eitaa logo
تمدن اسلامی/علی حجازیان
174 دنبال‌کننده
368 عکس
122 ویدیو
10 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
به بهانه روز معمار به قلم سهراب صمدی معماری حِکمی، علمِ دینی "لزوم تولید دانش اسلامی در معماری (اسلامی سازی معماری) مبتنی بر تمدن سازی" معماری ایرانی اسلامی جلوه ای از عظمت تاریخی و دین داری و بدور از مادی گرایی است چون اصل حكمت جوهره اصلي تعريف معماري اسلام است و نگاه معنوي زبان مشترك معماري اسلامي، در سراسر تاريخ معماري اسلامي است در فرهنگ اسلامي هنرمند وسیله اي است که با رشد معنوي و کسب فضايل اخلاقي مي کوشد ابزار توسعه فیض الهي را در کالبد جهان مادي ممکن سازد معمار مسلمان مي کوشد با کسب شناخت حقیقي از جهان هستي به مرتبه فناي في الله رسیده، جريان حكمت الهي را در وجود خويش بازپروري نمايد چراکه فرایند خلق در هنر و معماری بدون در‌نظر‌گیری معرفت‌شناسی اولیه، با ابهام و خلط مفاهیم همراه خواهد بود. نگرش علم‌محور و اصالت‌بخشی بر ذهن انسان در اینکه توانایی شناخت همه‌چیز را دارد، با متمرکزشدن بر اصالت خود علم نه‌تنها مسیر جامعۀ غربی را از شناخت حقیقت منحرف کرده است، بلکه با رسوخ بر شناخت‌شناسی اسلامی در جوامع مسلمانان سیر معرفتی آنها را نیز به سمت کمیت‌گرایی و علم‌محوری سوق داده است؛ تا حدی که جایگاه دین و وحی بعنوان منبع اصلی معرفت، در اکثر علوم بشری این جوامع تغییر کرده و غایت‌انگاری خود علوم به‌جای غایت‌محوری شناخت حقیقت در حوزه‌های مختلف دانش و هنر سبب‌ساز عقیم‌ماندن تصمیم‌سازی‌های اجرایی در این جوامع شده است این نوع شناخت‌شناسی بر معماری، به‌عنوان هنر و دانش فضاسازی، نیز بی‌تأثیر نبوده است و جایگاه حکمت در فعل معماری را، که در گذشته در قلب رساله‌های فتوت هدفی جز ذکر نداشت، دگرگون کرده و نگرش ((معماری برای معماری)) را جایگرین آن کرده است. بله، بر اساس اسناد بالادستی و نگاه تمدنی و برای عملیاتی شدن بیانیه گام دوم انقلاب، تعامل دانش علمی و حکمت در معماری، در جهت اهداف پیشرفت علمی و متناسب با اهداف و آرمان اسلامی به‌صورت تعامل دو سویه حوزۀ علمیه و دانشگاه، از ضروریات امروز جامعه ما است چرا که امروز هنوز در ساختار معرفتی دانشگاه‌ها و نیز رشته تحصیلی علوم بالاخص معماری و شهرسازی، تعامل دو سویه دین و علم وجود ندارد و متأسفانه دانشگاه ها و پژوهشکده های ما، فارغ از رویکرد اسلامی صرفاً بر دانش و فناوری تمرکز دارند! و این در حالی است که بنا بر توصیه‌های مورد تأکید مقام معظم رهبری توجه ویژه به حوزه معماری حکمی بعنوان دومین مرحله‌ خودسازی، جامعه پردازی و تمدن‌سازی و فصل جدید زندگی جمهوری اسلامی، بسیار اهمیت دارد و اصلاح جابه‌جایی غلط جایگاه معماری اسلامی از بستر آیین فتوت‌نامه‌ها به‌سوی معماری علم زده که در غایت‌انگاری عدد و هندسه به‌جای ابزارانگاری آنها، بر شکاف بین وحی و دانش تکیه کرده است، واجب عینی است. https://eitaa.com/hejazialihejazi
: فاصلۀ شهرداری تا کشورداری "استراتژی یا پروپاگاندای سیاسی، شعار و عمل در مقابل هم" تجربه رسیدن شهرداران به منصب کشورداری در دنیا کم نیست که از آنها می توان به محمود احمدی نژاد در ایران، ژاک شیراک و نیکلا سارکوزی در فرانسه یا رجب طیب اردوغان در ترکیه اشاره نمود البته با توجه به اینکه مثلاً جمعیت شهر تهران از شصت و هشت کشور جهان بیشتر است قطعاً تجربه اداره چنین شهری می تواند مقیاس بسیار خوبی برای اداره یک کشور باشد بویژه اینکه همانطور که اقتصاد کشور به بیماری تک پایگی مبتلا است یعنی منابع بودجه کشور به شدت متکی به نفت است و درآمدهای ثانویه مانند مالیات و عوارض سهم اندکی از بودجه کشور را تأمین می‌کند در‌آمدهای شهرداری نیز وابسته به فروش تراکم و منابع ریالی حاصل از ساخت‌وساز است که متأسفانه اینگونه درآمدها نیز مانند نفت قابل اتکاء و دائمی به شمار نمی‌آید و روزی به پایان خواهد رسید و... شباهت ها زیاد است بگذریم حالا بیایید کمی کلمه‌بازی کنیم کلمه خانه وقتی با داری ترکیب می‌شود یک مفهوم جدید می‌سازد که پشتش احتمالاً یک مادر یا یک همسر قرار دارد با صدها مسئولیت ریز و درشت. خانه‌داری شاید در نگاه اول و تحت ‌اللفظی، نگه‌داری از خانه باشد اما در منظری عمیق‌تر غیر از خانه، اسباب آن، اهل آن و روح آن را نیز شامل می‌شود کسی که بخواهد شایسته خانه‌داری کند باید غیر از نگهداشت ساختمان خانه و نمای زیبایی که خارج و داخل آن داشته باشد، ابزار و وسایل حیات آرام و دلپذیر را نیز فراهم کند غیر از این‌ها اهل خانه را باید بدارد؛ هوای تک‌تک آنان را داشته باشد و خانه را مأمن و پناهگاه آنان کند التیام دردهایشان را اینجا بیابند و احساس کمبود و کسری نداشته باشند. حالا با شهر یا کشور این ترکیب را درست کنیم در شهرداری و کشورداری هم باید کسانی که متولیان تصدی این امور هستند، شهر یا کشور را این‌گونه نگاه دارند اهل شهر یا کشور را عائله خود ببینند و منافع بلند مدت آنها را فدای منافع کوتاه مدتشان نکنند اما متأسفانه در عصر حاضر مسیر صعود به قدرت نردبانی ترسیمی است که قدرتمندان پله های سست و محکم را تشخیص داده و مسیر تصاحب قدرت را با پتانسیل ها و مدیریت افکار توده مردم شناسایی نموده اند. در این میان اگر چه نباید فراموش کرد که موفقیت یک فرد در تصاحب قدرت ضامن موفقیت وی و تعالی جامعه نخواهد بود؛‌ اما اقتضای آنچه که در دنیای معطوف به تصاحب قدرت در جریان است فهم همین حرکت و سعود از نردبان قدرت می باشد چرا که افراد غالباً علاقه دارند که با توجه ویژه به خواسته‌های توده‌ها مجدد هم بر کرسی قدرت تکیه زنند لذا این گرایش عوام‌گرایانه را در عملکرد خود ادامه می دهند. https://www.instagram.com/p/C8UCCFoxfQF/?igsh=MWM2OHI2ZzIyNGF2eQ==
به میدانِ جنگ مغزها خوش آمدید : در جبهه جنگ شناختی، پسانرم و مهندسی افکار، ما متحدیم . . . "آغاز جنگ شناختی نفوذ در جمهوریت با داغ شدن بازار وسوسه‌های شناختی و ادراکی" خدای متعال در قرآن اولین داستانی که برای عبرت انسان گفته داستان آدم و حواست و همین نشان می دهد که ذات انسان تغییر نمی کند بنابراین آدم اولیه هر مشکلی داشته ما هم می توانیم داشته باشیم چون او دشمن و شیطان داشته، ما هم داریم پس داستان فریفتن‌ها و فریفته‌ شدن‌ها باقی است لذا وظیفۀ ما، عمار شدن و جهاد تبیین است؛ آنچه شمشیر مالک را تیز می‌کرد زبان بران عمار یاسر بود و شمشیرش آنگاه کند شد که جنگ شناختی تأثیرش را گذاشت و علی(ع) دستور به برگشت داد . . . بله، جنگ‌شناختی همیشه بوده و هست، جنگ شناختی، شناخت انسان ها را مورد هدف قرار می دهد لذا در این باب ذکر نمونه‌های تاریخی می‌تواند میزان تأثیر راهبرد تخریب در جهت بدبین کردن جامعه نسبت به مخالفان را بهتر نشان دهد از چهره‌های مشهور در عوام‌فریبی که نه تنها در تاریخ اسلام بلکه در طول تاریخ بشریت نمونه‌ای بی‌نظیر داشت، معاویة بن ابی‌سفیان است معاویه در آن دوران که خبری از سواد رسانه‌ای و ابزارهای آن نبود، کاملاً با تکنیک‌های عملیات‌های روانی و رسانه‌ای آشنا بود و آنها را در راستای مقاصد شوم خود بکار می‌گرفت معاویه با همین تکنیک‌ها و با کمک وزیر و مشاور رسانه‌ای خود یعنی عمرو بن عاص و افرادی نفوذی همچون اشعث بن قیس چنان نتیجۀ جنگ صفین را تغییر داد که اکنون ابرقدرت‌های رسانه‌ای باید در کلاس درس این دو مکار تاریخ بنشینند و ابعاد آن را بررسی کنند؛ معاویه در سیاست‌بازی و جذب دل‌هاى خواص و عوام استاد بود معاویه گمراهان را به خدمت خودش در می‌آورد و یارانش علمای بی تقوا بودند او بنیانگذار سبّ و دشنام به حضرت علی ‌(ع) است که ناصبی‌گری هم از همین‌جا پایه‌گذاری شد تأثیر این رفتار معاویه در جامعه آن روز به حدی بود که یکی از شروط امام حسن ‌(ع) در صلح با معاویه این بود که علی بن ابی‌طالب ‌(ع) در منابر لعن نشود معاویه در دوران جنگ سرد با علی (ع) به کودکان دمشق بره هایی هدیه می داد بعد از چند هفته دل دادن بچه ها به آن بره ها، آنها را می دزدید و بعد به آنها می گفت علی (ع) بره های شما را دزدیده است اتهام کفر و الحاد نسبت به علی ‌(ع) توسط معاویه هم به منظور تخریب وجهه حضرت صورت گرفت اتهام ترک نماز هم یکی دیگر از شگردهای معاویه در جهت تخریب حضرت بود یا مثلاً عوامل نفوذی معاویه، درون حکومت علی (ع) تورم و ناامنی و گرانی و قحطی ایجاد می کردند به حمایت از کارگزاران بی لیاقت بازمانده از دوره عثمان اهتمام می کردند با دادن رشوه، خیانت به حکومت امام علی (ع) را عادی سازی می کردند افراد با سابقه و بدسابقه را تشویق می کردند که به معاویه پناهنده شوند در حالیکه سپاهیان معاویه برای جنگ پیش قدم بودند مردم را از همراهی با علی (ع) برای حضور در جنگ بی میل می کردند آنقدر از ابوموسی اشعری حمایت کردند که این فتنه گر در نزد مردم از مالک اشتر محبوب تر شد آنچنان تحول و پیشرفت مادی حکومت معاویه را تبلیغ کردند که چشم مردم کوفه کور شد و در حسرت آن حاضر بودند هر بی شرفی، خیانت، رذالت و خفتی را بپذیرند و یا مثلاً خونخواهی عثمان را می‌توان نمونه تاریخی بارز دیگری از این نوع راهبرد دانست ماجرای جمل، فرصت تبلیغاتی دیگری برای معاویه فراهم کرد او توانست، با استناد به شورش طلحه، زبیر و عایشه به عنوان همسر پیامبر (ص)، دخالت امام‌ (ع) را در قتل عثمان، بهتر از پیش در اذهان شامیان تثبیت کند اگر تا آن روز، شامیان، علی (ع) را قاتل عثمان می‌دانستند، از آن به بعد قاتل صحابه پیامبر (ص) نیز تلقی می‌کردند؛ کسی که در برابر همسر پیامبر (ص) که در ضمن دختر خلیفه اول نیز هست، ایستاده است در حالی که با بررسی قضایا روشن می‌شود که خونخواهی عثمان، نردبان وصول به حکومت و مقام سیاسی بوده که معاویه این نردبان را نخست به طلحه و زبیر نشان داد و توصیه کرد، جریان قرآن بر نیزه‌ها در جنگ صفین توسط معاویه هم از همین نوع عوامفریبی تلقی می‌شود که آنها خود را مسلمان و قرآن‌خوان و حامی آن وانمود کردند و به جنگ قرآن ناطق رفتند. ۱۴۰۳/۰۴/۰۹ https://www.instagram.com/p/C8zTCaCoG06/?igsh=ancybnlyNXJwdzJk