eitaa logo
سلام بر ابراهیم
1.9هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
405 ویدیو
4 فایل
🌼 یا الله 🌹گـویند چـرا تـودل به شھیدان دادے؟ واللہ ڪہ مـن نـدادم، آنـھابـردند دل هایی که در مسیر عاشقی کم بیاورند می میرند. ‌ 🌷‌تقدیم به روح آسمانی شهیدان 💟 #ابراهیم_همت و #ابراهیم_هادی ‌
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 ازدواجی که با وضو و دو رکعت نماز به سرانجام رسید. 🔹اول خودش را معرفی کرد. بعد مسائل کلی مطرح شد و ایشان در همه حرف ها، تاکیدش روی مسائل بود. 🔸یادم نمی رود؛ قبل از اینکه وارد این جلسه شوم، گرفتم و دو رکعت خواندم و گفتم: "خدایا خودت از من با خبری؛ هر طور صلاح می دانی این کار را به سرانجام برسان. 🔹بعدها در دست نوشته های او هم خواندم که نوشته بود: برای جلسه با وضو وارد شدم و همه کارها را به واگذار کردم. 🌷 شادی روحش 💟: @hemmat_hadi
📚 👈خدای هدایت کننده یا خدای روزی دهنده؟ 🔹پسری و نیک سیرت اما فقیر به دختری رفت. پدر دختر رو به پسر کرد و گفت تو و دخترم طاقت رنج و سختی ندارد، پس من به تو دختر نمی دهم. 🔸چندی بعد پسری اما به خواستگاری همان دختر رفت. پدر دختر با ازدواج کرد و در مورد اخلاق پسر گفت ان شاءالله خدا او را می کند. 🔹دختر گفت پدر، مگر خدایی که هدایت می کند با خدایی که روزی می دهد فرق دارد؟ 👌حکایت بعضی از ما همین است خدا را هم تا جایی قبول داریم که باشد. ❤️🍃 @hemmat_hadi
#قهوه مادرم موقع #خواستگاری برای مصطفی شرط گذاشته بود که این دختر #صبح که از خواب بلند میشه باید یه لیوان شیر و قهوه #جلوش بذاری و... خلاصه زندگی با این دختر برات سخته. اما خدا میدونه مصطفی تا وقتی که #شهید شد، با اینکه خودش قهوه نمی‌خورد #همیشه برای من قهوه درست می کرد. می گفتم: واسه چی این کارو می‌کنی؟ راضی به #زحمتت نیستم. او می‌گفت: من به مادرم قول دادم که این کارها را انجام بدم . همین #عشق و #محبت هاش بود که به زندگیمون رنگ #خدایی داده بود. #شهید_مصطفی_چمران🌷 منبع: کتاب افلاکیان، جلد۴، ص۷ #کلام_بزرگان خانواده خوب یعنی زن و شوهری که باهم #مهربان باشند، با وفا و باشند، به یکدیگر #محبت و عشق بورزند، رعایت همدیگر را بکنند، مصالح همدیگر را گرامی و مهم بدارند، این در درجه ی #اول است. 💟; @hemmat_hadi
عاشقانه های همسرشهید❤️ ✍قبل از آشنایی با محمد جواد به #زیارت حضرت زینب(س) با خانواده ام رفته بودیم. روبروی گنبد حضرت زینب (س) بودیم و من با بی بی درد دل میکردم. از او خواستم که #همسری به من بدهد که به انتخاب خودش باشد...💓 البته آن روزها نمیدانستم که #هدیه ای ویژه از طرف بی بی در انتظار من است و آن هم #سرباز خود حضرت زینب(س)، قرار است مرد آسمانی و همسفر بهشتی من شود. از سفر که برگشتیم، محمد جواد به #خواستگاری من آمد.آن زمانها در یک کارخانه مشغول به کار بود. #تنها پسر خانواده بود که روی پای خودش هم ایستاده بود. حتی از جوانی و زمانیکه #محصل بود، در تابستانهایش کار میکرد. تمام مخارج ازدواجمان از گل مجلس 💐خواستگاری تا خرج مراسم عروسی همه را خودش داد. بعد از آن شروع کرد به #ساختن همین منزلی که خانهء من و فرزندانم هست. سر پناهی که ستونهایش را از دست داد. تک تک مصالح و نقشهء منزل و رنگ دیوارها و طرح کاشی ها همه وهمه به #سلیقه من بود.آخر محمد جواد همیشه میگفت که تو قرار است در این خانه بمانی...نه من.... آری همسر من بی تو در این خانه روزها را شب میکنم،تنها به #شوق دیدار تو در زمان ظهور #امام_زمان(عج) #شهید_محمدجواد_قربانی🌷 #شهید_مدافع_حرم 💟 @hemmat_hadi
💠 ازدواجی که با وضو و دو رکعت نماز به سرانجام رسید. 🔹اول خودش را معرفی کرد. بعد مسائل کلی مطرح شد و ایشان در همه حرف ها، تاکیدش روی مسائل بود. 🔸یادم نمی رود؛ قبل از اینکه وارد این جلسه شوم، گرفتم و دو رکعت خواندم و گفتم: "خدایا خودت از من با خبری؛ هر طور صلاح می دانی این کار را به سرانجام برسان. 🔹بعدها در دست نوشته های او هم خواندم که نوشته بود: برای جلسه با وضو وارد شدم و همه کارها را به واگذار کردم. 🌷 شادی روحش 💟: @hemmat_hadi
🔰همرزم 🔸پسر‌عمه و دختر‌دايي بوديم و در جريان انقلاب 2 تا #همرزم. وقتي ازم خواستگاري كرد💍 خيلي بهم برخورد يك سال و چند ماه گذشت اما #اسماعيل دست‌بردار نبود 🔹آن‌روز آمده بود براي #اتمام_حجت. گفت: «معصومه، خودت ميدوني كه ملاك من براي انتخاب #تو ظاهر و قيافه نبوده ولي اگه بازم فكر مي‌كني اين قضيه منتفيه بگو كه ديگه با اصرارم اذيتت نكنم 🔸نشستم با خودم خلوت كردم. در روايات خوانده بودم كه اگر #خواستگاري برايتان آمد و با ايمان و خوش اخلاق بود، رد كردنش #مفسده دارد. هيچ دليلي به ذهنم نرسيد تا اسماعيل را رد كنم گفتم: « #راضيم » #شهيدانه #عاشقانه_شهدا #شهید_اسماعیل_دقایقی @hemmat_hadi
 🔸آقا محمود در جلسه #خواستگاری درباره کار خود صحبت کردند که تعداد و مدت زمان #ماموریت‌های ایشان زیاد است و خارج از کشور باید بروند 🔹 و در ادامه گفتند که خیلی زیاد مسافرت می‌روم  و ممکن است روزی هم بر نگردم که ایشان منظورشان " #شهادت" بود ولی کلمه شهادت را به زبان نیاوردند 🔸 و در مورد کار خود صحبت‌های کردند و اینکه ممکن است این مسیر به شهادتـ ختم شود، که در جواب ایشان گفتم آسمانی شدن ویژه آقایان نیست و #خانم‌ها نیز می‌توانند آسمانی شوند و #شهید_نریمانی سکوت کرد. 🔹 بعد از #ازدواج متوجه شدم که با این جمله ایشان خیلی در تفکر فرو رفت و به انتخاب خود  اطمینان بیشتری پیدا کرد 🔸  شهید نریمانی برای خانواده خودشان  تعریف کرده بود که این خانم #جلوتر از من در راه شهادت است و مشکلی با این شیوه زندگی ندارم. 🔹 منم به آقا محمود گفتم  #خدا سرنوشت را مقدر می‌کند هرجا باشی این اتفاق می‌افتد و هزار کیلومتر آن طرف تر نیز #سرنوشت در پی انسان است. 🔸همیشه به شهید نریمانی می‌گفتم، "دوست دارم خدا شما را #با_شهادت" از من بگیرد تا توان و تحمل #مصیبت شما برایم کمتر شود. #شهیدمحمود_نریمانی ❤️ @hemmat_hadi
🔰روایت همسر شهید از رویای صادقه یدالله: 🔸روزی که به همراه مادرش برای آمدند. گفت می خواهد با من به تنهایی? صحبت کند. چند مورد از خودش و از کارش گفت و خواست جواب من رو بدونه. 🔹برام عجیب بود که چطور هیچ و ملاکی مطرح نکرد بعد ازدواج گفت: چند سال پیش، تو رو توی دیدم که "لباس سبز" تنت بود وبهم گفتن همسر آیندت این خانم هست. 🔸اون روزی که من رفته بودم مسجد جامع و برای "اولین بار" ایشان و مادرش من را دیدند، زیر چادر تنم بود. قبل رفتن به سوریه هم برام لباس سبز خرید ❤️ @hemmat_hadi