#ادامه_قسمت_دوم #آن_سوی_مرگ #برزخ ☘ دوست داشتم در قبرستان باشم،کنار آرامگاه داداش رضام💭همون لحظه صدای روحانی گفت:میل داری به قبرستان بری؟ 👀 مانعی نیست،برو🚶‍♀ پرسیدم چطوری برم؟🤔گفت فقط کافیه تصمیم بگیری👌 همین که تصمیم گرفتم دیدم تو قبرستونم🙊 خلاصه دیدم تو قبرستونم،رو به روی قبر رضا که فاصله کمی از حریم امام زاده قرار داشت ایستاده بودم👣 داشتم به سنگ قبرش نگاه میکردم 👁که دیدم خاله ام🧕 داره میاد سمت قبرستون خاله ام از داروخونه💊 برمیگشت که گفت برم و فاتحه ای هم برای رضا بخونم. خلاصه خاله ام کنار قبر نشست و نوک انگشتان دست راستش ✋رو برای خواندن فاتحه روی قبر گذاشت و آهی کشید😢 و مشغول خوندن فاتحه شد جالبه وقتی داشت فاتحه رو میخوند شعاع های نور🔆 از نوک انگشتاش بیرون میومد و وارد قبر میشد👇 بدیهیست که اون شعاع های نور🔆 رو نمیدید👀 فقط من میدیدم👁بعد از خوندن فاتحه دستاشو بالا برد تا برای رضا دعا کنه🤲در حین دعا بازم نور🔅 از سرِ انگشتاش خارج میشد اما این بار نور به سمت آسمان میرفت 💤 خاله ام تصمیم گرفت که برود و به محض رفتنش خواستم داخل قبر رضا رو ببینم🤭 ❗️نویسنده کتاب تو ذهنش پرسیده:چرا اون خواسته که داخل قبر برادرشو ببینه؟🤔مگه چه چیز جالبی تو اون گودال کوچیک و ترسناک و نفرت انگیز وجود داشته؟🙄 مهندس 🧔یهو نگاه تندی بهش میکنه و میگه: اون گودال اصلا کوچیک و ترسناک و نفرت انگیز نبود😒 و بلافاصله هر دوشون در سکوتی سنگین به هم دیگه خیره میشن🙊 و بهش میگه پس شما قدرت ذهن خوانی هم دارین!😎 و اصرار کردن به مهندس که بگه چطور تونست ذهن نویسنده رو بخونه؟🧐 و مهندس گفت باشه براتون میگم...🗣من بعضی وقت ها میتونم ضمیر دیگران رو بخونم🧠 و پس از اصرارهای زیاد بالاخره مهندس توضیح بیشتری براشون میده که: 💯 من به برکت تجربه مرگ،از ۳ قابلیت برخوردار شدم👇 1⃣ 👈 اولیش اینکه میتونم ذهن هارو 🧠 بخونم گاهی اوقات و فکر نکنید کار خاصیه!خواندن ذهن اشخاص کار خیلی خاصی نیست غیر از من آدم های دیگه هستن که میتونن این کارو انجام بدن🤷‍♂ به علاوه گاهی قدرت ذهن خوانی یک قدرت شیطانیست😈 یعنی قدرتیست که شیطان به یه آدم گمراه عطا میکنه👺 بنابراین فکر نکنید کسی که ضمایر دیگران رو میخونه لزوماً آدم خوبیه!🙄 2⃣ 👈 دومین قابلیت...👀 #ادامه_دارد... 🆔 @heiat_ensiatolhaora

#ادامه_قسمت_دوم #آن_سوی_مرگ #برزخ 2⃣ 👈 دومین قابلیت قدرت القاء کردنه👀 بدیهیست که ذهن خوانی با القاء فرق داره❌ استاد میفرماید:😉👇 👈 (آیت الله بهجت میفرمودن:حرم امام رضا(ع)که میرین😌 دفتر و قلم داشته باشید📕🖍 با خودتون چون یکی از عنایات امام رضا القاعات رَبانیست علوم و معارفی رو حضرت به شما منتقل میکنند🔃 از طریق الهامات، البته به شرطی که قوه خیالش یه طهارتی داشته باشه 💯 (شهید تهرانی مقدم فرموده بود که من این صنعت موشک دور بُعد رو از حرم امام رضا دارم گفته بود که ما رفتیم پیش روس ها به اینا رو زدیم که به ما این فناوری رو بدن اونام گفتن که نمیدن!مگه شهر هرته که ما بیایم به شما فرمولش رو بدیم؟ 😒 اینام کلی اصرار کردن گفتن ما کلی پول 💵میدیم بهتون...اصلا هر چی شما بگید ولی قبول نکرده بودن!😑 بعد ایشون میگن پاشدم اومدم حرم امام رضا(ع) و ۳ روز موندم حرم و گفتم یا امام رضا ما به روسها رو زدیم به ما چیزی ندادن ما هم لازم داریم موشک دور بُعد رو منم حالیم نمیشه این چیزا ما موشک میخوایم اومدم اینجا از شما بگیریم فرمولش رو! ۳ روز اعتکاف کردم گفتم بزار بشینم🙇‍♂ هر چی بلدم رو کاغذ بیارم شاید به یه چیزایی رسیدم ایشون نشست تو حرم و شروع کرد به نوشتن🖋 دید یه چیزایی داره پیدا میکنه همینجوری نوشت و نوشت و نوشت جمع کرد دیدار بعدی که اومد پیش روس ها اینارم به اونا نشون داد 😌 گفت همین که دیدن برق از سه فاز روسها پرید😲 گفتن این آخری که نوشتی ما خودمون دنبال اینیم که بهش برسیم،تو اینو از کجا آوردی؟🤔گفت از حرم😌 گفت مسخرمون کردی؟کدوم حرم؟🤔 خلاصه اینا قدرت القاء کردنه)👇 مهندس گفت:اما♨️ در مورد ذهن 🧠خوانی شما چیزی رو به ذهن میارین و من میگم که اون چیه ولی القا👈من کلمه ای رو در ذهن🧠 شما فرو میکنم البته چون شما از حقیقت اطلاع ندارین فکر میکنید که خودتون اون رو در نظر گرفتین👤 3⃣ 👈 و سومی اینه که میتونم خیلی سریع و بدون استفاده از قلم و کاغذ حاصل ضرب یا تقسیم،جمع یا تفریق اعداد رو بگم🤭🔣 و تعداد ارقامم اصلا مهم نیست که چند رقمی هستن🔢 گاهی جواب رو در ذهنم🧠 میبینم و گاهی صدایی درونی رو میشنوم🗣 که جواب رو به من میگه... ❇️ خلاصه من خواستم داخل قبر برادرم رو ببینم👀 و یهو احساس کردم نیرویی منو با شدت و به سرعت زیاد به درون قبر مکید😣 قبر شکل معمولی نداشت❗️ چیزی رو که میخوام بگم با هیچ کدوم از معیارها و تئوری های زمینی سازگار نیست⛔️ در ابتدا نمایی کلی از قبر 👇 💯 قبر مکانی به طول ۵۰۰ متر و عرض ۳۰۰ متر بود با ارتفاع ۱۰۰ متر 👈 یک مکعب مستطیل بزرگ⏹ و...👀 #ادامه_دارد... 🆔 @heiat_ensiatolhaora

#ادامه_قسمت_دوم #آن_سوی_مرگ #برزخ در قبر داداش رضا♻️ تونستم بهشت برزخی رو ببینم😍ولو از دور لحظات لطیفی بود☺️ میخواستم جلوتر برم و وارد طراوت و زیبایی بهشت بشم🤩 حتی به اندازه یک قدم پیش رفتم همون موقع صدای روحانی ازم پرسید:داری چه میکنی؟ 🤔 گفتم میخوام تو بهشت برم🏃‍♂ گفت نه!😑تو نمیروی،متاسفم اجازه این کارو نداری همه لذتی که برده بودم رو از دست دادم😢 بله،شوربختانه من اصلا وارد بهشت نشدم 😔فقط از فاصله تقریبا دور دیدمش👈بعد از قبر بیرون اومدم👻با سرعت به سمت زمین مکیده شدم و دیدم دوباره رو به رو قبر برادرم ایستادم🕴 کنار قبر رضا یه قبر بود مردی به نامِ....👱‍♂ نمیخوام اسمشو بیارم واسه همین بزارین جابر صداش کنیم🗣 جابر آدم خوبی نبود،هرگز نبود❌ برای همین خواستم ببینم داخل قبرش چه شکلیه؟🤔 تو همین فکر بودم💤 که صدای روحانی گفت 🗣او اینجا نیست،مدتی پیش فرشته هایی🧜‍♂ که کارشون انتقال اجساد است اونو به جای دیگه ای بردن پرسیدم چرا؟🤔گفت بعضی از مکانهای موجود در زمین مقدسه🕌برخی معمولی و برخی پست سزاوار نیست که اجساد آدم های بد در مکانهای مقدس دفن باشه❌ همچنین اجساد آدم های خوب در مکانهای پست باقی بمونه چون علاوه بر روح اونها اجسادشون دارای حرمت وتقدس خاصین😌 بنابراین ماموران ما اجساد خوبان رو از مکان های پست به مکانهای مقدس انتقال میدن و بالعکس🧜‍♂ پرسیدم: پس الان داخل قبر جابر جسد کس دیگه ای هست؟🤔 #ادامه_دارد... 🆔 @heiat_ensiatolhaora

غرورم رو مدیونِ حسِ تو ام تو حیثیتِ سرزمینِ منے ...! #حضرت‌مآه.. #فاطمیه ۹۸ 💔😞

عشق یعنے عشقِ نابِ فاطمہ :)❤ #فاطمیه توخلوت‌گوش‌کنید🍃

...💔

بچہ‌ها اگر شیطون از آخر خاڪریزِ نفسِ ما بیاد تو - که آروم آروم داره جوونا رو تیر خلاصی میزنہ - روضہ مارو نگہ میداره‌ها! هیئت مارو نگہ میداره... حاج‌حسین‌یکتا • هیئت اِنسیّةَ‌الحَوراء ﴿س﴾

❤#برای‌دِل‌تَنگــها:) ما از دعای خیر به هیئت رسیده ایم از دولتِ حسین به عزت رسیده ایم هیئت تمام زندگی ما غریب هاست با پرچم حسین به قدرت رسیده ایم این پای منبر است همان قبة الحسین اینجا هزار بار به حاجت رسیده ایم زهرای مرضیه است دعاگوی مستمع وقتی که ما به اوج مصیبت رسیده ایم در حسرتِ تباکیِ با ما ، ملائکند پیداست ما به بام سعادت رسیده ایم چون عمرمان گذشت بمانیم گریه کن مثل حبیب اگر به شهادت رسیده ایم تا روز حشر دیده اگر با حسین ماند پس بی حساب تا به قیامت رسیده ایم هر روز با حسین دوباره تولّدیست بارید اشک و ما به طهارت رسیده ایم با یک سلام پاک شود هر گناهکار ما خود به این مقام و فضیلت رسیده ایم با این حیات طیبه عمریست دلخوشیم یعنی به اوج شادی و بهجت رسیده ایم با چه زبان ز گریه بگوییم با شما با گریه بر حسین به جنّت رسیده ایم بس چشممان به اشک عزا شستشو شده در فتنه ها به درک بصیرت رسیده ایم لازم نبود خُدعه گران موعظه کنند عمریست ما به حکم ولایت رسیده ایم وقتی برای قافله اش گریه می کنیم انگار که به یاریِ عترت رسیده ایم شد بارها امام زمان همنشینمان در روضه ها به محضر حضرت رسیده ایم  محمود ژولیده حسیـــــــــــن‌جان...