eitaa logo
عفاف وحجاب
503 دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.8هزار ویدیو
184 فایل
ارایه مطالب ناب در زمینه عفاف و حجاب و قران ادرس سایت : http://zahraiyan.ir/ ویدیو های جذاب را در کانال ما در اپارات دنبال کنید https://www.aparat.com/zahraiyan لینک کانال دوم : @kanonemahdavi ارتباط ادمین ها: تبلیغات و تبادل: @zahrayan313 @YaZahra14213
مشاهده در ایتا
دانلود
🔷 زن هنوز کاملا وارد اتوبوس نشده بود که راننده ناغافل در رو بست و زن لای در گیر کرد.😒 داشت با زحمت چادر رو بیرون میکشید که یه زن نسبتا طوری که همه بشنوند گفت: آخه این دیگه چه جور لباس پوشیدنه؟ خودآزاری دارن بعضی ها ! 😏 🔸 زن محجبه، روی صندلی خالی کنار اون خانم نشست و خیلی آرام طوری که فقط زن بدحجاب بشنوه گفت: عزیز دلم... من بخاطر شما چادر میپوشم...😊 تعجب کرد و گفت: بخاطر من؟! 😳 🤔 گفت: بله! من چادر سر می کنم، تا اگه یه روزی تو به تکلیفش عمل نکرد و نگاهش رو کنترل نکرد، 🌷 زندگی تو، به هم نریزه... 🌷 همسرت نسبت به تو نشه... 🌷محبت و نسبت به تو که محرمش هستی کم نشه.. 🌷 من به خودم سخت می گیرم و در گرمای تابستان زیر چادر از گرما اذیت میشم، زمستان ها زیر برف و باد و باران برای کنترل کردن و جمع و جور کردنش کلافه می شم، بخاطر حفظ خونه و ی تو...😌❤️ من هم مثل تو هستم... 🌺 تمایل به تحسین هام دارم. من هم دوست دارم تابستان ها کمتر عرق بریزم، زمستان ها راحت تر توی کوچه و خیابان قدم بزنم... اما من روی تمام این خواسته ها خط قرمز کشیدم، تا به اندازه ی سهم ِ خودم حافظ ِ گرمای زندگی تو باشم...😌 و همه اینها رو وظیفه خودم میدونم و به خاطر علاقه های برترم انجام میدم 🔸 بعد چند لحظه سکوت کرد تا شاید طرف بخواد حرفی بزنه و چون جوابی دریافت نکرد ادامه داد: راستی… هر کسی در کنار تکالیفش، حقوقی هم داره. حق من این نیست که برخی زنان ِ جامعه ام با موهای رنگ کرده ی پریشان و لباسهای بدن نما و صد جور جراحی ِ زیبایی، چشم های همسر من رو به دنبال خودشون بکشونند...☝️ حالا بیا منصف باشیم. به نظرت من باید از شکل پوشش و آرایش شما ناراحت باشم یا شما از من؟😊☺️ 🔸 زن بدحجاب بعد از یک سکوت طولانی گفت: هیچ وقت به قضیه این طور نگاه نکرده بودم.. 😔 آرام موهایش رو از روی پیشانیش جمع کرد و زیر روسریش پنهان کرد. 🌺 با هم "قشنگ و منطقی" حرف بزنیم... کار آدمای باکلاس هست!👌
هدایت شده از 
@salmanerey🇮🇷 ✍حمیدرضا شیرعلی خواهرم! مریم وزهرا چو شود اُسوه ‌ تو نفروشی گُهرِ خویش به هر چشمِ پلید به خدا پاک ترینی و نیرزد که دَمی ببَرَد دیوِ سیه از دلِ تو، نورِ سپید و پاکیِ زن کهنه نگردد به زمان تا ابد زینب، خوش و تازه‌ ست و جدید آنکه گوید به تو بگشای ز سر، بندِ حجاب بی‌گمان دوخته بر تو چشمِ امید مویی ز تو چون دیده‌ ی دزدان بیند ابر، گریان شود از حزن و غمِ عرشِ مجید تو توانی که شبی نیک بخوابی تا صبح وانگه از عمد، نبندی درِ منزل به کلید؟ خواهرم! خانه‌ ی تن، منزلتش افزون است آنکه تن داد به ، به خدا خیر ندید این همه جُرم و جنایت، همه از ماست همه از ماست که حق نیست پدید ای خوشا آنکه سرِ نفسِ ستمکاره‌ ی خویش به ز خدا، با شَعَف و عشق بُرید ای خوشا آنکه میانِ خویش و خدا از سرِ خویش گذشت و نَفَسِ یار گُزید.... حسرتا آنکه دَمِ مرگ، نگاهش جویان تا چه کَس بر سر و مویش سرد کشید خواهرم! حال که و قدرت داری راهِ حق رو! نه در آن دَم که مرگ رسید مطمئن باش که او، حقِّ تو ناحق نکند اجرِ تقوای زنان نیست کم از اجرِ !