#عهد با مادر
پسربچهای برای سفر به شهر بغداد آماده می شد تا در آنجا درس بخواند و علم بیاموزد...
مادرش به او چهل دینار سپرد تا آن را خرج کند، سپس به او گفت: فرزندم با من عهد کن که هیچگاه و در هیچ کاری دروغ نگویی
پسرک به او قول داد که چنین کند، آنگاه همراه قافله خارج شد و رفت...
هنگامی که در صحرا راه میسپردند، گروهی از دزدان به آنها یورش بردند و پول و اموال آنها را غارت کردند، سپس یکی از مزدوران گروه به پسرک نگاهی کرد و از او پرسید: آیا تو هم چیزی به همراه داری؟
پسر پاسخ داد: چهل دینار!!
دزد خندید و گمان کرد که پسر قصد شوخی دارد و یا دیوانه است
از این رو او را گرفت و نزد رهبرشان برد و او را از آنچه پیش آمده بود با خبر ساخت
رهبر دزدان گفت: پسرم چه چیزی تو را به راستگویی واداشت؟!
پسر گفت: من با مادرم پیمان بستم که راستگو باشم، حال بیم آن دارم که به عهدم خیانت کنم
رهبر سارقان از گفته پسر سخت متاثر شد و گفت: دارائیت را آشکار کردی تا مبادا به عهد خود با مادرت خیانت کنی و من بیم دارم که به عهدم با خداوند خیانت ورزم
آنگاه به دزدان دستور داد هر آنچه را که از قافله ستانده بودند بازگردانند، سپس رو به پسرک کرد و گفت: من با دست کوچک تو به آغوش خداوند بزرگ بازمیگردم و توبه می کنم..
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
🍀در يكى از شهرهاى غرب ايران دو خواهر زندگى مى كردن ، يكى از آنها فريب شيطان صفتى را خورد و به راه فحشاء كشيده شد و تمام جوانيش را در اين راه صرف كرد، خواهر ديگرش شوهر اختيار كرد و داراى خانه و زندگى و فرزند شد و همواره نسبت به خواهر فريب خورده اش باتكبر و غرور و بى اعتنايى رفتار مى كرد روزهاى جوانى سپرى گرديد و خواهر فريب خورده پير و فرتوت و درمانده شده و ممرّى براى مخارجش نداشت .
شبى از شبهاى زمستان كه برف مى باريد و هوا به شدت سرد بود گرسنگى و سرما و درماندگى او را وادار نمود كه نزد خواهرش برود و از او استمداد كند، در خانه خواهر را زد، خواهرش در را باز كرد تا او را ديد با نفرت تمام در را بست و به او گفت برو قحبه .
خواهر فريب خورده بادلى شكسته برگشت و در حالى كه بيمار بود و پول تهيه نان و سوخت شبش را نداشت به طرف خانه اش رفت و مرتبا به خودش مى گفت :(برو قحبه ) و از كردهاى خود پيشمان و خود را سرزنش مى كرد و ناله ها داشت .
سرما و بوران و گرسنگى و بيمارى سر انجام او را از پا درآورده ، پس از مرگش خواب او را ديدند كه در باغى گردش مى كند. پرسيدند جايت چطور است ؟ گفت : خوب است آن شب وقتى از همه جا نوميد شدم و خواهرم مرا با بى رحمى از خودراند از خداى بزرگ عذر و توبه كجرويهايم را خواستم و با پشيمانى تمام استغفار كردم و با خداى خودم رازو نيازى داشتم كه بعد از چند لحظه بعد مرا به اين باغ آوردند .
نبايد از رحمت حق نوميد شد.
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#یک_دوست
یک روز پادشاهی همراه با درباريانش برای شكار به جنگل رفتند.
هوا خيلی گرم بود وتشنگی داشت پادشاه و يارانش را از پا در می آورد. بعد ازساعتها جستجو جويبار كوچكی ديدند.پادشاه شاهين شكاريش را به زمين گذاشت، و جام طلایی را در جويبار زد و خواست آب بنوشد ،اما شاهين به جام زد و آب بر روی زمين ريخت.
برای بار دوم هم همين اتفاق افتاد، پادشاه خيلی عصبانی شد و فكر كرد ، اگر جلوی شاهين را نگيرم ، درباريان خواهند گفت: پادشاه جهانگشا نمی تواند از پس یک شاهين برآيد ؛ پس اين بار با شمشير به شاهين ضربه ای زد. پس از مرگ شاهين پادشاه مسير آب را دنبال كرد و ديد كه ماری بسيار سمی در آب مرده و آب مسموم است.
او از كشتن شاهين بسيار متاثر گشت.
مجسمه ای طلایی از شاهين ساخت.
بر یکی از بالهايش نوشتند :
«یک دوست هميشه دوست شماست حتی اگر كارهايش شما را برنجاند.»
روی بال ديگرش نوشتند :
«هر عملی كه از روی خشم باشد محكوم به شكست است.»
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅عوامل فشار قبر را بدانیم
🍃ثواب صدقه برای میّت
رسول خدا(صلی الله علیه وآله): هرگاه شخص به نیت میّتی صدقه بدهد ،خداوند متعال جبرئیل را امر فرماید که ببرد بر سر قبر آن میّت ،هفتادهزار فرشته را که در دست هر کدام طبقی است و میگویند:سلام بر تو ای دوست خدا،این هدیه ای است که فلان شخص برای تو فرستاده... سپس قبر او پر نور میشود و خداوند عطا میکند به او هزار شهر در بهشت و تزویج میکند به او هزار حوریه و هزار حاجت او را روا میکند.
📚بحارالانوار،ج۸۲،ص۶۳
تنها چیزی که برای انسان پس از مرگ می ماند چیست؟
امام صادق(عليه السلام)فرمودند:
هنگامى كه ميت در قبر گذاشته مىشود، شخصى در برابر او نمايان مىشود و به او مىگويد: اى انسان ما سه چيز بوديم: يكى رزق تو بود كه با پايان عمرت قطع شد، و ديگر خانوادهات بودند كه تو را گذاشتند و رفتند، و من عمل توأم كه با تو ماندهام، ولى من از هر سه براى تو كم ارزش تر بودم.
📚فروغكافى، ج 3، (كتاب الخبائز)، ص 240،ح14
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
⭐️هیچ وقت نگران آیندهی
✨ناشناخته ات نباش
⭐️وقتی خدای
✨شناخته شده ای داری
⭐️با تمام وجود بهترینها
✨را از خـداونـد
⭐️براتون طلب میکنم
✨لحظاتتون مملو از آرامش
شبتون در پناه خــدا
🌹🍃
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
🌸خدای مهربانم
🌷سپاست گویم
🌸که بازهم سلامت عزيزانم
🌷زیباترین هدیه امروز من است🎁
🌸و بازهم تورا سپاس بابت
🌷شنیدن دلانگیزترین نغمه که
🌸صدای نفسهايشان بر حريرزندگیـست
سلام روز بخیر یاران جان
🌹🍃
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
✅خوابهای خود را برای هرکسی تعریف نکنید!
✍عصر پیامبر (صلی الله علیه و آله ) بود، زنى شوهرش به سفر رفت ، او در غیاب شوهر، خوابى دید و به حضور رسول خدا آمد و گفت : در خواب دیدم تنه درخت خرما در خانه ام شکسته شد. پیامبر به او فرمود: شوهرت با سلامتى باز مى گردد. پس از مدتى شوهرش ، با سلامتى بازگشت . بار دیگر شوهر او به سفر رفت ، و او همان خواب را دید و نزد پیامبر رفت و خواب خود را گفت ، پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: شوهرت سالم باز مى گردد .پس از مدتى شوهرش با سلامتى بازگشت .
بار سوم شوهر او سفر کرد، آن زن همان خواب را دید، وقتى که بیدار شد اینبار خدمت پیامبر نرفت، همان اطراف مرد چپ دستى را دید و خواب خود را براى او نقل کرد، آن مرد گفت : واى!شوهرت میمیرد! این خبر به پیامبر صلی الله علیه و اله رسید، پیامبر فرمود: الا کان عبر لها خیرا: آیا او نمى توانست خواب آن زن را تعبیر نیک کند؟ ( چراتعبیر نیک نکرد؟) بر طبق روایات خواب آنگونه كه تعبیر می شود ،اتفاق می افتد .پس هرگاه یكی از شما خوابی رادید آن را به جز نزد عالم و یا ناصحی بازگو ننماید. پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله فرمود: کسى که خواب دیده، خواب او بر فراز او به صورت پرنده است تا آن هنگام که تعبیر نشده است، اما هنگام که تعبیر شد، آن پرنده سقوط مى کند(هر گونه که تعبیر شد ممکن است همان گونه اتفاق بیفتد)
بنابراین خواب خود را جز براى آن کسى که دوست صمیمى تو است و یا تعبیر خواب مى داند، براى هر کس نقل نکن. و در جای دیگر فرمود: خواب خود را براى هیچکس جز مؤمنى که دور از حسادت است ، نقل نکن تعبیر بعضى از خوابها، فورى ، یا پس از ساعاتى ، آشکار مى شود، ولى تعبیر بعضى از خوابها ممکن است سالها یا دهها سال بعد از خواب دیدن ، واقع گردد. مثلا تعبیر خواب حضرت یوسف (که در خواب دید یازده ستاره و ماه و خورشید او را سجده مى کنند ) بعد از چهل سال ، آشکار شد.
📚فرازهای برجسته از سیره امامان شیعه (علیه السلام)محمد تقی عبدوس و محمد محمدی اشتهاردی
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
نزدیکی های عید بود، من تازه معلم شده بودم و اولین حقوقم را هم گرفته بودم، صبح بود، رفتم آب انبار تا برای شستن ظروف صبحانه آب بیاورم.
از پله ها بالا می آمدم که صدای خفیف هق هق گریه مردانه ای را شنیدم، از هر پله ای که بالا می آمدم صدا را بلندتر می شنیدم...
پدرم بود، مادر هم او را آرام می کرد،
می گفت: آقا! خدا بزرگ است، خدا نمیگذارد ما پیش بچه ها کوچک شویم! فوقش به بچه ها عیدی نمی دهیم!...
اما پدر گفت:
خانم! نوه های ما، در تهران بزرگ شده اند و از ما انتظار دارند، نباید فکر کنند که ما........
حالا دیگر ماجرا روشن تر از این بود که بخواهم دلیل گریه های پدر را از مادرم بپرسم،
دست کردم توی جیبم، 100 تومان بود
کل پولی که از مدرسه (به عنوان حقوق معلمی) گرفته بودم
روی گیوه های پدرم گذاشتم و خم شدم و گیوه های پر از خاکی را که هر روز در زمین زراعی همراه بابا بود بوسیدم.
آن سال، همه خواهر و برادرام ازتهران آمدند مشهد، با بچه های قد و نیم قدشان....
پدر به هرکدام از بچه ها و نوه ها 10 تومان عیدی داد؛ 10 تومان ماند که آن را هم به عنوان عیدی به مادر داد.
اولین روز بعد از تعطیلات بود، چهاردهم فروردین، که رفتم سر کلاس.
بعد از کلاس، آقای مدیر با کروات نویی که به خودش آویزان کرده بود گفت که کارم دارد و باید بروم به اتاقش؛
رفتم، بسته ای از کشوی میز خاکستری رنگ کهنه گوشه اتاقش درآورد و به من داد.
گفتم: این چیست؟
گفت: "باز کنید؛ می فهمید".
باز کردم، 900 تومان پول نقد بود!
گفتم: این برای چیست؟
گفت: "از مرکز آمده است؛ در این چند ماه که شما اینجا بودی بچه ها رشد خوبی داشتند؛ برای همین من از مرکز خواستم تشویقت کنند."
راستش نمی دانستم که این چه معنی می تواند داشته باشد؟!
فقط در آن موقع ناخودآگاه به آقای مدیر گفتم: این باید 1000 تومان باشد، نه 900 تومان!
مدیر گفت: از کجا می دانی؟
کسی به شما چیزی گفته؟
گفتم: نه، فقط حدس می زنم، همین.
در هر صورت، مدیر گفت که از مرکز استعلام میگیرد و خبرش را به من می دهد.
روز بعد، همین که رفتم اتاق معلمان تا آماده بشوم برای رفتن به کلاس، آقای مدیر خودش را به من رساند و گفت: من دیروز به محض رفتن شما استعلام کردم، درست گفتی!
هزار تومان بوده نه نهصد تومان!
آن کسی که بسته را آورده صد تومان آن را
برداشته بود
که خودم رفتم از او گرفتم؛
اما برای دادنش یک شرط دارم...
گفتم: "چه شرطی؟"
گفت: بگو ببینم، از کجا این را می دانستی؟!
گفتم: هیچ، فقط شنیده بودم که خدا ده برابر کار خیرت را به تو بر می گرداند، گمان کردم شاید درست باشد...
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💫تلاوتی بسیارزیبا
تلاوتی ک #اشک_هزارارها نفر در سالن همایش رو #سرازیر کرد
تلاوتی خیلی #تاثیر گذار ✅
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
🍃 کوله بار گناهانم بر دوشم سنگینی میکرد
ندا آمد بر در خانه ام بیا، آنقدر بکوب تا در به رویت وا کنم
🍃 وقتی بر در خانه اش رسیدم
هر چه گشتم در بسته ای ندیدم!
هر چه بود باز بود
🍃 گفتم: خدایا بر کدامین در بکوبم؟
ندا آمد: این را گفتم که بیایی
وگرنه من هیچوقت درهای رحمتم را به روی تو نبسته بودم!
🍃 کوله بارم بر زمین افتاد و پیشانیم بر خاک
"مهربان خدایم دوستت دارم"
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☘️بارالها...
💫بر عزیزانم
🍃آنگونه تقدیر کن:
💫تاهمواره
🍃زیستن شان از سر ذوق
💫خندیدن شان از ته دل
🍃وگریستن شان
💫از سر شـوق باشـد..
🍃آمین....🙏🙏
🍃شبتون بخیر
در پناه خدای مهربون 💫
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
✨﷽✨
هر لحظه و در هر شرایطی باید
دل بسپاری به خدا و بهش اعتماد کُنی🙂❤️
خدا شرایطُ حالتُ بهتر از هر کسی میدونه،و فقطِ فقط خودشه که میدونه تو این شرایطِت به چی احتیاج داری😌😉
خواسته تْ رو با خدا در میون بذار امّــــآ منتظر باش.گاهی خدا از جایی و طریقی دیگه اجابتِتْ میکُنه چون تنهآ خداست که میدونه بهترین اتفاقِّ ممکن ِالآنت چی میتونه باشه😍☺️
#پس_فقط_اعتماد_کن_به_خدا😇✨
روزتون عالی در پناه خداوند مهربان💚
᳝╭✹••••••••••••••••••🌸
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
ابراهيم (پسر مالك اشتر) سرهاى بريده ابن_زياد و سران دشمن را براى مختار فرستاد.
مختار در حال غذا خوردن بود كه سرهاى بريده دشمنان را در كنار وى به زمين ريختند.
مختار گفت :
- سر مقدس حسين عليه السلام را هنگامى كه ابن زياد غذا مى خورد نزدش آوردند، اكنون حمد و سپاس خداوند را كه سر نحس ابن زياد در هنگام غذا خوردن نزد من آورده شده است !
در اين هنگام ، مار سفيدى در ميان سرها پيدا شد و درون سوراخ بينى ابن زياد رفت و از سوراخ گوش او بيرون آمد، و اين عمل چندين بار تكرار شد!
مختار پس از صرف غذا برخاست و با كفشى كه در پايش بود به صورت نحس ابن زياد زد، سپس كفشش را نزد غلامش انداخت و گفت :
- اين كفش را بشوى كه آن را بر صورت كافرى نجس نهادم !
مختار سرهاى نحس دشمنان را براى محمد حنفيه در حجاز فرستاد.
محمد حنفيه نيز سر ابن زياد را نزد امام سجاد عليه السلام فرستاد
امام عليه السلام در آن هنگام مشغول غذا خوردن بودند، فرمودند:
- روزى كه سر مقدس پدرم را نزد ابن زياد آوردند او غذا مى خورد. از خداوند خواستم ، مرا زنده نگهدارد تا سر بريده ابن زياد را در كنار سفره غذا بنگرم .
خداوند را سپاس كه اكنون دعايم مستجاب شد.
📚داستانهاى بحارالانوار
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
روزی حضرت موسی به پیشگاه خداوند عرضه داشت:
خدایا امروز من را به برخی اسرار و امور نهفته آگاه کن!
خداوند خطاب به او فرمود: به کنار چشمه برو،
خود را در میان گیاهان مخفی کن و نگاه کن چه حوادثی در آنجا رخ می دهد!
موسی این کار را کرد و به نظاره ی چشمه پرداخت.
در همان لحظه سواری به کنار آب آمد ،لباس خود را در آورد و آب تنی کرد
و سپس لباس بر تن کرد و رفت.اما کیسه ی پول های خود را جا گذاشت.
کودکی کنار چشمه آمد و کیسه ی پول را برداشت و رفت.
موسی شاهد بود که در همان لحظه کوری به کنار چشمه آمد و آنجا نشست.
در همین لحظه سوار به دنبال کیسه ی خود بازگشت و چون کیسه را نیافت،
از کور پرسید:آیا تو کیسه ی پول مرا ندیدی؟
کور که از هیچ چیز اطلاع نداشت ،اظهار بی خبری کرد.
سوار،باچند ضربه،کور را از پا در آورد و او را کشت و گریخت.
موسی بعد از این واقعه عرض کرد: خدایا!
این چه حادثه ای بود که به من نشان دادی؟
حکمت هرچی بود این گونه بود که فرد بی گناه کشته شد!!!
خداوند فرمود:ای موسی!پدر این کودک مدت ها نزد مرد اسب سوار،
کار کرده بود و دقیقا آنچه در کیسه بود،حق او بود
که مرد اسب سوار از پرداخت آن خودداری کرده بود.
اینک کودک وارث پدر است که از این راه به حق خود رسید.
اما آن کور که تو دیدی در جوانی پدر آن سوار کار را به قتل رسانده بود
و اکنون با حکمت و عدالت به سزای عمل خود رسید.
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
پیامبراکرم صلی الله علیه وآله:
هرکس زشت کاری وگناهی را فاش کند، مانند کسی است که آن راانجام داده است
وهرکه مومنی را به چیزی سرزنش کند، نمیرد تا خود مرتکب آن شود.
📚منتخب میزان الحکمه،ص٤٢٠
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مستجاب کن دعای کسی که با اشکهایش تو را صدا می زند! حامی آن دلی باش که تنها شده است! با دستهای مهربانت ، با تمام قدرت و عظمت و تواناییت. ببار رحمتت را بر بندگانت .
✍
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
┄┄┅┅✿❀♥️❀✿┅┅┄┄
✨شب قشنگترین اتفاقیست که
✨تکرارمیشود تا آسمان
✨زیباییش را به رخ زمین بکشد
✨خدایا ستاره های آسمان را
✨سقف خانه دوستانم کن
✨تا زندگیشان زیبا باشد
✨شبتان در پناه خدا✨
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
⊹ دنیا آنقدر جذابیت های رنگارنگ دارد
⊹ که تا آخر عمر هم بدوی، چیز های جدیدی هست
⊹ که هنوز می توانی حسرتشان را بخوری
⊹ پس یک جاهایی در زندگی
⊹ ترمز دستی ات را بکش ، بایست
⊹ و زندگی کن💙
چقدر خوبه خدایِ مهربون امروز هم بهمون این زندگی زیبا رو هدیه داد تا زندگی کنیم و لذت ببریم 😍
اگه درک کنیم چه نعمتِ بزرگ و با ارزشیه زنده بودن اونوقت قدرِ ثانیه به ثانیه ی زندگیمون رو میدونیم😇
روزتون زیبا و شاد💚
᳝᳝᳝᳝᳝᳝᳝᳝᳝᳝᳝╭✹••••••••••••••••••🌸
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
سيد نعمت الله جزايري در كتابش نقل مي كند : كه در يك سال قحطي شد ، در همان وقت واعظي در مسجد بالاي منبر مي گفت : كسي كه بخواهد صدقه بدهد ، هفتاد شيطان ، به دستش مي چسبند و نمي گذارند كه صدقه بدهد .
مو مني اين سخن را شنيد و با تعجب به دوستانش گفت : صدقه دادن كه اين حرفها را ندارد ، من اكنون مقداري گندم در خانه دارم ، مي روم آنرا به مسجد آورده و بين فقراء تقسيم مي كنم .
با اين نيت از جا حركت كرد و به منزل خود رفت . وقتي همسرش از قصد او آگاه شد شروع كرد به سرزنش او ، كه در اين سال قحطي رعايت زن و بچه خود را نمي كني ؟ شايد قحطي طولاني شد ، آن وقت ما از گرسنگي بميريم و . . . خلاصه بقدري او را ملامت و وسوسه كرد تا سرانجام مرد مو من دست خالي به مسجد برگشت .
از او پرسيدند چه شد ؟ ديدي هفتاد شيطان به دستت چسبيدند و نگذاشتند .
مرد مو من گفت : من شيطانها را نديدم ولي مادرشان را ديدم كه نگذاشت اين عمل خير را انجام بدهم(1)
پيامبر فرمود يا علي آيا مي داني كه صدقه از ميان دستهاي مو من خارج نمي شود مگر اينكه هفتاد شيطان به طريق مختلف او را وسوسه مي كنند، تا صدقه ندهد.
منبع.وسايل الشيعه
1- ابليس نامه ص انوار نعمانيه
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
سه برادر نزد امام علی علیه السلام آمدند و گفتند: میخواهیم این مرد را که پدرمان را کشته قصاص کنی.
امام علی (ع) به آن مرد فرمودند: چرا او را کشتی؟ آن مرد عرض کرد: من چوپان شتر و بز و ... هستم.
یکی از شترهایم شروع به خوردن درختی از زمین پدر اینها کرد، پدرشان شتر را با سنگ زد و شتر مرد،
و من همان سنگ را برداشتم و با آن به پدرشان ضربه زدم و او مرد.
امام علی علیه السلام فرمودند: بر تو حد را اجرا میکنم.
آن مرد گفت: سه روز به من مهلت دهید. پدرم مرده و برای من و برادر کوچکم گنجی بجا گذاشته
پس اگر مرا بکشید آن گنج تباه میشود، و به این ترتیب برادرم هم بعد از من تباه خواهد شد.
امیرالمومنین (ع) فرمودند: چه کسی ضمانت تو را میکند؟
مرد به مردم نگاه کرد و گفت: این مرد.
امیرالمومنین (ع) فرمودند: ای اباذر! آیا این مرد را ضمانت میکنی؟
ابوذر عرض کرد: بله. امیرالمومنین
فرمود: تو او را نمیشناسی و اگر فرار کند حد را بر تو اجرا میکنم!
ابوذر عرض کرد: من ضمانتش میکنم یا امیرالمومنین.
آن مرد رفت . و زمان به سرعت سپری شد. روز اول و دوم و سوم ...
و همه مردم نگران اباذر بودند که بر او حد اجرا نشود...
اندکی قبل از اذان مغرب آن مرد آمد.
و در حالیکه خیلی خسته بود،
مقابل امیرالمومنین قرار گرفت و عرض کرد:
گنج را به برادرم دادم و اکنون تحت فرمان شما هستم
تا بر من حد را جاری کنی.
امام علی (ع) فرمودند:
چه چیزی باعث شد برگردی درحالیکه میتوانستی فرار کنی؟
آن مرد گفت: ترسیدم که بگویند "وفای به عهد" از بین مردم رفت...
امیرالمونین از اباذر سوال کرد: چرا او را ضمانت کردی؟
ابوذر گفت: ترسیدم که بگویند "خیر رسانی و خوبی" از بین مردم رفت...
اولاد مقتول متأثر شدند و گفتند: ما از او گذشتیم...
امیرالمومنین علیه السلام فرمود: چرا؟
گفتند: میترسیم که بگویند "بخشش و گذشت" از بین مردم رفت...
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📚در روایت از پیامبر -ص- امده است که :
الظلم ظلمات یوم القیامه ؛ ظلم تاریکی روز قیامت است . ( بحارالأنوار ج ۷ ص ۲۲۹ باب ۸ ). ۲- در حدیث قدسی آمده که خداوند می فرماید: «انا عند المنکسره قلوبهم؛ من همدم قلب های شکسته هستم» یعنی انسان دل شکسته در پیشگاه خداوند دارای جایگاه ویژه ای است و مورد توجه خداوند می باشد و دعا و نفرین انسان دل شکسته خیلی زود اثر می بخشد. به طور کلی شکستن دل انسان مؤمن که به تعبیر روایات، احترام او از کعبه بیشتر است، دارای آثار وضعی و جانبی فراوانی است و دلی که شکست به سادگی التیام نمی یابد و جبران آن دشوار است،
✍
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☘️بارالها...
💫بر عزیزانم
🍃آنگونه تقدیر کن:
💫تاهمواره
🍃زیستن شان از سر ذوق
💫خندیدن شان از ته دل
🍃وگریستن شان
💫از سر شـوق باشـد..
🍃آمین....🙏🙏
🍃شبتون بخیر
در پناه خدای مهربون 💫
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
امروز هوای
یکدیگر را
داشته باشیم...
دل نشکنیم
قضاوت نکنیم
هنجارهای زندگی کسی را
مسخره نکنیم
به غم کسی نخندیم
به راحتی از یکدیگر گذر نکنیم
دنیا دو روز است
هوای دلمان را داشته باشیم...
●━━━━─ ᴸᶤᵛᵉ ᶤᶰ ᵀʰᵉ ᴹᵒᵐᵉᶰᵗ 🪐─ ⇆
تو لحظه زندگي كن . .
᳝╭✹••••••••••••••••••🌸
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
🍃پسری دختری رو خیلی دوس داشت و تصمیم گرفت به خاستگاریش برود
دختره در جواب خاستگاریش بهش گفت حقوقی که تو در یه ماه میگیری برابر خرج یه روز منه پس چطور از من انتظار دارید با شما ازدواج کنم
پسره گفت اخه خیلی دوست دارمت و میخوامت
دختره گفت برو یکی دیگه پیدا کن
بعد ده سال اتفاقی با هم بر خورد میکنند
دختره میگه من با پسری ازدواج کردم که حقوقش ده برابر حقوق توست با این حرفا پسرع اشک از چشمانش جاری شد
در این هنگام شوهر دختره میاد به پسره میگه رئیس تو اینجایی با همسرم آشناتون میکنم
شوهره به دختره میکه این رئیس کار منه خیلی وقت پیش خودش یکیو دوست داشته والانم به احترام اونوقت هنوز ازدواج نکرده
اگر دختره باهاش ازدواج میکرد الان خیلی خوشبخت میشد
دختره دهنش بند اومد و یه حرفم نزد
🍃پس آگاه باش هوا در حال تغییر است و هوا هوای قبلی نمیمونه
پسره روزی کارگر بوده و حالا رئیس شرکت شده
✅هیچ وقت بلند پرواز نباش و به دیگران کوتاه بینی نکن که زمانه گذران است
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
✅ از هر امام چه بخواهیم ؟!
🍃اگر #اخلاص در عمل و پاک شدن از ناخالصی ها و زدودن ریا و تظاهر و نفاق را می خواهیم باید به حضرت #علی علیه السّلام توسل کنیم و مدد بخواهیم.
🍃اگر پاکی و #طهارت و عفت در چشم و گوش و زبان و قلب را می خواهیم باید به مرکز و محور عصمت الهی حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها پناهنده شویم.
🍃اگر #خلق_نیکو و حُسن معاشرت می خواهیم باید از امام حسن(علیه السّلام) بخواهیم که مظهر حُسن الهی است.
🍃اگر عشق و محبت دنیا برایمان #مانع از عشق و محبت به خداست، باید از امام حسین علیه السّلام مدد بخواهیم.
🍃اگر عبادت و #سجده برایمان سخت است باید به سیّدالساجدین امام زین العابدین علیه السّلام پناه ببریم.
🍃اگر #علم واقعی می خواهیم باید از امام محمدباقرعلیه السّلام مدد بجوییم.
🍃اگر #صدق در گفتار و صدق در عمل می خواهیم باید از امام صادق علیه السّلام کمک بخواهیم.
🍃اگر #رضا به قضاء الهی و رضایت از مردمان و رضایت آنها را بخواهیم باید به امام رضا علیه السّلام توسل کنیم.
🍃اگر به جود و #بخشش خدا محتاجیم و اگر می خواهیم بخشنده باشیم به امام جواد علیه السّلام توسل کنیم.
🍃اگر احساس سردرگمی و #پریشانی می کنیم و تشخیص راه حق و باطل برایمان مشکل است باید به مظهر هدایت الهی امام هادی علیه السّلام پناهنده شویم و از او مدد بگیریم.
🍃اگر پیروزی بر لشکر شیطان و لشکر نفس را می خواهیم به امام حسن عسکری علیه السّلام توسل کنیم.
🍃و حضرت ولی عصر علیه السّلام امام وقت و امام حاضر است، صاحب زمان و مکان است، صاحب ما و صاحب قلب و دل و فکر و چشم و گوش و زبان ماست و به اعمال ما احاطه تفصیلی دارد و چیزی نیست که از علم حضرت به دور باشد. باید برای لحظه به لحظه خود از امام زمان مدد بجوییم و برای تمام اعمال و رفتار اعضاء و جوارحمان به ایشان توسل کنیم.
🍃باید تمام وجود را به آن ها سپرد و دید که تنها به مدد آنها راه رفتنی است.
📚کتاب "شیدا" در شرح احوال و اقوال آیت الله سید عبدالکریم کشمیری صفحات ۱۶۳ تا ۱۶۵
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آرزو میڪنم🧚♀
در این شب زیبا
ڪلبـه دلاتون
همیشه آرام باشـه
و شادی و برڪت
مثل باران رحـمت
از آسمان براتون بباره
شبتون پر از آرامش الهی
#شبتون_خوش🌙
🍃♥️
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
🌸آمدن هرصبح
♥️پیام خداوند است
🌸برای آغازیک فرصت تازه
♥️خــدایـا شکر 🤲
🌸برای بوی خوش زندگی
♥️سلام دوستان خوبم
🌸روزتون زیبـا و دل انگیز
♥️کاشانه دلتـون پـراز عـشق
࿐
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi