#داستانک #تلنگر دستم را زیر چانه ام گذاشتم و به حرف های مهدیه فکر میکردم. خیلی بهم بر خورده بود که جلوی بقیه ی بچه ها اونجوری بهم گفت. انگار یه سطل اب سرد روی سرم ریختن.😢 یک لحظه دلم خواست مثل اونا باشم. مثل اونا تیپ بزنم، آرایش کنم، شلوار ساق کوتاه بپوشم. لبم را گاز گرفتم و زیر لب استغفراللهی گفتم. و با خودم فکر کردم که اگر من هم بخواهم مثل انها باشم که اخرت خودم را به باد اینجور لذت ها داده ام. ولی انها مرا به خاطر مذهبی بودنم امل می خوانند، نه اینکه جلوی خودم این حرف را بزنند نه... ولی مطمئنم که پشت سرم این را میگویند از رفتارشان می فهمم.😒 در افکارم غرق بودم که مادر با یک سینی چای و شیرینی کنارم روی مبل نشست و گفت: دخترم در کدوم دنیا سیر میکنه؟؟ لبخند مضحکی زدم و گفتم: هیچی چیزی نیست.😶 مادر دستش را دور شانه ام انداخت و گفت: من که میدونم یه چیزی شده، بگو ببینم چرا اینقدر تو فکری؛ مثل اینکه خودم بزرگت کردم ها پس بگو چی شده؟ لبخندم محو شد و با ناراحتی گفتم: مامان مهدیه تو جمع بچه های کلاس گفت که تو، تو باغ نیستی، یا بچه ها حرفی میخوان بگن در گوشی صحبت میکنند. یک بار که ازشون پرسیدم که چرا اینجوری صحبت میکنید؟ گفتن چون تو مذهبی هستی. مادر تمام مدت متفکرانه نگاهم میکرد، بعد چند لحظه سکوت گفت: ببین دخترم تو اصلا به رفتار اونا توجهی نکن اصلا از جمعشون خارج شو با کسی هم کلام شو که عقایدش مثل خودت باشه. استکان چایش را برداشت و ادامه داد: می‌دونی باغی که اونا توش سیر میکنن چه باغیه؟؟ و باغی که تو توش هستی چه باغی هست؟؟ پیشانی ام را خاراندم و پرسیدم: نه چطوریه؟ _ ببین دخترم باغی که اونا ازش حرف می زنند همه ی درختانش خشکه، توش پر از آتیشه باعث میشه که آخرتشون خراب بشه. ولی باغی که تو ازش صحبت میکنی باغ سرسبزیه، توش رنگ و بوی خدا هست. و آخرتت رو اباد می‌کنه. تو با پوششی که داری لبخند روی لب های امام زمان (عج) میاری، ولی کسایی که پوشششون نامناسب هست اشک امامون رو در میارن و مانع ظهورش میشن. تو با چادر سر کردن حرمت مادرمون خانم فاطمه زهرا (س) رو نگه می‌داری. پس هیچوقت دوست نداشته باش که جای اونها باشی🙂 این دنیا زودگذره و زندگی اصلی ما واسه ی اون دنیاست پس لذت های این دنیا به هیچ دردی نمیخوره سعی کن رفتار و عقایدی داشته باشی که توی اون دنیا لذت ببری. کمی که به حرف های مامان فکر کردم خودم را سرزنش کردم که چرا دقایقی پیش ارزو کردم که جای آنها باشم. 🌸نویسند: #نوکر_حضرت_زهرا #خادم_الرضا ⁦✿| @hejab_zibaee_dokhtar⁦⁦ |✿