eitaa logo
《سربازان دیروز و امروز سرخس》
1.2هزار دنبال‌کننده
32.8هزار عکس
11.8هزار ویدیو
101 فایل
بِسْمِ اَللّٰه اَلرَحمٰن اَلرَحیم فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ : هر کس به اسلام گرویده مأموریت دارد استقامت کند ( آیه ۱۱۲ سوره هود ) سلام علیکم به نام خدا ، به یاد خدا ، برای خدا این کانال مخصوص دفتر حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس شهرستان سرخس می‌باشد
مشاهده در ایتا
دانلود
به نام خداوند بخشنده مهربان امروز شنبه را آغاز می کنیم بیادشهدا.... هدیه به ارواح پاک شهدا امام شهدا پدران و مادران شهدا مخصوصا شهدای سرخس صلوات
هدایت شده از علیرضا ملک
🔴اعلام رسمی خبر شهادت سرلشکر حاج احمد متوسلیان پس از ۴١سال! 🔹سرانجام پس از ۴١سال، یک مقام رسمی، رسما خبر شهادت حاج احمد متوسلیان را اعلام کرد! 🔹سردار سرلشکر سلامی فرمانده کل سپاه پاسداران، در دیدار نوروزی خود با خانواده حاج احمد متوسلیان اعلام کرد: شهید جاویدالاثر حاج احمد متوسلیان، اولین شهید ایرانی در راه فتح قدس است! 🔴 شبکه رسانه ای "مقاومت نیوز" 🇮🇶🇵🇸🇱🇧🇸🇾🇮🇷🇾🇪🇦🇫🇵🇰 🔵 اخبار مقاومت جهان اسلام https://eitaa.com/joinchat/2218066109C2272e7b5f3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دعای روز دهم ماه مبارک رمضان بسم الله الرحمن الرحیم اللهمّ اجْعلنی فیهِ من المُتوکّلین علیکَ واجْعلنی فیهِ من الفائِزینَ لَدَیْکَ واجْعلنی فیهِ من المُقَرّبینَ الیکَ بإحْسانِکَ یاغایَهَ الطّالِبین. خدایا قرار بده مرا در این روز از متوکلان به درگاهت و مقرر کن در آن از کامروایان حضرتت و مقرر فرما در آن از مقربان درگاهت به احسانت اى نهایت همت جویندگان
۱۲ فروردین عصاره یک تاریخ سراسر خون و شهادت و تبلور آن همه عشق‌ها، آرمان‌ها، اسلام‌خواهی‌ها، حق‌پرستی‌ها و باطل‌ستیزی‌هاست. ❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️ ۱۲ فروردین روز جمهوری اسلامی گرامیباد. 🌹🌸🌷🌻🌸🌷🌹
تصاویرمتعلق به یادگاردفاع مقدس حاج علیرضا جمالزهی می باشد @hefz_asar_sarakhs
💠رئیس قوه قضاییه: بی‌حجاب‌ها مجازات می‌شوند 🔹کشف حجاب به مثابه دشمنی با ارزش‌هاست و افرادی که اقدام به این ناهنجاری کنند، مجازات‌ خواهند شد. درصورت دستگیری این عاملان، قوه قضاییه به موضوع رسیدگی می‌کند و تمام کسانی که به هر نحو مُسبب و شریک در این مسائل باشند، بدون اغماض تحت پیگرد قرار می‌گیرند. 🔹ضابطین موظف هستند جرم مشهود و هر نوع ناهنجاری را که خلاف قانون و شرع است و در ملاء‌عام رخ می‌دهد به مراجع قضایی ارجاع دهند. مراجع قضایی هم باید در رسیدگی به این قبیل پرونده‌ها اهتمام داشته باشند. ✅کانال سپاه سایبری @sepahcybery_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️‌ وقتی سگ های اسرائیلی به جون ساکنین واقعی فلسطین میفتن 🔹‌ این زن فلسطینی برای رفتن به مسجد الاقصی تلاش میکند که مورد وحشی گری صگیونیستهای غاصب قرار میگیرد 🚨 به لشکر سایبری قدس بپیوندید https://eitaa.com/joinchat/542441666C7e7c280a3b
دستگیری عاملان ضرب و شتم آمرین به معروف رئیس کل دادگستری استان اصفهان: 🔹در یکی از مراکز گردشگری شهرستان ورزنه آمرین به معروف در چهارچوب قانون و با هماهنگی قبلی در حال انجام وظیفه قانونی بودند که برخی از افراد فعال در مرکز گردشگری برای آمرین به معروف ایجاد مزاحمت کرده و از انجام ماموریت آنها جلوگیری کردند. 🔹بعد از اینکه آمرین به معروف محل را ترک می‌کردند، افراد فعال در مرکز گردشگری اقدام به تعقیب آنها کرده و در سطح شهر اقدام به ضرب و شتم آمرین به معروف می‌کنند. 🔹با دستور ویژه قضایی و اقدامات فراجا، ۵ نفر از عاملان ضرب و شتم آمرین به معروف در شهرستان ورزنه دستگیر شدند. 🌐 پایگاه اخبار "سید ابراهیم "👇 @seyed_ebrahim_raesi @seyed_ebrahim_raesi رسانه باشید ↖️↖️
هدایت شده از حفظ آثار
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 بازنشر به مناسبت روز جمهوری اسلامی 🔹رای دادن امام خمینی (ره) از داخل ماشين و در میان انبوه جمعیت در رفراندوم تاریخی ۱۲ فروردین ۵۸ ✅به کانال فاتحان قدس بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/232980563C19ce5274b6 📲منبع اولین و سریعترین خبرها
بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ   خاطراتی از دوران دفاع مقدّس ادامه ی عملیّات خیبر   قسمت: ۲۴ اصلاً فرصتی برای دیده بانی نمانده بود. دیگر دیر شده بود، تا بخواهم بعضی از قبضه ها را، به سمتِ دشمن هدایت کنم. آن قدر گلوله بر سر ما می بارید که امکان حتّی پیاده شدن از ماشین و استقرار پشت خاکریز وجود نداشت. برادر عبدی وقتی وضعیّت را پشت بی سیم به فرماندهی اطّلاع داد، دستور دادند که فوراً به چهارراه برگردید. زیرا «خاکریز قرمزه» شکسته شده و دشمن در حال پیشروی است. سریعاً و به زحمت، ماشین را برگرداندیم و به طرف چهارراه برگشتیم. وقتی به آن جا رسیدیم، برادر حسین اندقانی را دیدم. پرسیدم: حسین جان: این جا چه می کنی؟ با آرامش دوربین را به من داد و گفت: بیا «خاکریز قرمزه»  را نگاه کن. دوربین را گرفتم و به بالای خاکریزِ چهارراه رفتم. نگاهی به « خاکریز قرمزه » انداختم. خدای من، چه می بینم؟ «خاکریز قرمزه» به رنگ «سبز» در آمده بود. آن قدر عراقی بالای «خاکریز قرمزه» تجمّع کرده بودند که خاکریزِ قرمز رنگ، به خاطر لباس های نظامی سبزرنگ عراقی ها، به سبزه می زد. تمام اطراف «خاکریز قرمزه» نیز پر از نفرات، تانک ها،  نفربرها و ماشین های جنگی بود. پاتک دشمن خیلی فراگیر بود. از منتهی الیه سمتِ راست، یعنی محلِّ استقرار لشکر ۵ نصر، تا منتهی الیه سمتِ چپ، محل استقرار لشکر امام حسین (ع) ادامه داشت. این همان هشدارِ شهیدِ معظّم «رمضانعلی عامل» بود که اینک در شُرُف وقوع بود. امّا تفاوت در این جا بود که هشدارِ شهید عامل در روز اوّل بود. امّا اینک «روز ششم» است. یعنی رزمندگان اسلام به هدف خود که «مقاومت شش روزه» برای اتمام نصب پُل های شناور بود، رسیده بودند. چون که اینک، جزایر مجنون فتح، پُل های شناور نصب و تانک ها در جزایر مستقر شده بودند. امّا چیزی که از اهمیّت برخوردار بود، نحوه ی تخلیه ی منطقه بود که با خسارات کمتری انجام شود. در این لحظه برادر عزیزم: سیّد جلیل کشمیری را دیدم. ایشان از دوستان نزدیک بنده در بجنورد و از ابتدای انقلاب و از زمان تاسیس بسیج با ایشان آشنا بودم. از نیروهای توانمند بسیج بود.  البتّه شب قبل نیز ایشان را در پشت خاکریز دیده بودم. حتّی آن شب، خرمائی را به من تعارف کرد که هنوز مزّه ی شیرین آن خرما یادم نرفته است.   اکنون آن چهارراه، محلّی برای عقب نشینی نیروها بود. از یک سمت، نیروهای ل پنج نصر و از سوی دیگر، تعدادی از نیروهای ل امام حسین«ع» که به جادّه ی خندق نزدیک تر بودند. به جز قبضه ی صد و هفت (مینی کاتیوشا)، هیچکدام از آتشبارها پشت بی سیم پاسخ نمی دادند. مسئول قبضه ی «صد و هفت» نیز شهیدِ بزرگوار برادر زنگنه بود که بعدها به فیض شهادت رسید. از ایشان مکان استقرارش را پرسیدم. گفت: در انتهای جادّه ی خندق مستقر شده است. ایشان گفت مهمّات زیاد دارد. اگر نیاز است شلیک کند. گفتم: بله. شدیداً مورد نیاز است. از من خواست تا گرا و مسافت بدهم. گرا و مسافت «خاکریز قرمزه» را به ایشان دادم. دقایقی بعد تمام گلوله هایش از روی سر ما گذشت و بر روی «خاکریز قرمزه» و اطراف آن اصابت کرد و تعدادی زیادی از عراقی ها را به جهنّم واصل نمود.   اوضاع به هم ریخته بود. امّا هنوز تعداد اندکی از نیروها، در دو طرفِ چهارراه مقاومت می کردند. بخصوص دو پیرمرد بسیجی، درست در خاکریز سمت چپِ چهارراه، مرتّب به طرف عراقی ها و تانک هایشان «آر پی جی» می زدند. آن قدر «آر پی جی» زده بودند که از گوش هایشان خون می ریخت. حالا فاصله ی ما تا عراقی ها که در حال پیشروی بودند، به کمتر از «دویست متر» رسیده بود. ناچار بی سیم را برای این که دیگر کاربردی نداشت و ممکن بود به دست عراقی ها بیفتد به آب انداختم و با کلاشینکف بر روی آن رگبار بستم. ماموریّت دیده بانی ما نیز تمام شد. امّا مقاومت هنوز ادامه داشت. باتّفاق برادران: کشمیری و اندقانی مشغول کمک به آن دو پیرمرد شدیم. گلوله های آر پی جی را از کیسه های مخصوص درآورده و آماده می کردیم و به آن دو پیرمرد دلاور می دادیم تا به سمت دشمن شلیک کنند. گاهی که گلوله ی «آر پی جی» به حدِّ کافی آماده می شد، با کلاشینکف به روی نیروهای عراقی رگبار می بستیم. در این لحظه سوزشی بر روی زانویم احساس کردم. گلوله ای به وسط زانویم خورده بود و از پشت زانو خارج شده بود. امّا هنوز سرپا بودم و با کلاشینکف به طرف عراقی ها تیراندازی می کردم. ناگهان یک بسیجی مجروح که درست در یک متری من، پشت خاکریز و کمی بالاتر از من، نشسته و غرقِ خون بود، سر من فریاد کشید: برادر: بخواب. بخواب............     انشاءالله ادامه دارد........        محمد تقی عزیزی دیده بان ادوات لشکر ۵  نصر خراسان شنبه: ۱۲ /  فروردین / ۱۴۰۲