eitaa logo
حکمت و حکایت
436 دنبال‌کننده
306 عکس
871 ویدیو
17 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✅امام سجاد علیه السلام، خطاها و گناهان برده‌ها را در دفتری یادداشت می‌کردند. آخرین شب ماه رمضان که فرا می‌رسید، برده‌ها را جمع می‌کردند و آن دفتر را بیرون می‌آوردند و می‌فرمودند: «ای فلانی! تو چنان و چنین کردی و من تو را تادیب نکردم، آیا به یاد داری؟!» او هم می گفت: «بلی یابن رسول الله.» تا به آخرین نفر از آنها می رسید و همه را به اقرار وا می‌داشت. سپس حضرت، در وسط آنها می‌ایستاد و به آنها می فرمود: با صدای بلند به من بگوئید: «ای علی بن الحسین! خداوند نیز همه آنچه تو انجام داده‌ای را نوشته است. همانطور که تو آنچه ما عمل کرده بودیم بر ما نوشته‌ای؛ حال که چنین است پس ببخش و درگذر همچنانکه امید عفو از خداوند داری و دوست داری که او از تو درگذرد. تو از ما در گذر تا او را بخشنده بیابی. ببخش تا مالک واقعی (خداوند) تو را ببخشد. خداوند در آیه ۲۲ سوره نور می‌فرماید: {وَلْيَعْفُوا وَلْيَصْفَحُوا أَلَا تُحِبُّونَ أَن يَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ} « باید ببخشید و در گذرید، آیا دوست نمی‌دارید که خداوند شما را ببخشد.» امام سجاد با صدای بلند این مطالب را بر علیه خود فریاد می‌کردند و به برده‌ها تلقین می‌فرمودند و بردگان نیز با صدای بلند می‌گفتند و این در حالی بود که امام زین‌العابدین در بین آنها ایستاده بود و گریه می‌کرد و می‌گفت: «پروردگارا ! تو خود ما را امر فرمودی که از هر کس که به ما ظلم کرده بگذریم. ما که به خود ظلم کردیم و اینک از هرکس که به ما ظلم کرده بود درگذشتیم، پس تو نیز از ما درگذر؛ و تو امر فرمودی که ما سائلی را از درهای خود نرانیم و اینک همه به عنوان نیازمند و مسکین به خدمت تو آمده‌ایم.» سپس امام سجاد رو به آن گروه از بردگان و کنیزان می‌فرمود: «من همه شما را بخشیدم ؛ آیا شما من را می‌بخشید؟! و از آنچه از من نسبت به شما سرزده می‌گذرید؟!! که من مالک بدی بودم، ولی خود مملوکی هستم، برای خداوندی کریم که بخشنده و عادل است.» آن بردگان همگی در پی این درخواست حضرت می‌گفتند: «ای سید و آقای ما، همگی از تو درگذشتیم ولی تو کوچکترین بدی به ما نکرده‌ای» سپس امام سجاد به آنها می فرمودند همگی بگوئید: «خداوندا ، علی بن الحسین را ببخش همچنانکه او ما را عفو کرد. و او را از آتش آزاد بفرما همچنانکه او ما را از بندگی آزاد کرد.» آنها هم این را می گفتند و امام سجاد می‌فرمود: «بروید که شما را آزادکردم، به این امید که خداوند نیز از من بگذرد.» سپس همه آنها را آزاد می‌کرد و روز عید فطر که فرا می‌رسید به همه آنها اموال ارزنده‌ای که آنها را از آنچه نزد مردم است بی نیاز کند، هدیه می‌داد. 📚کشف الغمه، جلد ۲، ‌صفحه ۲۷۹ 📚بحارالانوار، جلد ۴۶ ، صفحه ۹۵