eitaa logo
بـهـتـࢪیـن زیـنـت《حـجـاب》
967 دنبال‌کننده
10هزار عکس
4.2هزار ویدیو
177 فایل
شروط👈 @Sharayetcanal بیسیم چیمون👇 https://harfeto.timefriend.net/16622644184270 بیسیم چی📞 🌸خواهَࢪاا_خواهَࢪاا🌸 +مࢪڪز بگوشیم👂🏻 -حجاب!..🌱 حجابتونومُحڪَم‌بگیرید حتۍ،توۍفضاۍمجازۍ📱 اینجابچِه‌هابخاطِࢪِحفظِ‌چادُࢪِ ناموس‌شیعِه.. مۍزَنَن‌به‌خطِ دشمݩ
مشاهده در ایتا
دانلود
دقیقا همین حسو دارم 😞😄 ------- ❥︎᯽❥︎ ------ 『 @hejaaaab 』 ------- ❥︎᯽❥︎ ------
خدا نکند که حرف زدن و نگاه به "نامحرم" برایتان عادت شود. پناه می برم به خداوند از روزی که "گناه" فرهنگ و عادت مردم شود. ------- ❥︎᯽❥︎ ------ 『 @hejaaaab 』 ------- ❥︎᯽❥︎ ------
وقتی سیلی خوردی بگو یا ...💔 وقتی دستتو بستن بگو یا ...😭 وقتی بی یاور شدی بگو یا ...😔 وقتی تشنه شدی بگو یا ...😢 وقتی شرمنده شدی بگو یا ...😭💔 اما اگه شدی شدی بی شدی دستتو بستن هم خوردی اروم بگو امان از دل ...😭💔 ‌ بانۅ فداے درد پر دردٺ ------- ❥︎᯽❥︎ ------ 『 @hejaaaab 』 ------- ❥︎᯽❥︎ ------
از-شیخ‌انصآرۍ"پرسیدند↓ چگونہ‌میشود‌یڪ‌ساعت"فکرکردن" برترازهفتادسال"عبادت"باشد ؟! فرمودند↓ «فڪرۍمانند‌فکرِ‌ جناب‌ِ‌حُردر‌روزِعآشورا💔» ------- ❥︎᯽❥︎ ------ 『 @hejaaaab 』 ------- ❥︎᯽❥︎ ------
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📱 👤 استاد 🇮🇷 ما آرام نداریم، ما انقلابیم تا ظهور ------- ❥︎᯽❥︎ ------ 『 @hejaaaab 』 ------- ❥︎᯽❥︎ ------
او در سه سالِ عمر سَنَد ڪرد و ثبت ڪرد قلبِ سلیم و عقلِ مُسَلَّم رقَیّه است[💔] ------- ❥︎᯽❥︎ ------ 『 @hejaaaab 』 ------- ❥︎᯽❥︎ ------
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♥️🍃 قسـٰم‌بہ‌عشـٖق‌ڪہ‌نامش‌همیشہ‌پابرجاست نرفتہ‌قآسم‌مـا،اۅهنوزهم‌اینجاست! ...💚 ------- ❥︎᯽❥︎ ------ 『 @hejaaaab 』 ------- ❥︎᯽❥︎ ------
🥀 چـرا فکـر میڪنـے بےحجابے آزادۍ ست ؟ ایـن رو فرامــوش نڪن ؛ بےحجابے هرگــز آزادۍ نیـست...🚫 چیزۍ ڪہ آزاداسـت، تماشا ڪردن تـوسـت 😕 از جنـس همـان تماشـاهایے ڪہ رویــش مےنویسنـد : [ بازدیـــد براۍ عُمــوم " آزاد " اسـت ]😑 ------- ❥︎᯽❥︎ ------ 『 @hejaaaab 』 ------- ❥︎᯽❥︎ ------
💥 ⭐️ میتونی بشماری ببینی‌ چند‌ تا چفیه‌ خونی شد 💔 تا‌ تو‌ خاکی ‌نشه؟ 😭 اگه‌ میتونی بسم ‌الله ✋🏻 بشمار! ------- ❥︎᯽❥︎ ------ 『 @hejaaaab 』 ------- ❥︎᯽❥︎ ------
🦋به نام خدای یکتا🦋 🌼 📚 _______________ واای خداای من امیررر حسین،، از دو سال پیش الان دیدمش چقدر تغییر.. چقدر بزرگ شده.. آرمان با صدای بلند داد زد و گفت.. نرگس خجالتش میشه بیاد داخل... چادرمو سر کردمو رفتم داخل.. وقتی منو دیدن هر دوشون بلند شدن .. امیر حسین:نرگس چقدر بزرگ شدی.. +سلام شما هم خیلی تغییر کردی.. مامانم ازم خواست که بیشنم پیششون. +باشه مامان جان لباسام عوض کنم اومدم.. اصلا حوصلشون نداشتم فکر میکردم منو فراموش کرده.. اما نه اصلا اینطور نیس خدایاااا😔خودت که میدونی.......پس هر چی صلاحه 😭 یادمه دوسال پیش وقتی اومد خاستگاریم بابام بهش گفت باید بری خدمت بعد.. فکر میکردم دیگه تموم شده همچی اما... .... لباسامو عوض کردم.. چادر رنگیمو پوشیدم.. رفتم پیششون.. _نرگس جان مگه ما کی هستیم چادر پوشیدی +نه زن عمو جان من با چادر خیلی راحت ترم... امیر حسین :گل نرگس قشنگه؟؟ +گل نرگس؟؟ -میدونستم گل نرگس دوست داری برا همین گرفتم.. +ممنون. _خب نرگس خانم امیر ما هم که از خدمت اومد.کی انشالله برای خاستگاری مزاحم شیم؟ 😇 +هر وقت خدا بخواد.. _فاطمه جان شما یه وقت رو مشخص کنید. -حالا انشاالله شب علی اقا امیر علی میان باهاشون صحبت میکنم بهتون حتما خبر میدم.. _اگه بزارین برن باهم یه صحبت کوچک داشته باشن.. دفعه بعد ما فقط برای خاستگاری بیاییم... آرمان:الان زن عمو؟ _اره بهترین موقع آرمان:زن عمو خیلی زود نیست؟ _هرچی زود تر بهتر... آرمان:درسته که هر چی زود تر بهتر اما خب باید حداقل یه روز دو روز فکر کنن اصلا ببین چی باید بگن... خیلی زوده به نظرم...