eitaa logo
❣کمال بندگی❣
1.7هزار دنبال‌کننده
14.5هزار عکس
6.5هزار ویدیو
38 فایل
اگــر یـکــ نــفـر را بـه او وصـل کــردی برای سپاهش تــــــو ســــــــردار یـــاری 💫یا صاحب الزمان💫 🌹کپی با ذکر صلوات آزاد است🌷🌼 @kamali220 🌹ارتباط با مدیر↖️↖️ ادمین تبادل↙️↙️ @Yare_mahdii313
مشاهده در ایتا
دانلود
⁉️ ؟ که امام زمان،گوش شنوای خدا هستن و حرف های ما قبل از اینکه به گوش مخاطبمون برسه ایشون میشنون؟! دفعه بعد که خواستی دروغ بگی یا حتی به شوخی به دوستت فحش بدی،به این فکر کن که امام زمان هم دارن میشنون...شاید جلوت رو گرفت.🖐🏻 ‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌             @hedye110 🔸🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶🔸
هرگز کسی را برای گناهش سرزنش نکن... که خود نیز دچار آن می شوی! @delneveshte_hadis110 <====💠🔷🌷🔷💠====>
💕نماز مانند است🍋 هر چه از اول دور تر شود تلخ تر می شود هر که عادت به تأخیر نماز ها کرده خود را برای در امور زندگی کند! تأخیر در ازدواج تأخیر در اشتغال در تولد اولاد تأخیر در سلامتی! ☑️هر قدر که امور منظم باشد امور هم تنظیم خواهد شد💚 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌             @hedye110 🔸🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶🔸
می‌گفت: شیطان،روانشناس بزرگیه! دقیقا می‌دونه چی می‌خوای و بلده چطور خواسته هاتُ برات جلوه بده طوری که خدا رو بپوشونه، کسی هم که از خدا جدا بشه، در جا معلوم نمیشه!😶 شاخه ای که از درخت جدا میشه، زمان می‌بره تا پژمرده شه و بمیره.. چه کسانی که از شاخه افتادن و هنوز نفهمیدن! 🇮🇷             @hedye110 🔸🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶🔸
🌱 از عالِم بزرگی پرسیدند: چگونه بفهمیم در خواب غِفلَتیم یا نه؟ گفت: اگر برای امام زَمانت کاری میکنی و به ظهور آن حضــرت کمک میکنی؛ بدان که بیداری... و اِلا اگر مجتهد هم باشی در خواب غفلتی‼️😔 اللهم عجل لولیک الفرج کمـی بصیـرت کافیـست 🇮🇷             @hedye110 🔸🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶🔸
یک وقت هایی؛ بعد از دو شب نماز شب! بعد از چند روز روزه مستحبی! بعد از چند روز تسبیح چرخاندن! بعد از یک کار فرهنگی در فضای مجازی و حقیقی! و ... کُلی سر و صدا راه می اندازیم که آقا چرا ما امام زمان(عج) رو نمی بینیم؟ کُلی هم خودمون رو تحویل میگیریم! شاید جلو آیینه هم بریم و ببینیم که !! چقدر نورانی شدیم اونی که دونه درشت بشه! مخلص بشه! خالص بشه! برای امام زمان عج سر و صدا راه نمیندازه به قول حاج حسین یکتا: اون پولِ خوردِ که سر و صدا داره! اسکناس صدایی ازش در نمیاد... دونه درشت بشیم! خالص بشیم! که امام زمان(عج) ماموریت هاشو به ما بسپاره! 🌸🌸🌸🌸🇮🇷             @hedye110 🔸🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶🔸
💥 اگه قرار‌ بود‌ با آهنگ‌ 🎶 و فاز‌ غم 🍂 برداشتن آروم‌ بشی، خدا‌ در‌ قرآن‌ نمی فرمود‌: "اَلا بذکر‌ اللّٰه تطمئن‌ القلوب" 🚨با‌ یاد‌ خدا‌ قلب‌ ها‌ آرام‌ می گیرد! 😉 🇮🇷             @hedye110 🔸🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶🔸
هرگز همه مسیر به تو نشان داده نخواهدشد! با برداشتن یک قدم، گام بعدی ظاهر میشود و همانطور که پیش میروی مسیر برایت آشکار میشود. با قدم برداشتن به سمت اهدافت مسیر را میسازی... 🇮🇷             @hedye110 🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶
🛑یک دانشجو برای ادامه تحصیل و گرفتن دکترا همراه با خانواده اش عازم استرالیا شد. در آنجا پسر کوچک شان را در یک مدرسه استرالیایی ثبت نام کردند تا او هم ادامه تحصیلش را در سیستم آموزش این کشور تجربه کند... روز اوّل که پسر از مدرسه برگشت، پدر از او پرسید: پسرم تعریف کن ببینم امروز در مدرسه چی یاد گرفتی؟ پسر جواب داد: امروز درباره خطرات سیگار کشیدن به ما گفتند و بحث کردیم، خانم معلّم برایمان یک کتاب قصّه خواند و یک کاردستی هم درست کردیم... پدر پرسید: ریاضی و علوم نخواندید؟ پسر گفت: نه روز دوّم دوباره وقتی پسر از مدرسه برگشت پدر سؤال خودش را تکرار کرد. پسر جواب داد: امروز نصف روز را ورزش کردیم، یاد گرفتیم که چطور اعتماد به نفس مان را از دست ندهیم، و زنگ آخر هم به ما یاد دادند که باید قسمتی از درآمدمان را به دولت بدهیم تا برای آبادی شهرها و روستاها خرج شود. بعد از چندین روز که پسر می رفت و می آمد و تعریف می کرد، پدر کم کم نگران شد چرا که می دید در مدرسه پسرش وقت کمی در هفته صرف ریاضی، فیزیک، علوم، و چیزهایی که از نظر او درس درست و حسابی بودند می شود. از آن جایی که پدر نگران بود که پسرش در این دروس ضعیف رشد کند، به پسرش گفت: پسرم از این به بعد دوشنبه ها مدرسه نرو تا در خانه خودم با تو ریاضی و فیزیک کار کنم! بنابراین پسر دوشنبه ها مدرسه نمی رفت. دوشنبه اوّل از مدرسه زنگ زدند که چرا پسرتان نیامده؛ گفتند مریض است؛ دوشنبه دوّم هم زنگ زدند باز یک بهانه ای آوردند... بعد از مدّتی مدیر مدرسه مشکوک شد و پدر را به مدرسه فراخواند تا با او صحبت کند. وقتی پدر به مدرسه رفت باز سعی کرد بهانه بیاورد امّا مدیر زیر بار نمی رفت... بالاخره به ناچار حقیقت ماجرا را تعریف کرد. گفت که نگران پیشرفت تحصیلی پسرش بوده و از این تعجّب می کند که چرا در مدارس استرالیا این قدر کم درس درست و حسابی می خوانند. مدیر پس از شنیدن حرف های پدر کمی سکوت کرد و سپس جواب داد: ما هم ۵۰ سال پیش مثل شما فکر می کردیم. تعریف باسوادی فقط خواندن فیزیک و شیمی و ریاضی نیست؛ بلکه احساس مسوولیت و مشارکت نسبت به مسایل جامعه است. مهارت های زندگی و اجتماعی شدن در یک جامعه مدنی برای همه لازم است ولی فیزیک و شیمی ممکن است برای گروهی خاص کارگشا باشد ... 🇮🇷             @hedye110     🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶
وارد میوه‌فروشی شدم. خلوت بود. قیمت موز و سیب را پرسیدم. فروشنده گفت: موز شانزده تومان و سیب ده تومان. گفتم از هر کدام دو کیلو به من بده. پیرزنی وارد میوه‌فروشی شد و پرسید: محمد آقا سیب چند؟ میوه فروش پاسخ داد: مادر کیلویی سه تومان! نگاه تعجب‌زده‌ام را به سرعت به میوه‌فروش انداختم و او که متوجه تعجب و دلخوری من شده بود، چشمکی زد و با نگاهش مرا به آرامش دعوت کرد. صبر کردم. پیرزن گفت: محمد آقا خدا خیرت بده! چند تا مغازه رفتم، همشون سیب را ده-دوازده تومن میدن! مادر با این قیمتا که نمی‌شه میوه خرید! محمد آقای میوه‌فروش، یک کیلو سیب برای پیرزن کشید و او را راهی کرد و رو به من کرد و گفت: این پیرزن به تازگی پسرش و عروسش را تو تصادف از دست داده و خودش مونده با دو تا نوه‌ی یتیم! من چند بار خواستم به او کمک کنم و به او میوه‌ی مجانی بدم اما ناراحت شد و قبول نکرد. به همین خاطر هیچ وقت روی میوه‌ها تابلوی قیمت نمی‌زنم تا وقتی این زن به مغازه میاد از قیمت‌ها خبر نداشته باشه و بتونه برای بچه‌هاش میوه بخره. راستش را بخواهی من به هر کسی که نیاز داشته باشه کمک می‌کنم و همیشه با امام زمانم معامله می‌کنم. دلم مثل آوار ریخته بود پایین و بسیار شرمنده بودم و بغضی سنگین تو گلوم نشسته بود. دلم می‌خواست روی میوه‌فروش را ببوسم، میوه‌ها را خریدم، سوار ماشین شدم و هقی زدم زیر گریه و در حال رانندگی از خودم و از امام زمان علیه السلام خجل بودم و با خودم می‌گفتم؛ ای کاش در طول سالیان دراز عمرم من هم قسمتی از درآمدم را با امام زمانم معامله می‌کردم. 🇮🇷             @hedye110 🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶
⚠️ حجت‌الاسلام‌قرائتی: وقتی پلیـس ‌به‌ شما میگه‌ لطفا‌ گـواهینامه! شما اگه‌ پاسپورت , شناسنامه, کارت‌ ملی یا حتی کارت‌ نمایندگی مجلس‌ رو هم ‌نشون بدی ‌بازم‌میگه‌ گواهینامه...! وقتی‌اون‌دنیاگفتن‌نماز؛ هرچی دم‌ از انسانیت,معرفتو... بزنی بهت ‌میگن‌ همه ‌اینها خوبه ‌شما اصل‌کاری رو نشون‌ بده... نماز ...🌱 🇮🇷             @hedye110     🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶
📌 فرزندان پدر... 🔹 پدری چهار فرزندش را صدا کرد و به آن‌ها گفت: «این اتاق را مرتب کنید تا من برگردم.» پدر از اتاق خارج نشد، بلکه پشت پرده رفت و از آنجا نگاه می‌کرد تا ببیند فرزندانش چه کاری انجام می‌دهند. 🔸 یکی از بچه‌هایش گیج و بازیگوش بود. حرف پدر را فراموش کرد و سرگرم بازی شد. یکی دیگر از بچه‌ها شرور بود. خانه را به‌هم ریخت و فریاد زد: «من نمی‌گذارم کسی اینجا را مرتب کند!» فرزند دیگر ضعیف و عافیت‌طلب بود. گوشه‌ای نشست و شروع به گریه کرد و داد زد: «پدر جان! بیا و ببین که این‌ها نمی‌گذارند اتاق را مرتب کنم…» فرزند چهارم باهوش و مطیع بود و بلافاصله مشغول مرتب‌کردن اتاق شد. ناگهان سایه پدر را پشت پرده دید و فهمید که پدرش او را می‌بیند. او در حالی که لبخند بر لب داشت، به مرتب‌کردن اتاق ادامه داد. 🔹 ناگهان پدر پرده را کنار زد و بیرون آمد. پدر، فرزند گیج و فرزند شرور را جریمه و تنبیه کرد. فرزندی که فقط گریه و زاری کرده بود، چیزی جز سرزنش گیرش نیامد، اما فرزند باهوش علاوه بر رضایت و محبت پدر، پاداش فراوان دریافت کرد. 🔸 این داستان، داستان ما در عصر غیبت است. ما جزو کدام دسته از فرزندان امام زمانیم؟ قطعاً شرور نیستیم. اما خدا کند گیج و بلاتکلیف یا ضعیف و عافیت‌طلب هم نباشیم. فراموش نکنیم که یاران امام زمان، فرزندان باهوش ایشان در عصر غیبت هستند. یعنی کسانی که در عصر غیبت بیکار نمی‌نشینند و با هوشیاری و امیدواری، شرایط و مقدمات ظهور را فراهم می‌کنند. 📎 🇮🇷             @hedye110     🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶