و اما جشن تکلیف 🕋📿
خب درباره کلیات و اجرا و اصولی که بهش معتقدم قبلاً نوشتم (جشن دختر اولم)
مقدمه اینجا
و ادامه اینجا
✨اما دو برنامه این جشن تکلیف:
1⃣ به نظرم رسید که برخی مفاهیم دینی و اخلاقی برا بچهها مرور بشه. اما نه فقط با واژه ها و کلی؛ که مثلاً دخترا دروغ بده، غیبت حرامه.
بنابراین یه ایده طراحی کردم.
دوتا مقوای سفید به شکل قلب بریدیم (لوح سفید).
یه مقدار جوهر سیاه و یه مقدار اکلیل طلایی و نقرهای آماده کردیم.
اجرا به این صورت بود که من چند تا داستانک (سناریو) میخوندم. و دختر عزیز باید تصمیم میگرفت که اتفاق درون داستان، یک حسنه (کار نیک) بوده یا سیئه (کار نادرست).
اگر حسنه بود، روی یکی از قلب ها اکلیل میپاشید (چسب مایع هم زده بودم که بچسبه)
اگر سیئه بود، رو قلب دیگه جوهر سیاه میریخت.
همزمان بچههای دیگه هم فکر میکردن و بعد از اعلام نظر دخترخانم، نظرشونو با «ای ولا ای ولا» یا «واویلا واویلا» و دست و شادی، اعلام میکردن.
🎯 در آخر دو تا قلب داشتیم که تحت تاثیر اعمال مختلف، تغییر کرده بود.
٨ موردی که من انتخاب کرده بودم اینها بود:
🖤 غیبت
💛 احسان به والدین
💛 نماز اول وقت
🖤 دروغ
💛 حمایت از تولید داخل و کالای ایرانی
🖤 بددهنی، بی ادبی
💛 کظم غیظ (کنترل خشم)
🖤 تفاخر (پز دادن)
📜 داستانکهای من:
۱. سارا و سحر خواهرن. تو یک مدرسه. سارا شب تو خونه دور سفره شام به مامانش گفت: مامان یه دختره تو مدرسه مون هست، پریناز، خیلی فضولی میکنه تو کار همه. سحر گفت: آره مامان منم میشناسمش، هم فضوله هم بی ادبه. اصلا خوشم نمیاد ازش. به خودشم گفتم تازه.
۲. مادر مینا سرماخورده. یه ذره حال نداره. مینا از مدرسه که میاد، میبینه مامانش با اون حال داره سفره رو آماده میکنه. میگه مامان شما برید استراحت کنین من انجام میدم صداتون میکنم. مامان میگه ممنون ولی بخوامم بچه نمیذاره. مینا میگه بچه هم با من، سرگرمش میکنم.
و یک ساعت دیگه وقتی سفره رو پهن کرد مامانو آروم با تعارف یک لیوان دمنوش بیدار میکنه.
۳. علی با بابا و رفقاش رفتن پارک. وسط بازی یهو صدای اذان بلند شد. بابای علی گفت بچهها بریم مسجد پارک نمازو بخونیم دوباره بیایم؟ علی و رفقاش گفتن: آره حتما. بریم اول نمازمونو سر وقت بخونیم و بعد برگردیم بازی. بازی دیر نمیشه اما اون وقتی که خدا دوست داره بنده هاش برن پیشش و باهاش حرف بزنن دیر میشه.
۴. ضحی می خواست تو خونه خاله بازی کنه. رفت سراغ کمد مامان و دوتا گیره روسری اویزدارشو برداشت تا بزنه به روسری خودش و عروسکش. چند روز بعد مامان میخواست بره مهمونی. هرچی گشت گیره شو ندید! از ضحی پرسید تو گیره منو ندیدی؟ ضحی گفت: من؟ نه! من اصلا دست نزدم به گیره های شما
۵. عید نزدیک بود. زهرا با مامانش رفت بازار تا کیف و کفش بخره. تو یه مغازه دو تا کفش پسندش شد. هردو قشنگ اما یکی یه ذره خوشکل تر بود. مغازه دار گفت یکی شون کار تولیدی های ایرانیه یکی شون خارجیه. زهرا به مامانش گفت که اون ایرانی رو میخواد، خارجی رو بذاره سر جاش.
۶. مهدی و مهناز از مدرسه رسیدن خونه. مامان گفت مشقاتونو بنویسید بعدش میتونید تلویزیون ببینید. مهدی گفت: اه! همه ش میگی اول مشق! بهرحال شروع کردن به نوشتن. مهناز یه کم بی حوصله نوشت. مهدی گفت: چقدر چرک و خرچنگ قورباغه مینویسی! مهناز داد زد و گف: به تو چه فضول!
۷. فاطمه مدرسه بود. از مدرسه که برگشت دید آبجی کوچولوش اومده بوده سر وسایلش و دست زده به همه چیز. مداد و قم هاشو به هم ریخته، یه کاردستی شو پاره کرده. فاطمه دلش می خواست بره و داااد بزنه سر آبجی، یکی هم بزنه پشت دستش. اما... چشماشو بست و یه نفس عمیق کشید و زیر لب صلوات فرستاد. آخه آبجی فاطمه فقط ٢ سالش بود
٨. تولد ملیکا بود. باباش براش یه آشپزخونه عروسکی بزرگ خریده بود. ملیکا فرداش که رفت مدرسه به دوستاش گفت: بابام برای من یه آشپزخونه باحال خریده. فک نکنم هیچکدومتون ازینا داشته باشین. خیلی گرونه. انقد مزه داره باهاش خاله بازی!
دل فائزه و آیدا سوخت.
👈 داستانکها و اسامی قابل تغییراند😊
2⃣ ضبط صدای صحبت بابا با دختر خانم و پخش اون در مراسم.
محتوای صحبت از بیان علاقه شروع میشه تا افتخار کردن به دختر و خوشحالی از اینکه به سن تکلیف رسیده و انقدر بزرگ شده که وارد وادی تکلیف بشه و زیباهای این مسئله و مسئولیت ها و… خلاصه هرچی که دوست دارید و صلاحه!
دخترا خیلی دوست دارن.
پخش صوت تبریک و توصیههای رهبر معظم انقلاب برای جشن تکلیف دخترها هم هست. اونم برخی پخش میکنن.
✍ هـجرتــــــ
بله و ایتا @hejrat_kon
روبیکا @dr_mother8_hejrat
#نشربامنبع
#جشن_تکلیف
#جشن_عبادت
مامان خوبم
الله اکبرهای امشبم
و قدم های راهپیمایی فردا
به نیابت از شما
مامان عزیزم
میدونم موندن پای کار انقلاب و این کشور
تو فشارها، تو سختیهای دنیایی و معیشتی و اقتصادی و سیاسی و فرهنگی،
چقدر ارزش بیشتری داره!
چقدر بیشتر به چشم میاد!
و اثربخش تره
و بیشتر لرزه به تن دشمنان و شیاطین میندازه!
نورش برسه به شما و همه اجدادم و مؤمنین
سلام منو به خمینی کبیر و همه شهدای این راه برسون
@hejrat_kon
-149086461_1462309169.opus
78.2K
محله ما که باشکوه تر از سال گذشته بود😍
الحمدلله
الله اکبر ✊
الله اکبر 👊
الله اکبر 🤝
سرو است و به ایستادگی متهم است
از شش جهت آماج هزاران ستم است
شعرم همه ارزانی این یک مصراع
جمهوری اسلامی ایران حرم است
میلاد عرفان پور
@hejrat_kon
تولد ۴۶ سالگیت مبارک انقلاب من🎉
گمان نمیکردند تو حتی به اندازه ۲-۳ سال عمر کنی!
حالا ببین که چطور رشید و تنومندی و سایه ات بر سر همسایگان است؛
هرچند تنت زخمی است.
«هرچه تبر زدی مرا
زخم نشد،
جوانه شد🌱»
امام حسین در دوران کودکی محبوب پیغمبر بود، خود او هم پیغمبر را به نهایت دوست میداشت.
حضرت شش هفتساله بودند که پیغمبر از دنیا رفته است. چهرۀ پیغمبر بهصورت یک خاطرۀ بیزوالی در ذهن امام حسین مانده است و عشق به پیغمبر در دل او هست.
بعد خدای متعال، علیاکبر را به امام حسین میدهد. 💗
وقتی این #جوان یکخرده بزرگ میشود، یا به حد بلوغ میرسد، حضرت میبیند که چهره، درست چهرۀ #پیغمبر است؛ همان قیافهای که اینقدر به او علاقه داشت، اینقدر عاشق او بود. حالا این به جَدِّ خودش شبیه شده است.
حرف میزند، صدا شبیه صدای پیغمبر است،
حرفزدن، شبیه حرفزدن پیغمبر است،
اخلاق، شبیه اخلاق پیغمبر است؛
همان بزرگواری، همان کَرم، همان شَرف.
لذا اینطوری میفرماید: «کُنّا اِذَا اشتَقنا اِلَی نَبِیِّکَ نَظَرنا اِلَیهِ»
هر وقتیکه ما دلمان برای پیغمبر تنگ میشد، به این جوان نگاه میکردیم.
#بیانات ۱۳۷۷/۲/۱۸
📚 کتاب حلقۀ سوم انسان ۲۵۰ساله
@hejrat_kon
تولد شهزاده مبارک 😍
ولادت حضرت علیاکبر علیهالسلام مبارک
تولد شهزاده مبارک 😍
ولادت حضرت علیاکبر علیهالسلام مبارک
نسل جوان را به جهان رهبری!
جـــــلوه تـوحــید، علــــی اکبــری
هــر که هــــوای رخ احــمد کند
در تو تــمــاشـــای پیــمبــــر کند
روز جوان مبارک
انشاءالله #جوانان لشکر صاحبالزمان باشیم
جشن ملی 🎉🇮🇷
راهپیمایی ۲۲ بهمن
@hejrat_kon
#پای_کار_انقلابیم
با جان، با مال، با نسل
#مکتبی_هستیم
الحمدلله مثل سابق پرشور و باشکوه✌️🇮🇷
با وجود کاستیها، بیکفایتیها، فشارها.
حرارت و انگیزه این مردم، عشق است و ایدئولوژی است و نگاه مکتبی!
پیشینه سرخ عاشورایی است و افق سبز انتظار!
اللهم عجّل لولیّک الفرج
و احفظ قائدنا الخامنئی
اللهم أیِّد من أیَّد الدّین و اخذُل من خَذَل المؤمنین
♦️ رئیس جمهور، امروز: ما کلام و پیام رهبری معظم انقلاب را فصلالخطاب و نصبالعین رفتار و عملکرد و سیاستهای خود میدانیم
🔹دکتر پزشکیان با بیان اینکه «ما در یک جنگ تمام عیار اقتصادی هستیم ضمن مقاومت در این جنگ مراقب باشیم که عدهای با احتکار و به هم ریختن بازار، ذهنیت مردم را نسبت به انقلاب، مدیران عالی کشور و رهبری معظم انقلاب خدشهدار نکنند» ، اظهار داشت: «ما با کمک شما و با دور اندیشی و هماهنگی به حول قوه خدا از این بحرانها با قدرت خارج خواهیم شد.»
@hejrat_kon
سیدعباس عراقچی، راهپیمایی ۲۲ بهمن:
سخنان رهبر انقلاب دربارهٔ مذاکره کاملاً هوشمندانه و از روی منطق است؛
ما هیچ اعتمادی به مذاکره نداریم.
ایران با حسننیت مذاکره و توافق کرد اما نتیجهٔ آن غیر از عملنکردن طرف مقابل به تعهدات و خروج از توافق چه بود؟
هیچ کشوری زیر فشار و زور مذاکره نمیکند، مگر اینکه قصد تسلیم داشته باشد؛ بهخصوص اینکه ما یک سابقهٔ بدعهدی از طرف مقابل بهیاد داریم.
@hejrat_kon