eitaa logo
هیئت اِنسیّةالحَوراء ‹س›
69 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
703 ویدیو
79 فایل
اَلسَّلامُ‌عَلَی‌الرَّاسِ‌المَرفوع 🌙 سلام‌برآن‌سرِبالای‌نیزه‌رفته ‌ 😌 جایی‌بَرای‌ِدُختَران! :) 🌸 شهرپرند،فاز۲،خیابان‌کوهستان کوچه‌کوکب۴،حسینیه‌بیت‌الشهدا 📲 صفحه‌اینستاگرام ‌https://instagram.com/heiat_ensiatolhaora
مشاهده در ایتا
دانلود
هیئت اِنسیّةالحَوراء ‹س›
🌻 ⟦ #مباهله ⟧ ⇣
🍃 با هیبتی و لباسی و قیافه ای متفاوت آمده بودند سراغ پیامبر خدا؛ چندتایی از علمای . میخواستند پیروزمندانه بروند و سروصدا راه بیندازند. پیامبر از آنها خواسته بودند دینی را که حضرت عیسی وعده داده بود به آمدنش بپذیرند، و در کتابشان هم از ظهور پیامبر صحبت شده بود. حق را می‌شنیدند اما قبول نمیکردند.دست بردار هم نبودند. بالاخره پیشنهاد را خدا داد: _ باهم مباهله کنید. حالا که حق را نمیپذیرفتند، راه‌حل این شد که همدیگر را نفرین کنند. دین یکی است؛ ... بالاخره هرکدام حق است خدا برای همه روشن میکند. قرار گذاشتند: بیابان اطراف مدینه شرکت کننده: همه می‌توانند برای دیدن حق بیایند مباهله کننده: پیامبر (ص) و هرکس را که می خواستند و مسیحی‌ها هم. مسیحی‌ها با همان تجملات فاخرشان وارد صحنه می‌شدند و البته در دلشان شور افتاده بود. کور نبودند، کر هم نبودند، عقلشان هم سرجایش بود. را می‌دیدند، می‌شنیدند و می‌شناختند. فقط به صرفه‌ی نبود بپذیرند. شب بی‌خواب شده بودند و مدام صحبت می‌کردند. ترسیده بودند که اگر نفرین رسول خدا بگیرد، در خاک چال می‌شوند. یکی‌شان گفت: _ اگر دیدیم محمد با آمد، مباهله نمی‌کنیم و اگر با یاران آمد محکم می‌ایستیم. یکی پرسید: چرا؟ _ معلوم است، کسی خانواده را می‌کشد وسط که خیالش بابت حرف حقش راحت است. شب اما برای پیامبر مثل همه شب های دیگر بود. مثل همیشه و همه شب‌ها، استراحت کم و سجاده‌ای که صدای مناجات و نمازشب های رسول خدا را می‌شناخت. صبح پیامبر خدا رفت کنار خانه فاطمه (س) ...؛ _ السلام علیکم یا اهل بیت النبوه ... حسین؏ را به آغوش کشید و دست حسن؏ را گرفت. جانش را همراه برد که علی؏ بود و زندگی‌اش، خانم خانه علی؏ بود. چون جبرئیل آیه آورده بود: _ قُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ. از دور که دیدند رسول خداست و پسرانش، علی؏ است و سرور زنان عالم، نایستادند. جلوی چشم یاران رسول خدا با همان دبدبه و کبکبه، با همان تکبر و هیبت سر به زیر انداختند و ، رفتند که رفتند. مسیحیان را می‌گویم. ° مقام آن است که خدا بدهد بقیه همه‌اش بار و کار است. کتابِ 🌼📘 📝 🌾 |@heiat_ensiatolhaora