eitaa logo
🧕🏻حجاب و عفاف🧕🏻
3هزار دنبال‌کننده
10.8هزار عکس
8.9هزار ویدیو
71 فایل
﷽ حـجاب بوته خوش بوی گل عفاف است🌱 [برای تعقل و تفکر آزاد اندیشانه ؛حول مسئله عفاف و حجاب گرد هم آمده ایم ] بگوشیم @fendreck @Sarbaaz_mahdi313 مدیر تبادل و تبلیغات @majnon_rahbarr کپی باذکرصلوات
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴عکسی که جهانی شد 🔹️سربازان صهیونیست به یک خانه در رفح حمله کردند خانه ای که دیگر نه مادر و پدر داشت و نه مادر بزرگ و پدر بزرگ و حتی یک بزرگترِ ۱۵ و ۱۷ ساله! فقط بچه ها مانده بودند با یک پرچم مقدس از سرزمینی که ۷۵ سال برایش جان میدهند اما ذلت نمیدهند 🔹️بزرگترینشان که فقط ۴ سالش بود قبل از ورود سربازان، پرچم را با بچه های دیگر گرفتند با علامت پیروزی✌️ بچه ها مطمئن باشین در آخر پیروزی با شما هست ،مثل همیشه مقاومت کنید ونترسید..💯 🧕🏻حجـــــاب و عفــــاف🧕🏻   . ┈┉┅━❀🌺❀━┅┉┈ 「⃢🦋➺@hejab_o_efaf ┈┉┅━❀🌺❀━┅┉┈
⬅️انتهای مسیر آزادی پوشش برای زنان 🧕🏻حجـــــاب و عفــــاف🧕🏻   . ┈┉┅━❀🌺❀━┅┉┈ 「⃢🦋➺@hejab_o_efaf ┈┉┅━❀🌺❀━┅┉┈
🖼 اولین ها در حوزه زنان و خانواده در دولت شهیدجمهور... 🧕🏻حجـــــاب و عفــــاف🧕🏻   . ┈┉┅━❀🌺❀━┅┉┈ 「⃢🦋➺@hejab_o_efaf ┈┉┅━❀🌺❀━┅┉┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سالروز ازدواج آسمانی حضرت زهرا و امام علی علیهما السلام 🎙حجت الاسلام فرحزاد 🧕🏻حجـــــاب و عفــــاف🧕🏻   . ┈┉┅━❀🌺❀━┅┉┈ 「⃢🦋➺@hejab_o_efaf ┈┉┅━❀🌺❀━┅┉┈
🕊✨️ ❇️ اگه میخوای پرواز کنی، باید دل بکنی از دنیا ُ تعلقاتش... تو سجده آخر نمازهاش این دعارو میخوند: اللهم اَخرِج حُبَّ‌الدُّنیـا مِن قُلُوبِنا♥️! ✨️الله اکبر...🌱 ✨️نمازاول وقت🌷 ✨️ به افق دلهای بی قرار🕊 💟صدر همه حوائج اللهم_عجل_لولیک_الفرج والعافیه والنصر 🕊 🌷
±دم اذانی🕊 اشتغلتُ بِحُبِڪ . . . سخت مشغولم کن به دوست داشتنَت... عزیزم خدا..💛
🍃رفع موانع فرج اِجماعاً صلوات:)🌸
هدایت شده از  زندگی نامه شهیدان
همسرم غیرت اسلامی داشت؛ نه غیرت بی‌جا «زهرا عبادی‌نژاد» همسر شهید مدافع حرم محمد کیهانی در گفت‌وگو با خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس اظهار داشت: صحبت کردن در مورد همسر راحت است، اما زمانی که این همسر به مقام شهادت برسد، صحبت، سخت‌تر می‌شود. انگار ما همدیگر را نشناختیم و دو انسان متفاوت بودیم؛ در صورتی که دو نفر، زمانی کنار هم زندگی می‌کنند که با هم صمیمی می‌شوند و چیز ناشناخته‌ای میان آنها وجود ندارد، اما من بسیاری از خصوصیات اخلاقی همسرم را بعد از شهادت او شناختم. آن موقع فهمیدم که او چه کسی بود و من درک نکرده بودم. وی ادامه داد: چیزی که می‌دیدم، این بود که انسانی غیرتی بود. زمانی که مادرش به خواستگاری من آمد، به من گفت: پسر من خیلی غیرتی است. 🌷 ╭═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╮ @zendgy_namy_shahidan ╰═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╯
مطلع عشق.pdf
14.74M
♨️کتاب فاخر 📍رهنمودهای رهبری به زوج‌های جوان؛ از فلسفه ازدواج گرفته تا مراسم خواستگاری و مهریه و جهیزیه و عشق‌ورزی و سازش و... ✍همواره به تمام دانشجویانم و افراد ولایت‌مدار توصیه می‌کنم که ازدواج نکنند، مگر اینکه با هندسه فکری و رهنمودهای رهبری در این باب، آشنا شوند و تلاش کنند تا جایی که می‌توانند آن‌ها را در زندگی‌مشترکشان به کار ببندند... اگرهم این کتاب را کامل نخواندید، حداقل رهنمودهای هفتم را مرور کنید 🖋محمد جوانی 🧕🏻حجـــــاب و عفــــاف🧕🏻   . ┈┉┅━❀🌺❀━┅┉┈ 「⃢🦋➺@hejab_o_efaf ┈┉┅━❀🌺❀━┅┉┈
نقاشی جدید حسن روح الامین، به بهانه سالروز ازدواج حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام و حضرت صدیقه طاهره فاطمه سلام الله علیها 🧕🏻حجـــــاب و عفــــاف🧕🏻   . ┈┉┅━❀🌺❀━┅┉┈ 「⃢🦋➺@hejab_o_efaf ┈┉┅━❀🌺❀━┅┉┈
Hamed Zamani - Eshghe Paak 320.mp3
11.03M
🎼 عشق پاک ❤️❤️ 🎤حامد زمانی 🧕🏻حجـــــاب و عفــــاف🧕🏻   . ┈┉┅━❀🌺❀━┅┉┈ 「⃢🦋➺@hejab_o_efaf ┈┉┅━❀🌺❀━┅┉┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر کسی این آیه رو بخونه امام زمان (عج)مواظب زندگیش میشه 🥺 انتشارش با شما 🔄 🧕🏻حجـــــاب و عفــــاف🧕🏻   . ┈┉┅━❀🌺❀━┅┉┈ 「⃢🦋➺@hejab_o_efaf ┈┉┅━❀🌺❀━┅┉┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻ذکر بسیار مهم هر روز صبح قبل از شروع کار ذکر برعکس تسبیحات 🟢 ۳۳ بار سبحان الله، ۳۳ بار الحمدلله و ۳۴ بار الله اکبر 🧕🏻حجـــــاب و عفــــاف🧕🏻   . ┈┉┅━❀🌺❀━┅┉┈ 「⃢🦋➺@hejab_o_efaf ┈┉┅━❀🌺❀━┅┉┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مراسم سوگند وفاداریِ منافقین فقط اونی که اولش با "رَّبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْق" شروع میکنه 😁 🧕🏻حجـــــاب و عفــــاف🧕🏻   . ┈┉┅━❀🌺❀━┅┉┈ 「⃢🦋➺@hejab_o_efaf ┈┉┅━❀🌺❀━┅┉┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داستانی زیبا از توکل در زندگی ‼️ ازدواج به شرط چک سفید امضاء! ♨️ با این داستان معنای روشن می‌شود 🔰 برشی از سخنرانی‌ ، به مناسبت سالروز ازدواج حضرت علی علیه‌السلام و حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها 🧕🏻حجـــــاب و عفــــاف🧕🏻   . ┈┉┅━❀🌺❀━┅┉┈ 「⃢🦋➺@hejab_o_efaf ┈┉┅━❀🌺❀━┅┉┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️فقط خانم‌های ولایتمدار ببینند! 📍نظر قاطع رهبری درمورد میزان مهریه 🌸 قرائت خطبه عقد خواهر شهید قربانخانی توسط رهبر معظم انقلاب ۱۴۰۲/۳/۳۰ ✍قابل توجه دخترانی که مدعی پیروی از نظرات رهبری هستند اما بخاطر چشم‌وهمچشمی و فشار اطرافیان، طالب مهریه‌هایی با اعداد مقدس ۶۹ و ۱۱۰ و ۳۱۳ سکه‌اند و خودشان را گول می‌زنند! 👌البته هنوز هم فرصت باقی است و حتی می‌توانید مهریه را ببخشید؛ و خوشا بحال زنانی که بهشتی و مشمول این روایات می‌شوند: پيامبر اكرم(ص) فرمود: هر زنی كه قبل از زناشويی، مهر خويش را به همسرش ببخشد، خداوند در مقابل هر ديناری كه می‌بخشد، پاداش آزاد كردن يك برده را در نامه اعمال او ثبت می‌كند. سؤال شد: بخشش مهر پس از زناشويی چگونه است؟ حضرت فرمود: اين امر، نشانه دوستی و علاقه‌مندی ايشان به يكديگر است.(وسائل‌الشیعه/باب۲۶ح۱) امام صادق (ع) می‌فرمايد: عذاب قبر از سه طايفه از زنان برداشته خواهد شد و با فاطمه عليهاالسلام دختر پيامبر محشور می‌شوند. آن سه طايفه عبارتند از: زنی كه بر رشك و غيرت شويش شكيبا باشد؛ زنی‌ كه در برابر بداخلاقي همسرش صبور باشد؛ زنی كه مهر خود را به همسرش ببخشد. خداوند به هر يك از آنها ثواب هزار شهيد را می‌بخشد و برای هر يك، ثواب يك سال عبادت منظور می‌كند.(وسائل‌الشیعه/باب۳۶ح۳) 🧕🏻حجـــــاب و عفــــاف🧕🏻   . ┈┉┅━❀🌺❀━┅┉┈ 「⃢🦋➺@hejab_o_efaf ┈┉┅━❀🌺❀━┅┉┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️🎞 رهبر معظم انقلاب: من از پدرها و مادرها خواهش و تقاضا می‌کنم که امکانات ازدواج را آسان کنند و هیچ سختگیری لازم نیست... ما باید به وعده‌های الهی اطمینان کنیم... ازدواج موجب گشایش روزی می‌شود 🧕🏻حجـــــاب و عفــــاف🧕🏻   . ┈┉┅━❀🌺❀━┅┉┈ 「⃢🦋➺@hejab_o_efaf ┈┉┅━❀🌺❀━┅┉┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️🎞 فقط مجردها ببینند...❤️ 📌انتخاب با شماست😉 🧕🏻حجـــــاب و عفــــاف🧕🏻   . ┈┉┅━❀🌺❀━┅┉┈ 「⃢🦋➺@hejab_o_efaf ┈┉┅━❀🌺❀━┅┉┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📻 ❓حکم قرض ربوی بین فرزندان و پدر چیست؟ ✔️ حجت‌الاسلام علیان‌نژاد نماینده پاسخ می‌دهند.
🧕🏻حجاب و عفاف🧕🏻
‍ <<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>> 💚⃟○━━@hejab_o_efaf 🌷#دختر_شینا #قسمت81 ✅ فصل هفدهم 💥 یک روز عصر همان‌طور که
‍ <<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>> 💚⃟○━━@hejab_o_efaf 🌷 ✅ فصل هفدهم 💥 آقا شمس‌اللّه کنار مادرشوهرم نشسته و به تلویزیون خیره شده بود. تا مرا دید، گفت: « می‌خواهم بروم قایش، سری به دوست و آشنا بزنم. شما نمی‌آیید؟! » می‌دانستم نقشه است. به همین خاطر زود گفتم: « چه خوب. خیلی وقته دلم می‌خواهد سری به حاج‌آقایم بزنم. دلم برای شینا یک‌ذره شده. مخصوصاً از وقتی سکته کرده، خیلی کم‌طاقت شده. می‌گویند بهانه‌ی ما را زیاد می‌گیرد. می‌آیم یک دو روز می‌مانم و برمی‌گردم. » بعد تندتند مشغول جمع کردن لباس‌های بچه‌ها شدم. ساکم را بستم. یک دست لباس مشکی هم برداشتم و گفتم: « من آماده‌ام. » 💥 توی ماشین و بین راه، همه‌اش به فکر صدیقه بودم. نمی‌دانستم چه‌طور باید توی چشم‌هایش نگاه کنم. دلم برای بچه‌هایش می‌سوخت. از طرفی هم نمی‌توانستم پیش مادرشوهرم چیزی بگویم. این غصه‌ها را که توی خودم می‌ریختم، می‌خواستم خفه شوم. 💥 به قایش که رسیدیم، دیدم اوضاع مثل همیشه نیست. انگار همه خبردار بودند، جز ما. به در و دیوار پارچه‌های سیاه زده بودند. مادرشوهرم بنده‌ی خدا با دیدن آن‌ها هول شده بود و پشت سر هم می‌پرسید: « چی شده. بچه‌ها طوری شده‌اند؟! » 💥 جلوی خانه‌ی مادرشوهرم که رسیدیم، ته دلم خالی شد. در خانه باز بود و مردهای سیاه‌پوش می‌آمدند و می‌رفتند. بنده‌ی خدا مادرشوهرم دیگر دستگیرش شده بود اتفاقی افتاده. دلداری‌اش می‌دادم و می‌گفتم: « طوری نشده. شاید کسی از فامیل فوت کرده. » همین که توی حیاط رسیدیم، صدیقه که انگار خیلی وقت بود منتظرمان بود، به طرفمان دوید. خودش را توی بغلم انداخت و شروع کرد به گریه کردن. زار می‌زد و می‌گفت: « قدم جان! حالا من، سمیه و لیلا را چه‌طور بزرگ کنم؟! » 💥 سمیه دو ساله بود؛ هم‌سن سمیه‌ی من. ایستاده بود کنار ما و بهت‌زده مادرش را نگاه می‌کرد. لیلا تازه شش ماهش تمام شده بود. مادرشوهرم، که دیگر ماجرا را فهمیده بود، همان جلوی در از حال رفت. کمی بعد انگار همه‌ی روستا خبردار شدند. توی حیاط جای سوزن انداختن نبود. زن‌ها به مادرشوهرم تسلیت می‌گفتند. پابه‌پایش گریه می‌کردند و سعی می‌کردند دلداری‌اش بدهند. 🔰ادامه دارد... 💚⃟○━━@hejab_o_efaf
<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>> 💚⃟○━━@hejab_o_efaf 🌷 ✅ فصل هفدهم 💥 فردای آن روز نزدیک‌های ظهر بود که چند تا بچه از توی حیاط فریاد زدند: « آقا صمد آمد. آقا صمد آمد. » خانه پر از مهمان بود. دویدیم توی حیاط. صمد آمده بود. با چه وضعیتی! لاغر و ضعیف با موهایی ژولیده و صورتی سیاه و رنجور. دلم نیامد جلوی صدیقه با صمد سلام و احوال‌پرسی کنم، یا جلو بروم و چیزی بگویم. خودم را پشت چند نفر قایم کردم. چادرم را روی صورتم کشیدم و گریه کردم. 💥 صدیقه دوید طرف صمد. گریه می‌کرد و با التماس می‌گفت: « آقا صمد! ستار کجاست؟! آقا صمد! داداشت کو؟! » صمد نشست کنار باغچه، دستش را روی صورتش گذاشت. انگار طاقتش تمام شده بود. های‌های گریه می‌کرد. دلم برایش سوخت. 💥 صدیقه ضجّه می‌زد و التماس می‌کرد: « آقا صمد! مگر تو فرمانده‌ی ستار نبودی؟ من جواب بچه‌هایش را چی بدهم؟ می‌گویند عمو چرا مواظب بابامان نبودی؟! » جمعیتی که توی حیاط ایستاده بودند با حرف‌های صدیقه به گریه افتادند. صدیقه بچه‌هایش را صدا زد و گفت: « سمیه! لیلا! بیایید عمو صمد آمده. باباتان را آورده. » 💥 دلم برای صمد سوخت. می‌دانستم صمد تحمل این حرف‌ها و این همه غم و غصه را ندارد. طاقت نیاوردم. دویدم توی اتاق و با صدای بلند گریه کردم. برای صمد ناراحت بودم. دلم برایش می‌سوخت. غصه‌ی بچه‌های صدیقه را می‌خوردم. دلم برای صدیقه می‌سوخت. صمد خیلی تنها شده بود. صدای گریه‌ی مردم از توی حیاط می‌آمد. از پشت پنجره به بیرون نگاه کردم. صمد هنوز کنار باغچه نشسته بود. دلم می‌خواست بروم کنارش بنشینم و دلداری‌اش بدهم. می‌دانستم صمد از هر وقت دیگر تنهاتر است. چرا هیچ‌کس به فکر صمد نبود. نمی‌توانستم یک ‌جا بایستم. دوباره به حیاط رفتم. 🔰ادامه دارد... 💚⃟○━━@hejab_o_efaf
‍ <<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>> 💚⃟○━━@hejab_o_efaf 🌷 ✅ فصل هفدهم 💥 مادرشوهرم روبه‌روی صمد نشسته بود. سرش را روی پاهای او گذاشته بود. گریه می‌کرد و می‌پرسید: « صمد جان! مگر من داداشت را به تو نسپردم؟! » صمد همچنان سرش را پایین انداخته بود و گریه می‌کرد. مردها آمدند. زیر بازوی صمد را گرفتند و او را بردند توی اتاق مردانه. 💥 جلو رفتم و کمک کردم تا خواهرشوهر و مادرشوهرم و صدیقه را ببریم توی اتاق. از بین حرف‌هایی که این و آن می‌زدند، متوجه شدم جنازه‌ی ستار مانده توی خاک دشمن. صمد با این‌که می‌توانسته جسد را بیاورد، اما نیاورده بود. به همین خاطر مادرشوهرم ناراحت بود و یک‌ریز گریه می‌کرد و می‌گفت: « صمد! چرا بچه‌ام را نیاوردی؟! » 💥 آخر شب وقتی خانه خلوت شد؛ صمد آمد پیش ما توی اتاق زنانه. کنار مادرش نشست. دست او را گرفت و بوسید و گفت: « مادر جان! مرا ببخش. من می‌توانستم ستارت را بیاورم؛ اما نیاوردم. چون به جز ستار، جسد برادرهای دیگرم روی زمین افتاده بود. آن‌ها هم پسر مادرشان هستند. آن‌ها هم خواهر و برادر دارند. اگر ستار را می‌آوردم، فردای قیامت جواب مادرهای شهدا را چی می‌دادم. اگر ستار را می‌آوردم، فردای قیامت جواب برادرها و خواهرهای شهدا را چی می‌دادم. » می‌گفت و گریه می‌کرد. 💥 تازه آن وقت بود متوجه شدم پشت لباسش خونی است. به خواهرشوهرم با ایما و اشاره گفتم: « انگار صمد مجروح شده. » 🔰ادامه دارد... 💚⃟○━━@hejab_o_efaf
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 این موارد را برای انتخابات یادداشت کنید: 🧕🏻حجـــــاب و عفــــاف🧕🏻   . ┈┉┅━❀🌺❀━┅┉┈ 「⃢🦋➺@hejab_o_efaf ┈┉┅━❀🌺❀━┅┉┈