eitaa logo
هیئت اِنسیّةالحَوراء ‹س›
64 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
703 ویدیو
79 فایل
اَلسَّلامُ‌عَلَی‌الرَّاسِ‌المَرفوع 🌙 سلام‌برآن‌سرِبالای‌نیزه‌رفته ‌ 😌 جایی‌بَرای‌ِدُختَران! :) 🌸 شهرپرند،فاز۲،خیابان‌کوهستان کوچه‌کوکب۴،حسینیه‌بیت‌الشهدا 📲 صفحه‌اینستاگرام ‌https://instagram.com/heiat_ensiatolhaora
مشاهده در ایتا
دانلود
هیئت اِنسیّةالحَوراء ‹س›
#ادامه_قسمت_دوم #آن_سوی_مرگ #برزخ در قبر داداش رضا♻️ تونستم بهشت برزخی رو ببینم😍ولو از دور لحظا
💯 گفت بله،جسد...داخل قبر گذاشتن⚰ اون شخص رو میشناختم،دوره گرد مهربانی بود در زمان حیاتش،شانه و قیچی✂️ و ناخن گیر از این چیزها میفروخت.سوال کردم قبر جابر هر کجا که هست چی شکلیه؟گفت اون قبر خسیسی داره😑تنگ و تاریک،⚫️حتی نمیتونی تصور کنی که چقدر تاریک و تنگه استاد: (تنگی قبر به تنگی قلب🖤 بر میگرده) البته از داخل قبرش منظره جهنم به خوبی دیده میشه👀📛 بعد دیدم عده ای سیاه پوش👣 وارد قبرستون شدن و تابوتی⚰ همراهشون بود شخص مرده یک زن🙎‍♀ بود روحش رو بر فراز تابوت دیدم،صورتی دراز و اسبی🐎 شکل داشت🧟‍♀ با آشفتگی زیاد و با جیغ های وحشتناک میکوشید وارد تابوت بشه در واقع می خواست وارد جسدش بشه😱 همش عقب میرفت و با سرعت زیاد به سمت جسدش میدوید و روش شیرجه میزد🏃‍♀ (تعلق به بدن داشت نمی تونست دل بکنه از جسمش💀) دائم خودشو پرت می کرد روی جسد💀دست بردارم نبود دوباره برمیخاست و عقب میرفت شیون کنان جلو میدوید و دیوانه وار شیرجه میزد🤦‍♀همش این کار رو تکرار میکرد.با تمام وجود وحشت زده بود😰 اون سمت قبرستون دور از امام زاده🔅 یه چیزی توجهمو به خودش جلب میکرد،دیدم ارواح👻 چند آدم کنار قبرشون وول میخوردن و خیلی باریک بودن،شبیه اسکلت متحرک☠عموماً صورتای دراز داشتن💀 و دماغ های کوتاه دهان بزرگ و چانه های جلو اومده و ذوزنقه شکل و ....😧 این ارواح به قدری غمگین بودن😓 و در خود فرو رفته بودن که به هیچکس جز قبرشون توجه نداشتن و داخل قبرهای خودشون نفوذ میکردن اونها هنوز نتونسته بودن جسم مادیشونو رها کنن از زمانی که مرده بودن تا الان دور قبرشون و داخل قبرشون می لولیدن😯 هر کدومشون از همون اول شاهد زوال و از بین رفتن جسم خودشون بودن😥 شاهد خارج شدن چرک از بینی👃گوش👂فرج و دهان جنازشون 😱شاهد انتشار بوی شدید😷 و تحمل ناپذیر... تعفن، باد کردن و سبز شدن احشاء! تورم همه اندام ها،ترکیدن شکم،جداشدن موها از پوست،حمله کرم ها و جانواران دیگه به جنازه😥 شاهد تمام شدن گوشتا و باقی موندن استخونها💀 از صدای روحانی پرسیدم:این ارواح تا کی در اینجا خواهند ماند؟🤔 گفت بستگی به خودشون داره بعضیا تا استخوان هاشون تبدیل به خاک بشه یعنی زمانی که کاملا از جسدشون ناامید بشن...👀 ... 🆔 @heiat_ensiatolhaora
💯 اون وقت برای همیشه به جایی میرن که باید برن🚶‍♂ یهو یاد جسم مادی خودم افتادم که الان کجاست؟🤷‍♂ صدای روحانی گفت تو اتاق جراحیست💉 میخوای ببینیش؟ 👀گفتم آره تو اتاق عمل بودم،بدنم روی تخت بود🛏 و پزشک و پرستارا دورش 👨‍⚕ از دیدنش حالم خراب شد،یه جور حساست نسبت به اون هیولای زشت و بدبو پیدا کرده بودم😣 میخواستم تا جایی که میشد ازش دور باشم صدای روحانی گفت این دکترا دارن کار خودشونو انجام میدن و تورو بالاخره به دنیا بر میگردونن مقدر شده که برگردی گفت تو میتونی از فرصت استفاده کنی و جاهای دیگه رو بری ببینی👁 گفتم مثلا کجا؟ 🤔 گفت چرا نمیری به شهر و مردم شهرت👥 نگاهی بندازی؟ از پیشنهادش استقبال نکردم😕 گفتم شهرو🏢 که هر روز دیدم برام تازگی نداره🤷‍♂ گفت تو همه چیزو با چشم مادیت دیدی نه چشم روحانی👁 و یهو مشتاق شدم که برم ببینم 😋 گفت آماده باش اول باید وارد مجرای مخصوص بشی ❕ یهو خودمو داخل استوانه راهرو مانند دیدم⌛️ در نهایت فهمیدم که تا ارتفاع ۶۰ متر از سطح زمین بالا رفتم⤴️تو استوانه حس خاصی داشتم حس میکردم داخل نوعی میدون انرژی قرار گرفتم،همچنان که به کندی پیش میرفتم از آگاهی و روشن بینی لذت بخشی برخوردار بودم😌 این آگاهی در حقیقت بخش عظیمی از علومی که قبلا میدونستم و چیزایی که قبلا دیده بودم بود😌 یعنی پیش از اومدن به جهان خاکی❕ همه ما پیش از تولد👶 در یک عالم آسمانی🌫 زندگی میکردیم و در اونجا مطالب زیادی رو آموختیم📖 من تو اون لحظه یک دایره المعارف🖌📗 عظیم علمی بودم و از چگونگی بسیاری از پدیده های مادی اطلاع داشتم👨‍🎓 استاد: البته این علم دوران حضرت ولی عصر(عج) آزاد میشه که از ۲۷ درب علم ۲۵ در دیگش هم باز میشه چون دوران امام عصر،ما از عالم ماده عبور می‌کنیم❕ جهان بعد از ظهور میشه شبیه عالم برزخ. پس دوران زمانه ظهور این شکلیه نه از جنس دنیاست نه از جنس برزخ.(چیزی بین این دوست)خدا نصیب کنه ان شاءالله به همین زودی رقم بخوره🤲😌 در اونجا دونستم همه پدیده های عالم از نوعی نور🌕 خلق شده و این نور گاهی به شکل آب💧 در می آید و گاهی به شکل سنگ و گاهی چوب و ... ... 🆔 @heiat_ensiatolhaora
من الآن که برگشتم به دنیا اکثر علمی📗 رو که یاد گرفتم به خاطر🙇‍♂ دارم !معمولا بصورت ناگهانی یادم میاد💆‍♂ گاهی در اخبار علمی تلویزیون📺 میشنوم که دانشمندی👨‍⚕ فلان تئوری رو ارائه داده... یهو بعد شنیدن خبر چراغی💡 تو ذهنم🧠 روشن میشه! همونجا بی اختیار به همسرم میگم نه این نظریه درست نیست❌ و درستشم بهش نمیگم چون به اون صدای روحانی تعهد دادم که قانون هارو رعایت کنم ⛔️ من حق ندارم اطلاعات محرمانه 📵رو در اختیار کسی بزارم❗️ اون برام مرزهایی رو تعیین کرده که نمیتونم ازشون بگذرم❗️ یکی از علوم غیر مادی که بدست آوردم اینه که هر چیزی در دنیای مادی دارای قوه ادراکه💯 هر کلمه،یک کتاب📙،هر نُت موسیقی🎼،هر ذره عطر و ...شعور و احساس و حافظه داره😌 همشون صداها 🗣و تصاویر🏞 اطرافشونو میبینن و میشنون.حتی تو حافظشون ثبت و ضبط میکنن♻️ ❇️مساله اینجاست که اونا نمیتونن به زبان 👅 انسان حرف بزنن و انسانم قادر نیست که به انبار حافظه🧠 اونا دست پیدا کنه 🚫اگه میتونست مجهولات زیادی براش روشن میشد💡 میتونست از یه دونه شن تو بیابون جواب بسیاری از سوالاتشو بگیره🙃 من حتی تک تک آیات قرآن 🌕رو میدونستم هنوز بخشی از تفسیراش تو ذهنمه🧠 ... 🆔@heiat_ensiatolhaora
هیئت اِنسیّةالحَوراء ‹س›
#ادامه_قسمت_دوم #آن_سوی_مرگ #برزخ من الآن که برگشتم به دنیا اکثر علمی📗 رو که یاد گرفتم به خاطر🙇‍
💯 و من چیزهایی از قبل تولدم👶 درباره ساکنین زمین یعنی پیش از آفرینش آدم رو به یاد دارم . اونجا آموخته بودم و علاوه بر اینها رخدادهای دوره ارواح مجرد و دوره ذَر و ....رو به یاد دارم🧠 👈 اون موقع مخلوقات عمده روی زمین ۵ دسته بودن: جماد،گیاه☘،حیوان🐨،جن🧟‍♂ و بشر منظور از بشر فرزندان حضرت آدم نیست❌ بشر مخلوقاتی شبیه آدم از نظر ظاهری و البته با جثه ای درشت تر و ذهنی نارس بودن❗️ و شعورشون🧠 کمی بیشتر از حیوانات🐮 بود و نمیتونستن مراحل تکامل رو طی کنن.. و رابطه اینا با جن ها اصلا خوب نبود⛔️اون دوره پر از نزاع و خونریزی بود😑 جن ها باهم میجنگیدند🗡 و خصومت شدیدی داشتن تا به حدی رسید که باعث خشم خداوند شد 😡و نسل بشر رو کلاً از بین برد ♨️و بعلاوه تعداد زیادی از جنیان هم از بین رفتند 👇 و خداوند جن هایی که جنایتکار نبودن رو نگه داشت🤚 ... از جمله شیطان رو😈اون یک جن بود و همش مشغول عبادت خدا بود.🤲 فرشتگان شیطان رو به خاطر زُهدش به آسمون بردن🧚‍♂ و عبادت شیطان سالها ادامه داشت تا اینکه خدا حضرت آدم رو خلق کرد🕴 و از روح خودش در او دمید و علوم رو بهش یاد داد .بعد خدا از همه ملائک و جنیان که شیطان هم جزو جنیان بود خواست که بر متکامل ترین آفریده اش( بر اشرف مخلوقات )سجده کنند همه سجده کردند اما شیطان نپذیرفت 😰 خداوندم اونو از درگاهش راند📛 در واقع غرور شیطان باعث این کارش شد❗️ راستی یه داستان جالب بگم بهتون که مربوط به قبل از خلقت حضرت آدمه ❇️ یک روز ملائکه مطلع شدن که به زودی یکی از مقربین درگاه إلهی به لعنت خداوند گرفتار میشه😱 اونا سراسیمه خودشونو به شیطان 👹که بسیار زاهد بود رسوندن دیدن شیطان در حال نمازه بعد موضوع رو بهش گفتند،شیطانم گفت از این قضیه خبر داشتم 😏 خلاصه فرشته ها 🧞‍♀ازش خواستن که دعا کنه تا هیچ کدومشون به چنین عاقبتی دچار نشن🚫 شیطان درخواست فرشته هارو نپذیرفت... اونا اصرار کردن تا اینکه شیطان گفت: پروردگارا این ملائکه رو مورد لعنت خودت قرار نده 🤲 نکتش کجا بود؟🤔 ... 🆔 @heiat_ensiatolhaora
💯 شیطان گفت این ملائکه را مورد لعنت قرار نده...نگفت ما را😐 چون مغرور بود و اصلا تصور نمیکرد خودش مغضوب خداوند واقع بشه💢 و همین غرور باعث آوارگیش شد... و شیطان مطلقاً زندگی آروم و با آرامشی نداشته و نداره🛑 بخاطر حمله های مداوم فرشتگان و صدمه هایی که بهش وارد میشه بخاطر ترس زیادی😑 که از مرگ داره⚔ بخصوص که میترسه گرفتار مرگ ناگهانی بشه⛓ شیطان فقط به خدا گفت تا روز قیامت به من مهلت بده.مگه خدا گفت باشه؟یا قبول کرد؟ خداوند فرمود مهلت میدم تا روز و زمان معلوم نگفت که کِی؟😊 برای همین شیطان همیشه تو اضطراب و نگرانیه👀 استاد 👇 ✅ (تو روایت هست که به امام باقر(ع) گفتن که آقا یکنفر شیطان رو دیده بود و بهش گفته بود: تو به چه امیدی اینقدر کثافت کاری میکنی؟شیطان تو جوابش گفته: من ۵تا اسم بلدم که روز قیامت این ۵تا اسم غوغا میکنه🔆میدونم که این اسم هارو بیارم و خدا رو به این ۵ اسم قسم بدم بخشیده میشم ✳️ به امام باقر(ع) عرض کردن که آقا این ۵ تا اسم چیان؟ امام فرمودند بله درست گفته!اسم ۵ تن هست.گفتن آقا واقعا روز قیامت شیطان این اسامی رو به زبون میاره؟این اسم این کارکرد رو داره؟🤔 عرض کردن بله این کار کرد رو داره ولی این ملعون بخاطر این آلودگی هایی که داره با سَکرات موت(لحظه جان دادنش)👻 هر چی بلده یادش میره وگرنه اگر یادش میموند و میتونست خدا رو به این ۵ اسم قسم بده اوضاعش عوض میشد🌀 👈خلاصه هر انسانی قبل از اومدن به زمین🌐 دوره ارواح مجرد و دوره ذَر رو تجربه کرده خدا اول روح👻 آدم هارو خلق کرده بدون هیچ بدنی که تو دوره ارواح مجرد بودن و بعد خداوند برای اون ارواح بدنهای کوچیکی آفرید که مربوط به دوره ذَر هست یعنی ما مدت زیادی تو بدنهای مثالی کوچکی زندگی میکردیم👼ما تو گروههای مجزا زندگی میکردیم که اکثر ارواحی که تو اون دوره توی یک گروه بودیم الانم تو این دنیا در کنار همیم😊 به عنوان اعضای خانواده👨‍👩‍👧‍👦،دوستان،اطرافیان و...💑 و هر گروهی تو آسمون با یک روح بسیار با عظمت مرتبط بود اون روح مقدس اعضای گروه رو تعلیم میداد📕 و مکانی که تو دوره ذر بودیم اسمش تیزول بود آقای مهندس در ادامه میگه: من در دوره ذَر میدونستم که روزی تو ایران متولد میشم 🖼و در شهر...🗺 بیمارستان...🏩 و خانوادمو 👨‍👩‍👧‍👦میشناختم و آگاه بودم از جزئیاتشون و میدونستم که خدا منو تو زمین امتحان میکنه مخصوصا از طریق شغلم👨‍🎨 من حتی اون تصادفم دیدم که اون دختر بچه رو👼 فرشته ای در یک آن برداشت و گذاشت کنار ماشینم و سرعتش سریع تر از سرعت نور بود🔅 بذارید یکم درمورد فرشته ها بگم بهتون...😍 ... 🆔 @heiat_ensiatolhaora
💯 بدونید که تعداد فرشته ها 🧚‍♂خیلی زیادن اصلا از تصور آدم خارجه خدا برای هر قطره بارون 💧که نازل میکنه یه فرشته ای رو آفریده ☺️ فرشته وظیفه داره اون قطره رو به سمت نقطه ای که تعیین شده هدایت کنه👈 خداوند برای هر دونه گندم🌾،برنج،برف❄️،پرنده🦅 ها،آبزیان،میوها 🍒و ...یه فرشته موظف کرده و همچنین برای تک تک موجوداتی که روی زمین قرار داده... فرشته ها مکلف هستن که روزیمون رو در هر نقطه ای که هست به ما برسونن☝️ استاد👇 و همراه هر انسانی خداوند ۲ فرشته خلق کرده🧚‍♂ که این دوتا از زمان تولد تا مرگ ثابتن(مابقی فرشته ها ثابت نیستن مثلا ما فرشته روز داریم فرشته شب داریم فرشته برای زیارت رفتن و ...) که اعمال خوب و بد مارو ثبت میکنن و فرشته ها موقع وسوسه شیطان به ما هشدار میدن ♨️ فرشته های نگهبان لحظه ای مارو تنها نمیزارن🧚‍♂ (یه موقع هایی که انسان میزنه به دلش فلان کار خوب رو انجام بدم اونو فرشته داره میگه 🗣یا کار بد زد به دلت شیطان داره وسوسه میکنه🧟‍♂) ملائکه مسئولن مارو نگه دارن تا وقت اَجلمون برسه👻 این لطف و رحمت خداست که فرشته ها مارو از حوادث نگه میدارن〽️( اما ما گاهی اوقات،این اتفاقات رو ربطش میدیم به شانس ولی این شانس نیست ملائکه هستن که از ما محافظت می کنند )❇️ و اینم بگم که شیطانم یه جا ننشسته آدامس بجوه🧟‍♂اون فرزندان موذیش رو سمت انسانها می فرسته برای گمراهی ما 😈 جناب مهندس در ادامه میگه:✴️۲ نکته مهم ‌که تو عالم ذر گفتن بهش توجه کنم این بود که✅ اول تو دنیا دیگران رو دوست داشته باشم و بهشون کمک کنم و✅دوم گفتن نباید فراموش کنم که خدا همیشه ناظر اعمالم هست👌 خلاصه من در استوانه قهوه ای رنگ آهسته پیش رفتم🚶‍♂ و خودم رو برفراز شهرمون دیدم 🏣حدودا ۶۰ متر بالاتر از سطح زمین بودم و کل آدمهای شهر رو میدیدم👁 یه چیز غیر عادی این بود که👈 در اطراف بدن هر آدمی یه هاله ای بود،هاله ای از جنس نور و امواج و بیضی شکل🔆 این هاله ها همون جسم مثالیشون بود که سر تا پاشونو در بر میگرفت هر درخت🌳 و جسم بی جان هم یه هاله داشت یهو ناگهان... فرمایش استاد👇 ✅(هر کدوم از اینها یه صورت برزخی دارن... همین دیوار و زمین و درخت و فرش و ...همه اینا روز قیامت شهادت میدن میگن مثلا دیواره شهادت میده تو اینجا نماز خوندی و ...) (ائمه میفرمایند:اگه روی یه کاغذی اسم امیرالمومنین نوشته شده باشه تا روز قیامت ملائکه تقدیسش میکنن) حتی اگه یه روایت یا یه مطلب علمی در حد یک خط 📝 از یکی مونده باشه روز قیامت چند شهر از بهشت بابت یک خط از مطلب علمی به آدم میدن یعنی صورت ملکوتیش اینه وگرنه کاغذو که پاره میکنن میندازن دور👇 ... 🆔 @heiat_ensiatolhaora
بریم سراغ ادامش: 💯 ناگهان صحنه های وحشناکی رو دیدم اینقدر بد بود که انگار تو جهنمم😖 میلیون ها و میلیاردها موجود سیاه رنگ و خاکی زمین و آسمان شهرو پر کرده بودن🧟‍♂🧟‍♀ انگار ملخ های زشت و عظیم الجثه بودن که🕷🐜 تعدادشون اینقدر زیاد بود که لایه لایه رو هم سوار بودن از دیوارها و شیشه ها و ...میگذشتن و وارد خونه ها میشدن🦗 وارد مغازه ها و ادارات 🏰و آرایشگاها و بانکها و حتی اماکن مذهبی و ...میشدن با خودشون نفرت👿 رو تو شهر پخش میکردن و همینطور بوهای بد رو 😷🤢 موجودات سیاه شیاطین بودن 👹و موجودات خاکی رنگ ارواح مردگان پلید و گناهکار👺 شیاطین شکلهای عجیبی داشتن و دائماً تغییر شکل میدادن و به اندازه های گوناگون درمیومدن👽 نمیتونم اصلا توصیف کنم که چه شکلی بودن شاید بشه گفت مثل سوسکهایی عجیب و عظیم...یا مارمولک های زشت و بزرگ... یا گوریل های کاملا غیر عادی یا حتی جنین انسان یا حیوان البته باز شباهتی به سوسک و مارمولک و گوریل و اینام نداشتن😰 بینهایت زشت و ترسناک بودن 😣با صورتهای چین خورده چرکین مثل پوست تمساح🐊 دهن هاشون گشاد و عمیق بود زبان پهن و درازی داشتن👅 جنسشون لزج بود مثل آب بینی یا خلط، اونا بیشتر اطراف آدم های زنده کنار شونه هاشون یا بالای سرشون 🙄 بودن.گاهی اینقدر نزدیک میشدن که انگار تو پوستشون نفوذ میکردن. صداهاشون بم و شبیه خِرخر از دهانشون🗣 خارج میشد. دائم چیزی سیاه و مایع مانند قی میکردن و روی آدم های زنده میریختن🤮 ظاهراً بی نظمی و بی قانونی حاکم بود ♨️ولی در عین حال نظم وجود داشت ♻️انگار همه شون تابع قانونی مرموز بودن قانونی که حکم میکرد دقیقا در جایی که باید باشن، باشن !یا کاری رو که باید بکنن،بکنن! (شیطان سگ درگاه خداست❌ روایت داریم کسی که سحر خوبی داشته باشه نور سحر🔆 چاله های روز رو به افراد نشون میده تو چاله نمیوفته(چاله کنایه از گناهه) 👈 روایت داریم خونه ای که توش قرآن خونده بشه شیاطین ازش دور میشن. روایت داریم بازار خوراک شیاطینه!روایت داریم که تو بازار زیاد توقف نکنین و سریع رد شین بازارگردی خوب نیست❗️ چیزی خواستی بخری زود برو بخر رد شو. بازار پاتوق شیطانه😈 هر چی کمتر تو بازار باشی بهتره. محیط بدیه محیط دروغ ونیرنگ و حیله و ....هست)📛 ... 🆔 @heiat_ensiatolhaora
💯 صدای روحانی 🗣به من گفت اجازه دارم تا جاهای دیگه رو هم ببینم👀 و من همزمان صدها صحنه کوتاه و با جزئیات رو دیدم و از این صحنه ها فقط ۶-۷ تاشو توضیح میدم👇 1⃣ صحنه اول داخل یه خونه🏠 دوبلکس رو دیدم در واقع اونجا حضور داشتم.تو هال ۴ نفر دور میز مشغول قمار بودن و اینها در ظاهر قماربازی می کردند اما در باطن تو هال پر از شیاطین بود 🧟‍♂و هر کدومشون به یک شکل خاصی بودن😰 یکی هیکلی کوچک ولی صورتی پیر داشت.یکی چاق و بی مو بود. یکی یک چشم در پیشانی👁 داشت و یکی...که اگر داخل جسمم بودم حتما با دیدن اونا زهره ترک میشدم🤭 همشون در اطراف و لا به لای دست و پاهای قمارباز ها وول میخوردن👽 و همش مشغول تشویق👏 اونا بودن با یه صدای بم 🗣که شبیه خِرخِر بود و یه دود هایی بد بو هم از زیر خودشون بیرون میدادن که این باعث تشویق و تحریک قمار بازها میشد🙄تا به بازیشون ادامه بدن. حرف استاد👇😊 (روایت داریم که موقع سحرگاهان🔅ملائکه و شیاطین هم زمان کنار آدم میان و شیاطین با ملائکه درگیر میشن🗡 شیاطین به آدم میگن بخواب😴 تو فردا کلاس داری کار داری خسته ای! روایت میگه اگه آدم حرف شیاطینو👹 گوش کرد خوابید شیاطین میان روش ادرار میکنن میرن🤢🤮،اگر حرف ملائکه رو گوش کرد و پاشد نماز شب خوند ملائک پشت سرش بهش اقتدا میکنن😌 یه بزرگواری میگفت ببین عزیز دل تفاوت رَه از کجاست تا کجا...؟🤔که هر سحر یا ملائکه پشتت نماز میخونن یا شیاطین روت ادرار میکنن.هر سحر...)👇 خلاصه:اونا سعی داشتن حرفاشونو به ذهن 🧠قماربازها القا کنن! میگفتن به این زودی کنار نکش..👹مگه نمیخوای پول بدست بیاری؟نترس ادامه بده تو برنده میشی😈 یا میگفتن امروز روز توست و ....از این حرفا...😶 2⃣ 👈 و اما داستان دوم هم تو یه خونه 🏡بود که تعدادی آدم زنده دور میز مشغول خوردن غذا بودن🍔 ۳تازن بودن👩 و ۵تا مرد👱‍♂ و خانمها جلف بنظر میرسیدن و لباسهای نامناسبی تنشون بود❌ تعدادی ارواح بشری پست و گنه کار هم تو اتاق کنار میز غذای اینا بودن👻 شیطان نبودنااا ارواح پست بودن که سر و بدنشون مثل مار باریک بود🐍 اینا به طرز وحشیانه‌ با ولع زیادی به میز غذا حمله میکردن🤛 انگار که هزاران سال تو تشنگی💧 و گرسنگی بسر برده بودن مرغ🍖 و کباب🥓 و پلو 🍚و ...🍻رو میز بود ارواح در حالی که تو هوا میخزیدن به سمت غذاها هجوم میاوردن💀 و دستهای حریص و لاغرشون رو پیش میکشیدن تا به غذاها چنگ بزنن ولی دستشون عبور میکرد😶 از غذاها و نمیتونستن بخورن 🤕گرسنگی و تشنگی هر لحظه دیونه ترشون میکرد👿 مثل مار🐍 زخمی دور هم میپیچیدن و باهم دعوا میکردن😡 بوی تعفنشون🤢 بدجوری اذیتم میکرد همینطور صداهای دلخراش ناله هاشون🤮 📛 صدای روحانی به من گفت اینا مسلمانان شکم پرستین 👺که در زمان حیات خود به گرسنه ها و درمونده ها توجه ای نمیکردن و علاوه بر اینا نسبت به فقرا🕴 بی تفاوت بودن و هرگز روزه نمیگرفتن🚫 حتی روزه داران رو مسخره میکردن🤭 اینها تا پایان دوره برزخ شدیداً احساس تشنگی و گرسنگی خواهند کرد🤐 میشه گفت جهنم از همین زمین شروع میشه و در واقع زمین ابتدای جهنمه ♨️ حس ترحم داشتم نسبت بهشون با خودم میگفتم کاش در برابر بیچارگان اینقدر سنگدل نبودن یا کاش روزه میگرفتن👌 ✳️ سی روز روزه در برابر این همه تشنگی و گرسنگی دائمی،اصلا سخت و طاقت فرسا نیست...❌ صحنه سومی که دیدم...👇 ... 🆔 @heiat_ensiatolhaora
3⃣ 👈 صحنه سوم: یه مرد👨 تنهای جوونی بود که تو نماز خونه🤲 خجالت زده و پریشان وپشیمان😓 تو ایستگاه قطار🚝 نشسته بود! میخواست بخاطر گناهی که انجام داده بود توبه کنه😌 شیاطین🧛‍♀ اطرافش جمع شده بودن مثل زنبور دور کندو 🐝 داشتن تلاش میکردن که اونو از تصمیمش منصرف کنن❌ و صدای آزار دهنده ای از دهان هر کدومشون خارج میشد🗣 صدایی بم و کش دار داشتن حرفاشونو به ذهن🧠 اون مرد القا میکردن مثلا یکی از شیاطین میگفت میخوای توبه کنی که خودتو از گناهان لذت بخش محروم کنی؟😈حالا توبه میکنی... الان وقتش نیست هنوز کلی وقت داری...😏هنوز خیلی جوانی... زندگی یه جوان سالم بدون گناه جذابیتی نداره...🤷‍♂ چرا نمیفهمی؟👿 گناه نمک زندگیه... به خاطر این گناه که جهنم نمیری!خدا میبخشدت ...مهربونه... هر چقدرم که بد باشی میبخشه...👀 استاد 👇 ✅ (امیرالمومنین فرمودن روزی که عید مبعث شد از غار حراء شنیدم صدای فریاد و نعره ابلیس بلند شد👺 و باز هم روایت داریم که هر موقع جوان مومن🧔 توبه میکنه صدای نعره شیاطین و ابلیس بلند میشه😊) خلاصه اون مرد جوان با خودش کلی کلنجار رفت 🤦‍♀و آخرش گوشه ای از نمازخونه به حالت سجده خم شد و پیشونیش رو رو مهر گذاشت😌 با بغض و اخلاص و با شرم زیاد به خدا گفت قول شرف میدم که دیگه تکرار نکنم😢 قول میدم که دیگه....یهو نوری با صدای بلند تو نمازخونه ترکید🔆 شیاطین فریاد مهیبی کشیدن👹🗣 و به شکل پودر سیاه ⚫️در اومدن و کم کم محو شدن💭 3⃣👈 همزمان داشتم صحنه دیگه ای رو میدیدم 👀 که دیدم زنی ۳۵ ساله🧕 تو پیاده رو در حال حرکت بود🚶‍♀ و لشگری از شیاطینم دنبالش بودن😈 زن مقابل بانک رسید 🏦و ایستاد و باید پله هارو طی میکرد پایین پله ها شیاطین محاصرش کرده بودن👿 صدای روحانی🗣 به من گفت این زن دبیر ریاضیه که همسایه فقیری داره که شدیداً مریض شده🤒 و باید فوری عمل جراحی کنه💉 ولی پول عمل و هزینه های سنگین بیمارستان رو نداره این خانم معلم از ماجرا با خبر شد و خواست کمکش کنه! حالا میخواد تو بانک بره و همه پس اندازش💲 رو بر داره و به همسایش بده از زمانی که به فکر کمک افتاده تا الان شیاطین ولش نکردن...😑 ... 🆔 @heiat_ensiatolhaora
💯 شیاطین مایوس شده بودند... در بالای پله های بانک شیطانی ترسناک تا حدی شبیه سوسمار ظاهر شده بود😈 زبونش دراز و پهن و چشماش قرمز بود👹 به طرف زن شروع به خزیدن کرد 🦎تا بهش رسید! خِس خس های دلخراشی 👽از گلوش خارج شد! می‌گفت متوجه هستی داری چیکار میکنی؟اومدی که تموم پولتو از بانک بگیری بدی به اون؟☠یه دلیل منطقی بیار!! اصلا بیماری اون به تو چه؟دخترشی؟خواهرشی؟خودت میدونی که هرگز نمیتونه پولتو پس بده!❌احمق نشو زن!تو مجبور نیستی اینکار رو بکنی... پولت لازمت میشه ! فکر روز مبادا باش! 👺 شوهرت که مرده ...پدر و مادرتم وضعشون خوب نیست! کی میخواد کمکت کنه؟ و .... استاد 👇 ✅ (وقتی میخوایین انفاق کنین شیاطین و ابلیسکها میان به دست شما میچسبن 🧟‍♀واسه همین هر موقع تصمیم گرفتی پول در راه خیر خرج کنی همون موقع خرج کن و اِلّا منصرفت میکنن)❌‼️ خلاصه بقیه اون صحنه رو ندیدم نمیدونم اون شیطان موفق شد یا نه!🤔 5⃣👈 صحنه بعدی شهردار جدید شهر بود که پشت میزش نشسته بود👨‍💻 و نمیدونست که تو اتاق تنها نیست! روح👻 باریک شهردار قبلی روبه روش میخزیدو ناسزا میگفت🗣تا اینکه با نگاهی 👁پر از حسرت بهش گفت: میز با شکوهیه مگه نه؟😏وقتی پشتش میشینی احساس میکنی آدم دیگه ای شدی و به همه چیز و همه کس تسلط داری! این میز به من قدرت و مقام و شهرت میداد. در سال های اولی که شهردار بودم مقامم بود ...همه چیزم بود. دینم بود! پیغمبرم بود! ناموسم بود! ...♨️ من مشهور بودم تو شهرو توام معاونم بودی👤 میدونی که از همه چیزم گذشتم بخاطرش حتی از خانوادم👨‍👩‍👧‍👦 میدونم همه زحماتم به خاطر خودنمایی 👀و حفظ مقامم بود.قبول دارم تا خرخره تو فساد بودم. رشوه میگرفتم. حق آدم های ضعیفو پایمال میکردم. دروغ میگفتم و ....🤮 اما حالا تو قدرت منو گرفتی! ازت متنفرم 😡حالم ازت بهم میخوره😷 تو نمیدونی از دست دادن مقام یعنی چی!! از غضب و حسادت به خودم میپیچم مثل آدمی که آبجوش تو گلوش ریختن❗️ خلاصه روح شهردار سابق با شدت به سمت شهردار جدید رفت 🚶‍♂گفت تو اینجا چه غلطی میکنی؟کی گفته پشت میز من بشینی؟از روی صندلیم پااااشو 😡 سعی کرد اونو از رو صندلی بلند کنه! اما وقتی موفق نشد یادش اومد که مُرده 🤭و عصبانیتش بیشتر شد و نعره های بلندی کشید 📢و ناسزا گفت تشنج کرد و از حال رفت بعد مدت کوتاهی دوباره بلند شد روبروی شهردار جدید ایستاد و گفت: میز با شکوهیه مگه نه؟ و تمام حرفها از اول تکرار شد ... ♦️ ارواح پست تا مدتها اسیر خواسته ها و تعلقات زمینی خودشونن و این سخت ترین عذاب برزخیست... ❗️اصل عذاب برزخی تعلقات به دنیاست (دنیارو کسانی آباد میکنن که تعلق به دنیا نداشته باشن) داستان ششم...👀 ... 🆔 @heiat_ensiatolhaora
هیئت اِنسیّةالحَوراء ‹س›
#ادامه_قسمت_دوم #آن_سوی_مرگ #برزخ 💯 شیاطین مایوس شده بودند... در بالای پله های بانک شیطانی ترسنا
6⃣👈 صحنه ششم زنی بود 🧕روانشناس و استاد دانشگاه که تو اتاق مطالعش📗 دچار سکته قلبی شده بود و در حال جون دادن بود 😖و شیطانی زشت👹 وارد اتاقش شد البته اون شیطانو نمیدید😶داشت وسوسش میکرد. میگفت: تو داری میمیری چند لحظه از عمرت مونده و کار تمومه.پس کوکسی رو که به عنوان خدا قبول داشتی؟ کجاست؟👽کجان اولیای خدا و فرشته ها که اعتقاد داشتی میان❗️ ای بدبخت تموم عمر دروغ های مذهبی ها رو باور کردی! حداقل الان واقع گرا باش و قبلیارو فراموش‌ کن😈 واقعیت اینه که نه خدایی نه فرشته ای و نه آخرتی وجود داره❌انسان یه جسم مادی داره که وقتی میمیره تموم میشه همه چی🙄 شیطان با این جملات شک و اضطراب زیادی رو به جون زن انداخت🤭 صدای روحانی بهم گفت: میبینی؟ شیطان تا آخرین ثانیه های زندگی دست بردار نیست🤯 و میخواد آدم ها قبل مرگشون ایمانشون رو از دست بدن و به سمت کفر و گمراهی سوق پیدا کنن♨️ دلم خیلی به حال اون زن سوخت لحظات سخت و نفس گیری رو میگذروند...📛 کاش یکی میتونست حجاب جلو چشمان این زنو بر داره تا شیطانو ببینه👹 7⃣👈 و داستان هفتم مردی سبیل کلفت🧔 با هیکلی تنومد در حالت مستی روی تختش بود و خیلی به خاطر مرد بودنش به خودش افتخار میکرد و از دید اون یه زن....🤦‍♀بگذریم😕 از شدت مستی بیهوش شده بود و شیاطین اطرافش مشغول رقصیدن بودن💃نوعی رقص ترسناک با حرکاتی کُند و ...🧟‍♀ خلاصه همین قدر بدونید که شیاطین همه جا حضور دارن👀 موقع داد و ستد👨‍⚖موقعی که مصیبتی به انسان وارد میشه.موقعی که انسان مغرور میشه .موقع زنا، موقع قضاوت و حتی موقع نماز خوندن و موقع انجام دادن کارهای مهم و...✔️ (سر نماز هر جایی رو که شیطان لمس کنه و بوس کنه بدن انسان خارش میگیره) 👈 خلاصه آخرش به صدای روحانی گفتم 🗣دوست دارم لحظه جان دادن یه نفرو ببینم👁 فقط گفت احوال هر کس هنگام مرگ فرق میکنه⛔️ بستگی داره که تو دنیا چطوری باشه! گفت همین الان تو بیمارستان 🏩یه مرد بسیار خوب داره میمیره تو میتونی ببینیش👀 دیدم تو اتاق یه مرد حدودا ۴۰ ساله رو تخت بود 🛏که بشدت درد داشت😣 و میدونست که داره میمیره! یهو شخصی با روپوش سفید ⚪️اومد تو اتاق و خیییلی زیبا بود😍 سمت راست ایستاد و گفت درد داری؟اون مرد پلکاشو رو هم فشار داد به نشونه تایید.شخص زیبا گفت: نگران نباش دردات تموم میشه😊 بعد شخص دیگه ای وارد اتاق شد این یکی بی نهایت بی نهایت بی نهایت زیبا بود 😍😍زیباییش فوق زیبایی بود☺️ با خوشرویی دستهاشو روی پاهای مرد کشید و بعد آروم آروم به سمت شکم و سینه و گردن حرکت داد و به مرد گفت: بالارو نگاه کن👁 اون مرد به بالا نگاه کرد 🙄و چشماش از شادی برق میزد.شخص زیبارو گفت: اینجا محلیه که تا قیامت خواهی ماند و اون اشخاصی هم که میبینی اولیا خدا هستن😌دوست داری بری اونجا؟ مرد به نشونه تایید لبخندی زد🙂 و همون لحظه روحش آروم آروم بالا رفت ...👻 استاد👇 ✅ (روایت داریم که موقع مردن ۳ صورت برات ظاهر میشه: ۱.اموال۲.اولاد ۳.اعمال ♻️ کل اموالت به یه صورتی برات ظاهر میشه بعد اولادت👫 مثلا ۴تا بچه داری به یه صورت ظاهر میشه میشه صورت ملکوتی اولادت. صورت ملکوتی اموال💲 بهت میگه: حاجی ما تا اینجا باهات بودیم ولی دیگه نمیتونیم باهات بمونیم. از ما فقط یه کفن بهت میرسه😅 صورت ملکوتی اولادم بهت میگه :منم فقط تا کنار قبر میام که بزارمت تو قبرو برم.👀 ولی صورت اعمالت میگه: من تا آخر هستم باهات👌 هر چی آدم درجه ایمانش بیشتر باشه مرگش جذاب تره💯 بعضیارم خود خدا قبض روح میکنه! روایت داریم : کسی که بعد نمازش آیت الکرسی بخونه خود خدا قبض روحش میکنه)... ... 🆔 @heiat_ensiatolhaora
👈 صدای روحانی بهم گفت🗣 کسی که اول اومد تجسم اعمال خوب این مرد بود 🧔و دومی که خیییییلی خیییییلی زیبا بود فرشته مرگ بود او موظف بود جون آدمهای خوب رو پس از کسب رضایتشون بگیره😌 استاد👇 ✅ (مومنین متوسط رو ملائکه قبض روح میکنن🔅 مومنین خالص رو حضرت عزرائیل🔅)و خود خدا اولیای خاص خودش رو قبض روح می‌فرماید🔅 ✳️ خدا اینقدر مهربونه که مومن رو راضی میکنه بعد میبره...اول جاشو بهش نشون میده😉 تا راضی بشه به رفتن😍 کسی که جاشو تو بهشت میخواد ببینه هر شب سوره واقعه رو بخونه 👌و کسی که امام زمان رو میخواد موقع مرگ ببینه😍 شب جمعه ها سوره اسراء رو بخونه 💯 بعد صدای روحانی بهم گفت🗣 سریع تورو به جسمت بر میگردونیم ....و بعد شدیدا احساس تنهایی بهم دست داد👤 و همه جا تاریک شد⚫️ نمیدونم چقدر گذشت ولی چشم هامو که باز کردم دیدم تو ICU هستم 👁خیلی ناراحت بودم از اینکه برگشتم😢 خیلی خسته بودم مسیر طولانیو طی کرده بودم 🚶‍♂ یه شب مادرم👵 تو اتاق بود کنار تختم و خواب بودم. صدای روحانی بهم گفت🗣 امشب یکی از مقدس ترین شبهای خداست وقتتو با خوابیدن هدر نده❌گفتم چیکار کنم؟گفت قرآن بخون📖 گفتم من قرآن ندارم گفت من میخونم توام تکرار کن🗣 همین کارو کردم و تا صبح چند سوره از قرآن رو خوندم😊 🌸 من بعد اون اتفاقات خیلی تغییر کردم✌️ تا حدی که میتونستم از گناه فاصله گرفتم.خیلی مهربون شدم😌 نمازامو اول وقت و شمرده میخونم☘ روزه مستحبی میگیرم☘ صدقه میدم ☘دیدن بیمارا میرم... و همه متوجه شدن که رفتارم عجیب شده🙃 بعد برگشت این آقای مهندس به دنیا یه سری اتفاقات عجیب و غریبی براش میفته که ما اینجا به دلایلی نقل نمی کنیم.(هر کی میخواد اون قسمتارم از دست نده کتاب رو مطالعه کنه😉) ✋ 🆔 @heiat_ensiatolhaora