🇮🇷﷽☫
#تحریر_حم
💎@SMHM212
✅ بهتان رحمانی
❌بهتان شیطانی
(بخش اول):
👌سرفصل اصلی سخنرانی #رئیس_جمهور_ایران در #سازمان_ملل جهان، باید #بهتان_رحمانی باشد.
⁉️ آیا #پزشکیان، چنین قابلیت و لیاقتی را دارد؟!
لازم به ذکر است:
قرآن: «أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذِي حَاجَّ إِبْرَاهِيمَ فِي رَبِّهِ أَنْ آتَاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ إِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّيَ الَّذِي يُحْيِي وَ يُمِيتُ قَالَ أَنَا أُحْيِي وَ أُمِيتُ ۖ قَالَ إِبْرَاهِيمُ فَإِنَّ اللَّهَ يَأْتِي بِالشَّمْسِ مِنَ الْمَشْرِقِ فَأْتِ بِهَا مِنَ الْمَغْرِبِ فَبُهِتَ الَّذِي كَفَرَ ۗ وَ اللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ»
(بقره/۲۵۸)
آیا ندیدی که پادشاه زمان ابراهیم (علیه السّلام) به دلیل حکومتی که خدا به او داده بود درباره (یکتایی) خدا با ابراهیم به جدل برخاست؟ چون ابراهیم گفت: خدای من آن است که زنده گرداند و بمیراند، او گفت: من نیز زنده میکنم و میمیرانم. ابراهیم گفت که خداوند خورشید را از طرف مشرق برآورد، تو اگر توانی از مغرب بیرون آر؛ آن نادان کافر در جواب عاجز ماند؛ و خدا راهنمای ستمکاران نخواهد بود.
بعد از نزول این آیه شریفه، مبحث #مباهته در #جامعه_اسلامی، بصورت کاملاً عادی و طبیعی، موضوعیت یافت و بالتبع #پیامبر_اعظم(ص) هم #مسلمین را به مباهته با #کفار، توصیه و تشویق فرمودند. چنانکه طبق روایتی، #امام_صادق(ع) هم بدان اشاره فرمودند:
عَنْ أَبی عَبْدِ اللَّهِ(ع) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) إِذَا رَأَیْتُمْ أَهْلَ الرَّیْبِ وَ الْبِدَعِ مِنْ بَعْدِی فَأَظْهِرُوا الْبَرَاءَةَ مِنْهُمْ وَ أَکْثِرُوا مِنْ سَبِّهِمْ وَ الْقَوْلَ فِیهِمْ وَ الْوَقِیعَةَ وَ بَاهِتُوهُمْ کَیْلَا یَطْمَعُوا فِی الْفَسَادِ فِی الْإِسْلَامِ وَ یَحْذَرَهُمُ النَّاسُ وَ لَا یَتَعَلَّمُوا مِنْ بِدَعِهِمْ یَکْتُبِ اللَّهُ لَکُمْ بِذَلِکَ الْحَسَنَاتِ وَ یَرْفَعْ لَکُمْ بِهِ الدَّرَجَاتِ فِی الْآخِرَةِ.
امام صادق(ع) گفت که پیامبر(ص) فرمود: هرگاه پس از من شبههافکنان و بدعتگزاران را دیدید، آشکارا از آنها بیزاری جویید و به آنان بسیار ناسزا گویید و در بارهشان افشاگری کرده، عیبشان را بگویید و با آنها مباهته کنید تا به تباه کردن اسلام طمع نکنند و مردم از آنها برحذر شده، از بدعتهای آنها نیاموزند. خداوند برای این کار شما، ثواب مینویسد و در آخرت درجات شما را بالا میبرد.
بدیهیست که نمیتوان ادعا کرد بعد از #ابلاغ این آیه، #امام و #امت #اسلام، از مباهته (و مباهله) با کفار و معاندین، با سکوت عبور کردند و هیچ بحثی و نظری پیش نیامد.
فلذا ایراد خدشه به این #روایت (ولو از طرف برخی از اشخاص شهیر!)، از ارزش و #ضرورت_مباهته، چیزی نمیکاهد. ولیکن اصلاً قابل انکار هم نیست که #منافقون و #مرجفون و دسته سوم #ملعونین (مذکور در سوره احزاب) از این #سلاح_قرآنی، به شدت سوءاستفاده کردند. تا آنجا که #بهتان زدند که #علی(ع)، #نماز نمیخواند!
⁉️ حال که ملعونین، به #مؤمنین، بهتانها زدند و لحظهای از #بهتان_شیطانی دست نمیکشند، آیا باید موجب این گردد که مؤمنین توصیه «باهتوهم» پیغمبر اکرم(ص) را نادیده گرفته و بیخیال روش حیرتانگیز و خیرهکننده #بهتان_رحمانی گردند؟!
👌 #بهتان (همچون #تهمت) یعنی افکندن، افکندن کلمه و انتساب چیزی به مخاطب که موجب #بهت و پریشانی او گردد و از جواب دادن، متحیر و عاجز شود. همان کاری که #شیخ_الانبیآء در مقابل #سلطان وقت که کافر بود، انجام داد و او را منفعل ساخت.
البته بهتان و تهمت در فارسی، به مفهوم منفی #نسبت_دروغین و #کذب دادن به متهم یا مخاطب است و لذا زشت و منفور و مذموم شمرده میشود. فلذا بین اتهام و تهمت، تفاوتی قائل شدهاند! و اتهام؛ مفهوم خنثی و ظنّی یافته و لذا تهمت و بهتان، بعنوان انتساب و افتراء ناحق شناخته میشوند!
همچنانکه #برادری در فارسی مفهوم مثبتی دارد و لذا اطلاق آن به #شیطان_بزرگ، قابل سعایت، شمرده میشود و حال آنکه معادل آن در عربی (اخوان) ممکنست حتی به خود #شیطان هم نسبت داده شود؛ «إِنَّ الْمُبَذِّرِينَ كَانُوا إِخْوَانَ الشَّيَاطِينِ» (اسراء/۲۷)
چنانکه ایضاً در قرآن، شاهدیم که ترکیب «إخوان لوط» (سوره ۵۰/آیه ۱۳) یک بار در کنار ۸ بار ترکیب «قوم لوط» به کار رفته است! و حال آنکه قوم تبهکار و کثیفی بودند و اطلاق #برادر (حتی یکبار) به آنها سزامند نیست!
در #نگاه_قرآن (#نگاه_درست)، همانند #خلیل_الرحمن، با دشمنان #خدا و #خلق باید بدون #عیب_تراشی، به گونهای سخن گفت که غرق در بُهت و حیرت و سرگردانی شوند.
ولیکن خیلی باید دقت کرد تا به #دام_شیطان نلغزید که #گناه_کبیره است.
👌بنابراین مذاکره با دشمنان باید با مباهته، عجین باشد تا نقد حاصل به شمار رود وگرنه صرف مذاکره، ممکنست چیزی بجز #خسارت_محض نباشد.
...ادامه دارد.
✍سیدمحمدحسینی(منتظر)
۱۴۰۳/۷/۲
🌐👈حیفه نبینی👉
💠
🎲👈محل نظرات👉
📣 #روایت | سعیدِ خمینی، عبداللهِ سیدقائد
🖼 در حاشیهی عیادت فرزندان رهبر انقلاب به نمایندگی از ایشان، از مجروحان لبنانی و رزمندگان مقاومت که برای درمان به ایران اعزام شدهاند
🔹️همین چند دقیقه قبل فهمیده ملاقاتکنندهاش فرزندِ رهبر انقلاب اسلامی و بهقول خودشان سیدقائد است. به احترامش نیمخیز شده روی تخت. دو دست توی پانسمان با انگشتانی قطع شده و چشمهای عمل و پانسمان شده و سر و صورتی پر از زخم و بخیه. هیچ جا را نمیبیند. فقط از جهت صدا میتواند مکان مخاطب را تشخیص دهد.
🔹️همسر جوانش هم کنار تخت ایستاده. کاملا در قواره یک زوج شیعهی لبنانی! حاج آقا که میرسد با همان چشم و پلکهای بخیه و پانسمان شده بغضش میترکد. در پاسخ حاج آقا که از احوال و زخمهایش میپرسد میگوید: «فدای سر شما! نگران نباشید!»
🔹️همسرش ایستاده کنار تخت. اشک میریزد. قفل کردهام. آن از زهرای ۵ ساله و هادیِ ۱۱ساله و الباقی بچههایی که در خردسالی زخم صهیون به تنشان نشسته و این هم از بزرگترهایشان و عبدالله ۳۲ ساله و همسرش.
🔹️عبدالله دارد با گریهای که معلوم نیست اشکهایش باید چطور از لای زخمها، بخیهها و پانسمانها راهشان را باز کنند ادامه میدهد: «به سیدقائد بگویید درست است که ما عزیز از دست دادهایم (منظورش سیدحسن نصرالله است) اما سایهی عزیزتر هست هنوز! به سید قائد بگویید یک سپاه در لبنان دارد که منتظر دستور اوست.»
🔹️حاج آقا میگوید به امر آقا راهی شدهاند تا جویای احوال او و بقیه رزمندگان شوند. بعد هم هدیهای که از طرف آقاست را به همسر عبدالله میدهد. عبدالله اما گوشش به این حرفا نیست و تند تند با گریه دارد حرفهایش را میزند: «به سید قائد بگویید نگران ما نباشد. از طرف من حتما ببوسیدش! بگویید سربازش سلام رساند!»
🔹️حاج آقا خطاب به همسر عبدالله، جویای رسیدگی از آنها میشوند و اینکه اگر مشکلی هست حتما بگویند. زن محجوبانه از همه چیز تشکر میکند و از رسیدگی کادر درمان. مترجم ترجمه میکند که زن جوان یکهو میپرد توی صحبتها: «فقط یک درخواست دارم!» همه گوش تیز میکنند: «سلام من را هم به سیدقائد برسانید!»
🔹️سرم را میگیرم سمت پنجره تا بغض خفت شده بیخ گلویم رها شود. جای سالم توی صورت پر از بخیهی عبدالله نیست. حاج آقا کنار گوشش میگوید: «الان به خدا خیلی نزدیکی، برای ما دعا کن!» عبدالله اشک میریزد و با چشمهای بسته حرفهایش را میزند.
🔹️پرتاب میشوم به سکانسهای از کرخه تا راین و سعید، رزمندهی ایرانی که بعد از بهبود چشمانش با شنیدن یاد و نام امام اشک میریخت. در پاسخ به اینکه گریه برای چشمهایش ضرر دارد میگفت بگویید بدوزندشان. سعید نمیدانست عبدالله با چشمهای دوخته شده هم گریه میکند.
💻 Farsi.Khamenei.ir