🤔ادعای عجیب و غریب ترانه علیدوستی در آمریکا
🔹ترانه علیدوستی که در فیلمی به نام "اورکا" نقش یک ورزشکار زن را بازی کرده است، و اکنون برای اکران این فیلم در آمریکا به سر میبرد، طی گفتوگویی، مدعی شده که در ایران هویت ورزشی برای بانوان وجود ندارد و شنا برای زنان در ایران رسماً ممنوع است‼️
🔹ترانه علیدوستی درحالی این ادعای به شدت عجیب را مطرح کرده که فدراسیون شنا علاوه بر بخش مردان، همیشه برگزاری مسابقات شنا را در ردههای پایه و بزرگسالان و باشگاهها و تیم ملی برای بانوان در استانهای مختلف در نظر داشته و اخبار آن نیز با جستوجویی ساده در اینترنت قابل مشاهده است.
✅ مسابقات شنای دختران استان گلستان، مسابقات شنای رده سنی ۷ تا ۱۷ سال دختران در منطقه آزاد اروند، مسابقات شنای مسافت کوتاه جام ری، مسابقات واترپلو رده سنی بالای ۱۴ سال جام فجر، مسابقات رکوردگیری شنای بانوان در اصفهان و مسابقات لیگ برتر واترپلو زنان از جمله رویدادهایی بوده که در همین ماههای اخیر برگزار شد.
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
دانشگاه حجاب
🔴به روز باشیم 🔆 تحلیل "جان مرشایمر" (استاد معروف آمریکایی روابط بین الملل)؛ چرا بحران اوکراین حاصل
🔴به روز باشیم
❌ شبهه
اگر مرد مسلمانی بخواهد به دختر باکره ای تجاوز کند و دختر از خودش دفاع کند و مرد مسلمان را بکشد، دختر را به جرم قتل اعدام میکنند. جالب اینجایت که قبل اعدام باید به دختر تجاوز کنند، زیرا طبق اسلام نمیشود باکره را اعدام کرد.
✅پاسخ
🔹چنین ادعاهایی دروغ است و صددرصد رد میشود. زیرا در هیچ منبعی از منابع اسلام چنین چیزی حتی در حد احتمال هم وجود ندارد.
دفاع هر کسی از جمله دختر در مقابل تجاوز، مشروع است، حتی اگر منجر به قتل شود، یعنی نه تنها از نظر اسلام، گناهی بر او نیست، بلکه مجازات دنیوی (قصاص) هم ندارد. (المبسوط فی فقه الامامیه، ج ۸، ص ۷۵)
🔹این ادعا هم که طبق اسلام دختر باکره را نمیشود اعدام کرد و ابتدا باید به تجاوز کنند، ادعایی دروغ است و در هیچ منبع اسلامی (حتی در حد احتمال) و در هیچ قانون یا آئین نامهای وجود ندارد.
🔹اینگونه دروغهای شاخدار که بدون ذکر هیچگونه مستندی منتشر میشود، نشانه درماندگی اسلام ستیزان و در جهت مخدوش کردن ذهن جوانان است.
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
#گزارش
#بینالملل
♨️ "روز جهانی زن" و داستان تکراری برابری خواهی
🔻امسال هم در روز ۸ مارس به مناسبت روز جهانی زن تجمع هایی در کشورهای مختلف برگزار شد
🔻هشتگ " تبعیض را بشکن" رو برای امسال انتخاب کردند و طبق معمول خواستار برابری زنان و مردان بودند
🔻نخستین جرقه ی نامگذاری روزی به نام روز جهانی زن در سال ۱۹۰۹ در آمریکا زده میشه
زنانی که آنقدر از تبعیض و بی عدالتی رنج می بردند که به نشانه اعتراض تصمیم گرفتند کاری کنند
🖋خواسته های زنان شامل برابری با مردان، پر رنگ شدن نقش زنان در اجتماع، پایان دادن به خشونت علیه زنان
🌐منبع:https://www.aljazeera.com/news/2022/3/8/international-womens-day-2022-theme-and-history
#تولیدی
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب🎓
#رمان_مذهبی_ازجهنم_تابهشت
#قسمت_پنجاه_و_نهم
به روایت حانیه..... .
مامان:حانیه بیا این میوه هارو بزار رو میز. الان میان دیگه.
داشتم از استرس میمردم ، وای اصلا نمیدونستم چرا. وای خدا.
مامان به فاطمه هم گفته بود بیاد که هم کمک کنه هم پیش آقاشون باشه.
یعنی چقدر جالب و شیرین بود عشق این دوتا .
میوه هارو از مامان گرفتم گذاشتم رو میز و بعد هم رفتم از پشت پنجره خیره شدم به حیاط. با نشستن دستی روی شونم. جیغ کشیدم و برگشتم عقب.
فاطمه: چته دیونه؟ عه
_ عه خب ترسیدم.
فاطمه: چرا انقدر بی قراری؟ خبریه؟
_ چه خبری؟
فاطمه: چمدونم والا. گفتم شاید خبر لیلی و مجنونی چیزی باشه.
_ مسخره
فاطمه: نه جدا.
واقعا احتیاج داشتم با یکی حرف بزنم. دسته فاطمه رو گرفتم و کشیدمش تو اتاق.
_ خب. قول بده به کسی نگی.
فاطمه: همین الان میرم میگم.
_ عه توام.
کل ماجرا رو براش تعریف کردم. از دربند گرفته تا ماجرای مسجد و اون شب رو که خودش میدونست.
فاطمه: خب؟
_ خب به جمالت بالام جان.
فاطمه: این چیش بده؟
_ بابا من روم نمیشه دیگه به این بگم سلام.
با صدای زنگ در که خبر از اومدنشون داد استرس منم بیشتر شد . عادت نداشتم تو مهمونیا چادر سرم کنم. یه تونیک آبی تا زیر زانو با شال و شلوار مشکی.
با فاطمه رفتیم دم در کنار مامان و بابا و امیرعلی برای استقبال.
بعد از سلام و علیک و آشنایی خانواده ها که با اب شدن من همراه بود، با مامان رفتیم تو آشپزخونه برای پذیرایی.
مامان: بیا این چایی ها رو ببر.
_ نه.
مامان: چی نه؟
_ من نمیبرم.
مامان : حرف نزن بدو.
بعدم سریع سینی چای رو داد به من و خودش از آشپزخونه رفت بیرون
امیر علی هم طبق معمول شد فرشته نجات منو اومد سینی چای رو از من گرفت و رفت. منم شالمو مرتب کردم و رفتم بیرون.
همه مشغول بودن و خیلی زود باهم صمیمی شده بودن. مامان با خانوم حسینی (مامان امیرحسین ) بابا هم با اقای حسینی. فاطمه و پرنیان هم با هم. پرنیان دخترخوبی بود ولی من ازش خجالت میکشیدم چون فکر میکردم الان اونم همه چیزو میدونه. امیرعلی چایی هارو تعارف کرد و رفت نشست پیش امیرحسین.
فاطمه و پرنیان داشتن حرف میزدن اما اصلا متوجه صحبتاشون نمیشدم. چون اصلا تو حال و هوای اونجا نبودم همش نگران بودم دوباره یه سوتی بدم و ابروم بره. چندبار هم منو به بحثشون دعوت کردن اما هربار تشکر کردم و گفتم نظر خاصی ندارم و ترجیح میدم شنونده باشم.......
#ادامه_دارد
#ح_سادات_کاظمی
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یه نمونه غیرتمند🙃
آقا ما یه پراید داشایم ، خیلی داغون ، یه روز هم مثل همیشه اینقدر غر غر کرد که خاموش شد🤯
مجبور شدیم هول اش بدیم 🚘
خلاصه من و مامانم با چادر شروع کردیم به هول دادن توی خیابون ...
که یهو یه ماشین خفن نزدیک شد،
گفتم الان به ماشین ما میخنده
اما دیدم وایساد و
یه آقای مشتی اومد پایین ، کمک کرد تا ماشین بابام روشن بشه...
بعدم بدون هیچ حرفی سوار شد و رفت
خواستم بگم :
غیرت میتونه این شکلی باشه 🙃
نه اون تندروی هایی که شما اسمش رو میذارین غیرت🤐
#تولیدی_کامل | #غیرت
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
38.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 فلسفه حجاب ۱ یا حکمتها و آثار حجاب
(بخش اول)
✅ آیا برای انجام هر کاری فلسفه آن را باید بدانیم ؟
🎤حجه الاسلام مختاری
#تصویری #فلسفه_حجاب
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
‹امروزهبایدخانمها . . .🌱
-
-
-وظایف خانمها در عرصه اجتماع، از نظر امام خمینے (ره)😌✌️🏻
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
دانشگاه حجاب
🔴به روز باشیم ❌ شبهه اگر مرد مسلمانی بخواهد به دختر باکره ای تجاوز کند و دختر از خودش دفاع کند و مر
🔴به روز باشیم
«کاترین شکدم» به بیبیسی: نه جاسوس بودم، نه با مقامات ایرانی رابطه داشتم، نه به اسناد دسترسی داشتم
🔹«کاترین پرز شکدم» که این روزها به واسطه عملیات روانی یک کانال احمدینژادی نامش بر سر زبانها افتاده، در گفتوگویی با بیبیسی فارسی گفت: نه جاسوس بودم و نه با کسی از مقامات ایرانی رابطهای داشتم.
🔹او گفت که این مطالب را او هم در فضای اینترنت دیده ولی آنها را بیش از آنکه علیه خود بداند توهین به مقامات ایرانی تصور میکند.
🔹کاترین شکدم اظهار داشت: برخلاف آنچه گفته میشود به هیچ اسنادی در ایران دسترسی نداشتهام و آنکه در انتهای مطلبم در تایمز اسراییل نوشتهام که ایران به دنبال سلاح اتمی است صرفاً برداشت شخصیام است که میتواند کسی بپذیرد یا نپذیرد. اما برای این حرفم نه به سندی دسترسی داشتهام و نه با کسی صحبت کردهام.
🔹شکدم گفت تمام آنچه در اینباره دیدهام همان مطالب آشکار روی اینترنت بود است.
🔹وی همچنین درباره مطالبش که در سایت khamenei.ir منتشر شده در پاسخ به سوال مجری بیبیسی که آیا اصلا به دفتر رهبری رفتوآمد داشتهاید گفت خیر. چند مطلب را به صورت ایمیلی فرستادم و حتی پولی هم دریافت نکردهام.
👈 پاسخبهشبهاتفــجازی
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
دانشگاه حجاب
#رمان_مذهبی_ازجهنم_تابهشت #قسمت_پنجاه_و_نهم به روایت حانیه..... . مامان:حانیه بیا این میوه هارو ب
#رمان_مذهبی_ازجهنم_تابهشت
#قسمت_شصتم
به روايت امير حسين
مدام نگران اين بودم كه بابا سرد برخورد كنه يا حرفی بزنه که ناراحتشون کنه. بالاخره با افراد مذهبی میونه خوبی نداره . اما خوشبختانه این خانواده انقدر خون گرم و مهربون هستن که هم مامان هم بابا خیلی زود باهاشون صمیمی شدن و همچنین پرنیان با نامزد امیرعلی فاطمه خانوم. اما اون خانومی که فهمیدم خواهر امیرعلی بوده و اسمش هم حانیه ؛ نه تو بحثی شرکت میکنه نه حرفی میزنه ، وای مدام سعی میکنم بهش توجه نکنم اما همش فکرم درگیرشه و همین منو عذاب میده. بلاخره نامحرمه ، همون مسجد هم که باهاش چشم تو چشم شدم کلی توبه کردم و چند روز حالم داغون بود.
امیرعلی:امیرحسین. اینجایی؟
_ جان؟
امیرعلی:کجایی داداش ؟ عاشق شدی؟
_ چی ؟ من ؟ نه بابا
امیرعلی: میخوای من سکوت کنم به توهماتت برسی پسرم ؟
_ نه پدرم ادامه بده.
مامان حانیه خانوم: خب دخترا میاید کمک سفره بندازیم؟
با این حرف، مامان و پرنیان و فاطمه خانوم و حانیه خانوم بلند میشن و به سمت آشپزخونه میرن و بلاخره بعد از تعارف معمول که نه شما بفرمایید و این حرفا؛ همه خانوما میرن تو آشپزخونه.
چندبار سر جام غلط میزنم ." وای خدا دارم دیوونه میشم ". الان یه ساعته که میخوام بخوابم ولی خوابم نمیبره. تصمیم میگیرم کمی مهمونی امشب رو مرور کنم ، واقعا شب خوبی بود ، خیلی خوش گذشت. با این وجود که خانواده مذهبی بودن اما بابا خیلی خوب باهاشون کنار اومد اما اون اوضاع حجاب حانیه خانوم اون روز دربند و اون شب برام عجیب بود ، از یه خانواده مذهبی همچین حجابی؟ البته حجاب اون شبش به خاطر کار اون......
با حرص دندونامو رو هم فشار میدم و چشمام رو میبندم . آية الكرسى مسكن خوبيه.......
با صداي آلارم گوشي سريع از جام بلند ميشم. با حرص گوشي رو خاموش ميكنم و ميندازمش اون سمت.
" واي امروز ، دانشگاه نه "
.
.
.
محمدجواد: ميگما امير اين خواهرمون چي بود اسمش؟ اها خانوم مقيمي. اخ ببخشيد بيتا خانوم.
بعد لحنشو زنونه ميكنه و ميگه _ خواهر فكر كنم ميخواد مختو بزنه.
_ خيلي مسخره اي جواد. ميدوني ازاين شوخيا بدم ميادا.
محمدجواد: اوا خواهر . خب به من چه ؟
_ بسه برادر.
محمد جواد: خب حالا بي جنبه جانم. امروز ميخوايم با بچه ها بريم بيرون فكر كنم يه شش هفت ماهي هست كه اصلا جايي نرفتيم ، فقط تو هيئت همدیگه رو دیدیم. میای دیگه ؟
_ صددرصد
محمدجواد: سنگین باش خواهرم.
_ برادر تقبل الله
با نشستن دستی روی شونم برمیگردم عقب ، از چیزی که میبینم متعجب و فوق العاده عصبی میشم. چشمامو میبندم و چندتا صلوات زیر لب زمزمه میکنم. مغزم از کار افتاده و واقعا نمیدونم چیکار میتونم بکنم. دستم میارم بالا که با تمام قدرت بزنم تو صورتش اما گذشت بهترین کاره. تمام نفرتم رو تو چشمام میریزم و سریع پشتم رو بهش میکنم که از برم بیرون از دانشگاه. چشمم به اطراف که میوفته با دیدن جمعیتی که همه با تعجب زل زدن بهم عصبانیتم بیشتر میشه. دستم رو مشت میکنم و تمام حرصم رو سعی میکنم رو دستم خالی کنم. دختره بی حیا خجالتم نمیکشه.
سریع از در دانشگاه خارج میشم و به سمت ماشین میرم. با اینکه من کاری نکردم اما خودم رو گناهکار میدونم.
بهترین مهد آرامش برای من مزار شهدا بود ، پس پیش به سوی بهشت زهرا.
#ادامه_دارد
#ح_سادات_کاظمی
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
Part31_جان شیعه اهل سنت.mp3
4.88M
📚رمان " جان شیعه، اهل سنت"(31)
♥️" عاشقانه هاای برای مسلمانان"
رویکرد این اثر وحدت شیعه و سنی است. “جان شیعه، اهل سنت” رمانی بلندی است که حکایت از ازدواجی خاص و زندگی مشترکی متفاوت از چیزی که تا به حال در رمان های عاشقانه خوانده ایم، می کند. این کتاب فراتر از تصور مخاطبانش به مفهوم واقعی اتحاد و برادری بین شیعه و سنی پرداخته است.
✍ اثر فاطمه ولی نژاد
🌸@hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥شما اگر روایت نکنید، دشمن روایت میکند؛ هر جور دلش میخواهد؛ توجیه میکند، دروغ میگوید [آن هم]۱۸۰ درجه خلاف واقع؛ جای ظالم و مظلوم را عوض میکند.
📌 رهبر معظم انقلاب اسلامی ۱۴۰۰/۹/۲۱
🇮🇷 پ ن: و اینجاست که نبرد روایتها رخ میدهد، و باید دهان کسانی که جای شهید و جلاد را، جای ظالم و مظلوم عوض میکنند با استدلال انقلابی گِل گرفت.
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
📝 موفقیت های زنان غربی ...
🔹رهبرمعظمانقلاب
#تولیدی | #حجاب_در_کلام_بزرگان
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
هدایت شده از دانشگاه حجاب
#چی_شد_چادری_شدم
میشه برامون تعریف کنید چی شد چادری شدید؟ 😍
👉🏻 @f_v_7951
منتظر خاطرات جذابتون هستیم 🤩
🔅 @hejabuni♢دانشگاه حجاب🔅
سلام
راستش من دختری قمی هستم با خانواده ای تقریبا مذهبی...✅
از بچگی به طور فطرتی و تقلید از دیگران، چادر سرم میکردم اما بزرگتر که شدم تحت تاثیر فیلم ها و... دیگه حجاب نداشتن بیشتر خوشایندم بود.
دنبال فرصت میگشتم و چادرمو در می آوردم. البته کسی هم بهم خیلی گیر نمیداد...😒
تا اینکه مسجد محلمون باز شد و من علاقه بهش داشتم و اونم خیلی فعال بود... 😍
یه دفعه یه خانمی که در نظر همهی ما بچهها پایه و باحال و شوخ و البته مذهبی بود، درمورد حجاب صحبت میکرد... 💬
من هم کانالهایی مثل کانال شما و دیگر کانالها مبنی بر اثبات حجاب روم تاثیر گذاشتن و خداروشکر الان قدر چادرمو می دونم. ♥️
چادرمو دوستش دارم و میدونم باعث امنیت من، ثواب من، عفاف کاملم، از همه مهمتر راضی نگه داشتن خدا و امام زمانم❤️ به تاخیر ننداختن ظهور با گناهم، به گناه ننداختن دیگران، اذیت نشدن خانواده، عدم تاثیرهای ناشی از جلوهگری و..... میشه🌹😊
خدایا شکرت.
🌺 14 ساله از قم
ــــــــــــــــــــ
ارسال خاطرات: @f_v_7951
🌸 @hejabuni | دانشگاهحجاب 🎓
#گزارش
#بینالملل
♨️نزدیک به نیمی از زنان انگلیسی آزار جنسی را در فضاهای عمومی تجربه کرده اند
📊یک نظرسنجی که به سفارش بیبیسی انجام شده، نشان میدهد ۴۳% زنان در بریتانیا لمس و دست زدن ناخواسته را در فضاهای عمومی تجربه کردهاند.
📑بر اساس این تحقیق که موسسه نظرسنجی "یوگاو" انجام داده، همچنین ۲۸% زنان گفتهاند که با صحنه ناشایست برهنهنمایی در ملأ عام روبهرو شدهاند.
🔻در این نظرسنجی دو سوم زنان یا حدود ۶۶% آنان، گفتهاند که شبها، دست کم بعضی وقتها، احساس امنیت نمیکنند تنها قدم بزنند. در حالی که این آمار در میان مردان و برای موقعیت مشابه فقط ۳۹% است
🔻رییس کمیته زنان و برابریها در بریتانیا به بیبیسی گفته است که نخستوزیر باید "پا پیش بگذارد" و نشان بدهد که ایمنی زنان را جدی میگیرد.
🔻در جامعه بریتانیا فشارها برای آنکه آزار جنسی در محیط عمومی یک جرم محسوب شود، افزایش یافته است.
🌐منبع:https://www.bbc.co.uk/news/uk-60523422.amp
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب🎓
دانشگاه حجاب
#رمان_مذهبی_ازجهنم_تابهشت #قسمت_شصتم به روايت امير حسين مدام نگران اين بودم كه بابا سرد برخورد كنه
#رمان_مذهبی_ازجهنم_تابهشت
#قسمت_شصت_ويكم
به روايت راوي
محمد جواد مات و مبهوت اتفاقی که افتاده فقط به رفتن امیرحسین نگاه میکنه، الان فقط اون حال دوستش رو درک میکنه ، چون میدونه امیرحسین فوق العاده رو مسئله محرم و نامحرم حساسه. و البته پچ پچ اطرافیان بیشتر عصبیش میکنه. تمام نفرتش رو تو چشماش میریزه و به سمت بیتا برمیگرده.
محمد جواد:دختره احمق این چه کاری بود که کردی؟
بیتا که ظاهرا به نقشش رسیده بود لبخند موزیانه ای میزنه و با ناز و عشوه پشتش رو به محمد جواد میکنه و از اونجا میره.
همه فکر میکنن بیتا عاشق امیرحسین شده در صورتی که قصد اون فقط و فقط اذیت کردن بچه مذهبیهای دانشگاهه که با این لبخندش محمد جواد پی به نقشش میبره.
جو دانشگاه براش فوق العاده سنگینه و این رو هم درک میکنه که امیرحسین الان فقط نیاز به تنهایی داره. تصمیم میگیره در اولین فرصت با بچه ها تماس بگیره و برنامه امروز رو کنسل کنه و خودش هم به سمت خونه راه میوفته.
امیرحسین با سرعت زیاد به سمت بهشت زهرا میره ، تمام مدت تنها چیزی که ذهنش رو پر کرده ، حانیه هست. دختری که با وجود بی حجابی اما هیچ سو استفاده ای حتی از تنهاییشون نکرد و این فکرش بیشتر کلافش میکنه ، اصلا دوست نداره به نامحرم فکر بکنه اما........
بعد از یک ساعت به بهشت زهرا میرسه. قطعه 40. سرداران بی پلاک . شهدای گمنام. نزدیک به اذان مغربه و هوا تقریبا تاریک. چراغ های روشن بالای قبر شهدا فضا رو دلنشین کرده. تمام سعیش اینه که آرامش قلب بی قرارش رو از شهدای گمنام بگیره. زیارت عاشورا کوچیکی که همیشه همراهش بود رو از جیبش درمیاره و شروع میکنه به خوندن. به یاد دوست شهیدش میوفته و باهاش درد و دل میکنه. یاداوری این که چند وقته از دوست شهیدش حسابی دور شده دوباره غم عجیبی به دلش برمیگرده. با شنیدن صدای الله اکبر چشماش رو میبنده و زیر لب صلواتی میفرسته.چفیه ای که انداخته بود روی شونش رو برمیداره و روی زمین پهن میکنه. جانماز کوچیکی که از ماشین برداشته بود رو روی اون میندازه و قامت میبنده.
_ الله اکبر
#ادامه_دارد
#ح_سادات_کاظمی
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓