#راه_اولیه_برای_رفاقت_باشهدا
شما + دوست شهید شما + خدا
گام اول : انتخاب فقط یک شهید
خیلی مهمه فقط یک شهید انتخاب کنید . نگید من یه گردان شهید میزنم بلکه یکیشون جوابمو بده ! شهدا در آخرالزمان اینقدر غریب و مظلومند که منتظر یه نیت پاک و باصفا هستن تا خودشون نشون بدن . آلبوم شهدا رو باز کنید (سعی کنید از شهدای شهر و یا روستا خودتون باشه). اولین ملاک انتخاب شهید قیافه و صورت شهیده ، ببینید با لبخند کدوم شهید ته دلتون خالی میشه .آفرین درسته این همون دوست شماست ....
#رفیق_اسمانی
🆔 @hemmat_channel
#الله_اڪبر
#راه_اولیه_برای_رفاقت_باشهدا
شما + دوست شهید شما + خدا
گام سوم : عهد بستن با شهدا
یه جا که جلو چشمتون باشه بنویسید و امضاء کنید : با دوست شهیدم عهد می بندم پای رفاقت او تا آخرین لحظه عمرم ، خواهم موند و از تذکرات دوستانه او به هیچ وجه رو بر نمی گردونم .
#رفیق_اسمانی
🆔 @hemmat_channel
#الله_اڪبر
شما + دوست شهید شما + خدا
گام چهارم : شناخت شهید
تا میتونید از دوست شهیدتون اطلاعات جمع آوری کنید .( عکس ، کلیپ ، دست نوشته ، خاطرات همرزمان ، خاطرات همسر شهید ، پوستر و ....) بصورت خرید از فروشگاه یا دانلود از اینترنت
#رفیق_اسمانی
🆔 @hemmat_channel
#الله_اڪبر
شما + دوست شهید شما + خدا
گام پنجم : هدیه ثواب اعمال خود به شهید😊
از همین الان هر کار خیر و ثوابی انجام میدید مثل نماز واجب و مستحبی ، ادعیه ، زیارات ، صدقه ، حتی درس خوندن برای رضایت خدا☺️❤️
سریع تو ابتدا یا انتها ی آن بگید :
خدایا اطاعت من اگر چه اندک است ولی یه نسخه از ثوابشو هدیه میکنم به روح دوست شهیدم که هر عملی یک عکس العملی دارد ( طبق روایات نه تنها ثواب اعمالتون کم نمیشه بلکه با برکتر هم خواهد شد )😍😍
#رفیق_اسمانی
🆔 @hemmat_channel
#الله_اڪبر
شما + دوست شهید شما +خدا
گام ششم : درگیر کردن خود با شهید
سریعا همین الان عکس صفحه گوشیتون رو عوض کنید و عکس دوست شهیدتون رو بذارید .فکر کنید که از امروز همه پیامکا و تماسهاتون توسط دوست شهید شما بررسی میشه .همین کارو برای دسکتاب کامپیوتر هم انجام بدید ، محل کارتون ، کیف جیبی ، داشبورد ماشین ، هرجا میتونید یه عکس یا نشونه از شهید تون بزارید . در طول روز تا میتونید با دوست شهیدتون حرف بزنید ، مدام به او فکرکنید صبح اولین نفر به او سلام کنید و آخر شب هم شب بخیر
@hemmat_channel
#الله_اڪبر
🍃🌺🍃🌷🍃🌺🍃🌷🍃
#هرروز_یک_شهید
وصيت نامه شهيد حسين برهاني
- اي ملت بدانيد امروز مسئوليتتان بزرگ و بارتان سنگين است و بايد رسالتتان را كه پاسداري از #خون_شهيدان است
انجام دهيد و تنها با اطاعت ازروحانيت متعهد و مسئول كه در راس آن ولايت فقيه مي باشد و امروز سمبل آن امام بزرگوار امت قادريد اين راه را ادامه دهيد.
- خواهرانم! در تربيت فرزندانتان بكوشيد و حجاب را رعايت كنيد،
زهراگونه زندگي كنيد..... 😍😊
- سفارشم اين است،
مردم! به ياد خدا و روز جزا باشيد پيرو ائمه اطهار باشيد، كه .....
- مردم! امام زمان (عج) را فراموش نكنيد.😔
مردم! دنباله رو روحانيت باشيد كه چراغ راه هدايتند.....
از امام اطاعت كنيد كه عصاره اسلام است، او را تنها نگذاريد كه نماينده حجه بن الحسن (ع) است. 10/5/1362
🍃🌺🍃🌷🍃🌺🍃🌷🍃
@hemmat_channel
#الله_اڪبر
رهبرم اخم ڪند
قایقی خواهم ساختــ
خواهم انداختــ
به دریای دل اربابمــــ ❤️
قایق از خشم پر استــ
ودل از نفرتــ تڪفیری ها 🏻
قصه ی فهمیده باز تڪرار ڪنم؟
نه دگر این بار دعوا
به سر سربند نیستــ
همه سربندها نام یافاطمه استــ 🌹
نشود تڪرار باز عاشورا
خیمه ها اینبار جایش امن استــ
علم عباس هم
دستــ نیڪوے گل
سرسبد فاطمه استــ 😍
رهبرم خامنه ایستــ
رهبرم سید و اولاد علے استــ😌
رهبرم اخم ڪند
به عـــــــلے مادرتان
داغ شمــــا می بیند👊🏻
حاج همت رفتہ
کاظمی دیگر نیستــ
پدرموشڪ ایران هم رفتــ
لیڪ از عالم غیبــ
باز با ما هستند💚
حاج قاسم هم هستــ
که سلیمانی ڪرد همه دنیا را فتح
همه ی ما هستیمــ
ڪور خواندید اگر فڪر کنید
که علی تنها استــ ... 😒
نامه های بیعتــ مسلم
همه ایرانیستــ
همه با خون خود امضا کردیمــ
خاڪ پای نوکر اربابیم... ✌️
باز دنیا انگار
تشنه ی خون شده استــ
هوس رویش لاله ڪرده
دورتادور ضریــــح عباس 🌺
خون شیعه ز
گرفتارے تن خسته شده
وقت آنستــ ڪه آزاد شود از رگ ها
*رهبرم*
اخم نڪن ای به فدای جدتــ 😍
به خدا اذن دهے
شیعه باخون خودش میشورد
همه ی لشکر کفر
همه ی لشکر کفر ✊🏻
اینبار نه هفتادو تن
۷۵ میلیون هستیم
@hemmat_channel
#الــلــہ_اڪبــر
🕊🌹🕊🌹
🌹🕊🌹
🕊🌹
🌹
#طنز_راهیان_نور😂
#عالیہ
یادمہ از اولین دوره هاے راهیان نور ڪہ رفتہ بودم ،وقتے وارد هویزه شدیم قشنگے فضاش ما رو گرفت ...😊
ڪسایے ڪہ رفتن هویزه میدونن چے میگم ...
جلوے درش کفشاشو👟 میگیرن و واڪس میزنن ....
از تونل سر بندها ڪہ عبور میڪنے میرسے بہ یہ حیاط ڪہ دو طرفش شهدا دفنن و چند تا درخت🌴 رو مزار بعضے شهدا سایہ انداختہ و دلچسبے فضا رو دو چندان میڪنہ
یادمہ وارد شدیم و راوے روایت گرے میڪرد . یڪے از بچہ ها ڪہ سابقہ دار بود اصرار ڪرد بچہ ها بریم سر قبر 👈شهید علے حاتمے🌷
پرسیدیم چرا بین اینهمہ شهید به اونجا اصرار دارے ...⁉️
گفت بیاین ڪارتون نباشہ 🤔
رفتیم سر مزار شهید و مشغول فاتحہ و صحبت و دیدیم چند تا خواهرا هم پشتمون سرپا وایسادن و منتظرن بیان همونجا و چون ما اونجا بودیم خجالت😓میڪشیدن جلو بیان
برام جاے تعجب بود خوب بقیہ شهیدا اطرافشون خالین برن برا اونا فاتحہ بخونن ...
ڪہ این رفیقمون گفت آخہ این شهید مسئول ڪمیتہ ازدواجہ 💑
هر ڪے با نیت بیاد سر خاڪش سریع ازدواج میڪنہ (پس بگو چرا خواهرا صف وایساده بودن 😂😂😂)
ما هم از قصد هے ڪشش میدادیم و از روے مزار بلند نمیشدیم 😁...
یهو راوے اومد بلند جلومون با صداے بلند و🗣خنده 😄 گفت :آقایون این شهید شوهر میدهها ... زن نمیده به ڪسے
یهو همه اطرافیان و اون خواهراے پشت سرے خندیدند 😂و ما هم آروم آروم تو افق محو شدیم ..
البتہ راوی بہ شوخے میگفت ؛ خیلے بچه ها با نیت اومدند و ازدواج 🎊هم ڪردند .
#یادشهداباصلوات
#الله_اڪبر
یازهرا(سلام الله علیها)
| @hemmat_channel
🕊
🌹🕊
🕊🌹🕊
🌹🕊🌹🕊
🌷ماجرای شیرین و جالب بدنیا امدن فرزند سردار شهید #محمدابراهیم_همت🌷
زمستان سال ۶۲بود ما تو اسلام اباد غرب زندگی میکردم ابراهیم از تهران اباد بود از قیافش معلوم بود که چندوقت است نخوابیده است😨 با اینکه خسته بود اجازه نداد من کار کنم🙃 خودش شام را اورد خوردیم جمع کرد مهدی را خواباند😴 رختخواب هارا انداخت من مصطفی پسر دومم را باردار بودم🙈 شروع کرد به حرف زدن با بچه توراهیمون😳😟
میگفت(بابایی اگر پسر خوب و حرف گوش کن باشی باید همین امشب سرزده تشریف بیاری،😳میدونی چرا؟چون بابا خیلی کار داره اگه امشب نیای من توی منطقه نگران تو و مامانت هستم☹️ بیا و مردونگی کن همین امشب تشریف فرمایی کن😑)جالب این بود که میگفت"اگه پسر خوبی باشی"نمیدانم از کجا میدانست بچه پسر است😟😳
هنوز حرفش تموم نشده بود که زد زیر حرفش و گفت(نه بابایی،امشب نیا🙁 بابا ابراهیم خستس چند شبه که نخوابیده بمونه برای فرداشب😤)این را که گفت خندیدم 😂گفتم تکلیف این بچه رو روشن کن بیاد یانیاد؟😉
کمی فکر کرد گفت قبول همین امشب،چه شبی بهتر از امشب که تولد امام حسن عسگری هم هست🤗 بعد انگار که با یکی از نیروهایش حرف میزند گفت پس همین امشب مفهومه؟👨✈️😡
مدتی گذشت احساس دردکردم و حالم بدشد😰ابراهیم حال مرا که دید ترسید گفت بابا تو دیگه کی هسی شوخی هم سرت😐 نمیشه پدر صلواتی؟🙃
دردم بیشتر شد ابراهیم دستوپایش را گم کرده بود😵 و از طرفی هم اشک تو چشماش حلقه زده بود😥 پرسید وقتشه؟گفتم اره🙈
منو رسوند بیمارستان و فرزندم بدنیا اومد و بچه هم پسر بود😟😍😍
اون شب ابراهیم مثل پروانه دورم میچرخید اون شبو هیچوقت فراموش نمیکنم و هروقت یادش میوفتم خندم میگیره💔🌺😍
📎راوی:ژیلابدیهیان(همسرشهید)
📚منبع:کتاب برای خدامخلص بود
#شهیدمحمدابراهیم_همت
#یادش_باصلوات
🍃💟 @hemmat_channel
#الله_اڪبر
اتاقت رانام گذاری_کن😍😍😍 ...
من تو خانه همه اتاقهای منزلم را اسم گذاری کرده ام ... 📝
..
اتاق نشیمن را #اتاق_تهلیل نامیده ام و
هر گاه وارد آن شدم #لا_إلہ_إلا_اللہ می گویم ...☘
..
آشپزخانه ام #اتاق_استغفار است ،
وارد آن که شدم ذکر استغفار را می گویم ...
#استـغفـرالــلّٰــہ💚
..
اتاقی که مخصوص زنهاست را #اتاق_تکبیر ...
#اللہ_اڪبر 🌷
و
اتاق مردان #اتاق_تسبیح نامیده ام ...
#سبحان_اللہ ...❤️🍃
#الحـمدللہ ...💐
#اللہ_اڪبر ...🌺
..
..
در آشپزخانه که کار می کنم و غذا می پزم #ایت الکرسی می خونم
و
اتاق مردان را که تمیز می کنم #تسبیـحات را با خود زمزمه می کنم ،
اتاق زنان را که تمیز می کنم #سبحان الله بحمده سبحان الله العضیم زمزمه می کنم 🌻و ...
..
..
و خلاصه در هر اتاق ،
تا کارم در آنجا تمام می شود
ذکری که نامش را بر آن اتاق گذاشته ام می خوانم تا زبانم از #ذکر غافـل نباشد
به این شیوه کارم نیز #لذت_بخش تر است و قلبم مطمئن است ...🌺..
بانامو یاد خدا دلها ارامش میگیرد چه خوبه همیشه نام و یاد الله ورد زبانمون باشه.
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
🌷ماجرای شیرین و جالب بدنیا امدن فرزند سردار شهید #محمدابراهیم_همت🌷
زمستان سال ۶۲بود ما تو اسلام اباد غرب زندگی میکردم ابراهیم از تهران اباد بود از قیافش معلوم بود که چندوقت است نخوابیده است😨 با اینکه خسته بود اجازه نداد من کار کنم🙃 خودش شام را اورد خوردیم جمع کرد مهدی را خواباند😴 رختخواب هارا انداخت من مصطفی پسر دومم را باردار بودم🙈 شروع کرد به حرف زدن با بچه توراهیمون😳😟
میگفت(بابایی اگر پسر خوب و حرف گوش کن باشی باید همین امشب سرزده تشریف بیاری،😳میدونی چرا؟چون بابا خیلی کار داره اگه امشب نیای من توی منطقه نگران تو و مامانت هستم☹️ بیا و مردونگی کن همین امشب تشریف فرمایی کن😑)جالب این بود که میگفت"اگه پسر خوبی باشی"نمیدانم از کجا میدانست بچه پسر است😟😳
هنوز حرفش تموم نشده بود که زد زیر حرفش و گفت(نه بابایی،امشب نیا🙁 بابا ابراهیم خستس چند شبه که نخوابیده بمونه برای فرداشب😤)این را که گفت خندیدم 😂گفتم تکلیف این بچه رو روشن کن بیاد یانیاد؟😉
کمی فکر کرد گفت قبول همین امشب،چه شبی بهتر از امشب که تولد امام حسن عسگری هم هست🤗 بعد انگار که با یکی از نیروهایش حرف میزند گفت پس همین امشب مفهومه؟👨✈️😡
مدتی گذشت احساس دردکردم و حالم بدشد😰ابراهیم حال مرا که دید ترسید گفت بابا تو دیگه کی هسی شوخی هم سرت😐 نمیشه پدر صلواتی؟🙃
دردم بیشتر شد ابراهیم دستوپایش را گم کرده بود😵 و از طرفی هم اشک تو چشماش حلقه زده بود😥 پرسید وقتشه؟گفتم اره🙈
منو رسوند بیمارستان و فرزندم بدنیا اومد و بچه هم پسر بود😟😍😍
اون شب ابراهیم مثل پروانه دورم میچرخید🦋 اون شبو هیچوقت فراموش نمیکنم و هروقت یادش میوفتم خندم میگیره💔🌺😍
📎راوی:ژیلابدیهیان(همسرشهید)
📚منبع:کتاب برای خدامخلص بود
#شهیدمحمدابراهیم_همت
#یادش_باصلوات
🍃http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
#الله_اڪبر