☕️ یک فنجان معرفت ؛ 🔖 حکیمی از شخصی پرسید: روزگار چگونه است؟
🔹شخص با ناراحتی گفت: چه بگویم
امروز از گرسنگی مجبورشدم کوزه سفالی که یادگار سیصد ساله اجدادیم بود را بفروشم و نانی تهیه کنم.
حکیم گفت: خداوند روزی ات را سیصد سال پیش کنار گذاشته و اینگونه ناسپاسی می کنی!؟…
6.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🖥 حکایت جبرئیل و پیامبر (ص) در قبرستان بقیع و بلند شدن دو میّت از قبر!
📜🌾🌾🌾🌾📚 https://eitaa.com/hekmat66
هدایت شده از طب اسلامی
⭕️از طرف آقای دکتر طباطبایی متخصص مغز و اعصاب:
باسلام و احترام و آرزوی سلامتی برای شما و عزیزان تان
لطفا به این توصیه تا اطلاع ثانوی بدقت عمل کنید.
ویروس کووید ۱۹ بطور خفته و ضعیف به وجود اکثر ما وارد شده و چون خفیف است بی اطلاع هستیم و به ظاهر سلامتیم. اما استفاده از وایتکس و محلول هایی چون جوهرنمک که دارای گاز متصاعد شونده بسیار قوی و خطرناک هستند و با اولین تنفس جذب ریه می شوند بلافاصله با ویروس کووید ۱۹ ترکیب شده و ویروس جدیدی را به وجود می آورند که بسیار قوی تر و خطرناک تر با قابلیت نفوذ بالاتر است. این ویروس ناشناخته جدید فرصت زنده بودن را تا ۲۴ ساعت هم نمی دهد. هیچ علامت بیرونی خاصی مثل سرفه یا تنگی نفس ندارد و مرگ بی صدا به دنبال دارد. لذا از استفاده از هرگونه محلول شیمیایی با بوی تند نظیر وایتکس و جوهرنمک و امثال اینها بپرهیزید و از خانه و کاشانه تان دور کنید. ویروس کووید ۱۹ در مقابل C2H5 یعنی الکل اتانول به شدت آسیب پذیر است. پس برای ضد عفونی کردن دست و روی تان از آب و صابون، برای ضد عفونی سطوح از الکل اتانول و آب و برای ضد عفونی کردن مواد غذایی از محلول نمک و سرکه رقیق شده استفاده کنید.
* #وایتکس را از خانه هایتان دورکنید*
*سخنگوی بهداشت جهانی با نقشه از پیش تعیین شده توسط وایتکس به کشتار جهانیان شتافته*
*وایتکس شوینده ای که برای ضد عفونی طراحی کرده اند سلاح سرد کشتار دسته جمعی مردم جهان است*
*استشمام ضد عفونی کننده وایتکس به ریه ها آسیب جدی می رساند، شش ها را سفید می کند، تنفس را سخت می کند، تب و لرز به همراه دارد*
*شخص دچار سرفه های شدید می شود #کرونا چیزی نیست جز وایتکس*
*در منزل و محل کار به هیچ عنوان از محلول ضدعفونی وایتکس وآب استفاده نکنید*
*گاز موجود در وایتکس بسیار قوی و کشنده است*
*وایتکس مرگ خاموش می آورد*
*ملت فهیم ایران زودتر از هر دانشمند دیگری راز کرونا را کشف کردند*
*این پیام را بسیار جدی بگیرید و به دیگر ایرانیان منتقل کنید تا سخنگوی بهداشت جهانی بداند که ایرانیان دستش را خوانده اند او قصد نابودی جهان را دارد*
* وایتکس پوست دست را می سوزاند وایتکس ریه ها و شش ها را در زمان بسیارکوتاه از بین می برد و شخص را به کام مرگ می کشاند*
*ضد عفونی کردن با وایتکس حتی به مقدار یک قطره در
یک لیتر آب استشمامش باعث مرگ زودرس می شود که امروز به نام مرگ کرونایی نسبت داده شده است*
*این هشدار را جدی بگیرید و دیگران را هم از این آسیب نجات دهید*
*وایتکس را از محیط زندگی تان دور کنید. کرونا همان وایتکس است».
داروهایی که در بیمارستانهای ایزوله برای بیماران کرونایی انجام می شود
1. ویتامین C-1000
2. ویتامین E (E)
3. از (10 تا 11) ساعت ، 15-20 دقیقه در آفتاب بنشینید.
4. یکبار وعده غذایی تخم مرغ (مصرف کنید)
5- حداقل 7 تا 8 ساعت استراحت کنیم / بخوابیم
6. روزانه 1.5 لیتر آب می نوشیم
7. همه وعده های غذایی باید گرم باشد (نه سرد).
و این تنها کاری است که ما در بیمارستان برای تقویت سیستم ایمنی انجام می دهیم.
وتوجه داشته باشید که pH ویروس کرونا از 5.5 تا 8.5 متغیر است
بنابراین ، تنها کاری که باید برای از بین بردن ویروس انجام دهیم ، مصرف غذاهای قلیایی بیشتر از سطح اسیدیته ویروس است.
مانند :
لیمو سبز - pH 9/9
لیمو زرد - 8.2 pH
آووکادو - 15.6 pH
سیر - 13.2 pH
انبه - pH 7/8
نارنگی - 8.5 pH
آناناس - 12.7 pH
شاهی (نوعی سبزی ) - 22.7 pH
پرتقال - 9.2 pH
چگونه متوجه میشویم که شما به ویروس کرونا آلوده اید؟
1. خارش گلو
2.خشکی گلو
3. سرفه خشک
4- درجه حرارت بالا
5- تنگی نفس
6. از دست دادن حس بویایی
لیمو با آب گرم ویروس را در ابتدا قبل از رسیدن به ریه ها از بین می برد ...
دکتر ماشاالله امجدی
متخصص عفونی 🌾━━━📗🌺🍯🍎━━━🌴
https://eitaa.com/tebalavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖥 بعد ۴۰ سال دزدی از صفر شروع کن!
داستان دزد و حواری حضرت عیسی (ع) 📜🌾🌾🌾🌾📚 https://eitaa.com/hekmat66
10.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🖥 ماجرای نجات پسر بیگناه از زندان با قسم به امام حسین(علیه السلام) 📜🌾🌾🌾🌾📚 https://eitaa.com/hekmat66
⭕️ امام زمان (عج) : کسی که #غذای_شبهناک بخورد دعایش مستجاب نمی شود.
🔵 مرحوم حاج قدرت الله لطیفی( رئیس فقید هیئت امنا مسجد مقدس جمکران) نقل کرده بود:
🌹 در همین نزدیکی ها (چند ماه قبل) یکی از بندگان صالح خدا ماجرائی که خیلی شنیدنی است برای بنده تعریف کرد ایشان شرفیاب محضر مقدس امام عصر سلام الله علیه شده بود می گفت خیلی عجیب منقلب شدم و آمدم که بیفتم روی پاهای مبارک حضرت و ببوسم ، حضرت ناراحت شده و فرمودند این کار را نکن و بلند شدم دست مبارکشون رو بوسیدم و ایشان هم پیشانی من را بوسیدند و در همان حالی که گریه می کردم عرض کردم که آقا جان :چرا شما تشریف نمی آورید آخه علت چیه این همه دوستان تون شب و روز دعا و ناله می کنند و ضجه می زنند و همیشه دعاهاشون برای فرج شما طنین اندازه و همین طور از این عرائض خدمت آقا داشتم حضرت فرمودند:
🔺 بله اینها دعا می کنند اما دعاهاشون هیچ وقت به اجابت نمی رسد.
🔹 عرض کردم که آخه چرا آقا جان به اجابت نمی رسد مگه چه چیزی در اینها (در ما) هست که دعاهای ما به اجابت نمی رسد آقا فرمودند شما غافلید و نمی دانید که شما ها غذای خالی از شبه نمی خورید و کسی که غذای شبهه ناک و ناپاک بخورد مسلم است که دعایش مستجاب نمی شود خداوند از کسی قبول می کند که غذاش پاک و پاکیزه باشه هم از جهت ظاهر و هم از جهت باطن ،عرض کردم آقاجان ظاهرش چیه و باطنش چیه ؟ فرمود ظاهرش این ست که اکثر این ذبیحه هائی که در شهرها هست و دوستان ما می خورند شرعی نیست یعنی حرام می خورند و اکثر این غذاهائی که پخته و طبخ می شود چون بدون توجه و یاد خدا طبخ شده نیم خورده شیاطین می شود و آنها این غذاها را می خورند و آلوده می شوند و علاوه بر امراض روحی (به واسطه آن) که دعاهایشان مستجاب نمی شود ، مبتلا به امراض جسمی هم می شوند . علاوه بر آن الآن همه چیز در دنیا مخلوط شده یعنی همه این باغات و زمین های کشاورزی و چیزهای دیگه اینها همه مخلوط به حرام شده و غذای شبهه ناکیست که می خورند و سبب می شود قلبها یشان تیره و سیاه می شود و دعاهایشان مستجاب نمی گردد و نفس شان بیشتر به سمت هواهای نفس اماره و نفس شیطانی مایل می شود و به چیزهائی که به طرف باطل و شیاطین می رود مایلند تا به طرف خدا ؛ و از این قبیل مطالب می فرمودند ...
می گفت عرض کردم که آقاجان پس دوستان و شیعیان شما چه بکنند و ما چه خاکی به سرمون بریزیم حضرت فرمودند :
🔺 اگر این نبود که دوستان ما به خاطر محبت و ولایت و دوستی که نسبت به ما خانواده دارند اینها هم در ردیف کفار و منافقین در می آمدند آن محبت و آن ولایت تا حدود بسیار زیادی اثر سو این غذاها را می برد و به خاطر توجهات و محبت و ولایتی که به ما دارید به خاطر آن بسم الله ها و ادعیه ها که در وقت غذا و طبخش شما می گوئید خداوند بسیار از اثرهای سو غذاها را بر می دارد. 📜🌾🌾🌾🌾📚 https://eitaa.com/hekmat66
هدایت شده از انقلاب ، قبل و بعد
16.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ #روشنگری
🚨کل ضد انقلاب رو رنده کرد گذاشت کنار ━━━ 🇮🇷 ✊🌹━━━ https://eitaa.com/enqlab
هدایت شده از حیات طیبه
26.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🖥 صحبت ها و اعتراف علامه حسن زاده آملی ( رضوان الله تعالی علیه ) در مورد تاوان ترشی کردن با اهل و عیال در منزل و گلایه آیت الله سید محمد حسن الهی رحمت الله علیه به علامه حسن زاده بخاطر ترشی کردن به همسر و فرزندان از زبان آیت الله سید علی قاضی علیه الرحمه😱😱😱
✅سخت ترین منزل در سلوک خوش خلقی با اهل و عیال است ، جنگ با اجنه در مقابل خوش رویی با اهل و عیال ، اجر و قربی ندارد!!!! 🙏━━━ 🌺📚📜📖 ━━━ 🤲 https://eitaa.com/hayat66
حکمت و حکایت
👈 دانشمند دیوانه 🌴نعمان پسر بشیر می گوید: من با جابر پسر یزید جعفی، از شیعیان مخلص امام باقر علیه
👈 دانشمند دیوانه
🌴نعمان پسر بشیر می گوید: من با جابر پسر یزید جعفی، از شیعیان مخلص امام باقر علیه السلام همسفر بودم. در مدینه محضر امام باقر علیه السلام شرفیاب شد و با آن حضرت دیدار کرد و خوشحال برگشت. از مدینه به سوی کوفه حرکت کردیم.
🌴روز جمعه بود. در یکی از منزلگاهها نماز ظهر را خواندیم، همین که خواستیم حرکت کنیم، مردی بلند قد گندمگون پیدا شد و نامه ای در دست داشت که امام باقر علیه السلام به جابر نوشته بود و مهر گلی که بر آن زده بود هنوز تر بود. جابر نامه را گرفت و بوسید و بر دیدگانش گذاشت و پرسید: چه وقت از محضر سرورم امام باقر مرخص شدی؟
پاسخ داد: هم اکنون از امام جدا شدم. جابر پرسید: پیش از نماز ظهر یا بعد از نماز؟ گفت: بعد از نماز.
🌴جابر چون نامه را خواند بسیار غمگین شد و دیگر او را خوشحال ندیدیم. شب هنگام وارد کوفه شدیم و چون صبح شد، به دیدار جابر رفتم. دیدم از خانه بیرون آمده، چند عدد استخوان، مانند گلوبند بر گردن آویخته و بر یک نی سوار شده و فریاد می زند: منصوربن جمهور امیری است بدون مأمور و استانداری است بر کنار شده و از این گونه حرفها می زد.
🌴جابر نگاهی به من کرد و من هم نگاهی به او کردم، ولی با من سخنی نگفت، و من نیز حرفی نزدم اما به حال او گریستم. جمعیت زیاد اطراف او را گرفته بودند. جابر با آن حال وارد میدان کوفه شد و در آنجا با کودکان به بازی پرداخت. مردم می گفتند: جابر دیوانه شده، جابر دیوانه شده.
🌴چند روز بیشتر نگذشته بود که نامه ای از هشام بن عبدالملک (خلیفه اموی) رسید که به استاندار کوفه دستور داده بود جابر را پیدا کرده گردن او را بزند و سرش را به خلیفه ارسال کند.
🌴استاندار کوفه از حاضران مجلس پرسید: جابر کیست؟ گفتند: مردی دانشمند، فاضل و راوی حدیث بود، ولی افسوس اکنون دیوانه است و بر نی سواره شده و در میدان کوفه با کودکان بازی می کند.
🌴استاندار کوفه خود به میدان کوفه آمد، دید جابر سوار بر نی شده با کودکان بازی می کند. گفت: خدا را شکر که مرا از کشتن چنین انسانی نگه داشت و دستم را به خون وی آلوده نساخت. طولی نکشید منصور همان طور که جابر (با جمله ای امیر است بدون مأمور) خبر داده بود از مقام استانداری بر کنار شد
و به این گونه امام علیه السلام صحابه ارزشمند خود را از مرگی حتمی نجات داد.
📚بحار ج 27، ص 23 و ج 46، ص 282 با اندكی تفاوت. 📜🌾🌾🌾🌾📚 https://eitaa.com/hekmat66
👈 بانویی در محضر هشت امام معصوم
🌴حبابه والبیه (نام زنی است از قبيله يمن، وی از بانوان پرهيزگار با فضيلت بوده و امام رضا او را با لباس خود كفن نمود و دفن كرد.) می گوید: امیرالمؤمنین علی علیه السلام را در محل پیش تازان لشکر دیدم، در دستش تازیانه دو سر بود و با آن، فروشندگان ماهی بی فلس و مار ماهی و ماهی طافی (که حرامند) را می زد و می فرمود: ای فروشندگان مسخ شده بنی اسرائیل و لشکر بنی مروان! فرات بن احنف عرض کرد: یا امیرالمؤمنین لشکر بنی مروان کیانند؟
حضرت فرمود: مردمی بودند که ریشهای خود را می تراشیدند و سبیلهایشان را تاب می دادند.
🌴حبابه می گوید: من گوینده ای را خوش بیان تر از علی علیه السلام ندیده بودم، به دنبالش رفتم تا در محل نشیمن مسجد کوفه نشست. عرض کردم: یا امیرالمؤمنین! خدا رحمتت کند! نشانه امامت چیست؟ امام علی علیه السلام در پاسخ(به سنگ کوچکی اشاره کرد)و فرمود: آن را بیاور! من سنگ کوچک را به حضرت دادم، امام با انگشتر خود به آن مهر زد، سپس فرمود: ای حبابه! هر کسی ادعای امامت کرد و توانست مثل من این سنگ را مهر زند، بدان که او امام است و اطاعت از او واجب می باشد و نیز امام کسی است که هر چه را بخواهد از او پنهان نگردد.
🌴حبابه می گوید: از محضر امیرالمؤمنین رفتم. مدتی گذشت حضرت به شهادت رسید، نزد امام حسن علیه السلام که در مسند امیرالمؤمنین نشسته بود و مردم از او سؤال می کردند، رفتم. هنگامی که مرا دید، فرمود: ای حبابه والبیه! عرض کردم: بلی، سرورم! فرمود: آنچه همراه داری بیاور! من آن سنگ کوچک را به حضرت دادم با انگشتر خود با آن مهر زد همچنان که امیرالمؤمنین مهر زده بود.
🌴پس از امام حسن، خدمت امام حسین علیه السلام که در مسجد پیامبر خدا(در مدینه بود)رسیدم مرا نزد خود خواست و به من خوشآمد گفت و فرمود: در میان دلیل امامت، آنچه را که تو می خواهی موجود است. آیا دلیل امامت را می خواهی؟ عرض کردم: بلی، سرور من!فرمود: آنچه همراه داری بیاور! من آن سنگ را به حضرت دادم امام مهر خود را بر آن زد و مهر در آن سنگ نقش بست.
🌴پس از شهادت امام حسین به خدمت امام زین العابدین رسیدم. آن چنان پیر شده بودم ضعف و ناتوانی اندامم را فرا گرفته بود و من آن وقت خود را صد و سیزده سال می دانستم، امام را دیدم در حال رکوع و سجود بوده و مشغول عبادت است.(و به من توجه ندارد، من هم توان آنجا ماندن را نداشتم)از دریافت نشانه امامت، ناامید شدم.
🌴در این وقت حضرت با انگشت سبابه خود به من اشاره کرد به محض اشاره آن حضرت جوانی من برگشت. منتظر شدم امام نماز را تمام کرد. عرض کردم: سرور من! از دنیا چقدر گذشته و چقدر باقی مانده است؟ فرمود: نسبت به گذشته آری، اما نسبت به آینده نه. (گذشته را می توان معلوم کرد، به آن آگاهیم، ولی باقی مانده را کسی آگاه نیست، آن را خدا می داند). آنگاه فرمود: آنچه همراه خود داری بیاور! من سنگ کوچک را به امام سجاد دادم آن حضرت نیز مهر زد.
🌴سپس محضر امام باقر رفتم، او نیز بر آن سنگ مهر زد. بعد از آن خدمت امام صادق رسیدم آن حضرت نیز بر آن سنگ مهر زد. پس از آن سنگ را به خدمت امام کاظم علیه السلام تقدیم نمودم. او نیز مهر کرد. سپس محضر امام رضا علیه السلام رفتم آن حضرت نیز همان سنگ کوچک را مهر زد. حبابه والبیه پس از آن، نه ماه زندگی کرد و در سن 236 دار دنیا را وداع نمود.
📚 بحار ج 25، ص 175 📜🌾🌾🌾🌾📚 https://eitaa.com/hekmat66
ماجرای شفای فرزند مهندس و نماز اول وقت
✍️به عیادت دوستی رفته بودم، پیرمرد شیک و کراوات زده ای هم آنجا حضور داشت. چند دقیقه بعد از ورود ما اذان مغرب گفتند.
آقای پیرکراواتی، باشنیدن اذان، درب کیف چرم گرانقیمتش را بازکرد و سجاده اش را درآورد و زودتر از سایرین مشغول خواندن نماز شد! برای من جالب بود که یک پیرمرد صورت تراشیده کراواتی اینطور مقید به نماز اول وقت باشد. از او دلیل نماز خواندن اول وقتش را پرسیدم؟
گفت: در جوانی مدتی از طرف رضا شاه مسئول اجرای طرح تونل کندوان در جاده چالوس بودم. ازطرفی پسرم مبتلا به سرطان خون شده بود و دکترهای فرنگ هم جوابش کرده بودند و خلاصه هر لحظه منتظر مرگ بچه ام بودم.!!
روزی خانمم گفت: برای شفای بچه، مشهد برویم و دست به دامن امام رضا(علیه السلام) بشویم. آن موقع من این حرفها را قبول نداشتم اما چون مادر بچه خیلی مضطرب و دل شکسته بود، قبول کردم. رسیدیم مشهد و بچه را بغل کردم و رفتیم وارد صحن حرم که شدیم خانمم خیلی گریه میکرد. گفت برویم داخل حرم که من امتناع کردم. بچه را گرفت و گریه کنان داخل حرم آقا رفت.
پیرمردی توجه ام را به خودش جلب کرد که رو زمین نشسته بود و سفره کوچکی که مقداری انجیر و نبات خرد شده در آن بود، مقابلش پهن بود
هرکسی مشکلش را به پیرمرد می گفت و او چند انجیر یا مقداری نبات درون دستش می گذاشت و طرف خوشحال و خندان می رفت!
به خود گفتم: عجب مردم ساده ای داریم. پیرمرد چطور همه را دل خوش كرده، آنهم با انجیر و تکه ای نبات!
پيرمرد نگاهی به من انداخت و پرسید: حاضری باهم شرطی بگذاریم؟
گفتم:چه شرطی و برای چی؟
شیخ گفت: قول بده در ازاء سلامتی و شفای پسرت یکسال نمازهای یومیه را سر وقت اذان بخوانی!
متعجب شدم که او قضيه مرا از کجا می دانست!؟ كمی فکر کردم دیدم اگر راست بگوید، ارزشش را دارد…
خلاصه گفتم: باشه قبوله و با اینکه تا آن زمان نماز نخوانده بودم و اصلا قبول نداشتم، گفتم: باشه.!
همین که گفتم: قبوله آقا، دیدم سر و صدای مردم بلند شد و در ازدحام جمعیت یک دفعه دیدم پسرم از لابلای جمعیت بیرون دوید و مردم هم بدنبالش؛ چون شفاء گرفته و خوب شده بود. من هم از آن موقع طبق قول و قرارم با مرحوم “شیخ حسنعلی نخودکی” نمازم را سر وقت میخوانم.
روزی محل اجرای تونل کندوان مشغول کار بودیم که گفتند: رضا شاه جهت بازدید آمده. درحال تماشای حرکت کاروان شاه بودیم که اذان ظهر شد، مردد بودم، بروم نمازم را بخوانم یا صبرکنم بعداز بازدید شاه نمازم را بخوانم؛ چون به خودم قول داده بودم وضو گرفتم و ایستادم به نماز. رکعت سوم نمازم سایه رضاشاه را کنارم دیدم و خیلی ترسیده بودم. نمازم که تمام شد، بلند شدم دیدم درست پشت سرم ایستاده.
گفتم: قربان در خدمتگذاری حاضرم. رضاشاه هم پرسید: مهندس همیشه نماز اول وقت میخوانی!؟ گفتم : قربان از وقتی پسرم شفا گرفت، نماز میخوانم؛ چون در حرم امام رضا(علیه السلام) شرط کردم. رضاشاه نگاهی به همراهانش کرد و با چوب تعلیمی محکم به یکی زد و گفت: مردیکه پدرسوخته، کسی که بچه مریضشو امام رضا شفا بده و نماز اول وقت بخونه دزد و عوضی نمیشه! اونی که دزده توی پدرسوخته هستی نه این مرد!
بعدها متوجه شدم، آن شخص زیر آب منو زده بود و رضاشاه آمده بود همانجا کارم را یکسره کند اما نمازخواندن من، نظرش را عوض کرده بود و جانم را خریده بود. از آن تاریخ دیگر هرجا که باشم اول وقت نمازم را می خوانم و به روح مرحوم"شیخ حسنعلی نخودکی” فاتحه و درود میفرستم.
خاطره مهندس گرایلی سازنده تونل کندوان
اللهم عجل لولیک الفرج