eitaa logo
هیئت مجازی 🚩
3.9هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
2.8هزار ویدیو
421 فایل
ˇ﷽ شبیھ بوی گُـل است این‌جا؛ براے پروانگےهاے تو در مسیرِ او...🦋 💚˹ از ؏ـشق بخوان @ASHEGHANEH_HALAL ˼ ‌ ‌‌🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼ . . شما براے ما نعمتید...😌🌱
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🍃 🍃 #حسینیه هرڪسے آمده سوےتو،خدا را دارد☺️ زائرڪرب‌وبلا سمٺ خدا پیچیده چشم من وا نشده روے لبم تربٺ بود🌸 تربٺ پاڪ شما،نسخہ‌ے ما پیچیده #تنها_فقط_حسین #‌معناے_عاشقےسٺ 🍃 @heiyat_majazi ✨🍃
°⏳| (322) |⌛️ ⚜ان اللہ یرزق من یشاء بغیر حساب⚜ 🔅همانا خداوند ، هرڪس را ڪہ بخواهد بےحساب روزے مـےدهد🔅 بغیر حساب سـ۳ـہ معنے دارد : 1⃣• آن چہ را می‌دهد، به این حساب نبوده ڪہ در قبال حسناتے باشد ڪہ انجام داده‌اے{🤗} 2⃣• از آن چہ داده ، حساب نمے‌کشد. 3⃣• بےاندازه و بےحساب و زیاد مےدهد. پاتوق [ 👳🎙: 👇] 🍃:🌸| @Heiyat_Majazi
°| (88)👳🏻 |° حتما براتون پیش اومدھ ڪہ یہ غذاهایے رو نمیشہ دو یا چندبار گرم ڪرد؛ چون براے بدن ضرر داره☹️👌 حالا سۏال پیش میاد آیا دور ریختن اینها اسرافہ؟!🤔🍃 طبق فرمودھ‌ے حضرت عشــ😘ــق👇 اگر قابل استفاده براے پرندگان و امثالهم نباشد و واقعا براے بدن ضرر قابل توجهے داشتھ باشد پس دور ریختن آن اسراف محسوب نمیشہ😊👍 ⛔️🙏 😉 🍃 . . . ─═┅✫✰💎✰✫┅═─ این ڪانال دیگه هیچ شبهـه‌اے رو بے پاسخ نذاشته؛ بدو جوــین شو😉👇 🍃:🌹| @Heiyat_Majazi
Hamed Zamani - Marg Bar Amrica (320) (1).mp3
12.1M
🎧🍃 🍃 |° #نوحه_خونے(120)🙏°| 🏴مرگــ بر سفارتــ شنود👊() 🏴مرگـــ بر ڪودتاے دود👊(😮) #حامد_زمانی #مرگ_بر_آمریکا👊👊 #پشنهاد_ویژه_دانلود 😊📥 🍃 @Heiyat_Majazi 🎧🍃
°| (802) 😎💪 |° ✍ ڪدخدایے🎤 سخنــگوے شــوراے نگهــبان👇 ✅اعضاے شوراے نگهبان بیش از ۲۰ ایراد را به لایحه الحاق(FATF) ایراد به کنوانسیون مقابله با تأمین مالے تروریسم وارد دانستند. ✅این ایرادات که شامل ابهام مغایرت با شرع و قانون اساسے است پیش از این از سوے شوراے نگهبان و در موعد مقرر به مجلس اعلام شده است.🇮🇷 چیـــزے هم ڪه بــا شــرع و قــانون سازگــار نـباشه تصـــویب شدنے نیست👊👊 پــس این لایحــه رد مےشود👊🇮🇷 خـــداقــوت به اونــهایے ڪه تــلاش ڪـردند این لایحــه تصـویب نشــه😍😍 👇 ⛔️🙏 🍃 . . . ••┈••••┈••❅😉❅••┈••••┈•• تحلیل‌هاے نابے ڪه هیچ‌جا نخواندید با مغــزبـــانے، بصیـــــــرت دهیـــد👇 ~° 📡: @Heiyat_Majazi °~ ¯\_______(ツ)_______/¯
°| (323) 😊✋ |° 🍃🌸🍃 🌺 از اینـڪہ بـہ سـمتـــ خــدا آهسـتـہ حرڪتــ می‌ڪنی نتــرس 🍃از ایـن بتـرس ڪہ بـرای ترڪـ گنـاه هیـچ ڪاری نڪـرده بـاشـی😔 ✨حـتـی در حـد تــوبـــہ ✨ ☀️شروع کہ کنی سر و کلهٔ توانائیت پیدا میشود ...☀️ 🍃🌺🍃 ••✾🕊خــدا رو احساس ڪن👇🕊✾•• 🍃:🌸| @Heiyat_Majazi
°⏳| (323) |⌛️ بہ مقدار توانایےات{😎} حاجات بندگان خدا را برآورده ڪن{😊} پاتوق [ 👳🎙: 👇] 🍃:🌸| @Heiyat_Majazi
° (ع)☀️📖 [70] ° 🍃🌸🍃🌸🍃 ✨بہ نام خــــــداے علے✨ 😒 چکار می کنی؟ من پدرتم! 😀 برای و پایداری با پدرم هم می جنگم. 😒 پس بچرخ تا بچرخیم. پسره گستاخ! 😔 برادر تویی؟ برای چی با من می جنگی؟ 🙂 تا ریشه های درخت قوی بشه با تو برادر هم خونم هم مبارزه می کنم. 😀 الله اکبر . الله اکبر 🙂الله اکبر. الله اکبر ☺️خدارو شکر در این جنگ هم پیروز شدیم. 🙂 خدا ما رو در جنگ دید و پیروزی رو نصیب ما کرد. . . . . 😔 شکست خوردیم. 😭 نمی دونم چرا شکست خوردیم 👴 اگر ما در زمان پیامبر مثل شما سستی و تنبلی می کردیم ما هم شکست می خوردیم. ☺️ لازمه هر در هر نبردی صداقت در . 📚|•. خطبه۵۵ 🍃🍃🍃🍃🍃 👇 ⛔️🙏 🍃 باعلے تاخــ💚ـدا؛ پاے حــرفـ مولاتـ بشینــ😍👇 |•✍•| @heiyat_majazi
•°| (22 )😅💪 |°• ‌|•مـــ❤️ــوضوع: غـــ😶ــرور •| ✋ســـــلامــــ بہ خانمــ هاے گـ🌺ــــلــ ✋ ســــلامـــ بہ آقـــایــان گــ💐ــلـــ 😍حـــــــالـــــتـــــون چـــــطــــوره ❓ 😷با هـــواے ســــ🍂ـــرد پایــ🍁ـــیزے چیڪار مے ڪنید❓😍😁 😪جـــاتون خالے بنده دیــروز زیر بــ🌧ـــارون پاییزے حسابے موش آب ڪشیده شدمــ 🤒😆و درس عبرتے شد ڪہ رویا بافے رو بزارم ڪنار😇 و بہ هنگامـــ بــ☔️ــــارون حتماَ چتـ☂ـــر بہ همــراه ببرمــ 😂😁 💟امروز بہ پیشنہاد شما عزیزان قــراره درباره حرف بزنیم😎 💢خدمت شما عــزیزانـ دلــ عرضـ ڪنمــ ڪہ دو✌️ دستہ ست 1⃣ غرور بالا بُرنده 2⃣ غرور پایین بُرنده 🤔خبــ یعنے چے❓ 👈غرور پایین بُرنده در ظاهر ما رونزد بقیہ بالا مےبرد 👈مثلاَ مہمونے میریم ڪلاس بزاریم و زیاد نخوریم ڪه یڪ وقت نگویند طرف گشنہ است 😂 یا زیاد حرف نزنیمـ تا نگویند طرف وِر وِر جادوست😁 بہ مردم از بالا بہ پایین نگاه ڪنیمـ👀 تابقیہ بگویند اوه این یارو چقد قد بلنده 👠😎😂 😒اگر یڪ ورے هم نگاه ڪنیم ڪہ دیگه حتما میگن اوفــ چہ خوشگل و با ڪلاسہ😜😌 بہ هنگامــ نیاز اصلا ازڪسے درخواست ڪمڪ نڪنیمـ ڪہ یڪوقت خداے نڪرده نگویند ڪہ محتاجشون هستیمــ😢😶 🌷خلاصه ڪہ هیشڪے از من بالاتر نیستـ و من روے قله ڪوه ام و بقیه اون پایین ماییـــنا☺️😂😡 👹 این در ظاهر ما رو میبره امـــا در باطن و در نظر ما رو پایین مے آورد 👻😱 😰 چون ڪسے از هم صحبتے با فرد لذت نمیبرد و ڪم ڪم دور فرد مغرور را خالے مے ڪنند😥😭 بد نیستـ ڪہ بدانیمــ❓❗️ هیچڪس دوست ندارد خورد بشود اون همــ با حرفہاے مغرورانه یڪ فــرد از فیلـ افتاده😂🙈 ⏪ پس اینطورے پیش بقیہ ڪم ڪم ڪوچڪ و بے ارزش مے شویمــ😢😱 ◀️ وامـــا غرور بالابُرنده 👈 یعنے اگــر توے خیابون پسرے گفت بہ بہ خانمــ چقد شما زیبا هستید😍، سریع قند تو دلمونـ آب شود و بگیمــ اهـــا این پســر در شان من استـ و قدر منـو مے دونہ 😁😉 اینجــا باید بگیمــ نــہ این پســر در شان من نیستـ پسرے ڪہ در خیابان از من خواستگارے ڪنداصـلا در حــد من و خانواده من نمے باشد😎😬😇 😉 یا اگــر در خیابان دخترخانومے بہ پسر آقایے 😁 زیاد نگاه ڪرد، آقا پسر نباید بِـــدو برود گلــ بخرد و برود خواستگارے 😂 🌹باید اندڪے فڪــر ڪند و بہ این نتیجہ برسد ڪہ نــہ چنینـ دخترے در شان همسرے بنده نمے باشد 😎😌 یا اگــر توے فضاے مجــازے آقایے یا خانومے ازمــا تعریف ڪرد سریعـ توے رویــاهــا غرق نشویمـــ وبگیمــ بـــلہ نیمہ گمشدمــو پیدا ڪردم 😂☺️ ویــا داشتہ باشیمــ و دستمان را بخاطر هر موضوع ڪوچڪے بہ امید ڪمڪ بقیہ دراز نڪنیم (مثلـ گــدایان یا همون متڪدے ها😁) 👈 پس من مغــرورمــ فقط در مقابلــ خواستہ هاے شیطانے 👌امـــا در مقابلـ همـ نوعمــ غــرور بیجــا ندارمــ 🌴 مگــر نہ اینڪہ خداوند در قرآن آورده است ڪہ همــہ ما از هستیم وبہ خاڪ هم بر مے گردیمـ 🤔 ❤️ پس همہ در یڪ سطحیمـ 💞چہ دڪتر باشیمـ چہ ڪارگر 💞 چہ رئیس باشیم چہ زیردست 😅 چہ خادمـ باشیمـ چہ ڪاربر 👈 بیاید ازفردا چشمـ ها را بشوریمـ و دنیا را جورے دیگر ببینیمـ 😍 ازفردا همہ در سطح و اندازه من هستند☺️ 💥موضوع بعدے را شمـا انتخاب ڪنید 🆔: @Asemanemahtab 👈 ⛔️ 😂 یڪ فنجان‌معنوےجات‌همراه‌انرجے😍👇 [°🍹°] @Heiyat_Majazi
هیئت مجازی 🚩
🍃🌸🍃 🌸🍃 🍃 °•○●﷽●○•° •°| #قصه_دلبرے(2) 📚 |•° رمان : #قدیس قسمت 0⃣0⃣1⃣ در بین مردم، نارضایتی را دا
🍃🌸🍃 🌸🍃 🍃 °•○●﷽●○•° •°| (2) 📚 |•° رمان : قسمت 1⃣0⃣1⃣ پس امیدوار باشید که روز جزای ظالمان نزدیک است و ما به کمک پروردگار، انتقام خون کشته هایتان را از آنان خواهیم گرفت. اولین پاسخی که به دعوت الحضر می داده می شود، کوبنده و دور از انتظار اوست: خدا رسوا و زشت گرداند آن چیزی که برای ما آوردهای چیزی آورده ای که دو رفیقت طلحه و زبیر آوردند و آن جنگ خانمان سوز را شعله ور ساختند. ما با علی بیعت کرده ایم و بر بیعت خود استوار هستیم و انتقام خون عثمان را که دیگر شعاری نخ نما شده است نمی خواهیم. مردی از داخل جمعیت فریاد می زند: ♦️♦️@Heiyat_Majazi♦️♦️ خاموش باش مردک! اگر لازم باشد ما بيعت هایمان را با علی میشکنیم. همان مرد پاسخ می دهد: شما چگونه علی را با معاویه همسنگ می دانید در حالی که علی ستونی از ستونهای اسلام بوده و خاندان بنی امیه ستونی از ستون کفر و بت پرستی؟! سپس رو به ابن الحضرمی با صدای بلندتری فریاد می زند: اکنون از ما می خواهی تا شمشیرهایمان را از غلاف در آورده به جان یکدیگر بیفتیم تا معاویه امیر گردد و تو وزیر او شوی و امر حکومت را از علی برگردانیم؟ به خدا قسم هرگز چنین نخواهیم کرد و لنگه کفش های پرو وصله و پینه بسته ی علی را با صدها کاخ و تخت پادشاهی معاویه عوض نمی کنیم. نظرها در هم می آمیزد. مخالف و موافق سخن می گویند. سخن ها چت شعله ور می گردند که به صورت دشنام و بدگویی در می آیند. جنگ ببر طرفداران علی و معاویه. جنگ لفظ است و تهدید. ابن الحضرمی می نگرد و می اندیشد خوب است. آغاز بدی نیست. باید دید به کجا می انجامد. 🍃 بھ قلم✍: 🌸کپے با ذڪر منبع و نام نویسنده بلامانع است ...🍃 منــبع👇 ❣ @chaharrah_majazi رمان فوق العاده☝️ هرشب ساعت 21:00 از این ڪانال👇 📚| @Heiyat_Majazi 🍃 🌸🍃 🍃🌸🍃
هیئت مجازی 🚩
🍃🌸🍃 🌸🍃 🍃 °•○●﷽●○•° •°| #قصه_دلبرے(2) 📚 |•° رمان : #قدیس قسمت 1⃣0⃣1⃣ پس امیدوار باشید که روز جزای
🍃🌸🍃 🌸🍃 🍃 °•○●﷽●○•° •°| (2) 📚 |•° رمان : قسمت2⃣0⃣1⃣ در آن روزها زیاد بن عبید در غیاب ابن عباس، امیر بصره بود. زیاد الحضرمی بالا گرفته است. عشایر بصره پیرامونش جمع می شوند. کار ابن الحضرمی بالا گرفته است. اقدامی صورت نداده است. ♦️♦️@Heiyat_Majazi♦️♦️ پیروانش افزایش می یابند و شهر دچار دو دستگی و تفرقه می گردد. زیاد که مدیر نالایقی است، نمی تواند تدبیری بیندیشد؛ جز این که اوضاع را به کوفه گزارش دهد و منتظر پاسخی باشد. از سویی، از جان خود نیز بیمناک است. می ترسد عثمانیان به دار الحكومه حمله ور شوند و آسیبی به او برسانند. به فکرش می رسد که برای دوست سابقش صبره رئیس قبیله ی ازد پیغامی بفرستد: اصبره بن شیمان! تو سرور قبیله ات و یکی از بزرگان بصره ای. میدانی که کوفه در التهاب است و من از جان خود و بیت المال مسلمين بیمناکم. آیا به من پناه می دهید؟ تا زمانی که ابن عباس باز گردد و اوضاع آرام گردد. صبره پاسخ می دهد: اگر بیایی از تو حمایت می کنم. زیاد شبانه از کاخ فرمانداری بیرون می آید و به قبیله ی ازد وارد می شود. صبره با احترام به استقبالش می رود. او با این که در جنگ جمل مخالفان على بوده است، اما از عمل خود پشیمان شده و مجددا با علی بیعت کرده است. صبره برای زیاد، مسجدی برای نماز و منبری برای خطبه و تختی برای فرمانروایی و نگهبانانی برای حفظ امنیتش فراهم می آورد. زیاد امید و انگیره اش باز می گردد. 🍃 بھ قلم✍:‌ 🌸کپے با ذڪر منبع و نام نویسنده بلامانع است ...🍃 منــبع👇 ❣ @chaharrah_majazi رمان فوق العاده☝️ هرشب ساعت 21:00 از این ڪانال👇 📚| @Heiyat_Majazi 🍃 🌸🍃 🍃🌸🍃
°| #نوستالژے (96) 📺🎈 |° یادش بخیر ڪتاب اول دبسـ😍ـتان میخ و تخته خـ (ڪوچیڪ) خ (بزرگ) 😂 #هشتڪ_و_محتوا_تولیدےاست👇 #ڪپے⛔️🙏 #بازنشر ≈ #صدقه‌جاریه🍃 °|کلےشادابیجاتِـ ‌باحال‌گونہ از دهه شصتےها و اندڪے هفتاد‌😎👇 {📻‌} @Heiyat_majazi