eitaa logo
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
980 دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
491 ویدیو
55 فایل
•[ بـِـسْمِ رَبِّ الشُّهَدا ]• •{ڪانال شہید محمد ابراهیم همت}• 🌹|وَقتے عِشْق عاقل مےشود،عَقْل عاشق مے شود،آنگاہ شہید مےشوید|🌹 🌷شهید مصطفی چمران🌷 @deltange_hemmat68 @shahidhemmat68 انِتقاد،پیشْنَهاد،پروفایلِ سفارشی
مشاهده در ایتا
دانلود
تاثیرگذار.mp3
2.25M
🌷یا صاحب الزمان(عج)🌷 🍃 ابا صالح التماس دعا 🍃 هر کجا رفتی یاد ما هم باش 💔 ‍‌😔😔😔آقا بیا 🙏😭 🍃 🌼🍃 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫⇠ #دختر_شینا ✫⇠قسمت :0⃣0⃣1⃣ #فصل_یازد
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫⇠ ✫⇠قسمت :1⃣0⃣1⃣ این شد تمام حرفی که بین من و او زده شد. چشمم به سِرُم و کیسه خونی بود که به او وصل شده بود. همان پرستار سر رسید و اشاره کرد بروم بیرون. توی راهرو که رسیدم، دیگر اختیار دست خودم نبود. نشستم کنار دیوار. پرستار دستم را گرفت، بلندم کرد و گفت: «بیا با دکترش حرف بزن.» مرا برد پیش دکتری که توی راهرو کنار ایستگاه پرستاری ایستاده بود. گفت: «آقای دکتر، ایشان خانم آقای ابراهیمی هستند.» دکتر پرونده ای را مطالعه می کرد، پرونده را بست، به من نگاه کرد و با لبخند و آرامشی خاص سلام و احوال پرسی کرد و گفت: «خانم ابراهیمی ! خدا هم به شما رحم کرد و هم به آقای ابراهیمی. هر دو کلیه همسرتان به شدت آسیب دیده. اما وضع یکی از کلیه هایش وخیم تر است. احتمالاً از کار افتاده.» بعد مکثی کرد و گفت: «دیشب داشتند اعزامشان می کردند تهران که بنده رسیدم و فوری عملشان کردم. اگر کمی دیرتر رسیده بودم و اعزام شده بودند، حتماً توی راه برایشان مشکل جدی پیش می آمد. عملی که رویشان انجام دادم، رضایت بخش است. فعلاً خطر رفع شده. البته متاسفانه همان طور که عرض کردم برای یکی از کلیه های ایشان کاری از دست ما ساخته نبود.» ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫⇠ #دختر_شینا ✫⇠قسمت :1⃣0⃣1⃣ #فصل_یازد
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫⇠ ✫⇠قسمت :2⃣0⃣1⃣ چند روز اول تحمل همه چیز برایم سخت بود؛ اما آرام آرام به این وضعیت هم عادت کردم. صمد ده روز در آن بیمارستان ماند. هر روز صبح زود خدیجه و معصومه را به همسایه دیوار به دیوارمان می سپردم و می رفتم بیمارستان، تا نزدیک ظهر پیشش می ماندم. ظهر می آمدم خانه، کمی به بچه ها می رسیدم و ناهاری می خوردم و دوباره بعدازظهر بچه ها را می سپردم به یکی دیگر از همسایه ها و می رفتم تا غروب پیشش می ماندم. یک روز بچه ها خیلی نحسی کردند. هر کاری می کردم، ساکت نمی شدند. ساعت یازده ظهر بود و هنوز به بیمارستان نرفته بودم که دیدم در می زنند. در را که باز کردم، یکی از دوستان صمد پشت در بود. با خنده سلام داد و گفت: «خانم ابراهیمی ! رختخواب آقا صمد را بینداز، برایش قیماق درست کن که آوردیمش.» با خوشحالی توی کوچه سرک کشیدم. صمد خوابیده بود توی ماشین. دو تا از دوست هایش هم این طرف و آن طرفش بودند. سرش روی پای آن یکی بود و پاهایش روی پای این یکی. مرا که دید، لبخندی زد و دستش را برایم تکان داد. با خنده و حرکتِ سر سلام و احوال پرسی کردم و دویدم و رختخوابش را انداختم. تا ظهر دوست هایش پیشش ماندند و سربه سرش گذاشتند. آن قدر گفتند و خندیدند و لطیفه تعریف کردند تا اذان ظهر شد. آن وقت بود که به فکر رفتن افتادند. ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 راوی: برادر دهقانی #قسمت سوم با بالا آمدن آفتاب کمی از شدت درگیری کاسته شد. مجروحین و شهد
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 راوی: برادر دهقانی چهارم فقط تماشایش کردیم. نمی دانم در تماشای او، ما با فرشتگان همراهی می کردیم یا فرشتگان با ما، دیگر توان تکلم نداشت، حتی اگر رمقی هم باقی مانده بود با لب و دهانی شرحه شرحه شده مگر می توان تکلم کرد. این بار نتوانست بخاطر زحمتی که به ما داده عذرخواهی کند. جنازه اش را به پایین دژ آوردیم، قدری عقب تر ، کنار دژ قرارش دادیم. چند دقیقه ای کنارش نشستم . برادر راسخ ، فرمانده گردان مالک نزدیک من شد، نمی دانست که این شهید، خانجانی است، صورتش راپوشانده بودیم، دوباره از تحرک دشمن گفت و جلو آمدن تانک ها و دوباره می گفت به خانجانی اطلاع بده که .... حرفش را قطع کردم و با اشاره به شهید خانجانی گفتم خانجانی اینجاست، هر چه می خواهی خودت به او بگو. روحش شاد و یادش گرامی 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
مزار شهید مرتضی خانجانی😭 فرمانده گردان کمیل http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
شهید مرتضی خانجانی فرمانده گردان کمیلروحشون شاد ویادشون گرامے http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
4_6007931039693932288.mp3
46.34M
🔈 شرح و بررسی کتاب 🔈 تجربه نزدیک به مرگ جانباز مدافع حرم 🔊 جلسه بیست و دوم * شباهت بین پرونده اعمال و کارنامه تحصیلی * نظام بارم‌گذاری خدا بر اعمال ما * قبولی اعمال ما با چه چیزی سنجیده می‌شود؟ * اگر مرگ ترس ندارد، پس چرا اولیا خدا از مرگ می‌ترسیدند؟ * چه طور متوجه بشویم که نمازمان قبول شده است؟ * معصیت را ترک کنیم، هم به صورت اعتقادی و هم عملی * قربانی کردن اثری در دفع بلا دارد؟ * رابطه بین نماز و دیگر اعمال ما * چرا خدا فقط اعمال متقین را قبول می‌کند؟ * گاهی حاجت برآورده می‌شود اما دعا پذیرفته نمی‌شود http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
امسال محرم شهدا توی هیئت ها بودن ولی ما نمیدیدیم...😭😭 🆔 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
📷 عکس ناب 🌴 اسطوره های سپاه اسلام هر سه شهید در سال شصت و دو به مقام شهادت رسیدند "شهید سیف الله اختیاری: شهادت ۱۳۶۲/۸/۱۵ . "شهید محمد ابراهیم همت: شهادت ۱۳۶۲/۱۲/۱۷ "شهید محسن نورانی: شهادت ۱۳۶۲/۵/۲۱ http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊 #برای_خدا_خالص_بود #خاطرات_شهید_محمد_ابراهیم_همت قسمت 1
بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊 قسمت 2⃣2⃣ راوی: ابراهیم سنجری عملیات والفجربود.حاجی میخواست از خط بازدید کند، میگفت:" باید خودم از نزدیک در جریان عملیات قرار بگیرم تا بتونم وضعیت رو بهتر کنترل و هدایت کنم. " به طرف خط در حال حرکت بودیم. همینطور که میرفتیم، یک هواپیمای عراقی بالای سرمان ظاهر شد. مانده بودم چه کنم، دستپاچه شده بودم. هواپیما بدجور بالای سرما ویراژ میداد.در این حین، چشمم به سنگ بزرگی که کنار جاده بود، افتاد.سریع زدم روی ترمز تا برویم و آن سنگ را پناه خود قرار دهیم. حاجی پرسید: "چرا وایستادی؟" گفتم: "مگه هواپیما رو نمبینی حاجی؟ عراقیه. " گفت: "خب باشه، مگه میترسی؟" گفتم: "الانه که ما رو بزنه، خیلی پایین پرواز میکنه." با همان آرامش قبلی اش گفت: « لا حول و لا قوه الا بالله، به حرکتت ادامه بده» مجبور بودم که اطاعت کنم. هواپیما شروع کرد به تیراندازی، چند تیر هم به عقب وانت خورد و آن را سوراخ کرد. نگاهی به حاجی انداختم، دیدم آرام و بی خیال نشسته و هیچ استرسی در چهره اش مشاهده نمیشود. من هم از آن اتکا به خدای بسیار زیادی که داشت، روحیه گرفتم و به راهم ادامه دادم. ادامه دارد... 🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
❣﷽❣ 9⃣1⃣ #سبک_زندگی_قرآنی✨ 🔻 #متّقین_بن‌بست_ندارند🔻 ✍ خدا الطافِ خفیه‌ای داره که هیچکس از عمقِ ا
❣﷽❣ 0⃣2⃣ ✨ 🔻 🔻 ✍ اینکه آدم ۳ روز پشت سر هم روزه بگیره، و هر ۳ روز افطار خودش رو به سائل بده (مسکین و یتیم و اسیر)،😩 و خودش با آب افطار کنه💧 ❗️خیلی کار بزرگیه..😲 ❗️کلاسِ این کار خیلی بالاست..😳 ☝️ کاری که کردند و آیات سوره انسان (هل اتی) نازل شد:↶ 🕋 وَ یُطْعِمُونَ الطَّعٰامَ عَلیٰ حُبِّهِ مِسْکِیناً وَ یَتِیماً وَ أَسِیراً. (انسان/۸) 💢 و غذای خود را، با آن که دوستش دارند و به آن احتیاج دارند، به بینوا و یتیم و اسیر می‌دهند. ✔ امّا قرآنِ کریم در آیه بعدی، یه درسِ بالاتر و مهم‌تری رو به ماها یاد میده، و اون اینکه: 👈 اهلبیت بعد از این ایثار و از خودگذشتگیِ بزرگ، گفتند:↶ 🕋 إِنَّمٰا نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللّٰهِ، لاٰ نُرِیدُ مِنْکُمْ جَزٰاءً وَ لاٰ شُکُوراً. (انسان/۹) 💢 گفتند: «ما برای رضایِ خدا به شما طعام می‌دهیم، و از شما پاداش و تشکّری نمی‌خواهیم.» اوج محبّت به خدا اینجاست که میگن:👈 إِنَّمٰا نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللّٰهِ. ما این کار رو خالص برای رضای انجام دادیم، اصلاً هم به فکر تمجید و تشکّر نیستیم.✔ دقیقاً برعکس ما، که اگر یه کارِ خوبی کردیم و ازمون تشکّر نکردند، بهمون برمیخوره🙁، حتّی ممکنه دعوا هم بکنیم😡. و بعد هم گفتند:↶ 🕋 إِنّٰا نَخٰافُ مِنْ رَبِّنٰا یَوْماً عَبُوساً قَمْطَرِیراً. (انسان/۱۰) 💢 ما از خداوند خائف و ترسانیم، برای روزی که عبوس و سخت است. ❗️ ماها تا یه کارِ خوبی انجام میدیم، دیگه فکر میکنیم خیلی هنر کردیم!!😊 ❗️ کلّی سرِ خدا منّت میذاریم که خدایا ما رو ببین چکار کردیم؟؟!☺️ 📛 گرفتار عُجب و میشیم. ❌ خیلی خودمون رو تحویل می‌گیریم. ⚠️ فکر میکنیم دیگه کارمون خیلی درسته. ولی اهلبیت این نکته‌‌ی مهم رو به ما یاد دادند که:↶ ☝️ اگر بهترین کارها رو هم انجام دادیم، ❌ نه تنها گرفتار و نشیم، ✅ بلکه خائف و ترسان باشیم،😱 و نگران باشیم که اگر خداوند این کارِ ما رو قبول نکنه، چه خاکی به سرمون بریزیم.😰 ⚠️ تا یه کارِ خوبی انجام دادیم، زودی از خدا طلبکار نشیم... ⁉️ بلکه نگران باشیم، و دغدغه داشته باشیم که آیا این عملِ ما رو خدا قبول کرده یا نه؟؟!😢😰 ☝️ خیلی از ماها که خودمون رو میدونیم، تا دو تا هیأت میریم و، برای اشکی میریزیم و سینه‌ای میزنیم، دیگه هیچ ترسی از نداریم و میگیم با عشق می‌پریم تو بهشت...😳 ✅ جالبه که خودِ میگن ما از قیامت میترسیم: 👈 إنَّا نَخَافُ مِن رَّبِّنَا يَوْماً عَبُوساً قَمْطَرِيراً... ❌ ولی ما نمی‌ترسیم. میگیم امام حسین میکنه، ما میریم تو بهشت..😇 درسته.☝️ شفاعت میکنه، ولی حساب کتاب داره. بانک هم پول زیاد داره،💵 ولی حساب کتاب داره. ✅ درسته كه كشتىِ نجات امّتِ اسلامه... ❌ امّا این کشتی، براى كسانى كه مثل پسر نوح، یك عمر و نافرمانى كردند، جایی نداره. ❌ اولیاى الهى، چراغ سبز براى انجام نیست.🚥 😳 بعضی از عزادارنِ امام حسین (ع) با تکیه بر ، ترسی از قیامت ندارند، در حالیکه خودِ (ع) فرمودند: ⚡️ لا یأمَنُ یومَ القیامَةِ، إلاّ مَن خافَ اللهُ فِی الدُّنیا. 😱 در قیامت در امان نیست، مگر کسی که در دنیا از بترسد. 💯 ... 🍃🌹🍃🌹 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
🌴🌻بسم الله الرحمن الرحیم🌻🌴 #تفسیر_تمثیلی_سوره_یوسف 7⃣1⃣ ❇️انبیاء آمده اند برای آزادی بشر . آزاد
🌴🌻بسم الله الرحمن الرحیم🌻🌴 قسمت 8⃣1⃣ 🌴⭕️خیلی بیان قران زیباست ، ببینید نگفت تو که خواب دیده بودی چنین می شود چنان می شود ، حرف اضافی نزد 👇گفت: "اَمّا اَحَدُ کُما " 👌یکی ازشما دوتا ساقی می شوید، معلوم است که کدام ساقی می شود، آن که درخواب انگور می فشرد . 😱اما دیگری به دار آویخته می شود و از سراو مرغان می خورند . ♻️او هم فهمید دیگر لازم نبود که یک به یک نام برد و بگوید تعبیر خواب تو چنین و چنان است . ❇️〽️اینها از تعلیمات قران است . ⚠️ یعنی حرفهای اضافی رااز حرف هایتان حذف کنید ، وجین کنید ، پاک کنید ، حرف های اضافی ورودی شیطان است ، روزنه ای است برای ورود شیطان . ⛔️حرف های اضافی هم روح را سنگین می کند. ازاین ها باید پرهیز کرد .هرکس به جایی رسید از همین جارسید. 🔥ای دهان تو خود دهانه ی دوزخی! 🌘🌗 دهان ؛ دهنه جهنم است 🔥 هر کسی وارد جهنم شد ازهمین مجرا وارد شد. 🌨لذا هرکسی به هر جایی رسید اصلاح را از همین جا شروع کرده. 👈از سخنانش شروع کرد ، 👈سخنانش را وجین کرد ، 👈حرف های اضافی ، بی حاصل ، 👈 حرف های پوچ و بی فایده را از حرف هایش غربال کرده ، کنار گذاشته . ✍ مرحوم قاضی طباطبایی می فرمود 24 سال دردهانم ریگ گذاشتم ، خیلی سخت است ، شوخی نیست 24 سال داخل دهان انسان ریگ باشد. 👇چرا ؟ 👇 تا حرف اضافی نزند ، حرف زیادی نزند .چون بخواهد حرف بزند خیلی سخت است ، فقط حرف هایی را بزند که ضرورت داشته باشد ( حالااین توصیه ی ما نیست ). 💬🖍این اهمیت این ماجرا را تبیین می کند که مواظب حرف زدن ها باید بود. 📣امیر المومنین علیه السلام فرمودند: طُوبی لِمَن اَنفَقَ الفَضل مِن مالِهِ و اَمْسِک الفضل مِن لِسانِهِ .... 😊🌹خوشا به احوال کسانی که ❌ زیادی مالشان را انفاق می کنند ⛔️وزیادی کلامشان را نگه میدارند۰ http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f 🌴📚استاد رنجبر
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊 #برای_خدا_خالص_بود #خاطرات_شهید_محمد_ابراهیم_همت قسمت 2
بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊 قسمت 3⃣2⃣ راوی: ژیلا بدیهیان در بهمن ماه سال 1360، حاج همت به همراه حاج احمد متوسلیان و تعداد دیگری از بچه های سپاه پاوه و مریوان به جنوب رفتند. یک هفته بعد هم، برای من پیغام فرستاد که وسایلم را جمع کنم و برای رفتن به جنوب آماده شوم. به دزفول رفتم و بعد از اینکه چند روز در خانه ی یکی از دوستان حاجی سکونت داشتیم، به طبقه ی دوم یک ساختمان که دو اتاق داشت رفتیم و با اسباب و اثاثیه مختصری که به همراهم برده بودم، در آنجا ساکن شدیم.حاجی اغلب دیروقت به خانه می آمد. از آن طرف هم صبح خیلی زود ازخانه بیرون میرفت و تقریبا تمام روز تنها بودم. یک بار، سه شب بود که به خانه نیامده بود.شهر خیلی ساکت و آرام بود. کوچه ها و خیابان های شهر هم در تاریکی مطلق فرو رفته بود. تنها نشسته بودم زیر نور چراغ گرد سوز و کتاب میخواندم.ناگهان صدای در آمد.ساعت را نگاه کردم،یک و نیم صبح بود. از جا بلند شدم و رفتم در را باز کردم. حاجی پشت در بود، آن هم با چه وضعی، سر و صورت و لباسش گل خالی بود. چهره اش هم خیلی خسته بود و نشان میداد که چند شب است که نخوابیده. داخل شد و گفت: "شرمنده ام حلالم کن. یکی دو هفته است که تو را آوردم اینجا، اون هم با این وضعی که اینجا داره، حالا هم بعد از چند شب با این قیافه اومدم خونه. " سپس یک راست به حمام رفت. یادم هست آن شب آب گرم نداشتیم و او مجبور شد با آب سرد دوش بگیرد. تمام این سختی ها و دوری ها را به عشق حاجی تحمل میکردم و کمی و کاستی برایم هیچ اهمیتی نداشت. فقط دوست داشتم همراه او باشم. ادامه دارد... 🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
❣﷽❣ 0⃣2⃣ #سبک_زندگی_قرآنی✨ 🔻 #به_کارهای_خوبمون_مغرور_نشیم🔻 ✍ اینکه آدم ۳ روز پشت سر هم روزه بگیر
❣﷽❣ 1⃣2⃣ ✨ 🔻🔻 ✍ ، خطرناک‌ترین آفت برای انسان است. قرآن کریم می‌فرماید: اگر کسی از غافل بشه، از خودش غافل شده، و خودش رو فراموش میکنه:🤔👇 🕋 لاٰ تَکُونُوا کَالَّذِینَ نَسُوا اللّٰهَ، فَأَنْسٰاهُمْ أَنْفُسَهُمْ (حشر/۱۹) 💢 همچون کسانی نباشید که را فراموش کردند، و خدا نیز آنها را به «خود فراموشی» گرفتار کرد. عجب آیه‌ی زیبا و پر مغزی❗️ 🙄 همه چیز رو در چند کلمه گفته. ☝️ کسی که رو فراموش کنه، خودیّتِ خودش رو فراموش کرده؛ چون طبق آیاتِ قرآن، و سرشتِ انسان، از خداست.👌 در واقع و از یک "فطرت" هستند:🤔👇 🕋 فِطرَتَ اللهِ الَّتِی فَطَرَ النّاسَ عَلَیها (روم/۳۰) 💢 این و سرشتِ الهی است که خداوند، انسانها را بر آن آفریده است. ✔ حدیث معروفِ «مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ، فَقَدْ عَرَفَ رَبَّهُ» هم، همین مطلب رو تایید میکنه. 👈 هر کس خود را بشناسد، خدای خود را شناخته است. ❌ پس انسان نمیتونه از منشاءِ خودش جدا باشه. ، با یاد خودِ انسان، به هم گره خورده.➿ اگر کسی خدائی رو که از رگ گردن به او نزدیک‌تره، فراموش کنه، در واقع خودیّتِ خودش رو فراموش کرده.💔 ✔ پس انسان در اثرِ فراموش کردنِ ، به عذابِ «خود فراموشی» گرفتار میشه.☹️ ☝️❌ یعنی این کرامتی رو که خودش داره، فراموش میکنه؛ و یادش میره که چه موجود با ارزشی هست.😔 🔚 در نتیجه، به و انحراف کشیده میشه. امیرالمومنین در نهج البلاغه می‌فرماید: ⚡️ إِنَّ دُنْیَاکُمْ عِنْدِی لَأَهْوَنُ مِنْ وَرَقَةٍ فِی فَمِ جَرَادَةٍ تَقْضَمُهَا، مَا لِعَلِیٍّ وَ لِنَعِیمٍ یَفْنَی وَ لَذَّةٍ لَا تَبْقَی. 💢 همانا این دنیای آلوده‌ی شما، نزد من از برگ جویده شده‌ در دهانِ یک ملخ، پست‌تر است. 💢 علی را با نعمت‌های فناپذیر و لذّت‌های ناپایدارِ دنیا چه کار⁉️ 👌 انگار امیرالمومنین، خودش به عنوانِ یک موجودِ گرامی، داره از خودش می‌کنه. با خودش میگه: من تن بِدَم به این خفت‌های دنیای زودگذر⁉️ 📣 این‌ همون ندای است. حتّی در روایات داریم که: ایّاکُمْ وَ التَّعَریّ. 👈 یعنی همینجوری لخت نگردید تو خونه. حتّی اگر کسی نیست، و تنها هستید. ☜ حتّی اگر کسی هم نمی‌بینه، آدم باید از خودش بکشه و بکنه.😌 ⚡️ شیخ صدوق در کتاب أمالی حدیث نقل می‌کند: نَهَی رَسُولُ اللهِ (ص) عَنِ التَّعَرِّی بِاللَّیْلِ وَ النَّهَارِ. 👈 پیغمبر از برهنه گشتن، حتّی در خلوت هم نهی کردند. 🔔 یعنی تا این حدّ، از ما خواستند که خودمون از خودمون کنیم و خجالت بکشیم. این همون گوهر است،💎 که انسان رو نگه میداره، و اجازه نمیده که کنه: طرف با خودش میگه: ⁉️ حیفِ من نیست که فلان رو انجام بدم؟!🤔 ⁉️ حیفِ من نیست با نامحرم رفیق بشم؟!🤔 ⁉️ حیفِ من نیست پای فلان سایت و فلان فیلم بشینم؟!🤔 ⁉️ حیفِ من نیست دروغ بگم و مال حروم بخورم؟!🤔 ⁉️ حیفِ من نیست...🤔 حالا اگر کسی رو فراموش کنه، دیگه این حرفها رو به خودش نمیزنه. چون خودش و کرامتِ خودش رو فراموش میکنه. 🔚 در نتیجه، به هر گناهی کشیده میشه. مراحل ۳ گانه: فراموشی خدا👈 فراموشیِ خود👈 گناه 💯 ... 🍃🌹🍃🌹 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
🌴🌻بسم الله الرحمن الرحیم🌻🌴 #تفسیر_تمثیلی_سوره_یوسف قسمت 8⃣1⃣ 🌴⭕️خیلی بیان قران زیباست ، ببینید نگ
🌴🌻بسم الله الرحمن الرحیم🌻🌴 قسمت9⃣1⃣ ❌♨️در حساب و کتابها اگر جمع و تفریق درست صورت بگیرد نتیجه اش درست خواهد بود. اگر درست جمع کنیم و درست تفریق و منها کنیم نتیجه هم قطعاً صحیح خواهد بود اما اگر این جمع و آن منها صحیح و درست انجام نشود هر نتیجه ای که گرفته می شود قطعاً غلط و نا صحیح خواهد بود. 〽️🔆 زندگی ما نوعی جمع و تفریق است اگر درست جمع کنیم و درست تفریق و منها کنیم نتیجه ای هم که می گیریم نتیجه ای درست خواهد بود . ♻️ اگر در یکی از اینها خطا کنیم، نتیجه هم قطعاً خطا خواهد بود . ✅😊 یوسف ، یوسف شد چون هم درست جمع بست و هم درست تفریق کرد . درست جمع کرد چون خدا را به علاوه خودش کرد . درست تفریق کرد چون زلیخا را از زندگی خودش حذف کرد . وبه همین خاطر شد یوسف! 💬🖍و هر کسی این جمع و این تفریق را به همین صورت انجام بدهد یوسف خواهد شد. ❌⭕️یادتان باشد جمع و تفریق با ماست ، ضرب و تقسیم با خداست. 💦🌧 اگر ما درست جمع کردیم، خدا هم عزّت شمارا ضرب می کند و خیلی چیزها را نسبت شما و نصیب شما خواهد کرد. ⭕️👈 همانطور که عزت یوسف چندین وچند برابر شد ...... http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊 #برای_خدا_خالص_بود #خاطرات_شهید_محمد_ابراهیم_همت قسمت 3
بسم رب الشهدا و الصدیقین 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 قسمت 4⃣2⃣ راوی: شهید مجید رمضان علاقه ای که بچه بسیجی ها به همت داشتند،غیر قابل وصف بود. همه او را از اعماق وجود دوست داشتند و هر جا که او را میدیدند، دورش را گرفته و بوسه بارانش میکردند. البته این علاقه دو طرفه بود و اخلاصی که همت داشت، علاقه ی بسیجی ها را به او چند برابر کرده بود. یک روز داخل ساختمان ستاد، همراه او بودیم، که گفتند: "حاج آقا، یه پیرمردی میگه با شما کار داره، هرچی میگیم شما مشغولین و نمیتونین اونو ببینین، میگه من تا حاجی رو نبینم از اینجا تکون نمیخورم. کار واجبی با او دارم، باید حتما ببینمش، وگرنه دیر میشه. باید یه چیزی بهش بدم، به کس دیگه ای هم نمیدم، شخصا باید برسم خدمت خود حاجی." همه تعجب کرده بودیم که این پیرمرد چه چیز و چه کاری میتواند داشته باشد. به هر حال چون پیرمرد بود و احترام داشت، حاجی گفت:" بگو بیاد ببینم چکار داره. " وارد اتاق شد، پیرمردی بود با سن بالای شصت سال. همین که چشمش به حاجی افتاد، به سمت او دوید و با قدرت تمام او را بوسبد و گفت:" همین، همینو میخواستم بدم. ماه ها بود که آرزوم این شده بود که صورتتو از نزدیک ببوسم، حالا به آرزوم رسیدم و راحت شدم." ادامه دارد... 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
❣﷽❣ 1⃣2⃣ #سبک_زندگی_قرآنی✨ 🔻#کرامتِ_نفس🔻 ✍ #غفلت، خطرناک‌ترین آفت برای انسان است. قرآن کریم می‌فر
❣﷽❣ 2⃣2⃣ ✨ ✴ ❗️ 🌺 وَ أَمَّا مَنْ أُوتىَِ كِتَابَهُ بِشِمَالِهِ فَیَقُولُ یَالَیْتَنىِ لَمْ أُوتَ كِتَابِیَهْ (حاقه/۲۵) ... خُذُوهُ فَغُلُّوهُ (حاقه/۳۰) ثُمَّ الجَْحِیمَ صَلُّوهُ (حاقه/۳۱) ... إِنَّهُ كاَنَ لَا یُؤْمِنُ بِاللَّهِ الْعَظِیمِ (حاقه/۳۳) وَ لَا یحَُضُّ عَلىَ طَعَامِ الْمِسْكِینِ (حاقه/۳۴) ✅🌹و اما كسى كه پرونده اعمالش📁 را به دست چپش✋ دهند، می گوید: اى كاش پرونده ام را دریافت نمى كردم ... خطاب می رسد: او را بگیرید و در غل و زنجیرش⛓ بكشید؛ آن گاه به دوزخش🔥 بیاندازید ... زیرا او به خداى بزرگ ایمان نمى آورده و مردم را به اطعام نیازمندان تشویق نمى كرده است. 📢📢📢📢📢 🔸❌ بر اساس این آیات، عده ای رو تو قیامت، نامه عملشون✉️ رو به دست چپ✋ میدن، و اونها را به غل و زنجیر⛓ میکشن، و تو آتیش🔥 میندازن، علتش هم دو چیزه:👇 👈♻️ یکی اینکه به خداوند متعال ایمان نیاوردند 👈♻️ دوم اینکه مردم رو برای کمک به و رفع حوائج اونها تشویق و ترغیب نمی کردند. 🔸💢 "وَ لَا یحَُضُّ عَلىَ طَعَامِ الْمِسْكِین" یعنی مردم رو برای کمک به تشویق و ترغیب نمیکردند. 🔸💢 یعنی نه تنها باید به کمک کنیم، بلکه باید دیگران رو هم به این کار تشویق و ترغیب کنیم. ✍👌 علامه طباطبایی(ره) در شرح «وَ لَا یحَُضُّ عَلىَ طَعَامِ الْمِسْكِینِ» می نویسد: یعنی در مورد بینوایان سهل انگاری می کردند و رنجی که فقرا می کشیدند اهمیتی برای آنها نداشت. 🔸 نکته مهم اینکه قرآن کریم📖 این بی تفاوتی در حق مستمندان رو گناهی بزرگ، و در ردیف کفر به خداوند عظیم بیان می کند❗️ ✅ دینداری فقط به نماز و روزه نیست.🍃 ✅ دینداری فقط به رکوع و سجود طولانی نیست.🍃 ✅ دینداری فقط به سجاده نشینی نیست...🍃 💯 ... 🍃🌹🍃🌹 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
. سـالـروز رحلـت پیامبـر اڪرم(ص)و شهـادت سبـط اڪبرش امام حسـن مجتبی(ع) تسلیـت باد.🏴 🌸✨ http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
🌴🌻بسم الله الرحمن الرحیم🌻🌴 #تفسیر_تمثیلی_سوره_یوسف قسمت9⃣1⃣ ❌♨️در حساب و کتابها اگر جمع و تفریق
🌴🌕بسم الله الرحمن الرحیم🌕🌴 قسمت 0⃣2⃣ ⭕️🌾چه قدر زیبا گفت حافظ : 😊دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت دائماً یکسان نماند حال دوران غم مخور 🌀تنها چیزی که در این عالم ثابت است بی ثباتی است. غیر از آن هیچ چیز دیگری ثابت نیست. 📌 اگر امروز غمی داشتیم، غصه نخوریم. چون این غصه ثابت نمی ماند و تبدیل به فرج و گشایش می شود . ♻️♨️ نمونه اش یوسف است . یک روزی برادرانش او را به چاه انداختند و هر چه یوسف دست به دامانشان شد آنها هیچ اعتنا و توجهی نکردند . 📣و امروز ماجرا معکوس شد. قرآن می گوید: " جاءَ إِخوَة یُوسف " حالا برادران یوسف به سوی یوسف آمدند و دست به دامان او شدند.... 🖍دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت دائماً یکسان نماند حال دوران غم مخور هان مشو نومیدچون واقف نه ای از سِرِّ غیب باشد اندر پرده بازیهای پنهان غم مخور 🌴👈قصه یوسف قصه عجیبی است. نشان می دهد که حتی اگر تو را به چاه انداختند غصه نخور. می شود به دنبال این چاه ، جاه باشد . بخت و تخت باشد . لذا جای نومیدی نیست . 😞ما که واقف نیستیم خدا می خواهد چه کار کند . هر گاه هر غم و غصه ای برای پیامبر پیش می آمد این آیه را می خواند: " لعلَّ الله یُحدِثُ بعدَ ذلک امراً " 🌧🌴شاید خدا بخواهد بعد از این غم و غصه دردناک، یک ماجرای شیرینی پیش بیاورد.... http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
: ○ °اینجا عصر جدید نیست، عصر شهداست😔😢😭😭 °○ ✔حاج محمد تو تنها برنده و قهرمان شهر ما از سوی همه ملت ایران و هیئت داوران آسمان در عصر شهید هستی و خواهی بود ...😭😭😭 . 📎 پ ن : آقا سید بشیر کاش بقیه سلبریتی ها هم می فهمیدند فرق مزدور و قهرمان را...کاش خودشان را به خواب نمیزدند...!!!😔😭 . 🌷 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
بسم رب الشهدا و الصدیقین 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 #برای_خدا_خالص_بود #خاطرات_شهید_محمد_ابراهیم_همت قسمت 4⃣
بسم رب الشهدا و الصدیقین 💐🕊💐🕊💐🕊💐🕊💐🕊💐🕊 قسمت 5⃣2⃣ راوی: محمد عبادیان تازه رسیده بود دوکوهه، ساعت یک و نیم بعد از نیمه شب بود. جلسه داشتیم.دوستش که همراهش بود، گفت: "حاجی هنوز شام نخورده ،قبل از اینکه جلسه شروع بشه، اگه غذایی چیزی دارین،بیارین تا حاجی بخوره." رفتم و دوتا بشقاب باقالی پلو با دوتا تن ماهی آوردم و گذاشتم جلوی حاجی و دوستش. حاجی همینطور که صحبت میکرد، مشغول خوردن غذا شد. لقمه ی اول را که میخواست در دهانش بگذارد، پرسید: "بسیجی ها شام چی داشتن؟ " گفتم:" از همینا." گفت: "همین غذایی که آوردی جلوی من؟ " گفتم:" بله، همین غذا. " گفت:" تن ماهی هم داشتند؟ " گفتم:" فردا ظهر قراره بهشون تن ماهی بدیم. " تا این را گفتم، لقمه را زمین گذاشت و گفت: " به من هم فردا ظهر تن ماهی بدین." گفتم: "حاجی جان بخدا قسم فردا به همه تن میدیم. " گفت: "به خدا قسم من هم فردا ظهر میخورم." هرچه اصرار کردم، فایده ای نداشت و او آن شب همان باقالی پلو را خورد. اخلاص و ارادت او به بسیجی ها به حدی بود که حتی حاضر نبود به همین مقدار کم هم سفره اش از آنها رنگین تر باشد. ادامه دارد.... 💐🕊💐🕊💐🕊💐🕊💐🕊💐🕊 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
❣﷽❣ 2⃣2⃣ #سبک_زندگی_قرآنی✨ ✴ #کاری_که_هم_ردیف_کفر_به_خداست❗️ 🌺 وَ أَمَّا مَنْ أُوتىَِ كِتَابَهُ
❣﷽❣ 3⃣2⃣ 😍درمان بیماری های روحـی و روانی ، قرآن است.😍 ⚠️چنانچه امیرالمؤمنین(ع) می‌فرمایند: «دَواء دَوائکُم و نَظمُ ما بَینَکُم» 📩ترجمه: شفای هرگونه بیماری های و انسان، قرآن مجید است.😍} ❓خداوند میفرماید: وَ نُنَّزِّلُ مِنَ القرآنِ ماهُوَشِفاءورحمة لِلمؤمنین. 💤خداوند سبحان فرمود: ماراه درمان رو به مؤمنین نشون میدیم☺️ ➕نه تنها طبیب میفرستیم، ➕نه تنها دارو میفرستیم، ✅بلکه میفرستیمـــــ.... نفرمود: قرآن، دواست❌ نفرمود: وَنُنَزِّلُ مِن القرآنِ ماهُوَ ❌ بلکـــــــه فرمود: وَنُنَزِّلُ مِنَ القرآن ماهُوَ ✅ 💊ممکنه کسی دارو مصرف کنه و شفا پیدانکنه اما 💊ممکن نیست چیزی شفا باشه و انسان شفا پیدا نکنه😉🙂 👈لذا فرمود: ما شفا بخشیدیم امــــــــا امــــــــــا امـــــــــــــا 😊 🔻خدا این شفا وعنایت رو فقط به مؤمنا عنایت کرده😇 💯 ... 🍃🌹🍃🌹 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f