امروز جمعہ یازدهم بهمن☺️
روز سوم چلہ ے دعاے شریف مجیر👌
🌹🌺🥀🌹🌺🥀🌹🌺🥀🌹🌺🥀
🌺به نیت فرج آقا امام زمان(عج)
و سلامتے امام زمان(عج)🌺
و هدیه به روح سردار خیبر
🌹شهید حاج محمد ابراهیم همت🌹
و به نیابت از همه ے
🌺شــــهداے مدافـــع حـــرم🌺
🌺و شـهداے دفـــاع مقـــدس🌺
و به نیت
حاجات عزیز زیر مے باشد👌
🌹🥀🌺🌸🌼🌻🌹🥀🌺🌸🌼🌻
روز سوم به نیابت حاجات یکی از عزیزان از
گروه سردار خیبر شهید محمد ابراهیم همت
۱.خانم یاحسین
🌹🥀🌺🌸🌼🌹🥀🌺🌼🌺🥀🌸
ان شاالله خانم یاحسین
حاجت رواشند👌
التماس دعا👌
یازهرا(س)
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
امروز شنبه دوازدهم بهمن☺️
روز چهارم چلہ ے دعاے شریف مجیر👌
🌹🌺🥀🌹🌺🥀🌹🌺🥀🌹🌺🥀
🌺به نیت فرج آقا امام زمان(عج)
و سلامتے امام زمان(عج)🌺
و هدیه به روح سردار خیبر
🌹شهید حاج محمد ابراهیم همت🌹
و به نیابت از همه ے
🌺شــــهداے مدافـــع حـــرم🌺
🌺و شـهداے دفـــاع مقـــدس🌺
و به نیت
حاجات عزیز زیر مے باشد👌
🌹🥀🌺🌸🌼🌻🌹🥀🌺🌸🌼🌻
روز چهارم به نیابت حاجات یکی از عزیزان از
گروه سردار خیبر شهید محمد ابراهیم همت
۱.خانم صباحی
🌹🥀🌺🌸🌼🌹🥀🌺🌼🌺🥀🌸
ان شاالله خانم صباحی
حاجت رواشند👌
التماس دعا👌
یازهرا(س)
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
🔴سرگذشت ارواح در عالم برزخ😱😱😱 👻👻 (قسمت ۱۸) 🔵جاده های انحرافی😱😱 ☑️سرانجام از آن تاریکی وحشتناک عبو
🔴سرگذشت ارواح در عالم برزخ😱😱👻👻
(قسمت 19)
🔵قطعه آتش😱😱
☑️چند قدمی که از ماموران دور شدیم،به پشت سرم نگاهی کردم و در کمال حیرت ماموران را دیدم که چهار دست و پای شخصی را گرفته بودند و به زور قطعه ای از آتش🔥 به او میخوراندند.😱😱😭😢
⚡️ با دیدن این صحنه از ناراحتی بر جای ایستادم،صحنه بسیار زجر دهنده و ناله های او جانسوز بود...سپس رهایش کردن و او در حالیکه از درون میسوخت مسیر جاده را افتان و خیزان ادامه داد.😱😰😰
🌹در یک لحظه دست نیک را روی شانه ام احساس کردم،نگاهی به او انداختم و گفتم :چه شده بود؟😰
نیک جواب داد:
افرادی که مال مردم را به ناحق تصاحب میکنند گرفتار این ماموران میشوند و اینها موظفند قطعه ی گداخته شده آهن را به آنها بخورانند.😰😥😐
🍃نیک سپس ادامه داد: البته اینها در گذرگاه حق الناس متوقف خواهند شد....😰
❄️پس از شنیدن حرفهای نیک مقداری دلم آرام گرفت و سپس با نیک از آنجا دور شدیم.
رفتیم تا به شخصی رسیدیم که دستانش را جلو گرفته و با احتیاط قدمهای کوتاه برمیداشت.. 😰
🌼نیک به او اشاره کرد و گفت : این شخص از وقتی از غار بیرون آمده کور شده. آنگاه به یک جاده انحرافی اشاره کرد و گفت:این جاده دنیا پرستان است که او به زودی وارد آن میشود.😱
⁉️پرسیدم چرا؟ گفت چون دنیا را به آخرت و دنیا پرستان را به مومنین ترجیح میداده است.. این افراد بزرگترین ضرر و زیان را برای خود خریده اند ...😨😱😨
✅دوباره به راه افتادیم. راه مستقیم را به خوبی طی کردیم. گاهی از کسی جلو میزدیم و گاهی دیگران از ما سبقت میگرفتند.. در مسیر خود آدمهای گوناگونی میدیدیم.😱😨😰
🔥آدمهایی که دو زبان داشتند که از دهانشان بیرون زده بود و اتش از آنها زبانه میکشید و میسوزاندشان که به گفته ی نیک اینها دورو و منافق صفت بودند.😱😱😰
🔥همچنین افرادی که اعمال منافی عفت و لذتهای نامشروع را مرتکب شده بودند را در حالی مشاهده کردیم که لگامی از آتش بر دهان آنها زده شده بود و میسوختند.😱😰
☄اما از همه زجرآورتر جاده انحرافی زنان بود. این مسیر به بیابانی ختم میشد که زنان بسیاری در آن عذاب میشدند.😱😭😢
🍂عده ای به موهایشان آویزان شده بودند که نتیجه نشان دادن موها به نامحرم بود. 😱
🍂گروهی دیگر از زنان زیر فشار ماموران مشغول خوردن گوشت بدن خود بودند چون اینها در دنیا خود را برای نامحرمان زینت کرده بودند و باعث از هم پاشیدن زندگی های بسیاری شده بودند.😱😭
🍂برخی نیز سرشان به شکل خوک و بدنشان به شکل الاغ بود چرا که در دنیا به سخن چینی عادت داشتند.😱😱
💥آنچه شگفتی مرا در تمام این صحنه ها بر انگیخته بود این بود که نیک های آنان همگی صدها متر دورتر بودند و از هدایت و کمک به صاحب خود عاجز بودند...😱😱
🔵گذرگاه مرصاد👌
♦️براحتی مسافت زیادی را پیمودیم تا به یک گردنه رسیدیم. در پشت تپه سرو صداهای زیادی می آمد . وقتی به بالای تپه رسیدیم از آنچه دیدم بسیار متعجب شدم و ترس و اضطراب وجودم را فرا گرفت.😱😱
✅جاده و بیابانهای اطراف آن پر بود از ماموران الهی و اشخاصی که گیر افتاده بودند.
هرکس قصد عبور از جاده را داشت شدیدا کنترل میشد.😱😱
♻️آهسته به نیک گفتم : اینجا چه خبر است؟
نیک گفت: اینجا گذرگاه مرصاد است.
گفتم: گذرگاه مرصاد چیست؟👌😰
گفت: محل رسیدگی به حق الناس...اینجا اگر کوچکترین حقی از مردم بر گردنت باشد ازکشتن انسان گرفته تا سیلی و بدهکاری،همه ی اینها باعث گرفتاری تو می شود...😢😭😱
❎بار دیگر بیابان را زیر نظر گرفتم.گروهی در حالیکه زانوی غم بغل گرفته بودند روی زمین نشسته بودند و به واسطه ی سنگینی زنجیری که بر گردن آنها بود قدرت حرکت نداشتند.
عده ای هم پایشان زنجیر شده بود و قدرت حرکت نداشتند. 😱😱
🌀عده ای نیز بلاتکلیف در بیابان میچرخیدند و حق عبور از جاده را نداشتند.👌
🔆هراز گاهی صدای ماموران بلند میشد: فلان کس آزاد شد، میتواند برود. آن شخص از شنیدن نامش بسیار خوشحال میشد و بعد از مدتها گرفتاری عبور میکرد.😱😱😭
🌷نیک صورتش را سمت من چرخاند و گفت برویم.
با ترس و دلهره گفتم نمیشود از راه دیگری برویم؟😰😰
نیک گفت : هیچ راه فراری نیست همه جا توسط ماموران به دقت کنترل میشود زیرا حق مردم قابل بخشش نیست و خداوند از حق مردم نمیگذرد...😏😏
✍ادامه دارد..👌👌
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
🔴 #فوری / نیروهای مسلح ناشناس، خط گاز مصر به اسرائیل در منطقه بئرالعبد در شمال سینا را منفجر کردند./الجزیره
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
امروز دوشنبه چهاردهم بهمن☺️
روز ششم چلہ ے دعاے شریف مجیر👌
🌹🌺🥀🌹🌺🥀🌹🌺🥀🌹🌺🥀
🌺به نیت فرج آقا امام زمان(عج)
و سلامتے امام زمان(عج)🌺
و هدیه به روح سردار خیبر
🌹شهید حاج محمد ابراهیم همت🌹
و به نیابت از همه ے
🌺شــــهداے مدافـــع حـــرم🌺
🌺و شـهداے دفـــاع مقـــدس🌺
و به نیت
حاجات عزیز زیر مے باشد👌
🌹🥀🌺🌸🌼🌻🌹🥀🌺🌸🌼🌻
روز ششم به نیابت حاجات یکی از عزیزان از
گروه سردار خیبر شهید محمد ابراهیم همت
۱.خانم مادرم زهراهواموداشته باش
🌹🥀🌺🌸🌼🌹🥀🌺🌼🌺🥀🌸
ان شاالله خانم مادرم زهرا هواموداشته باش
حاجت رواشند👌
التماس دعا👌
یازهرا(س)
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
🌹سیره عملی سردار شهید ((حاج محمد ابراهیم همت))🌹 🌺قسمت دوازدهم🌺 تابستان بود. چند نفري رفته بودي
سیره عملی سردار شهید ((حاج محمد
ابراهیم همت))
🌺قسمت سیزدهم🌺
يكي از بچهها مرا كشاند طرف سنگري كه سوراخ سوراخ شده بود؛ پر از تركش بود. رفتيم توي سنگر. انگار همهي دنيا را كوبيدند توي سرم. جنازهي محمود شهبازي آنجا بود.😭😢
ميرفت و ميآمد ميگفت:«محمود رو نديدين؟»😢
ميگفتيم:«نه.»😔
ميگفت:«قرار نبود بره جايي.»😢
كسي جرأت نداشت بگويد چي شده. گذشته از دوستي و رفاقتي كه بينشان بود، او بازوي حاجي بود. يكدفعه مثل اينكه چيزي به دلش برات شده باشد، رفت توي فكر.😢
دستي به ريشهاي بلند و كمپشتش كشيد و زمزمه كرد «انا لله و انا اليه راجعون- الحمد لله رب العالمين.»😔
هر وقت خبر شهادت فرمانده گرداني بهش ميرسيد، همين حال را داشت. بعد آرام ميشد سرش را بالا ميگرفت😞😰 وميگفت:«حالا فلاني رو جاش بذارين.»😢
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
سیره عملی سردار شهید ((حاج محمد ابراهیم همت)) 🌺قسمت سیزدهم🌺 يكي از بچهها مرا كشاند طرف سنگري
سیره عملی سردار شهید ((حاج محمد
ابراهیم همت))
🌺قسمت چهاردهم🌺
ريخته بودند دور و برش و سر و صورت و بازوهاش رو ميبوسيدند. 😉
هر كار ميكردي، نميتوانستي حاجي را از دستشان خلاص كني. انگار دخيل بسته باشند، ول كن نبودند.😍 بارها شده بود حاجي، توي هجوم محبت بچهها صدمه ديده بود؛ زير چشمش كبود شده بود، حتي يكبار انگشتش شكسته بود.😢
سوار ماشين كه ميشد، لپهايش سرخ شده بود؛ اينقدر كه بچهها لپهاش رو برداشته بودند براي تبرك!😍😘
بايد با فوت و فن براي سخنراني ميآورديم و ميبرديمش😊.
😊
- خب، حالا قِصر در رفت! يواشكي آوردنش! وقتي خواست بره چي؟
👌😥
بين بچهها نشسته بودم و ميشنيدم چي پچپچ ميكنند. داشتند خط و نشان ميكشيدند. حاجي را يواشكي آورده بوديم و توي چادر قايمش كرده بوديم. بعد كه همه جمع شدند، حاجي براي سخنراني آمد. بچهها خيلي دلخور شده بودند.😰
سريع سوار ماشين كرديمش. تا چند صد متر، ده بيست نفري به ماشين آويزان بودند. آخر مجبور شديم بايستيم و حاجي بيايد پايين.😉😉
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
#طرح_مستطیل 👆خاکریز خاطرات ۹۳ 🌸 ببین شهید زین الدین برا اجرای دستور خدا چیکار کرده؟ #دینداری #تقو
.
📝 متن خاکریز خاطرات ۹۳
✍ ببین شهید زین الدین برا اجرای دستور خدا چیکار کرده؟
#متن_خاطره
آقا مهدی زین الدین داشت از قم برمیگشت جبهه. وسط راه یادش افتاد که خمساش رو نداده. بلافاصله از همانجا برگشت قم. خمس مالش رو پرداخت کرد و باز راه افتاد سمت جبهه ...
وقتی هم به شهادت رسید ، از قبضِ خمساش که توی داشبورد ماشین بود ، فهمیدند شهیدمهدی زین الدینه...
📌خاطرهای از زندگی سردار شهید مهدی زین الدین
📚منابع: کتاب خاکی افلاکی / کتاب ستارههای آسمانی
#دینداری #تقوا #خمس #شهیدزین_الدین #انجام_واجبات
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
. 📝 متن خاکریز خاطرات ۹۳ ✍ ببین شهید زین الدین برا اجرای دستور خدا چیکار کرده؟ #متن_خاطره آقا مهد
#طرح_مربع
👆خاکریز خاطرات ۹۴
🌸 دیواره ی قبر شهید بعد از پانزده ماه فرو ریخت و ...
#تقوا #کرامت_شهید #شهیدمیرافضلی #مرگ #شهادت
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
#طرح_مربع 👆خاکریز خاطرات ۹۴ 🌸 دیواره ی قبر شهید بعد از پانزده ماه فرو ریخت و ... #تقوا #کرامت_ش
#طرح_مستطیل
👆خاکریز خاطرات ۹۴
🌸 دیواره ی قبر شهید بعد از پانزده ماه فرو ریخت و ...
#تقوا #کرامت_شهید #شهیدمیرافضلی #مرگ #شهادت
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f