eitaa logo
حماسه ۲۷ 🚩
10 دنبال‌کننده
381 عکس
17 ویدیو
0 فایل
✅ حاج احمد متوسلیان: از پاوه تا اسرائیل "...تو رفتی و گفتی، شرف مرز ندارد..."🌿 #فاتح_خرمشهر 🚩 ⬅️ جهت ارتباط با ادمین: @ahmad_hemmat
مشاهده در ایتا
دانلود
حماسه ۲۷ 🚩
🚩 ✔ 📖 🔸️در همین ایام، رژیم بعثی صدّام، با همدستی رژیم اشغالگر قدس، سناریوی پیچیده‌ای را در دستور کار خود قرار داد تا به واسطه‌ی آن بتواند ایران را از ادامه‌ی پیشروی بازداشته، مسیر جنگ را منحرف کند. بدین ترتیب، رژیم صهیونیستی روز پنجم ژوئن ۱۹۸۲ (پانزدهم خرداد ۶۱) حمله گسترده ای به جنوب لبنان آغاز کرد. ↘️ 🔸️در چنین شرایطی، ارتش رژیم صهیونیستی در تهاجم گسترده‌ی خود، با یک پیشروی برق‌آسا (طی سه روز) خود را به بیروت -‌ پایتخت لبنان‌-‌ رسانده، ضمن محاصره‌ی شهر و قطع آب و برق آن، شروع به کشتار شهروندان لبنانی و آوارگان فلسطینی کرد. ضمن آن‌که سوریه را نیز مورد حمله قرار داد. ↘️ 🔸️جای شک و شبهه ای نبود که حمله اسرائیل به لبنان، عکس العملی بود در قبال پیروزی های اخیر رزمندگان ایرانی در عملیات های و و کم رنگ کردن بازتاب خبری این پیروزی ها در رسانه های بین المللی. ↘️ 🔸️هم از این رو، امام خمینی؛ در پیامی ضمن محکوم‌کردن حمله‌ی ددمنشانه‌ی اسرائیل به جنوب لبنان و سوریه، با آوردن آیه‌ی کریمه «استرجاع» در ابتدای پیام، نارضایتی خود را از سکوت و بی‌تفاوتی کشورهای اسلامی در قبال این فاجعه ابزار داشت. ↘️ دمشق ابتدا به متحد سنّتی خود، روسیه شوروی، متوسّل شد تا از سوریه حمایت کند؛ اما با پاسخ سرد و امتناع‌آمیز قطب کمونیزم جهانی مواجه گردید. به ناچار دولت سوریه از تمام کشورهای عربی و اسلامی درخواست کمک فوری برای دفع تجاوزات اسرائیل به عمل آورد؛ اما تنها کشوری که به این مددخواهی پاسخ داد، بود. ↘️ چند روز پس از تهاجم نظامیان صهیونیست، رئیس‌جمهور لبنان در پیامی به تمامی حکومت‌ها،‌ سلاطین،‌ رؤسای جمهور، گروه‌ها، احزاب و مجامع جهانی، از آنان تقاضای امداد نظامی، دارویی و سایر اقلام حیاتی کرد؛ اما هیچ کشوری جز به این فریاد مددخواهی لبیک نگفت... 🌸 🖥 @hemaseh27
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖥 ↘️ 🚩 دلایل انتخاب «حاج احمد متوسلیان» برای ماموریت «لبنان» از زبان سردار "محسن رضایی"؛ فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی طی دوران (ص) @hemaseh27
5.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸 ❤ ✔ 💠 در آن ملاقات خدمت آقا عرض کرد: "یعنی خداوند متعال، ما را انتخاب کرده که برویم با اسرائیلی‌ها بجنگیم؟ آقا فرمودند: " بله! شما نماینده نظام هستید. بروید آنجا و جلوی اسرائیلی‌ها را سد کنید. به روایت 😍 @hemaseh27
حماسه ۲۷ 🚩
🚩 ✔ 🌸 🔸️ 💠 به دستور به سرعت وسایل و تجهیزات تیپ جمع آوری شد و صبح روز جمعه بیستم خرداد ۱۳۶۱ - یعنی یک روز پیش از عزیمت به سوریه - نیروها در پادگان امام حسین علیه السلام گرد آمدند. ؛ مسئول وقت واحد اطلاعات عملیات ۲۷ می گوید: ✔ «...هیچ‌وقت فراموش نمی‌کنم. قریب به هزار نفر بودیم؛ حدود هشتصد نفر از نیروهای کادر سپاه، و مابقی، بچّه‌های تکاور تیپ ۵۸ ذوالفقار ارتش بودند که در محوطه‌ی زمین صبحگاه پادگان امام حسین (ع) صف کشیده بودند. در مقابل ما و روی جایگاه، علاوه بر و ، و تعدادی از فرماندهان محترم ارتش جمهوری اسلامی ایران هم حضور داشتند؛ اصحابی که دیگر گمان نکنم اَحدی بتواند مثل و مانند آنها را در یک جا گردآوری کند. 🌸 در جمع این رزمندگان، سخنرانی هیجان‌انگیزی ایراد کرد. پشت میکروفن، با چهره‌ای برافروخته و لحنی حماسی گفت: 📢 برادران، این راه، راهی بی‌بازگشت است! کسی که با ما می‌آید، باید تا آخر خط همراه ما باشد. اگر در آنجا عملیاتی انجام بدهیم، ممکن است حتی جنازه‌ی هیچ یک از شهدای ما به ایران برنگردد. تنها دالان هوایی تهران به دمشق،‌ از فراز ترکیه می‌گذرد و این کشور، به علت عضویت در پیمان نظامی ناتو و روابط گرمی که با اسرائیلی‌ها دارد، به محض اطلاع از حضور قوای نظامی جمهوری اسلامی در دمشق، قطعاً این تنها دالان هوایی را هم، به روی هواپیماهای ترابری ما خواهد بست. شاید ما اوّلین و آخرین مجموعه رزمندگانی باشیم که به سوریه خواهیم رفت؛ بنابراین، برادرانی با ما بیایند که تا آخر پای کار خواهند بود. 🚩 با حرف‌هایش آب پاکی را روی دست همه ریخت. جواب سخنان او را بچّه‌ها با وصیت‌نامه‌هایی که از جیب بلوز فرمشان بیرون کشیدند و به سویش گرفتند، دادند. همه اشک شوق می‌ریختند. پادگان از فریادهای «یاحسین» بچّه‌های سپاهی و ارتشی به لرزه در آمده بود. حتی به چشم‌های ، و هم اشک نشسته بود. 💕 بعد از وداع با نیروها، قرار شد که فردای آن روز، خود به همراه اولین هواپیمای حامل تعدادی از نیروهای اعزامی، راهی سوریه شود.» ✔ 🌸 📚 منبع نوشته: کتاب بسیار ارزشمند و گرانبهای ، به قلم گلعلی بابایی - حسین بهزاد ، با تخلیص و اختصار از صفحات نورانی ۷۷۴، ۷۷۵ و ۷۷۶. 🔸️ ↘️ @hemaseh27
حماسه ۲۷ 🚩
🚩 ✔ 🌸 ساعت ورود به فرودگاه دمشق: ۲۰:۳۰ به وقت تهران. ✔ استقبال بی نظیر مردم سوریه از ورود (ص) به کشور سوریه. 🔸️ 💠 دولت اسرائیل به محض پخش خبر ورود نیروهای ایرانی به دمشق، تدابیر بی‌سابقه‌ای اتخاذ کرد. در این باره می‌گوید: ✅ "...بلافاصله بعد از ورود اولین هواپیمای حامل نیروهای ما به آنجا، اسرائیل اعلام آتش‌بس یکطرفه کرد و این اولین گام بود برای این‌که دست به عقب‌نشینی تاکتیکی بزند و این امر هم در اینجا پیش آمد که نیروهای وابسته به اسرائیل در خاک لبنان مثل «فالانژیست‌ها» و نیروهای مربوط به سرگرد «سعد حداد» و حتی اسرائیل در برنامه‌ی رادیویی‌شان بخش فارسی دایر کردند و عجیب این‌که بخش فارسی این رادیوها بلافاصله بعد از ورود نیروهای ایرانی، شروع به کار کرد. صهیونیست‌ها و مزدوران‌شان در تبلیغات رادیویی به ما می‌گفتند: شما ایرانی‌ها چرا آتش بیار معرکه شده‌اید؟! شما برای اشغال لبنان آمده‌اید. عجیب این‌که در عرف صهیونیست‌های متجاوز و اشغالگر، ما اشغالگر محسوب می‌شدیم و آنها، اسرائیلی‌ها، حامی مردم..."🤨 @hemaseh27
🚩 ✔ 🌸 💠 اعزام قوای محمّد رسول‌الله(ص) به سوریه، در سه مرحله انجام گرفت. درمرحله‌ی اول، به همراه تعدادی از نیروها عازم شدند. در حقیقت آنها رفتند تا به عنوان جلودار قوای اعزامی ایران، در دمشق، زمینه را برای اعزام دیگر نیروها آماده کنند. پس از آن، مرحله‌ی دوم اعزام انجام گرفت و سپس حجم زیادی از نیروهای رزمنده به کمک نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، راهی سوریه شدند که سرپرستی مجموعه‌ی سوّم را بر عهده داشت. 📸 شناسنامه عکس: خرداد ۶۱، سخنرانی تیمسار ظهیرنژاد؛ رئیس ستاد ارتش برای قوای محمد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم. 🔸️سمت چپ ظهیرنژاد، سردار ایستاده است. 💐 🚩 @hemaseh27
حماسه ۲۷ 🚩
🚩 🌸 ✔ 💠 📖 که همراه با گروه سوم عازم شد، می گوید: ... ماجرای سفر هم خیلی عجیب بود. پانصد نفر نیرو را سوار یک هواپیمای جمبوجتِ «کارگو» [ ویژه حمل بار ] کردند! از فرط تراکم مسافر، درِ هواپیما را به زور توانستند ببندند. توی آن دالان هواپیما، این پانصد نفر داشتند از سر و کول هم بالا می رفتند. ما با یک گوشه ای نشسته بودیم. چفیۀ سفیدی به گردن داشت و یک دست پوشیده بود. پاچۀ شلوار را گِتر کرده بود و به جای پوتین هم از این کتانی های چینی سفید به پا داشت. از من پرسید: بگو بدانم چه احساسی داری؟ با توجه به اینکه این سفر در حکم ورود به وادی جدید در زندگی ماست، آیا آمادگی داری؟ گفتم : بالاخره سرنوشت است دیگر. هرچه پیش آید، خوش آید. بعد دست کرد توی جیب پیراهنش،کتاب دعای کوچکی را درآورد و در آن شلوغی و ازدحام بچه ها نشست و خواند. اصلاً انگار توی خلسه رفته باشد، دعا می خواند و کار به کار کسی نداشت. 🔸️ 👉 📚 منبع : کتاب 📸 حضور سردار در کنار وجود نازنین سردار - پادگان دوکوهه. @hemaseh27
🌸 🚩 🛩 🚎 🚌 🕌 👉 ⚪️ سرانجام مجموعۀ سوم از رزمندگان اعزامیِ قوای محمد رسول الله (ص) به حرم حضرت زینب (س) رسید. سعید قاسمی می گوید: "...وقتی به حرم رسیدیم، چنان غوغایی به پا شد که در وصف نمی گنجد. به جرأت می توانم بگویم که تا به آن روز، خانم زینب (س) چنین زوّاری به خود ندیده بود. روی پیشانی همۀ بچه ها، سربندهای سبز رنگ که روی آن اسم عملیات فتح خرمشهر - - نقش بسته بود، به چشم می خورد. انبوهی از پرچم های سربه فلک کشیدۀ سبز و سرخ، با شعار «محمد رسول الله (ص)» و «نصر من الله و فتح قریب» جلال و شکوه عجیبی را در این گروه اعزامی به نمایش گذاشته بود. مردم به هم می گفتند: این لشکر محمد (ص) است که آمده تا اسرائیل غاصب را تار و مار کند. دست های بچه های ما را می گرفتند و به سر بچه های کوچکشان می کشیدند تا آنها را با دست سپاهیان خمینی متبرّک کنند. عبارات این پیشانی بندها را که روی آنها نوشته بود (به سوی قدس) که می دیدند، های های گریه می کردند. اینها را از ما گرفتند و روی چشم خودشان و بچه هایشان می کشیدند. تمام قنادی های آن حوالی، همه روی سر بچه ها نُقل می ریختند و در بین بچه ها و مردم، شیرینی پخش می کردند. افغانی های آوارۀ مقیم دمشق، دسته دسته غریبانه آنجا گریه می کردند. 👈 ادامه دارد... 👉 📚 ، صفحه ۷۸۱. @hemaseh27