🔸نسبت جغرافیای حمایت از فلسطین و جغرافیای حمایت از حضرت حجت (عج) این سؤال مطرح می شود که واکنش اقوام و ملل مختلف به ندای "انا المهدی" و "یا لثارات الحسین" امام زمان (عج) چگونه خواهد بود. کدام ملتها زودتر و قوی تر و کدام ملتها دیرتر به حضرت می پیوندند؟ کدام ملتها استعداد همراهی بالاتر و کدام ملتها استعداد تقابل بیشتری با حضرت دارند؟ شرق آسیا بیشتر و سریعتر به حضرت گرایش نشان میدهد یا مردم کشورهای غربی؟ آفریقایی ها، آمریکای لاتین، مسلمانان، شیعیان، اهل سنت چگونه واکنش خواهند داد؟ برای پاسخ به این سوالات، دلالتهایی در روایات وجود دارد. اما این متن در صدد پاسخ، از طریق نقلی و روایی نیست. یکی از طرقی که برای پاسخ به این سوال، بسیار میتواند کمک کننده باشد، شیوه و میزان عکس العمل مردمان جهان به موضوع غزه و فلسطین است. ماجرای فلسطین، آزمون و محک اسلام فطری است. اگر سوال کنیم که مغرب زمین گرایش قوی تری به حضرت نشان خواهند داد یا مردمان پرکار شرق آسیایی پاسخ چیست؟ در نگاه اول شاید این طور به نظر برسد که مردم کشورهای غربی به واسطه "فسق"، نسبت به شرق آسیایی ها، بیشتر از فطرت فاصله گرفته اند لذا غربی ها به زندگی حیوانی نزدیکترند. حال آنکه مساله فلسطین چیز دیگری را نمایش میدهد. بیداری و واکنش به مساله فلسطین در غرب پر شمارتر و پررنگ تر است و این قرینه ای می تواند باشد بر افزونی اسلام فطری در غرب. تحلیل ماجرا چیست؟ چرا با وجود این که علی الظاهر مردم شرق آسیا زندگی سالمتری دارند ولی غربی ها را میتوان به فطرت نزدیکتر دانست؟ دلایل متعددی میتوان برشمرد از جمله اینکه نوع اعتقاد و باورها نقش بارزتری دارند نسبت به اعمال انسان. اعتقادات مردم مغرب زمین نسبت به شرق آسیا به فطرت نزدیکتر است. نقش اعتقاد بیشتر از عمل است بر این اساس است که در روایات ما شیعه فاسق برتر از اهل سنت عادل تبیین شده است.

🔸دلالتهای قرآنی عملیات وعده صادق 👈در آستانه عملیات تنبیهی «وعده صادق» علیه رژیم صهیونیستی، رهبر انقلاب در یکی از جلسات مرتبط، یک بیت شعر از غزلی که با تلمیح از آیات قرآن مجید درباره رویارویی حضرت موسی علیه‌السلام با فرعون و ساحرانِ فرعونی سروده بودند، برای این عملیات خواند: 📝تو را است معجزه در کف زِ ساحران مهراس 📝عصا بیفکن و از بیم اژدها مگریز جا دارد تأمل بیشتری در آثار عملیات وعد الصادق با توجه به ماجرای سحره فرعون و آیات مرتبط با آن داشته باشیم. قٰالَ أَلْقُوا فَلَمّٰا أَلْقَوْا سَحَرُوا أَعْيُنَ اَلنّٰاسِ وَ اِسْتَرْهَبُوهُمْ وَ جٰاؤُ بِسِحْرٍ عَظِيمٍ ﴿۱۱۶﴾ وَ أَوْحَيْنٰا إِلىٰ مُوسىٰ أَنْ أَلْقِ عَصٰاكَ فَإِذٰا هِيَ تَلْقَفُ مٰا يَأْفِكُونَ ﴿۱۱۷﴾ فَوَقَعَ اَلْحَقُّ وَ بَطَلَ مٰا كٰانُوا يَعْمَلُونَ ﴿۱۱۸﴾ فَغُلِبُوا هُنٰالِكَ وَ اِنْقَلَبُوا صٰاغِرِينَ ﴿۱۱۹﴾ وَأُلْقِيَ السَّحَرَةُ سَاجِدِينَ ﴿۱۲۰﴾ قٰالُوا آمَنّٰا بِرَبِّ اَلْعٰالَمِينَ ﴿۱۲۱﴾ گفت: «شما بیفکنید.» و چون افکندند، دیدگان مردم را افسون کردند و آنان را به ترس انداختند و سحرى بزرگ در میان آوردند. (۱۱۶) و به موسى وحى کردیم که: «عصایت را بینداز»؛ پس [انداخت و اژدها شد] و ناگهان آنچه را به دروغ ساخته بودند فرو بلعید. (۱۱۷) پس حقیقت آشکار گردید و کارهایى که مى کردند باطل شد. (۱۱۸) و در آنجا مغلوب و خوار گردیدند. (۱۱۹) و ساحران به سجده درافتادند (۱۲۰) [و] گفتند: «به پروردگار جهانیان ایمان آوردیم، (۱۲۱) ▪️به نظر میرسد میتوان پروژه اسرائیل را در آیه 116 خلاصه کرد: آنچه در صحنه فلسطین و خصوصا غزه اتفاق افتاده یک سری اقدامات عملیاتی است(القوا) همراه با ایجاد وحشت برای همه عالم و بالخصوص مسلمانان منطقه(استرهبوهم) و اغواگری وسیع با ابزارهای مختلف، خصوصا ابزار رسانه (سحر عظیم) این جریان با آمریت و پشتیبانی فراعنه زمان (آمریکا و غرب) رقم خورد عملیات وعد الصادق، در پی عملیات طوفان الاقصی ضربه کاری و قوی ای بود به این پروژه وارد شد که: ▪️اولا: از ناحیه امام جبهه حق صادر شد(اوحینا الی موسی ان ألق عصاک) ▪️ثانیا: تصویر سازی ساحرانه قدرت هژمونیک آنها را شکست(تلقف ما یأفکون) ▪️ ثالثا: در جهت تقویت جبهه حق و ابطال باطل و خنثی سازی اقدامات چند دهه آنها قدم بزرگی بود(وقع الحق و بطل ما کانوا یعملون) ▪️رابعا: ضربه سختی دریافت کردند(فغلبوا) و نتوانستند پاسخ درخوری بدهند و تحقیر شدند(و انقلبوا صاغرین) ▪️خامسا: موج جدیدی در میان فرهیختگان جریان کفر و جریان غربی ایجاد کرد(وَأُلْقِيَ السَّحَرَةُ سَاجِدِينَ - قالوا آمنا برب العالمین) موج جدید اعتراضات در دانشگاه های آمریکا و غرب - یعنی دقیقا همان نقاطی که عامل اقتدار نرم برای فرعون زمان هستند و این اعتراضات همراه با نشانه هایی از خداخواهی صورت عام و نمادهای اسلامی به صورت خاص انجام می شود.

آثار عملیات وعده صادق در پاکستان از زبان یکی از دوستان پاکستانی 👇👇👇 🔹یک لطیفه در فضای مجازی پاکستان: ۵۶ کشورهای اسلامی مثل خواهرها هستند و فقط یک برادر دارند و آن هم ایران است!😁 🔹راننده اهل سنت پاکستانی: ما به ایران و جمهوری اسلامی افتخار می کنیم 🔹بازخورد فوق‌العاده در رسانه‌های پاکستان:این حمله باعث تغییرات در سطح بین‌الملل خواهد بود 🔹فقط اسرائیل نزدند کل اروپا را زدند

🔸فضای پاکستان در زمان آمدن آقای رئیسی بعد از حمله به اسرائیل: 🔹اوضاع انقلابی مثل دهه فجر انقلاب اسلامی ایران 🔹بازخورد عالی سخنان همسر آقای رئیسی در پاکستان

🔸دیدگاه آیت الله خوشوقت (ره) در مورد چشم زخم - چشم زخم دلیل ندارد نه دلیل عقلی و نه دلیل نقلی - خداوند همه چشم ها را شیرین آفریده است چشم شور وجود ندارد - آیه «و إن یکاد» دلالتی بر چشم زخم ندارد بلکه دلالت بر نفی چشم زخم دارد

🔸توصیه به قرائت سوره نصر در نمازها برای پیروزی بر دشمنان عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ: مَنْ قَرَأَ إِذٰا جٰاءَ نَصْرُ اَللّٰهِ وَ اَلْفَتْحُ فِي نَافِلَةٍ أَوْ فَرِيضَةٍ نَصَرَهُ اَللَّهُ عَلَى جَمِيعِ أَعْدَائِهِ... ثواب الأعمال و عقاب الأعمال ج ۱، ص ۱۲۷ امام صادق عليه السّلام فرمود: هر كس سورۀ «إِذٰا جٰاءَ نَصْرُ اَللّٰهِ‌ وَ اَلْفَتْحُ‌» را در نمازهاى مستحبّ‌ يا واجب خود بخواند خداوند وي را عليه همۀ دشمنانش يارى فرمايد.... 🔹پ ن: خوب است به نیت پیروزی و نصرت مردم مظلوم فلسطین و جبهه مقاومت، این سوره را در نمازهایمان قرائت کنیم تا ان شاءالله به زودی شاهد فتح بزرگ و داخل شدن فوج فوج انسانها به جبهه حق باشیم🤲

🔸 آموزه های دو کتاب مقدس در مورد عمالقه، محور راهبردها در نبرد غزه! در نبرد سرنوشت ساز غزه، نقش اعتقادات در طرفین نبرد بسیار پررنگ است. جنگ غزه، انگیزه ها و ابعاد متعددی دارد ولی یک بعد تعیین کننده آن، محور عقیدتی و ایدئولوژیک نبرد است. بر اساس برداشت نگارنده، مفهوم مشترکی در میان دو طرف وجود دارد که برای هر کدام تعیین کننده راهبرد نبرد است. هم طرف فلسطینی و هم طرف اسرائیلی بر اساس دستور کتاب مقدس خود در برخورد با "عمالقه"، راهبرد خود را تعیین کرده است. 🔹برخورد با عمالقه در قرآن، محور عملیات طوفان الاقصی براساس برخی نقل ها، ایده اصلی طوفان الاقصی توسط یحیی سنوار و در زمان اسارت در بند رژیم صهیونیستی حاصل شده است. آیه 23 سوره مائده، تعیین کننده و طرح اصلی عملیات طوفان الاقصی بوده است. یعنی همان آیه ای که در ابتدای همه کلیپهای عملیاتی گردان های عزالدین قسام پخش می شود. اصل ماجرا از آیه 21 آغاز میشود: يَا قَوْمِ ادْخُلُوا الْأَرْضَ الْمُقَدَّسَةَ الَّتِي كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ وَلَا تَرْتَدُّوا عَلَى أَدْبَارِكُمْ فَتَنْقَلِبُوا خَاسِرِينَ(21) قَالُوا يَا مُوسَى إِنَّ فِيهَا قَوْمًا جَبَّارِينَ وَإِنَّا لَنْ نَدْخُلَهَا حَتَّى يَخْرُجُوا مِنْهَا فَإِنْ يَخْرُجُوا مِنْهَا فَإِنَّا دَاخِلُونَ(22) قالَ رَجُلانِ مِنَ الَّذينَ يَخافونَ أَنعَمَ اللَّهُ عَلَيهِمَا ادخُلوا عَلَيهِمُ البابَ فَإِذا دَخَلتُموهُ فَإِنَّكُم غالِبونَ ۚ وَعَلَى اللَّهِ فَتَوَكَّلوا إِن كُنتُم مُؤمِنينَ(23) بر اساس تفاسیر، قومی که در بیت المقدس ساکن بوده اند و حضرت موسی(ع) دستور داد بر آنها وارد شوند و با آنها نبرد کنند همان عمالقه بوده اند. بر اساس این آیات، ساکنان بیت المقدس قومی سرکش و قوی هیکل بوده است(قوما جبارین) که بنی اسرائیل از مبارزه با آنها امتناع میکند(قَالُوا يَا مُوسَى إِنَّا لَنْ نَدْخُلَهَا أَبَدًا مَا دَامُوا فِيهَا) دو نفر از قوم بنی اسرائیل که خداترس بوده اند و دارای نعمت ولایت بوده اند(رجلان من الذین یخافون انعم الله علیهما) می گویند اگر بر دروازه آنها یا شهرهای مرزی آنها وارد شوید همین ورود، غلبه را به دنبال خواهد داشت. بر این اساس طوفان الاقصی با راهبرد داخل شدن به حصن و حصار اسرائیل صورت گرفت عملیات عجیبی که محور آن تکیه بر خداست نه محاسبات مادی(و علی الله فتوکلوا). نگارنده احتمال میدهد که مصداق دو مرد خداترسی که از دشمن جبار هیچ ترسی ندارند و طرح عملیات داخل شدن به اراضی اشغالی را ریخته اند، در زمانه ما، یحیی سنوار و محمد الضیف میتوانند باشند. البته اصل دستور ورود به این ارض مقدسه را حضرت موسی (ع) داده است و میتوان تطبیق داد که اصل طرح بزرگ بازپس گیری اراضی مقدس به صورت تمام و کمال(از نحر تا بحر) در زمان حاضر توسط امامین انقلاب، سر دست گرفته شده و دنبال شده است.(يَا قَوْمِ ادْخُلُوا الْأَرْضَ الْمُقَدَّسَةَ الَّتِي كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ) و طرح دو کشوری از همان ابتدای انقلاب تا کنون، توسط ایشان رد شده است ولی طراحی اصلی عملیات طوفان الاقصی و ورود به سرزمین های اشغالی تمام فلسطینی بوده است(قال رجلان من الذین یخافون انعم الله علیهما) 🔹برخورد با عمالقه در تورات، محور نسل کشی اسرائیل در تورات، عمالیق نام قومی است که با بنی اسرائیل در ستیز و جنگ بودند و جایگاهی منفور در نزد فرهنگ یهودیت دارد. در کتاب مقدس عمالیق قومی هستند که غاصبان سرزمین مقدس هستند. طبق کتاب تحریف شده تورات، خدای بنی اسرائیل به حضرت سموئیل نبی (ع) دستور می‌دهد: «حال برو و مردم عمالیق را قتل عام کن. به آن‌ها رحم نکن، بلکه زن و مرد و طفل شیرخواره، گاو و گوسفند و شتر و الاغ همه را نابود کن.» طبق شواهد متعدد از جمله اظهارات مقامات سیاسی، نظامی و مذهبی اسرائیل، کشتار فجیع و نسل کشی در غزه، ریشه در این باور دارد که آنها مردم فلسطین و غزه را جزو قوم «عمالیق» می‌دانند که بر اساس کتاب مقدس موظفند که آنها را قتل عام کنند. 🔹بر این اساس هر دو طرف نبرد، طرف مقابل را عمالقه و به عنوان غاصبان ارض مقدس می شمارد و بر اساس کتاب مقدس خود با آن رفتار می کند. با وجود این صورت مساله واحد، نوع دستورات در مقام نظر و عمل به روشنی بیانگر آنست که کدام طرف حق و کدام طرف باطل است.

راهبرد اصلی طوفان الاقصی: ادخلوا علیهم الباب فاذا دخلتموه فانکم غالبون (مضمون آیه شریفه: ورود به دروازه یا شهرهای مرزی عمالقه) به تعبیر رهبر معظم انقلاب این آیه در مورد ورود امام خمینی (ره) به ایران هم مصداق پیدا کرد و با ورود ایشان، پیروزی انقلاب محقق گردید.(بیانات معظم له در نماز جمعه تهران ۱۳۷۵/۱۱/۱۲)

سرود اسرائیلیها در مورد عمالقه دانستن مردم غزه

🔸آموزه های دین برای تداوم ارتباطات انسانی و ایمانی - بخش اول بسیاری از انسانها در روابط اجتماعی خود در ابتدای برقراری تعامل، مشکل خاصی ندارند اما در دوام رابطه دچار مشکل می شوند. این اشکال در تداوم ارتباط، آنجایی بسیار پر اهمیت می شود که از ناحیه خداوند ما موظف هستیم با عده ای به صورت مداوم ارتباط داشته باشیم(امر الله ان یوصل) این مهارت اگر در جامعه تضعیف بشود تمام پیوندها سست میشود. پیوند همسری، خویشاوندی، دوستی، همکاری و شراکت، ارتباط ایمانی و ولایی و... افزایش تنهایی ها، افزایش طلاق ها، افزایش قطع رحم ها، افزایش پرونده های قضایی همه و همه شاهد بر این مدعاست که مهارت "تداوم ارتباط" دچار اشکال شده است. دین برای تداوم ارتباطات چه راهکارهایی جلوی ما قرار داده است؟ برخی از نکاتی که باعث آسیب به "تداوم رابطه" می شود را دین به ما گوشزد کرده است: 🔹عدم تبعیت از ظن و گمان - گاهی انسان رفتاری را می بیند و بر اساس ظن و گمان خودش برداشت میکند که فلان منظور بد را داشته است. قران اکیدا از اتباع این ظنون پرهیز میدهد: ان الظن لایغنی من الحق شیئا(یونس 36) گمان در [وصول به] حقيقت هيچ سودى نمى ‏رساند یا ایها الذین آمنوا اجتنبوا کثیرا من الظن ان بعض الظن اثم وَلَا يَغتَب بَّعضُكُم بَعضًاۚ (حجرات 12) اى كسانى كه ايمان آورده ايد، از بسيارى از گمان ها بپرهيزيد، كه برخى از گمان ها گناه است، و [از احوال شخصى و پنهانى يكديگر] تجسّس و جستجو نكنيد، و از يكديگر غيبت نكنيد امام صادق ع: گفتار و کردار برادرت را حمل بر نیکی کن مگر اینکه کاری از او سر بزند که نتوانی توجیه کنی و به گفتار او تا جایی که میتوان حمل بر نیکی کرد سوء ظن مبر(وسائل، ج12، ص302) 🔹 پرهیز از کمال گرایی در روابط امام صادق ع در مورد مردم زیاد جستجو نکن که بی دوست باقی خواهی ماند یکی از یاران امام صادق نام شخصی را آورد و او بد گفت امام فرمود: کجا میتوانی کسی را پیدا کنی که در دوستی کامل باشد و کو مردان کاملا وارسته؟(وسائل الشيعة، ج‏12، ص: 86)

🔸آموزه های دین برای تداوم ارتباطات انسانی و ایمانی - بخش دوم 🔹 اصل عیب پوشی: امام على عليه السلام: به خاطر عيب هايى كه در خود مى دانى، عيب برادرت را بپوشان. امام باقر عليه السلام: مؤمن در برابر مؤمن وظيفه دارد كه هفتاد گناه بزرگ او را بپوشاند. 🔹 اصل مدارا امام علی (ع): با مردم مدارا کن تا از برادری آنها بهره مند شوی امام علی (ع): سلامت دین و دنیا در مدارا با مردم است پیامبر (ص): مدارا کردن با مردم نصف ایمان است و نرمی و مهربانی کردن با آنان نصف زندگی است 🔹 اصل تغافل: یعنی فهمیدن ولی به روی خود نیاوردن امام على عليه السلام : هر كس كه نسبت به بسيارى چيزها بى توجهى و چشم پوشى نكند، زندگيش ناگوار شود. [غرر الحكم : 9149] امام باقر عليه السلام: درستىِ وضع زندگى و معاشرت با مردم، پيمانه پُرى را مانَد كه دو سوم آن توجّه و هوشيارى است و يك سومش ناديده گرفتن.[بحار الأنوار : 74/167/34.] 🔹 اصل تواضع: امام علی (علیه السلام) فرمود: نتیجه تواضع و فروتنی، محبت و دوستی است. «تصنیف غررالحکم، ص 249، ح 5179» امام علی (علیه السلام) فرمود: شریفترین خصلت‌های اخلاقی، تواضع، حلم و بردباری و نرم خویی هستند. 🔹طولانی نکردن قهر و جدایی پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: كسى كه يك سال از برادرش قهر كند، اين كار مانند ريختن خون اوست. پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: اى ابوذر! از قهر كردن با برادرت بپرهيز؛ زيرا با وجود قهر بودن عمل پذيرفته نمى شود.

از منظر علامه طباطبایی 🔸شدیدترین لحن خداوند در مورد کدام گناهان کبیره است؟ چرا؟ خداى سبحان در اين آيات(۲۷۵-۲۷۹ سوره بقره) در امر ربا خوارى شدتى به كار برده كه در باره هيچ يك از فروع دين اين شدت را به كار نبرده است مگر يك مورد كه سخت‌گيرى در آن نظير سخت‌گيرى در امر ربا است، و آن تولّی دشمنان دین(دوستی و سرپرست گرفتن دشمنان دین) و اما بقيه گناهان كبيره هر چند قرآن كريم مخالفت خود را با آنها اعلام نموده و در امر آنها سخت‌گيرى هم كرده، و ليكن لحن كلام خدا ملايم‌تر از مساله ربا و دوستی و حكومت دادن دشمنان خدا بر جامعه اسلامى است و حتى لحن قرآن در مورد" زنا "و" شرب خمر "و" قمار "و " ظلم "و گناهانى بزرگتر از اين، چون كشتن افراد بى‌گناه، ملايمتر از اين دو گناه است. و اين نيست مگر براى اينكه فساد آن گناهان از يك نفر و يا چند نفر تجاوز نمى‌كند، و آثار شومش تنها به بعضى از ابعاد زندگانى را در بر مى‌گيرد و آن عبارت است از فساد ظاهر اجتماع، و اعمال ظاهرى افراد، به خلاف ربا و حكومت بى‌دينان كه آثار سوئش بنيان دين را منهدم مى‌سازد، و آثارش را به كلى از بين مى‌برد و نظام حيات را تباه مى‌سازد، و پرده‌اى بر روى فطرت انسانى مى‌افكند، و حكم فطرت را ساقط مى‌كند، و دين را به دست فراموشى مى‌سپارد. 🔹[آثار مخرب تولی دشمنان دین] جريان تاريخ نيز اين نظريه قرآن را تصديق كرده، و شهادت مى‌دهد كه امت اسلام از اوج عزت به پائين‌ترين درجه ذلت نيفتاد، و مجد و شرفش به غارت نرفت و فاقد مال و عرض و جان خود نشد، مگر وقتى كه در امر دين خود سهل‌انگارى كرد، و دشمنان دين را دوست خود گرفته، زمام امر حكومت خود را به دست ايشان سپرد و كارش به جايى رسيد كه نه مالك مرگ خود بود، و نه مالك زندگى‌اش، نه اجازه مى‌يافت تا بميرد و نه فرصت پيدا مى‌كرد تا از مواهب و نعمتهاى زندگانى برخوردار گردد، لذا دين از ميان مسلمانان رخت بر بست، و فضائل انسانی از ميان آنان كوچ نمود. 🔹[ربا منشأ جنگ های جهانی] رباخواران به جمع كردن اموال و انباشتن ثروت پرداختند و در راه به دست آوردن جاه و مقام با يكديگر مسابقه گذاشتند، و همين باعث به راه افتادن جنگهاى جهانى شد، و جمعيت دنيا به دو دسته تقسيم گرديده و رو بروى هم ايستادند، يك طرف ثروتمندان مرفه، و طرف ديگر استثمار شدگان بدبختى كه همه چيزشان به غارت رفته بود، و اين جنگهاى جهانى بلائى شد كه كوه‌ها را از جاى كند، و زلزله در زمين افكند انسانيت را تهديد به فنا كرد 📚 تفسیر المیزان، ج۲، ص ۴۳۲