هیئت مجازی 🇮🇷
【• #قصه_دلبرے📚 •】 #پسرک_فلافل_فروش #قسمت_سی_هفتم ....بعد با صدايي گرفته ترگفت: خسته ام، بعد از س
【• #قصه_دلبرے📚 •】
#پسرک_فلافل_فروش
#قسمت_سی_هشتم
سال اول طلبگي هادي بود. يك روز به او گفتم:
ميداني شهريه اي كه يك طلبه مي گيرد، از سهم امام زمان( عج) است.
با تعجب نگاهم كرد و گفت: خب شنيدم، منظورت چي
گفتم: بزرگان دين مي گويند اگر طلبه اي درس نخواند،
گرفتن پول امام زمان (عج) براي او اشكال پيدا مي كند.
كمي فكر كرد. بعد از آن ديگر از حوزه ي علميه شهريه نگرفت
با موتور كار مي كرد و هزينه هاي خودش را تأمين مي كرد،
اما ديگر به سراغ سهم امام زمان (عج)نرفت.
هادي طلبه اي سخت كوش بود.
در كنار طلبگي فعاليت هاي مختلف انجام مي داد.
اما از مهمترين ويژگي هاي او دقت در حلال و حرام بود.
او بسيار احتياط مي كرد؛
زيرا بزرگان راه رسيدن به كمال را دقت در حرام و حلال مي دانند.
او به نوعي راه نفوذ شيطان را بسته بود.
هميشه دقت مي كرد كه كارهايش مشكل شرعي نداشته باشد.
به بيت المال بسيار حساس بود، حتي قبل از اينکه ساکن نجف شود.
يادم هست گاهي در پايگاه بسيج درس مي خواند، آخر شب كه كار بسيج تمام مي شد از دفتر پايگاه بسيج بيرون مي آمد
✍ ادامه دارد ..
✍🏻شهـید محمد هادی ذوالفقاری
#سفربـهدنیایےمملوازدلـدادگے😍✋
🌹
🌿
🍃 @heiyat_majazi
💐🍃🌿🌹🍃🌼