eitaa logo
سلام بر ابراهیم
1.9هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
406 ویدیو
4 فایل
🌼 یا الله 🌹گـویند چـرا تـودل به شھیدان دادے؟ واللہ ڪہ مـن نـدادم، آنـھابـردند دل هایی که در مسیر عاشقی کم بیاورند می میرند. ‌ 🌷‌تقدیم به روح آسمانی شهیدان 💟 #ابراهیم_همت و #ابراهیم_هادی ‌
مشاهده در ایتا
دانلود
#علمدار_عشق تنها #دل بیچاره ی من، نقش زمین شد! یا هر که #نگاهش به تو افتاد چنین شد؟! #شهید_علمدار🌷 ❤️ @hemmat_hadi
🌸 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيم 🌸 💠لیست پانزدهم طرح شهید ابراهیم هادی 🌷کمک هزینه طرح یاداوری شهید ابراهیم هادی 1- 🌷 50تومن 2- 🌷10تومن 3- 🌷70ت 4- 🌷 20ت 5- 🌷25000ت 6- 🌷30ت ﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏ 🌹مجموع: 🌷 205 ✅ لطفا این طرح رو به دوستان معرفی کنید❤️ 🔹 🔷 @TarhHadi313 🌹 🌷
🌸 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيم 🌸 🔶لیست سیزدهم طرح شهید ابراهیم هادی 🔸97/6/9 🌹کمک هزینه ازدواج و کمک خرید جهازیه ❤️احتمالا این مورد به صورت قرعه کشی و با ارایه اسناد و مدارک به عنوان به نیازمندان اهدا خواهد شد.و عزیزانی که این کمک ها را دریافت میکنند موظفند تا ماهیانه به هر مقدار که در توان دارند پول را برگردانند تا به عزیزان دیگری شود. ﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏ ♥️حساب مانده ازطرح قبلی(خرید اقلام) 72هزارتومن 💠✨ به نیابت از: 1- 🌷50تومن 2- 🌷50تومن 3- دهقان پور🌷110تومن 4- 🌷 50تومن 5- 🌷30تومن 6- 🌷50تومن 7- 🌷 50تومن 8- 🌷50تومن 9- 🌷50تومن 10- 🌷 13تومن 11- ... ﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏ 🌹مجموع: 🌷 575+ 371تومن (مانده از طرح خریدکتاب) ✅ لطفا این طرح رو به دوستان معرفی کنید❤️ 🔹 🔷 @TarhHadi313 🌹 🌷
🌹 . ▪️یک روز سیدمجتبی بچه‌های هیأت را به روستای ایرا، (از توابع شهر آمل) که منطقه ای ییلاقی و باصفا بود، برد.هدف، زیارت و دیدار با حضرت علامه حسن زاده آملی بود. یکی یکی بچه‌ها را فرستاد داخل اتاق. خودش هم، همان پایین مجلس در کنار درب ورودی نشست. . ▪️حضرت علامه در بالای مجلس نشسته بودند. علامه قبل از شروع صحبت نیم خیز شد و درب اتاق را نگاه کرد. بعد اشاره کرد که سید جلو برود و نزد ایشان بنشیند.سید هم رفت و در کنار علامه نشست. علامه، روی شانه ی او زد و چیزی گفت. از دور دیدم سید سرش را به حالت ادب پایین گرفته. بعد از اتمام دیدار، به سید گفتم:«علامه به شما چی گفت؟» . ▪️سید جواب درستی نداد. هرچه اصرار کردم پاسخی نشنیدم. این اخلاق سید بود. همیشه کمتر از خودش حرف می‌زد. از نفری که جلوتر نشسته بود، ماجرا را پرسیدم. گفت:«وقتی علامه روی دوش سید زد به او گفت: بنده در چهره ی شما نوری می‌بینم. بیشتر مواظب خودتان باشید.»وقتی برای برگشت، سوار ماشین شدیم، سید دوباره به حضور علامه رسیده بود.( راوی: حمید فضل الله نژاد) .