🍃🌸
#واقعا_ما_گم_شدیم_یا_امام_زمان
#غائب شده⁉️
✅امام زمان آمدنی نیست، آوَردَنیست...
🌹 از #حضرت_زهرا روایت شده که #پیامبر اکرم فرمودند:
#امام همچون #کعبه است که (مردم) باید به سویش روند، نه آن که (منتظر باشند تا) او به سوی آنها بیاید.
📚 بحار الانوار، ج ۳۶، ص ۳۵۳
#حدیث
#حاج_اسماعیل_دولابی میفرماید:
ظاهرا میگوییم آقا می آید ولی درحقیقت ما به خدمت حضرت می رویم.ما به پشت دیوار دنیا رفتیم و گم شدیم، باید از پشت دیوار بیرون بیاییم تا ببینیم که حضرت از همان ابتداحاضر
بودند. #امام_زمان گم و غائب نشده است. ما
گم و غائب شده ایم.
📚 مصباح الهُدی ص ۳۱۹
تا ما نخواهیم، او نمی آید...
کافیست از خودمان شروع کنیم...
🌺🌼🌺🌼🌺🌼
@hedye110
🌼💠🌼💠🌼💠
💠🌼💠
🌼
💠
@hedye110
امام علی (علیه السلام):
«ألا فَمَن ثَبَتَ مِنهُم عَلَی دینِهِ وَ لَم یَقسُ قَلبُهُ لِطولِ أمَدِ غَیبَةِ إمامِهِ فَهو مَعی فی دَرَجَتی یَومَ القیامَة»
«بدانید آنان که در زمان غیبت حجت خدا در دین خود ثابت مانده و به خاطر طول مدت غیبت منکرش نشوند، روز قیامت با من هم درجه خواهند بود.»
📕(بحارالانوار ج51 ص109)
#حدیث
🌷 کانال خاطرات عرفانی حضرت آیت الله مبشرکاشانی👇
🕋@hedye110
🌼
💠
🌼💠🌼
💠🌼💠🌼💠🌼
ختم صلوات صبح جمعه
برای سلامتی و ظهور آقا امام زمان
شفا ی همه ی مریض ها
عاقبت بخیر خودمون و خونواده مون
خوشبختی همه جوونا
سهم شما 👇
3 صلوات
@hedye110
🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃
@hedye110
#اعجاز_علمی_در_قران..........
شکافتن آسمان:
دانشمندان می گویند كه هستی به شكل شگفت آوری گسترده می شود و به درجه ای از گستردگی خواهد رسید كه سوراخ ها و شكاف های بزرگی در آن ایجاد می شود كه توازن و تعادل كیهانی را بر هم می زند و در نتیجه چیزی شبیه انهدام كیهانی رخ میدهد. قرآن از این حقیقت سخن گفته و خبر داده است كه آسمان شكافته خواهد شد یعنی شكاف بر می دارد.
خداوند تعالی می فرماید: إِذَا السَّمَاءُ انْفَطَرَتْ. (هنگامی كه آسمان بشكافد)
قرآن اظهار می كند كه كیهان تا ابد نخواهد پایید، بلكه تكه تكه خواهد شد و از بین خواهد رفت و دانشمندان درستی این حقیقت كیهانی را تایید می كنند. سوال این است: چه كسی نبی اكرم (ص) را از این حقیقت آگاه كرده است؟
🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃
@hedye110
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
@hedye110
#رمان_عشق_باطعم_سادگی
#قسمت_21😍✋️
با اینکه به حرفهای عطیه می خندیدم ولی با خودم گفتم راست میگه اخم کردنش خیلی جذبه داره
و این روزها فقط شده سهم من!
عطر قیمه های خوشمزه و معروف عمه همه جا پیچیده بود به خصوص آشپزخونه که دل آدم دیگه
ضعف میرفت!
_سلام عمه جون
عمه با صدای من کفگیر چوبی رو که داشت باهاش کف روی برنج ها رو می گرفت کنار گذاشت و
چرخید سمت من
_سلام عمه خوش اومدی
جلو رفتم و یک بوس من روی گونه عمه و یک بوس عمه روی گونه ام کاشت.
_ببخشید که دیر اومدم وظیفه ام بودزودتر بیام کمکتون!!!
عمه خندیدو بازوم رو فشار آرومی داد_ برو دختر خوشم نمیاد تعارفی بشی... تو هم مثل عطیه ای
دیگه می دونم اول صبحتون ساعت 01... تو همون محنایی برام پس مثل عروسهایی که غریبی
میکنن نباش!
با خوشحالی دوباره محکم گونه عمه رو بوسیدم و صدای خنده عمه با صدای عمو احمد قاطی شد
عمو احمد
_به به چه خبره اینجا؟
نگاه خندونم رو دوختم به عمو
_سلام عمو جون
عمو احمد سینی به دست پر از فنجونهای خالی نزدیکتر شد
_سالم بابا خوش اومدی
کیفم روی کابینتها گذاشتم و سینی رو از عمو گرفتم _ممنون
عمو احمد با یک لبخند سینی رو به دست من سپرد
_مرسی باباجون
مشغول آب کشی فنجونها شدم
_این قدر بدم میاد از این عروس های چاپلوس!
عمو احمد به عطیه که با قیافه حسودش به من نگاه می کرد خندیدو من یواشکی زبونم رو براش
درآوردم...عادت کرده بودم به این کارهای بچگونه وقتی هم طرف حسابم عطیه بود و مثل یک
خواهر!
اومد نزدیکتر و چشمهاش و ریز کرد
_بیا برو چادرو کیفت و بزار توی اتاق شوهرت من بقیه اش رو
میشورم.
دستهای خیسم رو با لبه چادرم خشک کردم
_حالا که تموم شد.
عمو احمد به این دعوای چشم و ابرو اومدن من و عطیه می خندید ...
شونه ام رو فشار آرومی داد
_دستت درد نکنه بابا خوب شد اومدی وگرنه این عطیه تا فردا صبحم
این سینی تو اتاق میموند هم؛ نمیومد جمعش کنه حالا برای من چشم و ابروهم میاد!
عطیه چشمهاش گرد شدو من از ته دل به چشمک بامزه و پدرانه عمو احمد خندیدم ... چه حس
خوبی بود که از شب عقدمون برای عمو شده بودم یک دختر نه عروسش حس می کردم دوستم
داره به اندازه عطیه و چه قدر دلگرم میشدم از این حس طرفداری و شوخی های پدرانه دور از
خونه خودمون!
عطیه پشت سرم وارد اتاق امیر علی شد...چادرم رو از سرم کشیدم و نگاهم رو دورتادور اتاق
ساده امیرعلی چرخوندم و روی طاقچه پر از کتاب دعا و سجاده وقرآنش ثابت موندم و عطر امیر
علی رو که توی اتاق بود نفس کشیدم.
_امیرعلی کجاست عطیه؟
عطیه روی زمین نشست و به بالشت قرمزمخمل کنار دیوار تکیه دادو سوالی به صورتم نگاه
کرد
_نمی دونی؟
نگاه دزدیدم از عطیه و رفتم سمت جالباسی آخر از کجا باید میفهمیدم دیشب که رسما از ماشین
و از نگاه امیرعلی فرار کرده بودم و الان از زبون عمه شنیده بودم که نیست و همه خوشی سربه
سر گذاشتن عطیه , کنار عمو احمد دود شده بود و به هوا رفته بود! مگر امیر علی بامن حرف هم
میزد که بگه کجا قرار بوده بره!
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
@hedye110
🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
@hedye110
🌸راجع به روزه بدانیم........
ماه رمضان چیست و چرا مسلمانان روزه می گیرند؟
فلسفه روزه برای این است که مومن را به خداوند نزدیک تر کند و همچنین رنج های افراد ندار و فقیر را به مومنان یادآوری کند. مسلمانان معمولاً در طول این ماه به خیریه ها کمک می کنند و به افراد فقیر غذا می دهند.
روزه گرفتن یک نوع تمرین خودداری است. از آن به عنوان یک نوع سم زدایی جسمانی و معنوی به وسیله ی کنار گذاشتن آیتم هایی مثل قهوه ی اول صبح، سیگار کشیدن و میان وعده های نیمروزی یاد می شود. ماه رمضان فرصتی است برای رها شدن از لذت های دنیوی و تمرکز کردن بر روی عبادت. خیلی از مسلمانان در طول ماه رمضان لباس های پوشیده تری به تن می کنند و زمان بیشتری نسبت به سایر روزهای سال در مسجد سپری می کنند.
🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
@hedye110
@hedye110
🌱🌱
امام صادق(علیه السلام) :
🌸 هرکس سه روز آخر شعبان را
روزه بدارد وآنها را به ماه رمضان
متّصل کند خداوند براےاو
پاداش روزه دو ماه پیاپی را مےنویسد.
📓منلایحضرهالفقیه،ج۲ص۹۴
🌺🔷🌺🔷🌺🔷
@hedye110
┄┄┅┅✿🍃❀💜❀🍃✿┅┅┄┄
اِلهي وَ رَبّي مَن لي غَیْرُڪ؟
با این " مَن " مےخواهے چه ڪنے!؟
.
.
.
" وَ جَعَلنٰا
مِنْ الْمٰاءِ ڪلّ شَيءٍ حَي.. "
همه چیز با آب زندهسٺـــــــــ؛
دل ِ منـــــــــــ هم با اشڪ براے #تو..
:')
#حسےنـــــــــــــــ..
مَولای بِذِکرِک عاشَ قَلبی
مولای من ؛
قلب من با یادِ تو زنده ست ...
فرازی ازدعای ابوحمزه ثمالی
میخوانَم
مَولای بِذِکرِک عاشَ قَلبی
مولای من ؛
دلِ من با یادِ تو زنده ست...
دل است و
تو امامِ دلی
دل
بی امامِ دل که زنده نمیماند مولا !
در شلوغ بازارِ دُنیا
دستهای کودک دلم را
گَر به نگاهِ پدرانه ی مهربانِ تو گِره نزنم دوام نمی آورد ....
لحظه های بی یادِ تو آقا در تلف اند و
خدا به تک تکِ ثانیه ها
فرمانِ دوست داشتن و انتظار کشیدنِ تو را داده !
بخواه برای روز و شبم
که با همین یادِ تو و
دوست داشتنِ تو ختمَ به خیر شوند ...
و جورِ دیگر میخوانَم ؛
مَولای بِذِکرِک عاشَ قَلْبی
مولای من ؛
دلِ من با یادِ تو زنده ست ...
دل اگر هم زنده ست
به یاد کردن های تو از دل است !
یعنی ؛ وقتهایی هم که دل از یادِ تو غافل میشود
به یادِ دلم خودت را مهربانانه
میانِ چشمهای فراموشکارش قرار میدهی
تا یادَت کند !
و چه بی نظیر مولایی
که انقدر عبد پروری ...
#بهصرفدل
مناجات با امامِ دل
❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃
@hedye110
May 11
❤️🍃
🌼اگر گناه وزن داشت..........
اگر مرگ نبود؛
همه کافر بودند ؛
و زندگی بی ارزشترین کالا بود
ترس نبود ؛ زیبایی نبود ؛ و خوبی هم شاید
اگر عشق نبود؛
به کدامین بهانه میگریستیم ومیخندیدیم؟
کدام لحظه ی نایاب را اندیشه میکردیم؟
و چگونه عبور روزهای تلخ را تاب میاوردیم؟
آری بی گمان پیش از اینها مرده بودیم....
اگر عشق نبود
اگر کینه نبود ؛
قلبها تمامی حجم خود را در اختیار عشق می گذاشتند
اگر خداوند؛
یک روز آرزوی انسان را برآورده میکرد
من بی گمان
دوباره دیدن تو را آرزو میکردم و تو نیز
هرگز ندیدن مرا
انگاه نمیدانم
براستی خداوند کدامیک را میپذیرفت
❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃
@hedye110