چفیه یه بسیجی رو از دستش قاپیدن ، داد میزد : آهــــای...چفیه ام, سفره ، حوله ، لحاف ، زیرانداز ، روانداز ، دستمال ، ماسک ، کلاه ، کمربند ، جانماز ، سایه بون ، کفن ، باند زخم ، تور ماهی گیریم ...هــــمـــه رو بردن !!!😂
دارو ندارمو بردن😄😁
شادی روحشون که دار و ندارشون همون یک چفیه بود صلوات
#طنز_جبهه
#طنز_جبهه
شب جمعه بود...
بچه ها جمع شده بودن تو سنگر برای دعای کمیل🍃
چراغارو خاموش کردند
مجلس حال و هوای خاصی گرفته بود هرکسی
زیر لب زمزمه میکرد و اشک میریخت:)
💔
یہ دفعه اومد گفت اخوی
بفرما عطر بزن... ثواب داره
-آخه الان وقتشه؟😐
بزناخوی...بویبدمیدی🤢...امامزماننمیاد تو مجلسمونا!☹️
بزن به صورتت کلی هم ثواب داره😇
بعد دعا کہ چراغارو روشن کردند💡
صورت همه سیاه بود😶
تو عطر جوهر ریخته بود...😂
بچہهام یہ جشنپتوے حسابیبراشگرفتند👊🤕
❤️↷
قبل از عملیات بود ...
داشتیم با هم تصمیم میگرفتیم اگر گیر افتادیم چطور توی بی سیم به همرزمامون خبر بدیم ...
ڪه تڪفیریا نفهمن ...
یهو سید (شهید مصطفی صدرزاده) از فرمانده های تیپ فاطمیون😍
بلند گفت : آقا اگر من پشت بی سیم گفتم همه چی آرومه من چقدر خوشبختم ... بدونید دهنم سرویس شده ..... 😂😁😐
#طنز_جبهه