هدایت شده از کتابخانه تاریخ و تمدن اسلام و ایران
70143_336.pdf
3.17M
📚 انسان دویست و پنجاه ساله (حلقه اول)
✏️نویسنده: سید علی خامنه ای (مقام معظم رهبری)
📖 گردآوری: مرکز صهبا
🇮🇷 ناشر: موسسه جهادی
⏳تاریخ نشر: ۱۳۹۱ ه.ش / چاپ دوازدهم
📄 تعداد صفحه: ۳۷۶ صفحه
🔰 حجم: ۳ مگابایت
🔆 توضیح: در این کتاب شیوه سیاسی و مبارزاتی ائمه علیهم السلام به صورت یکپارچه و با تمثیل انسان ۲۵۰ ساله ترسیم شده است.
#️⃣ #اهل_بیت #تاریخ #تاریخ_صدر_اسلام
#انسان_دویست_و_پنجاه_ساله #تسنیم #کتابخانه_مجازی #کتابخانه_دیجیتال
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
تسنیم، بزرگترین کتابخانه علوم اسلامی در بستر ایتا 👈 عضو شوید
🆔 @tasnim_pdf
هدایت شده از کتابخانه تاریخ و تمدن اسلام و ایران
1_5048927613.pdf
4.34M
📚 انسان دویست و پنجاه ساله (حلقه دوم)
✏️نویسنده: سید علی خامنه ای (مقام معظم رهبری)
📖 گردآوری: مرکز صهبا
🇮🇷 ناشر: موسسه جهادی
⏳تاریخ نشر: ۱۳۹۱ ه.ش / چاپ دوازدهم
📄 تعداد صفحه: ۵۰۹ صفحه
#️⃣ #اهل_بیت #تاریخ #تاریخ_صدر_اسلام
#انسان_دویست_و_پنجاه_ساله #تسنیم #کتابخانه_مجازی #کتابخانه_دیجیتال
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
تسنیم، بزرگترین کتابخانه علوم اسلامی در بستر ایتا 👈 عضو شوید
🆔 @tasnim_pdf
هدایت شده از کتابخانه تاریخ و تمدن اسلام و ایران
1_4995418119.pdf
14.75M
📚 انسان دویست و پنجاه ساله (حلقه سوم)
✏️نویسنده: سید علی خامنه ای (مقام معظم رهبری)
📖 گردآوری: مرکز صهبا
🇮🇷 ناشر: موسسه جهادی
⏳تاریخ نشر: ۱۳۹۸ ه.ش
📄 تعداد صفحه: ۱۵۸۶ صفحه
#️⃣ #اهل_بیت #تاریخ #تاریخ_صدر_اسلام
#انسان_دویست_و_پنجاه_ساله #تسنیم #کتابخانه_مجازی #کتابخانه_دیجیتال
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
تسنیم، بزرگترین کتابخانه علوم اسلامی در بستر ایتا 👈 عضو شوید
🆔 @tasnim_pdf
هدایت شده از کتابخانه تاریخ و تمدن اسلام و ایران
داستان غدیر خم.pdf
25.52M
📚 داستان غدیر خم (برگرفته از الغدیر)
✏️ نویسنده: محمدحسن شفیعی شاهرودی
🇮🇷 ناشر: قلم مکنون/ قم
⏳تاریخ نشر: ۱۴۲۷ ه.ق
📄 تعداد صفحات: ۲۲۵
📣 زبان: فارسی
#️⃣ #الغدیر #غدیر #داستان_غدیر #غدیرخم #تسنیم #کتابخانه_مجازی #کتابخانه_دیجیتال
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
تسنیم، بزرگترین کتابخانه علوم اسلامی در بستر ایتا 👈 عضو شوید
شوخی با کانت قسمت اول
++++
به قلم رضا امید احمدی
یک از معانی «امانوئل» به فارسی یک جورایی همان «خداداد» خود ما می شود. حالا شما به ریشه و ریشه شناسی این امر که واقعاً و دقیقاً ایمانوئل، «خداداد» معنی می دهد، گیر ندهید. همانطور که تا حالا همه چیز را چشم بسته قبول کرده اید، این را هم قبول کنید. بهرحال این خداداد (امانوئل کانت) در شهر کونیگسبرگ (مربوط به پادشاهی پروس در آن زمان) به دنیا آمده است. کونیگسبرگ یک شهری تجارتی در کنار دریای بالتیک بوده، اکنون بنام «کالینینگراد» یاد می شود و فعلاً جز خاک «روسیه» است. از دوران کودکی و خدمت که مادرش به او کرده و همچنین از «جوانی هایش» اگر بگذریم، خداداد، پیش از اینکه استاد فلسفه شود، دانشیار دانشگاه کونیگسبرگ بوده و به صورت رایگان علوم طبیعی و ریاضیات، کیهان شناسی و جغرافیه تدریس می کرده، سخنرانی های آزاد برگذار و از این طریق امرارمعاش می کرده است. بعد از پانزده سال انتظار و بگیر و بی بند، خدا از سر تقصیرات اش می گذرد و بالاخره کرسی استادی فلسفه را کسب می کند.
این خداداد، آدم جالبی بوده است. در طولِ عمرِ گرانبهایش که نسبتاً طولانی هم بوده است، هیچ وقت (حتی یک بار هم که شده) به هیچ جای بیرون از کونیگسبرگ و دو سه قریه اطرافش که آنجا معلم خصوصی بوده، نرفته و سفر نکرده است. ولی وقتی جغرافیه تدریس می کرده است، آنقدر دقیق موضوعات و مکان ها را شرح می داده که انگار سالها در این مکان ها زندگی و تحقیق کرده اند. خداداد به لحاظ جسمی آدم سالمی نبوده است. بدنش در برابر سرما و انواع میکروبها خیلی ضعیف و نامقاوم بوده است. برای همین اکثر فصل ها و ماهای سال را دستکش در دست می کرده اند. بیخی کج و کیل بوده است. یک از شانه هایش خیلی پاین و افتاده بوده و بسیار «جُلمرغ» معلوم می شده اند. با اینکه بسیار جلمرغ بوده ولی کوشش می کرده بهترین استایل را بزند. برای اینکه از جلمرغی خودش کم کند از خیاط های ماهر شهر خود کمک می گرفته تا لباسی های بدوزد که شانه هایش را برابر نشان بدهد. همچنان، این خدادادِ خدازده در زندگی شخصی و برنامه های روزانه خود نیز فوقالعاده منظم و دقیق بوده است. طوریکه برای اهالی شهر کونیگسبرگ حیثیت «ساعت» را داشته بوده و میان اهالی شهر این جمله که «می توانید ساعت های خود را با کارهای کانت تنظیم کنید» معروف بوده است.
با وجود که خیلی جلمرغ بوده، ولی به صحت خود خیلی اهمیت می داده و بر عکسِ آن «بزگوار» که به «عرض زندگی» می اندیشد، خداداد به «طول زندگی» فکر می کرده است. وقتی ازش می پرسند، چرا اینقدر به سلامتی خود اهمیت می دهی؟ می گوید: من باید زنده بمانم و پروژه ای را که روی دست دارم تکمیل کنم. حالا پروژه این جلمرغ چه بوده است؟ پروژه اصلی خدادادِ خدابیامرز، نجاتِ «کشتی سوراخِ روشنگری» است که از انگلیس به آب انداخته شده، در کوه پایه ها و سخره های سخت و طولانی فرانسه، سویس، سکاتلند و... برخورد کرده و در نهایت تکه و پاره به کونیگسبرگ رسیده است. حالا خداداد جلمرغ کمر را از هفت جا بسته تا سوراخ های این کشتی سرگردان را کور کرده و به ساحل مقصود پیاده کند. الحق که سوراخ ها را خوب کور می کند و جانانه پیاده هم می کند. طوری پیاده می کند که وقتی کتاب «نقد خرد ناب» را منتشر می کند، با افتخار می گوید: «این کتاب حاصل دوازده سال اندیشه ژرف و جدی است». بعد از اینکه نوشته هر سه نقد (نقد خرد ناب، نقد عقل عملی و نقد قوه حکم) را تمام و وارد بازار می کند، یک حرف بسیار پر زور می زند. می گوید: «چه با من موافق باشید چه نباشید، از کنار من به سادگی عبور نمی توانید». اگر فرصت شد، از زندگی و پروژه خداداد بازهم سخن خواهیم گفت. تا بعد!
یک وقت برای یک بنده خدا وصیت نامه می نوشتم، بعد نسبت به یک سوم اموال که فرد می تواند هر نوع تصرف حلال کند، گفتم بخشی از این یک سوم را به همسر تان اختصاص دهید چون ایشان یک عمر در کنار شما خالصانه کار کرده است و در سختی و خوشی همراه شما بوده است. اما ایشان قبول نکرده که هیچ به کلی از نوشتن وصیت نامه منصرف شد!!
در ایران بانوان زیادی هست و دیدم که از خود اموال شخصی دارد در ایام پیری بدون منت دیگران از آن آموال استفاده می کنند این اموال ممکن است که از طریق کار به دست آمده باشد یا از طریق ارث پدری و....
ولی متاسفانه در افغانستان به طور غالب، استثناها نیز هست، چند ظلم در حق زنان می شود. ظلم اول این است که غالبا دختران را از ارث محروم می کنند. این محروم گاه به گونه صریح است و گاه به گونه زمینه اجتماعی را فراهم می کند که دختر مجبور می شود سهمش را به برادران ببخشد.
ظلم دوم این است که هر مقدار که خانم در خانه و در بیرون از خانه در کارهای کشاورزی و... کار و تلاش می کند هیچ حقی برای آن لحاظ نمی کند در آخر همان یک هشتم را نیز زور شان می اید به زن بدهد. این است که ظلم مضاعف به خواهران و مادران مان می شود و عامل آنها نیز خود ما هستیم. #حکمتی 1402/04/05
تکاپو برای بهتر زیستن
یک وقت برای یک بنده خدا وصیت نامه می نوشتم، بعد نسبت به یک سوم اموال که فرد می تواند هر نوع تصرف حلا
راجع به پست استقلال مالی زنان یکی از دوستان نوشته است که در والدین در پیری واجب النفقه فرزندان است و در جامعه افغانستان والدین مقام ارجمند دارند.
به این دوست گرامی عرض می کنم که بله والدین در صورت فقیر باشد توان کار نداشته باشد از نظر شرعی واجب النفقه فرزندان هست، این حکم برای این است که والدین بی پنها نماند مبتلا به اضطرار نشود، اما وقتی امکان اینکه والدین نان بی منت و از اموال خودش بخورند باشد، چرا نان با منت و آن هم منت عروس و داماد بخورند، به خصوص مادران، چون پدر غالبا صاحب مال است انچه که مورد بحث هست مادران است.
به علاوه متاسفانه آنچه در جامعه وجود دارد غیر از فرمایش شما است. کم نیستند مادرانی که با منت عروس و داماد پس پیری هردم شهید اند؛ عروس وداماد و فرزند نان می دهند و نیازهای والده را ممکن است تامین کنند اما با دهها منت و ادا و اطوار این شایسته یک بانوی که عمری تلاش کرده است نیست. زنان و مادران ما باید تا زنده اند عزیز باشند، راه عزت آنها این است که استقلال مالی آنها را به رسمیت بشناسیم حقوقی که اسلام تعیین کرده اند پرداخت کنیم.
هدایت شده از KHAMENEI.IR
4_5818734818317308869.mp3
13.78M
🎧 صوت کامل بیانات رهبر انقلاب در دیدار خانوادههای شهدا. ۱۴۰۲/۴/۴
💻 Farsi.Khamenei.ir
هدایت شده از نشریه معارف
🌗 نقد دیدگاه علامه عسکری درباره "عبدالله بن سبا"
🎙دکتر سعید طاووسی مسرور، استاد دانشگاه علامه طباطباییٰ
در گفتگو با ایکنا:
🔶در مورد عبدالله بن سبا پژوهش مفصلی انجام داده ام و چه بسا اندازه چند جلد کتاب فیش برداشتم. مطلبی هم در مجله زمانه نوشتم و انواع دیدگاهها درباره او را مطرح کردم. در این بحث قصد دارم دیدگاه علامه عسکری که شاخص و تاثیرگذار بوده است را مطرح و نقد کنم.
🔷علامه عسکری با کتاب «عبدالله بن سبا» این نظر را مطرح کرد که اساسا عبدالله بن سبا وجود ندارد و جعلی است. چرا این کار را کرد؟ چون جریانات ضد شیعی مثل وهابیت روی این مسئله خیلی مانور میدادند که تشیع ساخته عبدالله بن سبا است و عبدالله بن سبا یک یهودی بوده که یکسری ادعاها مثل امامت را برای اولین بار بیان کرده است و ریشه تشیع به او برمیگردد!
🔶علامه با پژوهش مفصل خود این نظریه را مطرح کرد که عبدالله بن سبا وجود خارجی ندارد و ساخته سیف بن عمر (از مورخان اهل سنت) است که در منابع اهل سنت او را به جعل و کذب و سندسازی متهم کردهاند. علامه شیخ محمدحسین کاشف الغطاء نیز در کتاب «اصل الشیعه و اصولها» گوید: بعید نیست چنین شخصیتی نباشد و خرافهگرایان آن را ساخته باشند. این عقیده تا زمانیکه کتاب علامه عسکری نوشته نشده بود مطرح نبود. کتاب علامه عسکری مورد توجه جهان اسلام قرار گرفت و بزرگان شیعه و سنی تحت تاثیر آن قرار گرفتند.
🔷علامه عسکری به صراحت میگوید: سیف بن عمر، عبدالله بن سبا را ساخته است. اشکال مهمی که به این سخن وارد است این است که روایات متعددی در منابع شیعه و سنی درباره عبدالله بن سبا داریم که در سندش سیف بن عمر نیست و ربطی به سیف ندارد. یکی از مهمترین متونی که نظریه غالی بودن عبدالله بن سبا را مطرح میکند رجال کشّی است. آنجا تصریح شده عبدالله بن سبا غالی و ملعون بوده است.
🔶من انواع روایات درباره عبدالله بن سبا را که از سیف بن عمر نیست جمع کردم؛ روایتی از زراره وجود دارد که نشان میدهد یکی از نوادگان او با امام صادق(ع) احتجاج میکند. در یکی از این کتابهای غلات از عبدالله بن سبا به عنوان کسیکه معتقد به الوهیت امیرالمومنین(ع) بود یاد میکند.
🔷سیف گرچه جاعل بوده ولی نمیتوانسته رهبر خوارج را مؤسس شیعه جا بزند و باید نسبتی وجود داشته باشد. عبدالله بن سبا که غالی باشد را میتوانید به عنوان مؤسس شیعه جا بزنید ولی نمیتوانید رهبر خوارج را به عنوان مؤسس شیعه جا بزنید. این فقط شباهت اسمی است چون رهبر خوارج با تشیع هیچ نسبتی ندارد و افرادی که این نظر را مطرح کردند خلط کردند.
🔶پس من دو اشکال مهم به علامه عسکری وارد کردم 1. ایشان میگوید: عبدالله بن سبا را سیف بن عمر، ساخته در حالیکه دهها روایت داریم که نشان میدهد عبدالله بن سبا وجود داشته ولی غالی بوده و مؤسس تشیع نبوده است. 2. به هیچوجه نمیشود این نظر را پذیرفت که عبدالله بن سبا همان رهبر خوارج بوده است.
کانال نشریه معارف:👇
https://eitaa.com/maarefmags_ir