eitaa logo
هجرت|د. موحد|dr.mother8
15.1هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
226 ویدیو
11 فایل
مادرانگی هایم..... 🖊️هـجرتــــــــــــ مادر پزشک / #مامان_پنج_فرشته @movahed_8 تصرف در متن ها ممنوع 😢😊 نشر بدون منبع (لینکهای انتهای متن) فاقد رضایت شرعی و اخلاقی نویسنده (در راستای رعایت سنت اسلامی امانت داری و حفظ حقوق دیگران💕)
مشاهده در ایتا
دانلود
از جود توست این که گدا معتبر شده شادند همه شاه خراسان پدر شده.... 🦋 یا جوادالائمه ادرکنا 💚 موافقید یه امروز هدیه کنیم به محمد بن علی الجواد علیهماالسلام به نیت خاص خانه‌دار شدن دوستان این جمع؟ چه اونها که مستأجر هستن، چه اونها که خونه‌شون برای زندگی چندفرزندی، مناسب نیست و از خدا مَسکن بزرگ تر میخوان (و همچنین مَرکب بزرگ تر) 😢 ای امام جود و سخا از خزانه فضل و کرم خداوند، ما رو حاجت روا کنید مولا ما شیعیان و محبین شما هستیم و پناهی جز درگاه بیت نورانی شما نداریم💔 . اگر موافقید، سهم هر نفر حداقل ۵۰ صلوات 🌷 تا امشب
برو سراغ امام جواد علیه السلام.... اگر کسی وضع زندگی‌اش خوب نیست، از امام جواد علیه السلام حاجت بگیرد. امام جواد علیه السلام مدینه بود. امام رضا علیه السلام در ایران و در مرو بود. برای امام رضا علیه السلام خبر آوردند که خادم‌ها هر وقت می‌خواهند پسرشان را از خانه خارج کنند از در پشتی می‌برند تا فقرا نفهمند که ایشان دارد می‌رود و درخواستی بکنند. حضرت نامه‌ای به پسرش امام جواد (ع) نوشت: «به من رسیده است که تو از درب کوچک بیرون می‌روی. به حق من بر تو که بیرون نروی مگر از درب بزرگ و همراه خودت درهم و دینار فراوان بردار و هر کس در راه از تو درخواست کرد به او عطا کن». این سفارش بابایش است که کسی از تو محروم نشود! از این جهت وقتی محتاج هستی، گرفتار هستی، کمبود داری برو سراغ امام جواد علیه السلام . دو رکعت‌ نماز برای امام جواد علیه السلام بخوانید و از ایشان بخواهید گرفتاری‌هایتان را رفع کند. خدا برای ما، دوازده امام گذاشته. «قد علم کل أناس مشربهم؛ هر گروهی بدانند از کجا آب می‌خورند». آن که بدهکار است بداند مَشربش امام جواد علیه السلام است؛ مَشکش را برود آن جا پر بکند. فقه می‌خواهد برود سراغ امام صادق علیه السلام... کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میلاد با سعادت امام جواد علیه السلام مبارک‌باد اى جهان ریزه خوار خوان عطاى تو جواد اى ز جود تو کرم گشته گداى تو جواد من چه گویم به مدیحت که به قرآن کریم گفته در آیه ‏ى تطهیر خداى تو جواد www.ostadaali.ir 🆔 @ostad_aali
الإمامُ الجوادُ عليه السلام: مَنِ استَحسَنَ قَبيحا كانَ شَريكا فيهِ امام جواد عليه السلام: هر كس كار زشتى را نيك شمارد، در آن كار شريک باشد. @hejrat_kon فاصله قلبی و تنفر از گناه در دل رو حداقل حفظ کنیم… نذاریم قبایح برامون عادی بشه… مخصوصاً در کلام و شوخی‌ها هم رعایت کنیم. نکنیم بدی‌ها رو. نگیم حالا با گفتنش چی میشه! معلومه چی میشه، کم کم قبحش میریزه. مخصوصاً تو حوزه و . هرکدوممون اطرافمون رو نگاهی بندازیم کلی مثال براش پیدا می‌کنیم…
هدایت شده از کانال حسین دارابی
بعد از ١٠_١٢ روز حضور در کرمان به تهران برگشتم که هم کمی درکنار خانواده باشم، هم به کارهای عقب‌مانده برسم و هم تجدید قوایی بکنم. به دوستان کرمانی گفتم که حتما برمی‌گردم. کارم تمام نشده. این‌بار برای خودم برمی‌گردم نه صرفا برای کار مجازی. کما اینکه تا به الان هم شاید ١۰ درصد از آنچه در کرمان دیدم و شنیدم را در فضای مجازی‌ام روایت کرده باشم، بسیاری از مطالب قابل روایت نبود، برخی از آنها برای خود آدم است که ببیند و بشنود و به آن فکر کند. من که گاهی از کوچیکترین سوژه‌ها مطلب مینوشتم در کرمان قلمم از نوشتن بزرگترین سوژه‌ها عاجز مانده بود. بعد از انفجار با خودم می‌گفتم چرا لیاقت شهادت نداشتم و البته خیلی هم حسرت نمیخوردم و حتی خوشحال بودم که جان سالم به‌در بردم. دیگران هندوانه زیربغلم میگذاشتند که نه به لیاقت ربط ندارد، شاید تو رسالتی داشتی که باید می‌ماندی، باید میماندی و روایت می‌کردی و از این قبیل تعارف‌ها. آن روزهای اول این حرف‌هارا کمی باور کردم و گفتم ان‌شاءالله همین است. بعد از اینکه درمنزل بیش از ۳۰ شهید حضور پیدا کردم و خصوصیات شهدا را یک به یک شنیدم، مطمئن شدم قطعا لیاقتش را نداشتم. من خیلی با خصوصیات این افراد فاصله داشتم. فهمیدم شهادت اتفاقی نیست. آنها عاشق شهادت بودند و دعای همیشگی‌‌شان بود. اصلا در افق‌های دیگری سیر می‌کردند. آری گاهی دست نیرویی ندارد که قلم را بچرخاند... روزحادثه وقتی بالای سر پیکرهای بی‌جان و غرق در خون رسیدم، با خود گفتم الان وظیفه‌ام چیست؟ من فعال مجازی‌ام و استاد تولید محتوا، ولی مگر می‌شود با این صحنه‌ها تولید محتوا کرد و به اصطلاح خبر اول داد، فیلم‌های دست‌اول را در مجازی پخش کرد، و پرچمدار روایت کرمان شد. مگر می‌شود در آن فضا و در آن غم در آن مصیبت فکر فضای مجازی و محتوا و جذب ممبر و کوفت و زهرمار بود؟ ساعت‌ها مطلب نگذاشتم و نگذاشتم و آنچه دیدم برای خودم نگه‌داشتم.... در آن لحظات غمبار چندچیز دلم را خیلی به‌درد آورد _ اول خود حادثه انفجار و پیکرهای غرق خون... _ دوم تمسخر و چرندیات ضدانقلاب _ و سوم کانالهای بی‌غیرتی که این حادثه را موضوع خوبی برای تبلیغ و جذب ممبر دیدند و درست همان‌ لحظاتی که شهدا در خونشان می‌غلتیدند و خانواده‌هایشان کوه غم روی سرشان خراب شده بود، عده‌ای دستپاچه شده بودند که نفر اولی باشند که تبلیغشان برای مردم نمایش داده شود و احتمالا وقتی هزارهزار ممبر جذب می‌کردند خوشحال بودند که چه بموقع تبلیغ دادند. بلی، حادثه کرمان برای برخی نون و آب داشت... چگونه می‌شود در آن لحظات از این ماجرا کاسبی ممبر کرد؟ و دردناکتر اینکه برای کرمان فقط همان زمان که برایشان نون و آب داشت تولید محتوا می‌کردند، بعد از یکی دوروز انگار نه کرمانی بود و نه شهیدی نه هیچی. همه به باد فراموشی سپرده شدند. وقتی در صحنه جنایت حاضر باشی و مظلومیت مردم، مظلومیت شهدا و خانواده‌هایشان را ببینی نمیتوانی سکوت خبری حادثه کرمان در رسانه‌ها را تحمل کنی. دیدم حالا که روز حادثه نتوانستم روایت کنم، در این بیخیالی رسانه‌ها درباره کرمان باید کاری بکنم. باید یاد حادثه و شهدایش را زنده نگه‌دارم و تصمیم گرفتم به منازل شهدا برم، اینجا دیگر باید خوب تولید محتوا می‌کردم که هم یادشان زنده بماند، هم وظیفه‌ام را انجام داده باشم اما آنجا هم همان‌طور شد که روز حادثه شد. به زحمت چند کلیپ چنددقیقه‌ای از چندده ساعت مصاحبه با خانواده‌ها درآوردم... برای همه پیش آمده که حرف زیاد در دل دارند ولی دهانشان قفل می‌شود، اینجاهم همان شد... کرمان و شهداش اقیانوسی هستند از معرفت و حکمت که جرعه‌ای از این اقیانوس به کسانی رسید که رفتند در محضر خانواده‌هایشان و از آنها شنیدند. نم و قطره‌ای از این جرعه هم در فضای مجازی منتشر شد این روزها خانواده‌های شهدا را باهم مقایسه می‌کنم که کدامیک داغ سنگین‌تری دارند _ آن خانواده‌ای که تنها پسر نوجوانش شهید شده برایش سخت‌تر است یا آن که تک دختر شیرین‌زبانش را دیگر نمی‌بیند؟ _ یا آن خانواده‌ای که یتیم شده‌اند و دیگر پدرومادری ندارند _ یا آن خواهری که قبلا پدرو مادرش را ازدست داده بود و با برادرش دوتایی زندگی می‌کردند و حالا دیگر تنها شده _ یا آن یکی که ۸ نفر از اعضای خاندانش را صبح روز حادثه دید و عصرش دیگر ندید _ یا آن یکی که دو دخترش را از دست داد _ یا آن مردی که هم دو فرزندش را از دست دادو هم همسرش را و خانواده‌ی چهارنفره‌اش تک نفره شد؟ _ و چه کسی می‌تواند داغ خانواده‌ای را بفهمد که پدر خانواده را ازدست داده و پسر خانواده‌اش که مرد خانواده باید می‌شد حالا قطع نخاع شده... آه کرمان..... چگونه می‌توان تورا فراموش کرد؟ روایت حادثه کرمان از خانواده‌های شهدا | عضوشوید 👇 @hosein_darabi
قبادلو قاتل فرید کرم پور امروز صبح قصاص شد و باز سر و کله یه عده پیدا..... همونهایی که در تمام این چند هفته جنایت و کشتار در غزه، گرفتن.
سه سال پیش این حوالی، من شادترین آدم روی زمین بودم. اصلاً روی زمین نبودم! در آسمان سیر میکردم. فرزند چهارمم خیلی هیجان انگیز به دنیا اومده بود و هنوز یک ماهش هم نشده بود که با رفتیم مشهد. با سه تا فرزند دیگه م تو ماه رجب تو همون سرمای خواستنی و خاطره انگیز زمستان های مشهد... چقدر ازش عکس دارم. از همه سفرها، خاطره‌ها... الان اما... دلشکسته ترین و اندوه بار ترین روزهای زندگی م رو میگذرونم… یادم نمیاد تو خاطراتم روزها و حتی ساعات پشت سر همی بوده باشه که با اشک داغ گریه کرده باشم… میدونم… میگذره… ولی ترکیب اندوه بعد از زایمان و داغِ رفتن مادر، ترکیب کشنده ای شده… همین… @hejrat_kon پی‌نوشت : - همینجوری، برا اینکه بدونید ، شایع هست و هرکسی رو ممکنه درگیر کنه. شاید یک سری برای کاهش یا زودتر رفع شدنش وجود داشته باشه اما حس میکنم زور شرایط فیزیولوژیک بدن بیشتره… (تدابیر مثل خواب مناسب و استراحت، بوهای خوش، غذاهای زودهضم و مفید مثل شیربرنج، حریره بادام، آبگوشت ها، فالوده سیب، زرده تخم مرغ عسلی و...، حمایت اطرافیان و توجه به روحیه زائو، اب و هوای خوب، ذکر و توجه به خداوند و توسل، نترسیدن از این شرایط و توجه به گذرا بودنش و نداشتن این فکر که افسرده شدم رفت و حالا چجوری از این حال دربیام و....) - امیرالمؤمنین علی علیه السلام: الدهرُ يَومانِ : يومٌ لكَ و يومٌ علَيكَ ، فان كانَ لَكَ فلا تَبطَرْ ، و إن كانَ عليكَ فلا تَضجَرْ روزگار، دو روز است ؛ روزى با توست و روزى بر تو اگر با تو بود، سرمست مشو و اگر بر تو بود، بيقرارى مكن… چشم مولای خوبم… صبر میکنم و بی‌قراری نمی‌کنم… تولدتون هم بر ما و بر جهانیان مبارک 💖 چشم رسول خدا روشن به مولود کعبه 💕
این عکسو مامانم گرفت از ما... چرا بهش نگفتم حالا شما کنار بچه‌ها واستا و من بگیرم؟ آره چون نمیدونستم یه روز، یه روز نزدیک، انقد محتاج تماشای عکس‌ها و خاطره‌ها میشم...
در سیزده ماه رجب، ماه مبارک میلاد علی در حرمُ الله مبارک تو شادی اهل بیت علیهم السلام شاد باشیم 😊 وقتی حبّ امیرالمؤمنین رو داریم چه باک از بالا و پایین دنیای فانی؟ 😍 «یا من یعطی... من لم یسأله و من لم یعرفه...» ای خدایی که به ما عشق امیرالمؤمنین رو عطا کردی بغیر استحقاق! قبل از اینکه متولد بشیم و اصلا این نعمت رو از تو سؤال کنیم، تو ما رو در این وادی سعادت وارد کردی… چطور شکر تو رو به جا بیاریم که با نام ✨علی✨ کام ما شیرین و قلب ما روشن میشه 😍🥰 یا امیرالمؤمنین حیدر مهر شما برای شادی دنیا و آخرت ما بس ✋
برای فردا برای روز مرد، روز پدر 💙