سامورايى كه تاريخ ژاپن را عوض كرد!
در دورانی که کوتاه کردن موی ساموراییها نشانی از تحقیر بود ، یک سامورایی خوشنام بعد از یک درگیری خونین به آرایشگاه رفت و موهايش را كوتاه كرد. او با كوتاه كردن موهايش كه خلاف قوانين سامورايى بود ، یکی از بنیانگذاران پیشرفت ژاپن شد که این کشور را از انزوای 200 ساله خارج کرد!
او "ایواساکی یاتارو" موسس شركت میتسوبیشی بود!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 جشن سالانه شبکه سه تلویزیون در سال ۱۳۸۴ با حضور هنرمندان...
#نوستالژی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️ویرانهای که میبینید
بزرگترین بنای سنگی تاریخی
ایران بعد از تخت جمشید است!
اینجا معبد آناهیتا است
یادگاری از دوره اشکانیان در کرمانشاه که برای ما ایرانیها هم ناشناخته است و اگر در هر کشور دیگری بود به قطب گردشگری تبدیل میشد..
12.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بریم داخل اهرام مصر رو ببینیم
ببینید و لذت ببرید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹همه منتظر بودند اما نماز جمعه اقامه نشد...
♦️۲۰ آذر سالروز شهادت شهید محراب آیت الله دستغیب
🌹شهيد محراب آيت الله دستغيب:هركس ميخواهد بداند که اگر امام زمان عج ظهور فرمايد, نسبت به ايشان چه موضعي خواهدداشت، ببيند الان با نائب برحقش چگونه است اگر توانست مطيع ايشان باشد,اطاعت ازامام زمان عج هم ميتواند بكند.
🌹سالگرد شهادت آیت الله دستغیب گرامےباد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 پیکر پاک و سالم شهید علی جوزدانی که پس از ۲۲ سال از خاک شلمچه بیرون کشیده شد!
✅ جهت شفاعت شهدا این کلیپ رو پخش کنید. اجرتون با شهدا
5.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 فیلم/ تایم لپس 13 سال جنگ داخلی سوریه:
🟥 دولت بشار اسد
🟩 تروریستهای جبهه النصره
🟨 کردهای جدایی طلب
⬛️ تروریستهای داعش
┄┅═✧●🇮🇷●✧═
📗حکایت زیبای مرد وگدا
مردی، اسب اصیل و بسیار زیبایی داشت که توجه هر بینندهای را به خود جلب میکرد. همه آرزوی تملک آن را داشتند. بادیهنشین ثروتمندی پیشنهاد کرد که اسب را با دو شتر معاوضه کند، اما مرد موافقت نکرد.
حتی حاضر نبود اسب خود را با تمام شترهای مرد بادیهنشین تعویض کند. بادیهنشین با خود فکر کرد: حالا که او حاضر نیست اسب خود را با تمام دارایی من معاوضه کند، باید به فکر حیلهای باشم.
روزی خود را به شکل یک گدا درآورد و در حالی که تظاهر به بیماری میکرد، در حاشیه جادهای دراز کشید. او میدانست که مرد با اسب خود از آنجا عبور میکند. همین اتفاق هم افتاد...
مرد با دیدن آن گدای رنجور، سرشار از همدردی، از اسب خود پیاده شد به طرف مرد بیمار و فقیر رفت و پیشنهاد کرد که او را نزدیک پزشک ببرد. مرد گدا نالهکنان جواب داد: من فقیرتر از آن هستم که بتوانم راه بروم. روزهاست که چیزی نخوردهام و نمیتوانم از جا بلند شوم. دیگر قدرت ندارم.
مرد به او کمک کرد که سوار اسب شود. به محض اینکه مرد گدا روی زین نشست، پاهای خود را به پهلوهای اسب زد و به سرعت دور شد. مرد متوجه شد که گول بادیهنشین را خورده است. فریاد زد: صبر کن! میخواهم چیزی به تو بگویم. بادیهنشین که کنجکاو شده بود، کمی دورتر ایستاد.
مرد گفت: تو اسب مرا دزدیدی. دیگر کاری از دست من برنمیآید، اما فقط کمی وجدان داشته باش و یک خواهش مرا برآورده کن. "برای هیچکس تعریف نکن که چگونه مرا گول زدی..." بادیهنشین تمسخرکنان فریاد زد: چرا باید این کار را انجام دهم؟! مرد گفت: چون ممکن است، زمانی بیمار درماندهای کنار جادهای افتاده باشد.
اگر همه این جریان را بشنوند، دیگر کسی به او کمک نخواهد کرد. بادیهنشین شرمنده شد. بازگشت و بدون اینکه حرفی بزند ، اسب اصیل را به صاحب واقعی آن پس داد...برگرفته از کتاب بالهایی برای پرواز (نوشته: نوربرت لایتنر)
#حکایت
براى خيليا اين سوال بوجود اومده كه اولين بار ماست چجورى درست شده و اولین بار از کجا فهمیدن بايد یه ذره ماست بریزن تو شیر گرم و بذارن تا شیر تبدیل به ماست بشه؟
🍶جالب بدونید که ماست اولین بار در ایران تولید شده و بعد به بلغارستان رفته! حالا میپرسید چگونه؟ همانطور که میدونید برای درست کردن ماست، باید مایه ماست را در شير نسبتا گرم بريزيم، ولی اولین بار مایه ماستی وجود نداشته تا در شير ريخته بشه و حتما از چیز دیگری استفاده شده!
در غرب ايران گیاهی در اطراف بعضى چشمه ها میروید كه در فارسی به آن علف ماست گفته و اهالی محل به آن یوغورت اوتى میگویند! شیره این گیاه، شیر را منعقد کرده و تبدیل به ماست میکند و ماستی که با این گیاه تهیه شود به مراتب مفیدتر، خوشبوتر و خوشمزه تر خواهد بود!
یک بام و دو هوا از کجا آمده؟
پیرزنی با عروس و دامادش در خانهای زندگی میکردند. شبی تابستانی بود و هوا گرم، پس همه روی پشتبام خوابیده بودند. یک طرف بام داماد و دخترِ زن میخوابیدند و طرف دیگر بام، عروس و پسرش. پیرزن دید که پسر و عروسش به هم چسبیده خوابیدهاند، آنها را بیدار کرد و گفت: «هوای به این گرمی خوب نیست به هم چسبیده باشید، از هم جدا بخوابید!»
سپس متوجه دختر و دامادش شد که جدا از هم خوابیده بودند. گفت: «هوای به این سردی، خوب نیست از هم جدا بخوابید! بروید کنار هم!»
عروس که این طور دید بلند شد و گفت:
قربون برم خدا را یک بام و دو هوا را
یک بر بام سرما را یک بر بام گرما را
5.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👆این فیلم فوقالعاده و غرور آفرین را باید روزی صدبار دید و لذت برد.
🇮🇷زنده باد دلاور مردان غیور ایران
👌تا می تونید متتشر کنید و همه به خصوص جوانان و نوجوانان تا آخر و به دقت فیلم رو ببینند.