eitaa logo
شربت قند و گلاب
144 دنبال‌کننده
75 عکس
66 ویدیو
0 فایل
حکایت‌ها و اشعار شنیدنی گاهی یک حرف انسان را از خواب ۴۰ ساله بیدار می‌کند. اینجا میبرمت به عالم شعر و ادبیات تا ببینی شعرا در دنیای خودشون چه داستانهایی دارند . اینجا تک بیت هایی میبینی که یک دنیا حرف دارند ارتباط با ما: @yourteacher
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹___☘___🌹___☘___🌹 شیخ سیف الدینکه از مشاهیر عصر خود بوده بر سر جنازه ای حاضر شد ، به او گفتند تلقین بخوان ؛ سر را نزدیک میت آورد و گفت : گر من گنه جمله جهان کردستم لطف تو امید است بگیرد دستم گفتی که به وقت عجز گیرم دستت عاجز تر از این مخواه که اکنون هستم 👉https://eitaa.com/hekayatvaabyatnab
🌷___🍀___🌷___🍀___🌷 میرداماد فیلسوف بزرگ زمان صفوی این رباعی را برای استاد خود شیخ بهایی فرستاد : از شاخ برهنه برگ و بر میطلبم از خانه عنکبوت پر میطلبم اندر دهن مار شکر میطلبم از پشه ماده شیر نر میطلبم شیخ بهایی این چنین رباعی او را تفسیر کرد و پاسخ داد : علم است برهنه شاخ و تحصیل بر است تن خانه عنکبوت و دل بال و پر است زهر است دهان علم و دستت شکر است هر پشه که او چشیده او شیر نر است 👉https://eitaa.com/hekayatvaabyatnab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹☘🌹☘🌹 به نام آن خدای پاک سبحان که ازخاک آفرید اینگونه انسان
🌹____☘___🌹___☘___🌹 یک شعر زیبا در قالب مستزاد از مرحوم پژمان بختیاری : دیشب همه شب در برم آن سلسله مو بود من بودم و او بود گل بود و صفا بود و صبا بود و سبو بود من بودم و او بود دامان چمن پر گل و در دامن گلزار من بودم و دلدار مه دلکش و گل نغز و هوا غالیه بو بود من بودم و او بود چشمان من از اشک سعادت شده لبریز و آن گلبن نوخیز چون شاخ گل افتاده به پیراهن جو بود من بودم و او بود گر زیر گل سرخ و گر زیر گل زرد آن ماه زمین گرد میرفت و دلم در پی او از همه سو بود من بودم و او بود با او به چمن خوشدل و سرمست چمیدم دیدم من و دیدم نیکوئی خو در خور زیبایی رو بود من بودم و او بود همصحبت من او شد و همصحبت او من در ساحت گلشن معشوقه نکو عشق نکو حال نکو بود من بودم و او بود از نام و نشانش چه سرایم سخن ای دوست بگذر ز من ای دوست روح من و عشق من و آمال من او بود من بودم و او بود 👉 https://eitaa.com/hekayatvaabyatnab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از م ه ملکی
🌹—-☘️—-🌹—-☘️—-🌹 به نام خداوند دانش نواز خداوند درمانگر چاره ساز
🌹—-☘️—-🌹—-☘️—-🌹 اول دفتر به نام ايزد دانا صانع پروردگار حي توانا اکبر و اعظم خداي عالم و آدم صورت خوب آفريد و سيرت زيبا از در بخشندگي و بنده نوازي مرغ هوا را نصيب و ماهي دريا قسمت خود مي خورند منعم و درويش روزي خود مي برند پشه و عنقا حاجت موري به علم غيب بداند در بن چاهي به زير صخره صما جانور از نطفه مي کند شکر از ني برگ تر از چوب خشک و چشمه ز خارا شربت نوش آفريد از مگس نحل نخل تناور کند ز دانه خرما از همگان بي نياز و بر همه مشفق از همه عالم نهان و بر همه پيدا پرتو نور سرادقات جلالش از عظمت ماوراي فکرت دانا خود نه زبان در دهان عارف مدهوش حمد و ثنا مي کند که موي بر اعضا هر که نداند سپاس نعمت امروز حيف خورد بر نصيب رحمت فردا بارخدايا مهيمني و مدبر وز همه عيبي مقدسي و مبرا ما نتوانيم حق حمد تو گفتن با همه کروبيان عالم بالا سعدي از آن جا که فهم اوست سخن گفت ور نه کمال تو وهم کي رسد آن جا 👉https://eitaa.com/hekayatvaabyatnab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹___☘__🌹___☘___🌹 کر و سپاس و منت و عزت خدای را پروردگار خلق و خداوند کبریا دادار عیب دان و نگهدار آسمان رزاق بنده پرور و خلاق رهنما اقرار میکند دو جهان بر یگانگیش یکتا و پشت عالمیان بر درش دو تا گوهر زسنگ خاره و لولو از صدف فرزند آدم ازگل و برگ گل از گیا سبحان من یمیت و یحیی و لا اله الا هو الذی خلق الارض و السما
🌹___☘___🌹___☘___🌹 مَردِ حق، کی؟ شیشه‌ی قلب ضعیفان بشکند مَرد ، آن باشد که قلبِ زورمندان بشکند مصرع نغزی ز "بیدل" یاد دارم این ‌که گفت : "سنگ اگر مَرد است جای شیشه سندان بشکند" گرگ وقتی می‌دراند گوسپندان را، سپس زیر بار غصه، پشتِ مَرد چوپان بشکند کوهکن را گر شکست آمد به سر از سوز عشق آهِ شیرین هم در آخر، طاق بستان بشکند پشت عالم می‌شود خم زیر بار غصه‌ها هجر یوسف نیز پشت پیر کنعان بشکند دانش و فرهنگ باشد رهنمای آدمی کشتی بی ناخدا را موج طوفان بشکند زور بازوی جهالت می‌کند خلقی اسیر فکر دانا عاقبت دیوار زندان بشکند اعتبار آدمی بر وعده و پیمان اوست نیست انسان آنکه راحت عهد و پیمان بشکند در عمل باید که مَردی کرد نه وقت سخن وَرنه مشت خلق، دندانِ سخنران بشکند سَروْ از بی‌حاصلی گردن‌فرازی می‌کند از گرانباری اگر چه تاک، آسان بشکند حرمت نان و نمک را هر که داند کی توان ناسپاسی کرده و روزی نمکدان بشکند ؟ شکر نعمت را بجای آور که افزون می‌کند نعمتت را ؛ ورنه این نعمت ز کفران بشکند قطره قطره می‌توانی شست زنگ سینه را کوه ‌ها را قطره‌ های ریز باران بشکند گوهر دل را بهایی هست نزد کردگار کِاعتبار و قیمت دریای مرجان بشکند طرّه‌ی گیسو اگرچه خودنمایی می‌کند قدر زلف طرّه را، موی پریشان بشکند رهروِ شیطان مشو دل بر ستمکاران مبند کز تزلزل، بر سرت ارکان ایمان بشکند آن درختی که ندارد ریشه در زیر زمین گرچه باشد استوار از باد و بوران بشکند گر بیفتد پرده از رخسار انسان‌ها دمی زهد و تقوای ریاکاران، فراوان بشکند تیغ کین افتد اگر در دست نامردان دهر در دل محراب، فرق شاه مردان بشکند قافیه گر شایگان آورده‌ام در این غزل شایگان نبوَد مرا گر قدر دیوان بشکند جام ایمان را شکستن (ساقیا) از ابلهی‌‌‌است هست عاقل آن کسی‌که جام شیطان بشکند. 👉https://eitaa.com/hekayatvaabyatnab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹___☘___🌹___☘___🌹 سرآغاز گفتار نام خداست که رحمتگر و مهربان خلق راست
سلام خدمت همه عزیزان وقت بخیر با عرض پوزش از صبح درگیر آزمون سنجش (کنکور آزمایشی ) بودم و الان آزاد شدم .
🌹___☘___🌹___☘___🌹 یک رباعی زیبا از ولی دشت بیاضی درباره بی وفایی: ای عهد شکسته و وفا داده به باد مادر همه شیر بی وفایی به تو داد اول تو چنان بدی که کس چون تو نبود و آخر تو چنان شدی که کس چون تو مباد 👉https://eitaa.com/hekayatvaabyatnab
🌹____☘___🌹___☘___🌹 یک شعر زیبا در قالب مستزاد از مرحوم پژمان بختیاری : دیشب همه شب در برم آن سلسله مو بود من بودم و او بود گل بود و صفا بود و صبا بود و سبو بود من بودم و او بود دامان چمن پر گل و در دامن گلزار من بودم و دلدار مه دلکش و گل نغز و هوا غالیه بو بود من بودم و او بود چشمان من از اشک سعادت شده لبریز و آن گلبن نوخیز چون شاخ گل افتاده به پیراهن جو بود من بودم و او بود گر زیر گل سرخ و گر زیر گل زرد آن ماه زمین گرد میرفت و دلم در پی او از همه سو بود من بودم و او بود با او به چمن خوشدل و سرمست چمیدم دیدم من و دیدم نیکوئی خو در خور زیبایی رو بود من بودم و او بود همصحبت من او شد و همصحبت او من در ساحت گلشن معشوقه نکو عشق نکو حال نکو بود من بودم و او بود از نام و نشانش چه سرایم سخن ای دوست بگذر ز من ای دوست روح من و عشق من و آمال من او بود من بودم و او بود 👉 https://eitaa.com/hekayatvaabyatnab
در مورد پژمان بختیاری بیشتر بدانید 👉https://eitaa.com/hekayatvaabyatnab
🌷___🍀___🌷___🍀___🌷 این هم از شیخ بهایی : یکی دیوانه ای را گفت بشمار برای من همه دیوانگان را جوابش داد این کاریست مشکل شمارم خواهی ار فرزانگان را 👉https://eitaa.com/hekayatvaabyatnab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا