eitaa logo
دانشگاه حجاب
14.2هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
3.6هزار ویدیو
182 فایل
نظرات 🍒 @t_haghgoo پاسخ به شبهات 🍒 @abdeelah تبلیغ کانال شما (تبادل نداریم) 🍒 eitaa.com/joinchat/3166830978C8ce4b3ce18 فروشگاه کانال 🍒 @hejabuni_forooshgah کمک به ترویج حجاب 6037997750001183
مشاهده در ایتا
دانلود
@hejabuni.mp3
488.6K
🌸این قسمت 👈دوست 🖇دوست می تونه چکارایی بکنه ؟ 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
این قسمت: بالای سرش که رسیدم حالش خیلی بد بود. دیگر به جایی نمی‌رسید. این جور وقتها اول با دستمالی، چیزی، خاک صورتشان را پاک می‌کردم. خمپاره که می‌خوردند یا روی مین که می‌رفتند صورتشان از خاک شناخته نمی‌شد. اول چشم هایشان را پاک می‌کردم که بتوانند بازش کند. پلک که باز کرد گفتم: «حرفی - پیامی اگر داری بگو» بریده بریده گفت: «به حرفای این پیرمرد (امام) گوش کنید. حجاب... حجابتون رو هم...» ◽️ کور شده بود. دوتا چشمش از حدقه در آمده بود. هیچ کاری نمی‌توانست بکند. راه هم نمی‌توانست برود. من دستم را انداخته بودم دور کمرش. یکی از بچه‌ها در آمد که «چرا اینطوری راهش می‌بری؟» گفتم: «خب نمی‌بینه، دارم کمکش می‌کنم» گفت: «با این صمیمیت؟! مثل اینکه نامحرمه‌ها» فوری دستم را کشیدم. اصلا حواسم نبود که طرف مرد است. ◻️ وقتی آوردندش حالش خیلی بد بود. دکتر معاینه‌ش کرد. پرسید: «کجات بیشتر درد میکنه؟» جواب نداد. دکتر دوباره پرسید. باز هم جواب نداد. خیره شده بود به یک گوشه و پلک نمیزد. دکتر رو به من کرد و گفت: «یکم که حالش بهتر شد زخم رو بخیه و پانسمان کنید. تا اون موقع شاید زبونش باز بشه» دکتر که رفت دوباره پرسیدم: «برادر بگو کجات بیشتر درد می‌کنه که ما زودتر کمک کنیم» بازم جواب نداد. خیره شده بود به همون گوشه. نگران بودم. نمی‌دانستم مشکلی پیدا کرده یا دارد لج بازی می‌کند. رفتم سِرم بیاورم. وقتی برگشتم گفت: «ببخشید خواهر. داشتم نماز میخوندم. حالا بفرمایید. من درخدمتم» ◻️ روحیه‌ی همه خیلی خوب بود. مخصوصا ما زنها. گاهی ۴۸ ساعت، ۷۲ ساعت بعضی وقتها ۴ شبانه روز پشت سر هم کار می‌کردیم اما وقتی به هم میرسیدیم انگار صد سال بود همدیگر را ندیده‌ایم. هم را بغل میکردیم. می‌بوسیدیم. احوالپرسی می‌کردیم. با هم شوخی می‌کردیم. می‌خندیم. حتی در اوج خستگی برای هم جوک تعریف می‌کردیم و از خنده ریسه می‌رفتیم. هرکی که می‌دید انگشت به دهان می‌ماند. ◻️ دوتا پایش قطع شده بود. تازه آورده بودندش. سرمش را زده بودم و داروهایش را هم داده بودم. حالا باید میرفتم سراغ مریض‌های بخش. از در که می‌رفتم بیرون گفت: «خانم ببخشید می‌خوام یه چند کلوم براتون وصیت کنم. چندتا پیغوم که برسونید به خونوادم.» گفتم: «همین الان برمیگردم» ولی کارم طول کشید. ••• برگشتم پیشش. رویش را کرد آن طرف. باهام قهر کرده بود. گفتم: «شرمنده‌ام. وقت داروهای چندتا از رفقاتون بود. منظور خاصی نداشتم. کوتاهی شده می‌بخشید» رویش را کرد به من خندید. نشستم لب تختش. گفتم «سراپا گوشم» ◻️ میخواستم بروم حقوق بگیرم. بانک آن سر شهر بود. چیزی هم به آخر وقت نمانده بود. تا خواستم از بیمارستان بیایم بیرون دیدم دوتا از پرستارها سر گم شدن یک سینی دعوایشان شده. تا پادرمیانی کنم و آشتی‌شان بدهم دیر شد. از خیر حقوق گرفتن گذشتم و گذاشتم برای فردا و راه افتادم سمت خانه. یکهو سر و کله هواپیما‌ها پیدا شد و چندجا را بمباران کردند، از جمله همان مسیر بانک را... ◻️ بمباران شدید بود. ۳۶ ساعت بود هواپیماها توی آسمان بودند و دست بردار هم نبودند. پرسنل و کادر بیمارستان و مریض‌های طبقه دوم را منتقل کرده بودیم پایین. فقط گاهی که چیزی لازم می‌شد. یکی داوطلب می‌شد و می‌رفت می‌آورد. چند بار هم من خودم رفتم. سخت بود. تمام بخش‌ها خالیِ خالی بود. آدم ناخواسته ترس برش می داشت. یک بارش دیدم یکی از کاروَرزها تخت دختر بچه‌ای را که نمی‌توانسته بیاید پایین کشانده وسط اتاق و رویش خوابیده که اگر بمباران شد، آوار و شیشه اول روی او بریزد. رفتم جلو دیدم چشم‌هایش بسته است و لب‌هایش می‌جنبد... ◻️ خرمشهر دیگر خالی بود. مخصوصا دیگر زن و دختری دیده نمی‌شد. شبها چند تایی می‌رفتیم از جلوی سنگرها و خانه‌ها رد می‌شدیم. یکبار وقتی از جلوی یه چادر رد می‌شدیم یک نفر آمد بیرون گفت: «خواهر شما اینجا چیکار می‌کنین تو منطقه؟» گفتم: «خب ما هم داریم میجنگیم. اومدیم به شما کمک کنیم» یک نیروی عجیبی گرفت. کلی خوشحال شد. گفت: «حس می‌کنم مادر و خواهر خودم اینجان» ◻️ یک شور و حالی داشتیم که نگو. فقط می‌خواستیم تا آنجا که می‌شود یک نفر بیشتر زنده بماند. دیگر مهم نبود که کفش و مقنعه‌مان خونی شود. حالیمان نبود. برانکارد هم نبود. هر مجروحی که شهید می‌شد فوری بغل می‌زدیم و می‌بردیم سردخانه. دکتر و پرسنل و رئیس بیمارستان هم نداشت. همه اینجوری بودند... ◻️ می گفت: «الگوی ما دو نفر بودند. یکی حضرت زینب، یکی هم پیرزنی که یک تخم مرغ را که تمام دارایی‌اش بود، داده بود به جبهه‌ها...» پیرزن را توی تلویزیون دیده بود. 📘 از: مجموعه روزگاران / ۴- کتاب پرستاران ♥️ اگر تمایل دارید دیگر خاطرات جذاب این کتاب را بخوانید:👈 http://bit.ly/2lkUrRB 🌸 @hejabuni | دانشگاه‌حجاب 🎓
nojavan.mp3
1.51M
#صوتی 🎵 🔹 حاج عبدالله ضابط: توی ۱۳ سالگی باید از خدا بخوای تا بتونی بزرگمرد یا بزرگبانو بشی... • ماجرای شهیدی که در ۱۴ سالگی رئیس هیئت شد و شش ماه زیر شکنجه مقاومت کرد... 🌸 @hejabuni | دانشگاه‌حجاب 🎓
من نگاه امام زمانو میخوام.... 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
#گزارش #بین‌الملل 💢 #حجاب فقط واسه ما بده😕 ✡دادگاه #اسراییل کلینیک دندانپزشکی واقع در شهر "نتانیا" که از استخدام دندانپزشک #محجبه خودداری کرده بود ۱۱/۳۷۳$ 💵جریمه کرد 😂حقوق بشر آمریکایی کجا رفت⁉️ 🌐منبع: https://www.haaretz.com/israel-news/.premium-israeli-court-fines-dental-clinic-that-rejected-applicant-for-wearing-a-hijab-1.7811765 #تولیدی 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
meidan dar.mp3
754.6K
#صوتی 🎵 🔹 حاج عبدالله ضابط: چه کسی شور میده به این دسته‌ها؟ خود شهید... • خواب تکان دهنده یک روایتگر جنگ 🌸 @hejabuni | دانشگاه‌حجاب 🎓
🌀 وای بر پدر و مادرانی که در ۷سالِ اول به بچه ثابت نمی‌کنند «عاشق او هستند!» 🌀 مادر مثل توپ‌پخش‌کنِ تیم، در خانه باید «محبت» پخش کند 🔻 آخرین آمادگی برای ظهور؛ اصلاح مدیریت در جامعه و خانواده (ج۹)-۳ 🔹 در مدیریت خانواده هم محبت، اصل است. در هفت‌سال اول که بچه دارد خودش را پیدا می‌کند، به پدر و مادر فرموده‌اند که مثل غلامِ او باشید تا او بفهمد ارباب است! (وسائل‌الشیعه/۱/۴۷۶) 🔹 وای بر مامان و باباهایی که در هفت‌سال اول به بچه‌ ثابت نمی‌کنند که عاشق او هستند! درحالی‌که بچه در این سن، باید آخرِ کیف باشد! 🔹 برخی از مادرها مدام به بچه می‌گویند «دیگر دوستت ندارم ها!» چرا بچه را تهدید می‌کنی؟! خُب این بچه یادش می‌ماند و می‌گوید «من موجودی هستم که به‌همین سادگی، مادرم می‌تواند من را دوست نداشته باشد!» این را به بچه‌ات نگو. منّتش را بکش! مثلاً این‌طوری بگو: «من که تو را دوست دارم، این کار را نکن...» مدام به او بگو دوستت دارم، بگذار این بچه، وجودش پُر بشود. 🔹 حضرت امام(ره) می‌فرمود: بچه‌‌ای که تحت تربیت مادر نباشد، محبت مادر را نچشد، عقده پیدا خواهد کرد. این عقده‌‌ها منشأ همه مفاسد است. دزدیها از این عقده‌‌ها پیدا می‌‌شود؛ آدمکشی‌ها از این عقده‌‌ها پیدا می‌‌شود؛ خیانت‌ها از این عقده‌‌ها پیدا می‌‌شود (صحیفه امام/ج۷/ص۴۴۵) 🔹 در خانواده نه‌تنها باید به خانم محبت بشود، بلکه خانم و مادر خانواده، مثل توپ‌پخش‌کنِ تیم است؛ در وسط خانه محبت پخش می‌کند، خانم در برخورد با بچه‌ها، نباید حالت حقوقی به خودش بگیرد و مثل فرمانده‌ها رفتار کند، بلکه باید دلبری کند! مثلاً به بچه‌ها بگوید: «بچه‌ها، اگر این کار را بکنید من دلم می‌سوزد» و بابا هم به بچه‌ها یاد بدهد که «دل مامان‌تان را نشکنید» این‌ها اساس خانواده است. 🔹 پدر و مادرهای محترم! بچه‌ها از روی الگوی شما «امامت» را می‌فهمند، از روی الگوی مهربانی مادر، می‌فهمند که امام مهربان است، از روی الگوی مهربانی مادر می‌فهمند که خدا مهربان است و حسن‌ظنّ به خدا پیدا می‌کنند. 👤علیرضا پناهیان 🚩دانشگاه امام‌صادق(ع)- ۹۸.۶.۱۷ 👈🏻 متن کامل: 📎 Panahian.ir/post/5694 @Panahian_ir 🌸 @hejabuni | دانشگاه‌حجاب 🎓
تو این محرم بیا یه تغییر خوب کنیم😊 مثلا یه تغییر خوب تو پوشش... #عکس_تولیدی 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
#گزارش #بین‌الملل 💥حفظ #حجاب با اعمال شاقّه 💢بعد از روی کار آمدن "دونالد ترامپ" خشونت علیه مسلمانان و به خصوص #زنان_محجبه شدت گرفت و هر روز خبر ضرب و شتم #زنان_محجبه از گوشه و کنار جهان به گوش میرسه ✔"زینب عبدالله" وقتی دید زنان #محجبه از حضور در اجتماع می ترسن سمینارهای آموزش دفاع شخصی برای توانمند کردن زنان #محجبه برگزار کرد ✔"زینب" ۲ ویدیو آموزش دفاع شخصی در صفحه فیس بوکش به اشتراک گذاشت که نزدیک به ۴ میلیون بار دیده شد 📌قدر مملکت خودمون رو بدونیم 🌐منبع:https://qz.com/843848/videos-of-self-defense-techniques-for-muslim-women-to-escape-a-hijab-grab-are-going-viral #تولیدی 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
@hejabuni.mp3
1.7M
🌸همه را برای تو آفریدم بهترینم ...😍 ❤️..و تو را برای خودم ...❤️ 😇نیلوفر برکه ها باشیم نه مرداب ها ... #ترفند #حجاب #تولیدی #خانم_نعمتی #صوت_ساندویچی 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
چند جمله میگن حجاب یعنی «مهربانی» اما مهربونی به کی؟؟ روش فکر کردم اینا به ذهنم رسید. نظر تو چیه؟👇 حجاب مهربونیه: 🔸اول از همه به خودمون: امنیت روانی پیدا میکنیم و از شر تیکه‌های شهوتی‌ها که اعصابمونو به هم میریزن خلاص میشیم. حتی گاهی بین مردم کوچه و بازار محبوبتر میشیم و... 🔸دوم به همجنس‌هامون: اینکه آدم باعث به زحمت افتادن کسی نشه و بذاره طرف راحت باشه، بزرگترین کمک و مهربونیه بهش. خب، آدم مگه چی میخواد جز راحتی و آرامش؟ اما اگه آدم اومد و حجابشو برداشت و خودنمایی کرد، خیلی‌ها رو به زحمت انداخته چون مجبورشون کرده توی یه رقابت بدون بُرد ، طولانی و خسته‌کننده و حتی آسیب‌زا شرکت کنن. آخه خیلی‌ها مجبورن یه عالمه هزینه کنن و زحمت بکشن تا بتونن به پای زیبایی بعضی افراد برسن.. (تازه اگه برسن)!! همونطور که همون افرادم باید خیلی زور بزنن تا به پای یه سریای دیگه برسه... تازه شاید برسن !!! :'( 🔸سوم به مردها: یه مرد مجرد وقتی یه زن‌ زیبا ببینه دلش باهاش میره و آرزو میکنه با اون ازدواج کنه، درحالی که تو ۹۰ درصد موارد نمیتونه به آرزوش برسه (به دلایل مختلف از جمله اینکه بهش نمیدن یا خواستگارای طرف زیاده و غیره) اونوقت سختی ماجرا تازه زمانی شروع میشه که اغلب ما زنها چهرمون یه چهره معمولی و متوسطه و مردا هم که نمیتونن از مریخ زن بگیرن؛ باید از بین همین ماها انتخاب کنن. (حالا شاید بهتر بفهمیم که چرا آمار ازدواج روز به روز داره کم میشه و آمار طلاق بالا میره 😢😢😢 چون سطح توقع مردها رو از زیبایی زنانه به طرز خیالی بالا بردیم و با این روش ساده همه چیز رو با دست خودمون خراب کردیم.) 🔸چهارم باز به خودمون: قدیما، دختری که مجرد بمونه فوق‌العاده کم بود. چون چهره زنها پشت پوشیه‌ها پنهان بود و مردها همیشه آرزو میکردن یه روزی بالاخره با یه دختری ازدواج کنن و برای همین سخت نمیگرفتن یا بهتر بگیم: چون رقابتی توی زیباتر بودن وجود نداشت و دسترسی به زن هم راحت نبود به سرعت تسلیم هر زنی میشدن. حتی اگه چهره‌ش چنگی هم به دل نمیزد ولی همونم مرد رو تحریک میکرد. اما الان هرکدوم از ما دخترایی رو میشناسیم که سنشون بالا رفته و دیگه شانسی برای ازدواج ندارن. 😔 🌸 @hejabuni | دانشگاه‌حجاب 🎓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#تصویری 🎥 نتیجه خط و نشان کشیدن برای آمر به معروف « دادسرای ارشاد - حامی خانواده » @dadsara_ershad 🌸 @hejabuni | دانشگاه‌حجاب 🎓
#حمایت_کنید ● «دادسرای ارشاد» در ماه‌های اخیر با ایجاد یک خط ارتباطی فعال بین خود و مردم، بر دریافت گزارش‌های مردمی در حوزه مفاسد اخلاقی - بی‌حجابی و‌ پیگیری و مقابله جدی با آن اهتمام ویژه‌ای نشان داده. ● ما شهروندان جمهوری اسلامی، ضمن #تشکر و تقدیر از عوامل خدوم و‌ مخلص این نهاد مقدس، #حمایت همه جانبه خود را از این مجموعه اعلام می‌داریم. ● و از «دستگاه قضا» میخواهیم: • #تقدیر، #پشتیبانی و #حمایت_کامل از عناصر فعال و مخلص دادسرای ارشاد • #افزایش_اختیارات این نهاد در مبارزه با منکرات اخلاقی همچون بی‌حجابی و بی‌عفتی در سطح جامعه و گسترندگان فحشا در فضای مجازی • #افزایش_شعب دادسرای ارشاد در تهران و شهرستانها برای تسریع و گسترش خدمات ✅ اگر با متن بالا موافقید اینجا را امضا کنید: https://my.farsnews.com/c/11793 به کمپین «حمایت از دادسرای ارشاد» بپیوندید. 🌸 @hejabuni | دانشگاه‌حجاب 🎓
دوست داشتنتو نشون بده😇😊 #پروفایل #عکس_تولیدی @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
📚 📖 کتاب چی شد چادری شدم؟ ✍ تألیف : عالیا نراقی عراقی ناشر : نوای دانش ✅ این کتاب حاصل فراخوان وبلاگی من و چادرم است با موضوع ؟ ، مجموعه خاطراتی منتخب از آنان که حجاب را برگزیدند . 📌این کتاب به کسانی که در انتخاب حجاب برتر مرددند ، خانواده هایی که میخواهند برای این انتخاب به فرزندان خود کمک کنند و مربیان و معلمان آموزشی پیشنهاد می شود. 🌸 @hejabuni | دانشگاه‌حجاب 🎓
#گزارش #بین‌الملل #غرب_نو #تولد_دوباره ♨️"لینزی لوهان" خواننده و بازیگر هالیوود #مسلمان شد 📌"لوهان" ابتدا شروع به خواندن قرآن می کنه و به دین اسلام علاقه مند میشه و تصمیم می گیره #مسلمان بشه ♻️اون همه عکس های #بی_حجابش رو از صفحه اینستاگرامش پاک کرد و به عربی نوشت : "سلام علیکم" 🌐منبع: https://www.brecorder.com/2017/06/03/352119/lindsay-lohan-talks-about-holy-quran-and-fasting-in-ramadan/amp #تولیدی 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب🎓
بعد از مدتها رفتم جیمیلمو چک کنم ببینم چه خبره؟ دنیا دست کیه؟ دیدم پیامهای بی‌ربط و عجیب غریبی اومده!! لحن یکیشون که از همه عجیبتر بود نظرمو جلب کرد: «خوشگله چطوری؟» !!😳😳😳 شوهرم تو پیامک زدناشم مراعات میکنه، حالا این کدوم لاقیدیه که به خودش جرأت داده اینطور پیام بده؟ روش زدم. تا باز بشه به خودم گفتم «لابد یکی از دوستامه.» باز که شد بیشتر جا خوردم. روی صندلی شل شدم. خیس عرق شدم. فقط سکته نکردم. خیلی وقت پیش دخترم برای یه کاری آدرس ایمیلشو روی موبایل من راه‌اندازی کرده بود و یادش رفته بود ازش خارج بشه. خودمم یادم رفته بود. پیاما رو که خوندم دیدم پیغام پسغامای خانوم خانوماست با یه پسری به اسم "مانی" (که الهی مادرش به عزاش بشینه) یه کم بالاتر دیدم پسره‌ی بی‌چشم و رو از دخترم عکس خواسته. اونم بلافاصله عکسیو که خودم توی خونه با لباس خونگی و آرایش کرده ازش گرفته بودم براش فرستاده...!!!!!! (فقط بذار از مدرسه برگرده...سیاه و کبودش میکنم) مغزم قفل کرده بود. هزارجور فکر و خیال و احتمال و سوال تو سرم میچرخید. بلند شدم برم یه آبی به صورتم بزنم تا از شوک دربیام که یهو همه چیز دور سرم چرخید و... ــــــــــــــــــــ□■□ــــــــــــــــــــ تقصیر خودم بود. تقصیر منِ به اصطلاح مادر بود. خودم گذاشته بودم دخترم به بهونه سرگرمی و آموزش توی فضای مجازی ول بچرخه. خودم بودم که فکر کردم اگر تو خونه بمونه بهتر از اینه که بره با دخترهای محله بازی کنه!! (با خوباشون) با تنبلی میگفتم: عوضش جلوی چشم خودمه، خیالم جَمعـه... ولی حالا میبینم چه اشتباهی کردم. اونقدر بااغراق از امنیت خونه براش حرف زدم که باعث شد وقتی می‌پرسم "چرا اون عکس رو فرستادی؟" بگه: «حالا که چیزی نشده! اون اصلا اهل یه شهر دیگه است» به خیال خودش چون طرف مال یه شهر دیگه است و دستش بهش نمیرسه، میشه براش عکس بی‌حجاب فرستاد!! و من چقدر بی‌سوادم که حجاب رو تو ذهن بچه‌ام صرفا به عنوان یه ابزار تامین امنیت معرفی کردم تا خیال کنه اگه امنیتش از راه دیگه‌ای تامین شد دیگه نیازی بهش نداره... 😭😭😭 🌸 @hejabuni | دانشگاه‌حجاب 🎓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#تصویری🎥 خاطره یک خبرنگار محجبه‌ از سخت‌ترین لحظه دیدار در عمرش... 🌸 @hejabuni | دانشگاه‌حجاب 🎓
برخورد حکیمانه... #بینش #تولیدی 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
شما میگیدکه خانما باید از قانون حجاب اطاعت کنن وبی حجاب بیرون نیان، چون قانون ما اینطور میگه. حرف بر سر قانون مندیه.اما چطور مثلا در اروپا وآمریکا اگه شخصی باحجاب میشه ما حمایت میکنیم مگه نه اینکه اون ها هم بی قانونی میکنن⁉️ ⚪️اولا حرف تنها بر سر قانونمندی نیست اگر اینطور بود مردم باید به قوانین قبل انقلاب هم احترام میذاشتن😳 حرف بر سر رعایت قوانینی هست که بر پایه کتاب خدا📖 و شرع اسلام پایه گذاری شده 🇮🇷 درواقع تغییر رژیم سابق به جمهوری اسلامی که قانون اساسی اون از تصویب ملت گذشت و مردم در سال 1358 با 99/31% رأی باهاش موافقت کردن.(1) 👥 پس مردم خواهان قوانینی بر پایه اسلام هستند. 🔴ثانیا قانون باید باعث حیات جامعه و رشد و تعالی اون بشه، قانونی که فقط به پیکر جامعه ضربه بزنه و فساد و فحشا ایجاد کنه که باعث حیات نمیشه. 🔵ثالثا اگر قانون رو هم بذاریم کنار، احکام الهی رو که نمی تونیم کنار بگذاریم چون هممون مسلمونیم پس باید خط قرمز های اسلام و رعایت کنیم. منبع(1): https://fa.m.wikipedia.org/wiki/ 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب🎓
💢بازگشت به "ترکیه" 💯"دادگاه عالی قانون اساسی ترکیه" قانون ممنوعیت برای زنان در مشاغل دولتی و دانشگاه ها و مراکز علمی را برداشت(۲۰۱۳)✌ 🔺️بالاخره اعتراضات زنان مسلمان نسبت به این تبعیض و بی عدالتی نتیجه داد و برخلاف کشورهای اروپایی که روز به روز قوانین محدود کننده برای زنان مسلمان قرار می دهند "ترکیه" داشتن را آزاد کرد 🔺️تاریخچه ممنوعیت در "ترکیه" به اقدامات "آتاتورک" در تبدیل کردن ترکیه به کشور سکولار برمی گرده 🌐منبع: www.nationalgeographic.com/news/2013/10/131011-hijab-ban-turkey-islamic-headscarf-ataturk 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
@hejabuni.mp3
599.5K
🌸این قسمت 👈 گذشت از دارایی 😊باید گذشت تا چیز های بهتری بدست اورد . #حجاب #صوت_ساندویچی #تولیدی #استاد_حکیمی 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
این قسمت: عروسی یکی از دبیرهایمان بود. تازه داشت خوش میگذشت که مادر عروس آمد و گفت: «مرز درگیری شده. یه وقت دیدی شهر رو هم زدن. همه برن خونه هاشون.» حالمان گرفته شد. ◻️ روز اولی بود که میخواستم بروم دبیرستان. رفتم؛ بسته بود. صدای انفجار می‌آمد. شهر آشفته بود. رفتم سمت مسجد جامع. گفتند: «سنگر احتیاج داریم» با بقیه خواهران گونی‌ها را پر از خاک و شن کردیم. بعد از دو سه ساعت دیدم دارم گونی‌ها را با دست پر می‌کنم! وعده داده بودند که «مهمات میرسه. لشکر قوچان توی راهه...» بچه‌ها می‌گفتند: «لشکر قوچان را گرگان توی راه خورده‌اند.» ◻️ داد زد «بیاین کمک سیب‌ها رو خالی کنیم. از لبنان فرستادن.» نمی‌دانستیم خنده کنیم یا گریه!! حتی لبنانی‌ها هم برای ما کمک فرستاده بودند ولی از توپخانه‌ی خودمان که می‌گفتند دارد می‌آید خبری نبود!! ◻️ رفتم گورستان شناسایی شهدا. تا به حال این همه جنازه ندیده بودم. چند نفر زن داشتند بچه‌ها‌یشان را می‌شستند. بقیه هم داشتند قبر می‌کندند. ◻️ یک وانت جسد آوردند بیمارستان. یکی گفت: «دست بچه را بردار...افتاده پایین» هنوز هم که یادم می‌آید تنم می‌لرزد. قبل از جنگ حتی طاقت نداشتیم ببینیم سر یک مرغ را میبرند... ◻️ داد زد: «آهای چرا روی این صندوق‌ها خوابیدید. اگه یه ترکش ریزم به اینا بخوره میرید روی هوا.» خنده‌مان گرفته بود. چه میدانستیم مهمات یعنی چه!! یک گونی می‌انداختیم روی صندوق‌ها جای زیر انداز و رویش میخوابیدیم. یک گونی هم می کشیدیم رویمان. کوکتل مولوتف‌های دست‌ساز خودمان را هم می چیدیم بالای سرمان میخوابیدیم... راحت!! ◻️ بالاخره رفتیم آبادان. درِ یک خانه را زدیم و پرسیدیم: «میشه از حمام‌تون استفاده کنیم» گفت: «بفرمایید» بنده خدا لباس‌هایمان را هم شست و خشک کرد. کلی ذوق کردیم. برگشتنی یک "میگ" آمد بالای سرمان. ما هم پریدیم توی یک گودال خاکی. انگار تمیزی به ما نمی‌آمد... ◻️ «بچه‌ها کی میدونه به این قسمت تفنگ چی میگن؟» داد زدم: «من میدونم؛ میگن جلنجدن» !!! همه زدن زیر خنده... یکی گفت: «کوچولو تو که ترک نیستی! بگو گلنگدن.» گفتم: «چه میدونم! می‌خواستن برامون مربی ترک نذارن...» ◻️ گفتم: «چیه چرا اینجوری نگام میکنی؟» - «تحمل داری بگم؟» - «آره» - «خواهرت زخمی شده، توی بیمارستانه» - «بقیه؟ بقیه چی شدن؟» «شهید شدن! همه شهید شدن!» ◻️ شهناز گفت: «دیشب خواب دیدم هردومون لباس سفید پوشیدیم» این یکی شهناز گفت: «یعنی با هم شهید میشیم» فردا جنازه هردوشان کنار گل فروشی افتاده بود. ◻️ هر وقت می گفتیم: «بنی‌صدر داره خیانت میکنه» ناراحت میشد! تا روزی که بالاخره بنی‌صدر آمد خرمشهر و برگشت. مصاحبه‌اش را که از رادیو شنیدیم می‌گفت: «من رفتم خرمشهر. شهر امن و امان بود. مردم نقل و شیرینی پخش می‌کردند» کارد میزدی خونش در نمی‌آمد. از آن به بعد هر وقت صدای انفجار می‌آمد می‌گفت: «نترسید؛ اینا نقل و نباته که روی سرمون میریزن» ◻️ - «چرا اینجا نشستی؟ خطرناکه. بیا تو ساختمون» - «می خوام تنها باشم» - «چرا کسی ناراحتت کرده» - «نه» داشت روی دستمال کاغذی چیزی می‌نوشت‌. فردا شهید که شد، رفتم دستمال‌ها را پیدا کردم. نوشته بود: «ای شهید حق، آیم به سویت» ◻️ گفتن: «لیلا بیا ببین این شهید رو میشناسی؟» خشکم زد: «این که بابامه» !! ◻️ گفت: «حالا چیه مگه؟ بابای منم شهید شده» گفتم «چاخان؛ بابای تو که چند سال پیش مُـرد.» گفت: «آره ولی نگاه کن، خمپاره زدن قبرش شهیدش کردن» 📕 از: مجموعه روزگاران / کتاب زنان خرمشهر مطالعه کامل کتاب در طاقچه: http://bit.ly/2mNhLrr 🌸 @hejabuni | دانشگاه‌حجاب 🎓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#تصویری ⁉️ در صورت مواجهه با بی‌حجابی و دیگر هنجارشکنی‌ها چه باید کرد؟ دادسرای ارشاد حامی خانواده @dadsara_ershad 🌸 @hejabuni | دانشگاه‌حجاب 🎓
#کتاب_بخونیم #برشی_از_کتاب هر کاری روش و منش خودش را دارد... #تولیدی @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓