خاطرات محمدتمدن درنحوه شهادت شهید سیدعبدالکریم عسکری و شهیدمحمدچشک
حرکت به سمت روستای انجیل بلاغ
از مزداوند به سمت روستاهای مسیر پسکمر حرکت کردیم ساعت حدود 2 بعداز ظهر را نشان می داد جاده شنی بود در بین راه دو نفر موتور سوار از ما جلو عبور كردند که ما آنها را نشناختیم
تاآخرین نفس
از مزداوند به سمت روستای کوچک انجیل بلاغ که در ده کیلومتری جنوب شرقی مزداوند بود راه افتادیم جاده شنی و کوهستانی بود من به بقیه گفتم که بچه ها من دراین مناطق معلم بودم اینجا خطرناک است افراد مسلح و اشرار قاچاق فروش زیاد دارد و همیشه با هم درگیری مسلحانه دارند بیشتر مواظب باشید که شهید عسکری و یا شهید چشک گفتند: که اگر درگیری بشود من که تا آخرین نفس می جنگم و تسلیم نمی شوم و یکی دیگرشان گفت: من تا آخرین قطره خون با آنها می جنگم.
راوی: محمد تمدن همرزم شهید
آقای یزدانی کجا؟
تا شهید چشک و شهید عسکری و آقای نیکفرجام به سمت اشرار رفتند شهید یزدانی هم به دنبال آنها کنج خانه گفتم علی کجا؟ بایست من اسلحه ندارم. با هم به سمت دوستانمان از گوشه ديوار حركت كرديم اولین تیراشرار به خشاب یوزی علی خورد که هم دست راستش زخمي و هم خشاب اسلحه سوراخ شد. تعداد دو یا سه تیر به سمت آنها تیر اندازی کرد و به علت تیرخوردن خشاب فشنگ ها به جان لوله هدایت نمی شد و یوزی از کار افتاد یک تیر از جلوی زانوی پاي راستم رد شد که پارچه شلوار را سوزاند و به پایم آسیبی نرساند. مجبور شديم پشت خانه ایستادیم و از سه نفر دیگرمان خبر نداریم مردی را که به او پوستر داده بودیم را مشاهده كرديم كه از داخل خانه آمده بیرون. صدايش كرديم جلو بيايد. آمد، ابتدا دستانش را بستیم دیدیم فایده ای ندارد دستانش را باز کردیم و به او گفتیم ببین شما اینها می شناسی، با لهجه خودتان به آنها بگو که ما برای درگیری و کشتن شما نیامده بودیم ما برای تبلیغات آمده بودیم و اجازه بدهند مجروحین را برداریم و به بیمارستان برسانیم. من با او رفتم و شهید عسکری را که کنار دیوار نزدیک طویله گوسفندان افتاده تيري به روي ران راستش خورده بود كه تمام گوشت هاي بالاي رانش را له كرده بود و يك تير به شكمش اصابت كرده بودكه از كمرش عبور كرده بود را به پشت خانه آوردم. شهید یزدانی گفت: من هم می روم محمد را بیاورم دو نفری رفتند که با مخالفت اشرار روبرو می شوند آنها به او می گویند: جلو نیا که سوختی، جلو نيا كه سوختي. شهید یزدانی با خودش می گوید احتمالا من را هم بزنند پس برگردم فکر دیگری برای آوردن محمد بکنیم با بازگشت شهید یزدانی امیر نیکفرجام هم خودش را به کنار ما رساند مقداری از پارچه های تبلیغاتی داخل ماشین داشتیم شکم شهید عسکری را بستم که از خون ریزی جلوگیری کنیم از ما درخواست آب داشت.
راوی: محمد ترشیزی همرزم شهید
انتقال مجروح
سه نفری شهید عسکری را داخل لندرور گذاشتیم من نشستم پشت فرمان و حرکت کردیم که به سمت ما تیراندازی کردند ابتدا لاستیک های ماشین را زدند سپس به سمت راننده زدند که یک تیر از جلوی صورتم عبور کرد یکی از زیر صندلی عبور کرد یکی از پشت کمرم رد شد و یکی هم از بالای سرم به موتور ماشين هم زدند نمی دانم چرا به خودم اصابت نکرد! ازماشین پیاده شدیم مجروح را روی پارچه تبلیغاتی گذاشتیم سه نفری به سمت شمال روستا که یک تپه ای یال مانند بود بردیم که از دید و تیر آنها محفوظ باشیم و بتوانیم از خودمان هم دفاع کنیم حدود صد تا دویست متر از روستا فاصله گرفتیم من به شهید یزدانی و امیر نیکفرجام گفتم شما بروید مزداوند به پاسگاه خبر بدید و کمک بیاورید من ماندم شهید عسکری با استفاده ازپارچه هاي تميز تبليغاتي از خون ريزي اش جلوگيري كردم با تشنگي و عطش 5 ساعت هم زنده ماند اما آبي نبود كه به او برسانم قبل از اين كه براي جستجوي آب بروم ضبط خبرنگاري كوچكي همراهم بود را روشن كردم كه اگر شهيد عسكري پيامي داشته باشد ضبط شود اطراف را جستجو كردم آبي نبود ما داخل ماشين هم آبي نداشتيم برگشتم بالاي سر شهيد، نفس به سختي مي كشيد به او گفتم آبي نيافتم دعا كن باران ببارد بلكه آبي به لبان خشكيده ات برسد هوا رو به تاريكي بود مدتي گذشت متوجه شدم قطرات باران مي چكد خوشحال شدم اما ديگر دير شده بود و روحش از زمين خاكي به افلاك پركشيده بود بعد ها نوار را كه گوش كرده بوديم صداي كوتاه ناله و بلبلي كه آواز مي خواند ضبط شده بود گويا ملكي آمده بود كه روحش را به آسمان ها ببرد بله درست است روحش به همراه ملكي به آسمان ها پركشيد و رفت.
راوی: محمد تمدن همرزم شهید
مشاهده چراغ ماشین
مدتي از شب گذشت شايد نيم ساعت تا 45 دقيقه از بلندي نور يكي دو خودروي از سمت پسكمر مشاهده كردم كه به سمت ما مي آيند اما آنها نزديك نشده و به سمت ما نيامده و برگشتند علتش را متوجه نشدم حدس زدم نيرو هاي ژاندارمري هستند يكي دو ساعتي گذشت باز چراغهای چند ماشین را مشاهده نمودم که از طرف روستای پسکمر به سمت روستا می آیند نزدیک روستا که شدند ابتدا از خودروها پیاده شدند نور ماشين ها چشمهايم را اذيت مي كرد و اطراف سنگر گرفتند نزدیک بود من را هم بزنند وقتی متوجه شدم نیروهای کمکی هستند فریاد زدم که ما اینجا هستیم تقریبا همزمان فرمانده سپاه هم با نیروهای کمکی از طرف مزداوند رسیدند ولی دیر آمدند چون سید عبدالحمید عسکری آسماني شده و به شهادت رسیده بود جریان را به فرمانده گزارش دادم کمی اطراف را جستجو کردند شهید چشک را ندیدند دستور انتقال پیکر شهید عسکری را به سرخس دادند و من هم با آمبولانس به همراه شهید به سرخس آمدم.
راوی: محمد تمدن همرزم شهید
در جستجوی محمد
بعد انتقال شهید عسکری در جستجوی پیداکردن محمد چشک شدیم هنوز از وضعیت او خبر نداشتیم که شهید شده یانه اطراف روستا را نمی شد از نور ماشین استفاده کنیم، داخل روستا کسی نبود فقط دو نفر افغانی که احتمالا چوپان بودند را توانستیم پیدا کنیم. ابتدا که اعتراف نکردند خلاصه با تهدید گفتند که اشرار چه کسانی بودند و قبل از حضور شما فرار کردند جایی که دیده بودم محمد تیرخورد وافتاد آنجا اثری از محمد مشاهده نمی شد دیگه داشت هوا روشن می شد. نماز صبح را که خواندیم دوباره در اطراف روستا مشغول پیدا کردن شهید شدیم هوا که روشن شد رفتم جایی که روز قبل محمد مجروح شده بود که متوجه ریختن خون شدیم شهید چشک را بعد رفتن ما به سمت پایین روستا در فاصله 100 تا 200 متری برده بودند مكاني داخل بوته های گز؛ که مقداری خار روی هم انداخته شده بود توجه ما را به خودش جلب نمود خارها را که کنار زدیم پیکرتیر خورده و شکنجه شده محمد را پیدا نمودیم که به شهادت رسیده بود یک تیر به کتف و شانه خورده بود یک تیر به شکم شهید خورده بود با قنداق یا شیئ دیگری چندین ضربه به سر و صورت شهید زده بودند که سر و صورت کبود شده بود و سپس پیکر شهید را به سرخس منتقل نمودیم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رهبر معظم انقلاب اسلامی:
کاری که نیروهای مسلح ما کردند
کمترین مجازات برای رژیم غاصب صهیونی بود
ـــ ـ ـ ـــ ـ
۞#جهاد_تبیین
⊰𑁍⊱@TABEIN_14
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لحظه اصابت یکی از موشکهای سپاه از نمای نزدیک
ـــ ـ ـ ـــ ـ
۞#جهاد_تبیین
⊰𑁍⊱@TABEIN_14
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷
🎥 چند سال پیش یه آمریکایی گفته بود باید ریشه این ملت رو خشکاند. بشنوید پاسخ رهبری رو
#ولایت_فقیه
ـــ ـ ـ ـــ ـ
۞#جهاد_تبیین
⊰𑁍⊱@TABEIN_14
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏠 #پنجره | آرامش و طمانینه در اقامه نماز، مستحبات و تبرک جستن حضرت آیتالله خامنهای به تربت سیدالشهداء علیهالسلام پس از پایان نماز #جمعه_نصر.۱۴۰۳/۷/۱۳
💻 Farsi.Khamenei.ir
هدایت شده از کانال خبری قدس 🚩
🚨 رسانه صهیون : 8 سرباز اسرائیلی امروز در نبردهای لبنان کشته شدند.
✅ کانال خبری#قدس 👇
https://eitaa.com/joinchat/232980563Cee52e8c637
هدایت شده از پاسداران انقلاب
❌اولین تصاویر از مقر موساد در هاشارون پس از حمله موشکی ایران
#وعده_صادق_۲
♻️#انتشارش_با_شما👇🏻
⚠️کانال #پاسدار_مدیا:
🚨
https://eitaa.com/joinchat/2162098380C1015543783
هدایت شده از امیر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ رسانه های لبنانی:
یکی از جاسوسانی که با اسرائیل همکاری می کرد در ضاحیه دستگیر شد.
📸تصویر منتشر شده از محل اصابت پهپاد مقاومت عراق به آسایشگاه سربازان صهیونیست
🔹پهپاد انتحاری با دقت ١٠٠ درصدی به اتاق محل استراحت نظامیان صهیونیست از گردان ١٣ لشگر گولانی ارتش اسرائیل اصابت کرده دو کشته و حداقل ٢۵ زخمی داشته است
♻️#انتشارش_با_شما👇🏻
⚠️کانال #پاسدار_مدیا:
🚨
https://eitaa.com/joinchat/2162098380C1015543783
سلام.برگزاری دعای پر فیض ندبه با حضور کارکنان انتظامی و مرزبانی شهرستان به مناسبت هفته فراجا روز جمعه مورخ 1403/7/13
📸گزارش تصویری؛ برگزاری رزمایش پیاده روی.
🔹مورخ جمعه ۱۳ مهر ماه ۱۴۰۳، رزمایش پیاده روی با حضور خواهران بسیجی پایگاه بسیج اسماء و همسران کارکنان شرکت بهره برداری نفت و گاز شرق به مناسبت جمعه نصر و شهادت رهبر مقاومت حزب الله، سید حسن نصرالله برگزار شد.
🔹خواهران بسیجی حد فاصل مجتمع مسکونی شهید تندگویان و مزار شهدای گمنام شهرستان سرخس را پیاده روی و با حضور در مزار شهداء به مقام شامخ ایشان ادای احترام و با آرمانهای شهیدان تجدید میثاق نمودند.
🇰🇼🇮🇷🇱🇧
💠 بسیج و روابط عمومی، امور زنان و خانواده شرکت بهره برداری نفت و گاز شرق