eitaa logo
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
978 دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
491 ویدیو
55 فایل
•[ بـِـسْمِ رَبِّ الشُّهَدا ]• •{ڪانال شہید محمد ابراهیم همت}• 🌹|وَقتے عِشْق عاقل مےشود،عَقْل عاشق مے شود،آنگاہ شہید مےشوید|🌹 🌷شهید مصطفی چمران🌷 @deltange_hemmat68 @shahidhemmat68 انِتقاد،پیشْنَهاد،پروفایلِ سفارشی
مشاهده در ایتا
دانلود
🔥 #گناهان_كبيره 🔥 3⃣ بدگمانی و سوءظن به خدا خدا میگه ☝️اگه تو گمان خوب بهش داشته باشی به نیکی 💐و اگه گمان بد داری به بدی باهات رفتار میکنه👊 بدگمانی باعث میشه عبادتهات قبول نشه👹 و در برابر حوادث سخت🐲 سست و ناتوان باشی😖 🌐 @hemmat_channel 🌐
آن روزها ... دروازھ ای برای شہادت داشتیم و حال معبرے تنگ... هنوز براے شهید شدن فرصت هست دل را باید پاڪ ڪرد.. @hemmat_channel
  🔸هر وقت به اوج نا امیدی رسیدی، نزدیک‌ترین روزنامه‌ای که روی زمین افتاده بردار و این بار خیلی عمیق‌تر از هر بار به صفحه تسلیت‌ها نگاهی بینداز! 🔸 صاحبان این چهره‌ها همه کسانی بودند که یک روز حسابی به سر و صورتشان رسیده‌اند و بهترین لباسهایشان را پوشیدند و برای گرفتن چند قطعه عکس 4×3 به معروف‌ترین آتلیه‌های عکاسی رفتند... 🔸 رفتند تا اعلام کنند وجودشان را در پای انواع تصدیق‌ها، کارت‌ها، گواهی‌ها و گزینش‌ها، تا سندی برای اعلام وجود داشته باشند... 🔸 اما در آن لحظه که دوربین عکاسی روی چهره‌های ژست گرفته آن‌ها فلاش زده، کجا فکر می‌کردند که همین عکس، البته مُزَین به یک نوار سیاه رنگ، اعلام آخرین حضور آنها بر صفحه زنده‌هاست 🌸لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّه ؛ از رحمت خدا ناامید نشوید ( ۵۳) 🔸 اما تو زنده‌ای، من زنده‌ام، ما زنده‌ایم، هنوز هم دمای بدن ما ٣٧درجه است ، هنوز هم قلب ما می‌تپد. هنوز هم این مهلت را داریم که بخندیم و تا گرفتن آخرین عکس، شاید هنوز هم ما فرصت داریم... 🔸زندگی کن، و از زندگی لذت ببر.. عاشقی کن، و لحظه های ناب عشقناک رو از دست نده... محبت کن، و برای ثانیه های حیاتت، حلاوتی الهی رو رقم بزن... 🌸امروز را شاید فردایی برای ما نباشد @hemmat_channel
هدایت شده از ......
13_063_95-07-18-1sh (Rooze 07 Moharram) _ Moh l.mp3
4.69M
دست خودم نیست یه دوستی دارم که الان با من حرم نیست😭 من‌نمیتونم ،رسمش نبود همه برن من‌جا بمونم...💔💔😭😭 @hemmat_channel
🌷 ١٩ .... ! 🌷پس از پيروزى انقلاب وارد جهاد شدم و در اين عرصه مقدس كـارم را شروع كردم. در سال ١٣٦٢ عازم اهواز شدم و اولين بـار در عمليـات تنگه چزابه شركت كردم. 🌷در يكى از عملياتها من بيسيمچى حاج آقا حق شناس بـودم. تمـام روز را فعاليت كرده و شديداً خسته بودم. دراز كشيدم تا كمى اسـتراحت كنم، اما خواب سنگين و عميقى به سراغم آمد. ظاهراً آقـاى حـق شناس چند مرتبه مرا صدا زده بود، اما جوابى نشنيده و تنهايى عازم منطقه شـده بود. 🌷وقتى بيدار شدم، متوجه شدم عمليات تمام شده و بچه ها دارنـد بـه عقب برمى گردند. فكر مى كردم حاج آقا از دستم خيلى دلخور و ناراحـت شده و حسابى حالم را مى گيرد، اما او آن قدر بزرگوار بود كـه اصـلاً بـه روى من نياورد چه اتفاقى افتاده است. 🌷همين مسائل و اتفاقات، جبهـه را زيبا و دوست داشتنى مى كرد و بچه ها حاضر نمى شدند به هيچ قيمتـى از آن دل بكنند. راوى: رزمنده غلامحسين رحمانى @hemmat_channel
✒️ماجرای زولبیای نذری پیرزن عراقی برای اسرای ایرانی 🌙چند روز از ماه رمضان گذشته بود. خلیل عراقی - مسئول فروشگاه - اعلام کرد که زولبیا برای فروش آورده است. بچه‌ها هم به غیر از پولی که برای صندوق می‌گذاشتند، مابقی را دادند مسئول آسایشگاه تا زولبیا بخرد. وقت افطار نزدیک بود گروه هم‌خوان به یاد ایران و برنامه‌ رادیویی مخصوص لحظات افطار، در گوشه‌ای حلقه زده بود و اجرای برنامه می‌کردند. «این دهان بستی، دهانی باز کن، سوی خوان آسمان پرواز کن» افطار آن شب فراموش نشدنی شد. زولبیا را تقسیم کردند، به هر نفر یک پر رسید. 😋روز بعد، خلیل آمد توی آسایشگاه به ارشد گفت: «چطور بود زولبیا؟ بازم بیارم؟» ارشد گفت: «نه سرکار، ما دیگه پولی نداریم که زولبیا بخریم، اون هم با این قیمتی که تو می‌دی. ان شاء‌الله بمونه برای ایران.» لبخندی بر لبان خلیل نشست، خنده شد و آخرش به قهقه کشید، حالا نخند، کی بخند. مسئول آسایشگاه با تعجب علت خنده‌اش را جویا شد. خلیل در میان خنده گفت: «این زولبیا را پیرزن همسایه‌مون نذر کرده بود داد به من و سفارش کرد که ببر بده اسرا بخورن. من هم فروختمشون به شما و پول خوبی گیرم اومد! راوی🗣: احمد یوسف زاده  @hemmat_channel
به قد و بالای دوماد ماشاءالله تیپــ رو ببین تیپ دامادی، تیپ عید😊 شهید بی سر ســــــر به راه شهادت مثل اربابــــ حجت خدا سخنگوی شهیدان منقلب کننده ی دلها شهید محسن حججی 🆔👇👇👇 @hemmat_channel
راز و رمزِ تحمل آن همه سختےهای جنگـــــ همین عبارت ســـــاده بـــــود ؛ ڪـــــار برای خدا دلســـــردی نـــــدارد... 💠 @hemmat_channel
🔥 #گناهان_كبيره 🔥 ۴_ نترسیدن از قهر خدا میگن از کسی بترس که از خدا نمیترسه😰 جوری از خدا بترس که انگار اونو می بینی☝️اگه تو نمی بینیش اون که میبینه 👀پس در حضورش گناه نکن 👿 🖌جوری از خدا بترس که از رحمتش نا امید نشی 🌺و جوری بهش امیدوار باش که واسه گناه کردن بی پروا نشی❌ 🌐 @hemmat_channel🌐
#زندگی_به_سبک_شهدا👌 #طـنـز‌جـبهہ‌اے😂 - محمد پاشو!..پاشو چقدر می خوابی!؟😊 -چته نصفه شبی؟بذار بخوابم..😑😩 -پاشو،من دارم نماز شب میخونم کسی نیست نگام کنه!!!😐😂 یا مثلا میگفت:«پاشو جون من ،اسم سه چهار نفر مؤمن رو بگو تو قنوت نماز شبم کم آوردم!😟😊 هرشب به ترفندی بیدارمان میکرد برای نماز شب..عادت کرده بودیم! #شهید_مسـعـود_احمدیان🌷 #نماز_شب @hemmat_channel
🔥 #گناهان_كبيره 🔥 5⃣ آدمکشی خدا شدیدترین مجازاتشو برای این گناه در نظر گرفته😱 چون میگه اگه انسان بی گناهی رو عمداً بکشی انگار همه مردمو کشتی از رحمت خدا محروم میشی❌ و مورد خشم و غضب و لعن الهی هستی و جاودانه در آتش دوزخ خواهی بود🔥 🌐 @hemmat_channel
🌷 ٢٠ 🌷سرش مى‌رفت نماز شبش نمى‌رفت. هر ساعتى براى قضاى حاجت برمى‌خواستيم، در حال راز و نياز و سوز و گداز بود. گريه مى‌كرد مثل ابر بهار، با بچه‌ها صحبت كرديم. بايد به فكر چاره‌اى مى‌افتاديم، راستش حسوديمان مى‌شد. 🌷ما نماز صبح را هم زورمان مى‌آمد بخوانيم، آن وقت او نافله بجا مى‌آورد. تصميم‌مان را عملى كرديم. در فرصتى كه به خواب عميقى فرو رفته بود، يك پاى او را به جعبه‌ى مهمات كه پر از ظرف قاشق و چنگال بود گره زديم. 🌷بنده ى خدا از همه جا بى‌خبر، نيمه شب از جايش برمى‌خيزد كه برود تجديد وضو كند، تمام آن وسايل كه به هيچ چيز گير نبود، با اشاره‌اى فرو مى‌ريزد روى دست و پايش. 🌷تا به خود بجنبد از سر و صداى آن‌ها همه سراسيمه از جا برخاستيم و خودمان را زديم به بى‌خبرى: "برادر نصف شبى معلوم است چه كار مى‌كنى؟ "ديگرى: "چرا مردم‌آزارى مى‌كنى؟" آن يكى: "آخر اين چه نمازى است كه مى‌خوانى؟" و از اين حرف‌ها ...! @hemmat_channel
هدایت شده از تـ ع ـجیل | TaaJiL
1_11152688.mp3
4.86M
روزای بی تو...💔 هر چی فراق تو دلگیر خیال وصل تو شیرین التماس دعای فرج @taajil
⚠️از مهمترین ترفندهای شیطان،درانحراف بنده،امروز وفرداکردن است! 🚨مراقب باشیم! شایدمیان دفتر تقدیر،اصلا فردایی درکارنباشدبرای جبران!🚑 «وَما تَدْرِي نفسٌ بِأَیِّ أرضٍ تموت»[لقمان/۳۴] @hemmat_channel
#میخواهم_شبیه_تو_باشم ✅ ساعت يک و دو نصفه شب بود. صدای شرشر آب میومد. 😐 توی تاريكی نفهميدم كيه ، يكی پای تانكر نشسته بود و يواش، طوری كه كسی بيدار نشه، ظرف‌ها رو می ‌شست جلوتر رفتم ... حاجی بود. 👌✌️ #شهید_حاج_ابراهیم_همت @hemmat_channel 👈👈🌹🌹
✍ #حاج_حسین_یڪتا بچه ها ... اگه دیدین #شیطون داره از گوشه خاڪریز دلمون میاد تو... باید #روضه بخونیم. روضه دل ما رو نگه میداره. 🌷 @hemmat_channel
🎈| گمنامے تنها برای #شهرت_پرستها دردآور است، اگرنه همه اجرها در #گمنامی است؛ تاآنجا ڪ فرموده اند: آنگونه در راه خدا انفاق ڪن ڪ آن دست دیگرت هم با خبر نشود. ♥️| #شهید_سید_مرتضی_آوینی @hemmat_channel 👈👈🌷🌷
✨﷽✨ 🌷حجت الاسلام پناهیان : ✨ نماز برای خودنمایی در برابر پروردگار است. او همه لحظات تو را دیده است و از احوال دلت هم خبر دارد. ✨ ولی اگر دوست داری تو را در بهترین وضعیت ببیند خو را بر سر سجاده به خدا آنگونه نشان بده. ✨یعنی خدایا از آنچه از من دیده ای درگذر و من را اینگونه ببین که در نماز در برابرت مودبانه ایستاده ام. ✨خدا قبول می کند و حاضر است تمام بد بودن هایت را بخاطر خوب بودنت در نماز نادیده بگیرد. ↶【به ما بپیوندید 】↷ _______________________ @hemmat_channel
#صبحونه درسحـ⛅️ـرهفدهم مـ🌔ـاہ‌خـدا حین‌دعـا🙏 ڪاش‌مے‌داد ندا🗣 هاتـفےازعـرش‌خـدا☝️ ڪہ پس‌ازماہ محـ❣ـرم جمـلہ‌ے سینہ زنا👋 همہ مهمان ابـالفضـ💚ـل اربعـ💔ـین ڪرب‌وبلا #ان_شاءللہ😍 🍃🌸| @hemmat_channel
⚜روایتـ از همسر شهید : بہش گفتم: - ابراهیم آخہ چرا اینقدر «چشمات» قشنگہ؟ جوابم رو داد ....: +اخہ تا بہ حال با این چشمام گناه نڪردمــ... ... •°| @hemmat_channel 🍃
یا الله🍃 من ... کارم را بہ او مے سپارمـ...🌸 کہ خدا نسبت بہ بندگانشـ بیناستـ...🌸 💫| @hemmat_channel
#مناسب‌پروفایل 💫 #شهید‌محمد‌ابراهیم‌همت من ڪنم ناز بہ عالم ... ڪہ شدم خواهر تو ... ◇| @hemmat_channel
تـــــا بہ حــــال ... حرف های اول اســـم حاجے رو گذاشتین کنار همـ....؟ 💫 م💫حمد 💫ا💫براهیم 💫ه💫مت میشود ... 🍃🌙ماه🌙🍃 او ماه است ....🌙🍃 🌙| @hemmat_channel
ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﯾﻪ ﮐﻔﺶ ﻗﺸﻨﮓ ﺩﯾﺪﻡ ﮐﻪ ﺍﺯﺵ ﺧﯿﻠﯽ ﺧﻮﺷﻢ ﺍﻭﻣﺪ، ﺑﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﺮﺍﻡ ﺗﻨﮓ ﺑﻮﺩ ﻭ ﭘﺎﻣﻮ ﻣﯽ ﺯﺩ ﺧﺮﯾﺪﻣﺶ !! ﻓﺮﻭﺷﻨﺪﻩ ﻣﯽ ﮔﻔﺖ :ﻧﮕﺮﺍﻥ ﻧﺒﺎﺵ، ﺟﺎ ﺑﺎﺯ ﻣﯽ ﮐﻨﻪ...! ﻣﺪﺗﻬﺎ ﮔﺬﺷﺖ ﺍﻣﺎ ﺍﻭﻥ ﮐﻔﺶ ﺟﺎ ﺑﺎﺯ ﻧﮑﺮﺩ..! ﺑﺎ ﺧﻮﺩﻡ ﻣﯿﮕﻔﺘﻢ ﺗﻮ ﻣﺴﯿﺮﺍﯼ ﮐﻮﺗﺎﻩ ﻣﯽ ﭘﻮﺷﻤﺶ ﺍﻣﺎ ﺑﺎﺯﻡ ﺍﺫﯾﺘﻢ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ ﻭ ﭘﺎﻫﺎﻣﻮ ﺯﺧﻢ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ، ﻭﻟﯽ ﻣﻦ ﺧﯿﻠﯽ ﺩﻭﺳﺶ ﺩﺍﺷﺘﻢ...! ﺗﺎ ﺑﺎﻻﺧﺮﻩ ﯾﻪ ﺭﻭﺯ، ﺍﻭﻥ ﮐﻔﺶ ﺭﻭ ﮐﻨﺎﺭ ﮔﺬﺍﺷﺘﻢ ! ﺍﻣﯿﺪ ﻣﻦ ﻭﺍﺳﻪ ﺟﺎ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩﻥ ﺍﻭﻥ ﮐﻔﺶ ﺑﯽ ﻣﻮﺭﺩ ﺑﻮﺩ... ﺍﻭﻥ ﮐﻔﺶ ﺳﺎﯾﺰ ﭘﺎﯼ ﻣﻦ ﻧﺒﻮﺩ، ﺩﺭﺳﺘﻪ ﮐﻪ ﺧﯿﻠﯽ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﺳﺘﻤﺶ، ﻭﻟﯽ ﺑﻪ ﺩﺭﺩ ﻣﻦ ﻧﻤﯽ ﺧﻮﺭﺩ ! ﺧﻼﺻﻪ ﺍﺯ ﺍﻭﻥ ﮐﻔﺶ ﻫﯿﭽﯽ ﻭﺍﺳﻢ ﻧﻤﻮﻧﺪ ﺟﺰ ﺯﺧﻢ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺭﻭﯼ ﭘﺎﻫﺎﻡ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ ...! ﺑﻌﻀﯽ ﺍﺯ ﺁﺩﻣﻬﺎ ﻫﻢ ﺩﺭﺳﺖ ﻫﻤﯿﻦ ﻃﻮﺭﻧﺪ ! ﺑﺎﯾﺪ ﮐﻨﺎﺭ ﮔﺬﺍﺷﺘﺸﻮﻥ ﭼﻮﻥ ﺑﻪ ﺳﺎﯾﺰ قلبتون ﻧﻤﯽﺧﻮﺭﻥ، ﺣﺎﻻ ﻫﺮ ﭼﻘﺪﺭ ﻫﻢ ﮐﻪ ﺩﻭستشون ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎشی، ﺁﺧﺮﺵ ﻓﻘﻂ ﺯﺧﻤﺎﺷﻮﻥ ﺑﺠﺎ ﻣﯿﻤﻮﻧﻪ.... @hemmat_channel
(💛) ﻣﺮﺩﯼ ﺩﺭ ﺳﻦ ٧٠ ﺳﺎﻟﮕﯽ ﺩﭼﺎﺭ ﺑﯿﻤﺎﺭﯼ ﺩﺭ ﭼﺸﻤﺎﻧﺶ ﺷﺪ ﮐﻪ ﻣﺪﺕ ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯ ﻗﺎﺩﺭ ﺑﻪ ﺩﯾﺪﻥ ﻧﺒﻮﺩ . ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻣﺮﺍﺟﻌﻪ ﺑﻪ ﺩﮐﺘﺮ ﻭ ﻣﺼﺮﻑ ﺩارو ، ﺩﮐﺘﺮ ﺑﻪ ﺍﻭ ﭘﯿﺸﻨﻬﺎﺩ ﻋﻤﻞ ﺟﺮﺍﺣﯽ ﺩﺍﺩ و ﻣﺮﺩ ﻣﻮﺍﻓﻘﺖ ﮐﺮﺩ . . . ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻣﺮﺧﺺ ﺷﺪﻥ ﺍﺯ بیمارستان ،برگ تسویه حساب ﺭﺍ به پیرمرد ﺩﺍﺩن تا هزینه ی جراحی را بپردازد . پیرﻣﺮﺩ همینکه برگه را گرفت ؛ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩ ﺑﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﻪ ﺍﻭ ﮔﻔتن ﻣﺎ ﻣﯿﺘﻮﺍﻧﯿﻢ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺗﺨﻔﯿﻒ ﺑﺪﻫﯿﻢ ﻭﻟﯽ ﻣﺮﺩ ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯿﮑﺮﺩ . ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﮔﻔتن ﻣﯿﺘﻮﺍﻧﯿﻢ ﻣﺨﺎﺭﺝ ﺭﺍ ﻗﺴﻄﯽ بگیریم ﻭﻟﯽ ﻣﺮﺩ ﮔﺮﯾﻪ ﺍﺵ ﺷﺪﯾﺪﺗﺮ ﺷﺪ ﻣﺘﻌﺠﺐ ﺷﺪن ﮔﻔﺖ ﭘﺪﺭﺟﺎﻥ ﭼﻪ ﭼﯿﺰﯼ تو را ﺑﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽ ﺍﻧﺪﺍﺯﺩ. . . نمیتوانی هزینه را ﺑﭙﺮﺩﺍﺯﯼ...؟ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﮔﻔﺖ : ﻧﻪ ﺍﯾﻦ ﭼﯿﺰﯼ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﻣﺮﺍ ﺑﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽ ﺍﻧﺪﺍﺯﺩ. . . ﺑﻠﮑﻪ ﺍﯾﻨﺴﺖ ﮐﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ٧٠ ﺳﺎﻝ به من ﻧﻌﻤﺖ ﺑﯿﻨﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﻋﻄﺎ ﮐﺮﺩ ﻭ ﻫﯿﭻ برگه تسویه حسابی ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻠﺶ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﻧﻔﺮﺳﺘﺎﺩ . | ﭼــــﻘﺪﺭ ﮐﺮﯾﻢ ﺍﺳﺖ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﻡ ﮐﻪ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻧﻌﻤﺎﺕ ﺭﺍ به ﻣﺎ ﺍﺭﺯﺍﻧﯽ داده ﻭ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻠﺶ ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰﯼ ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﻫﺪ جز اینکه . . . | ﻭﻟﯽ ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﻣﺎ ﻗﺪﺭ ﺁﻥ ﻧﻌﻤﺎﺕ ﺭﺍ ﻧﻤﯿﺪﺍﻧﯿﻢ ﻭ ﺷﮑﺮﺵ ﺭﺍ به جا نمی آوریم ﺗﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺁﻥ ﻧﻌﻤﺖ ﺭﺍ از دست بدهیم . ╲\╭┓ ╭❤️ ╯ @hemmat_channel ┗╯\╲