#روز_معلم #حسرت_یک_زندگی_معمولی #در_جستجوی_گنج باجمعی از دوستان نشسته بودیم. داشتیم در مورد آزمون آموزش و پرورش صحبت می کردیم؛حرف رسید به خاطرات حدود بیست سال پیش؛ روزهای مدرسه و معلم هایمان؛ دوستان از خاطرات تلخ و شیرین صحبت کردند که موارد تلخ ان روح شان را بعد از این سالها هنوز مانند زخمی عفونت بار آزار می داد؟ 😔 چه باید کرد؟ 🤔 تنفر از آن معلم؟ چه بهره ای دارد جز اینکه تا سالها کوچکترین موضوع مرتبط کام تو را با آن خاطره تلخ میکند! 😢 تا کی میخواهیم این خاطرات آسیب رسان را با خود حمل کنیم؟ حتما باید چندین جلسه روانکاوی بروید و چند میلیون هزینه کنید؟ 🤨 من برای شما پیشنهادی دارم؛ این خاطره را به قفس واژه بسپار؛ بگذار معلمی یا مخاطبی این قفس را بگشاید و پرنده جان تو آزاد شود. ما آن شب با دوستان این ایده را پیشنهاد دادیم که بیایید این تاثیرات را به گوش معلم ها مخصوصا جدید الورود ها برسانیم. خدا رو شکر. ما اولین قفس را گشودیم حالا نوبت شماست. خواهشا عاجزا از شما دوستان عزیز درخواست میکنم🙏🙏🙏 خاطرات خود را ثبت کنید ✍حتی در گروه اقوام و رفقا ارسال کنید و اگر سایرین همت نکردند بنویسند فقط گفتند شما با کلماتی ساده ان را واژه کنید . داستان نمی خواهیم. راوی قلب ❤ هایتان باشید تلخ و شیرین؛ شاید میان خاطره ها؛ معلمی یافتیم که گمنام ولی پیامبرگونه . اینجا جا دارد از خانم صالحی معاون ابتدایی استان تشکر کنم که پذیرای این ایده شد که حقا خودش از همین معلم مان گمنام ولی پیامبرگونه است. #جهان_امروز_تشنه_روایت_یک_زندگی_معمولی #نه_به_فیک_ها_و_سلبریتی_ها #جنگ_روایت