فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹 ثواب عجیب یک شب بچه داری!!!
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
🎙#استاد_مسعود_عـــالے
✍
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همیشه که نباید همه چیز،
خوب باشد!
در دلِ مشکلات است که آدم،
ساخته میشود.
گاهی همین سختیها و مشکلات؛
پلهای میشوند به سمتِ بزرگترین
موفقیتها.
در مواقعِ سختی، نا امید نباش.
برایِ آرزوهایت بجنگ.
و محکمتر از قبل، ادامه بده...
چه بسیارند؛ جادههای همواری،
که به مرداب ختم میشوند،
و چه بسیارتر؛ جادههای ناهموار
و صعبالعبوری؛
که به زیباترین باغها میرسند.
تسلیم نشو...!
شاید پلهی بعد؛
ایستگاهِ خوشبختیات باشد...
#انگیزشی
╭✹••••••••••••••••••🌸
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
✨✨✨
🌼مهلت ندادن عزرائیل 🌼
حضرت عیسی (علیه السلام) با مادرش مریم (سلام الله علیها) در کوهی به عبادت خدا مشغول بودند، و روزها را روزه می گرفتند. غذایشان از گیاهان کوه بود که عیسی (علیه السلام) تهیه می نمود. یک روز نزدیک غروب شد، عیسی (علیه السلام) مادرش را تنها گذاشت و برای به دست آوردن سبزیجات کوهی، رفت، هنگام افطار فرا رسید، مریم (سلام الله علیها) برخاست تا نماز بخواند، ناگاه عزرائیل نزد مریم (سلام الله علیها) آمد و بر او سلام کرد، مریم پرسید: تو کیستی که در اول شب بر من سلام کردی و با دیدن تو، بیمناک شدم؟.
عزرائیل گفت: من فرشته مرگ هستم.
مریم پرسید: برای چه به اینجا آمده ای؟
عزرائیل گفت: برای قبض روح تو آمده ام.
مریم گفت: چند دقیقه به من مهلت بده تا پسرم نزد من بیاید
عزرائیل گفت: مهلتی در کار نیست، و آنگاه روح مریم (سلام الله علیها) را قبض نمود.
عیسی (علیه السلام) وقتی نزد مادر آمد، نگاه کرد که مادرش بر زمین افتاده است، تصور کرد که مادرش خوابیده است، مدتی توقف کرد، دی مادرش بیدار نشد و وقت افطار گذشته است، صدا زد ای مادر برخیز! افطار کن.
ندائی از بالای سرش شنید که مادرت از دنیا رفته و خداوند در مورد وفات مادرت به تو پاداش می دهد.
عیسی (علیه السلام) با دلی سوخته، به تجهیز جنازه مادر پرداخت و او را به خاک سپرد و، غمگین بر سر تربتش نشست و گریه می کرد و به یاد مادر گفتاری جانسوز می گفت، در این هنگام ندائی شنید، سرش را بلند کرد، مادرش را در بهشت (برزخی) که در کاخی از یاقوت سرخ بود دید گفت: ای مادرم! از دوری تو سخت اندوهگین هستم.
مریم (سلام الله علیها) فرمود: پسرم، خدا را مونس خود کن تا اندوهت برطرف گردد.
عیسی (علیه السلام) گفت: مادر جان با زبان گرسنه و روزه از دنیا رفتی.
مریم (سلام الله علیها) فرمود: خداوند گواراترین غذا که نظیر نداشت به من خورانید.
عیسی (علیه السلام) گفت: ای مادر! آیا هیچ آرزو داری؟
مریم (سلام الله علیها) گفت: آرزو دارم یک بار دیگر به دنیا باز گردم، تا یک روز و یک شب را به نماز برآورم، ای پسر اکنون که در دنیا هستی و مرگ به سراغت نیامده است، هر چه می توانی توشه راه آخرت را (با انجام اعمال نیک) از دنیا برگیر
📚 منهاج الشارعین - منهج 13، ص 591
✍
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
❇️ دستگيري امام رضا عليه السلام از زائران در راه مانده
☑️ محدث نوري رضوان الله عليه نقل ميکند:
▪️ يکي از خدمتگزاران حرم مطهر حضرت رضا عليه السلام گفت:
🌌 در شبي که نوبت خدمت من بود، در رواقي که به دارالحفاظ معروف است، خوابيده بودم.
✨ ناگاه در خواب ديدم که در حرم مطهر باز شد خود حضرت امام رضا عليه السلام از حرم بيرون آمدند و به من فرمودند:
🔶 « برخيز و بگو مشعلي فروزان بالاي گلدسته ببرند، زيرا جماعتي از اعراب بحرين به زيارت من ميآيند و اکنون در اطراف «طرق» (هشت کيلومتري مشهد) بر اثر بارش برف راه را گم کردهاند. برو به ميرزا شاه نقي متولي بگو مشعلها را روشن کند و با گروهي از خادمان جهت نجات و راهنمايي آنان حرکت کنند.»
▪️ آن خادم ميگويد:
▫️ از خواب پريدم و فوري از جا برخاستم و مسؤول خدام را از خواب بيدار کرده و ماجرا را برايش گفتم.
او نيز با شگفتي برخاست و با يکديگر بيرون آمديم؛
🌨 در حالي که برف به شدت ميباريد، مشعلدار را خبر کرديم
🔥 و او به سرعت مشعلي روي گلدسته روشن کرد. آنگاه با عدهاي از خدام حرم به خانهي متولي رفتيم و ماجرا را برايش شرح داديم؛ سپس با گروهي مشعلدار به طرف طرق حرکت کرديم. نزديک طرق به زوار رسيديم.
آنان در هواي سرد و برفي ميان بيابان گويي منتظر ما بودند.
از چگونگي حالشان جويا شديم گفتند :
🔸 «ما به قصد زيارت حضرت رضا عليه السلام از بحرين بيرون آمديم.
❄️ امشب گرفتار برف و سرما شده و از راه خارج گشتيم و ديگر نميتوانستيم مسير
حرکت را تشخيص دهيم؛ تا اينکه از شدت سرما دست و پاي ما از کار افتاد و خود را آمادهي مرگ نموديم. از مرکبها فرود آمديم و همه يک جا جمع شديم.
🤲🏻 فرشهايمان را روي خود انداختم و شروع به گريستن کرديم و به حضرت رضا عليه السلام متوسل شديم. در ميان مسافران مردي صالح و اهل علم بود. همين که چشمش به خواب رفت، حضرت رضا عليه السلام را در خواب زيارت نمود که به او فرمود:
🔶 « برخيز! که دستور دادهام چراغها را بالاي منارهها روشن کنند. شما به طرف چراغها حرکت کنيد.»
🔸 همه برخاستيم و به طرف چراغها حرکت کرديم که ناگاه شما را ديديم.»
⬅️ دارالسلام ، ج 1/267.
🏷 #امام_رضا_علیه_اسلام
✍
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
💢توجه خاص آقا امام زمان (علیه السلام)به مادرشان نرجس خاتون(علیها سلام)
☀️حضرت بقیه الله روحی له الفداء عنایتی خاص به مادرشان دارند.
🌸مثلاً یک ختم قرآن برای حضرت نرجس خاتون بخوان. به مسجد وارد می شوی، دو رکعت نماز مستحبی بخوان و ثوابش را هدیه کن برای نرجس خاتون..
✅حاج محمد که از صلحا بود می گفت: مکه رفتم و اعمال حج که تمام شد، یک روز گفتم یک عمره مفرده برای مادر امام زمان انجام بدهم و از بی بی درخواست کنم که از فرزندشان بخواهد که من، چهره ایشان را زیارت کنم.
🔰طواف و نماز و سَعی بین صفا و مروه را انجام دادم. سَعی بین صفا و مروه که تمام شد، طواف نساء و نمازش را خواندم و دیگر بی حال شدم.
💠 حدود یک ساعت و نیم به اذان صبح بود. دیدم پنج شش نفر پشت مقام ابراهیم نشسته و یک ظرف خرما جلویشان گذاشته اند و آقایی هم آن بالا نشسته است که نمی شود چشم از او برداشت.
🌸خیلی فوق العاده است و برای بقیه صحبت می کند. وقتی این آقا را دیدم، زانوهایم شروع کرد به لرزیدن. خرماها بیشتر جلب توجه کرد؛ چون خیلی بی حال و خسته شده بودم. نشستم و تکیه دادم..
🌺آقا فرمود: «این حاج محمد برای مادر من یک عمره انجام داده است و خسته شده است. چند تا از این خرماها را به او بدهید»
✳️یک نفر فوراً بلند شد و بـشقاب خرما را مقابل من آورد. من هم پنج شش تا برداشتم؛شروع کردم خوردن. دیدم دارند نگاه می کنند و تبسم می کنند.
🌼بعد دو مرتبـه فرمود: «بـله؛ ایشان برای مادر من یک عمره ای انجام داد و به زحمت هم افتاد. خـدا قبـول می کند؛ ان شـاء الله».
♻️یک دفعه نگاه کردم، دیدم هیچ کس نیست. فوراً به خود آمدم. گفتم:
«اصلاً آرزویم همین بود که حضرت را ببینم و چقدر زود مستجاب شد...»
📒 کمال الدین، ج 2، ص 670
📖 بحارالأنوار، ج 68، ص 96
🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤
✍
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
7.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🕊دعایی جهت ثروت و روزی زیاد 🕊
🔰حضرت محمد «ص» مردی از انصار را بعد از مدتی دیدند به او فرمود علت غیبتت چیست؟ گفت فقر و درد ای پیامبر خدا، حضرت فرمود آیا نمیخواهی کلامی به تو بگویم که با گفتن آن فقر و درد از تو رخت بر بندد؟ گفت بلی یا رسول الله. حضرت فرمود هنگامیکه صبح را شب کردی بگو:
⚜️لا حَولَ وَ لا قُوَّهَ اِلاّ باِللهِ ( اَلعَلیِّ العَظیمِ ) تَوَکَّلتُ عَلَی الحَیِّ اَلّذی لا یَمُوتُ وَ الحَمدُ للهِ اَلّذی لَم یَتَّخِذ وَلَداً وَ لَم یَکُن لَهُ شریکٌ فِی المُلکِ وَ لَم یَکُن لَهُ وَلِیٌّ مِن الذُّلِّ وَکَبِّرهُ تَکبیراً.
💥آن مرد گفت قسم به خدا من این ذکر را بیش از سه روز تکرار نکردم مگر آن که فقر و درد از من زائل گشت
📚نقل از کتاب اصول کافی
✍
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#موضوع: وای اگر خدا آدمو وِل کنه تمومه...
🎙سخنران #استاد_دانشمند
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
💠ماجرای جوان مست و عنایت حضرت عباس(ع)
🌺يكى از جاهلهاى محل ما (داش على ) بود، كه چند سال پيش فوت شد.
در زمان حياتش يك روز من از توى بازار رد مى شدم ، ديدم (داش على ) بازار را قُرقُ كرده و چاقويش را هم دستش گرفته و يك نفس كش جرأ ت نطق نداشت ، آن روزها هنوز ماشين و اتومبيل نبود، من با قاطر به مجالس (سوگوارى حضرت سيدالشهداء (ع )) مى رفتم . از سرگذر كه رد شدم متوجه شدم كه مرا ديد وتا چشمش به من افتاد، گفت : از قاطر پياده شو، پياده شدم گفت : كجا مى روى ؟
ديدم مست مست است ، و بايد با او راه رفت ، گفتم : به مجلس روضه مى روم ، گفت : (يك روضه ابوالفضل همينجا برايم بخوان ،) چون چاره اى نداشتم ، يك روضه (اباالفضل (ع )) برايش خواندم ، (داش على ) بنا كرد گريه كردن ، اشكها روى گونه اش مى غلتيد و روى زمين مى ريخت ، چاقويش را غلاف كرد و قرق تمام شد (بعد فهميدم همان روضه كارش را درست كرده و باعث توبه اش شده بود.)
چند سال بعد داش على مُرد، چند شب بعد از فوتش او را در خواب ديدم ، حال او را پرسيدم ، مثل اينكه مى دانست مى خواهم وضع شب اول قبرش را بپرسم .
گفت : راستش اينست كه تا آمدند از من سئوالاتى بكنند، سقائى آمد (مقصودش حضرت ابوالفضل (ع ) بود) و فرمود: (داش على غلام ما است كارى به كارش نداشته باشيد.)
✍
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
✨﷽✨
🚨 ماجرای عجیب قبر علّامه طباطبایی
✍حجت الاسلام محمد حسین اشعری نقل میکند امام خمینی بعد از رحلت علّامه طباطبایی فرمودند: درباره قبر ایشان هر کجا را صلاح میدانید اقدام کنید. به آقای مولایی هم دستور خواهیم داد. من به دنبال آقای مولایی آمدم تا محل قبر را تعیین کنیم. ایشان در کنار قبر مرحوم اشراقی جایی را معرفی کرد. من مخالفت کردم و گفتم علامه طباطبایی به عنوان مفسر و فیلسوف باید قبرش جایی باشد که مردم راحتتر و آشکارتر سر قبر ایشان بیایند. بعد جایی را که قبر فعلی ایشان است نشان دادم، ایشان گفت اینجا پایههای سقف است و تمام بتون آرمه است و قابل شکافتن نیست، من نپذیرفتم. ایشان گفت: حتی اگر بشود شکافت، اینجا قبر علماست و ما مجاز به شکافتن نیستیم. گفتم: این مسئله را حل میکنم. معمارها را بیاورید تا نظر بدهند که میشود شکاف داد یا نه. و ثانیاً آقای نجفی در وقت ساختن مسجد بالاسر فهرست قبور را برداشت. از ایشان میپرسیم که آیا قبر عالمی در اینجا هست یا خیر. آقای نجفی آمد گفت: تا آنجا که من صورت برداری کردهام اینجا قبر کسی نیست. با اصرار من بالاخره به این امر تن دادند و شب درها را بستند و قالی را کنار زدند و کارگر آوردند تا بشکافند. سنگ مرمر را برداشتند. موزائیک را هم برداشتند، خبری از بتون نبود. خاک و خاشاک را برداشتند یک مرتبه کلنگ به جای سخت برخورد کرد. آقای مولایی گفت: من عرض کردم اینجا بتون است. دقّت کردیم دیدیم به آجرهای بزرگ رسیدهاند آنها را برداشتند با کمال شگفتی دیدیم یک #قبر_آماده و ساخته آن جا هست بدون این که ذرهای چیزی از استخوان و غیره در آن باشد. آقای مولایی گفت: این واقعاً شبیه معجزه است و همانجا آقای طباطبائی را دفن کردند.
📙 کتاب مقالات و رسالات تاریخی،دفتر چهارم
✍
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 آیا مشکلی مانند حسادت با
مرگ انسان نیز از بین میرود؟!
.
🎙#استاد_محمدی
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi