eitaa logo
کانال امام حسن مجتبی علیه السلام
458 دنبال‌کننده
20.8هزار عکس
3.1هزار ویدیو
34 فایل
🌷آن که را صبح شهادت نیست شام مرگ هست🌷 ایتا : 🆔 @hehasan 🇮🇷 ارتباط با ادمین @Mohammedhasin6409 @Shia_iran
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 سردار آزمون: خیلی افتخار می‌کنم که در کنار این تیم هستم ⚽️ برای فینال هم‌قسم شدیم. همۀ تلاش خود را برای قهرمانی می‌کنیم. 📣 کانال خبری 🆔 eitaa.com/ghseyedoshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 قلعه‌نویی: لطف خدا و اهل‌بیت شامل فوتبال ایران شد 🔹آسیا و مردم ایران باید به بچه‌های خودشان افتخار کنند. لیاقت مردم ما بالاتر از این حرف‌هاست. از مسئولان خواهش می‌کنم نگاهشان به فوتبال را عوض کنند. 📣 کانال خبری 🆔 eitaa.com/ghseyedoshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میدونید چرا فوتبالیست‌ها اونطوری بازی کردن تا ببرن؟ اینا گل زدن تا خانواده‌هاشون نجات بدن جمهوری اسلامی خانواده‌هاشون رو گروگان گرفته 😂 📣 کانال خبری 🆔 eitaa.com/ghseyedoshohada
⭕️🟢⭕️🟢⭕️🟢⭕️🟢⭕️ 🍃برای اطلاع از اخبار و فعالیت های پایگاه ثارالله علیه السلام ، ما را دنبال کنید.🍃 👇👇👇👇👇👇👇👇👇 ⚜ @DIYARESARALLAH ⚜ 📣 کانال خبری 🆔 eitaa.com/ghseyedoshohada
📌 وقتی اشرف پهلوی واقعیت‌های جامعه را دید❗️ 🔹نخستین باری که به محله های کثیف و فقیرنشین تهران رفتم تا به چشم خود ببینم چه نوع کمکی مورد نیاز آنهاست، به راستی مریض شدم. 🔻 من همیشه می دانستم که مردمی هستند که خوشبختی مرا ندارند، مردمی که نه محل راحتی برای زندگی دارند، نه غذای کافی برای خوردن، و نه لباسی برای پوشیدن، اما هرگز به چشم خود این گونه فقر مداومی را که یأس و نومیدی و بی احساسی در انسان به وجود می آورد ندیده بودم. 🔅 هرگز این همه انسان را ندیده بودم که در محله ای به آن کوچکی کنار هم بلولند و امکانات بسیار محدودی برای تغذیه، پوشش یا امرار معاش خود در اختیار داشته باشند. 🔻هنگامی که با جیپ به دهات شهرستانهای دوردست رفتم، دریافتم که شرایط زندگی این مناطق هم بهتر از محلات فقیرنشین شهرها نیست. 📚کتاب خاطرات من و برادرم(خاطرات اشرف پهلوی) ص۱۵۵. 📣 کانال خبری 🆔 eitaa.com/ghseyedoshohada
📌 پرواز با دوچرخه 🍃راهِ خاکیِ جلویِ خانه چند روزی بعد از باران گِل شده بود. یک روز کلافه با گِلِ پاهایش آمد و گفت:(( مامان برام دوچرخه نمی‌خری؟!🚲 اینطوری کمتر گِلی میشم!)) و من دوباره بهانه‌ای تراشیدم. هر روز به سالگرد حاج قاسم نزدیکتر می‌شدیم. او چندباری با معلمِ قرآنش رفته بود مزار حاج قاسم. از قول معلمش می‌گفت؛ ((حاج قاسم هر حاجتی که داشته باشیم بهمون میده))✨ کمی این پا و آن پا کرد و دوباره گفت 🚲((خب، حالا برام دوچرخه نمیخری؟!)) به خیالِ خام و کودکانه‌ش خندیدیم و اشک جمع شده در چشمانش را دیدیم. مجبور شدم بگویم((نه مادرجان، پولش رو الان ندارم))😔 یک روز وقتی از مزار حاج قاسم برگشته بود، چشمانش برق عجیبی می‌زدند. آن روز مهمان داشتیم و میلاد که آمد، گفت رفته پیش حاج قاسم. ☘با اشتیاق می‌گفت از حاج قاسم دوچرخه خواستم! مهمانمان چند روز بعد دوچرخه‌ش را آورد درِ خانه. حالا که نیست هزار بار فیلمِ روزی که دوچرخه دار شد را مرور می‌کنم و با قهقهه و سرخوشیش می‌خندم و به حال خودم زار می‌زنم. آخر میلاد از همه‌ شادکام‌تر شد. سوارِ دوچرخه‌ش شد و پرواز کرد تا آسمان هفتم. 📝روایت مادر شهید میلاد شادکامنویسنده:فاطمه موذنی 📣 کانال خبری 🆔 eitaa.com/ghseyedoshohada