eitaa logo
حکمتانه. #سخنان_گهر_بار / #حکمت_زندگي
2هزار دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
3.6هزار ویدیو
69 فایل
✨🌸🌿🌟 به نام الله که حکمت را در اختیار ما قرار داد . ☀️✨🌟🌿🌸🌿 🌿 @hekmatkhoban 🌸
مشاهده در ایتا
دانلود
❓سوال علم بهتر است یا ثروت؟ 💠پاسخ دهنده؛ علیه السلام ✔️قسمت اول 🔷در کتاب کشکول بحرانی اینگونه آمده است: جمعیت زیادی دور حضرت علی (علیه السلام) حلقه زده بودند. مردی وارد مسجد شد و در فرصتی مناسب پرسید: «یا علی! سؤالی دارم، علم بهتر است یا ثروت؟»، حضرت علی(علیه السلام) در پاسخ گفت: «علم بهتر است؛ زیرا علم میراث انبیاست و مال و ثروت میراث قارون و فرعون و هامان و شداد.» مرد که پاسخ سؤال خود را گرفته بود، سکوت کرد. 🔶در همین هنگام مرد دیگری وارد مسجد شد و همان‌طور که ایستاده بود بلافاصله پرسید: «اباالحسن! سؤالی دارم، می‌توانم بپرسم؟» امام در پاسخ آن مرد گفت: «بپرس!»، مرد که آخر جمعیت ایستاده بود پرسید: «علم بهتر است یا ثروت؟»، حضرت علی (علیه السلام) فرمود: «علم بهتر است؛ زیرا علم تو را حفظ می‌کند، ولی مال و ثروت را تو مجبوری حفظ کنی.» نفر دوم که از پاسخ سؤالش قانع شده بود، همان‌‌جا که ایستاده بود نشست. 🔷در همین حال، سومین نفر وارد شد، او نیز همان سؤال را تکرار کرد، و امام در پاسخش فرمود: «علم بهتر است؛ زیرا برای شخص عالم دوستان بسیاری است، ولی برای ثروتمند دشمنان بسیار!» 🌿✨ با ما همراه باشید در👇👇 🌸🍃 ✨🍃 🌿✳️ @hekmatkhoban 🌾☘
❓سوال علم بهتر است یا ثروت؟ 💠 پاسخ دهنده؛ علیه السلام ✔️قسمت دوم 🔶هنوز سخن امام به پایان نرسیده بود که چهارمین نفر وارد مسجد شد. او در حالی که کنار دوستانش می‌نشست، عصای خود را جلو گذاشت و پرسید: «یا علی! علم بهتر است یا ثروت؟» حضرت ‌علی علیه السلام در پاسخ به آن مرد فرمودند: «علم بهتر است؛ زیرا اگر از مال انفاق کنی کم می‌شود؛ ولی اگر از علم انفاق کنی و آن را به دیگران بیاموزی بر آن افزوده می‌شود.» 🔷نوبت پنجمین نفر بود. او که مدتی قبل وارد مسجد شده بود و کنار ستون مسجد منتظر ایستاده بود، با تمام شدن سخن امام همان سؤال را تکرار کرد. حضرت‌ علی علیه السلام در پاسخ به او فرمودند: «علم بهتر است؛ زیرا مردم شخص پولدار و ثروتمند را بخیل می‌دانند، ولی از عالم و دانشمند به بزرگی و عظمت یاد می‌کنند.» 🔶با ورود ششمین نفر سرها به عقب برگشت، مردم با تعجب او را نگاه کردند، یکی از میان جمعیت گفت: «حتماً این هم می‌خواهد بداند که علم بهتر است یا ثروت!»، کسانی که صدایش را شنیده بودند، پوزخندی زدند. مرد، آخر جمعیت کنار دوستانش نشست و با صدای بلندی شروع به سخن کرد: «یا علی! علم بهتر است یا ثروت؟» امام نگاهی به جمعیت کرد و گفت: «علم بهتر است؛ زیرا ممکن است مال را دزد ببرد، اما ترس و وحشتی از دستبرد به علم وجود ندارد.» مرد ساکت شد. ‼️همهمه‌ای در میان مردم افتاد؛ چه خبر است امروز! چرا همه یک سؤال را می‌پرسند؟ نگاه متعجب مردم گاهی به حضرت‌ علی و گاهی به تازه‌ واردها دوخته می‌شد. 🌿✨ با ما همراه باشید در👇👇 🌸🍃 ✨🍃 🌿✳️ @hekmatkhoban 🌾☘
🔮شیخ رضا تصمیم گرفت مراسمی برای روز عید غدیر دست و پا نماید. 🌀شیخ تصمیم گرفت برای این مراسم دعوتنامه ای تهیه نماید و بر خلاف رسم آنروزها افراد را شخص به شخص دعوت نماید. 🌀برای بزرگان بازار تهران دعوتامنه فرستاد که: 🔹وعده ی ما در روز جشن عید غدیر ، قدوم سبزتان را به انتظار نشسته ایم. 🌀آقایان اهل علم و هیئتی ها را هم دعوت کرد. 🔮اما اصل کاری ها مانده بودند و هنوز دعوتنامه ایشان را نداده بود. خودش شروع کرد به دوره رفتن در میان کوچه و بازار، هر کسی را که می دید که در کسوت لوتی و داش مشتی است دعوتنامه ای به او می داد و می گفت: 🔆قدوم سبزتان را در مراسم عید غدیر به انتظار نشسته ایم. ما را سرافراز کنید و مجلسمان را با حضورتان نورانی. ➖ تا توانست لوتی و داش مشتی برای مراسم عید غدیر دعوت کرد. 🔹 عکس العمل این افراد در مقابله با شیخ وقتی می دیدند که فردی با کسوت لباس پیامبر آنها را به مجلس جشن عید غدیر دعوت کرده است چیزی جز تعجب نبود. 🔮 روز مراسم دور تا دور مجلس پر شد از هیئتی ها و کسبه ی بازار و آقایان اهل علم. لوتی ها و داش ها هم آمدند. 🔅هیئتی ها تعجب کرده بودند که امروز در مجلس چه خبر است؟ 🌀قیافه هایی می دیدند که تا به آن روز در هیئت ندیده بودند. افرادی که آنها را بیشتر در قهوه خانه ها و پاتوق های مخصوص می دیدند. کلاه شاپو به سر، دستمال یزدی به دور دست، عده ای هم دستمال به دور گردن آمدند. 🌿✨ با ما همراه باشید در👇👇 🌸🍃 ✨🍃 🌿✳️ @hekmatkhoban 🌾☘
🔰سنایی با نام کامل "حکیم ابوالمجدود بن آدم سنایی" در قرن پنجم در شهر غزنین به دنیا آمد. 🌀سنایی پس از آن که با ادب و هنر پارسی آشنا شد و فنون سخن و شعر را آموخت مانند بسیاری از هم عصران خود به دربار غزنویان رفت. 🔹غزنویان با پاداش های زیادی که به اهل علم و ادب می دادند توانسته بودند تعداد زیادی از دانشمندان و شاعران و ... را در دربار خود به خدمت بگیرند. 🔮روزگار سنایی در دربار غزنویان به خوشگذرانی می گذشت ولی یک تحول روحی باعث شد تا مسیر زندگی سنایی تغییر کند. 🔆در مورد این انقلاب درونی در کتاب "نفحات الانس" جامی داستانی آمده است: 🔮سلطان محمود سبکتگین در فصل زمستان به عزیمت گرفتن بعضی از دیار کفار از غزنین بیرون آمده بود و سنایی در مدح وی قصیده ای گفته بود. می رفت تا به عرض رساند. 🌿✨ با ما همراه باشید در👇👇 🌸🍃 ✨🍃 🌿✳️ @hekmatkhoban 🌾☘
🌀به در گلخن رسید که یکی از مجذوبان که از حد تکلیف بیرون رفته و مشهور بود به «لای خوار»؛ زیرا که پیوسته لای شراب خوردی، در آن جا بود. 🔹آوازی شنید که با ساقی خود می گفت که: ➖پر کن قدحی به کوری محمود که سبکتگین تا بخورم! 🔹ساقی گفت: «محمود مردی غازی است و پادشاه اسلام!» 🌀گفت: بس مردکی ناخشنود است. آنچه در تحت حکم وی درآمده است در حیز ضبط، نه درآورده می رود تا مملکت دیگر بگیرد. 🌀یک قدح گرفت و بخورد. باز گفت: «پر کن قدحی دیگر به کوری سنائیک شاعر!» 🔆ساقی گفت: «سنایی مردی فاضل و لطیف طبع است.» 🌀گفت: «اگر وی لطیف طبع بودی به کاری مشغول بودی که وی را به کارآمدی. گزافی چند در کاغذی نوشته که به هیچ کار وی نمی آید و نمی داند که وی را برای چه کار آفریده اند.» 🔮سنایی چون آن بشنید، حال بر وی متغیر گشت و به تنبیه آن لای خوار از مستی غفلت هشیار شد و پای در راه نهاد و به سلوک مشغول شد.» 🌿✨ با ما همراه باشید در👇👇 🌸🍃 ✨🍃 🌿✳️ @hekmatkhoban 🌾☘
🔆پس از این واقعه سنایی به شهرهای هرات و نیشابور رفت و سپس راهی سفر حج شد. 🔹در همین سفر معنوی بود که بسیاری از شیفتگان حقیقت و عرفان را شناخت و مقدمات انقلاب درونی در وی پدید آمد. 🌀شاعر شوریده بقیه عمر را در کنج خلوت و انزوای صوفیانه گذراند و به تدوین و تنظیم اشعارش پرداخت. 🌀شعر سنایی، شعری توفنده و پرخاشگر است. مضامین اغلب قصاید او در نکوهش دنیا داری و دنیاداران است. او با زاهدان ریایی و حکام ستمگر که هر کدام توجیه گر کار دیگری هستند، بی پروا می ستیزد و از بیان حقیقت ترسی ندارد. 🔹سنایی با نقد اوضاع اجتماعی روزگارش، علاوه بر بیان دردها و معضلاتی که دامن گیر زمانه شده است، نشان می دهد که شاعری اهل درد و دین است. 🔆 سنایی بارها با تصویر زندگی زاهدانه پیامبر و معصومین و صحابه و تأکید بر آن در قصایدش، سعی دارد جامعه آرمانی خود- که عرصه ظهور در واقعیت پیدا کرده است- را نشان دهد. 🌿✨ با ما همراه باشید در👇👇 🌸🍃 ✨🍃 🌿✳️ @hekmatkhoban 🌾☘
🌀ابوسعید خرّاز، شهرت احمدبن عیسی بغدادی، عارف قرن سوم است. 🔹غیر از لقب خرّاز او را با القاب لسان‌التصوف و قمرالصوفیة نیز خوانده‌اند. 🔮خرّاز با صوفیان بسیاری معاصر یا معاشر بود، از جمله ذوالنون مصری، ابوعبدالله نَباجی، ابوعبید بُسری، بِشربن حارث، عَمروبن عثمان مکی و با برخی از آن‌ها نیز مکاتبه می‌کرد. 🌀خرّاز در میان اهل تصوف ، به‌ویژه در مکتب بغداد، مقامی بلند داشت، 🔆از جنید بغدادی نیز چنین نقل شده است: «اگر ما آنچه را ابوسعید بدان رسیده از خداوند طلب کنیم، هلاک خواهیم شد». 🌀گفته شده است هرچند وی خود را شاگرد جنید می‌خواند، اما درحقیقت از او بر‌تر بود. 🔮خرّاز از میان معاصرانش، ابن‌عطا آدمی را بزرگ می‌داشت و او را صوفی حقیقی می‌دانست. 🔮تصوف خرّاز همچون جنید با رعایت شریعت همراه بود. او مقام نبوت را بر‌تر از ولایت می‌دانست و معتقد بود که هر نبی قبل از نبوت حائز مقام ولایت بوده است. 🌿✨ با ما همراه باشید در👇👇 🌸🍃 ✨🍃 🌿✳️ @hekmatkhoban 🌾☘
♦️برای اینکه این معنا برایمان جا بیفتد و بفهمیم که در باطن دین چه اسراری نهفته است، حسرت بخوریم که چرا ما جزء اصحاب سِرّ نیستیم ♦️قرار را بر این گذاشتیم که از اولین قصه ی قرآنی پرده برداری کنیم، یک مقدار سر سفره ی لطایف و اشارات تمنای حقایق کنیم.. ... 🌿✨ با ما همراه باشید در👇👇 🌸🍃 ✨🍃 🌿✳️ @hekmatkhoban 🌾☘
📜 سالروز ولادت حضرت امام باقر سلام‌الله‌علیه ۱ استاد دکتر محمدحسین 🚦بررسی وضعیت سیاسی دوران امام باقر علیه‌السلام 📍درباره وضعیت سیاسی دوران امامت حضرت امام باقر علیه‌السلام باید عرض کرد که آن وجود مقدس در سال ۹۴ یا به نقلی ۹۵، یعنی همزمان با شهادت پدر بزرگوارش امام سجاد علیه‌السلام به امامت رسیدند و تا سال ۱۱۴ که به شهادت رسیدند دوران امامت آن وجود مقدس چیزی نزدیک ۱۹ سال به طول انجامیده است. 📍در عصر امامت امام باقر سلام‌الله‌علیه، آن حضرت مدتی کوتاه یعنی کمتر از یک سال را با به عنوان خلیفه غاصب اموی معاصر هستند و بعد ار مرگ ولید در سال ۹۶ به قدرت می‌رسد که وی هم تا سال ۹۹ بر عالم اسلام مسلط بوده است. 📍این عصر، عصر گسترش قلمرو مسلمانان با عملیات‌های نظامی هست. به این معنا که در شرق در و در مناطقی ماورای ایران دوره ساسانی، فتوحات صورت می گیرد و هم در غرب عالم اسلام و اروپای غربی یعنی سرزمین اسپانیا و پرتغال امروزی که شبه جزیره ایبری باشند، مسلمان ها وارد شده و با سرعت پیش می‌روند. اما سال ۹۹ هجری در پی مرگ ، عمر بن عبدالعزیز پسر عموی آن‌ها به خلافت رسید که او بر خلاف بنی‌امیه نسبت به اهل بیت علیهم‌السلام رفتاری توام با احترام و مدارا داشت. 📍 در امامت امام باقر علیه‌السلام که به قدرت می‌رسد سب و لعن به ساحت مقدس امیرالمومنین علیه‌السلام را که معاویه لعنه‌الله باب کرده بود، ممنوع اعلام کرد و فدک را به نوادگان امام مجتبی علیه‌السلام بازگردانید و برای طالبیان و علویان از بیت المال حقوق تعیین کرد و خود را چاکر و فردی مخلص نسبت به امیرمومنان علیه‌السلام می‌دانست. 📍امام باقر علیه‌السلام با عمر بن عبدالعزیز یک مناظره مکتوب دارد. طبق نقل تاریخ روزی عمر بن عبدالعزیز از امام سجاد علیه‌السلام یاد کرد و گفت که زینت دین و پیشوای عابدان از دنیا رفت. به او گفتند که از او فرزندی باقی مانده است که چیزی از پدر کم ندارد عمر بن عبدالعزیز برآن شد که امام باقر علیه‌السلام را بیازماید. لذا نامه‌ای به حضرت نوشت و از حضرت درخواست رهنمودی کرد. 📍امام باقر علیه‌السلام در پاسخ مواردی مطرح کردند که برای عمر بن عبدالعزیز سنگین بود. لحن امام مقداری تند و سرزنش آمیز بود عمر بن عبدالعزیز وقتی این پاسخ را دریافت کرد ناراحت شد و چون می دانست که از امام علیه‌السلام نامه‌ای خطاب به خلیفه پیشین سلیمان بن عبدالملک در بایگانی در بارخلافت وجود دارد آن نامه را درخواست کرد و وقتی دید که امام چگونه با الفاظی محترمانه سلیمان را مورد خطاب قرار داره است بیشتر ناراحت شد و در نامه‌ای به امام علیه‌السلام اینگونه عنوان کرد که... 🔸من نامه شما به خلیفه جبار پیشین را دیدم که چگونه او را با عزت و احترام یاد کردید اما من که سعی کردم عدل پیشه کنم و جلوی مظالم و فشارها به مردم را بگیرم اینگونه مورد عتاب قرار داده‌اید...