۱۴ اوت، ۲۱.۱۶.aac
2.36M
دانشگاه حجاب
#حجاب_آمریکایی #عمامه_امامحسن_یا_معاویه #قسمت_هفتم صبر داشته باشه دختر خوب تا بگم😏 به نظر من شما
#حجاب_آمریکایی
#روح_جان_عشق_چادر
#قسمت_آخر🔚
_اوووووه کدوم حق الله چه خبره چرا اینطوری بزرگش میکنی؟!...😔
_مگه نشنیدی که پیامبر ص فرمودن💛
🌼خدا با ناراحتی و خشم 🌸حضرت فاطمه (سلام الله علیها)🌸ناراحت و خشمگین و با خوشنودی ایشان خوشنود می شود...
بعد فکرش رو بکن...🤔
تو فضای مجازی پر شده از این جملات کلیشه و کاملا اشتباه اما از نظر مردم منطقی و حرف حق...
مثلا:
عکس یه دختر بی حجاب رو میذارن بدون آرایش با یه دختر چادری که نگم برات از حیا و حجاب فقط چادرش رو داره...زیرشم می نویسن
بی حجاب بودن بهتر از زیر یه تیکه پارچه سیاه قایم شدن است...😵
یا می نویسن...
بی حجاب باشی دورو نباشی...😶
دل باید پاک باشد والا شهر از دختر های چادری با آرایش پر است...😑😖
میدونی اینا تو ذهن دخترای نوجوون چقدر شبهه ایجاد میکنه...😣😥
میدونی چقدر حرف پشت یادگار دختر رسول خدا در میاد...
بعد فکر میکنی حضرت زهرا ناراحت نمیشن؟😩
حجاب ایشون و دختر عزیزشون و باقی زنان اهلبیت حجاب ساده و بیآلایشه...🌷
نه چادر با ست زردقناری...⚠️
نه چادر با کفش پاشنه بلندو جوراب نازک...👠
نه چادر با انگشتر و دستنبد نمایان و ناخن بلند با یه لاک ملیح ...
(واقعا بغض گلوم رو گرفته بود چه سخت بود تفسیر موضوعی که خودش مفسر هزاران موضوع و داستانه)
پشت این چادر هزار تا عقیده و فکر و ارزش خوابیده😇
تار و پود این پارچه سیاه با قطره قطره خون 🥀و بند بند وجود شیر بچه های انقلاب ؛ تازه داماد های شهید🌹 و پیرمرد های شصت هفتاد ساله تنیده شده✨
این یه تیکه پارچه نیست...این هزار تا خاطره و رشادت و شهامته✊
ارزش داره...قیمت داره...روح داره؛ جون داره....
با روحش همه چیز رو لمس کرده...خاک و آتش و تازیانه🔥به جون خریده تا حفظ آبرو کنه⛅️
کوچه های مدینه...خرابه شام...قصر ابن زیاد...
همه اینها رو دیده...
_کلیشه ای و ادبی حرف زدن رو تموم کنین⛔️
(دیگه جوش آوردم و واقعا تحمل کردن برام دشوار بود😤)
_کلیشه چیه؟
اصلا حرف های من رو میفهمی؟
اصلا میدونی چادر چیه؟
میفهمی داری چه کار بزرگی میکنی که به سر میذاری و چه کار وحشتناکی میکنی اشتباه جلوهش میدی؟
در جوابم نگاهش را به چمن های خیس خورده گره زد و سکوت و سکوت😴
آسمان کم کم رو به سیاهی میرفت و غروب دلگیر پاییز شروع میشد...🍂
اصلا زمان و مکان رو فراموش کرده بودم...
باید قبل از غروب به خونه می رسیدم...
چندین دقیقه جنجال لحظات پیش در سکوت پارک پنهان شد...🌘اما این سکوت خودش مملوء بود از حرف و جملاتی که هم می تونست پلی باشد برای پیشرفت معنوی این دختر هم چاهی عمیق برای سقوط...
#تولیدی
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
#گزارش
#بینالملل
✌️حمایت همکلاسی ها از دختر #محجبه در نیو مکزیکو
🔻دانش آموز محجبه کلاس هفتم در مدرسه بخاطر حجابش مورد تمسخر و اذیت قرار می گیره و یکی از پسرها قصد داشته روسریش رو دربیاره
🔻این دانش آموز بعد از این اتفاق احساس تنهایی می کنه و در گوشه ای گریه می کرده که معلمش میاد پیشش و دلداری میده بهش و ازش میخواد به مشاور مدرسه مراجعه کنه
🔻مشاور از شنیدن اتفاقی که برای این دختر افتاده به شدت متاثر میشه و بهش کمک می کنه تا مشکلش برطرف بشه
🔻خانم مشاور اعتقاد داره مسئله خشونت در مدرسه که معمولا توسط پسرها انجام میشه باید جدی گرفته بشه و به سادگی ازش نگذرن
🔻خانم مشاور و معلم با همکلاسی های این دختر صحبت می کنن و همکلاسی هاش تصمیم می گیرن ازش حمایت کنن و تنها نگذارنش.بخاطر همین در مسیر حیات مدرسه تا کلاس اسکورتش می کنن تا کسی اذیتش نکنه
🔻این دو معلم که از این اقدام بچه ها خیلی خوشحال شدن تصاویر و فیلم های این حمایت رو به اشتراک میذارن و می نویسن ما همه یکی هستیم
🌐منبع:https://www.usatoday.com/story/news/nation/2021/10/08/new-mexico-school-student-bullied-hijab-islamophobia/6053880001/
#تولیدی
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب🎓
دانشگاه حجاب
✍️ #تنها_میان_داعش #قسمت_دهم 💠 عباس و عمو با هم از پلههای ایوان پایین دویدند و زنعمو روی ایوان خ
✍️ #تنها_میان_داعش
#قسمت_یازدهم
💠 و صدای عباس بهقدری بلند بود که حیدر شنید و ساکت شد. احساس میکردم فکرش بههم ریخته و دیگر نمیداند چه کند که برای چند لحظه فقط صدای نفسهایش را میشنیدم.
انگار سقوط یک روزه #موصل و #تکریت و جادههایی که یکی پس از دیگری بسته میشد، حساب کار را دستش داده بود که بهجای پاسخ به هشدار عباس، قلب کلماتش برای من تپید :«نرجس! یادت نره بهم چه قولی دادی!»
💠 و من از همین جمله، فهمیدم فاتحه رسیدن به #آمرلی را خوانده که نفسم گرفت، ولی نیت کرده بودم دیگر بیتابی نکنم که با همه احساسم خیالش را راحت کردم :«منتظرت میمونم تا بیای!» و هیچکس نفهمید چطور قلبم از هم پاشید!
این انتظار به حرف راحت بود اما وقتی غروب #نیمه_شعبان رسید و در حیاط خانه به جای جشن عروسی بساط تقسیم آرد و روغن بین مردم محله برپا بود تازه فهمیدم درد جدایی چطور تا مغز استخوانم را میسوزانَد.
💠 لباس عروسم در کمد مانده و حیدر دهها کیلومتر آن طرفتر که آخرین راه دسترسی از #کرکوک هم بسته شد و حیدر نتوانست به آمرلی برگردد.
آخرین راننده کامیونی که توانسته بود از جاده کرکوک برای عمو آرد بیاورد، از چنگ #داعش گریخته و به چشم خود دیده بود داعشیها چند کامیون را متوقف کرده و سر رانندگان را کنار جاده بریدهاند.
💠 همین کیسههای آرد و جعبههای روغن هم دوراندیشی عمو و چند نفر دیگر از اهالی شهر بود تا با بستهشدن جادهها آذوقه مردم تمام نشود.
از لحظهای که داعش به آمرلی رسیده بود، جوانان برای #دفاع در اطراف شهر مستقر شده و مُسنترها وضعیت مردم را سر و سامان میدادند.
💠 حالا چشم من به لباس عروسم بود و احساس حیدر هر لحظه در دلم آتش میگرفت. از وقتی خبر بسته شدن جاده کرکوک را از عمو شنید، دیگر به من زنگ نزده بود و خوب میفهمیدم چه احساس تلخی دارد که حتی نمیتواند با من صحبت کند.
احتمالاً او هم رؤیای #وصالمان را لحظه لحظه تصور میکرد و ذره ذره میسوخت، درست مثل من! شاید هم حالش بدتر از من بود که خیال من راحت بود عشقم در سلامت است و عشق او در #محاصره داعش بود و شاید همین احساس آتشش زده بود که بلاخره تماس گرفت.
💠 به گمانم حنجرهاش را با تیغ #غیرت بریده بودند که نفسش هم بریده بالا میآمد و صدایش خش داشت :«کجایی نرجس؟» با کف دستم اشکم را از صورتم پاک کردم و زیرلب پاسخ دادم :«خونه.» و طعم گرم اشکم را از صدای سردم چشید که بغضش شکست اما مردانه مقاومت میکرد تا نفسهای خیسش را نشنوم و آهسته زمزمه کرد :«عباس میگه مردم میخوان #مقاومت کنن.»
به لباس عروسم نگاه کردم، ولی این لباس مقاومت نبود که با لبهایی که از شدت گریه میلرزید، ساکت شدم و اینبار نغمه گریههایم آتشش زد که صدای پای اشکش را شنیدم.
💠 شاید اولین بار بود گریه حیدر را میشنیدم و شنیدن همین گریه غریبانه قلبم را در هم فشار داد و او با صدایی که بهسختی شنیده میشد، پرسید :«نمیترسی که؟»
مگر میشد نترسم وقتی در محاصره داعش بودم و او ترسم را حس کرده بود که آغوش لحن گرمش را برایم باز کرد :«داعش باید از روی جنازه من رد شه تا به تو برسه!» و حیدر دیگر چطور میتوانست از من حمایت کند وقتی بین من و او، لشگر داعش صف کشیده و برای کشتن مردان و تصاحب زنان آمرلی، لَهلَه میزد.
💠 فهمید از حمایتش ناامید شدهام که گریهاش را فروخورد و دوباره مثل گذشته مردانه به میدان آمد :«نرجس! بهخدا قسم میخورم تا لحظهای که من زنده هستم، نمیذارم دست داعش به تو برسه! با دست #قمر_بنی_هاشم (علیهالسلام) داعش رو نابود میکنیم!»
احساس کردم از چیزی خبر دارد و پیش از آنکه بپرسم، خبر داد :«آیتالله سیستانی حکم #جهاد داده؛ امروز امام جمعه #کربلا اعلام کرد! مردم همه دارن میان سمت مراکز نظامی برای ثبت نام. منم فاطمه و بچههاشو رسوندم #بغداد و خودم اومدم ثبت نام کنم. بهخدا زودتر از اونی که فکر کنی، محاصره شهر رو میشکنیم!»
💠 نمیتوانستم وعدههایش را باور کنم که سقوط شهرهای بزرگ عراق، سخت ناامیدم کرده بود و او پی در پی رجز میخواند :«فقط باید چند روز مقاومت کنید، به مدد #امیرالمؤمنین (علیهالسلام) کمر داعش رو از پشت میشکنیم!» کلام آخرش حقیقتاً #حیدری بود که در آسمان صورت غرق اشکم هلال لبخند درخشید.
نبض نفسهایم زیر انگشت احساسش بود و فهمید آرامم کرده است که لحنش گرمتر شد و هوای #عاشقی به سرش زد :«فکر میکنی وقتی یه مرد میبینه دور ناموسش رو یه مشت گرگ گرفتن، چه حالی داره؟ من دیگه شب و روز ندارم نرجس!» و من قسم خورده بودم نگذارم از تهدید عدنان باخبر شود تا بیش از این عذاب نکشد...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
ـ🍃💌🍃💌☘🍃
ـ💌🍃💌🍃
ـ🍃💌☘🍃
ـ💌🍃﷽
ـ☘🍃
ـ🍃 #حقالناس
🔻حجتالاسلام ماندگاری
به سؤال يكی از بينندگان برنامه سمت خدا دربارهی آرايش كردن پاسخ جالبی دادن👇
❓سؤال:
👈 من دختری هستم که عاشق آرایش کردن هستم و آرایش هم برای دل خودم است و آرایش من، برای جلبتوجه دیگران نیست. من وقتی بیرون میروم به سر و وضع خودم میرسم تا دلم شاد بشود. آیا این کار من ایرادی دارد❓
✅ پاسخ:
⚠️ کار ایشان کمال نامهربانی، بیانصافی و ناسپاسی به خداوند است. قرار نیست که هر کس به دل خودش عمل کند. قرار است که همه به امر خدا عمل کنند.
🛵 موتورسواری که در پیادهرو موتورسواری میکند و امنیت مردم را به خطر میاندازد، میگوید: دلم میخواهد به پیادهرو بروم و در واقع به خواسته دلش عمل کرده است.
🎷کسی که دم بیمارستان بوق میزند میگوید که من میخواستم شاد باشم بوق زدم و اِلا قصد کار دیگری ندارم.
📌اگر این حرفها عاقلانه است..
حرف این خانم هم عاقلانه است.
✅🔻وقتی ما کاری میکنیم که به دیگران آسیب و ضرری میرسد، باید روی دل خودمان پا بگذاریم.
❤️ اگر شما به حرف خدا گوش بدهید و حق کسی را ضایع نکنید میتوانید بهحرف دلتان عمل کنید.
❌ این خانم حرف خدا را ضایع کرده است؛ زیرا در قرآن داریم که زنها نباید زینت و آرایش خودشان را آشکار کنند، مگر برای همسران و مَحرمهایشان. در اینجا شما نمیتوانید به دلتان عمل کنید، زیرا ناسپاسی خدا میشود.
❗️این خانم به چهار گروه لطمه میزند:
1️⃣ در خیابان جوان عفیف نمیخواهد به چهرهی این خانم نگاه کند؛ بنابراین به خودش فشار میآورد و سرش را پایین میاندازد. پس این فرد اذیت میشود و حقش ضایع میشود زیرا میتوانست راحت در خیابان راه برود. مثل فردی که وقتی آلودگی هوا وجود دارد مجبور است که ماسک بزند.
2️⃣ به جوان بیبندوبار هم ظلم میشود؛ زیرا این جوان وقتی خانم را در خیابان میبیند ازدواجش عقب میافتد.. چون مجانی دارد نیازش را برطرف میکند. فرد باید نیازش را با ازدواج تامین کند، نه با هرزگی و چشمچرانی.
3️⃣ به متأهلها هم ظلم میشود؛ زیرا آقایان متأهل چشمشان به این خانم میافتد که خیلی مرتب است، وقتی به خانه میروند خانم را در آشپزخانه میبینند که خیلی مرتب نیست و بهخاطر همین، قیافهها را مقایسه میکند و شروع به بهانهگیری میکند و زندگی بهم میریزد. پس بیحجابی حقالناس است و باید این خانمها تغییر رویه بدهند.
4️⃣ به خودش ظلم میکند؛ چرا که با اینکار خود را وسیله هوسرانی مردها قرار میدهد و حیا و عزتنفس خود پایمال میکند.
البته که این مراقبت و عفیفبودنها هم برای خانمها و هم برای آقایان است..✌️
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
🍃
☘🍃
💌🍃
🍃💌☘🍃
💌🍃💌🍃
🍃💌🍃💌☘🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ارتباط حجاب و نگاه ابزاری به زن
حجاب یعنی حذف نگاه های ابزاری به زن ✅
دقیقاً به همین دلیل است که فابیان، یکی از معروفترین مانکن های فرانسه می گوید:
به لطف خدا مسلمان و با حجاب شدم و گرنه تا آخر عمر مثل یک حیوان دنبال سیراب کردن حوزهها بودم و اصول و ارزشی برای خودم نداشتم.😏
🌸@hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
💯 #حجاب
♨️اسلام نمیخواهد که زن همانند یک شیء و یک عروسک در دست ما باشد...
#امام_خمینی
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
#گزارش
#بینالملل
😳اضافه شدن بیش از ۲۰ واژه کره ای به دیکشنری آکسفورد
🔻به دنبال محبوبیت موسیقی کره ای در بین مردم انگلیس دیکشنری آکسفورد بیش از بیست واژه کره ای رو به دلیل رواج یافتن بین مردم به دایره لغات خود اضافه کرد
📌تاثیر زیاد موسیقی کره ای روی فرهنگ و آداب و رسوم ملت ها باعث نگرانی شده؛متاسفانه نوجوانان ایرانی هم جذب این سبک موسیقی شدن غافل از تاثیرات منفی این موسیقی
🌐منبع:https://www.theguardian.com/world/2021/oct/05/k-beauty-hallyu-and-mukbang-ozens-of-korean-words-added-to-oxford-english-dictionary
#تولیدی
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب🎓
دانشگاه حجاب
✍️ #تنها_میان_داعش #قسمت_یازدهم 💠 و صدای عباس بهقدری بلند بود که حیدر شنید و ساکت شد. احساس میکر
✍️ #تنها_میان_داعش
#قسمت_دوازدهم
💠 فرصت همصحبتیمان چندان طولانی نشد که حلیه دنبالم آمد و خبر داد امشب همه برای نماز مغرب و عشاء به مقام #امام_حسن (علیهالسلام) میروند تا شیخ مصطفی سخنرانی کند.
به حیدر که گفتم خواست برایش دو رکعت نماز حاجت بخوانم و همین که قدم به حیاط مقام گذاشتم، با خاطره حیدر، خانه خیالم به هم ریخت.
💠 آخرین بار غروب روزی که عقد کردیم با هم به مقام آمده بودیم و دیدن این گنبد سفید نورانی در آسمان نیلی نزدیک اذان مغرب، بر جراحت جالی خالی حیدر نمک میپاشید.
نماز مغرب و عشاء در فضای غریبانه و عاشقانه مقام اقامه شد در حالی که میدانستیم #داعش دور تا دور شهر اردو زده و اینک ما تنها در پناه امام حسن (علیهالسلام) هستیم.
💠 همین بود که بعد از نماز عشاء، قرائت دعای فرج با زمزمه گریه مردم یکی شده و به روشنی حس میکردیم صاحبی جز #صاحب_الزمان (روحیفداه) نداریم.
شیخ مصطفی با همان عمامهای که به سر داشت، لباس رزم پوشیده بود و بلافاصله شروع به سخنرانی کرد :«ما همیشه خطاب به #امام_حسین (علیهالسلام) میگفتیم ای کاش ما با شما بودیم و از شما #دفاع میکردیم! اما امروز دیگه نیاز نیست این حرف رو بزنیم، چون ما امروز با #اهل_بیت (علیهمالسلام) هستیم و از #حرم شون دفاع میکنیم! ما به اون چیزی که آرزو داشتیم رسیدیم، امروز این مقام و این شهر، حرم اهل بیت (علیهمالسلام) هست و ما باید از اون دفاع کنیم!»
💠 گریه جمعیت بهوضوح شنیده میشد و او بر فراز منبر برایمان #عاشقانه میسرود :«جایی از اینجا به #بهشت نزدیکتر نیست! دفاع از حرم اهل بیت (علیهمالسلام) عین بهشت است! ۱۴۰۰ سال پیش به خیمه امام حسن (علیهالسلام) حمله کردن، دیگه اجازه نمیدیم دوباره به مقام حضرت جسارت بشه! ما با خونمون از این شهر دفاع میکنیم!»
شور و حال #شیعیان حاضر در مقام طوری بود که شیخ مصطفی مدام صدایش را بلندتر میکرد تا در هیاهوی جمعیت به گوش همه برسد :«داعش با چراغ سبز بعضی سیاسیون و فرماندهها وارد #عراق شد، با خیانت همین خائنین #موصل و #تکریت رو اشغال کرد و دیروز ۱۵۰۰ دانشجوی شیعه رو در پادگان تکریت قتل عام کرد! حدود چهل روستای اطراف #آمرلی رو اشغال کرده و الآن پشت دیوارهای آمرلی رسیده.»
💠 اخبار شیخ مصطفی، باید دلمان را خالی میکرد اما ما در پناه امام مجتبی (علیهالسلام) بودیم که قلبمان قرص بود و او همچنان میگفت :«یا باید مثل مردم موصل و تکریت و روستاهای اطراف تسلیم بشیم یا سلاح دست بگیریم و مثل #سیدالشهدا (علیهالسلام) مقاومت کنیم! اگه مقاومت کنیم یا پیروز میشیم یا #شهید میشیم! اما اگه تسلیم بشیم، داعش وارد شهر میشه؛ مقدساتمون رو تخریب میکنه، سر مردها رو میبُره و زنها رو به اسارت میبَره! حالا باید بین #مقاومت و #ذلت یکی رو انتخاب کنیم!»
و پیش از آنکه کلامش به آخر برسد فریاد #هیهات_من_الذله در فضا پیچید و نه تنها دل من که در و دیوار مقام را به لرزه انداخت. دیگر این اشک شوق #شهادت بود که از چشمه چشمها میجوشید و عهد نانوشتهای که با اشک مردم مُهر میشد تا از شهر و این مقام مقدس تا لحظه شهادت دفاع کنند.
💠 شیخ مصطفی هم گریهاش گرفته بود، اما باید صلابتش را حفظ میکرد که بغضش را فروخورد و صدا رساند :«ما اسلحه زیادی نداریم! میدونید که بعد از اشغال عراق، #آمریکاییها دست ما رو از اسلحه خالی کردن! کل سلاحی که الان داریم سه تا خمپاره، چندتا کلاشینکف و چندتا آرپیجی.» و مردم عزم مقاومت کرده بودند که پیرمردی پاسخ داد :«من تفنگ شکاری دارم، میارم!» و جوانی صدا بلند کرد :«من لودر دارم، میتونم یکی دو روزه دور شهر خاکریز و خندق درست کنم تا داعش نتونه وارد بشه.»
مردم با هر وسیلهای اعلام آمادگی میکردند و دل من پیش حیدرم بود که اگر امشب در آمرلی بود فرمانده رشید #مدافعان شهر میشد و حالا دلش پیش من و جسمش دهها کیلومتر دورتر جا مانده بود.
💠 شیخ مصطفی خیالش که از بابت مقاومت مردم راحت شد، لبخندی زد و با آرامش ادامه داد :«تمام راهها بسته شده، دیگه آذوقه به شهر نمیرسه. باید هرچی غذا و دارو داریم جیرهبندی کنیم تا بتونیم در شرایط #محاصره دووم بیاریم.» صحبتهای شیخ مصطفی تمام نشده بود که گوشی در دستم لرزید و پیام جدیدی آمد.
عدنان بود که با شمارهای دیگر تهدیدم کرده و اینبار نه فقط برای من که #خنجرش را روی حنجره حیدرم گذاشته بود :«خبر دارم امشب #عروسیات عزا شده! قسم میخورم فردا وارد آمرلی بشیم! یه نفر از مرداتون رو زنده نمیذاریم! همه دخترای آمرلی #غنیمت ما هستن و شک نکن سهم من تویی! قول میدم به زودی سر پسرعموت رو برات بیارم! تو فقط عروس خودمی!»...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
دانشگاه حجاب
🦋هنر زن بودن(بخش1،قسمت1) ♨️داوری های نادرست و غیر عادلانه و ظلم و تحقیر زن باعث شده که زن: 🚫_جای
4_300608373114536058.mp3
7.09M
🦋هنر زن بودن (بخش 1قسمت2 )
♨️داوری های نادرست و غیر عادلانه و ظلم و تحقیر زن باعث شده که زن:
🚫_جایگاه خود را نداند.
🚫_به زن بودنش افتخار نکند.
🚫_برای مردگونه بودن تلاش کند.
✅ مباحثی که ان شاء الله قرار است در "هنر زن بودن" بررسی شود
🎵استاد محمدجعفرغفرانی
#هنر_زن_بودن
🌸@hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
🔺شنل قرمزی!🔺
باتوپپرمیگفت:
*برای آدم هرزه چادری و غیر چادری نداره...
دیگه حجاب و چادر برا چی؟
وقتی به چادری ها هم تیکه می اندازن و نگاش میکنن حجاب چه فایده داره؟🙄
⚠️صبر کن دوست عزیز
واقعا بین با حجاب و بی حجاب هیچ فرقی نیست⁉️
*من که فرقی نمیبینم🧐
🤨نمی بینی؟
آها پس بزار مسئله رو واضح ترش کنم تا ببینی...
اول از همه باید بگم، مسئله اینه که همه افراد جامعه که هرزه نیستن🤐
حالا اومدیم و یه مرد مومنی بی اختیار چشم اش به شما افتاد!
اون وقت #بی_حجاب و #باحجاب خیلی فرق داره😉
نکته بعد: کافیه یه نگاه کوچیک توی گوگل بندازی و آمار های تجاوز و آزار جنسی رو تو کشورهایی که مردمشون حجاب ندارن ببینی...
اون وقت متوجه خواهی شد🙃
و البته این ام بگم ها:
تا جایی که ما تو قصه ها شنیدیم،گرگ همیشه دنبال شنل قرمزیه!😁
#تولیدی_کامل
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷شهید هادی ذوالفقاری🌷
🌱از خواهرانم می خواهم که حجابشان را مثل حجـاب حضرت زهرا (س) رعایت کنند، نه مثل حجاب های امروز؛ چون این حجـاب ها بوی حضرت زهـرا (س) نمی دهد!
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸خادم شهدا
✖بازهم هتاکی به آمرین عمل به قرآن درمهدتمدن ایران زمین❗
🌷4 نشانه یاران امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف:
1⃣ :اهمیت به نمــــــــاز✅
2⃣ :دادن خمس وزکات✅
3⃣ :امربه معـــــــــروف✅
4⃣ :نـهـی ازمنـکــــــــــر✅
(حج/41)💠
☡ ضربوشتم آمربهمعروف اینبار در دفتر پیشخوان دولت❌
🎙خبرگزاری رسمی حوزه:
⬅ محسن افشین کیا، از ایرانیان مقیم خارج از کشور در گفتگو با خبرنگار:
⬅ برای انجام امور امور اداری به یکی از دفاتر پیشخوان دولت در محله نارمک مراجعه کردم.
❌وارد دفتر که شدم به یک خانم بیحجاب که از لحاظ حجاب وضعیت مناسبی نداشت به صورت خیلی مودبانه و برادرانه تذکر لسانی دادم، ولی این خانم با فحاشی و توهینهای رکیک به بنده توهین کرد و حتی اقدام به کشف حجاب کامل کرد.❗❗
❌عجیب اینکه کارمندان دفتر پیشخوان در حمایت از خانم بیحجاب مرا کتک زدند و به بیرون پرتاب کردند❗❗
⬅اقدام حداقلی ما دراین هتک حرمت ناجوانمردانه❌❌
تماس باستادامربه معروف
📞
02122561218
🔹درصورت تمایل هرگونه همکاری وپیگیری خودرا در آیدی زیربامابه اشتراک بگذارید....
⬅و مشوق ما در پیگیری جدی تراین مسائل باشید.
آیدی ارسال نظرات شما در کارگروه مطالبه گری :
@ZohorAshgh
#تولیدی
#مطالبه_گری
🏴@hejabuni|دانشگاه حجاب🎓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴به روز باشیم
گزارشی از عملکرد سازمانهای جاسوسی برای تقابل با جمهوری اسلامی در قالب توانمندسازی زنان.
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓