•᯽🌗᯽•
.
.
•• #شـبهاے_بلھبرون ••
امشب گریۀ اِنقطاع بکن؛
بگو خدایا بسه دیگه؛
نگاه کن سَرِ زانوهام زخم شده!
از بس که نَفْسام منو زده زمین...
مارو دست پر از مهمونیت بگذرون(:
.
.
.
᯽شھـادتتسنگرابوسیدنےکرد᯽
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽🌗᯽•
•᯽📖᯽•
.
.
•• #قصّه_بشنو ••
•ڪتاب: #طنزِفریبرز
•بهقلم:ناصرکاوه
•قسمت:(صدپانزدهم)
دهـه فجر سـال،65 يـك دوره مـسابقـه کشـتی ، مخفيانه برگزار شد ، افراد در وزنهای
مختلـف بـه فينال رسيدند. به نفرات اول، گيوه جايزه می دادنـد. گيوه ها را كه خود
بچه ها درست ميكردنـد خیلـی قیمتـی بود. در وزن 60 كيلو ،اللهيـــارو فریـبرزباید
با هـم کشـتی مـیگرفتند. اتاق پر از تماشاي چی بود و گيــوه هـــا هـــم كنـــار تـــشك
کشـتی خودنمایی ميكردند. داور تـا شـروع مـسابقه را اعـلام كـرد، اللهيـــار، فریربز
را مثـــل يـــك وزنـــه روی دستهايش بلندكرد و مـیخواست او را بـه زمین بكوبد.
فریــبرز ديد كه وضع خطريه ، هامن طور كـه روی دســت هــای اللهيار بود گفت
اللهيار، گيوه ها مال خودت، شري مادرت حلالت . منو يواش بزار زمين. ايـن را كه گفت،
اتاق از خنـده منفجـر شـد...
**
شـب تـوی يكـي از اتـاق هـا، تئـاتر اجـرا مــی شد. در یکــی از پـرده هـا، قـرار بـود
كـه وقتـی بازيگر با خـرش وارد صـحنه مـی شـود، از پـشت پرده، فریبـرز صـدای خر
دربياورد. چنان صدای خر را خوب تقليد كرده بود كه نگهبانِ توی محوطه شنيد و به
هوای صدای خر، آمد سمت اتـاق متـرجم را صدا زد و پرسيد: خر كجاست؟...
ِبِهش گفتـه شـد، ا ًصلا خری وجود ندارد كه تو صـدايش را شـنيده باشــی. نگهبان كه
كلافه شـده بـود، داد می زد و قـسم ميخورد . با گوشای خودم صدای خر رو از تـوی
اتاق شنيدم. اين ماجرا بيشتر از خـود تئـاتر طنـز، بچهها را خنداند. آخر سر هم نگهبان
را دست بـه سر كردند و رفت...
ڪپےبدونذڪرنامنویسندهممنوع!📌
.
.
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽📖᯽•
هدایت شده از عاشقانه های حلال C᭄
گلریزانِ خدا.mp3
8.3M
•𓆩🌸𓆪•
.
.
•• #خادمانه | #عیدانه ••
🔷 شب عید فطر اینجوری دعا کنید!
▫️شب عید فطر از نظر قدرت
تطهیرکنندگی و رشد روح انسان
معادل تمام رمضان هست.
- ای کسی که رحم میکنی به کسی
که بندهها بهش رحم نمیکنند
ای کسی که میپذیری کسانی را
که رانده شدهاند"
#استاد_شجاعی | #عید_سعید_فطر
.
.
Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
•𓆩🌸𓆪•
•᯽🪴᯽•
.
.
•• #وقت_بندگی ••
هـروقت نیمهشب بیاختـیار بیدارشدید ، سریع نخوابید .
چون ملڪی به اذنِخدا شمارو بیدار کرده تا با خـدا هـمصحبت بشـی ...
اگه خیلی برات سخته بیدارشدن ، لااقل بلندشـو بهشون سـلام کن ؛ بعد دوبارهبخواب .
✍🏻' آیتاللهبهجت
.
.
᯽خوبشدشمارا دارم...خدا᯽
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽🪴᯽•
هدایت شده از عاشقانه های حلال C᭄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•𓆩🎉𓆪•
.
.
•• #خادمانه | #عیدانه ••
عید سعید فطر
عید #خلوص و بندگی
عید پاکی و تولد دوباره است.
#عید_فطر،
هدیه خداست بابت بندگی بندگانش❤️
#عید_سعید_فطر_مبارک🦋💐
.
.
Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
•𓆩🎉𓆪•
•᯽🍃᯽•
.
.
•• #دل_آرا ••
زندگـے،
سینمـانیسـت،،
تئاتـرزندهاست'!
اگریہجاییشوبَـدبازیڪردی،
ڪاٺنداره
فقطمیـتـونـےبقیشـوبهتـربازۍڪنی:)✨
.
.
᯽دلتورامیطلبد᯽
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽🍃᯽•
•᯽🧪᯽•
.
.
•• #خانواده_درمانے ••
👩❤️👨 ناراحتیها باعث میشه همسرم تو خودش بره🥺😔
👨🏻🏫 یکی از تفاوتهایی که میان روحیات مردان و زنان وجود دارد، این است که زنان دوست دارند درباره مشکلشان با دیگران مخصوصاً همسرشان صحبت کنند🤗
اما مردان اصلاً اینگونه نیستند و اتفاقاً در خود فرو میروند تا بتوانند مشکلشان را حل کنند.😓🤕
#خانواده_خوشبخت
#سبک_زندگی_درست
#هر_دو_بدانیم
.
.
᯽درسـاحلامنخانوادھ᯽
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽🧪᯽•
12.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•᯽🍬᯽•
.
.
•• #نسل_مهدوے ••
نام گذاری فرزند
نام فرزند رو در همان بارداری انتخاب کنید...
#دکتر_سعید_عزیزی
#تربیت_فرزند
.
.
᯽ایرانـم،جـوانـ بمـان᯽
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽🍬᯽•
•᯽🌱᯽•
.
.
•• #شکرانه ••
خدایا، شکرت بہخاطر
صدای دلنشین پرندهها 🕊
پرندههایی کہ با هر نفس تسبیح تو رو
میگن و گوشہ گوشہی زندگیشون
برای ما نشونہست تا تجلے تو رو در
تمام مخلوقاتت ببینیم و بفهمیم کہ
چہ خالق بینظیری هستی🤍
.
.
شڪرانههاتون رو میشنویم...👀
••📬•• @Daricheh_khadem
.
.
᯽منبےتودمےقرارنتوانمکرد᯽
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽🌱᯽•
message-1712744685-28.mp3
2.29M
•᯽🎺᯽•
.
.
•• #نغمه_بهشتی ••
💢 چه کسانی طعم شیرین عید فطر را میچشند؟
#عید_سعید_فطر_مبارک✨
#ماه_شوال
.
.
᯽چوندیدمخوشتر از آواز تو᯽
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽🎺᯽•
•᯽📖᯽•
.
.
•• #قصّه_بشنو ••
•ڪتاب: #طنزِفریبرز
•بهقلم:ناصرکاوه
•قسمت:(صدوشانزدهم)
ســال 96 ، طبقــه بالای اردوگـاه موصـل1 را بـاز كردند و تعدادی ازاسرای اتاق های
پاييني را بـه بـالا منتقل كردند، ما هم جزء كسانی بوديم كـه از اتـاق يك به اتاق طبقة
بالا رفتيم .عرصه ها اول، آمار اتاق های پايينی را میگرفتنـد، بعد می آمدند سراغ ما. آمار
پايينی، نيم ساعت طـول می كشيد. ما سمت شـرقي اردوگـاه بـوديم و اتـاق قبلیمــان
ســـمت غربـی بـــود ، فریبـرز ، تكه های آينه را برمـی داشـت و آن را جلوی آفتـاب
مــی گرفــت و نور آن را به صـورت بچـه هـای اتـاق يك هدايت مــی كرد. بندگان
خدا كـه سـر صـف آمار نشسته بودند، هيچ كاری از دستشــان برنمی آمد و مجبور
بودند تحمل كنند ، ولــی فردای آن روز هر جا به بچه های اتـاق مـا را مـــی ديدنـد
اذيـت شـان ميكردند؛ البته به شوخی بچه های اتـاق مـا عـرص دوبـاره همـان كـار را
مـیكردند. مدتـی اين مـاجرا ادامـه پيـدا كـرد و بـه »حرب المرات ، جنگ آينه« معروف
شـد.آخـرش با وساطت چند نفر و نوشـتن قـرارداد متارکــه، قضيه فيصله پيدا كرد...
***
فریـبرز ، مقـداري ريـزه نـان برداشـت و رفـــت تـــوي باغچـــه و آ ن هـــا را مـــي
ريخـــت بـــراي گنجشك هـا. افـسر بعثی رفـت و ايـستاد بـالاي سرش. بعد هم ِبِهش
گفت: بلند شـو، بلنـد شـد. گفت: چـي كـار مـيكـردي؟ گفـت: نـون هـا رو ميدادم
به گنجشكا ... گفت: داري روي گنجشكاي ما تبليغ مي كني؟ اگه يه بار ديگه از اين
كارا بكنـي من مي دونم و تو "
ابوالفضل علمدار خمینی را نگهدار
ڪپےبدونذڪرنامنویسندهممنوع!📌
.
.
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽📖᯽•