🌷___🍀___🌷___🍀___🌷
میرزا ابولحسن یغما در جوانی مدتی پیش ذوالفقار خان حاکم سمنان بود ولی حسد حاسدان باعث شد مورد بی مهری قرار بگیرد و با چوب بر کف پایش زدند .
او هم حاکم را با رباعی زیر لعن کرد :
کس نیست که چاره سازد آفات تو را
آه ار ندهد اجل مکافات تو را
رفع تو به غیر از تو تمنا نکنم
ای نام تو بر کمر زند ذات تو را
#میرزا_ابوالحسن_یغما
👉https://eitaa.com/hekayatvaabyatnab
🌷___🍀___🌷___🍀___🌷
یکی از خواص شعر و شاعری این است که اگر شاعر اراده کند زشتی را زیبایی و اگر بخواهد این دو معنا را بر عکس جلوه می دهد .
ظهوری ترشزی ی چهره آبله روی یار را اینگونه توصیف می کند :
بر چهره صافت اثر آبله ها
بوده است ضرور تا نگه بند شود
سنجر کاشانی چنین می کنید:
گر بر رخ چون ماه تو ای شاه جهان
از آبله چون ستارگان هست نشان
حسن تو نهان نگردد ای ماه بدان
هرگز ز ستاره مه نگشته است نهان
کمال الدین اصفهانی درباره کوتاهی قد یار خود می گوید :
نه دست به زلف لاله پوش تو رسد
نه لب به لب شکر فروش تو رسد
کوتاهی قد تو برای دل ماست
تا ناله زار ما به گوش تو رسد
حکیم شفایی اما چنین می گوید:
ای شوخ که در حسن و ملاحت ماهی
هر چند که کوتاه قدی دلخواهی
شاخ گلی از پستی خود عار مدار
عمر منی از بهر همین کوتاهی
کمال الدین اصفهانی در مورد بک چشم بودن یار خود این چنین می سراید :
داری ز پی چشم بد ای در خوشاب
یک نرگس نوشکفته در زیر نقاب
وین از همه طرفه تر که از باده حسن
یک چشم تو مست است و دگر چشم به خواب
محمد قاسم سراجی طاسی سر محبوب را این گونه توجیه می کند :
گر مو به سر تو نیست ای در خوشاب
زین قصه مباش یک سر مو در تاب
تو شعله آتشی چو روشن باشی
کاندر سر شعله مو نمی آرد تاب
مجمر اصفهانی چشم های بدون مژه یارش را اینگونه می نگرد :
گر ز آنکه نداری مژه ای سیمین بر
سریست در این نکته شنو از مجمر
ترک تو ؛ چو مست بود و مستی خون ریز
از ترس ندادند به دستش خنجر
و اما لکنت زبان معشوق هم اینگونه دلیل زیبایی می شود :
گفتم سخنت شکسته از چون آید ؟
با اینکه همه چو در مکنون آید
گفتا که بدین دهان تنگی که مراست
گر نشکنمش چگونه بیرون آید
👉https://eitaa.com/hekayatvaabyatnab
🌹___☘___🌹___☘___🌹
به نام خدای بلندآسمان
خداوند خاک و خدای جهان
به نام خداوند نیلوفرین
ستایش ز بهر تو ای بهترین
به نام خداوند دادار پاک
پدید آور آدم از آب وخاک
تا که سلمان وسطِ ظهر پس از نام نبی
اَشهَدُ اَنَ علی گفت اذان شکل گرفت . .
🌹___☘___🌹___☘___🌹
عادت به ستم کردی و ترسم که مبادا
وقتی ز دل سوخته ای سر زند آهی
#طبیب_اصفهانی
👉https://eitaa.com/hekayatvaabyatnab
🌹___☘___🌹___☘___🌹
کارهایِ نیک بسیار است در عالم ولی
افضل الاعمالِ ما شعر است در وصفِ علی ..
🌹___☘___🌹___☘___🌹
این بار خاک را به نظر کیمیا نکن
بگذار خاک پای تـو باشم ابـوتـراب
#حسین_نادری
👉https://eitaa.com/hekayatvaabyatnab
🌹___☘___🌹___☘____🌹
نامش چـکید از لـب ما و شراب شد
مِهرش نشست بر دل ما و ثواب شد
مقصود بود، خـاک قدمهای او شدن
از این جهت وجود بشر از تراب شد
کـعبه برای خـویش پی قبلهگاه بود
ایوان طلای شهر نجف انتخاب شد
گفتیم ما چگونه بهای جنان دهیم؟
گفتند با محـبت حـیدر حـساب شد
#عید_غدیر
#شهریار_سنجری
👉https://eitaa.com/hekayatvaabyatnab
🌹___☘___🌹___☘___🌹
خودت شايد نمیدانى! چه كردى با دلم اما
دلِ يك آدم سر سخت را بردى، خدا قوت !
#سید_تقی_سیدی
👉https://eitaa.com/hekayatvaabyatnab
🌹___☘___🌹___☘__🌹
نمیخوانم خدایش
گرچه از اوصاف او پیداست
که هم بر عیب ستّار است،
هم بر غیب آگاه است
به سویش بسکه مردم
چون گدا دست طلب دارند
جوانمردان بسیاری گمان دارند
او شاه است
به «سلطان جهان»،
«شاه عرب» گفتند و عیبی نیست
به هرتقدیر دست لفظ،
از توصیف کوتاه است
👉https://eitaa.com/hekayatvaabyatnab
🌷____🍀____🌷___🍀___🌷
به بسم الله الرحمن الرحیم است
کنوزی کان الف و لام و میم است
🌹___☘___🌹___☘___🌹
ای جلالت فرش عزت جاودان انداخته
عکس نورت تابشی بر کُن فکان انداخته
نقشبند فطرتت نقش جهان انگیخته بر بساط لامکان شکل مکان انداخته
چیست عالم؟ نیم ذرّه در فضای کبریات / آفتاب قدرتت تابی بر آن انداخته
کیست جان؟ از عکس انوار جمالت تابشی
چیست تن؟ خاکی درو آب روان انداخته
تا شود سیراب زآب معرفت هر دم گیا
فیض مهرت قطره ای در کشت جان انداخته
👉https://eitaa.com/hekayatvaabyatnab
🌹—-☘️—-🌹—-☘️—-🌹
ناظر! به مناظره های انتخاباتی و هشتبلکو کردن حریف با عنایت به جمله طلایی مردی از سرزمین پارس که فرمود (بگم بگم) فرماید:
هر چه دارم از نَود دارم بگویم یا نگویم؟
از شما کلی سند دارم؛بگویم یا نگویم؟
عکس هایی از غضنفر داشتم؛آن ها بماند
عکس هایی از صمد دارم بگویم یا نگویم؟
چیز هایی دیده ام از قدبلندانِ دو متری
خود اگر یک متر قد دارم بگویم یا نگویم؟
من از آن یارو که اسمش را نمی گویم،بدانید
پوسترِ صد در نود دارم؛بگویم یا نگویم؟
ای مدیرِ بوق! آن شب پشت گوشی یاد داری،
گفته بودی نامزد دارم؛بگویم یا نگویم؟
از عرب های قطور نفتی دشداشه بر تن
عکس با بشّار اسد دارم؛بگویم یا نگویم؟
تو اگر این پنج روز و شش ز من پرونده داری
من برایت تا ابد دارم؛بگویم یا نگویم؟
فیلم های سینمایی داری از من،این که خوب است!
فیلم های مستند دارم؛بگویم یا نگویم؟
من از آن شاعر که اسمش را...بماند،یادم آمد
یک جوکِ بسیار بد دارم؛بگویم یا نگویم؟
قهرمانی بی نظیرم؛از المپیک جهانی
جامِ پرتاب لگد دارم؛بگویم یا نگویم؟
سعیدبیابانکی
از مجموعه شعر سکته ملیح
نشر شهرستان ادب
👉https://eitaa.com/hekayatvaabyatnab
🌷___🍀___🌷___🍀___🌷
قدر عمر و زندگی و خصوصا جوانی را باید دانست .
شاعران درباره گذر عمر و افسوس در دوره کهنسالی زیاد سروده اند :
پرتو عمرچراغی است که در بزم وجود
به نسیم مژه بر هم زدنی خاموش است
#سایرمشهدی
غافل مشو که عمر تو بر باد می رود
بر رخش عمر هر نفسی تازیانه است
#مفردهمدانی
بازگرداندم عنان عمر با خیل خیال
خاطرات کودکی آمد به استقبال من
#محمدحسین_شهریار
عمرم چنان گذشت به سختی که مرگ را
فرصت نکرده ام که کنم آرزو هنوز
#مسعودفرزاد
گر عمر ابد خواهم از آن است که خواهم
آنقدر نمیرم که به جای تو بمیرم
#امیری_فیروزکوهی
و در پایان خوجه شیراز می فرماید :
بر لب جوی نشین و گذر عمر ببین
کاین اشارت ز جهان گذران ما را بس
👉https://eitaa.com/hekayatvaabyatnab