💠💠⚜️💠💠
#بررسی_شبهات_زنان
#در_محضر_استاد
#دکتر_نخاولی
🌱تعدد زوجات، اصل اولیه نیست
یکی اینکه طرح بحث تعدد زوجات به عنوان یک موقعیت ثانویه است. اگر اصل اولیه باشد یعنی اگر اصل با تعدد زوجات میبود، باید به عنوان یک مطلب اولیه بیان میشد. اگر لسان آیه این بود که مثلاً «یا ایها الذین آمنوا انکحوا ما طاب لکم من النساء مثنی و ثلاث و رباع فان خفتم ان لا تعدلوا فواحدة» در این صورت که ابتدا به ساکن امر به تعدد شده است اصل اولی تعدد میشود و اگر کسی عدالت نداشت بحث به سمت تک همسری میرود. اما لسان آیه این نیست. لسان آیه در حل و فصل قضیۀ قبلی است؛ که میفرماید و ان خفتم ان لا تقسطوا. این فانکحوا و امر به نکاح متعدد، در جواب یک شرط آمده است. یعنی اگر آن شرط محقق شد این کار را بکنید؛ لسانِ اگر آنگاه است. یعنی اصل اولیه و جریان عادی این قضیه، این نیست، پس اگر شرط محقق شد امر به تعدد زوج نیز محقق میشود. میگویند اگر هوا گرم بود کولرها را روشن کنید؛ اگر خیلی تاریک شد برقها را بزنید. اصل اولیه یعنی چه؟ یعنی حالت طبیعی جاری اجتماعی.
🌱موقعیت جغرافیایی بحث تعدد زوجات در قرآن
مطلب دوم اینکه بحث تعدد زوج در یک موقعیت جغرافیایی مطرح شده است. موقعیت جغرافیایی تعدد زوج در بستر چه بحثی است؟ در بستر بحث یتیمان. آیۀ قبلش هم راجع به یتیم است، این آیه هم راجع به یتیم است، آیه بعدش چیست؟
«وَ آتُوا النِّساءَ صَدُقاتِهِنَّ نِحْلَةً فَإِنْ طِبْنَ لَكُمْ عَنْ شَیءٍ مِنْهُ نَفْساً فَكُلُوهُ هَنیئاً مَریئاً»
- و مهر زنان را (بطور كامل) بعنوان یك بدهى (یا عطیه،) به آنان بپردازید! (ولى) اگر آنها چیزى از آن را با رضایت خاطر به شما ببخشند، حلال و گوارا مصرف كنید! -
یعنی این بحث ازدواج را خداوند در بستر بحث یتیم قرار داده است. این دو تا نکته دارد. نکته اول: بحث تقوا در مورد افراد ضعیف و زیردست است. یعنی همانطور که افراد میتوانند به یتیم به خاطر حالت یتیم بودن و ضعیف بودنش ظلم کنند، در مورد زنان هم خداوند اینگونه قرار داده است. اتَّقُوا اللَّه در این دو مورد. نکته دوم اینکه باید ازدواج در این فضا معنا پیدا کند؛ یعنی در حالتهای ثانوی.
🌱 پس نکته اول اینکه اصل اولیه بر تک همسری است. همچنین اصل اولیه بر ازدواج دائم است نه موقت؛ و آن هم باز از همین سوره استخراج میشود. در ادامۀ بحث کنیز آمده است «...ذلِكَ لِمَنْ خَشِيَ الْعَنَتَ مِنْكُم...» این ازدواج برای کسی است که میترسد به فساد کشیده شود. ولی ازدواج دائم که برای این نیست، بلکه سنت پیغمبر صلی الله علیه و آله است. پیامبر که معاذ الله خودشان خوف خطا و به گناه افتادن نداشتند. ازدواج اثر پایدار در رشد معنوی دارد. بحث کنیز و ازدواج موقت در ادامۀ هم آمده است. یعنی ایندو برای زمانی است که فرد دسترسی به ازدواج دائم ندارد. اینها بدل ازدواج دائم است برای خوف خطر. کسی که خوف به گناه افتادن ندارد ازدواج موقت و کنیز داشتن برایش فی نفسه استحبابی ندارد.
🆔 @banovan_rahehagh
#بینش_مطهر_استان_مرکزی
🆔@hekmatemotahar1
💠💠⚜️💠💠
#بررسی_شبهات_زنان
#در_محضر_استاد
#دکتر_نخاولی
🌱 بستر طرح تعدد زوجات
عمدۀ هنر یک مدیر قوی چه نوع مدیریتی است؟ در چه مواقعی است؟ در مواقع عادی و جاری یا در مواقع پیشامد بحران ها؟ هنر یک مدیر برجسته در سامان دادن بحرانهایی است که در جامعه پیش میآید.
اول اینکه میزان مرگ و میر پسرها از بدو تولد تا رسیدن به بلوغ، معمولاً از دخترها بیشتر است. دوم اینکه در سنین باروری و کارآیی، باز مرگ و میر پسرها بیشتر است. سوم، سن امید به زندگی یا سن توقع زنده ماندن، در مردان از زنان کمتر است.
چهارم اینکه حوادث بنیان کنی که مرگ آمد است خصوصاً جنگ، بیشتر مردان را از بین میبرند. این نکته را هم به همۀ اینها اضافه کنید که گاهی در برخی نقاط، موالید دختر یک درصد کمی بیشتر از موالید پسر است؛ این را با گیتاشناسی کشورها نگاه کنید. در چنین شرایطی یک دفعه در یک مملکتی تعداد دختران یا خانمهای در سن ازدواج، به مقدار زیادی بیشتر از مردان میشود. در این شرایط برای جامعه چه باید کرد؟ در مواقع عادی که تقریباً یک نسبت مساوی دارند هیچ؛ در بحرانها باید چه کرد؟ این یکی از موارد بحرانی است. موارد دیگری هم هست که بحرانهای شخصی است، که راجع به بعضی از زنان و بعضی از مردان است؛ آنها را دیگر وارد نمیشویم. آن چیزی که عمومیتر است همین است. مثلاً جنگی برپا شده و پانصد هزار نفر کشته شده اند. پانصد هزار خانم بیوه شده اند. چکار کنیم؟
ادامه دارد
@banovan_rahehagh
#بینش_مطهر_استان_مرکزی
🆔@hekmatemotahar1
💠💠⚜️💠💠
#بررسی_شبهات_زنان
#در_محضر_استاد
#دکتر_نخاولی
👌🌱 راهکارهای حل بحران
1- یک راهش این است که به این دختران و خانمهای بیوه بگوییم صبر کنید. آیا صبر کن معنا دارد؟ تا کی صبر کند؟ فرض کنید یک دفعه موالید پسر پانصد هزار تا بیشتر از دختران شود. بگوییم تا حصول چنین شرایطی صبر کن! این خانمی که 30- 25 سالش است اگر بخواهد با این آمار تازه اضافه شده به جامعه، یعنی با بچۀ تازه به دنیا آمده ازدواج کند، تا سن ازدواج آنها برسد، این خانم 60- 50 سالش میشود. تا کی صبر کند؟
مگر میشود انسان به جامعه تزریق کرد؟ این اولاً.
ثانیاً آیا این «صبر کن» انسانی است؟ چون همۀ بحث ازدواج که بحث جنسی نیست؛ بحث عاطفیاش، بحث حمایتهای اجتماعی و حمایتهای خانوادگی است، بحث مشکلات روحی- روانیاش است. مثل اینکه ما یک عدهای سر سفره نشسته، غذا خورده ایم و سیریم. به یک نفر که آنجا ایستاده و گرسنه است، بگوییم تو صبر کن. افرادی که بهرهمند شده باشند اگر به دیگرانی که گرسنهاند و نیاز دارند بگویند صبر کن، این کاملاً غیر انسانی است.
ثالثاً این «صبر کن» یعنی عملاً باب فساد را باز کردن. واقعیت ملموس جامعه نشان میدهد که معمولاً نمیتوانند صبر کنند. پس این یک راه که بگوییم صبر کن.
2- راه دوم چیست؟ این است که بگوییم شما از هر راهی که دوست داری برو خودت را تأمین کن؛ که این دیگر چاه است. این هم خودش، هم خانوادهاش و هم جامعه را آتش زدن است. خودکشی و دیگر کشی!! خانوادههای سالم دیگر را هم آتش میزنند.
برای مثال در جامعۀ خودمان هم این مسأله هست که آقا دارد با خانواده اش زندگی میکند، این خانم سر راهش سبز میشود؛ حالا به هر کیفیتی. یا به نامشروع یا مثلاً ازدواج موقت. خانوادهای با دروغ اساسش بنا میشود. به خانمش زنگ میزند که من برای مأموریت به اصفهان میروم. در حالی که با خانم دومش برای گردش به شمال میرود. و خانهای که با دروغ بنیانش نهاده شد دیگر هیچ خیری در آن نیست، هیچ خیری.
یعنی این دو تا، هم به خودشان لطمه میزنند هم به همۀ خانوادههایی که فعلاً سیرند و گفتند تو صبر کن. وقتی به او بگویم صبر کن، شاید نتیجه اش این باشد که از من دزدی کند. فرض این است که اینها نیاز دارند. امکان رفع نیازشان چگونه است؟ یک راهش این است که بگوییم تو اصلاً خودت را سرکوب کن! مگر میشود نیاز را سرکوب کرد؟ مگر میشود نیاز عاطفی و روحی- روانیاش را سرکوب کند؟ حتی مگر میشود نیاز جسمیاش را سرکوب کند؟
3- راه سوم چیست؟ این که بگوییم حداقل مشروع باشد؛ یعنی ازدواج موقت!! ازدواج موقت با چه کسی؟ با افراد مجرد یا متأهل؟ این همان چیزی است که از آن فرار میکردند. ازدواج با فرد مجرد باعث میشود افراد بی مسؤولیت شوند. افراد مجردی که با ازدواج موقت آشنا میشوند نوعاً دیگر زندگی جمع کن نیستند و زیر بار مسؤولیت یک زندگی نمیروند. آفت دیگرش این است که فرد تنوع طلب میشود. به همین دلیل است که خداوند اصل را بر ازدواج موقت قرار نداده است. ازدواج موقت به شرط اضطرار است. آسیبی که به دختر وارد میشود، مبتلا شدن به اضطراب و استرسی است که ناشی از آیندۀ مبهم و نامشخص است. میگوید خب من الان صیغه شدم، ده سال دیگر چه میشود؟ چهل سالم که شد چطور؟ چه کسی به من نگاه میکند؟ تازه نیازها مگر فقط نیاز مالی و نیاز جسمی است؟ نیاز روحی- روانیام را چه کار کنم؟ بچه که میخواهم چه کار کنم؟ و...
4- راه چهارم چیست؟ این است که افراد باتقوا بیایند این خانمها را سرپرستی کنند؛ متأهل باتقوا. با تقوا یعنی این که عدالت را رعایت میکند. یعنی زندگی اولش فدا نمیشود، آسیبی به آن نمیرسد، دومی را هم فدای اولی نمیکند. ضمناً امکان این سرپرستی را دارد؛ هم امکان روحی و هم امکان مالی، و هم سایر شرایطی که باید داشته باشند. این در حقیقت یک روش برای حل بحرانهای اجتماعی و مشکلات خانوادهها است.
🆔 @banovan_rahehagh
#بینش_مطهر_استان_مرکزی
🆔@hekmatemotahar1
💠💠⚜️💠💠
#بررسی_شبهات_زنان
#در_محضر_استاد
#دکتر_نخاولی
🌱دلایل عدم پذیرش جامعه
البته در جامعۀ مریض کنونی معمولاً قبول نمیکنند؛ الان جامعه مریض است. یکی از دلایلش میتواند حسد باشد. ممکن است علت دیگر این موضوع، رفتار نامناسب خود آقایان باشد که از این حکم به نفع شهوترانی خودشان سوء استفاده کرده اند.
اینکه در کشورهای عربی راحت تر این مسأله را قبول میکنند به دلیل جو بهتر آنها و عدم تغییر زیاد در افکارشان بوده است. زیرا ابتدای هر تغییر، تغییر فکر است با انواع ابزارها. شما حتی ببینید با ابزار رسانهای میتوانند به شما القاء کنند این رنگی که پارسال مد بود، دیگر امسال قشنگ نیست. چون اگر کسی بگوید رنگ قبلی، از رنگ امسالی قشنگتر است که دیگر شما نمیپوشید. وقتی که رنگ تغییر میکند یعنی میتوانند تا این حد القاء ذهنی بکنند که این رنگ تا دیروز قشنگ بود، اما امروز آن یکی رنگ زیباست. این موضوع تا چندین سال پیش، این قبح را نداشت؛ حالا چه شد که به اینجا رسید خودش داستان مفصلی دارد. مثل همان داستان فمینیسم که چه طور حرکت کرد و به اینجا رسید. این حل و فصل بحران اجتماعی را در زمان پیامبر صلی الله علیه وآله ببینید. در زمان رسول خدا صلی الله علیه وآله ما چیزی به نام بنیاد شهید نداشتیم. پس حل و فصل مشکلات و معضلات فرزندان و زنان شهدا به چه صورت بود؟ برای مثال جعفر بن ابیطالب در جنگ موته شهید شد، سریع ابوبکر با همسر او ازدواج کرد، ابوبکر مُرد، سریع امیرمؤمنان علیه السلام زنش را گرفتند. اسماء بنت عمیس همسر جعفر بود. نمیگذارند که آن زن ضایع بشود.
یک نظریهپردازی کردیم. حالا اگر شما مقاومت کنید در مقابل این بحران، چه اتفاقی میافتد؟ اینجا با صداقت و با تقوا و با عدالت، این زندگی تشکیل میشود؛ آنجا همین خانواده تشکیل میشود با دروغ، با کلک، با فحشاء.
🆔 @banovan_rahehagh
#بینش_مطهر_استان_مرکزی
🆔@hekmatemotahar1
💠💠⚜️💠💠
#بررسی_شبهات_زنان
#در_محضر_استاد
#دکتر_نخاولی
✅شبهه: در ازدواج مجدد چندین نفر آسیب میبینند، اما در صبر کردن یک نفر
ممکن است این سؤال پیش بیاید که در صبر کردن، یک نفر آسیب میبیند اما در ازدواج که شوهر نتواند عدالت را رعایت کند چند نفر آسیب دیده و دچار مشکلات عمیقی میشوند. باید بگوییم این مسأله در خصوص انسانهای با تقوا صدق نمیکند. در آخر همین آیۀ 129 سورۀ مبارک نساء فرموده است که:
«وَ لَنْ تَسْتَطیعُوا أَنْ تَعْدِلُوا بَینَ النِّساءِ وَ لَوْ حَرَصْتُمْ فَلا تَمیلُوا كُلَّ الْمَیلِ فَتَذَرُوها كَالْمُعَلَّقَةِ وَ إِنْ تُصْلِحُوا وَ تَتَّقُوا فَإِنَّ اللَّهَ كانَ غَفُوراً رَحیماً» - هر چند بكوشید هرگز نتوانید كه در میان زنان به عدالت رفتار كنید. لكن یكباره به سوى یكى میل نكنید تا دیگرى را سرگشته رها كرده باشید. اگر
از در آشتى درآیید و پرهیزگارى كنید خدا آمرزنده و مهربان است-
یعنی شما به هیچ وجه نمیتوانید دو نفر را به طور کامل در یک سطح قرار دهید. بالاخره یک درصد اختلاف است. اما تقوا یعنی بروز ندادن تمایلات درونی. تقوا یعنی شوهر با اینکه یکی را بیشتر دوست دارد اما آنقدر تمایلاتش را کنترل کند که هیچ کس متوجه این امر نشود. این فرد صلاحیت این را دارد که دو تا یا بیشتر همسر داشته باشد. اینکه در این آیه به صورت منفی این مسأله را تصریح کرده، بیانگر این است که انسان هیچ گاه نمیتواند در درون، دو نفر را به یک اندازه دوست داشته باشد. اما باید باتقوا باشد و تقوا یعنی عدم بروز تمایلات. منتهی آنچه ما در جامعه شاهد آن هستیم بزرگ نمایی عدم تعادل هاست. اینکه فردی به خاطر شهوت رانی اش دست به ازدواج مجدد زده است خیلی بیشتر در انظار عموم به چشم میآید تا انسان باتقوایی که باتوجه به هدف این امر و با توجه به مسؤولیت پذیری، دست به این کار زده است. اگر شما دو خانم را در خیابان ببینید، یکی از آنها با حجاب عادی و متعارف و دیگری با پوشش زننده و غیرمتعارف، کدام یک بیشتر به چشم میآید؟ اگر به جمعی وارد شوید ابتدا از کدام مورد سخن میگویید؟ اولین گام در نظریه پردازی جا انداختن نظریه است؛ اینکه نظریۀ به این خوبی برای شما جا بیفتد. گام
بعدی اجرایی کردن و عملیاتی ساختن این نظریه و راهکارهای عملیاتی ساختن آن است. فعلاً ما در گام اول یعنی توضیح و تبیین این نظریه هستیم.
ادامه دارد...
🆔 @banovan_rahehagh
#بینش_مطهر_استان_مرکزی
🆔@hekmatemotahar1
💠💠⚜️💠💠
#بررسی_شبهات_زنان
#در_محضر_استاد
#دکتر_نخاولی
✅سؤال: اگر این تقوا در مردان نباشد جامعه از بحران خارج نخواهد شد؟
باید هر حکمی را در بستر خودش دید، یعنی باید اینها مسلمان باشند. مسلمان حداقل تقوا را باید داشته باشد، اگر حالا کسی بیتقوا بود و این کار را کرد، یعنی عدالت را رعایت نکرد، اهرم کنترلیاش قانون است. اگر تقوا رعایت نشد هر کدام از طرفین میتوانند به قاضی مراجعه کنند و حقشان را استدعا کنند.
ما کاری نداریم که فعلاً چه میکنیم؛ ما الان از آقایانی که چند تا زن گرفته اند دفاع نمیکنیم؛ ما حکم تعدد همسر را در فضای اسلام بیان میکنیم. میخواهیم بگوییم این حکم منطقی، مفید و برتر است. شما اگر یک راه برتر سراغ دارید بفرمایید. این حکم برترین و بهترین است. در هر کجای دنیا که مطرح شود بهتر از این نمیتوانند ارائه دهند.
درجامعۀ ایده آل، جامعۀ تربیت شده، مردان زیر بار این مسؤولیت میروند. اگر شخصی در این جامعه ببیند که زن و دختر این جامعه به فساد میافتد و در حال ضایع شدن است آیا میتواند اسم خود را انسان باتقوا بگذارد و از ایشان سرپرستی نکند؟
ادامه دارد
🆔 @banovan_rahehagh
#بینش_مطهر_استان_مرکزی
🆔@hekmatemotahar1
💠💠⚜️💠💠
#بررسی_شبهات_زنان
#در_محضر_استاد
#دکتر_نخاولی
✅موقعیت ملکوتی معصوم، قابل قیاس با ما نیست
حضرت امیرالمومنین علیه السلام در زمان حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها، همسر دیگری نداشتند، چون کسی کفو حضرت زهرا سلام الله علیها نبود. حضرت زهرا سلام الله علیها چنان عظمت ملکوتی دارد که قابل قیاس با هیچ زنی نیست. به همین خاطر خداوند وقتی که حضرت زهرا سلام الله علیها را در قرآن مطرح میکند چنان حریمی برای حضرت زهرا سلام الله علیها گرفته که در کل قرآن بیسابقه است. از اول قرآن تا آخر قرآن هرجا بحث بهشت مطرح میشود حتماً یکی از نعمتهایی که یاد میکند حورالعین است، حتی وقتی مختصر مطرح میکند. اما در سورۀ انسان هفده آیه نعمتهای بهشتی را مطرح کرده است. چیزهای بینظیر هم گفته، اما لب بسته و اصلاً از حورالعین صحبتی نکرده است. خداوند برای حضرت زهرا سلام الله علیها حریم میگیرد. بحث عشق نیست، بحث ملکوت فوقالعادۀ یک خانم است که از کل هستی رد شده است و با وجود او جایی برای کس دیگری نیست.
بحث این نیست که اگر عشق باشد نمیتوان کس دیگری را گرفت. اصلاً این حرف غلط است. رسول خدا صلی الله علیه و آله به همۀ همسران خود عشق هم داشتند؛ یک هزارم عشقی که پیامبر صلی الله علیه وآله به یکی از همسرانشان داشتند معادل است و بلکه بیشتر است از عشق همۀ ما به همسرانمان. ما خودمان را با چه سطحی داریم مقایسه میکنیم؟ موقعیت ملکوتی فوق این حرفهاست. ما از ملکوت سر در نمیآوریم.
ادامه دارد
🆔 @banovan_rahehagh
#بینش_مطهر_استان_مرکزی
🆔@hekmatemotahar1
💠💠⚜️💠💠
#بررسی_شبهات_زنان
#در_محضر_استاد
#دکتر_نخاولی
✅علت مقاومت در مقابل حکم خداوند
هر کس به مقتضای سطح ادراک و تشخیص و احساس خودش، یک نوع مقاومتی در نوع بحثها دارد و این طبیعی است. همچنین کسی که مثلاً در این فضا آسیبی دیده یا شنیده به طور طبیعی یک مقاومت هایی دارد. معمولاً نسبت به آن چیزهایی که برایمان حل نمیشود یک نوع مقاومت داریم. منافع انسان که بهم بریزد، چیزی را نمیپذیرد.
علت و ریشۀ این مقاومت میتواند در اجتماع باشد. ولی این را هم قبول داریم که این حکم در جامعه فرهنگ سازی نشده است. احکام و ضوابطش را هم مشخص نکره ایم. چارچوب فرهنگی، علمی، اجتماعی، روحی و عاطفی این مسأله هم مشخص نشده است. به همین دلیل که
این بحث در جامعه تعریف نشده است، نتوانسته عملیاتی شود. باب این بحث سال هاست که بسته شده است
همچنین علت این همه مقاومت میتواند این باشد که افراد بیتقوایی، زندگیشان را به خاطر هوسبازی خودشان آتش زده اند. یک درصد انسانهای باتقوای جامعه هستند که زندگی را آتش نزده و آسیب نمیرسانند. میدانند چه باید انجام بدهند که فرد در خانه احساس حقارت نکند؛ چه اولی و چه دومی، احساس وازدگی نکند؛ یعنی این تقوا را دارند که تمایلاتشان را بروز ندهند، حتی اگر یکی را بیشتر دوست دارند
ادامه دارد
🆔 @banovan_rahehagh
#بینش_مطهر_استان_مرکزی
🆔@hekmatemotahar1
💠💠⚜️💠💠
#بررسی_شبهات_زنان
#در_محضر_استاد
#دکتر_نخاولی
✅درخواست خداوند از مبلغین دین در آیۀ تبلیغ
عهدی با خدا ببندیم که حرف او را بزنیم و دنبال تعریف و تمجید افراد و جذب مشتری برای خود نباشیم. اساساً خداوند از مبلغین که رفته اند دین یاد بگیرند و در رأس این مخروط، عالمان دین و رهبران الهی، همین را خواسته که صحیح و درست بفهمند و درست و کامل تبیین کنند.
آیۀ تبلیغ نکات عجیبی بیان میکند که رسالت عالمان مبلغ را بیان میکند. میفرماید رسالت دارند که حرفهای من را صریح و شفاف و کاملاً دقیق به مردم برسانند. آیه اش اینست:
«الَّذینَ یبَلّغُونَ رِسالاتِ اللَّهِ وَ یخْشَوْنَهُ وَ لا یخْشَوْنَ أَحَداً إِلاَّ اللَّهَ وَ كَفى بِاللَّهِ حَسیباً»
- (پیامبران پیشین) كسانى بودند كه تبلیغ رسالتهاى الهى مىكردند و (تنها) از او مى ترسیدند، و از هیچ كس جز خداوند بیم نداشتند و همین بس كه خداوند حسابگر (و پاداشدهنده اعمال آنها) است! -
در این آیه بیان میکند که در تحقق ارزشهای الهی، مطمئناً به مذاق بعضی خوش نمیآید. نباید از جوّ اجتماع ترسید. فقط از خداوند باید حساب ببریم. من موظف نیستم که «به به»ها را به سمت خودم جذب کنم؛ آن وقت عبد نفس خودم میشوم. این خیلی عجیب است که بعد از یَخشَونَه دوباره با تأکید بیشتری میفرماید وَ لا یخْشَوْنَ أَحَداً إِلاَّ اللَّهَ، یعنی یخْشَوْنَهُ را با یک لسان دیگر تکرار کرده. به هیچ وجه تحت تأثیر جو اجتماعی نباید قرار گرفت. ملاحظۀ هیچ کس را نباید کرد؛ هیچ کس. مبلغان دین همیشه باید این را مدنظر داشته باشند که وَ كَفى بِاللَّهِ حَسیباً، که خداوند حساب و کتاب کننده است و خداوند برای این کار کافی است. یعنی کافی است شما فقط یک نفر را راضی کنی. این امنیت خاطر هم میآورد؛ اینکه این کار مرضی خداوند است. حالا همه نپذیرند، خب نپذیرند. در زمان آقا رسول اکرم صلی الله علیه و آله، دو تا از قبیلههای بزرگ (که اگر اینها مسلمان میشدند خیلی فضا تغییر میکرد) آمدند به پیامبر گفتند که ما به شما ایمان میآوریم؛ اما برای پیامبر شرط گذاشتند. سه تا شرط گذاشتند که اگر پیامبر آن شرطها را میپذیرفت محبوب آنها میشد؛ حضرت فرمود نه، چنین شرطی را قبول نمیکنم. همه فاتحۀ آدم را بخوانند، خب بخوانند. اساساً کسی که دل همه را به دست بیاورد ازلحاظ شخصیتی آدم سالمی نیست. آقا امام صادق علیه السلام این روایت را خیلی صریح میفرماید:
«و فی المجالس عن الصادق علیه السلام: انّ رضى الناس لا یملك و ألسنتهم لا تضبط و كیف تسلمون ممّا لم یسلم منه أنبیاء اللَّه و رسله و حجج اللَّه ألم ینسبوا نبینا محمداً صلّى اللَّه علیه و آله انّه ینطق عن الهوى فی ابن عمّه علی علیه السلام حتّى كذّبهم اللَّه فقال وَ ما ینْطِقُ عَنِ الْهَوى إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْی یوحى»
- امام علیه السّلام فرمود: رضایت مردم را نمىتوان بدست آورد، زیرا زبانهاى آنها قابل ضبط نیست و هر چه بخواهند مىگویند. شما چگونه مىتوانید از دست و زبان مردم سالم بمانید در صورتى كه پیامبران هم از آن سالم نماندند و حجتهاى خداوند از زخم زبانها آسوده نبودند. مگر آنها رسول خدا را متهم نكردند كه از روى هوى نفس پسر عموى خود على را به عنوان رهبر معرفى كرده تا آنجا كه خداوند آنها را تكذیب كرد و فرمود: پیامبر از روى هوای نفس سخن نمىگوید و هر چه اظهار مىكند از وحى مىباشد -
ادامه دارد
🆔 @banovan_rahehagh
#بینش_مطهر_استان_مرکزی
🆔@hekmatemotahar1
💠💠⚜️💠💠
#بررسی_شبهات_زنان
#در_محضر_استاد
#دکتر_نخاولی
✅ هنر و جذابیت اسلام در چیست؟
شاید برای بعضی این سؤال پیش بیاید که روح و لطافت دین کجاست؟ معنای روح دین یعنی چه؟ آیا روح دین یعنی فقط مسائل عاطفی؟! اگر این باشد که بوداییها هم زیبایی، قوت، جذابیت، مهربانی، نوع دوستی، عشق و صلح را دارند. ادیان دیگر هم حرفهای قشنگ و جالب و انسانی دارند. اینطور نیست که ادیان دیگر همه هیولا باشند. هنر اسلام و مزیت فوق العادۀ آن بر مکاتب دیگر، در این است که همۀ اینها را به هم دوخت و دوز کرده؛ اخلاقش را به احکامش پیوند زده، همۀ آنها را به عقایدش دوخته است و از هم جداشدنی نیستند. ما به واسطۀ این جنبۀ اجتماعی، وارد آیه شدیم. این نکته را بیان نکردیم که این جنبۀ اجتماعی چه ابعاد شخصیتی پیدا میکند و چه محبتی پشت سر این حکم نهفته است! اولین باب آن حکم و محبت، به خود خانمها برمی گردد، نه به آقایان. اساساً خداوند به خانمها حساس تر است و خیلی وقتها به واسطۀ اینکه خانمها خصوصیات خاصی دارند، با ایشان خطابهای عجیبی کرده است.
«وَ اذْكُرْنَ ما یتْلى فی بُیوتِكُنَّ مِنْ آیاتِ اللَّهِ وَ الْحِكْمَةِ إِنَّ اللَّهَ كانَ لَطیفاً خَبیراً»
- آنچه را در خانههاى شما از آیات خداوند و حكمت و دانش خوانده مىشود یاد كنید خداوند لطیف و خبیر است! -
می فرماید: خانم ها! (خطاب مستقیم به خانمهای پیغمبر است و غیرمستقیم به همۀ خانم ها)؛ در خانه هایتان آیات خدا و حکمتهای الهی را مرور کنید. اینها را بر قلب و جان خودتان مرور بدهید. عجیب است. بعد میفرماید إِنَّ اللَّهَ كانَ لَطیفاً خَبیراً. خداوند لطیف است؛ این چه ربطی به صدر آیه دارد؟ این مثل این است که بگویند این عجب میکروفن خوبی است، بعد بگویند چون کارخانۀ سازنده اش بهترین کارخانه است. باید این تکه با آن تعبیرش متناسب باشد؛ این چه تناسبی دارد؟ از آن حرفهای عجیب!! عجیب یعنی با ذهن سادۀ ما به راحتی جور در نمیآید. میفرماید شما مظهر لطف و خُبرگی خداوند هستید و برای اینکه به این مرحله از رشد نهایی تان برسید باید این کار را بکنید. لطف و خُبرگی خداوند در زنها بیشتر بروز دارد. به همین خاطر باید دائم این تربیت را در خودتان جریان بدهید تا به این سرحد برسید. لطافت الهی باید در درونتان متجلی بشود. خداوند خوب دوخت و دوز کرده است. اینطوری نیست که یک مدیر اجتماعیِ صرف باشد و بگوید کار ندارم که عواطف و احساسات چه میشود، هر چه پیش آید خوش آید، یا بگوید به من مربوط نیست. اتفاقاً تفاوت کار خداوند با کار دیگران دقیقاً همین است که روی جزء جزء یک موضوع مدیریت دارد. علم بی نهایت و رأفت بین نهایت است. آیا دیده اید به خاطر اینکه بخواهد کاری انجام بدهد و شخصیتها را له کند، افراد را بیچاره کند؟ این کارِ ما مصیبت زده هاست، چون قادر نیستیم یا عقل مان آنقدر نمیکشد، همۀ راه حلها و تدبیرها را بلد نیستیم یا آن دلسوزی لازم را نداریم.
ادامه دارد...
🆔 @banovan_rahehagh
#بینش_مطهر_استان_مرکزی
🆔@hekmatemotahar1
💠💠⚜️💠💠
#بررسی_شبهات_زنان
#در_محضر_استاد
#دکتر_نخاولی
در بیان مبحث تعدد زوجات بودیم. در قسمت قبل هنر و جابیت اسلام در احکام را مرور کردیم .
✅مرز کفر و ایمان
انسان باید مراقب باشد این مرزهای ظریف نامناسب، در وجودش جریان پیدا نکند چون جامعه خیلی گرفتار است. قرآن میفرماید که خیلیها با دین همراهند اما تا آنجا که تشخیص اولیۀ خودشان همراهی میکند. آنجا که میلشان به این قضیه نباشد، یا فکرشان نکشد، یا فکرشان به عکس یک موضوع راهنمایی کند، میگویند نه، این چیز مطلوبی نیست. قرآن میفرماید مراقب باشند اینها حالت کفر است.
«...أَ فَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتابِ وَ تَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ فَما جَزاءُ مَنْ یفْعَلُ ذلِكَ مِنْكُمْ إِلاَّ خِزْی فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ یوْمَ الْقِیامَةِ یرَدُّونَ إِلى أَشَدِّ الْعَذابِ وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ»
-... آیا به بعضى از دستورات كتاب آسمانى ایمان مىآورید، و به بعضى كافر مىشوید؟! براى كسى از شما كه این عمل (تبعیض در میان احكام و قوانین الهى) را انجام دهد، جز رسوایى در این جهان، چیزى نخواهد بود، و روز رستاخیز به شدیدترین عذابها گرفتار مىشوند. و خداوند از آنچه انجام مىدهید غافل نیست -
می فرماید که آیا شما به بعضی قسمتهای دین و الزامات، ایمان دارید و بعضی را کنار میگذارید؟ بعد میفرماید این روحیه اگر در آدم شکل بگیرد بدبختی دنیایی و آخرتی برای انسان خواهد آمد. در سوره نساء میفرماید یک چنین روحیهای مساوی با کفر محض است.
«إِنَّ الَّذینَ یكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ یریدُونَ أَنْ یفَرِّقُوا بَینَ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ یقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَكْفُرُ بِبَعْضٍ وَ یریدُونَ أَنْ یتَّخِذُوا بَینَ ذلِكَ سَبیلاً أُولئِكَ هُمُ الْكافِرُونَ حَقًّاً وَ أَعْتَدْنا لِلْكافِرِینَ عَذاباً مُهِیناً»
- كسانى كه خدا و پیامبرانِ او را انكار مىكنند، و مىخواهند میان خدا و پیامبرانش تبعیض قائل شوند، و مىگویند: «به بعضى ایمان مىآوریم، و بعضى را انكار مى كنیم» و مىخواهند در میان این دو، راهى براى خود انتخاب كنند..آنها كافران حقیقىاند و براى كافران، مجازات خواركنندهاى فراهم ساختهایم -
این را قبول دارم آن را نه! و یریدون أن یتخذوا بین ذلک سبیلا، این وسط حرکت میکنند، آنهایی را که مطابقشان است مثل مرغ میچینند؛ آنهایی که مطابقشان نیست زمین میگذارند. وَ یریدُونَ أَنْ یتَّخِذُوا بَینَ ذلِكَ سَبیلاً أُولئِكَ هُمُ الْكافِرُونَ حَقًّا الله اکبر!! میگوید اینها نیمچه مؤمن هم نیستند، تمام کافرند؛ میدانید چرا؟ چون ملاکشان خودشان بود. مؤمن یعنی چه؟ یعنی کسی که ملاکش خداوند است. کسی که اینها را چون با فکر و میلش جور در نیامد نپذیرفت، پس آنها را که پذیرفت برای چه پذیرفت؟ چون با میل و فکرش جور در آمد و شبههای راجع به آنها نداشت. پس برای همانها هم که پذیرفت، باز شاخصش میل بود که اگر این شاخص عمل میکرد و آنها مطابق میلش در نمیآمد آنها را هم نمیپذیرفت. آدم باید این را خیلی مراقب باشد.
ادامه دارد...
🆔 @banovan_rahehagh
#بینش_مطهر_استان_مرکزی
🆔@hekmatemotahar1
💠💠💠⚜️💠💠💠
#بررسی_شبهات_زنان
#در_محضر_استاد
#دکتر_نخاولی
در قسمت قبل مرز بین کفر و ایمان را بررسی کردیم
✅راه پیشگیری از کفر، سنجش خود و تعبد
می دانید حل و فصل کننده اش چیست؟ این که بدانم چقدر من میفهمم. همۀ ما ذهنمان را روی هم بریزیم، چقدر میفهمیم؟ همۀ هستی ذهنشان را روی هم بریزند، چقدر میفهمند؟ قرآن میفرماید همۀ ما سوی الله که پیغمبرشان هم جزء ایشان است، همۀ عقل و همتشان را روی هم بگذارند، یک سورۀ سه خطی مثل سوره کوثر را نمیتوانند بیاورند.
«أَمْ یقُولُونَ افْتَراهُ قُلْ فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِثْلِهِ وَ ادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صادِقینَ»
- آیا آنها مىگویند: «او قرآن را به دروغ به خدا نسبت داده است»؟! بگو: «اگر راست مى گویید، یك سوره همانند آن بیاورید و غیر از خدا، هر كس را مىتوانید (به یارى) طلبید!» -
هر چه آدم بیشتر پیش برود روحیۀ تعبدش بیشتر میشود؛ چون هر چه بیشتر پیش میرود به ضعف خودش و به عظمت این نقاش که این نقش را کشیده بیشتر پی میبرد.
خُمّ پر از باده تهی از صداست
چونکه تهی شد ز صدا پر نواست
یک خُمی را پر کنید، هر چه تکان دهید صدا نمیدهد، یک کم که تهش بماند همان هم صدا میدهد.
چرخ به این گردش دائم خموش
چرخۀ حلّاج و یک عالم خروش
چون این روحیه به شکل نامحسوس در ذهن ما به وجود میآید باید پیشگیری کرد. لذا اینها را دائم باید مرور کنیم. از کارهایی که دائم باید بکنیم این است که خودمان را بسنجیم. یک سنجش هم همین است. وقتی که آدم آن ظرفیت را نداشت، یک حرکت مختصری که انجام دهد توقع زیاد پیدا میکند؛ چه با جنبههای علمی، چه با جنبههای عملی. شش ماه مطالعه میکند نتیجه اش سه تا کتاب میشود، در حالی که دیگری چندین سال مطالعه میکند نتیجه اش یک کتاب میشود. آن یکی مطالعهای سطحی میکند اما توقع در او ایجاد میشود. همچنین جنبههای عملی؛ یک عملی انجام میدهد منتظر است که کل هستی پشتیبانش باشند. الجاهل اذا صلی رکعتین ینتظر الوحی
دو رکعت نماز میخواند دیگر منتظر است فردا جبرئیل بر او نازل شود. نوح هزار سال زحمت کشیده، یک توقع دارد که خداوند به دل بچه اش بیندازد که بیاید بالای کشتی سوار شود، اما توبیخ میشود. عرض میکند خدایا ببخش؛ و برای این قضیه استغفار میکند.
ما اگر یک ماه جایی فعالیت کنیم از کل هستی متوقع میشویم. این حرف خیلی عمیق ابن سیناست که در آخر عمرش گفته است:
تا بدانجا رسید دانش من
که بدانستمی که نادانم
خیلی اهمیت دارد؛ اگر کسی حالش این بشود تعبدش بیشتر میشود. نوعاً حکما و امثال اینها در آخر عمر، دائم متعبدتر میشدند. بخاطر اینکه خیلی عقلهای برجستهای داشتند. خدا رحمت کند مرحوم علامه تهرانی را، وقتی که پیش دکتر میرفتند مثل یک بچه دبستانی، هر چه میگفت گوش میکردند.
ادامه دارد.
🆔 @banovan_rahehagh
#بینش_مطهر_استان_مرکزی
🆔@hekmatemotahar1
💠💠⚜️💠💠
#بررسی_شبهات_زنان
#در_محضر_استاد
#دکتر_نخاولی
✅بیماری اعتراض به حکم الله
عدهای وقتی به شرع می¬رسند در تمام موارد به چون و چرای بی حد و حصر میپردازند، و اتفاقاً جالب است که در هزاران مورد دیگر هیچ چون و چرایی ندارند. آیا وقتی دکتر می¬رویم می¬گوییم چرا الان بجای داروی دیگر آمپول داده است؟ آیا نمی¬شود داروی دیگری داد؟ اگر می¬شود چرا نمی¬دهی؟ همینطور در امور روزمره که مبتلا هستیم صدها مسأله¬ داریم و هر مسأله¬ای را با انقیاد می¬پذیریم. یک سنت غلط و بدعت نامبارکی در امور مربوط به شرع شکل گرفته است. این چرا؟ آن چرا؟ چرا اینجا اینطوری؟ چرا آنجا آنطوری؟ چرا خدا اینجا اینطور کرد؟ چرا خدا آنجا آنطور کرد؟ حالا ما چه کسی هستیم وچه موقعیتی داریم؟ هیچ! یک سر سوزن علم آمیخته به یک اقیانوس جهل، به اضافۀ بی¬نهایت نادانی. در حواشی¬ همان مقدار علممان هم هزاران سؤال و جهل شکل گرفته است.
🌱 باید با این روش غلط که شیوع پیدا کرده مقابله شود. این به معنای این نیست که کسی سؤال نکند. باید سؤال کرد اما سؤال تفهّمی. هم فرشتگان و هم شیطان هر دو دربارۀ حضرت آدم علیه السلام سؤال کردند. فرق ابلیس با ملائک در کیفیت سؤالشان بود. فرشتگان سؤال تفهّمی داشتند که ما این را می¬پذیریم، می¬دانیم که خیلی هم خوب است اما عقلمان نمی¬کشد و دلیلش را نمیفهمیم. اما ابلیس سؤالش سؤال انحرافی و اعتراضی بود. از باطن ناراضی بود و دلش به این مسأله رضایت نمی¬داد. گاهی وقتها از خانمهای متدیّن شنیده میشود که می¬گویند چرا خداوند حکمی که خلاف فطرت زن هاست قرار داده است؟ - البته فرق ندارد چه زن باشد چه مرد- که نشان از مریضی آدم می¬دهد. فردی که این روحیه و حالت را دارد وضعیتش خطرناک است؛ یعنی وضعیتش بحرانی است و در آستانۀ سقوط قرار دارد که نسبت به حکم الله اعتراض میکند. خیلی علامت خطر جدی است و باید آدم خودش را جداً درمان کند. در فرمایش امیرالمؤمنین علیه السلام این تذکر آمده که: «وَ اعْلَمُوا أَنَّ هَذَا الْقُرْآنَ هُوَ النَّاصِحُ الَّذِي لَا يَغُشُّ وَ الْهَادِي الَّذِي لَا يُضِلُّ وَ الْمُحَدِّثُ الَّذِي لَا يَكْذِبُ... وَ اسْتَنْصِحُوهُ عَلَى أَنْفُسِكُمْ وَ اتَّهِمُوا عَلَيْهِ آرَاءَكُمْ وَ اسْتَغِشُّوا فِيهِ أَهْوَاءَكُم»
- بدانيد كه قرآن خيرخواهى است كه خيانت نمىكند، و هدايتگرى است كه گمراه نمىنمايد، و سخنگويى است كه دروغ نمىگويد.... براى خود از قرآن طلب نصيحت كنيد، آراء خود را كه بر خلاف قرآن است متّهم نماييد، و خواهش خود را كه مخالف قرآن است خائن بدانيد-
نظرات خودتان را در مقابل قرآن متهم کنید. اگر قرآن با نظر شما سازگار نیست آنرا متهم نکنید، بلکه نظر خودتان را متهم کنید که وای بر من که چقدر آدم ساقطی هستم از حیث عقلی، که این حکم خدا به عقلم جور در نمی¬آید، و چقدر عقل من فاصله دارد از حداقل استاندارد فهم قرآن و قبول آراء کتاب خداوند. واستغِشّوا علیه أهواءکم، اگر جایی هم با تمایلتان جور و یکسان در نمی¬آید خودتان را خائن بدانید؛ که چقدر نفس من، نفس پست و ساقطی شده که این احکام به میلش جور در نمی¬آید و دوست دارم یک جور دیگر باشد.
🥀 این روشِ دائم چون و چرا کردن در اوامر الهی، روش انسانهای پست است. یعنی انسانی که هیچ از خودش ندارد، دائماً در مقابل حقیقت مطلق و نامتناهی ان قُلت دارد. چقدر زشت است یک بچۀ اول دبستانی از انیشتین دائماً ایراد بگیرد که اینجا به نظر من اشتباه است. اصلاً خنده¬دار است؛ عقلای عالم می¬گویند این بچه چقدر بی¬عقل است که قدر خودش را نمی¬داند.
ادامه دارد
🆔 @banovan_rahehagh
#بینش_مطهر_استان_مرکزی
🆔@hekmatemotahar1
💠💠⚜️💠💠
#بررسی_شبهات_زنان
#در_محضر_استاد
#دکتر_نخاولی
✅ثمرۀ عبودیت
عبودیت باعث می¬شود خیلی از مواردی که انسان نسبت به آن درک ندارد، برایش باز شود. میزان تأثیری که عبودیت در فهم و باز شدن بعضی از گره¬های کور ادراکی دارد اصلاً قابل مقایسه با سؤال و پرسش و پاسخ نیست. یعنی آن میزان علم سرشار فوق¬العاده که از طریق عبودیت، تقوا، طهارت، کنترل و توجه به خداوند بر آدمی وارد میشود صدها برابر میزان علمی است که از طریق این سؤال و جواب و حافظه و سر کلاس رفتن و امثال اینها بدست میآید. اینها همه علوم مرده است. غرض آن علمی است که جان انسان، منشأ اصلی علم باشد وگرنه آدم خوش حافظه کم نیست که می¬تواند خیلی مطالب را خوب بفهمد.
✅ تبیین عدالت در بحث تعدد زوجات
بعضی از روشنفکران گفته اند که بین آیه 129 و آیۀ 3 سورۀ نساء، تعارض وجود دارد. در آیۀ 129 میفرماید:
«وَ لَنْ تَسْتَطِیعُوا أَنْ تَعْدِلُوا بَینَ النِّساءِ وَ لَوْ حَرَصْتُم فَلا تَمِیلُوا كُلَّ الْمَیلِ فَتَذَرُوها كَالْمُعَلَّقَة وَ إِنْ تُصْلِحُوا وَ تَتَّقُوا فَإِنَّ اللَّهَ كانَ غَفُوراً رَحِیما»
- شما هرگز نمىتوانید (از نظر محبّت قلبى) در میان زنان، عدالت برقرار كنید، هر چند كوشش نمایید! ولى تمایل خود را بكلّى متوجّه یك طرف نسازید كه دیگرى را بصورت زنى كه شوهرش را از دست داده درآورید! و اگر راه صلاح و پرهیزگارى پیش گیرید، خداوند آمرزنده و مهربان است-
در آیه 3 میفرماید:
«وَ إِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تُقْسِطُواْ فىِ الْیتَامَى فَانكِحُواْ مَا طَابَ لَكُم مِّنَ النِّسَاءِ مَثْنىَ وَ ثُلَاثَ وَ رُبَاعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُواْ فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَكَتْ أَیمَانُكُمْ ذَالِكَ أَدْنىَ أَلَّا تَعُولُواْ»
- و اگر مىترسید كه (به هنگام ازدواج با دختران یتیم،) عدالت را رعایت نكنید، (از ازدواج با آنان، چشمپوشى كنید و) با زنان پاك (دیگر) ازدواج نمائید، دو یا سه یا چهار همسر و اگر مىترسید عدالت را (درباره همسران متعدد) رعایت نكنید، تنها یك همسر بگیرید، و یا از زنانى كه مالك آنهائید استفاده كنید، این كار، از ظلم و ستم بهتر جلوگیرى مىكند -
این تعارض قطعاً وجود ندارد. به این مسأله چند نوع میتوان پاسخ داد:
1️⃣ یک نوع جواب اینکه اینجا با پیش فرض عدالت، امر به تعدد زوجات شده است. پس یک عدالتی حاصل شده و اینجا که میگوید عدالت حاصل نشد، یک مرتبۀ درونی تر است.
2️⃣جواب دوم که از این روشن تر است اینکه در همین آیه دقت نشده است. یعنی آنهایی که گفتند تناقض دارد همین آیه را با دقت کامل نگاه نکرده اند. آیه میفرماید نمیتوانید بین زنان عدالت برقرار کنید، هر چقدر که شما تلاش کرده و تمایل داشته باشید. پس میل و انحراف به یک نفر نداشته باشید که به یک نفر بیشتر نگاه کنید و به دیگری کمتر! معادل ولا تمیلوا کل المیل ظلم است. پس به یک نفر توجه بیشتری نکنید یعنی عدالت را در میل و توجه خودتان رعایت کنید. این میلم کجاست؟ در امور خارجی که ظهور و بروز میآید میگویند به او بیشتر توجه کرده، و دیگری را رها کرده اصلاً. حالا ببینید آیه را: فلن تستطیع أن تعدلوا فاعدلوا،، به جای این جمله معادلش چیست؟ عدالت بورزید. یکی را بیشتر از دیگری بیشتر توجه نکنید که مساوی هست با عدالت. پس معلوم میشود با اینکه در دلتان مساوی نیستند اما هیچ ظهور و بروز خارجی نداشته باشد که یک نفر احساس کند رها شده است. این روشن است؟ این خودش نشان دهندۀ سطح تقواست که فرد با وجود تمایلش، هیچ ظهور و بروزی نمیدهد.
🌿 اصلاً ورع یعنی همین؛ ورع حد بالاتری از تقواست، یعنی آدم آن خواستههای درونی اش را بروز ندهد. عفت هم تقریباً به همین معناست، یعنی عدم بروز تمایلات. مثلاً من الان سخت نیازمندم و دلم میخواهد از کسی پول قرض کنم، مشکلات جدی دارم، اگر طوری رفتار کنم که شما اصلاً متوجه نشوید و فکر کنید وضعم خوب است، این حالت ورع میشود. این خیلی کنترل نفسانی دقیقی میخواهد.
ادامه دارد
🆔 @banovan_rahehagh
#بینش_مطهر_استان_مرکزی
🆔@hekmatemotahar1
💠💠⚜️💠💠
#بررسی_شبهات_زنان
#در_محضر_استاد
#دکتر_نخاولی
با سلام و عرض ادب
لازم به ذکر است این مباحث در سال 1389 به صورت کارگاهی بیان شده است.
در این قسمت می خواهیم به سوالاتی که توسط حضار پرسیده شده است، بپردازیم.
✅چند سؤال در بحث عدالت
❓سؤال: کسب عدالت ممکن است؟
جواب: بله؛ میفرماید این کار را بکنید، اگر ممکن نبود امر به آن تعلق نمیگرفت. مثل اینکه بگویند نَفَس نکش! حالا بعداً شرایط فقهی عدالت را خواهیم گفت.
❓سؤال: یعنی در ظاهر طوری برخورد کند که طرف مقابلش احساس عدالت داشته باشد اما در درون نه؛ آیا این نفاق نمیشود؟
جواب: نه؛ شما که سه تا بچه داشته باشید در درون ممکن است به طور طبیعی به یکی بیشتر تمایل داشته باشید، اما این حالت باید تأمین بشود که انسان زمانی که لازم نیست بروز ندهد، خصوصاً زمانی که ایجاد آسیب کرده و حس حسادت ایجاد میشود. از مواردی که میشود آدم حرف غیر واقع بزند همین جاست. آنقدر این نظام خانواده در نظر خداوند مهم است که میگوید حتی اگر این واقعیت هم ندارد تو اظهار مودت بکن و به همسرت بگو دوستت دارم. شاید به برکت همین، کم کم این محبت ایجاد شده و خانواده یک گام بهتر بشود.
❓سؤال: در مورد فرزندان، ممکن است رفتار من با یکی را آن دیگری هم ببیند، چون همه یک جایند؛ اما در مورد تعدد زوجات، همسرانش ممکن است یکجا نباشند؟
جواب: این کار راحت تر هست، اما میگوید تو وظیفه ات این است که یکسان باشی. با اینکه متوجه نمیشوند اما تو حق نداری ظهور و بروز بدهی.
❓سؤال: وقتی که اینها با هم نیستند چه اشکالی دارد محبت در زبان گفته شود؟
جواب: به زبان که اشکال ندارد محبتش را بروز و ظهور بدهد، اما اگر در جنبۀ ظهور خارجی، یعنی خارج از این ابراز علاقه اشکال دارد؛ یعنی عدالت را رعایت نکرده است.
❓سؤال: اگر خانواده در اسلام خیلی مهم است، در تعدد زوجات اگر فرد با چند بچه، اساس خانواده را به هم بریزد خوب است؟
جواب: اگر این فرد مدیریت ندارد که خانمش این آمادگی ذهنی را پیدا بکند نباید این کار را بکند.
❓سؤال: به جز خانم، بچهها هم هستند؟
جواب: همه بر میگردد به مدیریت مرد؛ حالا میرسیم به آن نکاتی که آیه دارد، شاید این سؤالات را جواب دهد.
این بحث ادامه دارد
🆔 @banovan_rahehagh
#بینش_مطهر_استان_مرکزی
🆔@hekmatemotahar1
💠💠⚜️💠💠
#بررسی_شبهات_زنان
#در_محضر_استاد
#دکتر_نخاولی
✅ اگر خانمها موافقت نکنند چه تبعاتی دارد؟
نکتۀ دیگر را ببینید؛ فرض کنید خانمها همه موافقت نکردند و جامعه همین شد که الان هست، چه اتفاقی میافتد؟
همان مسألهای که بیان شد اتفاق میافتد. این فرد خودش به چاه میافتد، خودش را آرایش میکند، سر راه شوهرهای شما قرار میگیرد، بعد هم یا نامشروع یا به صیغه ارتباط میگیرد. بعد در این شرایط چون پنهانی است ذوق آدم این گونه است که اگر یک چیزی مخفی باشد برایش شیرینتر میشود. یعنی همین خانوادهای که بیشتر مقاومت کرد بیشتر به چاه میافتد. همین هست یا نه؟ کسانی که ارتباط نامشروع دارند و همسر دارند و یا کسانی که صیغه کرده اند و همسر دارند به کدام یکی بیشتر علاقه مندند؟ قطعی است شک نکنید. یک آقای جوانی بود که خانمش برای مشاوره آمده بود. خانم 20 ساله بود و شوهرش هم 24-23 ساله. میگفت شوهرم رفته یک خانم پنجاه و چند ساله را صیغه کرده، نامههای عاشقانهای برایش مینویسد که اصلاً نگو و نپرس. مثلاً حالا شما فکر میکنید مسأله را حل کردید؟ شما به همۀ افراد بگو صبر کنند، تقوا پیشه کنند، مگر میکنند؟
جامعهای که یک درصد یا یک هزارم آدم باتقوا نداشته باشد آن را فساد میگیرد. همه میافتند در لجن غوطه میخورند و کیف میکنند. نهایتش این میشود که فحشاء از در و دیوار جامعه بالا میرود. بخاطر حسد و خودخواهی یا هر چیز دیگری، چشمان خودمان را بسته ایم و مقاومت میکنیم. روی حکم خداوند که نمیتوانیم یک نظریۀ دیگر و بهتری برای آن ارائه بدهیم. دربحث نظریه پردازی ما الان کجاییم؟ اصلاً به قابل اجرا یا غیرقابل اجرا بودنش کار نداشته باشید. این نظریه روی قله ایستاده و میگوید یکی بیاید مرا شکست بدهد.
ادامه دارد
🆔 @banovan_rahehagh
#بینش_مطهر_استان_مرکزی
🆔@hekmatemotahar1
💠💠⚜️💠💠
#بررسی_شبهات_زنان
#در_محضر_استاد
#دکتر_نخاولی
✅ در ادامه بحث عدالت در تعدد زوجات بودیم
و تفسیر ( لن تستطیع...)
و حالا ادامه ی بحث
✳️اگر مردی سنجید و فکر کرد عدالت دارد، بعداً معلوم شد که نداشت و نتوانست به طور ظاهری هم انجام بدهد، باید از زندگی دومش دست بکشد. یک مادر که عاطفۀ سرشاری به فرزندانش دارد، عاطفهای که دارد یکسان نیست. اینکه یکسان نیست به این معنا نیست که عاطفه اش سطحی است، به این معنا نیست که فیلم بازی میکند؛ هیچکدام از اینها نیست. حالا صورت مسأله، هر نوع عشقی باشد. عشق مادری باشد یا عشق همسری. این مسأله در هیچ جایی ممکن نیست. اما یک مادری که همۀ بچههایش را دوست دارد، چون اتفاقاً بچههایش را دوست دارد و چون میداند اگر علاقهاش را به یکی ظهور دهد و بارز کند آنهای دیگر مثلاً ضایع شده یا خودش برایش مشکلات ایجاد میشود، این عاطفهای که دارد باعث میشود آن چیزی که یکسان ندارد را بظاهر یکسان نشان بدهد، در حالی که قطعاً یکسان نیست. این برای خانمها رشد است نه شکست و انزوا. یعنی چه بهتر که یکی دیگر هم به همراه ما رشد کند.
ادامه دارد
🆔 @banovan_rahehagh
#بینش_مطهر_استان_مرکزی
🆔@hekmatemotahar1
💠💠⚜️💠💠
#بررسی_شبهات_زنان
#در_محضر_استاد
#دکتر_نخاولی
✅حکم فقهی یا اخلاقی؟
سؤال: اگر ازدواج دوم به خاطر عشق و امثال آن باشد اشکال شرعی دارد؟
جواب: حرمت فقهی ندارد. اصلاً این آیه در بحث وجوب فقهی هم نیست. این بحث اخلاقی است. اخلاق، انسانیت و عشق به خداوند. دقیقاً این حکم برای جلوگیری از همین موارد آمده و میگوید تو این موارد را جمع و جور کن.
سؤال: اینکه حرمت اخلاقی دارد، با افزایش آن، مورد حرمت فقهی قرار نمیگیرد؟
جواب: در جامعۀ ایمانی اگر معضلات ایجاد کند قطعاً همین طور است. اخلاقیات چیزی نیست که فراموش کنیم. اخلاقیات، الزامات سطح ایمان است. میگوید اگر میخواهی آدمی با شخصیت ایمانی باشی نباید به حداقلها و نمره ده اکتفا کنی بلکه باید بالاتر بیایی و سطح اخلاق را مراعات کنی. فقه را اگر به معنای اعم از قانون و فرهنگ بگیریم بله حرام است. حرمت به معنای حرام قانونی نیست که چوب داشته باشد، مجرم اخلاقی است. البته قطعاً ضرر میرساند، منتها ضررها دو دسته اند:
گاهی ضرر اساسی و حیاتی است و قابل جبران نیست، آن حرام فقهی میشود. شما اگر میوه نخورید بالاخره به بدنتان ضرر میرسد، اما اگر آب و نان نخورید میمیرید. آنهایی که تخریبش اساسی است واجب و حرام میشود. آنهایی که در یک سطح پایین تر است مستحبات و مکروهات یا همین اخلاقیات میشود. اگر در یک سطحی تشخیص داده شود که این اخلاقیات به یک وجوب و حرمت فقهی میرسد، در آنجا حکم فقهی بار میشود، ولی نه ابتدا به ساکن.
ادامه دارد
🆔 @banovan_rahehagh
#بینش_مطهر_استان_مرکزی
🆔@hekmatemotahar1
💠💠⚜️💠💠
#بررسی_شبهات_زنان
#در_محضر_استاد
#دکتر_نخاولی
✅رشد کردن هزینه دارد
اصلاً روح طرح این مسأله چه بود؟ برای حل و فصل چه چیزی بود؟ حل و فصل بعضی از بحرانها و معضلات اجتماعی. به حکم اینکه انسان اند و عواطف دارند چه زن و چه مرد. میبینند این فرد دارد ضایع میشود. به حکم انسان بودن و عواطف داشتن باید در مقابل دیگرانی که مشکل دارند واکنش نشان بدهد (تو کز محنت دیگران بی غمی/ نشاید که نامت نهند آدمی) از کجا ما انسانیم؟ دوم به حکم اینکه میخواهند رشد کنند. شما چرا در ماه مبارک رمضان در مرداد ماه، از روزه گرفتن اذیت نمیشوید، حتی اگر کار بدنی هم داشته باشید، چرا این کار را میکنید؟
🌱 برای رشد باید هزینه هایش را پرداخت. یک کاسه آش را کسی در این عالم مفت به کسی میدهد؟ این مساله واجب که نیست، اما کسانی که میخواهند بیشتر رشد کنند توجه میکنند. این حکم میگوید آنها که در سطح ایمانند آن قدر مسؤولیت پذیری دارند، خانم هایشان هم در سطحی از ایمان هستند که میخواهند به خداوند نزدیک تر شوند. اگر شما به خانوادهای که بچه هایی را تحت پوشش و سرپرستی خود میگیرند سری زده باشید، چه حسی به شما دست میدهد؟ آیا در این فضا رشد نمیکنید؟ منتها یک نکتهای اینجا دارد:
❇️وَ قَالَ ابا عبد الله الحسین فِی مَسِیرِهِ إِلَى كَرْبَلَاءَ «...إِنَّ النَّاسَ عَبِیدُ الدُّنْیا وَ الدِّینُ لَعْقٌ عَلَى أَلْسِنَتِهِمْ یحُوطُونَهُ مَا دَرَّتْ مَعَایشُهُمْ فَإِذَا مُحِّصُوا بِالْبَلَاءِ قَلَّ الدَّیانُونَ»
- مردم بندگان دنیا هستند و دین لعابى است كه تا زندگى روبراه است، به دور زبان مىگردانند و چون دوران آزمایش رسد دینداران كمیاب شوند -چقدر این حرف پشت مرا میلرزاند. این حرف کمر مرا شکسته. با دین همراهند، اما تا کجا؟ تا سر زدن به خانه، تا هفتهای یکبار، تا اینکه خرج این خانواده کمر مرا نشکند، تا که یک تفننی باشد که حس کنم عجب من آدم خوبی ام. گاهی ما کمکی که میکنیم برای خودمان است نه آنها. میخواهیم با به دست آوردن یک حس خوب، گرهی از معضلات درونی خودمان باز کنیم. انما نطعمکم لوجه خودم. حس خوبی دارم چون دلم سوخته!
«إنما نطعمکم لوجه الله لا نرید... »در این فضا اگر شما به من فحش بدهی یا تشکر کنی برایم فرق نمیکند. چون اصلاً برای شما نبود که بعد بگویم دیگر من دستم را داغ میکنم که به کسی خوبی نکنم. «من پشت دستم را داغ کنم» یعنی برای شما انجام دادم، نه برای خداوند. در قضیۀ نزول سورۀ هل أتی، اصلاً آن نفر سومی که اسیر بود بد و بیراه به حضرت امیر علیه السلام گفت؛ در مقابل بد و بیراه هایش حضرت پنج تا نان را داد. اما ما تا کجا همراهیم؟ ما دَرَّت معایشهم؛ تا به زندگیمان لطمۀ جدی نخورد.
«و اذا مُحِّصُوا بِالْبَلَاءِ قَلَّ الدَّیانُونَ» وقتی کار سخت بشود، آنها کمند، خیلی کمند. نه مردش زیر بار این مسؤولیت میرود نه خانمش حاضر است این کار را بکند. خانم به واسطۀ خودش، مرد هم به واسطۀ خودش؛ درست است یا نه؟
🌿چرا خانمها اکثراً با این حکم مخالفند؟ فکر میکنند آقایان به نفعشان است؛ درست است؟ مگر راه شهوات در این جامعه بسته است. اتفاقاً مردها هم با این حکم مخالفند. خیلی هم مخالفند؛ چرا؟ چون بار روی دوش او میآورد. مرد شهوت ران مگر احمق است که زیر بار خرج دو تا خانواده برود؟ زیر بار دعوا با دو تا زن برود؟ زیر بار یکی اش هم نمیرود. این ضرب المثل شیطانی در لسان برخی پسران رایج شده که میگویند مگر ما احمقیم، برای خریدن یک لیوان شیر که آدم نمیرود گاو بخرد. الله اکبر!! اگر مرد شهوت ران باشد، مرادش در کوچه و بازار فراوان پیدا میشود. و نوع آقایانی که این کار را میکنند، یا ارتباطاتشان از راه نامشروع است یا حداکثر صیغه میکنند. از هر هزار مردی که با زنی ارتباط دارند یک دانه اش زیر بار ازدواج دوم نرفته است. اگر خیلی متدین باشند نهایتاً صیغه میکنند. در حالی که خود مردان از این باب فرار میکنند و اصلاً تمایلی ندارند.
یعنی خود مرد هم حس میکند که یک تکلیف است، یک بار است، نه یک لذت آنچنانی و گرنه اگر یک لذت خیلی آنچنانی بود همه مردان حتی اگر شده دور از چشم همسرشان، میرفتند یک زن دوم ثابت غیر از همسرشان میگرفتند نه صیغه ای؛ با تمام بارهایی که باید برایش بکشند. لاابالیها چطور دور از چشم همسرانشان دور هم جمع میشوند، فیلم نگاه میکنند و مواد مخدر استفاده میکنند؛ همین کار را با این مسأله هم میکردند. اکثراً یا شاید تمام مواردی که ما دیدیم و موجب اشکال و اختلاف در این حکم شده است دقیقاً مردانی اند که خصوصیات این آیه را ندارند. اصلاً زن دوم نگرفته اند یا زن دوم مصیبت زده گرفته اند.
ادامه دارد
🆔 @banovan_rahehagh
#بینش_مطهر_استان_مرکزی
🆔@hekmatemotahar1
💠💠⚜️💠💠
#بررسی_شبهات_زنان
#در_محضر_استاد
#دکتر_نخاولی
در ادامه بحث تعدد زوجات بودیم
✅منشأ هجمههای تبلیغاتی رسانه ای
چندین سال است که یک هجمۀ عجیبی در تبلیغات رسانه راجع به این مسأله شده بطوری که اصلاً کسی که زن دوم بگیرد مشابه هیولا تعریف میشود. در حالی که اگر ارتباطات نامناسبی باشد اصلاً مردم ککشان هم نمیگزد. میدانید منشأ این جریان چه کسانی بودند؟ اتفاقاً مردان هوسباز بودند که جلوی این را گرفتند. به خاطر اینکه این زنها بی سرپرست مانده و در اجتماع رها شوند تا بتوانند هر کار غلطی که میخواهند بکنند. این را در قرآن اشاره میکند: عدهای جلوی راه قانونی را میبندند چون میخواهند راه غیرقانونی اش شایع بشود. این همه فساد و مسائل دیگر که پیش میآید به خاطر این است که نمیتوانند کسی را که به طور رسمی و قانونی مسؤولیت خانوادهای را عهده دار شده است ببینند. چون اگر این باب بسته بشود درب فحشاء باز میشود. منافق برای گسیختن جامعه از هم، و هوسباز برای رسیدن به هوس خودش، تلاش میکنند تا به هدفشان برسند. آنقدر این جریان مهم است که خداوند روح حل و فصل اجتماع را اینطور قرار داده است.
ادامه دارد
🆔 @banovan_rahehagh
#بینش_مطهر_استان_مرکزی
🆔@hekmatemotahar1
💠💠⚜️💠💠
#بررسی_شبهات_زنان
#در_محضر_استاد
#دکتر_نخاولی
✅آیا زنان برتر عالم، هوو داشته اند؟
ممکن است کسی فکر کند پس چرا زنان برتر عالم مثلاً هوو نداشتند؟ باید یادآور شویم که آسیه شوهرش اصلاً حرمسرا داشته؛ پس او که هوو داشته است. حضرت مریم هم اصلاً شوهر نداشته است. در مورد حضرت خدیجه که اصلاً در آن زمان، شأن پیامبر نبوده که زن داشته باشد. حضرت خدیجه تا سال 8 بعثت زنده بودند. در آن سالها پیامبر صلی الله علیه و آله چنان در عسر و حرج بودند که یک دانه خرما را چند نفری با هم میخوردند. اصلاً امکان چیز دیگری نداشتند. ضمن اینکه در جامعۀ مکه جاهلی، مؤمنهای وجود نداشته است. پیامبر هم نمیتوانسته اند زن کافر بگیرند. مشکلات از چه موقعی شروع شد؟ از مدینه به بعد. در مورد حضرت صدیقه هم که آقا امیرمؤمنان نان شب نداشتند و سه روز سه روز گرسنگی میکشیدند. چطور آقا امیرمؤمنان میتوانستند یک نفر دیگر را هم اضافه کنند.
یک نکتۀ دیگری هم هست. یک عدهای از منافقین منتظر این بودند که حضرت امیر علیه السلام با یک نفر دیگر هم ازدواج کنند، بعد چنین شایع کنند که بین امیرمؤمنین و پیامبر یکسری مسائلی هست. اتفاقاً همین مسأله واقع شد. حضرت امیر علیه السلام در حرکتشان به سمت یمن، یک دانه کنیز از غنائم برداشتند. بعد یک عدهای از منافقین شورا کردند که چکار کنیم تا رابطۀ بین علی و پیغمبر را به هم بزنیم و همچنین این را در جامعه رواج بدهیم. بگوییم که مثلاً علی دیگر به دختر شما توجهی ندارد؛ یعنی به خاطر آن توجه و غیرتی که پیامبر نسبت به دختر خودش دارد ما از این آب گل آلود، مقداری ماهی بگیریم و این را در سطح جامعه رواج بدهیم. نکات دیگری هم هست.
در مورد داستان حضرت ابراهیم علیه السلام و حضرت هاجر و ساره علیهما السلام هم در تاریخ، روایت دروغی بیان شده است. اینکه گفته شده حضرت ساره نتوانست حضرت هاجر را تحمل کند، حرف غلطی است. طبق آیات قرآن چشم و گوش ملکوتی حضرت ساره باز شده بود. حضرت ابراهیم، حضرت هاجر را به خاطر خداوند به مکه برد، نه به خاطر حسادت حضرت ساره به او.*
*توضیحات بیشتر در این مورد، در بحث تفسیر سورۀ کوثر، از مباحث مطروحه توسط استاد حجت الاسلام والمسلمین مهدی نخاولی آمده است.
ادامه دارد
🆔@banovan_rahehagh
#بینش_مطهر_استان_مرکزی
🆔@hekmatemotahar1
💠💠⚜️💠💠
#بررسی_شبهات_زنان
#در_محضر_استاد
#دکتر_نخاولی
✅به کجا میرویم؟!
در خانوادههای بی سرپرست، هم همسر و هم فرزند هر دو تحت فشارند. چطور ما اسم خودمان را انسان میگذاریم. تو کز محنت دیگران بی غمی، واقعاً نشاید که... زنی که شوهرش به خاطر دفاع از ما رفته، به خاطر دین خداوند رفته و تکه تکه شده، چرا باید در جامعه رها بماند؟ در صدر اسلام، یکی از جهاتی که رسول خدا بین اصحاب عقد اخوت میخواندند رعایت خانوادههای یکدیگر و سرپرستی آنها در زمان نبودن سرپرست خانواده بود. لذا پیامبر در زمان جنگ ها، عموماً هر دو نفری که بینشان اخوت برقرار کرده بودند را به جنگ نمیفرستادند، تا یکی در شهر بماند و معیشت خانوادۀ برادرش را رسیدگی کند. چنان فضای اخوت و اخلاصی حاکم بود که مسلمانان بواسطۀ عقد اخوت از یکدیگر ارث میبردند؛ تا اینکه آیۀ اولو الارحام نازل شد و به لحاظ شرایطی، حکم ارث منحصر در ارحام شد.
ادامه دارد
🆔 @banovan_rahehagh
#بینش_مطهر_استان_مرکزی
🆔@hekmatemotahar1
💠💠⚜️💠💠
#بررسی_شبهات_زنان
#در_محضر_استاد
#دکتر_نخاولی
✅حل آیۀ 3 سورۀ نساء
اما حل این آیه را توجه کنید. از میان آراء ششگانۀ مفسرین، آنکه نزدیک تر به واقع مینمود و مرحوم علامه طباطبایی پذیرفتند این است که «بعضی از دختران یتیم هم مال داشتند و هم جمال، لذا افرادی میآمدند و آنها را به همسری میگرفتند. اما چون این ایتام پشتوانهای نداشتند، مال آنها را تصاحب کرده و بعد هم نفقهای به آنها نمیدادند یا اندک میدادند؛ نهایتاً هم در جامعه رهایشان میکردند. خداوند میفرماید اگر آنقدر در خودت عرضه نمیبینی که تقوا را مراعات کرده و با اینها درست رفتار کنی برو از کسانی که خانواده و عشیره دارند زن اختیار کن؛ که اگر خواستی یک کاری بکنی بیایند و یک دست کتکت بزنند تا آدم شوی.» به نظر میرسد که این فرمایش محل تأمل است. به خاطر اینکه میگوید اگر شما نتوانستید... خب کسی که نمیتواند با یتیم درست رفتار کند مگر با زن دیگر درست رفتار میکند؟
اگر با یتیم که خودش عواطف را تحریک میکند به درستی رفتار نکردی قطعاً با بقیه هم درست رفتار نخواهی کرد. این قول یعنی اگر ایتام را نتوانستید مراعات کنید با اینها چکار دارید؟ این حرف معنا ندارد. نکته اش چیست؟ اگر دقیق تر به آیه نگاه کنید، خیلی نکات لطیفی دارد. ضمن اینکه طبق این قول، اعداد آیه قابل توجیه نبود؛ آیه میتوانست بگوید فانکحوا من النساء اخری، زنان دیگری بگیرید؛ اما میگوید اگر ترسیدید قسط را رعایت نکنید دو و سه و چهار از زنان را بگیرید، یعنی ازدواج کنید با این خصوصیت تعدد. این طرز بیان چه چیزی را به ما میفهماند؟ مطالبی که بنده عرض میکنم احتمالاتی است که به ذهن رسیده است و نمیخواهم بگویم این نظر خداوند است. در عبارت فان خفتم الا تعدلوا دقت کنید.
ادامه دارد
🆔 @banovan_rahehagh
#بینش_مطهر_استان_مرکزی
🆔@hekmatemotahar1
💠💠⚜️💠💠
#بررسی_شبهات_زنان
#در_محضر_استاد
#دکتر_نخاولی
توضیح فإن خِفتُم ألّا تَعدِلُوا...
اگر عدالت میورزید مثنی و ثلاث و رباع؛ اما اگر میترسید که عدالت بورزید فواحدة، یعنی قاعدتاً روح بحث ازدواج متعدد در کجا آمده است؟ در بحث ازدواج با یتیم یا با زنی که بچۀ یتیم دارد. سپس میفرماید اگر در این زمینه نمیتوانید ازدواج مجدد کنید این کار را برای آدمهای با شخصیت تر از خودت بگذار؛ زنان معطل دیگر را برو بگیر. اصل مثنی و ثلاث و رباع برای کیست؟ برای اینهاست. میگوید بیوه، مطلّقه، همسر شهید، زن یتیم دار و دختر یتیم در جامعه نماند. اگر یک سری به یتیم خانهها بزنید میببینید که چند نفرشان ازدواج میکنند. کدامیک از ما این کار را میکنیم که مثلاً به برادرمان پیشنهاد بدهیم از آنجا دختر بگیرد؟ ما که الحمدلله میرویم از بهترین خانوادۀ با شخصیت و پولدار و... زن میگیریم. برای آنها هم خدا کریم است، إن شاءالله یکی برایشان میآید. ببینید همین خودخواهی هاست دیگر. فرض کنید الان ما یک دختر داریم، پایمان هم لب گور است و سرطان داریم، دخترمان هم در خانه مانده است؛ در چنین شرایطی چه حسی داریم؟ یا فرض کنید دخترمان را شخصی عقد کرده اما طلاق داده است و الان با یک بچه در خانه مانده است. آیا اگر به این خانم بگوییم تقوا داشته باش و موعظه اش کنیم درست میشود؟ مگر با موعظه نیاز انسان برطرف میشود؟ مگر با موعظه شکم من سیر میشود؟ نیاز است بابا، نیاز است!! گویا هنوز این را متوجه نشده ایم. در یک خانوادهای پدر و مادر مسنی بودند همراه با دخترشان که به سن زیادی رسیده بود؛ میگفتند اگر یک کسی باشد زن دوم بخواهد بگیرد خوب است که دختر ما را بیاید بگیرد؛ میگفتند این زنها حسودند. باید خودمان را جای این فرد بگذاریم، و از آن کانال نگاهش کنیم. مشکل دیگر انگیزههای ما انسان هاست که مخلوط و درهم است؛ نیت خالص خیلی کم یافت میشود و عمدتاً ما گرفتار غرایز و عواطفیم. شاهدش اینکه اگر ما به حد نصاب میرسیدیم امام زمان علیه السلام ظهور کرده بودند. در بسیاری از موارد، اقتضائات نفسانی حاکم است. یعنی آن مقداری که ما برای خانوادۀ خودمان هزینه میکنیم آیا مثلاً برای اقوام و خویشانی که پدر از دست داده اند انجام میدهیم؟ آیا دل میسوزانیم؟ ممکن است چند وقت بگذرد خبر هم نگیریم. خصوصیت طبیعی انسان تربیت نشده همین است؛ و نوعاً ما همین طور هستیم. حتی برای نزدیکترین نزدیکان، آنقدر دلسوزی نداریم.
آنقدر قرآن بر روی بحث ایتام تأکید کرده که بعضیها از شدت تأکید، دیگر نمیرفتند یتیمان را سرپرستی کنند. آیه 220 سوره بقره را مطالعه کنید:
«وَ یسْئَلُونَكَ عَنِ الْیتامى، قُلْ إِصْلاحٌ لَهُمْ خَیر وَ إِنْ تُخالِطُوهُمْ فَإِخْوانُكُم وَ اللَّهُ یعْلَمُ الْمُفْسِدَ مِنَ الْمُصْلِح وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَأَعْنَتَكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَزِیز حَكِیم»
- و از تو در باره یتیمان سؤال مىكنند، بگو: اصلاح كار آنان بهتر است. و اگر زندگى خود را با زندگى آنان بیامیزید، (مانعى ندارد) آنها برادر (دینى)شما هستند. (و همچون یك برادر با آنها رفتار كنید!) خداوند، مفسدان را از مصلحان، بازمىشناسد. و اگر خدا بخواهد، شما را به زحمت مىاندازد (و دستور مىدهد در عین سرپرستى یتیمان، زندگى و اموال آنها را بكلى از اموال خود، جدا سازید ولى خداوند چنین نمىكند) زیرا او توانا و حكیم است -
ادامه دارد
🆔 @banovan_rahehagh
#بینش_مطهر_استان_مرکزی
🆔@hekmatemotahar1
💠💠⚜️💠💠
#بررسی_شبهات_زنان
#در_محضر_استاد
❇️در ادامه ی بحث تفسیر آیه تعدد زوجات بودیم.و ازدواج با یتیم در آیه تعدد زوجات
اگر یک بچۀ یتیم، ضد اجتماع شود یک دانه اش خفاش شب میشود؛ یک دانه اش!! چه بچۀ محصول فساد و چه بچهای که از اجتماع بی محبتی دیده است. یک نقطۀ مشترک در تمام جنایتکاران و زندانیان وجود دارد: عاطفه!! میفرماید اگر این کار را نمیتوانی بکنی خانمهای دیگر را بگیر؛ افراد دسته اول تر اینها را بگیرند.
🌱در مورد کسانی که میخواهند با زن معمولی ازدواج کنند شرطش عدالت است (إن خفتم الا تعدلوا). اما شرط کسانی که میخواهند با این ایتام ازدواج کرده و سرپرستی کنند، قسط است. قسط خیلی برتر از عدالت است. انسان هایی مثل علامه طباطبایی باید باشند تا از عهدۀ قسط بر آیند، نه مرد بی سر و پایی که برود شهوت رانی کند و شما او را پای این آیه بگذارید. تازه آیۀ مبارکه نمیفرماید: «و إن لا تقسطوا فانکحوا»؛ نمیفرماید اگر قسط ندارید بروید زنان دیگر را بگیرید. بلکه میفرماید نباید در سطح مرز قسط حرکت کنید؛ باید بالاتر از این مرزها باشید. «و إن خفتم» اگر همین که میترسی قسط نداشته باشی، وارد این حریم نشو. اگر با این شرایط وارد شوی آسیب میزنی. هم به زن اول آسیب میزنی هم به زن دوم. عدل یعنی هر چیزی کاملاً سر جای خودش باشد؛ هیچکس در آن زندگی احساس زیادی نکند. در قسط باید از خودت بیشتر مایه بگذاری. کار عظیم است؛ مگر نمیخواهی به خداوند نزدیک بشوی؟!
ادامه دارد.
🆔 @banovan_rahehagh
#بینش_مطهر_استان_مرکزی
🆔@hekmatemotahar1