eitaa logo
هیئت اِنسیّةالحَوراء ‹س›
64 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
703 ویدیو
79 فایل
اَلسَّلامُ‌عَلَی‌الرَّاسِ‌المَرفوع 🌙 سلام‌برآن‌سرِبالای‌نیزه‌رفته ‌ 😌 جایی‌بَرای‌ِدُختَران! :) 🌸 شهرپرند،فاز۲،خیابان‌کوهستان کوچه‌کوکب۴،حسینیه‌بیت‌الشهدا 📲 صفحه‌اینستاگرام ‌https://instagram.com/heiat_ensiatolhaora
مشاهده در ایتا
دانلود
 این طور نبود که برود یک رای بدهد و تمام برای همین یک انتخابش هم،پای چه بحثها که ننشسته بود؛چه مناظراتی که نشنیده و ندیده بود؛چه تحلیل ها که نکرده بود هر کس ولایتی تر بود،انتخاب روح الله می شد. •| شهید مدافع حرم روح‌الله صحرایی 🇮🇷
 اولین دوره انتخابات ریاست جمهوری،اسم بنی صدر ورد زبان ها بود؛حتی خیلی از مذهبی ها می خواستند به او رای بدهند،اما محسن هم سیاست را خوب می فهمید،هم مردان سیاسی را خوب می شناخت. می گفت《میدونم بنی صدر برنده است.شرایط جامعه الان طوریه که اون تونسته خودش رو موجه نشون بده؛اما من بهش رای نمیدم.یه دونه رای هم یه دونه است. بزار حداقل یه دونه رایش کمتر بشه.》 •| شهید حجت‌الاسلام سیدمحسن روحانی 🇮🇷
 حرف انتخابات که می شد، تاکیدش روی دو واژه بود:مومن و انقلابی. میگفت《ما پای آرمان های امام و انقلاب خون داده ایم. باید کسی رو انتخاب کنیم که این آرمان ها رو محقق کنه. به کسی رای بدیم که دنبال منافع انقلاب اسلامی باشه، نه این که پی باند بازی و حزب خودش بره.》 •| شهید مدافع حرم حاج سعید سیاح طاهری 🇮🇷
 صبح تا شب می دوید این طرف آن طرف. هدفش هم یک چیز بود،حضور بیشتر مردم پای صندوق های رای. نصفه های شب می آمد سراغ مان که پاشید بریم پلاکاردها رو نصب کنیم. راستش با آن همه ضد انقلابی که توی خیابان های سنندج ریخته بود،می ترسیدیم،اما خجالت می کشیدیم بگوییم نه. میگفت 《بذار مردم صبح که از خونه بیرون میان،با نظام و امام بیشتر آشنا بشن.》 •| شهید یوسف براهنی فر 🇮🇷
 ایام انتخابات بود و بحث کاندیداها داغ. همان روزها اسماعیل تازه از سوریه برگشته بود.می نشست کنار بچه‌ها و با هم تجزیه و تحلیل می کردند. بهشان میگفت《با تحقیق و مطالعه جلو برید. باید گزینه ای رو که انتخاب می کنید از روی بصیرت باشه تا شرمنده خون شهدا نشید.》 •| شهید حاج اسماعیل حیدری 🇮🇷
 ببین برادر من اصلاً کاری ندارم به کی رای میدی؛ولی حضور باید حداکثری باشد. این حرف را بعد کلی جر و بحث به همه آن هایی می گفت که نظرشان مخالف نظرش بود.کافی بود بفهمد کسی نمیخواهد رای بدهد،می رفت سراغش. یک وقت می دیدی طرف را برده پای صندوق،رای که داده بود هیچ،اسم کاندیدایی را هم نوشته بود که مهدی گفته بود. •| شهید مدافع حرم سیدمهدی موسوی 🇮🇷
 شناسنامه های مان از شب قبل سر طاقچه بود.صبح هم حساب می کرد که اگر ده دقیقه به شش راه بیفتیم،نفر اول می شویم.می گفتم《آقا مگه کسی دنبال مون کرده؟》 می خندید.می گفت《اول وقت کِیفش بیشتره.》 •| شهید مدافع حرم سعید سامانلو 🇮🇷