هیئت مجازی 🚩
【• #قصه_دلبرے📚 •】 #فتحخون #قسمتچهلونهم در ساعات آغاز شب ،<< نافع بن هلال» که به پاسداری ازحر
【• #قصه_دلبرے📚 •】
#فتحخون
#قسمتپنجاهم
صحرای بلا به وسعت تاریخ است و
کار به یك یا لیتنی کنت معكم ختم نمی شود .
اگر مرد میدان صداقتی ، نیك در خویش بنگر که تو را نیز با مرگ انسی این گونه هست یا خیر!
اگر هست که هیچ ، تو نیز از قبله داران دایره طوافی ، و اگر نه ...
دیگر به جای آنكه با زبان زیارت عاشورا» « بخوانی ، در خیل اصحاب آخرالزمانی حسین با دل به زیارت عاشورا برو . »
ضحاك بن عبدالله مشرقی
« را که می شناسی ! عصر عاشورا از جبهه حق گریخت بعد از آنكه صبح تا شام را در رکاب امام شمشیر زده بود.
خوف ،فرزند شك است و شك ، زاییده شرك و این هرسه ، خوف و شك و شرك ، راهزنان طریق حقند... که اگر با مرگ انس نگیری ، خوف ، راهِ تو را خواهد زد و امام را در صحرای بال رها خواهی کرد. شب هر چه در خویش عمیق
ترمی شود، اختران را نیز جلوه ای بیشتر می بخشد و این ، سراالسرار شب زنده داران است . اگر ناشئه لیل نباشد،
رنج عظیم روز را چگونه تاب آوریم ؟
حضرت علی اکبر با پنجاه تن از یاران برای آخرین بار راه فرات را گشودند و با چند مشكی آب بازگشتند .
یاران غسل شهادت کردند و
وضو ساختند و به نماز وداع ایستادند.
راوی
و آن خیمه و خرگاه، کهكشانی شد که از آن پس ، آن را مطاف عشق» « می خوانند.
فصل هفتم:
فصل تمییز خبیث از طیب (اتمام حجت)
راوی
فجر صادق دمید و مؤذن آسمانی در میان زمین و آسمان ندا در داد:
سبوح قدوس رب المالئكه و الروح .
امام به نماز فجر ایستاد و اصحاب به او اقتدا کردند و ظاهر و باطن و اول و آخر به هم پیوست.
•• بھقلمِدݪنشینِ:سیدمرتضےآوینے ••
#سفربـهمبدأتاریخ،ڪربلا🙃🤚
✅⇜ #ڪپےباذڪرصلوات
#شرعاحـلاݪاست:)
{•🍃🥀•} @heiyat_majazi
هیئت مجازی 🚩
【• #قصه_دلبرے📚 •】 #فتحخون #قسمتپنجاهم صحرای بلا به وسعت تاریخ است و کار به یك یا لیتنی کنت معك
【• #قصه_دلبرے📚 •】
#فتحخون
#قسمتپنجاهویکم
میان ظاهر و باطن ، وادی حیرتی است که عقل درآن سرگردان است. تن در دنیاست و جان در آخرت: این
یك به سوی خاك می کشاند و آن یك به سوی آسمان ، و چشم حس ظاهربین است. درمیان لشكر
عمرسعد نیز بسیارند کسانی که به نماز ایستاده اند . وا اسفا! چگونه باید به آنان فهماند که این نماز را سودی
نیست اکنون که تو با باطن قبله سر جنگ گرفته ای؟ وا اسفا! چگونه باید این جماعت را از بادیه وهم میان
ظاهر و باطن رهاند؟ امام ، باطن قبله است و نماز را باید به سوی قبله گزارد. آیا هیچ عاقلی پشت به قبله
نماز می گزارد؟ نماز آنگاه نماز است که میان ظاهر و باطن جمع شود و اگر نه ، مقتدای آن نماز که در لشكر
یزید بخوانند شیطان است. اسالم لباسی نیست که باپیكر جاهلیت جفت بیاید ، اما اینجا دنیاست و بادیه
وهم میان ظاهر و باطن فاصله انداخته است . شیطان جاهالن متنسك را با نماز می فریبد . در اینجاست که
ائمه کفر همواره از پیراهن عثمان عَلَ م جنگ با علی )ع( می سازند. اگر آنان پرده از مطامع دنیایی خویش بر
می داشتند که این خیل انبوه با آنان همراه نمی شد. جاهلیت ریشه در باطن دارد و اگر نبود کویر مرده دل
های جاهلی، شجره خبیثه بنی امیه کجا می توانست سایه جهنمی حاکمیت خویش را بر جامعه اسالم
؟بگستراند
)ع(امام بعد از اقامه نماز، روی به اصحاب خویش کرد و فرمود:» ان اهلل تعالی اذن فی قتلكم و قتلی فی هذا
الیوم فعلیكم بالصبر و القتال...ـ امروز خداوند به قتل شما و من اذن داده است ؛ پس بر شماست صبر و قتال
... صبر ،ای بزرگ زادگان، }چرا{ که مرگ نیست جز گذرگاهی که شما را از سختی و شدُّ ت و رنج ، به
بهشت های وسیع و نعمت های دائم می رساند.کیست که نخواهد از زندانی تنگ به کاخی بزرگ منتقل
شود؟ و اگر چه مرگ بر دشمنان شما آن گونه است که کسی ازکاخی وسیع به زندانی تنگ انتقال یابد .
پدرم از رسول اهلل مرا حدیث گفته است که :... الدنیا سجن المؤمن و جنه الكافرـ دنیا زندان مؤمن و بهشت
کافر است ، و مرگ پلی است که آنان را به بهشتشان می رساند و اینان را به جهنمشان .« صبحگاه ،چون
شب به تمامی برچیده شد و انبوه لشكریان عمرسعد که نظم گرفته بودند تا به سراپرده آل اهلل حمل برند ه
ظاهر شد، امام دست به آسمان برداشت و گفت :» الهی ، تویی که در دلتنگی ها تنها به تو روی می آورم و
تویی که در شداید تنها به تو امید می بندم و تویی که در آنچه بر من نازل می شود ، پشتوانه و سلاح من
•• بھقلمِدݪنشینِ:سیدمرتضےآوینے ••
#سفربـهمبدأتاریخ،ڪربلا🙃🤚
✅⇜ #ڪپےباذڪرصلوات
#شرعاحـلاݪاست:)
{•🍃🥀•} @heiyat_majazi
هیئت مجازی 🚩
【• #قصه_دلبرے📚 •】 #فتحخون #قسمتپنجاهویکم میان ظاهر و باطن ، وادی حیرتی است که عقل درآن سرگرد
【• #قصه_دلبرے📚 •】
#فتحخون
#قسمتپنجاهودوم
بوده ای. چه بسیار روی نمود همومی که قلب در آن به ضعف می گراید و حیله بریده می شود و دوست
کناره می گیرد و دشمن زبان به شماتت می گشاید ، و من با اشتیاقی که مرا از غیر تو باز می داشت، کار را
به تو واگذار کردم و شكوِه پیش تو آوردم و تو آن غصه ها را زدودی و گره از کار فروبسته من گشودی و مرا
کفایت کردی. پس تویی ولیُّ همه نعمت ها و منتهای همه رغبت ها.« سخنان امام و یارانش ، پیش از آغاز
جنگ ، نسیمی بهاری است که بر دیار مردگان می وزد، شاید در آن میان هنوز هم باشند خفتگان نیمه
جانی که به خواب زمستانی فرورفته اند : » ای مردم ! گفتار مرا بشنوید و شتاب نكنید تا شما را موعظه کنم
، که این حق شما بر عهده من است، و تا آنكه عذر خویش را بیان کنم. پس اگر درباره من جانب انصاف
گرفتید که سعادتمند شده اید و اگر نه ، رأی خود و شرکای خویش را برهم نهید و آنگاه که دیگرنشانی از
تردید درخود نیافتید ، بی درنگ به من بپردازید و کار را یكسره کنید و بدانید که ولی من خدایی است که
قرآن را نازل کرده و صالحین را در کَنَف والیت خویش می گیرد.« و چون سخن امام به اینجا رسید ، صدای
اهل حرم که گوش سپرده بودند ، به شیون بلند شد...
»ای زنان و دختران بنی الهاشم ، آرام باشید که گریه بسیاری در پیش خواهید داشت ، تا آنجا که چشمه
های اشك بخشكد و جز خون در حدقه چشم ، نگردد.« »ای بندگان خدا، تقوا پیشه کنید و از دنیا برحذر
باشید که اگر دنیا به کسی وفا کند و یا کسی در آن باقی بماند ، انبیا برای بقا سزاوارترند ـ شایسته تر برای
رضایت و راضی تر به قضا. اما هرگز! که خداوند دنیا را برای فنا آفریده است؛ تازه هایش به کهنگی می گراید
و نعمت هایش به زوال ، و شادی هایش به تیرگی ؛ منزلگاهی است پر فراز و نشیب و خانه ای است ناپایدار...
و چون اینچنین است، زادراه سفر برگیرید و بهترین زادراه تقواست : واتقوا اهلل لعلكم تفلحون.« »ای مردم ،
آفریدگار تعالی دنیا را آفرید تا خانه فنا و زوال باشد و دم به دم بر اهلش دیگرگون شود . اینچنین ، مغرور و
فریفته است آن که بدان غره شود و شقی است آن که مفتون آن گردد. زنهار! نفریبد شما را ، که می بُرد
رشته امید آن را که به اوتكیه کرده است و دست طمع آن را که در او طمع ورزیده . و اکنون شما برکاری
گرد آمده اید که خشم خدا را بر شما برانگیخته و چهره کَرَمش را ازشما بازگردانده و شما را سزاوار انتقامش
ساخته است . چه خوب ربی است آفریدگار ما و چه بد بندگانی هستید شما که اقرار به طاعت کرده اید
•• بھقلمِدݪنشینِ:سیدمرتضےآوینے ••
#سفربـهمبدأتاریخ،ڪربلا🙃🤚
✅⇜ #ڪپےباذڪرصلوات
#شرعاحـلاݪاست:)
{•🍃🥀•} @heiyat_majazi
هیئت مجازی 🚩
【• #قصه_دلبرے📚 •】 #فتحخون #قسمتپنجاهودوم بوده ای. چه بسیار روی نمود همومی که قلب در آن به ضعف
【• #قصه_دلبرے📚 •
#فتحخون
#قسمتپنجاهوسوم
ایمان به رسالت محمد آورده اید، اما اینك همان شما ، به سوی اهل بیت و عترت او خزیده اید تا آنان را به
قتل برسانید . این شیطان است که بر شما سیطره یافته است و ذکر خداوند عظیم را از خاطرتان برده . پس
ننگ بر شما و برآنچه اراده کرده اید ! انا هلل و انا الیه راجعون. هوالء قوم کفروا بعد ایمانهم فبعدا للقوم
.« » الظالمین ای مردم ، نخست مرا بشناسید که کیستم، آنگاه به خود آیید و خویشتن را مالمت کنید ، و
بیندیشید که آیا بر شما رواست قتل من و هتك حرمت من؟ آیا من فرزند دختر پیامبر شما نیستم ؟ آیا من
فرزند وصی و پسر عم او نیستم که پیش از همه به خدا ایمان آورد و پیش از همه رسولش را درآنچه ازجانب
آفریدگار آمد تصدیق کرد؟ آیا حمزه سیدالشهدا عموی پدر من نیست؟ آیا جعفر طیار عم من نیست؟ آیا این
گفته رسول خدا درباره من و برادرم به شما نرسیده است که این دو، سرور جوانان بهشتی اند؟ اگر هست ،
بدانید من درآنچه می گویم بر حقم و به خدا سوگند دروغ نگفته ام از آن روز که دانسته ام خشم خداوند
اهل دروغ را می گیرد و آنان را به تازیانه همان دروغ می زند. و اگر مرا تكذیب می کنید، هستند هنوز
کسانی که می توانند شما را ازآنچه گفتم خبر دهند. از جابر بن عبداهلل انصاری بپرسید، از اباسعید الخدری ،
از سهل بن سعدالساعدی، از زید بن ارقم و انس بن مالك بپرسید تا با شما بازگویند که این حدیث را درباره
من و برادرم از رسول خدا شنیده اند. آنگاه ، در این گفته حاجزی است که شما را از قتل من باز می دارد.«
شمر بن ذی الجوشن که امیر لشكر چپ بود ، فریاد زد: »خداوند را با شك پرستیده است آنكه بداند تو چه
می گویی؟« حبیب بن مظاهر پاسخ گفت :» تو خداوند را بر هفتاد جانب شك و شبهه پرستیده ای و من
گواهم که تو در آنچه گفتی صادقی و هیچ از سخنان او در نمی یابی ، چرا که خداوند بر قلب تو مهر زده
است.« امام حسین ادامه داد:» و اگر در آن گفته تردید دارید، آیا در اینكه من فرزند رسول اهلل هستم نیز
شكی هست؟ که به خدا در فاصله میان مشرق و مغرب عالم، جز من ، نه در میان شما و نه در میان غیر شما
کسی نیست که فرزند دختر پیامبر باشد . وای برشما ! آیا مرا به طلب قتلی که از شما کرده ام گرفته اید؟ و
یا به تالفی مالی که از شما هدر داده ام ؟ و یا به قصاص جراحتی که بر شما وارد کرده ام ؟ کدام یك؟«
•• بھقلمِدݪنشینِ:سیدمرتضےآوینے ••
#سفربـهمبدأتاریخ،ڪربلا🙃🤚
✅⇜ #ڪپےباذڪرصلوات
#شرعاحـلاݪاست:)
{•🍃🥀•} @heiyat_majazi
هیئت مجازی 🚩
【• #قصه_دلبرے📚 • #فتحخون #قسمتپنجاهوسوم ایمان به رسالت محمد آورده اید، اما اینك همان شما ، ب
【• #قصه_دلبرے📚 •】
#فتحخون
#قسمتپنجاهوچهارم
امام لحظه ای سكوت کردو آنگاه ادامه داد:» ای شَبَث بن رِبعی ، ای حَجُّ بار بن اَ جَر ، ای قیس بن اشعث ، ای
یزید بن حارث ! آیا این شما نبودید که برای من نوشتید بیا که هنگام درو رسیده است، میوه ها سرخ شده
است و باغ ها سبز و کِیل ها لبریز و تو بر لشكریانی وارد خواهی شد که برای تو تجهیز شده اند؟« آنها
پاسخی نداشتند جز آنكه به دروغ انكارکنند. و قیس بن اشعث برای آنكه رسوایی خویش را در برابر عمرسعد
بپوشاند فریادکرد:» چرا به حكم پسر عمت یزید گردن نمی نهی، که ازآنان به تو جز آنچه دلخواه توست
نخواهد رسید...« وامام او را پاسخ گفت :» تو برادر همان کسی هستی که مسلم را به داراالماره عبیداهلل بن
زیاد کشاند. آیا از بنی هاشم خون مسلم بن عقیل تو را بس نیست که بیشتر از آن می خواهی ؟ ال واهلل ، من
نه آنم که دست ذلت در دست بیعت آنان بگذارد و نه آن که چون بردگان از مصاف آنان بگریزد.«
الواهلل ! و این » ال واهلل« منشور آزادگی حزب اهلل است .آنگاه امام همان مبارکه ای را تالوت فرمود که موسی
در برابر فرعونیان : و انی عذت بربی و ربكم ان ترجمون ؛ عذت بربی و ربكم من کل متكبر الیومن بیوم
الحساب...
راوی
اکنون امام در برابر تاریخ ایستاده است و به صفوف لشكریان دشمن که همچون سیل مواج شب تا افق
گسترده است ، می نگرد . به عمرسعد درحلقه صنادید کوفه چه باید گفت؟ وا اسفا که کالم را از حقیقت جز
نصیبی اندك نیست ، واز آن بدتر، سیمرغ بلند پرواز دل رابگو که اسیر این قفس تنگ و بال های شكسته
است.چه روزگار شگفتی ! مردی با بار عظیم مظهریت حق،اما ... با چهره ای انسانی چون چهره دیگران و
جثه ای که از دیگران بزرگ تر نیست.
عجبا ، این یوسف زمانه چه زیباست ! اما این زیبایی را چه سود ، آنگاه که جهال او را آیینه خویش می بینند
و در او نیز آن گونه نظرمی کنند که درخویش... وا اسفا! یعنی هیچ راهی وجود ندارد که آنان حقیقت وجود
او را دریابند؟ شمسی است که غروب خویش را در این سیل مواج شب می نگرد و انتظار می کشد تا در
•• بھقلمِدݪنشینِ:سیدمرتضےآوینے ••
#سفربـهمبدأتاریخ،ڪربلا🙃🤚
✅⇜ #ڪپےباذڪرصلوات
#شرعاحـلاݪاست:)
{•🍃🥀•} @heiyat_majazi
هیئت مجازی 🚩
【• #قصه_دلبرے📚 •】 #فتحخون #قسمتپنجاهوچهارم امام لحظه ای سكوت کردو آنگاه ادامه داد:» ای شَبَث
【• #قصه_دلبرے📚 •】
#فتحخون
#قسمتپنجاهوپنجم
شفق خون خویش غروب کند. اما کدام غروب ، وقتی که نور جهان هر چه هست از مصباح وجود او منشأ
می گیرد؟
عجبا! مردی که قلب خلقت است بر سیاره ای که قلب آسمان است ایستاده و همه عالم تكوین را با جذبه
عشق خویش به سوی کمال می کشاند... اما با چهره ای چون چهره دیگران و جثُّ ه ای که بزرگ تر نیست .
عجبا ! ظاهر ، گواه صادق باطن است، اما ببین که درمیانه این نسبتها چگونه حقیقت گم می شود! و در این
گمگشتگی و حیرت زدگی نیز سری است که اهل سر می دانند و الغیر.
عجبا ! شمس را ببین که در آیینه نظر کرده است و این آیینه است که انا الشمس می کند. وای بر شما ای
شوربختان ! این حسین است، این خامس آل کساست ، آن کسا که کسای عصمت و رحمت است، آن کسا
که کسای مظهریت حق است و ببین آنجا که جبرائیل را بار نمی دهند کجاست ! و تو ای خاکستر گم شده
در باد هالکت! تو خود را با او برابرنهاده ای؟ این حسین است ، سر مستودع فاطمه ! همان که خونش خون
خداست و اگربریزد ، همه عالمِ تكوین به انتقام بر خواهد خاست. این حسین است، همان که خورشید
خالفت انسان از افق خون او طالع خواهدشد. ای شوربختان ! نیك بنگرید که چه می کنید و در برابر که
ایستاده اید! مگذارید که خون خدا با دستان اختیار شما بریزد! فریب مكر لیل و نهار را مخورید! این حسین
است ، غایت آفرینش کون ومكان ، اگرچه چهره ای دارد چون چهره شما و جثه ای دارد که از شما بزرگ تر
نیست. فریب چشمان ظاهربین را مخورید و طلعت شمس را درعمق آسمان چشمانش بنگرید و کرامت خدا
را در روحش بیابید. این حسین است... عمامه رسول اهلل را بر سر دارد و زره اش را بر تن، ردایش را بر دوش
و شمشیرش را به دست و هنوز نیم قرنی بیش از رحلت رسول خدا نگذشته است.آنگاه امام خواست تا بار
دیگر با آنان سخن بگوید . رحمت او ،رحمت رب العالمین است و پناه برخدا از اندیشه ای که درباره حسین
جز این بیندیشد !... اما آنان هلهله کردند و اجازه سخن به او ندادند.
•• بھقلمِدݪنشینِ:سیدمرتضےآوینے ••
#سفربـهمبدأتاریخ،ڪربلا🙃🤚
✅⇜ #ڪپےباذڪرصلوات
#شرعاحـلاݪاست:)
{•🍃🥀•} @heiyat_majazi
هیئت مجازی 🚩
【• #قصه_دلبرے📚 •】 #فتحخون #قسمتپنجاهوپنجم شفق خون خویش غروب کند. اما کدام غروب ، وقتی که نور
【• #قصه_دلبرے📚 •】
#فتحخون
#قسمتپنجاهوششم
دنیا صراط آخرت است و در آن ، هر کسی با رشته حب به امام خویش بسته است. یكی چون شمر بن ذی
الجوشن ، که امام کفر است، پیش می افتد و آنان را به دنبال خویش می کشاند ؛ نه با رشته جبر،که از سر
اختیار . چه سری است درآنكه آرای اهل کفر متشتت است، اما ملت واحدی دارند؟ آنها را یكایك هرگز این
جرأت نیست ، اما چون با هم شوند و جسورِ تهی مغزی چون شمر نیز میاندار شود، بیا و ببین که چه می
کنند! شرك همواره با تفرقه مالزم است ، اما جلوه های فریب دنیا، آنان را چون الشخورهایی که بر یك
جنازه اجتماع کنند، بر جیفه های بی مقدار شهوت و غضب گرد می آورد. اما بندگان شهوت اگر هم به
امارت رسند، خود کم تر امیری می کنند تا اطرافیان. ضعف نفس و جهالت، بندگان شهوت را نیز به
استخدام ارباب غضب می کشاند.
م فریاد کرد:اما » وای برشما! چه بر شما رفته است که سكوت نمی کنید تا سخنم را بشنوید ، حال آنكه من
الرَّ بیلِ شما را به سَ شاد می خوانم و آن که مرا اطاعت کند از هدایت یافتگان است وآن که عصیان ورزد، از
هالك شدگان . واینك همه شما بر من عصیان کرده اید و قولم را نمی شنوید، چراکه گناه ، باران عطیُّات
خدا را بر شما بریده است و شكم هاتان ازحرام پر شده و خداوند قفل بر دلهاتان زده است. وای برشما! چرا
سكوت نمی کنید؟! چرا گوش نمی سپارید؟...« سخن چون بدینجا رسید ،آنان یكدیگر را به مالمت گرفتند و
گرداب سكوت یكباره همه صداها را درخود بلعید . جماعتی مانند آنان همچون گوسفندهایی ابله چشم به
یكدیگر دارند و طعمه های گرگ فتنه غالباً همینانند. برقی از غضب خدا چون صاعقه فرود آمد و زمین را
لرزاند و باران سرازیرشد... اما باران را در خارستان کویری دل های مرده چه سود؟ امام به خشم آمده است و
سخنانش صاعقه ای است که زمین را به تازیانه آتش گرفته است . چه سرهایی که به زیر افتاده است و چه
دلهایی که از خوف می لرزد! اما آنان کورموش هایی هستند که ازخوف رعد به اعماق تاریك سوراخ هایشان
پناه می آورند و می گریزند. خشم امام ، خشم خداست ، اما این نه آن خشمی است که بال را نازل کند،
خشمی است که پدران مهربان با فرزندان گستاخ خویش دارند آنگاه که از همه لطایف الحیل مأیوس شده
•• بھقلمِدݪنشینِ:سیدمرتضےآوینے ••
#سفربـهمبدأتاریخ،ڪربلا🙃🤚
✅⇜ #ڪپےباذڪرصلوات
#شرعاحـلاݪاست:)
{•🍃🥀•} @heiyat_majazi
هیئت مجازی 🚩
【• #قصه_دلبرے📚 •】 #فتحخون #قسمتپنجاهوششم دنیا صراط آخرت است و در آن ، هر کسی با رشته حب به اما
【• #قصه_دلبرے📚 •】
#فتحخون
#قسمتپنجاهوهفتم
امام هنوز پرهیز دارد از آنكه شمشیر را در میان نهد. جنگ هنگامی درگیر می شود ك تمییز حق از
باطل به تمامی انجام شده باشد. هنوز حُر و سعد و ابوالحتوف درمیان این جماعتند. شاید تازیانه صاعقه
صخره های سخت قلب هایشان را بشكافد و چشمه ای از اشك بیرون بجوشد. مگر صخره ای هم هست که
از سینه اش راهی به آب های زالل زیرزمین نباشد؟ مگر چشمی هم هست که نگرید؟ مگر قلبی هم هست
که با گریه پاك نشود؟ سیاه ب»... اد رویتان که شمایید طاغوت های امت! شمایید احزابی که چون شجره
خبیثه ریشه درخاك ندارند ؛ شمایید آنان که حبل المتین قران را رها کرده اندو اکنون دیگر رسیمانی نمی
یابند که آنان را از چاه گمراهی بیرون کشد؛ شمایید اخالط سینه شیطان که بیماری های سیاه را در زمین
پراکنده می دارید؛ شمایید مجمع گناهان و تحریف کنندگان قرآن ؛ شمایید آنان که شعله نوربخش سنت ها
را خاموش می خواهند؛ شمایید قاتلین فرزندان انبیا و هالكین عترت اوصیا؛ شمایید آنان که زنازادگان را به
نسب می رسانند و مؤمنین را آزار می کنند؛شمایید فریاد ائمه مستهزئین، آنان که قرآن را تكه تكه کرده اند
و از آیات ، بعضی را پذیرفته اند و بعضی را رها کرده اند... شمایید که معتمد ابن حرب وشیعیانش هستید و
لكن ما را تنها رها می کنید، که واهلل ، خذل و بی وفایی در میان شما خو یب است پسندیده که عروقتان بر
آن استواری یافته ، ساقه ها و شاخه های شجره وجودتان آن را به ارث برده، دلهاتان با آن رشد کرده وسینه
هاتان از آن مستور است. شما به شجره خبیثه ای می مانید که میوه اش گلوگیر باغبان ، اما در کام غاصبش
شیرین باشد... هان! لعنت خدا بر پیمان شكنانی که سوگند پیمان خویش را بعد از توکید می شكنند ، حال
آنكه شما خدا را بر کار خود کفیل گرفته بودید. و شما، واهلل ، همان پیمان شكنانی هستید که در قرآن
مذکور افتاده است. بدانید که ابن زیاد، آن زنازاده ای که پدرش نیز زنازاده است، مرا به این ی کشیده هار ود
که یا شمشیر و یا ذلت . و هیهات منا الذله ؛ دور است از ما ذلت که خدا و رسولش و مؤمنین و نیز دامن
های پاك و طاهر مادران ، دماغ های غیرتمند و نفوس پدران ، ابا دارند از آنكه ما طاعت لئیمان را بر قتلگاه
بزرگواران ترجیح دهیم. اکنون زنهار که من از عهده همه آنچه درمقام عذر و انذار بر گرده داشتم برآمده ام و
اکنون، هر چند با قلت یاران و خَذالن یاوران، برای جنگ آماده ام.« آنگاه امام دست های بلند خویش را
برآسمان برافراشت و گفت :» خدایا، فطرت باران را برآنان حبس کن و آنان را همانند قوم یوسف به قحط
•• بھقلمِدݪنشینِ:سیدمرتضےآوینے ••
#سفربـهمبدأتاریخ،ڪربلا🙃🤚
✅⇜ #ڪپےباذڪرصلوات
#شرعاحـلاݪاست:)
{•🍃🥀•} @heiyat_majazi
هیئت مجازی 🚩
【• #قصه_دلبرے📚 •】 #فتحخون #قسمتپنجاهوهفتم امام هنوز پرهیز دارد از آنكه شمشیر را در میان نهد.
【• #قصه_دلبرے📚 •】
#فتحخون
#قسمتپنجاهوهشتم
سال هایی هم آنچنان گرفتار کن و بر سرشان آن غالم ثقفی را مسلط کن که از کاسه های تلخ ذلت
سیرابشان کند و در میان آنان کسی را باقی نگذارد جز آنك در برابر قتلی به قتل برساند و یا در برابر
ضربتی، ضربتی زند و اینچنین ، انتقام من و دوستانم و اهل بیت و شیعیانم را از اینان بازستاند، که ما را
تكذیب کردند و واگذاشتند ، و تویی آفریدگار ما که بر تو توکل می کنیم و صیرورت ما به جانب توست.«
راوی
بحر مسجور غضب خداوندِ منتقم در التهاب اشتعال است و هنوز خون سید الشهدا بر قتلگاه جاری نشده ،
بال های سیاه نفرین، همانند سایه ای ضخیم، آسمان مدینه و مكه و کوفه و شام را ازنگاه کرم و رحمت خدا
پوشانده اند . آه ! این خداست که چهره صبر از امت محمد )ص( پوشانده و باطن غضب خویش را آشكار می
کند . آه از آن هنگام که عالم خلقت یكسره بر انتقام خون به ناحق ریخته حسین قیام کند، که او وارث
خالفت انسان کامل است و انسان کامل ، دایره دار طواف تسبیحی عالم وجود. آه از آن هنگام که عالم خلقت
یكسره برانتقام خون به ناحق ریخته حسین قیام کند! ... گاه هست که این درد، آن همه گلوگیر می شود که
دل به آرزویی محال می گراید که: ای کاش حق بی حجاب جلوه می کرد تا این فرومایگان در می یافتند که
شب سیاه غفلتشان تا کجا گسترده است و چه جهنمی در قلبشان می جوشد ومی خروشد و چه گرداب
موحشی آنان را به ورطه های عدمی هالکت می کشاند؛ اما عقل نهیب می زند که ای آرزومند ، دل به محال
مسپار! حق بی حجاب درجلوه است ، تو چرا این گونه سخن می گویی؟ حجاب تویی و منم... و گرنه ،
سبحان اهلل ! حق درعرصه کبریایی خویش از این گمان ها مبرُّاست .تو نیز رب ارنی بگو، آنچنان که موسی
گفت ، تا بااب لن ترانی بر تو نیز گشوده شود و ببینی که عالم سراپا حجاب است ، اگرچه جمال حق از این
حُجب مبرُّاست. باب لن ترانی ، دروازه عالم صَعق است. موسی شو تا لن ترانی بشنوی و خَرَُّ موسی صَعِقاً در
شأن تونازل شود ، اگر نه، اینجا عالم آفاق است وشمس خلقت از افق این حجاب ها سرزده است
•• بھقلمِدݪنشینِ:سیدمرتضےآوینے ••
#سفربـهمبدأتاریخ،ڪربلا🙃🤚
✅⇜ #ڪپےباذڪرصلوات
#شرعاحـلاݪاست:)
{•🍃🥀•} @heiyat_majazi
هیئت مجازی 🚩
【• #قصه_دلبرے📚 •】 #فتحخون #قسمتپنجاهوهشتم سال هایی هم آنچنان گرفتار کن و بر سرشان آن غالم ثق
【• #قصه_دلبرے📚 •】
#فتحخون
#قسمتپنجاهونهم
عقل نهیب می زند که ای آرزومند ، بیدار شو! دنیا صراط آخرت است، و اگر تو را چشم بود می دیدی قیامتت را که در
این عرصه برپا شده است ! اگر اینجا با حسینی، آنجا نیز با حسینی و اگر اینجا با یزید ،نیك بنگر ،آنك یزید
است که تو را به سوی جهنم امامت می کند. عقل نهیب می زند که ای آرزومند ،این آرزو که کاش حق بی
حجاب در دنیا جلوه می کرد، یعنی ای کاش دنیا خلق نمی شد! نفرین امام مستجاب شد، اما تحقق تكوینی
آن از آن دم که خون او بر زمین کربال بچكد آغاز خواهد شد ؛ فرشتگان در انتظارند.
ناگهان امام فرمود:» کجاست عمرسعد؟ او را به نزد من بخوانید.«
راوی
چه پیش آمده ؟ مگر امام هنوز از این شوربخت امید نبریده است ؟ امام در مرداب وجود عمرسعد در جست
وجوی کدام نشانه از دریاست؟عمرسعد فرزند سعد ابی وقاص فاتح قادسیه است و درمكتب آنچنان پدری،
بیش از آن آموخته است که امام را و منزلت آسمانی او را نشناسد . اما از یك سوی... این جذبه شیطانی
آمیخته با خوف! نخست عمربن سعد دل به محال سپرده است که شاید بتواند دنیا و آخرت را با هم جمع
کند و این توهُّم شیطانی همه آن کسانی است که دین را می خواهند اما نه به آن بها که دل از دنیا ببرند .
آنان با خدا مكر می ورزند و مكر شب و روز نیز با آنان همراه می شود... اما مگر می توان با خود مكر
کرد؟پس باید زبان صدق آن مذکُِّر درونی را هم برید تا در این عشرتكده غفلت گستاخی نكند. و مگر آن
مذکَُّر درونی کیست؟ آیا او را نمی توان فریفت ؟ عقل تا آنجا عقل است که آن پیوند ازلی را نبریده باشد.اما
این فانوس را که نمی توان در توفان خشم و جاه طلبی آویخت. آینه زنگار گرفته که دیگر آینه نیست . عقل
محجوب در حجاب ظلمت گناهان که دیگر عقل نیست ، وهم است. از تو کبكی می سازد ابله که چون سر
در برف های غفلت خویش فرو بردی ، بینگاری که کسی نیز تو را نمی بیند:... نسوا اهلل فانساهم انفسهم .
»والیت بالد گرگان و ری« ! شیطان جاذبه های دنیایی را زینت می دهد تا آدمی زاده را بفریبد ... اما این
فریب درنفس توست. شیطان تنها آنچه را که درنفس توست زینت می بخشد. سلطنت او تنها بر اغواشدگان
•• بھقلمِدݪنشینِ:سیدمرتضےآوینے ••
#سفربـهمبدأتاریخ،ڪربلا🙃🤚
✅⇜ #ڪپےباذڪرصلوات
#شرعاحـلاݪاست:)
{•🍃🥀•} @heiyat_majazi
هیئت مجازی 🚩
【• #قصه_دلبرے📚 •】 #فتحخون #قسمتپنجاهونهم عقل نهیب می زند که ای آرزومند ، بیدار شو! دنیا صراط
【• #قصه_دلبرے📚 •】
#فتحخون
#قسمتشصتم
خویش است و اغواشدگان شیطان ، فراموشیانِ دیار وهمند که اعمالشان با صورت هایی خیالی بر آنان جلوه
می کند؛ سرابی با کاخ های خضرا ، دژهایی هوش ربا، جناتی معلق بر آبگینه ها و پریانی غمُّ که از... خوابی
جز با دمیدن در ناقور مرگ شكسته نمی شود.
فریاد انذار امام در همه عرصات تاریخ می پیچد و همه اهل صدق را گرد می آورد ، اما عمرسعد دیگر خود را
رها کرده است. عمرسعد سر در گریبان غفلت فروبرده بود و از هشیاران نیز می گریخت ، مبادا که او را به
خود بیاورند . الجرم امام از دور او را مخاطب گرفت و فریاد زد :» یا عمر ، آیا کمر به قتل من بسته ای به
زعم آنكه ابن زیاد والیت ری و گرگان را به تو بسپارد ؟ واهلل که گوارای تو نخواهد شد؛ هرگز! این عهدی
است معهود در کتاب قضای الهی که با تو باز می گویم .هرچه می خواهی بكن که بعد از من نه به دنیا و نه
به آخرت رنگ خرسندی نخواهی دید. گویا می بینم سرِ تو را که چگونه بر نیزه رفته است و بچه ها آن را در
میان خویش هدف گرفته اند و بدان سنگ می پرانند.« اما عمرسعد مرده ای است که با دم مسیحا نیز زنده
نمی شود. غضبناك ، روی از امام بازگرداند و به یارانش ندا درداد که:» پس معطل چه هستید؟ همه با هم به
او حمله برید که یك لقمه بیش نیست.«
راوی
این وای ازلقمه های گلوگیر دهر! دهر هرگز بر مراد سفلگان نمی چرخد . این مكر لیل و نهار است که ما را
می فریبد تا در دهر طمع بندیم... امر در دست آن جلیل است که ه ی ت مطلقجز مشیُّ او، اراده ای در
جهان نیست.
پنج سال بعد ، مرگ خواب سنگین عمرسعد را شكست آنگاه که در بستر چشم باز کرد و مُّتکیسان » ار« )
رئیس شرطه های مختار ثقفی ( را باالی سر خویش دید، با خنجری آخته... هذا رأس قاتل الحسین ـ
•• بھقلمِدݪنشینِ:سیدمرتضےآوینے ••
#سفربـهمبدأتاریخ،ڪربلا🙃🤚
✅⇜ #ڪپےباذڪرصلوات
#شرعاحـلاݪاست:)
{•🍃🥀•} @heiyat_majazi
هیئت مجازی 🚩
【• #قصه_دلبرے📚 •】 #فتحخون #قسمتشصتم خویش است و اغواشدگان شیطان ، فراموشیانِ دیار وهمند که اعمال
【• #قصه_دلبرے📚 •】
#فتحخون
#قسمتشصتویکم
سربریده قاتل حسین بن علی است که بر فراز نیزه افراشته اند تا طفالن کوفی آن را با سنگ نشانه گیرند... ب
و بعد از این ،آیا هنوز هم کسی در این انگار مانده است که با خدا مكر ورزد و دنیا و آخرت را با هم
گردآورد؟
راوی
آری، این انگاره ای است که شیطان دینداران را به آن می فریبد. روزها و شب ها می گذرند و او می پندارد
که فراموشش کرده اند... اما در زیر آسمان مگر جایی هم هست که از چشم مرگ پنهان باشد؟ هذا رأس
قاتل الحسین ؛ هذا رأس قاتل الحسین .
آنگاه حسین بن علی فرمود: )ع( » قوموا یا ایها الكرام... ـ برخیزید ای کرامت مندان به سوی مرگی که از آن
ی نیست. وگریز این تیرها پیك های مرگ است که ازجانب این قوم می آیند .اما واهلل ، بین شما و بهشت
رضوان و جهنم فاصله ای نیست مگر همین مرگ، که شما را به بهشتتان می رساند و اینان را به دوزخشان
... رسول اهلل مرا فرموده است: پسرم ، روزی بر تو خواهد رسید که الجرم به سوی عراق کشیده خواهی شد،
به سرزمینی که بسیاری از پیامبران واوصیای آنها را به خود دیده است، به سرزمینی که آن را عمورا» « می
خوانند و درآنجا به شهادت خواهی رسید ، با همراهیِ جمعی از اصحابت که درخود از سوزش مَس آهن
نشانی نمی یابند... و این مبارکه را تالوت فرمود که: قلنا یا نارکونی برداً و سالماً علی ابراهیم ـ گفتیم ای
آتش، بر ابراهیم سرد و سالمت باش . بشارت باد شما را جنگی که سرد و سالمت خواهد شد بر شما، آنچنان
که آتش بر ابراهیم . واهلل که چون ما را بكشند بر پیامبرمان وارد خواهیم شد.«
•• بھقلمِدݪنشینِ:سیدمرتضےآوینے ••
#سفربـهمبدأتاریخ،ڪربلا🙃🤚
✅⇜ #ڪپےباذڪرصلوات
#شرعاحـلاݪاست:)
{•🍃🥀•} @heiyat_majazi