شخصی شیر می فروخت و آب در آن می ریخت، پس از چندین سال، سیلابی بیامد و گوسفندان و اموالش را برد. به پسر خود گفت نمی دانم😰😰 این سیل از چه آمد؟
پسر گفت ای پدر، این آبی است که به شیر داخل می کردی اندک اندک جمع شد و هرچه داشتیم برد.
#داداشِ_گلم قلب و ذهن تو از شیر با ارزش تره شیر فروش با اب قاطی کردن به مشتری خیانت کرد تو با افکار غلط که اجازه میدی وارد ذهنت بشه به خودت خیانت میکنی حواست تو این دو روز #عمر به #شیطان باشه شیطان کم کم، یواش یواش ما رو به غیر خدا مشغول میکنه. افکارِ بی سود و فایده میریزه تو ذهنمون😓
آخه عزیزم دل جای فکر خداست نه جای افکار این دوره زمونه که ما رو محاصره کرده.
این افکار هیچ ارزشی هم به جز ناراحت کردن ما نداره
این افکار باطل که جاش تو ذهن ما نبوده و ما خودمون راه دادیم
کم کم مثل سیل میشه و زندگی ما رو نابود میکنه مخصوصا 👈 خانومای متأهل حواسشون به افکار غلط باشه اینکه فلانی چی کار کرد یا چی گفت زندگی و نابود میکنه باید اراده کرد و افکار بی ارزش و بیرون کرد. دل که پاک بشه خدا خودش با پای خودش میاد. دیو چو بیرون رود فرشته در آید