غذا
عدس
🖋هـجرٺــــ
بله https://ble.im/hejrat_kon
ایتا @hejrat_kon
اینستاگرام @dr.mother8
#نشر_فقط_بامنبع
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زیارت جامعه کبیره
یادگار ارزشمند امام هادی علیهالسّلام
امر به نماز
🖋هـجرٺــــ
بله https://ble.im/hejrat_kon
ایتا @hejrat_kon
اینستاگرام @dr.mother8
#نشر_فقط_بامنبع
﷽
-----
پانزده سال پیش در ذهن من جریان کمی متفاوت بود. من، منِ پر شر و شورِ فعال و پرانرژی، جاهای دیگری سِیر میکردم. خب، اقتضای نوجوانی و میل به دیده شدن و اقتضای مدل شخصیت هم بود. توی ذهنم، الان، در این سن و سال، حسابی کسی بودم! از آن آدمها که تک اند، معروفند، به هرکس بگویی فلانی میگوید آها! فلانی! از آن پر هیاهو ها، پر طمطراق ها…
اما امروز
در آستانه سیوسه سالگی
در این گوشه از دنیا
در این خلوتِ ساکت
آرام نشستهام و
ملکه سرزمین نامرئی خود هستم.
بدون دیده شدن، مشغول حکومتداری و کشورگشایی ام.
بدون شناخته شدن مشغول طراحی آیندهای کوچک اما بزرگم.
بدون هیاهوی رسانهای، سند چشمانداز مینویسم و بدون خدم و حشم، خودم اجرا میکنم؛ برای خودم -و گاه فرزندانم.
اینجا، بدون تقلای دیده شدن، دارم مهمترین و بیرقیبترین پروژههای مدیریت، فناوری و توسعه قرن را جلو میبرم.
اینجا، بدون تبلیغ و لوگو و دفتر و در و دیوار فانتزی، چهار استارتاپ بزرگ دور و بر خودم راه انداختهام.
اینجا
در این خلوت آرامِ نادیدنی
من مشغول انسانسازی ام
مشغول مادری ام...
گاه حس میکنم خدایا،
تو اصلاً، اساساً، #زن را مکنون آفریدهای
و دلت میخواهد کارهایی در این دنیا بکند که اغلب نادیدنی باشد، هرکسی نبیند، نفهمد.
درست مثل عارف ها
که عاشقانههایتان بین خودتان است
پوشیده است
جار و جنجال ندارد
هیاهو ندارد.
حس میکنم هرچه را عاشق تری، مستور تر آفریدهای، مکنون تر میپسندی؛
مثل همین مادری …
اصلاً حس میکنم انقدر شأن و اجر برخی کارها بالاست که دنیای کوچک فانی ما گنجایشش را ندارد
خودت اینجا میبینی و عشق میکنی، نشان و نمایشش نمیدهی، و بیصدا نگهش میداری برای ابدیتِ بی حد و مرزِ بینهایت.
یک دفعه، آن روز بزرگ، پرده میاندازی و تمام نادیدهها دیدنیترین میشوند؛ همه آنها که در خلوتترین زمانهای خلوتترین مکانها، کارهایی کرده بودند از نور، از عشق، از ساختن…
از جنس لبخندهای نیمه شبانه به روی کودکی تبدار
از جنس نوازشهای بی دریغ بر گونههایی خیس
امروز
در آستانه سیوسه سالگی
بیشتر از هر زمانی حس میکنم که به قول آن بزرگ، باید به این بلوغ برسیم که نباید دیده شویم...
آرام بگیریم در کنجهای بزرگ زندگیمان
آنکس که باید ببیند، میبیند…!
#مادری_شکوه_نادیدنی
#مادری_نیمی_از_عرفان_است
#مادری_گمنامی_است
#طوبی_للغربا
#طوبی_للمادران
#یا_خیر_شاهد_و_مشهود
#مادری #عارفانه #بلوغ #بلوغ_اجتماعی
پینوشت:
تمام اینها به معنای جواز نادیده گرفتن نقش و تلاشهای افراد ازسوی دیگران نیست. تئوریزه کردن بی انصافی و ظلم به زن نیست 😊
🖋هـجرتــــــــ
بله https://ble.im/hejrat_kon
ایتا @hejrat_kon
اینستاگرام @dr.mother8
#نشر_فقط_بامنبع
﷽
---
(تلاشم اینه سربسته بگم اما مزید امتنان هست که آقایان محترم این چند پست رو نخونن)
۲۱ بهمن بود. پسر جاریم بهدنیااومد. تو گروه خانوادگی به شوخی نوشتم بچه جان یک روز دیگه صبر میکردی تو تاریخ لاکچری ۲۲/۱۱/۹۹ میومدی!😉
۳۶هفته و ۴ روز بودم. بااینکه سابقه زایمان زودرس نداشتم، خیلی احتیاط میکردم؛ که تا ۳۹هفته تمام، بمونه. زیاد کار زیاد نمیکردم، سرپا نمیایستادم (گاهی کمککار داشتم)، پاندمی #کرونا هم که عامل بیتحرکی همگانی بود. آب انار هم تا میشد میخوردم برا کاهش احتمال و شدت زردی بچه (قابض هست و به سزارينی ها پیشنهاد میشه نه طبیعی ها)
بالعکس، در بارداری اولم بسیار پرتحرک بودم. ساعتها فعالیت شدید در بیمارستان پیاده روی. با اعتماد به نفس بالا برای زایمان طبیعی راحت.
اما نشد!
دردها رو کشیدم اما سزارين شدم(دفع مکونیوم اون موقع اندیکاسیون سزارین بود. استیشن هم تغییر خوبی نداشت)
در بارداری دوم هم زندگیم بسیار فراز و نشیب داشت. هرماه از تهران با دخترم میرفتم شهرستانی در جنوب کشور. و ساعتها تنها پزشک اورژانس بودم؛ کار و کار و کار.
بااینکه اصلا انقدر متداول نبود، تصمیم گرفته بودم #ویبک(زایمان طبیعی بعد از سزارین)کنم. خیلی تلاش کردم برای ویبک. ورزش ها و ماساژ ها و... هفته۳۸ دردهام شروع شد و تا شوهرم از تهران برسه(قم بودم) و تا بیمارستان، خیلییی درد کشیدم. گفتم تو معاینه اگر دیلاتاسیون بیشتر از ۵سانت بود، ادامه میدم؛ وگرنه اصلا! رفتم و نبود و فروریختم!
پزشک و مامای همراه نداشتم. حمایت و پشتوانه و مشوقی نداشتم. لذا گفتم بریم سزارین.
فکرکنم تا رسیدم اتاق عمل، رسیدم به۷-۸سانت!
سزارین فوقالعاده بدی داشتم و دردهایی که هنوز با منه…یک ماه کامل بسترخواب. نماز با قد خمیده و ناامید از بهبود... که نهایتاً قربانی گوسفند و تربت اباعبدالله من رو شفا داد (گفتند درمانی نداره جز گذر یکی دوسال زمان)
قبل اقدام به بارداری سوم با اساتید بزرگ تهران مشورت کردم. گفتن این فاصله زمانی خوبه و نشدنی هم نیست طبیعی بعددوتا سزارین، انجام میشه تو ایران و دنیا.
اماخودم هرچی فکرکردم دیدم نمیخوام ریسکش رو بپذیرم. تشنه مدال قهرمانی زایمان طبیعی هم نبودم. اساتیدم هم گفته بودن سابقه ۵-۶ تا سزارين رو داشتن و ناممکن نیست!
لذا سزارين شدم.
سر عمل از استادم پرسیدم اوضاع چطوره؟ گفتن خوبه، یه ذره چسبندگی هست اما منعی نیست برای بارداری بعدی.
در بارداری چهارم هرگز به ویبک فکرنکردم. هیچ پزشکی توصیه و حمایت نمیکرد و ریسکش بالا بود(توصیه من هم نیست و این صرفاً یک خاطرهنویسی ست)
ادامه دارد!🤗
#ویبک
#زایمان
#VBAC
🖋هـجرٺــــ
بله https://ble.im/hejrat_kon
ایتا @hejrat_kon
اینستاگرام @dr.mother8
#نشر_فقط_بامنبع