خود خجلت زده می‌شوند. وقتی طاعات و عباداتمان را در درگاه الهی بزرگ می‌بینیم، گرفتار عُجب و کبر می‌شویم و بدین ترتیب از حد طاعت بیرون می‌رویم. اما اگر دست خود را خالی ببینیم و سرمایه‌مان را ناچیز بشماریم، به انجام اعمال بیشتر و طاعت خالصانه‌تر مشتاق می‌شویم و همواره می‌کوشیم کارنامۀ اعمالمان را با نیکی‌ها پرُبارتر کنیم. این نگاه دربارۀ گناه نیز وجود دارد. هنگامی که انسان گناه خویش را کوچک ببیند، نسبت به جایگاه خود و خدا دچار توهم می‌گردد و کم کم به نقطه‌ای می‌رسد که چیزی به نام گناه بین خود و خدا تصور نمی‌کند؛ به تعبیری: شرمنده از آنیم که در روز مکافات اندر خورِ عفو تو نکردیم گناهی اما اگر آدمی گناه خویش را بزرگ ببیند، دیگر گِرد گناه نمی گردد و به جایی می‌رسد که هر گناهی هرچند کوچک در نظرش بزرگ می آید. ▫️کتاب شکوه نیایش، شرح صحیفه سجادیه، ج۵، صص ۴۷۸-۴۷۹. @Hedayatnoor
اساساً بلاها و ابتلائات دنیویِ انسان به سه دسته تقسیم می‌شوند. دستۀ اول ابتلائاتی است که انسان با کوتاهی و سوء تدبیر خود گرفتار آن‌ها مي‌گردد؛ مانند بسياري از حوادث و سوانح که سهل‌انگاری آدمی دليل رخ دادن آن‌هاست. دستۀ دوم ابتلائاتی است که خداوند آن‌ها را برای «تمحیص» و پاکسازی وجود انسان از گناهان گذشته‌اش در دامان او می‌گذارد. در کلام عرب وقتی سنگ طلا را در کوره می‌گذارند تا ناخالصی‌هایش جدا گردد و خالص شود، می‌گویند که طلا را «تمحیص» کرده‌اند. گاه ارادۀ الهی بر آن تعلق می‌گیرد که انسان تاوان برخی گناهانش را در همین دنیا بدهد و بارش پیش از سفر آخرت سبک گردد. برای نمونه گاه مؤمنِ گنهکار دچار بیماری‌هایی می شود تا جانش از زنگار گناه پالوده شود. نوع سوم، نیز ابتلائات اولیای الهی است که آن را در اصطلاح «اَلبْلَاءُ للِوَلاء» می‌گویند: هر که در این بزم مقرب‌تر است جام بلا بیشترش می‌دهند ▫️کتاب شکوه نیایش، شرح صحیفه سجادیه، ج۵، صص ۴۹۹-۴۹۸. @Hedayatnoor
گاه والدين به حقوق فرزندانشان بی توجه اند و به تعبير عرفی، دقّ دلِ خود را بر سر آنان خالی می‌کنند و چون ديواری کوتاه تر از ديوار فرزندان نمی‌یابند، آنان را آماج توهين و تندی و بدخلقی خود قرار می‌دهند. حال آنکه طبق تعالیم اسلامی، حقوق والدین و فرزندان امری دوسویه است و والدین در کنار حقوقی که دارند، وظایفی نیز در قبال فرزندان خویش بر عهده دارند که سوگمندانه گاه با برخی غفلت‌ها و ندانم‌کاری‌ها ناديده گرفته می‌شود. یکی از مهم‌ترین اسناد و منابع این حقوق، «رسالۀ حقوق » امام سجاد علیه‌السلام است که در آن دربارۀ حقوق فرزند می‌فرماید: و اما حق فرزندت اين است كه بدانی كه او از تو است و در نیكی و بدی در اين دنيا به تو وابسته است و تو مسئول آن چيزی هستی كه در حق او به عهده گرفته ای. اين وظايف عبارت اند از: نیکو ادب كردن و هدايت او به سوی پروردگار عزوجل و ياری كردن او در فرمان برداری از خداوند. در ادامه می فرماید: پس در حق فرزند همچون كسی رفتار كن كه بداند در نیکی به فرزند پاداش خواهد گرفت و در بدرفتاری با او به کیفری بد دچار خواهد شد. ▫️کتاب شکوه نیایش، شرح صحیفه سجادیه، ج۵، صص ۵۰۱-۵۰۰. @Hedayatnoor
اساساً منطق اولیۀ اسلام در مراودات اجتماعی و روابط انسانی «مجازات به مثل » نیست و اگر بخواهیم جامعه به معنای واقعی جامعۀ اسلامی باشد و روح مهرورزی و اخوّت اسلامی در آن حاکم گردد، نباید بدی را با بدی پاسخ دهیم. اسلام مردم را دعوت به عفو و گذشت می کند: «فمََنْ عَفَا وَ أَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَى اللهِ» و اما هرکس درگذرد و درستکاری کند، پس مزد او بر خداست. و در گام بعدی از آن ها می خواهد دل‌های خویش را از هر كدورتی پاك کنند: «وَ لْيَعْفُوا وَ لْيَصْفَحُوا أَلَا تُحِبُّونَ أَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ» و بايد درگذرند و چشم پوشی کنند. آیا دوست نداريد كه خدا شما را بیامرزد؟ همان طور که خداوند از گناه بنده می‌گذرد و در برابر خطای بندگان مقابله به مثل نمی کند، از انسان ها هم انتظار می‌رود که با هم نوع خود همین گونه رفتار کنند و جواب بدی را با بدی ندهند. البته نباید گمان کرد که اسلام با مجازات مجرم مخالف است؛ زیرا ترک مجازات مجرمان در مواردی می تواند عوارض فردی و اجتماعی سنگینی در پی داشته باشد. نکته اینجاست که اصل اولیه در اسلام آن است که انسان نباید رفتار بد کسی را مقابله به مثل کند. خداوند در قرآن کریم در وصف مؤمنان راستین می فرماید: «وَ إِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا» و چون نادانان ايشان را مخاطب قرار دهند، سلام گویند. ▫️کتاب شکوه نیایش، شرح صحیفه سجادیه، ج۵، صص ۵۱۲-۵۱۱. @Hedayatnoor
اساساً منطق اولیۀ اسلام در مراودات اجتماعی و روابط انسانی«مجازات به مثل» نیست و اگر بخواهیم جامعه به معنای واقعی جامعۀ اسلامی باشد و روح مهرورزی و اخوّت اسلامی در آن حاکم گردد، نباید بدی را با بدی پاسخ دهیم. اسلام مردم را دعوت به عفو و گذشت می‌کند: «فمََنْ عَفَا وَ أَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَى اللهِ» و اما هرکس درگذرد و درستکاری کند، پس مزد او بر خداست. از موضوعات مهمی که دربارۀ رابطۀ میان والدین و فرزندان مطرح است، بحث «عُقُوق » است. مصدر ریشۀ «عَقَّ » در کلام عرب به معنای آزاررسانی و نافرمانی است و «عَاقّ » اسم فاعل آن است. بنابراین وقتی می گوییم کسی «عَاقّ » والدین شده، یعنی نافرمانیِ ایشان را کرده و آنان را آزرده است. احاديث بسياری در اين زمينه وجود دارد که معنای «عَاقّ » والدین و حدّ و اندازۀ آن و حرمتش را از زبان دُرربار معصومان علیهم‌السلام بیان می‌کند. برای نمونه رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله می‌فرماید: خداوند روز قیامت به سه گروه به دیدۀ رحمت نخواهد نگریست: منت گذارندۀ بر انجام کاری، آن که عاق والدین است و کسی که مدام اهل مِی گساری باشد. پیامبر اکرم صلی‌الله علیه‌و‌آله در سخنی دیگر می‌فرماید: سه گناه است که در عقوبت و مجازات آن شتاب می شود و تا آخرت به تاخیر نمی‌افتد: عاق پدر و مادر شدن، ظلم و تجاوز به مردم و پوشاندن احسان و نیکی دیگران. ▫️کتاب شکوه نیایش، شرح صحیفه سجادیه، ج۵، صص ۵۲۱-۵۲۰. @Hedayatnoor
طبق تعالیم اسلامی، یکی از بهترین اوقات برای خواندن خداوند و عرض مسئلت به درگاه الهی، به دنبال اتمام هر نماز است. پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله در خطبه شعبانیه می فرماید: «در وقت‌های نمازهایتان دست‌هايتان را برای دعا به سوی خداوند بلند کنيد؛ چرا که اين اوقات با فضيلت‌ترين ساعات است و خداوند عزوجل در اين ساعات با رحمت خويش به بندگانش می‌نگرد». همچنین خداوند سبحان در سورۀ مبارکۀ انشراح خطاب به رسول مکرم صلی‌الله علیه و آله می‌فرمايد: «فإَذَِا فرََغْتَ فاَنصَْبْ * وَ إلِىَ رَبكِّ فاَرْغَبْ» و هنگامی که فراغت يافتی، در طاعت به سختی بکوش و به سوی پروردگارت مشتاقانه روی آور. در روایتی از امام صادق علیه‌السلام آمده است که دربارۀ معنای آیۀ «فَإذَِا فرََغْتَ فاَنصَْبْ» فرمود: «هُوَ الدُّعَاءُ فيِ دُبُرِ الصَّلَۀ وَ أنَتَْ جَالسٌِ» هرگاه نماز را به جای آوردی، در حالی که هنوز نشسته‌ای دست دعا به سوی درگاه الهی بلند کن. بعد از اقامۀ نماز، طهارت و صفای ناشی از آن و ديگر آثار مبارکش در وجود انسان باقی می‌ماند؛ پس نیکوست آن را دریابیم و پس از پايان نماز، دقايقی به نجواهای عاشقانۀ خود با محبوب ازلی و سرمدی ادامه دهیم و بگذاریم آثار و برکات حاصل از اقامۀ نماز در روح و جانمان ریشه دوانَد و استوار گردد. ▫️کتاب شکوه نیایش، شرح صحیفه سجادیه، ج۵، صص ۵۲۹-۵۲۷. @Hedayatnoor
واژگان «مَغْفِرَۀ » و «غُفْرَان » و «إِسْتِغْفَار » از ریشۀ «غَفَرَ » و «غَفْر » به معنای پوشاندن می‌آید. در زبان عربی به کلاهخودی که نظاميان در جنگ بر سر می‌گذارند «مِغْفَر » گفته می‌شود. «غُفْرَان » و «مَغْفِرَۀ » یعنی رفتن در زير چتر حمايت و پوشش خداوند و «إِسْتِغْفَار » یعنی طلب غفران. حال، این طلب حمایت ممکن است مربوط به خطاها و کاستی‌ها و کوتاهی‌های انسان باشد یا هنگام طلب فزونی از خداوند انجام پذیرد. لذا نباید گمان کرد که استغفار منحصراً در قبال گناه صورت می‌گيرد؛ بلکه طلب غفران الهی، راز کمال انسان در همۀ حالات و شرایط است. از همين روست که وقتی خداوند به نبی خود می‌فرمايد: «وَ قلُْ رَبِّ اغْفرِْ وَ ارْحَمْ وَ أنَْتَ خَيرُْ الرَّاحِمِينَ » و بگو: پروردگارا، بیامرز و رحمت آر؛ درحالی كه تو بهترینِ رحم‌ کنندگانی این طلب غفران، درخواست کمال جان و تکمیل وجود است؛ زیرا پيامبر صلی‌الله علیه‌و‌آله به واسطۀ عصمت، از گناه و معصيت بَری است. بنابراین، معنای دقیق استغفار، طلب قرار گرفتن در زیر پوشش حمایتِ الهی و نظارت جامع خداوندی است. ▫️کتاب شکوه نیایش، شرح صحیفه سجادیه، ج۵، ص ۵۳۴. @Hedayatnoor