دانشگاه حجاب
#رمان_مسیحا #قسمت_سی_ودوم ﷽ حورا: -عطش؟؟؟ +آره -بابا +جونم -خدا...ممکنه عاشق باشه؟! +شک نکن -از کجا
#رمان_مسیحا
#قسمت_سی_وسوم
﷽
حورا:
سرم را به شیشه تکیه دادم. اولین پرتوهای خورشید صورتم را نوازش کرد. یکدفعه یک نفر از پشت سرش با شوق گفت: «بچه ها آسمونو! چقدر قشنگه! »
نگاه خسته ام را از جاده گرفتم و به آسمان پرواز دادم. ابرهای کوچک و بزرگ تابلوی سفیدی را به نظم کشیده بودند. چشمانم را بستم. دلم میخواست هرچه زودتر از شلوغی شهر بیرون بزنیم و برسیم به کوهها، کوههایی که آرزو داشتم می توانستم بر قله یکی شان بایستم و تاجایی که میتوانم فریاد بزنم. کاش میتوانستم قلب سنگینم را به آسمان پرتاب کنم تا شبیه قاصدکی سبکبال ذره ذره در آبی
یکدستش محو شود.
چشمانم را که بازکردم دوباره خودم بودم. با قدم هایی که مجبورند راه بلند و نامعلومی را بروند و نفس هایی که وادار میشوند از پس هم بدوند. به دستانم نگاه کردم و انگشتانی که قرار است لحظه های زندگی را یکی یکی بشمارند. اما حس کردم یک چیز آنجا برایم خوب است همینکه غریبه بودم و کسی مرا نمی شناخت.
فکر و خیالها در ذهنم گشت میزدند. تقریبا همه اش درمورد یک نفر!
چند ساعتی درحال و هوای خودم بود که ماشین کنار زد و زن جوانی به صحبت ایستاد: «سلام قدیریان هستم مسئول این اتوبوس، الان ده دقیقه برای نماز می مونیم. »
با اصرارهای دخترها، زمان توقف به پانزده دقیقه افزایش یافت.
نفسم را با بی حوصلگی بیرون دادم و با خودم فکر کرد که گوشه ای بنشینم یا فوقش ادای نماز خواندن را درآورم و...
اما بعد از خودم پرسیدم که چرا پیش خداهم باید فیلم بازی کنم؟
پیاده شدم. وضو گرفتن بقیه را تماشا میکردم که یکی از کنارم رد شد و گفت: «زود باش وضوتو بگیر از کاروان جا می مونی ها. »
شیر آب را که باز کردم انگار دهان شیطان از گوشم جدا شد. چندبار امتحان کردم تا وضو گرفتم. فکر میکردم مسخره ام کنند اما کسی به من کاری نداشت. دنبال بقیه رفتم طرف نماز خانه. وارد نماز خانه که شدم، پرچم یاحسین(ع) میهمان چشمانم شد. در دلم آرامش نشست. نماز خواندن پدرم را خیلی وقتها تماشا میکردم، اذکار نماز را هم از دوران مدرسه به خاطر داشتم ولی ترتیب و چگونگی خواندن نماز را نمی دانستم. تلفنم را برداشتم و طریقه نماز خواندن را در اینترنت جستجو کردم. هنوز سرم به گوشیام بود که یکی بلند گفت: «کاروان تهران عجله کنید.» یکدفعه یکی به شانه ام زد. خانم قدیریان بود که با لبخند گفت: «باید نمازتو شکسته میخوندی یادت بود؟»
با خودم گفتم: «شکسته؟! شبیه دلم؟!»
خانم قدیریان با عجله گفت: «اشکال نداره صبرمیکنیم تا بخونی. پیش میاد. چندتا از بچه های دیگه هم یادشون نبود کامل خوندن نمازو... »
بعد درحالی که از نمازخانه بیرون میرفت گفت: «دو رکعتی بخونی ها»
دوباره در اینترنت جستجو کردم. خیالم راحت شد . رو به قبله ایستادم و نیت کردم. دستم را که بالا بردم انگار به سینه ی شیطان مشت میزدم. "الله اکبر" گفتم و حس لطیفی در وجودم جان گرفت. مطمئن نبودم کاملا درست خوانده باشم اما درهر حال دو نماز را تمام کردم و به سمت جمعی که انتظارم را
میکشیدند، رفتم. چشم هایشان انگار مهربانتر شده بود.
اینها چرا مثل بقیه نیستند؟ الان باید از معطل کردنشان ناراحت و عصبانی باشند اما انگار این مسیر با همه مسیرهای دنیا فرق میکند.
تا این افکار را از ذهن میگذراندم سوار اتوبوس شده بودم و با "بسم الله" گفتن راننده، حرکت کردیم. حدود دو ساعت بعد برای ناهار نگه داشتند. اما فقط راننده پیاده شد. و بعد از چند دقیقه با یک پلاستیک ساندویچ و یک فلاکس چای برگشت. بعد از ناهار پلک هایم سنگین میشد که خانم قدیریان از جایش بلند شد و رو به جمع گفت: «خسته که نیستید؟ هرکی بگه آره جشن پتو مهمون جمع مونه، حالا کی خسته است؟»
همه با صدای بلند گفتند: «دشمن»
اینها این همه انرژی را از کجا آورده اند؟ شاید میدانند کجا میروند و شوق رسیدن بیقرارشان کرده!
صدای خانم قدیریان ، دوباره رشته افکارش را از هم باز کرد: « بچه ها ما داریم نزدیک میشیم به کردستان، جایی که بزرگترین فرمانده های مشهور ایرانمون ازش دفاع کردن نذاشتن از کشور جدا بشه، نذاشتن مردمش قتل عام بشن، بچه ها میدونید پاسدارا برای لوله کشی گاز واسه روستاهای کردستان چقدر شهید دادن! فکرمیکنید کی میکشتشون؟»
اکثر جمع میگفتند صدام و بعثی ها اما خانم قدیریان سری تکان داد و گفت: نه...
به قلم سین کاف غفاری
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ نماز مهمتره یا امام زمان؟!
قسمت دوم
👈عزیزان حتما حتما این سوال رو از اطرافیان و دوستان بپرسید.
بعد از کمی تفکر و شنیدن فایلها نتایج فوقالعادس
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
🔰 عظمت زنانه
🌸رهبرانقلاباسلامی: زینب کبری شور عاطفهی زنانه را همراه کرده است با عظمت و استقرار و متانت قلب یک انسان مؤمن، و زبان صریح و روشن یک مجاهد فیسبیلالله، و زلال معرفتی که از زبان و دل او بیرون میتراود و شنوندگان و حاضران را مبهوت میکند. عظمت زنانهاش، بزرگان دروغین ظاهری را در مقابل او حقیر و کوچک میکند. عظمت زنانه ، یعنی این.
🗓۱۳۸۴/۰۳/۲۵
@Khamenei_Reyhaneh
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
دانشگاه حجاب
❤️ آموزش مکالمه عربی ♻️ مجازی، ارزان و با کیفیت 🍀 eitaa.com/joinchat/644284519C6e5d0dbf9a 🍃 این ک
فردا شروع دور جدید
جا نمونید
دانشگاه حجاب
🔴به روز باشیم 1. #ظریف خوب میداند طرف مقابل با تعداد بالای کارشناس در نوشتن برجام چگونه کلمه به ک
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴به روز باشیم
🔆 متن شبهه:
بخاطر هستهای، ملت رو بیچاره کردین؟! اصلا #انرژی_هستهای به چه درد میخوره؟! من رهبر رو قبول ندارم چون برای بمب اتم ما رو بیچاره کرده.
چرا نظام برای تقابل و از روی دشمنی با آمریکا، اینقدر بر انرژی هستهای تأکید دارد؟ اگر واقعاً بمب اتم نمیخواهد دیگر انرژی هستهای به چه دردش میخورد؟
🔆 پاسخ شبهه :
1⃣ مگر #هستهای فقط برای بمب استفاده میشود؟ هستهای کارکردهایی دارد که سرسفره مردم قرار میگیرد...
2⃣ میدانی برق هستهای چیست؟ یا میدانی که طبق گفته کارشناسان انرژی دنیا، اگر برق هستهای نباشد تا چند سال دیگر بسیاری از بخشهای کشورها در تاریکی خواهند بود؟
3⃣ آبشیرینکن هستهای چطور؟ اگر نباشد بهمرور آبهای شیرین تمام میشود و دیگر آبی در کشور برای خوردن وجود ندارد.
4⃣ آیا پزشکی هستهای به درد نمیخورد؟ که بیماریهای بسیاری را قبل از بحرانی شدن بیماری تشخیص داده و درمان میکند.
5⃣ بهراستی چرا بسیاری از مردم کارکردهای بیشمار هستهای را نمیدانند؟..."
👈قرارگاه پاسخ به شبهات و شایعات👉
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
دانشگاه حجاب
#رمان_مسیحا #قسمت_سی_وسوم ﷽ حورا: سرم را به شیشه تکیه دادم. اولین پرتوهای خورشید صورتم را نوازش ک
#رمان_مسیحا
#قسمت_سی_وچهارم
﷽
حورا:
اکثر جمع میگفتند صدام و بعثی ها اما خانم قدیریان سری تکان داد و گفت: «نه، قاتل سردارای ایرانی کردستان، خارجیا نبودن لااقل نه مستقیم... »
یکی از جمع گفت: «من پارسال با خانواده ام رفتیم بانه کلا گشتیم تو کردستان، تنگه مرصادم رفتیم. منافقا اونجا به سربازای وطنی حمله کردن.... »
خانم قدیریان دستش را مشت کرد و گفت: «کردستان مردم غیوری داره. با شرف و رنج کشیده، از زمان انقلاب تا الان چندین گروهک تروریستی داخلی، مردمو آزار میدن؛کومله دموکرات، پژاک، مجاهدین
خلق و... هدف همه شون یکیه ناامن کردن کردستان و کشته گرفتن از مردم و سربازای وطن! بچه ها ما هنوزم برا امنیت کشور تو مرزای کردستان داریم شهید میدیم »
یکدفعه کم سن و سال ترین دختری که در جمع بود، از جایش بلند شد و با حرارت گفت: «من گلزار
شهدا رفتم مزار شهیدی که یه دختر نوجوون بوده... »
پس از اینکه نگاه همه سمتش خیره شد، ادامه داد: «ناهید فاتحی یه دختر کُرد بوده که همین گروهای ضد انقلاب میدزدنش یه دستشو قطع میکنن و با سر تراشیده تو روستاها و شهرهای مرزی کردستان میگردوننش تا به امام خمینی فحش بده اما اون به امام بی احترامی نمیکنه و محکم می ایسته، ضدانقلاب هم آخرش زنده به گورش میکنه»
جمع برای دقایقی در سکوت غمگین و بُهت زده ای فرو رفت. من با خودم یک دختر نوجوان را
تصور کردم. دختری با چشمهای مصمم و قلبی پر از شهامت که بیرحم ترین نامردان را به زانو درآورده!
با صدای خانم قدیریان همه سرها به طرفش چرخید: « برای امنیت و آزادی که داریم خیلی خونا ریخته شده! کردستان جای عجیبیه محل رشادت سردارای بزرگی مثل حاج احمد متوسلیان، ناصر کاظمی، محمود کاوه و محمد بروجردی... »
به اینجای صحبتش که رسید، بی اختیار گفتم: «مسیح کردستان! »
یکدفعه خانم قدیریان با اشتیاق گفت: «آره، کسی اینجا هست کتابشو خونده باشه؟»
با تردید دستم را بالابردم. همه نگاهها دورم حلقه زدند، یکی گفت: «برامون تعریفش کن»
آهسته شروع به صحبت کردم، چشم های مشتاق را که دیدم صدایم قوت گرفت:
« اولش که رفتم طرف این کتاب اصلا فکرنمی کردم با همچین ماجرایی روبه رو بشم...شروعش برام غافلگیری بیشتری داشت. زن جوونی که تازه همسرشو از دست داده...و...همه تلاششو برای حفظ بچه هاش میکنه...راستش وقتی این کتابو میخونی اصلا...اصلا باورت نمیشه پسر کوچیک خانواده همون قهرمانه.... بابام همیشه میگه که شیعه واقعی باید رفتارشم شبیه امام علی(ع) باشه، به نظر من محمد همین طوره ... یه خصوصیتی که از امام علی(ع) شنیدم: جمع دو صفت شجاعت و محبت در کنار هم بوده،یعنی همون مرد مبارزه های سخت و نبردای سنگین درعین حال نسبت به مردم دلسوز و مهربونه»
این حقایق را از عمق وجودم میگفتم. چیزی که آن لحظه واقعا دلم میخواست این بود :
" کاش پایان این سفر خود فرمانده ایستاده باشد و برای لحظه ای هم که شده بتونم ببینمش"
مدتی بعد تلفنم زنگ خورد. پدرم بود. تلفن را که قطع کرم، تصویر صورت بی رمقم را بر صفحه خاموش تلفن دیدم. دست بردم از کیفم خط چشمی بیرون آوردم بهاطراف نگاهی انداختم و چون همه را مشغول به کار خودشان دیدم، خواستم خطی دور چشمانم بکشم که ماشین ناگهانی ترمز کرد و مداد چشم محکم به گونه ام خورد. همه در شوک بودند. کمی بعد راننده گفت که ماشین سواریی که جلو حرکت میکرده یکدفعه توقف کرده.
نفس راحتی کشیدم. موبایلم را برداشتم. زدم روی دوربین جلو، زیر چشمم زخم کوچکی برداشته بود. یک لحظه با خودم
فکر کردم که اگر مداد به چشمم خورده بود چه میشد؟!
به قلم سین کاف غفاری
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کلیپ استاد #رائفی_پور
گفتوگوی عاشق و معشوق
🔹تا حالا به نماز از این زاویه نگاه کرده بودید!؟
🌺سفارش امام زمان در اخر نماز که شاید تا حالانشنیدی
👌بسیار جذاب وشنیدنی
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
#گفتگو
#تلنگر
وارد مطب که شدم از وضع چهره و #آرایش غلیظش مبهوت موندم چی بگم! 😟 متخصص قلب و عروق بود.
بعدِ معاینه، حالا وقت توصیههای پزشکی شده بود ♻️
👈 گفت: فعلا یک قرص نوشتم، هر روز نصفِ این قرص رو بخور، اگه تا سه روز دیگه بهتر نشدی دوباره بیا تا معاینه کنم...
❓پرسیدم: خانم دکتر، نمیشه روزی یک قرص کامل بخورم؛ تا زود خوب بشم؟!!
👩⚕ لبخندی زد و گفت: پس من اینجا چه کارهام؛ اگه میدونستم با یک قرص کامل خوب میشی، حتما کامل مینوشتم.
✅ منم سریع در جوابش گفتم: به نظر شما #خدا تو این عالم چکاره است⁉️
اگه قرار بود که خانمها #بیحجاب باشن، میگفت دیگه! چرا گفته خانمها باید موهاشون رو از #نامحرم بپوشونن؟ مگه خدایی که ما رو آفریده از خودمون به خودمون آگاهتر نیست؟؟
خانم دکتر غافلگیر منو نگاه میکرد و مونده بود چی بگه که خداحافظی کردم و از اتاقش بیرون رفتم...
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#پرسش_پاسخ
#قانون_شکنی
#سوال:
❓چرا به آدمای حسود، دروغگو یا خسیس و... نمیگین این صفات زشتشونو ترک کنن، ولی گیر میدین به خانمهای کمحجاب؟؟ خب به پوشش ما هم کاری نداشته باشید 😕
#پاسخ:
🔅گاهی یک مساله، فقط اخلاقیه و ما به کسی که مشکل اخلاقی داره، مثلا حسوده، نمیتونیم اعتراض کنیم و شخص تو چنین مواردی میتونه بگه؛ من اگر خوبم وگر بد تو برو خود را باش.
📌اما گاهی یک مساله حقوقیه... در این صورت ما میتونیم به شخص #اعتراض کنیم و حتی ازش #شکایت کنیم؛ برای مثال ما میتونیم از کسی که وارد حریم شخصیمون(مثلا منزل یا تلفن همراهمون) میشه شکایت کنیم و شخص نمیتونه بگه؛ به تو چه! یا بگه من اگر خوبم وگر بد تو برو خود را باش!! چون با اون کار حقوق دیگران رو زیر پا گذاشته 💯
👈 و اما مسئله حجاب؛ به این دلیل که #اثرات_اجتماعی داره... علاوه بر این که اخلاقیه، حقوقی هم هست. و حق اعتراض و حتی حق شکایت هم در این زمینه وجود داره.
#تولیدی_کامل #طراحی
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب🎓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#گزارش
#بینالملل
😔😊یه خبر هم ناراحت کننده هم خوشحال کننده
حتماً ویدیو رو ببینید
💯حمایت خانواده و دانش آموزان ایالت "کبک" کانادا از معلم محجبه ای که بخاطر #حجابش از کار برکنار شد
🔻"فاطمه انواری" معلم مسلمان و محجبه که در مدرسه ابتدایی در ایالت کبک تدریس می کرد به دلیل داشتن پوشش اسلامی از کار برکنار شد
🔻شاگردان این معلم و خانواده هاشون از این اقدام به شدت شوکه و ناراحت شدند.اونها برای حمایت از "فاطمه" تجمع کردن و ربان های سبز رنگ به فنس مدرسه بستند
🔻بعضی از دانش آموزان برای "فاطمه" نامه نوشتند و گفتند از رفتنش خیلی ناراحت هستن.اونها روی تکه کاغذ نوشتند ما فاطمه را دوست داریم و اون رو به فنس چسبوندن
🔻وقتی دانش آموزان فاطمه رو در راهروی مدرسه دیدن بسیار سردرگم و ناراحت بودن و می پرسیدن چرا از این به بعد نمی تونه معلم شون باشه
🔻یکی از مادرها در مصاحبه ای که باهاش در مورد همین مسئله صورت گرفته میگه از اینکه فهمیده تنها مشکل این معلم حجابش بوده بسیار متأثر شده و بر این تبعیض و بی عدالتی گریه می کند
🔻مدرسه در پاسخ به اعتراض خانواده ها گفته که براساس قانون ۲۱ که در سال ۲۰۱۹ تصویب شده،استفاده از نمادهای مذهبی ممنوع هست
📌کشورهای غربی بجای نگرانی از آینده شغلی و تحصیلی زنان افغان به فکر مسلمانان کشور خودشون باشن.از طالبان ایراد می گیرن اما در عمل خودشون مانع اشتغال زنان مسلمان میشن
🌐منبع:https://www.cbc.ca/player/play/1982862403749
#تولیدی
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب🎓
Part09_خون دلی که لعل شد.mp3
7.83M
کتاب صوتی
#خون_دلی_که_لعل_شد(9)
🔺با عرض پوزش این قسمت جا ماند از ارسال🙏
"خاطرات حضرت آیت الله خامنه ای از زندان ها و تبعید دوران مبارزات انقلاب"
💚 بسیار شنیدی وجذاب
🌺 برای سلامتی رهبر عظیم الشان و دلسوز ویار همیشگی ملت ایران صلوات بفرستیدودست دعا بر آسمان بلند کنیم تا این مرد بزرگ پرچم اسلام را به دست صاحبش برساند ان شاءالله🙏🌸
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺وحشی گری جنسی، اباحیگری جنسی، لیبرالیسم جنسی، کمونیسم جنسی نابود می کند خانواده را
واولین قربانی های آن ، #زنان و کودکان هستند
🔺بزرگترین مخالفان #حجاب ،مردان هستند
خدا از طریق زن انسانهای جدید را خلق می کند در این دنیا، این بدن باید پاک بماند.
#ازدواج_سفید
#اباحیگری
#همجنسبازی
#حجاب
🎵 استاد رحیم پور ازغدی
#تصویری
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
🌸حرفهای جالب لیزا (زینب) کیلینگر
🌸 بانوی پزشک تازهمسلمان
🌸درباره زن در اسلام
🔷🔹خانم کیلینگر در سمیناری راجع به حقوق زن در اسلام اینگونه سخن میگوید:
«بسم الله الرحمن الرحیم
اسلام دین عقل و خرد است. زنانی مسلمان میشوند که میخواهند #عفیف باشند. میخواهند به دنبال تحصیلات عالیه باشند، میخواهند فعالیت اجتماعی و اقتصادی داشته باشند و میخواند با خدا رابطه عاشقانه داشته باشند.
۱۴۰۰ سال پیش مردم دختران خود را زنده به گور میکردند. اسلام به مخالفت با آنان برخاست. آیا در جوامع امروزی هنوز این رسم غلط وجود دارد؟ بله!
🔷🔹هم مرد باید #عفیف باشد و هم زن. عفیف بودن هم در #پوشش است و هم در رفتار. قرآن کریم ما را به عفیف بودن راهنمایی کرده است ،باید فواید #حجاب را به زنان آموخت تا آنها با اختیار خود حجاب را بپذیرند. برخی از زنان فمنیست در کالیفرنیا وقتی مرا با این حجاب دیدند، گفتند که این نوع پوشش، پر ابهت است. برخی فکر میکنند که عفاف و حجاب ظلم به زنان است و آزادی را با غیر عفیف بودن برابر میدانند. اما آزادی زنان در اینجا یعنی زن عامل تبلیغات کالاهای گوناگون در تلویزیون و جامع باشد. این #آزادی است؟
🔺متن کامل این سخنرانی 👇
rahyafteha.ir/19418/
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
#چرا_چادری_شدم؟
با حجاب هیچ نسبتی نداشتم
من یه دختر درسخون و فعالم. اما توی زندگیم هیچ چارچوبی توی ارتباط با افراد نداشتم و محرم نامحرم نمیشناختم☹️. هیچ وقت به پسر عمه هام، پسر عمو هام و... به چشم یه نامحرم نگاه نمیکردم و باهاشون گرم میگرفتم. توی جمعی که آقایون بودند میرقصیدم😣و ...خلاصه انگار با حجاب هیچ نسبتی نداشتم.
اما داستان تحول من از اونجایی شروع میشه که توی کانال مدرسمون یک ویدیو کوتاهِ مداحیِ حجاب دیدم ؛ حالم یه طوری شد...
همون شب به یکی از دختر های هم سنم که میدونستم باحجابه، پیام دادم و سعی کردم راه دوستی رو باهاش باز کنم و سوالامو بپرسم😍.
این قضیه چند هفته ادامه داشت و هر روز باهم کلی صحبت میکردیم ؛ اون دختر با مهر و محبت، من رو به حجاب علاقه مند کرد🙃 . من سوالامو میپرسیدم و اون با کلیپ و سخنرانی و ... منو قانع میکرد.☺️
حالا من عوض شدم و چادر مادرم فاطمه(س)رو به سرم دارم😍😌
📝زهرا ۱۴ ساله از ساوه
ـــــــــــــــــــــــ
ارسالخاطرات: @f_v_7951
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب🎓
تازه دختری چادری شده بودم.🧕🏻
هیچ چیز از احکام و عقاید چادری بودن نمیدونستم....😕
سردرگم بودم تا یک روز وقتی کنار دوستم در حال قدم زدن بودیم، راجب مشکلم باهاش صحبت کردم.
به من پیشنهاد داد تا کتابی در این باره بخونم.کتابی که خودش هم از اون نتیجه ی چشمگیری گرفته بود.😃
📔کتاب: #دختران_پندها_و_هشدارها
بعد از ظهر رفتم و اون رو از کتابخونه
تهیه کردم؛
کنجکاو بودم زودتر از داخل کتاب سر دربیارم.🧐
برداشتمش و شروع کردم به ورق زدن.
تا خود خونه کتاب رو تو کیفم نذاشتم.😌
مطالب کتاب واقعا من رو شگفت زده کرده بود.🤩
کم کم داشتم به جواب شبهاتم میرسیدم.✨🌖
🌼
🌼
🌼
📚 #معرفی_کتاب
✍مؤلف: محمود اکبری
📇ناشر: گلستان ادب
🌸 @hejabuni |دانشگاه حجاب🎓